#سودابه_سالم
(۱ بهمن ۱۳۳۳ #تهران)
موسیقیدان، آهنگساز و نویسنده حوزه موسیقی.
او از آهنگسازان شناخته شده در مینه موسیقی کودکان است.
آهنگسازی موسیقی کودک، پایهگذاری متد آموزشی «بازیهای آوازی»، تأسیس و سرپرستی «ارکستر کودکان ایران زمین»، تشکیل و سرپرستی «گروه موسیقی کودکان بم»، تشکیل و سرپرستی گروه موسیقی «ودا»، پروژه موسیقی درمانی با همکاری یونیسف در کانون اصلاح و تربیت، موسیقی درمانی در شهرستان بم پس از زلزله بم، همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، آموزش موسیقی درمانی، همکاری با مراکز درمانی کودکان استثنایی از جمله فعالیتهای ایشان است.
#پشنگ_کامکار همسر و نیریز و سیاوش کامکار فرزندان وی هستند.
(۱ بهمن ۱۳۳۳ #تهران)
موسیقیدان، آهنگساز و نویسنده حوزه موسیقی.
او از آهنگسازان شناخته شده در مینه موسیقی کودکان است.
آهنگسازی موسیقی کودک، پایهگذاری متد آموزشی «بازیهای آوازی»، تأسیس و سرپرستی «ارکستر کودکان ایران زمین»، تشکیل و سرپرستی «گروه موسیقی کودکان بم»، تشکیل و سرپرستی گروه موسیقی «ودا»، پروژه موسیقی درمانی با همکاری یونیسف در کانون اصلاح و تربیت، موسیقی درمانی در شهرستان بم پس از زلزله بم، همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، آموزش موسیقی درمانی، همکاری با مراکز درمانی کودکان استثنایی از جمله فعالیتهای ایشان است.
#پشنگ_کامکار همسر و نیریز و سیاوش کامکار فرزندان وی هستند.
#سودابه (سوداوه) شخصیتی در حماسهٔ پارسی شاهنامه است. او دختر شاه هاماوران بود. کیکاووس پس از جنگ مازندران و بسط مرزهای کشور خویش این بار متوجه تسخیر کشور هاماوران شد و پس از پیروزی بر شاه هاماوران، از دختر او سودابه خواستگاری کرد:
ازان پس به کاووس گوینده گفت
که او دختری دارد اندر نهفت
که از سرو بالاش زیباترست
ز مشک سیه بر سرش افسرست [۲]
ازان پس به کاووس گوینده گفت
که او دختری دارد اندر نهفت
که از سرو بالاش زیباترست
ز مشک سیه بر سرش افسرست [۲]
شاه هاماوران از شکستی که از دولت نه چندان قدرتمند متحمل میشود به ناچار به این وصلت رضایت میدهد، اما او نقشهای داشت تا کاووس را هلاک نموده بلکه به وضعیت سابق برگردد. پس از این ازدواج شبی به بهانه جشنی کیکاووس و ایرانیان را به کاخ خویش دعوت میکند و در آنجا با نیرنگ #کیکاووس و دیگر سپاهیان ایران را به بند کشیده اسیر خود میکند. این بار نیز برای بار دوّم خبر به #رستم پهلوان رسیده با عجله به کمک کیکاووس میشتابد.
#سودابه زنی زیبا، باخرد و مهربان توصیف شده که در تمام مدت اسارت کاووس به یاری او برخاسته علیه پدر موضع میگیرد. سودابه شهبانوی ایران و نامادری شاهزاده سیاوش است، او بیشتر به خاطر نقش منفی در دربار کاووس و تبعید سیاوش مشهور است. وقتی سیاوش پس از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی در زابل نزد پدر باز میگردد[۳]، سودابه شیفتهٔ او میشود و او را به حرم به بهانه ملاقات با نزدیکان دعوت کرده تا نیاتش را که همان ابراز عشق بود به او بفهماند.
#سیاوش نیز از قصد او و دامی که پهن کرده بود آگاه شد و مقاومت کرده از خیانت به پدرش احتراز میکند. سودابه بالاجبار میخواست با سیاوش همآغوش شود اما در این کش و قوس جز تکه پیراهنی از سیاوش چیزی در دستش نماند. سودابه از ترس برملا شدن موضوع و رسوایی، با مکر زنانه کیکاووس را علیه سیاوش تحریک میکند و به او القاء میکند که سیاوش قصد تجاور به او را داشت.
سیاوش چو از پیش پرده برفت
فرود آمد از تخت سودابه تفت
بیامد خرامان و بردش نماز
به بر در گرفتش زمانی دراز
همی چشم و رویش ببوسید دیر
نیامد ز دیدار، آن شاه سیر
سیاوش بدانست کان مهر چیست
چنان دوستی نه از راه ایزدیست
#سودابه زنی زیبا، باخرد و مهربان توصیف شده که در تمام مدت اسارت کاووس به یاری او برخاسته علیه پدر موضع میگیرد. سودابه شهبانوی ایران و نامادری شاهزاده سیاوش است، او بیشتر به خاطر نقش منفی در دربار کاووس و تبعید سیاوش مشهور است. وقتی سیاوش پس از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی در زابل نزد پدر باز میگردد[۳]، سودابه شیفتهٔ او میشود و او را به حرم به بهانه ملاقات با نزدیکان دعوت کرده تا نیاتش را که همان ابراز عشق بود به او بفهماند.
#سیاوش نیز از قصد او و دامی که پهن کرده بود آگاه شد و مقاومت کرده از خیانت به پدرش احتراز میکند. سودابه بالاجبار میخواست با سیاوش همآغوش شود اما در این کش و قوس جز تکه پیراهنی از سیاوش چیزی در دستش نماند. سودابه از ترس برملا شدن موضوع و رسوایی، با مکر زنانه کیکاووس را علیه سیاوش تحریک میکند و به او القاء میکند که سیاوش قصد تجاور به او را داشت.
سیاوش چو از پیش پرده برفت
فرود آمد از تخت سودابه تفت
بیامد خرامان و بردش نماز
به بر در گرفتش زمانی دراز
همی چشم و رویش ببوسید دیر
نیامد ز دیدار، آن شاه سیر
سیاوش بدانست کان مهر چیست
چنان دوستی نه از راه ایزدیست
#کیکاووس نیز برای بیگناهی هر دو، دستور داد آنها از میان آتش بگذرند. سیاووش ناگزیر شد برای اثبات بیگناهی خود و به جای قسم یاد کردن از میان شعلههای آتش بگذرد که بدون هیچ آسیبی از میان شعلههای مهیب آتش گذشت. اما سودابه به آتش نزدیک نشد. آنگاه سیاوش پیش پدر رفت وساطت نمود که سودابه را ببخشد و پدر نیز قبول کرد.
چون #سودابه متوجه موقعیت #سیاوش گشته و قدرت را از کفش رفته میدید دوقلوهای یک زن زائو را کشته خودش مادر کودکان مرده جا میزند و مرگ آنان را به سبب تجاوز سیاوش وانمود میکند و کمکم جایگاه پیشین خود را نزد کاووس بازمییابد. سیاوش نیز برای پایان ماجرا به توران پناهنده شده و پس از رویدادهایی به فرمان افراسیاب به قتل میرسد. انتشار خبر قتل سیاوش رستم را سوگوار و خشمگین کرده به پایتخت آمد پس از مذمت بسیار به کیکاووس، سودابه را از شبستان بیرون کشیده با شمشیر به دو نیم میکند.
تهمتن برفت از بر تخت اوی
سوی خان سودابه بنهاد روی
ز پرده به گیسوش بیرون کشید
ز تخت بزرگیش در خون کشید
به خنجر بدو نیم کردش به راه
نجنبید بر جای کیکاووس شاه
چون #سودابه متوجه موقعیت #سیاوش گشته و قدرت را از کفش رفته میدید دوقلوهای یک زن زائو را کشته خودش مادر کودکان مرده جا میزند و مرگ آنان را به سبب تجاوز سیاوش وانمود میکند و کمکم جایگاه پیشین خود را نزد کاووس بازمییابد. سیاوش نیز برای پایان ماجرا به توران پناهنده شده و پس از رویدادهایی به فرمان افراسیاب به قتل میرسد. انتشار خبر قتل سیاوش رستم را سوگوار و خشمگین کرده به پایتخت آمد پس از مذمت بسیار به کیکاووس، سودابه را از شبستان بیرون کشیده با شمشیر به دو نیم میکند.
تهمتن برفت از بر تخت اوی
سوی خان سودابه بنهاد روی
ز پرده به گیسوش بیرون کشید
ز تخت بزرگیش در خون کشید
به خنجر بدو نیم کردش به راه
نجنبید بر جای کیکاووس شاه