Event Horizon
462 subscribers
1.06K photos
79 videos
41 files
118 links
یک اودیسۀ شخصی، در فراسوی امپراتوری کهکشانی

لینک کانال:
https://t.me/eventhorizon1

ارتباط با ادمین:
@nnhhmm
Download Telegram
مغز سياسي

1)
"مغز سياسي" عنواني است كه مترجم براي برگردان كتاب "Your Brain's Politics: How the Science of Mind Explains the Political Divide" كه مشروح گفتگوي "جرج ليكاف" (George Lakoff) و "اليزابت وهلينگ" (Elisabeth Wehling) در سال 2016 ميلادي است، برگزيده. كتاب توسط "محسن توكليان" و در سال ۱۴۰۲ به فارسي ترجمه و در انتشارات "لوگوس" به چاپ رسيده است.

2)
"ليكاف" كه پيشتاز نسل دوم علوم شناختي است، بيش از دو دهه براي آموزش دادن دموكرات‌هاي آمريكايي کوشش می‌کند. او بر اساس يافته‌هاي نوين علوم شناختي مي‌كوشد تا فضاي عقل‌گرايي منطقي عصر روشنگري را از سر دموكرات‌ها و ترقي‌خواهان بيرون نمايد و آنان را تشويق كند تا واقعيات شناختي را در سخنراني‌ها و شعارها و كمپين‌هاي خود به‌کارگیرند. كاري كه جمهوري‌خواهان و محافظه‌كاران دانسته يا نادانسته از مدت‌ها پیش‌ازاین به كار بسته‌اند.

3)
گفتمان سياسي و مفهوم‌سازي و قالب‎‌بندی ذهنی آن، يك فرآيند منطق‌مدار و استدلالي نيست، بلكه بيشتر نوعي فعال‌سازي قالب‌هاي ذهني خاص در مخاطب است و لذا سياستمداران موفق بيشتر توانايي بازقالب‌بندي ذهني مردم را دارند تا ارائه گزاره‌هاي منطقي و استدلالي. خوب يا بد مغز ما این‌گونه كار مي‌كند و در شرايط متعددي رويكردهاي غیرمنطقی در سياست صرفاً به دليل همخواني با قالب‌هاي ذهني اكثريت مردم، پرطرفدار و فراگير مي‌شوند.

4)
در امتداد كتاب‌هاي سياسي "ليكاف" مانند "ذهن سياسي" (Political Mind)، "به فيل فكر نكن" (Don’t Think of an Elephant)، "نقاط تفكر" (Thinking Points)، " كتاب آبي كوچك" (The Little Blue Book)، "سیاست اخلاقي" (Moral Politics) و ...، اين كتاب با زباني ساده مباني ابتدايي رويكردهاي سياسي در مغز و ذهن انسان را شرح مي‌دهد. استعاره‌هاي مفهومي، قالب‌بندي ذهنی، نورون‌هاي آينه‌اي، استعاره ملت به‌مثابه خانواده، "دومفهومي‌ها" (Biconceptuals) و مسائلي ازاین‌دست و نقش آن‌ها در شكل‌گيري گرايش‌هاي سياسي مردم بحث اصلي كتاب هستند. در كنار اين، توصيه‌هايي هم ارائه مي‌شود ‌كه چگونه دموكرات‌ها و به‌طورکلی ترقي‌خواهان از اين ابزار براي دست‌يابي به موفقيت سياسي استفاده كنند.

@eventhorizon1
مغز سیاسی

@eventhorizon1
مغز اجتماعي

1)
"مغز اجتماعي: چرا مغز ما براي ارتباط با ديگران ساخته‌شده است؟" (Social: Why our brains are wired to connect) كتابي است نوشتۀ "متيو ليبرمن" (Matthew Dylan Lieberman)، استاد علوم اعصاب شناختي اجتماعي در دانشگاه UCLA، كه در سال 2013 ميلادي نگاشته و در سال ۱۳۹۹ توسط "جواد حاتمي" و "محمدحسن شريفيان" ترجمه‌شده و در انتشارات "بينش نو" به چاپ رسيده است.

2)
"ليبرمن" در اين كتاب بر اساس آزمایش‌هاي تجربي خود و ساير متخصصان علوم اعصاب ماهيت اجتماعي مغز انسان را موشكافي و بر همين اساس بسياري از رفتارها و خواسته‌هاي انساني را تبيين مي‌كند. شبكۀ پيش‌فرض مغزي، همساني عصبي درد جسماني و درد اجتماعي، سيستم آينه‌اي، ذهن‌خواني و نظريه ذهن، رويكردهاي اجتماعي و غيراجتماعي و جايگاه هرکدام در مغز، همدلي و خودمهاري، مفهوم خود و تحليل مواردي ازاین‌دست بر اساس عملكردهاي متعالي مغز انسان خميرمايۀ اصلي كتاب او هستند و بر اساس داده‌هاي آزمايشگاهي علوم اعصاب، هويت اجتماعي انسان از اين تحليل‌ها به‌سادگی قابل نتیجه‌گیری است.

3)
يافته‌هاي علوم اعصاب در زمينۀ مغز اجتماعي علامت سؤال‌هاي بزرگي ازجمله نقدهاي جدي بر ساختار كار در جوامع انساني، معماري آموزش‌وپرورش، روابط اجتماعي و ... را پررنگ مي‌كند و بديهي است كه گزاره‌هاي علمي موردادعای ليبرمن مسيري است به‌سوی بازنگري و بازسازي تمامي اين ساختارها. كتاب از اين بابت تكان‌دهنده و هيجان‌انگيز است.

4)
"ليبرمن" براي نگارش اين كتاب و باهدف اينكه اثري خوش‌خوان خلق كند، دست به خوانش آثار عمده‌اي از ادبيات داستاني و علمي‌تخيلي زده است. همچنين گوش كردن به گنجينه‌اي از آثار موسيقي ياري‌كننده تمركز ذهني او براي نگارش بوده‌اند. به همين دليل اين كتاب داراي نثري ساده، روان و جذاب است. بديهي است كه از زمان چاپ اين كتاب تاکنون دستاوردهاي حيرت‌انگيز جديدتري در حوزه علوم اعصاب حاصل‌شده است كه بي‌ترديد بسياري از ادعاهاي "ليبرمن" را باقوت بيشتري تأييد مي‌كنند.

@eventhorizon1
مغز اجتماعی

@eventhorizon1
رومي

عطار روح بود و سنايي دو چشم او
ما از پي سنايي و عطار آمديم

مولوي

1)
مجموعه تلويزيوني "رومي" (Rumi) محصول سال 2023 تركيه است و روايتي داستاني از زندگي "جلال‌الدين محمد بلخي" ملقب به مولانا ارائه مي‌كند. داستان در شهر "قونيه" پايتخت حكومت "سلجوقيان روم" مي‌گذرد و پادشاه وقت، "غياث‌الدين كيخسرو" درگير جنگ با "بايجو نويان" مغول است.

2)
در داستان اين سريال شخصيت‌هاي بزرگي مانند "شمس‌الدين اصفهاني" سياستمدار و اديب بزرگ كه البته به شكل اغراق‌شده‌ای مكار و جاه‌طلب نشان داده‌شده و "قطب‌الدین شيرازي" كه بايد او را پدر ستاره‌شناسي ايراني دانست نمايش داده‌شده‌اند. در اين ميان مولوي كه عالم و روحاني مقبول شهر است، در فراز و نشيب اتفاقات، طريق معنوي و عرفاني خود را طي می‌کند. او در سيري از گفتگوهاي دروني در حال كشف سلوكي است كه درك و شهود عالم درون را به ساحت كلام و زبان شعر درآورد و درنهایت لب مي‌گشايد و سخن آغاز مي‌كند.

3)
"محمد بن علي بن ملك‌داد" يا همان شمس‌الدين تبریزی (ملقب به شمس پرنده) در قسمت دهم از فصل اول ظاهر مي‌شود. او كه در ديار شام است از خداوند طلب مي‌كند كه والاترين ولي خدا در آن عصر را ملاقات نمايد و اين آغاز سفر او به قونيه است. سفري كه منجر به عجايب شگفتي خواهد گرديد.

4)
گرايش نوين جهان غرب به مولانا شايد برآمده از نگاه همه‌جهاني او باشد. در نگاه مولانا اصالت انسان مستقل از مليت و قوم و زبان و نژاد و دین، داراي ارزش است و شايد بتوان گفت آنچه "اسپينوزا" سال‌ها بعد به شكل نظامي هندسي در فلسفه بيان كرد، توسط مولانا در قالب شهود و با زبان شعر و در زماني بسيار پیش‌تر از آن بیان‌شده بود:
ما ز بالاييم و بالا مي‌رويم
ما ز درياييم و دريا مي‌رويم
اختر ما نيست در دور قمر
لاجرم فوق ثريا مي‌رويم

@eventhorizon1
post-apocalypse-requiems-1.pdf
1.2 MB
برای علاقمندان به مجموعه کتاب‌ها و سریال "بنیاد" (Foundation).
منتشرشده در مجله‌ی شگفت‌زار، سال دوم، شماره ۲۴، آذر۱۳۹۱.

@eventhorizon1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به‌مناسبت هفتۀ جهانی فضا (13 تا 19 مهرماه) و به بهانۀ ترجمۀ مجدد سه‌گانۀ "بنیاد" (Foundation) اثر "آیزاک آسیموف":

ادبیات داستانی علمی و سه‌گانۀ "بنیاد" به‌روایت سعید سیمرغ، مترجم حوزۀ ادبیات داستانی علمی و گمانه‌زن

🆔 @fum_eng_pr
👉 Instagram
احساس و شناخت

1)
احساس و شناخت: ساختن ذهن آگاه" (Feeling and Knowing: Making Minds Conscious) كتابي است از "آنتونيو داماسيو" (Antonio Damasio)، استاد علوم اعصاب و فلسفه و مدیر مؤسسه مغز و خلاقيت در دانشگاه كاليفرنياي جنوبي، كه در سال 2021 نگاشته و در سال ۱۴۰۱ توسط "محمدعلي آرامي" ترجمه و در نشر "لوگوس" به چاپ رسيده است.

2)
"داماسيو" در اين كتاب تلاش بر اين داشته است كه با كمترين تعداد واژگان رئوس نظريات خود را فارغ از جوانب مختلف آن ارائه كند. او مسير حركت تكاملي از حس به احساس و از احساس به ذهن و درنهایت از ذهن به آگاهي را شرح مي‌دهد. نكته جالب اينجا است كه مفهوم "آگاهي" (consciousness) به آن‌گونه كه ما در ادبيات علمي به كار می‌بریم، تنها از سده‌ی هفدهم ميلادي به بعد رواج يافته و فيلسوف انگليسي، "جان لاك" (John Locke)، در بسط اين واژه و مفهوم نقش تأثيرگذاري داشته است.

3)
تشريح سير حس تا آگاهي هم از بعد نگاه کلی‌گرا به يك سامانه تكاملي داراي اهميت است و از هم بعد نگاه جزءنگر به فرآيندهاي پايه بيوشيميايي و "داماسيو" در نظريات خود هر دو رويكرد را مدنظر داشته است. این‌که انسان در رأس درخت تكاملي چه مسيري را براي داشتن ذهن آگاه طي كرده و این‌که اشتراك بيوشيميايي انسان با ساير گونه‌ها و موجودات چه همگونی‌هایی را از ديد ذهن و احساس به بار آورده است، دو وجه مهم تحليل‌هاي "داماسيو" در اين كتاب هستند.

4)
"آگاهي" همچنان يكي از مسائل مطرح حوزه فلسفه ذهن، علوم شناختي و علوم اعصاب است. "داماسيو" ذهن و آگاهي را محدود به مغز و سامانه عصبي نمي‌داند و بدن را نيز در اين فرآيند صاحب نقش مي‌پندارد. از اين ديد او به نگاه بدنمند معتقد است و اشاراتي هم به "ذهن گسترده" و نقش محيط در شكل‌گيري آگاهي مي‌كند. ديدگاه او در مورد هوش مصنوعي نيز قابل‌تأمل است. كتاب "احساس و شناخت" در ادامه ساير آثار "آنتونيو داماسيو" گام و تلاش ارزشمندي است براي پرده برداشتن بيشتر از راز آگاهي.

#فلسفه_ذهن
#علوم_شناختی
#علوم_اعصاب

@eventhorizon1
مردي در تبعيد ابدي

1)
"مردي در تبعيد ابدي" كتابي است به قلم زنده‌ياد "نادر ابراهيمي" كه در سال ۱۳۷۵ به چاپ رسيده و شرحي شيرين از زندگي "صدرالدین محمد بن ابراهيم قوام شيرازي" ملقب به "ملاصدرا" است. قلم شيرين و نثر فاخر "ابراهيمي" بر غناي روايت افزوده و اين كتاب تا كنون بيش از بيست بار تجديد چاپ شده است.

2)
صدراي شيرازي پديده تكيني است كه هنوز جاي كاوش دارد. او معتقد بود كه خوان رحمت خداوند آن اندازه گسترده است كه هم زرتشت و مغان مهري بر آن جای‌گیرند، هم ارسطو و مشاییان، هم ابن‌سینا و فارابي، هم غزالي و خواجه نصير، هم سهروردي و اشراقيون، هم ابن عربي و ابن‌الرشد، هم مولانا و شمس و این‌گونه فلسفه و كلام و عرفان و تصوف را باهم به آشتي رساند
آنچه ابن‌سينا در اثبات آن بازمانده بود يعني معاد جسماني را در دستگاه فلسفي خود به نام "حكمت متعاليه" به عرصه استدلال و اثبات درآورد و ايده ناتمام اين عربي يعني اصالت وجود و تقدم آن بر ماهيت را به سرانجام رساند، آن‌هم سال‌ها پيش از "كي‌يركه‌گور" و "سارتر" و ساير اگزیستانسیالیست‌ها.

3)
صدرا مانند فيلسوف هم‌عصر خود يعني "باروخ اسپينوزا" بر اين اعتقاد بود كه هر مخلوقي ذره‌اي از خدا را در خود دارد. او با ارائه ايده "حركت جوهري" خود مدت‌ها پيش از "آرتور شوپنهاور" مفهوم "اراده" را تبيين كرده بود و سال‌ها پيش از نگارش كتاب "اراده قدرت" توسط "فردريش نيچه" از كمال‌طلبي همه اجزاء خلقت سخن رانده بود. با تمام نامرادي‌ها، دوست و دشمن بر اطلاق لقب "صدرالمتألهين" بر او هم‌نظر بودند.

4)
شوربختانه شاه‌بيت فلسفه اسلامي و نگين تفكر شيعي در زمانه خود بسيار تنها و غريب و مهجور بود و به دستور شاه‌عباس صفوي تن به تبعيد داد. اما بنا به يك قاعده اصیل: آن‌که به خاطر انديشه از جغرافيا تبعيد ‌شود، به دستور تاريخ به ساحت انديشه بازخواهد گشت، از شاه‌عباس صفوي تنها سطوري در تاريخ باقي ماند و صدرا از مرز زمان گذشت و در عالم تفكر همچنان زنده است. دقیقاً آن‌گونه كه لسان‌الغيب، همشهري صدرا، سال‌ها پيش از او گفته بود:
"عسي‌الايام ان يرجعن قوماً كالذي كانوا..."

@eventhorizon1
مردی در تبعید ابدی

@eventhorizon1
پیش به‌سوی سنجشگرانه‌اندیشی (بخش ششم: پی‌نوشتی بر کتاب "مغز ما")

امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۲۰، شماره ۱۰۷، شهریور ۱۴۰۲، صفحه ۵۵-۵۴.

#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد

@eventhorizon1
مرگی کوچک (A Small Death)

1)
"مرگی کوچک" (موتٌ صغیر) نام کتابی است از "محمدحسن علوان"، نویسنده اهل عربستان سعودی، که روایتی است از زندگی "ابوعبدالله محمد بن علی بن محمد ابن عربی حاتمی اندلسی"، ملقب به "محی‌الدین"،"شیخ اکبر" و "ابن افلاطون"، و در سال 2016 میلادی نگاشته و در همان سال در نمایشگاه کتاب "ابوظبی" برنده دهمین دوره جایزه بوکر عربی شده است. این کتاب در سال ۱۳۹۷ توسط "محمدحسین الهیاری" با عنوان "گاهِ ناچیزی مرگ" ترجمه و در انتشارات "مولی" به چاپ رسید. ترجمه دیگری هم در سال ۱۳۹۸ توسط "سید حمیدرضا مهاجرانی" و با عنوان "مرگی کوچک" در انتشارات "روزنه" منتشر شد.

2)
عنوان کتاب برگرفته از یکی از گفته‌های "ابن عربی" است: "الحبُ موتٌ صغیرٌ" (عشق مرگی است کوچک). اگرچه منظور "ابن عربی" از عشق "محبةاللّه" (عشق به خداوند) است، اما می‌توان این استعاره مفهومی او را به سایر انواع عشق هم تعمیم داد. باآن‌که "مرگی کوچک" ترجمه صحیح‌تری برای عنوان کتاب است، اما "گاهِ ناچیزی مرگ" نیز برگرفته از اندیشه‌های "ابن عربی" است. در منظر عارف، لحظۀ مرگ دمی ناچیز است برای رهایی از قفس تن و پیوستن به حقیقتی بزرگ‌تر و ابدی‌. البته در طریقت عرفا، دست‌یابی به ‌یقین برآمده از چنین ادراکی، بی‌تردید برخاسته از سیر و سلوکی طولانی و طاقت‌فرسا است. صرف‌نظر از اینکه این دیدگاه را بپذیریم یا خیر، باید اعتراف کرد که روش کارآمدی برای مواجهه با اضطراب نیستی است.

3)
از صد فصل کتاب، هشتادوهشت فصل آن به بخش‌هایی از زندگی "ابن عربی" و دوازده فصل آن به شرح اتفاقات رفته بر نسخ نوشته‌های او در طول زمان اختصاص دارد. در مسیر رخدادهای زندگی "شیخ اکبر" توصیف و اشاراتی به روال‌ها و سیاست‌های حکومت‌هایی مانند "بنی‌عباس"، "فاطمیون"، "ایوبیان"، "فرانک‌ها"، "مرابطون"، "موحدون"، "سلجوقیان روم"، "تاتارها" و ... هم بر جذابیت روایت افزوده است. دیدار با "ابن‌الرشد" و جستجوی چهار وَتَد انسانی (وَتَد به معنای میخ) از دیگر نکات جالب داستان است. اوتاد چهارگانه نردبان تعالی "ابن عربی" هستند و آخرین آن‌ها "شمس تبریزی" است.

4)
"ابن عربی" در حکم دریایی است که هنوز جای کاویدن دارد. کتاب‌های او نظیر "فتوحات مکیه"، "فصوص الحکم" و ... بیش‌ازپیش نیازمند پژوهش است و گنجینه افکار او صرف‌نظر از پذیرش و یا عدم پذیرش آن، در زمرۀ میراث اندیشه بشری هستند. روایت "علوان" از "ابن عربی" از این بابت زیبا است که او را چونان انسان جستجوگری تصویر می‌کند که مانند تمام دیگر آدم‌ها در سختی‌ها، سفرها، حسرت‌ها، دوری‌ها، مصیبت‌ها و عزاها است و بااین‌همه راه خود را به سمت معرفت می‌گشاید و تمام مرگ‌های کوچک او در کنار مرگ بزرگ آخرین، جز جاودانگی برایش در پی ندارد.


@eventhorizon1
مرگی کوچک (A Small Death)

@eventhorizon1
Crusader
Chris de Burgh