کانال فال مارال
16.9K subscribers
30.6K photos
3.99K videos
268 files
23.3K links
انجام انواع فالهای تاروت .قهوه .شمع .پاسور .......
تضمینی با بیش از ۳۰ سال سابقه درخشان و رضایت کلیه کاربران.انجام استخاره .تعبیر خواب طلایی
۰۹۳۶ ۰۱۱ ۰۳۷۶
۰۹۹۰ ۱۶۹ ۱۴۴۰
ID:marala5
t.me/fal_maral
Download Telegram

عنوان داستان:
#پنهان_ترین_دلتنگی_6

🪐قسمت ششم

با چند اسکناس خشک و تانخورده شاباشم کرد و من با تکان سراز او تشکر کردم.مامان نرگس صدام زد .یک لحظه با دیدن چشمان برزخی محمد،أشهد خودم رو خواندم.محمد از کی به مجلس عروسی اومده بود؟ -برو مانتوت رو بپوش، میریم خونه.هرچه مامان نرگس و حاجی و ننه اصرار کردن بیفایده بودومحمد اجازه ندادثانیه ای بیشتر بمونم.توی ماشین که نشستم،محمد آنچنان گازش رو گرفت که قلبم تاتوی حلقم اومد.جرات نگاه به محمد رو نداشتم چه رسد به حرف زدن.همین که وارد اتاق شدم در رو از داخل قفل کرد و صدای فریادش اکو شد و جنون آمیز کتکم زد.-همین رو می خواستی؟ اون بیشرف با لذت رقصت رو تماشا کنه وتو رو شاباش کنه ؟ صدای جیغم تو کل ساختمون پیچیده بود.هرچه سعید با دستگیره در ور میرفت ، نمی تونست در رو باز کنه.خون روی چشمان محمد رو گرفته بود و انگار صدای دلواپس سعید و حاجی و مامان نرگس رو نمی شنید.بی جان کف اتاق افتادم و محمد هرآنچه جلوی دستش بود رو می شکست .سعید در رو با ضرب شکست و بعد هم منو به بیمارستان برد.باورم نمیشد جنینم این بارهم جان سالم به در برده بود. علیرغم اصرار سعید و حاجی و مامان نرگس که آنها هم دلواپس به بیمارستان اومده بودن،همراهشان به خونه برنگشتم.بابا و مامان به بیمارستان اومدن و بابا رو به حاجی تهدیدوار گفت: به اون شازدت بگو لیاقت دخترم رو نداری. طلاقش رو میگیرم.توی اتاقم رفتم تا غرولند و شماتت بابا رو که از روز ازل مخالف این وصلت بود،نشنوم.روی تختم دراز کشیدم و بیصدا اشک میریختم.ساعت ده صبح با صدای فریاد بابا وحشتزده از خواب بیدار شدم.محمد سراغم اومده بود وبابا اجازه نمیداد حتی منو ببینه چه رسد به اینکه منو همراه خودش ببره.شب محمد همراه پدر و مادرش و سعید سراغم اومدن. اما مرغ بابا یه پا داشت و فقط حرف طلاق رو پیش می کشید.سعید توی اتاقم اومد و پرسید خانوادت میدونن بارداری؟ سرم روبه نفی تکان دادم.-من فکر میکنم اگه بابات قضیه رو بدونه دیگه بی خیال طلاقت میشه.بابا اینقدر عصبانی بود که به محض شنیدن خبر بارداریم در حضور خانواده محمد فریاد زد همین فردا میری و اون توله رو میندازی.صدای فریاد محمد توی خونه پیچید.اون بچه منه.به چه حقی اینو میگی؟ سوگل یالا پاشو بریم خونه.
بابا: منو ببین سوگل .پاتو از این خونه بیرون بزاری دیگه حق نداری برگردی.یا ما یا شوهرت.سعید و حاجی سعی کردن بابا رو متقاعد کنن اما بابا هیچ جوره راضی نمیشد.حاجی ومامان نرگس قبل از ترک خونه، توی اتاقم اومدن و بهم تبریک گفتن.محمد اومد و دیوانه وار بوسیدم و ازم عذر خواهی کرد.تو...توبارداری؟یعنی من دارم بابا میشم؟غلط کردم سوگل .برگرد خونه.-فعلا نمی تونم بیام.باید عصبانیت بابا فروکش کنه.محمد با قلدری گفت: اگه بلایی سر بچه ام بیاد دودمانت رو به باد میدم.

خدا رو شکر بابا تهدیدش رو نشنید و سعید دستش رو گرفت و از خونه بیرون برد.صبح با احساس درد شدیدی زیر شکمم  و دیدن لکه های خون،تندی مامان رو صدا زدم.مامان ای وای گویان نزدیکم شد و کلی بابا رو شماتت کرد.-همش تقصیر توئه.اجازه ندادی همراه شوهرش بره،اگه بلایی سر بچه اش بیاد چه خاکی توی سرم بریزم؟ بابا که برخلاف هارت وهورتش حسابی ترسیده بود، سریع منوبه بیمارستان برد ومامان هم با سعید تماس گرفت.طولی نکشید که محمد دلواپس و نگران همراه سعید وارد اتاقم شدن.سعید بعد از صحبت با پزشک ،به من و محمد اطمینان داد خطر رفع شده وباید استراحت مطلق داشته باشم.بعداز ترخیص از بیمارستان همراه محمد به خونه برگشتم.آنقدر نگران من وجنینم بود که یک هفته مرخصی گرفت وبه شرکت نرفت.به مرورکه حال جسمیم بهتر شد،همراه محمد برای تعیین جنسیت رفتیم.خانواده محمد برخلاف خانواده من عاشق دختربچه بودن.محمد سرخوشانه جعبه ای شیرینی خرید و به خونه برگشتیم وحاجی ومامان نرگس و سعید هم کلی ذوق زدن و سر به سر محمد گذاشتن.چند ماه بعد،با تولد دخترم عسل، زندگیم رنگ و بویی دیگه گرفت وخودم رو خوشبخت ترین زن روی زمین میدونستم.محمد دیگه مثل گذشته روی طاهر حساس نبود وبدون همراهیش همراه دخترم ،به خونه بابا میرفتم.عسل دختر بچه ای زیبارو و شیرین زبان بود و محمد و خانواده اش دیوانه وار دوستش داشتن وقربان صدقه اش میرفتن.سعید وحاجی به محض ورود به خونه،سراغ عسل رو میگرفتن.عسل سه سال داشت که محمد به ماموریت کاری رفت.به محض رسیدن به مقصد، تماس گرفت واصرار داشت گوشی رو به دست عسل بدهم.عسل شیرین زبانیش گل کرد و از محمدخواست عروسک بزرگی برایش بخرد.محمد عکس عروسکی که برای عسل خریده بود رو ارسال کرد و آخر هفته عسل بیصبرانه منتظر برگشتن محمد بود.از صبح....

🪐
#ادامه_دارد..

✫ داستان و پند



🍫🍫🍯
‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ @fal_maral
🍫🍫🍫🍯🍯🍯🍫🍫🍫
Forwarded from و خدا عشق را آفرید حکیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستان نیت کنید فال ترکیبی قهوه و تاروت داریم

@fal_maral
پاسخ ;;;;
0990 169 1440

تو این پاییز از طریق هدیه یا حرفی زیبا دلخوری شما با شخصی که هم نوع شماست رفع میشه و کینه و کدورت شما از بین میرود میتونه یه کینه قدیمی باشه. یک اقایی با قدی بین 175 تا 183 و سنی حدود ۲۷ تا ۳۰ سال به سمت شما میاد ممکنه این اقا از شما کوچکتر باشد اقایی گندمی با چشمانی تیره این پیشنهاد هرچه هست برای شما خوب است. ماه مهر بحثی باکیس احساسی خود دارید ولی درست لحظه ای که انتظارش ندارید تماس تلفنی خواهید داشت و همه چیز درست می شود. کمی کسالت برای خانوم های متاهل میبینم. اگر متولد فروردین تیر یا دی هستید تغییر تحولی در محیط خانه یا محل کار خواهید داشت حتی در مسیر احساسی.

اذر و اردیبهشتی ها خیلی درگیر مسولیت کاری می شوید کمی رها کردن و خوشگذارنی برای روحیه خسته شما میتواند خوب باشد. دریافت پیام از یک ارگان قانونی یا دولتی کمی مشغله فکری برای شمل درست میکند نگران نباشید خیر است و حل میشود. از یک مصطفی یا مرتضی یا مجتبی نامی کمکی خواهید داشت یا اگر اسم خودتان هست که کمکی برای شما در راه است. بابت مشکلی که دارید یک هزینه اضافه در آبان ماه برایتان در راه هست صدقه دهید که رفع شود. اگر از ناحیه اطراف شکم و پهلو احساس درد دارید حتما یک راه درمانی را در پیش می گیرید که کمی باعث ازارتان میشود. س یا ص نامها هم پولی عدد ۴ برایتان در راه است یا از شماره ای که چهار تکرار شده راه مالی یا احساسی خوبی در پیش خواهید داشت.
اواسط پاییز یک جراحی در پیشه که با برنامه ریزی انجام میشود و با موفقیت تمام میشود.
در آذر ماه ممکن است جر و بحثی با بالادست یا پدر مادر بوجود بیاید سعی کنید ارامش خود را حفظ کنید . تا پیروزی چیزی باقی نمانده معجزه ای در زندگیت رخ خواهد داد و به هدفت که ممکن است کاری یا تحصیلی باشد خواهی رسید.

مشخصات مردی جوان و بور که حدود 22 تا 30 سال سن دارد با قدی نسبتا بلند، ممکن است این فرد متاهل نیز باشد که بینتون عشق ومحبت بوجود میاد ولی کوتاه مدت است . تماس تلفنی دارید که از این تماس حرف های زیادی به گوشتان میرسد در مورد شخصی که دوست شما محسوب میشود همچنین ممکن است خبری در رابطه با پول بشنوی یا پول کمی به دستت برسد. جوانی با قد متوسط با رنگ پوست سبزه و مجرد در فال فصل پاییز شما هست این فرد ذات خوبی دارد اما ممکن است رفتارش درست نباشد،اگر کیس کات شده ایی با این مشخصات دارید میتوانید یکبار بهش شانس بدهید.ممکن هست معامله ناگهانی انجام بدهی که خوبی داشته باشی. تمدید قرار داد کاری یا منزل دارید که به نفع شماست.

t.me/fal_maral
Forwarded from و خدا عشق را آفرید حکیم
#رونیک درمانی#
جهت پیدا کردن منزل مورد نظر
رونیک را همراه داشته باشید و به دنبال منزل بروید
@fal_maral
#رونیک درمانی#
رونیک آرزوها
۱۲ عدد بکشید و بسوزانید
@fal_maral
#رونیک درمانی#
خواب راحت .می‌توانید پرینت بگیرید و به دیوار محل خوابتان بزنید .بکشید در بالش قرار دهید موقع خواب روی نبض دست چپ بکشید
@fal_maral
#رونیک درمانی#
مخصوص کسانی که کار و شغل سختی دارند به آنها قدرت و نیروی خاصی می‌دهد
از قاعده ۱۲ تایی استفاده کنید
@fal_maral
#رونیک درمانی#
و این رونیک هم مخصوص کسانی که از اراده ضعیف خود رنج می‌برند
از قاعده ۱۲ تایی استفاده کنید
@fal_maral
#کد کیهانی#
طبق قانون کدها عمل کنید
@fal_maral
#کد طلایی یا همون شاه کلید به معنای کدی که مختص هر شخص میباشد و فقط داشتن یکبار آن برای تمام عمر کافیست. شامل جذب پول .خوشبختی .حاجت روایی می باشد #



هزینه ی طراحی کد ۱۰۰ هزار تومان

بعد از واریز عکس فیش به همراه نام و نام مادر و خواسته را پی وی ارسال کنید.


@fal_maral
Forwarded from کانال فال مارال (و خدا عشق را آفرید حکیم)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کانال فال مارال (و خدا عشق را آفرید حکیم)
👇👇👇
Forwarded from کانال فال مارال (و خدا عشق را آفرید حکیم)
❤️دوستان خوبم❤️
برای تک تک مطالب ارائه شده توسط
همکاران کلی زمان و زحمت هزینه شده
تا شما خوبان از یک کانال کامل بهره ببرید پس لطفا ما رو با ری کشن خودتون همراهی کنید تا انشاالله دوستان هم نهایت همکاری رو با کانال داشته باشند در ضمن مشتاق شنیدن و دیدن انتقادات و پیشنهادات شما جهت بهبود کانال هستیم
با تشکر :فال مارال
Forwarded from کانال فال مارال (و خدا عشق را آفرید حکیم)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچگاه ادعا نمی‌کنیم بهترینیم ولی رضایت عزیزان باعث غرور ماست .شما هم یکبار امتحان کنید
@fal_maral