Forwarded from دریچه ای به سمت نور
اگر بپرسند که از شاهنامه چه میتوان آموخت پاسخ من اینست که بی اغراق از هر صفحه شاهنامه میتوان نکته ای آموخت . از شاهنامه تاریخ و فرهنگ باستانی را آموخته اند . از شاهنامه آیین نیاکان ما را آموخته اند . از شاهنامه آداب و رسوم و آیین های نیاکان ما را آموخته اند . از شاهنامه ادبیات باستانی ما را آموخته اند . از شاهنامه شاعری آموخته اند . از شاهنامه اخلاق نیکو آموخته اند . از شاهنامه کشورداری آموخته اند . از شاهنامه هویت تاریخی . فرهنگی و ملی ایرانیان را آموخته اند و از شاهنامه زبان فارسی را آموخته اند .
شاعرانی هستند که از یک ملتند و شاعرانی که متعلق به همه ملتها . شاعرانی مثل فردوسی . نظامی . مولوی . سعدی و حافظ و خیام متعلق به همه زمانها و همه ملتها هستند . ولی در مورد شاهنامه حقیقتی هست که بیش از اینهاست . هر کشتی نیاز به ساحل و لنگر دارد و گرنه در اقیانوس مدتی سرگردان میراند تا سرانجام بدست طوفانی نابود گردد . ملتها نیز در اقیانوس حوادث همانند کشتی هستند و دیر زمانیست که تنها ساحل هویت ملت ایران زبان و ادب فارسی و لنگر او شاهنامه است .
جلال خالقی مطلق
شاعرانی هستند که از یک ملتند و شاعرانی که متعلق به همه ملتها . شاعرانی مثل فردوسی . نظامی . مولوی . سعدی و حافظ و خیام متعلق به همه زمانها و همه ملتها هستند . ولی در مورد شاهنامه حقیقتی هست که بیش از اینهاست . هر کشتی نیاز به ساحل و لنگر دارد و گرنه در اقیانوس مدتی سرگردان میراند تا سرانجام بدست طوفانی نابود گردد . ملتها نیز در اقیانوس حوادث همانند کشتی هستند و دیر زمانیست که تنها ساحل هویت ملت ایران زبان و ادب فارسی و لنگر او شاهنامه است .
جلال خالقی مطلق
روستای نایبند
در دل کویر لوت که حتی گیاهی هم جرات حیات نداره،
روستایی وجود داره که تا شعاع دویست کیلومتری آن هیچ آبادی و انسانی نیست.
سبز و مصفا، با معماری پلکانی و زیستگاهی برای یوز ایرانی، کاراکال و پلنگ.
آسمون شبش طوریه که مرکز کهکشان راه شیری را به راحتی میتونید ببینید.
آنقدر زیباست که صدها تابلو ی نقاشی میشه ازش کشید. در مسیر جاده ی باستانی خراسان و در معرض تاخت و تازها در قبل و بعد از اسلام بوده. آخرینشون "نادر شاه" بوده که اینجا اتراق کرده و همین، عامل دفاعی بودن معماری روستا است و کوچه های پیچ در پیچ و تنگ و ساباطهای کم ارتفاع و برجهای دیده بانی زیادی دارد...
نایبند در طبس در دامنهٔ کوهستان و مشرف بر کویر لوت در جنوب شهرستان طبس و با نزدیکترین فاصله از شهر دیهوک هم قرار گرفته است.
ایران ِ زیبا
در دل کویر لوت که حتی گیاهی هم جرات حیات نداره،
روستایی وجود داره که تا شعاع دویست کیلومتری آن هیچ آبادی و انسانی نیست.
سبز و مصفا، با معماری پلکانی و زیستگاهی برای یوز ایرانی، کاراکال و پلنگ.
آسمون شبش طوریه که مرکز کهکشان راه شیری را به راحتی میتونید ببینید.
آنقدر زیباست که صدها تابلو ی نقاشی میشه ازش کشید. در مسیر جاده ی باستانی خراسان و در معرض تاخت و تازها در قبل و بعد از اسلام بوده. آخرینشون "نادر شاه" بوده که اینجا اتراق کرده و همین، عامل دفاعی بودن معماری روستا است و کوچه های پیچ در پیچ و تنگ و ساباطهای کم ارتفاع و برجهای دیده بانی زیادی دارد...
نایبند در طبس در دامنهٔ کوهستان و مشرف بر کویر لوت در جنوب شهرستان طبس و با نزدیکترین فاصله از شهر دیهوک هم قرار گرفته است.
ایران ِ زیبا
ديدار استاد بهمن بيگي و ﻫﻮﯾﺪﺍ(نخست وزیر پهلوی) ﺩﺭ ﺷﯿﺮﺍﺯ
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻞ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ مقارن ميشه ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺩﺭ شيراز ....
ﻫﻤﻪ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﻭﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭﯾﻬﺎﯼ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭﮐﻬﮕﯿﻠﻮﯾﻪ ﺩﺭﻣﻬﻤﺎﻧﺴﺮﺍﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﺭﮐﻨﺎﺭ ﭘﻞ ﺑﺎﻍ ﺻﻔﺎﯼ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑه ﺨﺪﻣﺖ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ميرسند و ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻭﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺣﻮﺯﻩ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻟﻄﻒ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ .
ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ،
ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ، ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﺍ معرفي ميكنند ؛
( ﻣﺤﻤﺪﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻫﺴﺘﻢ و به ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻞ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻡ ..)
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺑﻪ ﺑﻪ... ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ؟!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﻡ ، ﻓﻘﻂ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ !
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭﭼﺸﻢ....!
و ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺑﺮﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ و ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﭘﺴﺮ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﭼﯽ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﻢ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد؟!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭﻣﺘﯿﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺗﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﻢ .
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻣﯿﮕﻪ : ﺯﻭﺩ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ....!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﻦ ﻫﻤﮕﯽ ﺳﯿﺎﺭﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻞ ﺑﺎﺻﺮﯼ ﺩﺭﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺧﺮﺍﻣﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﺭﻓﺘﻢ ؛ ﺩﺭﺱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ ، ﻫﻤﻪ
ﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﺷﺪﻧﺪ ،ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﺑﺮﻫﻨﻪ ...ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﭼﺎﮎ ﭼﺎﮎ .. ﺷﻠﻮﺍﺭﺵ ﻭﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭ ...
ﺍﺯﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ :
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺩﺭﺱ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ، ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺑﺸﻮﯼ ؟
ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﻭﻣﻄﻤﺌﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :
ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﻡ...!
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻧﻔﺲ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯿﮑﺸﺪ .
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ .
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﯽ ﺑﺮﻣﯽ ﺁﯾﺪ ؟!!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ،ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﻬﺎ ، ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ : ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ؟
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺣﺘﻤﺎ ﻋﺼﺮ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ..
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﻨﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﻍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ .
ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﻫﺪ .
ﺧﻮﺩﺭﺍ ﺑه ﻤﺪﺭﺳﻪ مي ﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ ﮔﻔﺘﮕﻮ و ﻗﻀﯿﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﻭﻃﻨﺰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﻭ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ .
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺑﺎ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﺩ و ﻧﻤﺎﯾﺶ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ.
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺳﺮﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﺩﺭﺱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯﻃﻨﺰ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯼ ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺍﯼ ﻗﻠﻤﺒﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺩﺍﻧﺸﺴﺮﺍﯼ ﺁﺑﺒﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﻭﺧﺮﯾﺪ 18 ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺟﯿﭗ ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ ﺭﺍ ﺍﺑﻼﻍ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﺍﺳﺘﺎﺩﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺎ ﯾﮏ ﻃﻨﺰ
ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻋﺸﺎﯾﺮﯼ ﺑﺒﺮﻡ ﻭﺣﻖ ﻭﺣﻘﻮﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺴﺘﺎﻧﻢ ....
معلم و مدير ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ...
استادبهمن بیگی بزرگ ...🌹🌹
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻞ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ مقارن ميشه ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺩﺭ شيراز ....
ﻫﻤﻪ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﻭﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭﯾﻬﺎﯼ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭﮐﻬﮕﯿﻠﻮﯾﻪ ﺩﺭﻣﻬﻤﺎﻧﺴﺮﺍﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﺭﮐﻨﺎﺭ ﭘﻞ ﺑﺎﻍ ﺻﻔﺎﯼ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑه ﺨﺪﻣﺖ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ميرسند و ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻭﺍﻗﺪﺍﻣﺎﺕ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺣﻮﺯﻩ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻟﻄﻒ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ .
ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ،
ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ، ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﺍ معرفي ميكنند ؛
( ﻣﺤﻤﺪﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻫﺴﺘﻢ و به ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻞ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻡ ..)
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺑﻪ ﺑﻪ... ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ؟!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﻡ ، ﻓﻘﻂ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ !
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭﭼﺸﻢ....!
و ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺑﺮﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ و ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﭘﺴﺮ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﭼﯽ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﻢ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد؟!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﺁﺭﺍﻡ ﻭﻣﺘﯿﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﺗﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﻢ .
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻣﯿﮕﻪ : ﺯﻭﺩ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ....!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﻦ ﻫﻤﮕﯽ ﺳﯿﺎﺭﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻞ ﺑﺎﺻﺮﯼ ﺩﺭﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺧﺮﺍﻣﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﺭﻓﺘﻢ ؛ ﺩﺭﺱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ ، ﻫﻤﻪ
ﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﺷﺪﻧﺪ ،ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﺑﺮﻫﻨﻪ ...ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﭼﺎﮎ ﭼﺎﮎ .. ﺷﻠﻮﺍﺭﺵ ﻭﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭ ...
ﺍﺯﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ :
ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺩﺭﺱ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ، ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺑﺸﻮﯼ ؟
ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﻭﻣﻄﻤﺌﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :
ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﻡ...!
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻧﻔﺲ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﯿﮑﺸﺪ .
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ .
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﯽ ﺑﺮﻣﯽ ﺁﯾﺪ ؟!!
ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ،ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﻬﺎ ، ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ : ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ؟
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺣﺘﻤﺎ ﻋﺼﺮ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ..
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﻨﻮﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﻍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ .
ﺳﺮﯾﻊ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﻫﺪ .
ﺧﻮﺩﺭﺍ ﺑه ﻤﺪﺭﺳﻪ مي ﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﻘﺪﻣﺎﺕ ﮔﻔﺘﮕﻮ و ﻗﻀﯿﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﻭﻃﻨﺰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﻭ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ .
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺑﺎ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﺩ و ﻧﻤﺎﯾﺶ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ.
ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺳﺮﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﺩﺭﺱ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺍﺯﻃﻨﺰ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯼ ﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺍﯼ ﻗﻠﻤﺒﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺩﺍﻧﺸﺴﺮﺍﯼ ﺁﺑﺒﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺳﺴﺎﺕ ﻭﺧﺮﯾﺪ 18 ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺟﯿﭗ ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ ﺭﺍ ﺍﺑﻼﻍ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﺍﺳﺘﺎﺩﺑﻬﻤﻦ ﺑﯿﮕﯽ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺎ ﯾﮏ ﻃﻨﺰ
ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻋﺸﺎﯾﺮﯼ ﺑﺒﺮﻡ ﻭﺣﻖ ﻭﺣﻘﻮﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺸﺎﯾﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺴﺘﺎﻧﻢ ....
معلم و مدير ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ...
استادبهمن بیگی بزرگ ...🌹🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باغ فین کاشان
کلیپ بسیار زیبا 😍🌸
کلیپ بسیار زیبا 😍🌸
کفشهای #همفری_بوگارت که در طول صحنههایش با #اینگرید_برگمن در فیلم #کازابلانکا در سال ۱۹۴۲ پوشیده بود.
بوگارت ۱۷۳ سانتیمتر و اینگرید برگمن ۱۷۵ سانتیمتر قد داشت.
بوگارت ۱۷۳ سانتیمتر و اینگرید برگمن ۱۷۵ سانتیمتر قد داشت.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم " کازابلانکا 《1942》
🎙 #دوبله_فارسی
📥 کیفیت 720p
🔗 لینک دانلود مستقیم🔻
🎬 دانلودفیلم.زیرنویس چسبیده.حجم بسیارپایین .کیفیت عالی.بدون سانسور همراه باتریلر فیلم
✂️ #بدون_سانسور
🎙 #دوبله_فارسی
📥 کیفیت 720p
🔗 لینک دانلود مستقیم🔻
🎬 دانلودفیلم.زیرنویس چسبیده.حجم بسیارپایین .کیفیت عالی.بدون سانسور همراه باتریلر فیلم
✂️ #بدون_سانسور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #تریلر_فیلم : کازابلانکا 1942
🎬 دانلودفیلم.زیرنویس چسبیده.حجم بسیارپایین .کیفیت عالی.بدون سانسور
🎬 دانلودفیلم.زیرنویس چسبیده.حجم بسیارپایین .کیفیت عالی.بدون سانسور
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کارل ارف در این ویدیو برای آخرین بار قطعه جاودان خود را بصورت زنده می شنود . اجرا مربوط به سال 1980 می باشد .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جهل و نادانی مردم در گذر زمان
«معجم البلدان» و «آثار البلاد و اخبار العباد» نوشتهاند : شیعیان کاشان در قرن هفتم هر صبح جمعه اسبی را زین کرده به بیرون از دروازۀ شهر میبردند و انتظار ظهور میکشیدند
تاریخ «حبیب السیر» و تاریخ «روضة الصفا» هم از اجرای همین برنامه در زمان دولت سربداران در سبزوار خبر دادهاند. این تصویر در سریال «سربداران» (محمدعلی نجفی، ۱۳۶۲) بازسازی شده جائیکه شیخ حسن جوری و شاگردش، عزیزالدین مجدّی در حال هجرت از باشتین هستند و جماعتی را میبینند که با پرچم و طبل و نقاره و اسبی سفید ظاهر میشوند و آهنگی مینوازند یعنی "هفت صد سال" پیش هم تو این مملکت فکر میکردن اوضاع انقدر خرابه که حتما باید آقا بیاد تا درست بشه...
«معجم البلدان» و «آثار البلاد و اخبار العباد» نوشتهاند : شیعیان کاشان در قرن هفتم هر صبح جمعه اسبی را زین کرده به بیرون از دروازۀ شهر میبردند و انتظار ظهور میکشیدند
تاریخ «حبیب السیر» و تاریخ «روضة الصفا» هم از اجرای همین برنامه در زمان دولت سربداران در سبزوار خبر دادهاند. این تصویر در سریال «سربداران» (محمدعلی نجفی، ۱۳۶۲) بازسازی شده جائیکه شیخ حسن جوری و شاگردش، عزیزالدین مجدّی در حال هجرت از باشتین هستند و جماعتی را میبینند که با پرچم و طبل و نقاره و اسبی سفید ظاهر میشوند و آهنگی مینوازند یعنی "هفت صد سال" پیش هم تو این مملکت فکر میکردن اوضاع انقدر خرابه که حتما باید آقا بیاد تا درست بشه...