بازسازی تصویری "رواق نقاشی: ایوان ملون" (Stoa Poikile) در آتن:
جایی که رواقیان اولیه جلسات خود را تشکیل میدادند.
@eventhorizon1
جایی که رواقیان اولیه جلسات خود را تشکیل میدادند.
@eventhorizon1
کالبدها (Bodies)
1)
"کالبدها" (Bodies) نام یک مجموعه تلویزیونی انگلیسی است که در سال 2023 و با اقتباس از داستان مصوری به همین نام (در سال 2015) ساختهشده است. روایت داستان که موضوعی جنایی در بستر گمانهزن (Speculative) و تاریخ جایگزین (Alternate History) است به کشف کالبدهایی یکسان (متعلق به یک شخص) در چهار تاریخ متفاوت (1890، 1941، 2023 و 2053) در محله "وایتچَپِل" (Whitechapel) شهر لندن اختصاص دارد و چهار کارگاه که هرکدام در دوره خود به دنبال رمزگشایی از این قتل هستند.
2)
در نگاه اول این داستان یادآور داستان کوتاهی از "رابرت هاینلاین" (Robert A. Heinlein.) به نام "همه شما زامبیها" (—All You Zombies—) است که در سال 1959 میلادی نگاشته شده و اقتباسی سینمایی از آن در سال 2014 میلادی به نام "تقدیر" (Predestination) ساخته شد. چرخه متناقض زمانی که شخصی بتواند همزمان هم پدر یا پدربزرگ خود باشد و هم فرزند یا نوه خویش، اگرچه نقض مستقیم روابط علی و معلولی است، اما جذابیت داستانی ویژهای دارد که داستان را از مسیر خطی خود خارج میسازد.
3)
چنین روایتی بر اساس بازی با زمان و تغییر گذشته به شکل شاخص در مجموعه "نابودگر" (Terminator)، کتاب "پایان ابدیت" (End of Eternity) نوشته "آیزاک آسیموف" (Issac Asimov)، کتاب "پانزده زندگی اول هری آگوست" (The First Fifteen Lives of Harry August) نوشته "کاترین وب" (Catherine Webb) و داستان کوتاه "’گروه ساماندهی" (Adjustment Team) نوشته "فیلیپ ک. دیک" (Philip K. Dick) نیز قابلمشاهده است. البته یکی از تفاسیر کوانتومی موجود و ارائهشده توسط "هیو اورت" (Hugh Everett) در سال 1957 بر این ادعا است که دستکاری در گذشته سبب تغییر خطراهه اتفاقات و خلق یک جهان موازی جدید خواهد شد به شکلی که بدون تغییر دنیای فعلی، جهان جدید در مسیر متفاوت ناشی از دستکاری در علیت زمانی پیش خواهد رفت.
4)
"کالبدها" علاوه بر جذابیتهای جنایی و زمانی خود سه کارگاه مسیحی، یهودی، مسلمان را در مقابله با یک پرونده واحد قرار میدهد و درنهایت کارگاه چهارم است که از درون فرقهای با شعار "KYAL: Know You Are Loved" کل یک نظام توتالیتر در آینده را به نفع گذشتگان تغییر میدهد، آنهم با سفر در زمان و تغییر اتفاقاتی کوچک از جنس "اثر پروانهای" (Butterfly Effect). به نظر میرسد کارگاه چهارم ازآنپس به شغل اصلاحات زمانی مأمور میشود.
@eventhorizon1
1)
"کالبدها" (Bodies) نام یک مجموعه تلویزیونی انگلیسی است که در سال 2023 و با اقتباس از داستان مصوری به همین نام (در سال 2015) ساختهشده است. روایت داستان که موضوعی جنایی در بستر گمانهزن (Speculative) و تاریخ جایگزین (Alternate History) است به کشف کالبدهایی یکسان (متعلق به یک شخص) در چهار تاریخ متفاوت (1890، 1941، 2023 و 2053) در محله "وایتچَپِل" (Whitechapel) شهر لندن اختصاص دارد و چهار کارگاه که هرکدام در دوره خود به دنبال رمزگشایی از این قتل هستند.
2)
در نگاه اول این داستان یادآور داستان کوتاهی از "رابرت هاینلاین" (Robert A. Heinlein.) به نام "همه شما زامبیها" (—All You Zombies—) است که در سال 1959 میلادی نگاشته شده و اقتباسی سینمایی از آن در سال 2014 میلادی به نام "تقدیر" (Predestination) ساخته شد. چرخه متناقض زمانی که شخصی بتواند همزمان هم پدر یا پدربزرگ خود باشد و هم فرزند یا نوه خویش، اگرچه نقض مستقیم روابط علی و معلولی است، اما جذابیت داستانی ویژهای دارد که داستان را از مسیر خطی خود خارج میسازد.
3)
چنین روایتی بر اساس بازی با زمان و تغییر گذشته به شکل شاخص در مجموعه "نابودگر" (Terminator)، کتاب "پایان ابدیت" (End of Eternity) نوشته "آیزاک آسیموف" (Issac Asimov)، کتاب "پانزده زندگی اول هری آگوست" (The First Fifteen Lives of Harry August) نوشته "کاترین وب" (Catherine Webb) و داستان کوتاه "’گروه ساماندهی" (Adjustment Team) نوشته "فیلیپ ک. دیک" (Philip K. Dick) نیز قابلمشاهده است. البته یکی از تفاسیر کوانتومی موجود و ارائهشده توسط "هیو اورت" (Hugh Everett) در سال 1957 بر این ادعا است که دستکاری در گذشته سبب تغییر خطراهه اتفاقات و خلق یک جهان موازی جدید خواهد شد به شکلی که بدون تغییر دنیای فعلی، جهان جدید در مسیر متفاوت ناشی از دستکاری در علیت زمانی پیش خواهد رفت.
4)
"کالبدها" علاوه بر جذابیتهای جنایی و زمانی خود سه کارگاه مسیحی، یهودی، مسلمان را در مقابله با یک پرونده واحد قرار میدهد و درنهایت کارگاه چهارم است که از درون فرقهای با شعار "KYAL: Know You Are Loved" کل یک نظام توتالیتر در آینده را به نفع گذشتگان تغییر میدهد، آنهم با سفر در زمان و تغییر اتفاقاتی کوچک از جنس "اثر پروانهای" (Butterfly Effect). به نظر میرسد کارگاه چهارم ازآنپس به شغل اصلاحات زمانی مأمور میشود.
@eventhorizon1
Looking For The Summer
Chris Rea
Looking for the Summer /Chris Rea
Look deep into the April face
A change is clearly taking place
Looking for the summer
The eyes take on a certain gaze
And leave behind the springtime days
Go looking for the summer
This ain't no game of kiss
and tell
The implications how you knew so well
Go looking for the summer
The time has come and they must go
To play the passion out that haunts you so
Looking for the summer
Remember love how it was the same
We scratched and hurt each other's growing pains
We were looking for the summer
And still I stand this very day
With a burning wish to fly away
I'm still looking, looking for the summer
Looking for the summer
@eventhorizon1
Look deep into the April face
A change is clearly taking place
Looking for the summer
The eyes take on a certain gaze
And leave behind the springtime days
Go looking for the summer
This ain't no game of kiss
and tell
The implications how you knew so well
Go looking for the summer
The time has come and they must go
To play the passion out that haunts you so
Looking for the summer
Remember love how it was the same
We scratched and hurt each other's growing pains
We were looking for the summer
And still I stand this very day
With a burning wish to fly away
I'm still looking, looking for the summer
Looking for the summer
@eventhorizon1
ماده تاريك
1)
"ماده تاريك" (Dark Matter) نام مجموعهاي تلویزیونی و داستاني است كه در سال 2024 توليد و تاکنون يك فصل از آن در نُه قسمت پخششده است. اين مجموعه اقتباسي است از كتابي داستاني به همين نام كه در سال 2016 و توسط نويسنده آمريكايي، "بليك كراوچ" (Blake Crouch)، نوشتهشده. كتاب "ماده تاريك" در سال ۱۴۰۳ توسط "هادي سالارزهي" ترجمه و در نشر "نون" به چاپ رسيده است.
2)
"ماده تاريك" در فيزيك اشاره به مادهاي (يا ساختاري) فرضي دارد كه داراي هيچگونه برهمكنشي با نور و امواج الكترومغناطيسي نيست و فقط از روي ويژگيهاي گرانشي شناخته ميشود كه البته با نظريه نسبيت عام قابل تبيين نيست. به نظر ميرسد تنها پنج درصد جهان شناختهشده از ماده عادي است و حدود 27 درصد آن از ماده تاريك و 68 درصد آن از انرژي تاريك تشکیلشده باشد. البته داستان "ماده تاريك" بهجز نام، اشاره چنداني به مفهوم فيزيكي "ماده تاريك" ندارد.
3)
داستان "ماده تاريك" بيشتر پيرو مفهوم "برهمنهي كوانتومي" (Quantum Superposition) و برداشتي فرضي از آن است كه نظريه "جهانهاي موازي" (Parallel Worlds) را بهپیش ميكشد. غیرفعال کردن بخش از لوب پيشاني مغز توسط يك داروي خاص كه سبب تغيير فعاليت در خویشتنآگاهی شده و لذا امكان تعامل ناظر با رويداد كوانتومي را از بين میبرد، ايدهاي است كه نويسنده بهعنوان كليد سفر در بين جهانهاي موازي با رويكرد جلوگيري از واپاشي موج كوانتومي، آن هم از طريق يك جعبه بزرگ (شبيه به نسخه بزرگتر جعبه گربه شرودينگر) ارائه داده است. اين جعبه بر اساس تمركز شخص بر روي انديشهاي خاص او را به جهاني موازي با همان مشخصات هدايت خواهد كرد و لذا فنون حرفهاي "مراقبه" (Meditation) براي انتخاب صحيح مقصد اهميتي حياتي خواهد داشت.
4)
نسخههاي محتمل از يك شخص در بينهايت جهان ممكن داراي تفاوتهايي در روند رويدادهاي زندگي خود هستند. لذا بعيد نيست كه يكي از اين نسخهها كه از سر اتفاق يك فيزيكدان نابغه هم هست، در حسرت به دست آوردن زندگي نسخهاي ديگر به جهان او سفر كند و خود را با او جابجا نمايد. چنين ايدهاي اگرچه كاملاً تخيلي به نظر ميرسد، اما به لحاظ هنر داستاني و كمك به ژرفانديشي در فرضيات فيزيك جديد بسیار نوآورانه و جذاب است و علاقهمندانِ همزمان ادبيات و علم را شيفته خواهد ساخت.
@eventhorizon1
1)
"ماده تاريك" (Dark Matter) نام مجموعهاي تلویزیونی و داستاني است كه در سال 2024 توليد و تاکنون يك فصل از آن در نُه قسمت پخششده است. اين مجموعه اقتباسي است از كتابي داستاني به همين نام كه در سال 2016 و توسط نويسنده آمريكايي، "بليك كراوچ" (Blake Crouch)، نوشتهشده. كتاب "ماده تاريك" در سال ۱۴۰۳ توسط "هادي سالارزهي" ترجمه و در نشر "نون" به چاپ رسيده است.
2)
"ماده تاريك" در فيزيك اشاره به مادهاي (يا ساختاري) فرضي دارد كه داراي هيچگونه برهمكنشي با نور و امواج الكترومغناطيسي نيست و فقط از روي ويژگيهاي گرانشي شناخته ميشود كه البته با نظريه نسبيت عام قابل تبيين نيست. به نظر ميرسد تنها پنج درصد جهان شناختهشده از ماده عادي است و حدود 27 درصد آن از ماده تاريك و 68 درصد آن از انرژي تاريك تشکیلشده باشد. البته داستان "ماده تاريك" بهجز نام، اشاره چنداني به مفهوم فيزيكي "ماده تاريك" ندارد.
3)
داستان "ماده تاريك" بيشتر پيرو مفهوم "برهمنهي كوانتومي" (Quantum Superposition) و برداشتي فرضي از آن است كه نظريه "جهانهاي موازي" (Parallel Worlds) را بهپیش ميكشد. غیرفعال کردن بخش از لوب پيشاني مغز توسط يك داروي خاص كه سبب تغيير فعاليت در خویشتنآگاهی شده و لذا امكان تعامل ناظر با رويداد كوانتومي را از بين میبرد، ايدهاي است كه نويسنده بهعنوان كليد سفر در بين جهانهاي موازي با رويكرد جلوگيري از واپاشي موج كوانتومي، آن هم از طريق يك جعبه بزرگ (شبيه به نسخه بزرگتر جعبه گربه شرودينگر) ارائه داده است. اين جعبه بر اساس تمركز شخص بر روي انديشهاي خاص او را به جهاني موازي با همان مشخصات هدايت خواهد كرد و لذا فنون حرفهاي "مراقبه" (Meditation) براي انتخاب صحيح مقصد اهميتي حياتي خواهد داشت.
4)
نسخههاي محتمل از يك شخص در بينهايت جهان ممكن داراي تفاوتهايي در روند رويدادهاي زندگي خود هستند. لذا بعيد نيست كه يكي از اين نسخهها كه از سر اتفاق يك فيزيكدان نابغه هم هست، در حسرت به دست آوردن زندگي نسخهاي ديگر به جهان او سفر كند و خود را با او جابجا نمايد. چنين ايدهاي اگرچه كاملاً تخيلي به نظر ميرسد، اما به لحاظ هنر داستاني و كمك به ژرفانديشي در فرضيات فيزيك جديد بسیار نوآورانه و جذاب است و علاقهمندانِ همزمان ادبيات و علم را شيفته خواهد ساخت.
@eventhorizon1
«دشمن کسیه که می خواد به کشتنت بده» | شهرآرانیوز
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/15264/404422
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/15264/404422
Event Horizon
«دشمن کسیه که می خواد به کشتنت بده» | شهرآرانیوز https://shahraranews.ir/fa/publication/content/15264/404422
Telegram
Event Horizon
تبصرهی 22
Catch-22
1)
"تبصرهی 22" (Catch-22) نام داستان بلندی است از نویسندهی آمریکایی؛ "جوزف هلر" (Joseph Heller)؛ که در سال 1961 میلادی نگاشته شده است. این کتاب در کنار دو داستان بلند دیگر یعنی "سلاخخانهی شمارهی پنج" (Slaughterhouse-Five) نوشتهی…
Catch-22
1)
"تبصرهی 22" (Catch-22) نام داستان بلندی است از نویسندهی آمریکایی؛ "جوزف هلر" (Joseph Heller)؛ که در سال 1961 میلادی نگاشته شده است. این کتاب در کنار دو داستان بلند دیگر یعنی "سلاخخانهی شمارهی پنج" (Slaughterhouse-Five) نوشتهی…
Forwarded from حکمت زندگی
سومین جلسه از سلسلهجلساتِ
«سهشنبههای حکمت زندگی»
گزارش، شرح، و گفتوگو دربارهیِ
فصلهای اول تا سوم کتابِ
نویز (آشفتگی): خدشه بر قضاوت انسان
اثر دانیل کانمن
ارائهدهندگان:
ناصر حافظی مطلق
(پژوهشگر علوم شناختی و مدرس دانشگاه)
سعید خدیوی
(دانشآموختهی اقتصاد، پژوهشگر اقتصاد رفتاری و اقتصاد شادکامی)
احسان بیکزاده
(روانشناس، پزشک)
علی ملکی
(پژوهشگر علوم شناختی)
سبحان هوشیار
(مدرس تفکر نقادانه و گفتوگوی انتقادی، مترجم، دانشآموخته حقوق)
—————————
زمان:
سهشنبه، ۱۲ تیر
ساعت ۱۸ تا ۲۰
مکان:
سهراه ادبیات، مجتمع دکتر شریعتی جهاد دانشگاهی، ساختمان استاد غلامحسین یوسفی، طبقه سوم، سالن شورا
🔵 حضور برای همه آزاد و رایگان است
کاری مشترک از حکمت زندگی و سازمان دانشجویان
«سهشنبههای حکمت زندگی»
گزارش، شرح، و گفتوگو دربارهیِ
فصلهای اول تا سوم کتابِ
نویز (آشفتگی): خدشه بر قضاوت انسان
اثر دانیل کانمن
ارائهدهندگان:
ناصر حافظی مطلق
(پژوهشگر علوم شناختی و مدرس دانشگاه)
سعید خدیوی
(دانشآموختهی اقتصاد، پژوهشگر اقتصاد رفتاری و اقتصاد شادکامی)
احسان بیکزاده
(روانشناس، پزشک)
علی ملکی
(پژوهشگر علوم شناختی)
سبحان هوشیار
(مدرس تفکر نقادانه و گفتوگوی انتقادی، مترجم، دانشآموخته حقوق)
—————————
زمان:
سهشنبه، ۱۲ تیر
ساعت ۱۸ تا ۲۰
مکان:
سهراه ادبیات، مجتمع دکتر شریعتی جهاد دانشگاهی، ساختمان استاد غلامحسین یوسفی، طبقه سوم، سالن شورا
🔵 حضور برای همه آزاد و رایگان است
کاری مشترک از حکمت زندگی و سازمان دانشجویان