بهترین عموی سادات؟ عباس.

سرتو بگیر بالا عمو، سرتو بگیر بالا کوه غیرت، آب به خیمه نرسید؟ فدای سرت..

حضور آدما در کنارت به تعداد نیست،به وفاداریه.
یوسف یازده تا برادر داشت، امام حسین یه عباس..

دلگرفته بودم، تعریف می‌کرد؛ «‌یکی تو کربلا به حضرت اباعبدالله بی احترامی کرد، عباس قمر بنی هاشم دنبالش کردن.
آن شخص تا دل سپاه فرار کرد. میگن همه از ترس با انگشت نشونش می‌دادن که ما نبودیم او بوده.
ادامه داد؛
بسپارید به عبّاس. او منتقم قهاری‌ست.

یا اباعبدالله قربونت برم من مزد نمی‌خوام، عذر می‌خوام.
شرمنده‌ام که از غمتان زنده‌ام هنوز
من هر چه کردم این نفس نیمه جان نمرد..

امروز دو تا بچه سید بهم خوردیم
گفت نمی‌دونم چیه اصلا حالم دست خودم نیست.
گفتم می‌دونی چیه، جد ما رو غریب گیر اوردن.
گفت خدا به داد دل صاحب الزمان برسه
دیگه چیزی نگفتیم،‌گریه کردیم.

شکستند و شکستند و شکستند
هم حرمتش را، هم دلش را، هم.. بماند.

امروز عاشوراست
۱۴۰۰ سال پیش پدر ما اباعبدالله در بیابان‌های کربلا میان تن‌ها تنها بود.
فرقی نمی‌کنه کجا و کدوم هیئت، امروز مجالسِ پسرِ فاطمه را، مجالسِ آقای تنهای ما را شلوغ‌تر کنید و تسلیت بگید محضر صاحب الزمان.

می‌گفت ما رو ببخش خانوم جان، ما رو ببخش زینب جان
آخه تاوان حسینی شدنِ ما، بی حسین شدن شما بود.
-طنین

خسته از تمام چیزهایی که در بیرون به پایان رسید،اما در درون من ادامه یافت.
-خاکستری

ولی من می‌گم یه روز همه راه‌هایی که با عقلت رفتی رو با قلبت برمی‌گردی.

اگه اربعین کربلا نباشم چی؟

اگه حتی نتونم توی سیاهی لشگر زائرای اربعینت باشم چی؟

اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟

تا حالا [آخیشِ] کسی بودی؟
اون آدمی بودی که وقتی یکی حالش بد بود بتونی آرومش کنی؟
لبخند بیاری رو لباش؟
کسی بودی که وقتی طرفت از همه دنیا حالش گرفته بود وقتی نشست کنارت بگه آخـیـش؟
این دنیا و بازی‌هاش کم بهمون غم نچشونده، بیاید حداقل آخیشِ هم باشیم.

-فراموشتـخواهمـکردازاینـشنبه-

اگـر خداوند خیری برای تو بخواهد، هیچ‌کس
نمیتواند لطف خداوند را از تو برگرداند.
[ سوره‌ی یونس، آیه‌ی۱۰ ]

به خدا سپردمت.