🎋 #ایران -۷آبان ۱۳۸۷ شهادت مجاهد صدیق و صبور، #عبدالرضارجبی
✍️ #مجاهدشهید عبدالرضا رجبی از میان مردم محروم #ماهیدشت #کرمانشاه برخاست. در سال ۱۳۸۰ توسط مأموران سرکوبگر رژیم دستگیر شد و به زندان مخوف دیزلآباد کرمانشاه منتقل گردید و در حالیکه بهشدت مجروح شده بود تحت شکنجههای وحشیانه قرار داشت. حاکم ضد شرع متعاقبآ او را به #اعدام محکوم کرد. اگرچه عبدالرضا در این زندان تحت شدیدترین فشارها قرار داشت ولی با روحیه رزمندهاش شکنجهگران و بازجویان را به ستوه آورده بود. او با رویکردهای انقلابی و انگیزانندهاش، همواره فضای یاس و ناامیدی را در زندان درهم میشکست. دژخیمان نگران از تاثیرگذاریش روی زندانیان او را به بند معروف ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند.
➖شرح شکنجههای عبدالرضا توسط دژخیمان، از یکسو یکی از دردناکترین صحنههای سبعیتی است که دیکتاتوری فاشیستی مذهبی ولایتفقیه در حق فرزندان آزادیخواه ایرانزمین اعمال کرده و میکند. و از سوی دیگر، نمایش توان شگفت انگیزیست که عشق به #آزادی، در انسانها ایجاد میکند.
براساس خبرهای رسیده و گزارش شاهدان، نحوه بهشهادت رساندن مجاهد قهرمان عبدالرضا رجبی در زیر شکنجه، وارد آوردن ضربات سنگین بهسر او بوده است. این اقدام توسط دژخیمی بنام عباسی صورت گرفته است.
پاسدار جنایتکاری بنام عباسی که رئیس بند۸ زندان اوین میباشد به مجاهد شهید عبدالرضا رجبی که از زمان دستگیری زخمهای زیادی بر پیکر داشت و دردهای مستمر و وحشتناکی را تحمل میکرد پیشنهاد کرد برای تسکین دردهایت ما حاضر هستیم به تو بهطور ثابت و مجانی مواد تسکین دهندهیی نظیر شیشه و کراک بدهیم اما تو فقط با ما باش و این همه از اشرف و سازمان مجاهدین دفاع نکن! عبدالرضا در جواب این دژخیم میگوید که «من افتخار میکنم که بتوانم دربان اشرف باشم». همکاری با شما برای من بدتر از مرگ است. دژخیمان هنگامی که با این قاطعیت و صلابت عبدالرضا روبهرو میشوند سرش را محکم به جسم سنگینی میکوبند و وی را بهشهادت میرسانند.
یکی از همبندانش میگوید :خوب است برای نشان دادن درجه مقاومت ایشان نمونهیی را بیان کنم. روزی با هم در بهداری زندان قرار ملاقات گذاشتیم که همدیگر را در آنجا ببینیم، نمیدانستم چرا آنجا. اما بعد فهمیدم.یک ماه قبل از شهادتش وقتی قاضی جلاد برای چندمین بار او را احضار کرده و از وی سؤال میکند اگر آزادت کنیم چه کار خواهی کرد عبدالرضای دلیر بدون درنگ پاسخ دندان شکنش را به او میدهد و میگوید معلوم است چه کار خواهم کرد! یکراست به اشرف خواهم رفت“.
✔️بهراستی که عبدالرضا بها و خونبهای آزادی را یافته بود و اینچنین بود که او آن راز بازیافته وجودش را، مسیر آزادی خلقش را، اشرف را، در سختترین شرایط و به بهای شکنجههایی مرگزا، به دیگران نیز نشان میداد.
سرانجام رژیم #جنایتکار که از ایستادگی و شکست ناپذیری وی به ستوه آمده بود روز یکشنبه ۵آبانماه عبدالرضای قهرمان را از بند هشت زندان اوین به قرنطینه زندان گوهردشت منتقل میکند و در اوج زبونی و دنائت، توطئه کثیف خود را که از بین بردن یک مجاهد دیگر بود، عملی میسازد و وی را در زیر شکنجه بهشهادت میرساند.
✍️ #مجاهدشهید عبدالرضا رجبی از میان مردم محروم #ماهیدشت #کرمانشاه برخاست. در سال ۱۳۸۰ توسط مأموران سرکوبگر رژیم دستگیر شد و به زندان مخوف دیزلآباد کرمانشاه منتقل گردید و در حالیکه بهشدت مجروح شده بود تحت شکنجههای وحشیانه قرار داشت. حاکم ضد شرع متعاقبآ او را به #اعدام محکوم کرد. اگرچه عبدالرضا در این زندان تحت شدیدترین فشارها قرار داشت ولی با روحیه رزمندهاش شکنجهگران و بازجویان را به ستوه آورده بود. او با رویکردهای انقلابی و انگیزانندهاش، همواره فضای یاس و ناامیدی را در زندان درهم میشکست. دژخیمان نگران از تاثیرگذاریش روی زندانیان او را به بند معروف ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند.
➖شرح شکنجههای عبدالرضا توسط دژخیمان، از یکسو یکی از دردناکترین صحنههای سبعیتی است که دیکتاتوری فاشیستی مذهبی ولایتفقیه در حق فرزندان آزادیخواه ایرانزمین اعمال کرده و میکند. و از سوی دیگر، نمایش توان شگفت انگیزیست که عشق به #آزادی، در انسانها ایجاد میکند.
براساس خبرهای رسیده و گزارش شاهدان، نحوه بهشهادت رساندن مجاهد قهرمان عبدالرضا رجبی در زیر شکنجه، وارد آوردن ضربات سنگین بهسر او بوده است. این اقدام توسط دژخیمی بنام عباسی صورت گرفته است.
پاسدار جنایتکاری بنام عباسی که رئیس بند۸ زندان اوین میباشد به مجاهد شهید عبدالرضا رجبی که از زمان دستگیری زخمهای زیادی بر پیکر داشت و دردهای مستمر و وحشتناکی را تحمل میکرد پیشنهاد کرد برای تسکین دردهایت ما حاضر هستیم به تو بهطور ثابت و مجانی مواد تسکین دهندهیی نظیر شیشه و کراک بدهیم اما تو فقط با ما باش و این همه از اشرف و سازمان مجاهدین دفاع نکن! عبدالرضا در جواب این دژخیم میگوید که «من افتخار میکنم که بتوانم دربان اشرف باشم». همکاری با شما برای من بدتر از مرگ است. دژخیمان هنگامی که با این قاطعیت و صلابت عبدالرضا روبهرو میشوند سرش را محکم به جسم سنگینی میکوبند و وی را بهشهادت میرسانند.
یکی از همبندانش میگوید :خوب است برای نشان دادن درجه مقاومت ایشان نمونهیی را بیان کنم. روزی با هم در بهداری زندان قرار ملاقات گذاشتیم که همدیگر را در آنجا ببینیم، نمیدانستم چرا آنجا. اما بعد فهمیدم.یک ماه قبل از شهادتش وقتی قاضی جلاد برای چندمین بار او را احضار کرده و از وی سؤال میکند اگر آزادت کنیم چه کار خواهی کرد عبدالرضای دلیر بدون درنگ پاسخ دندان شکنش را به او میدهد و میگوید معلوم است چه کار خواهم کرد! یکراست به اشرف خواهم رفت“.
✔️بهراستی که عبدالرضا بها و خونبهای آزادی را یافته بود و اینچنین بود که او آن راز بازیافته وجودش را، مسیر آزادی خلقش را، اشرف را، در سختترین شرایط و به بهای شکنجههایی مرگزا، به دیگران نیز نشان میداد.
سرانجام رژیم #جنایتکار که از ایستادگی و شکست ناپذیری وی به ستوه آمده بود روز یکشنبه ۵آبانماه عبدالرضای قهرمان را از بند هشت زندان اوین به قرنطینه زندان گوهردشت منتقل میکند و در اوج زبونی و دنائت، توطئه کثیف خود را که از بین بردن یک مجاهد دیگر بود، عملی میسازد و وی را در زیر شکنجه بهشهادت میرساند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آرزوی_کودکان_سرزمین ما : نان و لباس
نفرین بر حکومت آخوندی که ابتدائیترین احتیاج مردم ما را برآورده نمی کند و در تبعیض قومی کامل قرار دارن شهر #دشتیاری اورکی
خامنهای #جنایتکار و همه گماشتگان #غارتگرش در مناصب مختلف، از حل سادهترین و اولیهترین #مشکلات معیشتی #مردم #محروم، بویژه در #بلوچستان طفره میروند و اولیهترین #حقوق این مردم را نادیده میگیرند.
نفرین بر حکومت آخوندی که ابتدائیترین احتیاج مردم ما را برآورده نمی کند و در تبعیض قومی کامل قرار دارن شهر #دشتیاری اورکی
خامنهای #جنایتکار و همه گماشتگان #غارتگرش در مناصب مختلف، از حل سادهترین و اولیهترین #مشکلات معیشتی #مردم #محروم، بویژه در #بلوچستان طفره میروند و اولیهترین #حقوق این مردم را نادیده میگیرند.