پیش بهسوی سنجشگرانهاندیشی (بخش چهارم: پینوشتی بر کتاب "مهارتهای پایهای تفکر انتقادی")
امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۲۰، شماره ۱۰۵، فروردین ۱۴۰۲، صفحه ۵۹-۵۸.
#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد
@eventhorizon1
امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۲۰، شماره ۱۰۵، فروردین ۱۴۰۲، صفحه ۵۹-۵۸.
#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد
@eventhorizon1
ذهن مکانیکی و مسئله بازنمایی
1)
"ذهن مکانیکی" (The Mechanical Mind) نام کتابی است از "تیم کرین" (Tim Crane)، استاد فلسفه دانشگاه CEU در وین، که در سال ۱۹۹۵ میلادی منتشر شد و در سال ۲۰۱۶ به ویرایش سوم رسیده است.
"کرین" در این کتاب همچنان مدافع برخی از رویکردی نسل اول علوم شناختی مانند "بازنمایی ذهنی" (Mental Representation) است و ایدههای نسل دوم علوم شناختی را ناتوان از رد "مسئله بازنمایی" تلقی میکند.
نسل اول علوم شناختی که تقریباً از دهه ۵۰ میلادی شکل گرفت، در جایگاه نقد رفتارگرایی (Behaviorism) و ساختارگرایی (Structuralism) بود و ضمن تأکید بر استفاده از اصول فلسفه تحلیلی و منطق صوری در نگاه به ذهن، ذهن انسان را بر اساس قواعد هوش محاسباتی نوعی ماشین پردازشگر اطلاعات میدانست.
نسل دوم که شروع آن را باید اواخر دهه ۷۰ میلادی دانست در نقد نسل اول و نگاه ماشینی آن تأسیس شد و رویکرد سوم و جدیدتری هم در قالب قواعد شناخت چهارگانه (4e Cognition) مبتنی بر بدنمندی (Embodiment)، ذهن گسترده (Extended Mind)، درهمتنیدگی (Embeddedness) و نقشوارگی (Enactivism) ارائهشده است.
2)
"کرین" بر این اعتقاد است که بازنمایی ذهنی به مفهوم توانایی ذهن در مصورسازی درونی جهان به شکل یک بازنمود، همچنان دارای اعتبار است و البته پیروان نسل دوم علوم شناختی این ایده را نمیپذیرند. در نسل دوم اعتقاد بر این است که گستره ذهن جسمانی محدود به ساختار فیزیکی بدن نیست و ضمن گستردگی در محیط و درهم تنیدگی با آن، تنها در تعامل با محیط است که مفهومی به نام شناخت را شکل میدهد و همه این موارد در تضاد با پذیرش ذهن بهمثابه ساختاری صرفاً درونی با توان بازنمایی جهان بیرونی، قرار میگیرد.
"کرین" بازنمایی ذهنی را در امتداد بحث "رویآورندگی" (Intentionality) میداند (این واژه را پیشازاین بیشتر با عنوان "حیث التفاتی" ترجمه کردهاند).
3)
کتاب "ذهن مکانیکی" ضمن گریزی مفید به مسائل اساسی فلسفه ذهن نظیر "مسئله ذهن – بدن"، "مسئله ذهن- محیط"، "مسئله اذهان دیگر" و ...، بحث جالبی نیز در مورد تفکر در ماشینها مطرح میکند که اساس فلسفه هوش مصنوعی است. گمانهزنیهایی در مورد سؤال قدیمی "آیا رایانهها هم فکر میکنند؟" که البته این روزها بهواسطه سازوکارهایی نظیر ChatGPT دوباره پررنگ شدهاند، فصلی از کتاب را به خود اختصاص دادهاند.
تقابل ایده بازنمایی با رویکردهای نسل دوم علوم شناختی نیز بحث فصل دیگری از کتاب است که البته "کرین" این تقابل را برای رد "مسئله بازنمایی ذهنی" کافی نمیداند.
4)
ویرایش سوم کتاب "ذهن مکانیکی" اولین بار در سال ۱۳۹۹ توسط "توماج همتی"، دانشجوی دکتری زبانشناسی شناختی دانشگاه فردوسی مشهد، ترجمه و در "نشر آرنا" به چاپ رسید. (ما همچین همکلاسیهایی داریم).
"مینو زمانفر" و "احمد لطفی" نیز در سال ۱۴۰۲ کتاب را ترجمه و در "نشر نو" به چاپ رساندند. در این چاپ پیشدرآمدی از خود "تیم کرین" برای ترجمه فارسی کتاب نگاشته شده که اشاراتی به فلسفه "ابنسینا" هم دارد.
"نشر کرگدن" نیز این کتاب را با ترجمه "احمد امیریان" در آستانه انتشار دارد که البته عنوان آن را "ذهن ماشینی" برگزیده است.
#فلسفه_ذهن
#علوم_شناختی
@eventhorizon1
1)
"ذهن مکانیکی" (The Mechanical Mind) نام کتابی است از "تیم کرین" (Tim Crane)، استاد فلسفه دانشگاه CEU در وین، که در سال ۱۹۹۵ میلادی منتشر شد و در سال ۲۰۱۶ به ویرایش سوم رسیده است.
"کرین" در این کتاب همچنان مدافع برخی از رویکردی نسل اول علوم شناختی مانند "بازنمایی ذهنی" (Mental Representation) است و ایدههای نسل دوم علوم شناختی را ناتوان از رد "مسئله بازنمایی" تلقی میکند.
نسل اول علوم شناختی که تقریباً از دهه ۵۰ میلادی شکل گرفت، در جایگاه نقد رفتارگرایی (Behaviorism) و ساختارگرایی (Structuralism) بود و ضمن تأکید بر استفاده از اصول فلسفه تحلیلی و منطق صوری در نگاه به ذهن، ذهن انسان را بر اساس قواعد هوش محاسباتی نوعی ماشین پردازشگر اطلاعات میدانست.
نسل دوم که شروع آن را باید اواخر دهه ۷۰ میلادی دانست در نقد نسل اول و نگاه ماشینی آن تأسیس شد و رویکرد سوم و جدیدتری هم در قالب قواعد شناخت چهارگانه (4e Cognition) مبتنی بر بدنمندی (Embodiment)، ذهن گسترده (Extended Mind)، درهمتنیدگی (Embeddedness) و نقشوارگی (Enactivism) ارائهشده است.
2)
"کرین" بر این اعتقاد است که بازنمایی ذهنی به مفهوم توانایی ذهن در مصورسازی درونی جهان به شکل یک بازنمود، همچنان دارای اعتبار است و البته پیروان نسل دوم علوم شناختی این ایده را نمیپذیرند. در نسل دوم اعتقاد بر این است که گستره ذهن جسمانی محدود به ساختار فیزیکی بدن نیست و ضمن گستردگی در محیط و درهم تنیدگی با آن، تنها در تعامل با محیط است که مفهومی به نام شناخت را شکل میدهد و همه این موارد در تضاد با پذیرش ذهن بهمثابه ساختاری صرفاً درونی با توان بازنمایی جهان بیرونی، قرار میگیرد.
"کرین" بازنمایی ذهنی را در امتداد بحث "رویآورندگی" (Intentionality) میداند (این واژه را پیشازاین بیشتر با عنوان "حیث التفاتی" ترجمه کردهاند).
3)
کتاب "ذهن مکانیکی" ضمن گریزی مفید به مسائل اساسی فلسفه ذهن نظیر "مسئله ذهن – بدن"، "مسئله ذهن- محیط"، "مسئله اذهان دیگر" و ...، بحث جالبی نیز در مورد تفکر در ماشینها مطرح میکند که اساس فلسفه هوش مصنوعی است. گمانهزنیهایی در مورد سؤال قدیمی "آیا رایانهها هم فکر میکنند؟" که البته این روزها بهواسطه سازوکارهایی نظیر ChatGPT دوباره پررنگ شدهاند، فصلی از کتاب را به خود اختصاص دادهاند.
تقابل ایده بازنمایی با رویکردهای نسل دوم علوم شناختی نیز بحث فصل دیگری از کتاب است که البته "کرین" این تقابل را برای رد "مسئله بازنمایی ذهنی" کافی نمیداند.
4)
ویرایش سوم کتاب "ذهن مکانیکی" اولین بار در سال ۱۳۹۹ توسط "توماج همتی"، دانشجوی دکتری زبانشناسی شناختی دانشگاه فردوسی مشهد، ترجمه و در "نشر آرنا" به چاپ رسید. (ما همچین همکلاسیهایی داریم).
"مینو زمانفر" و "احمد لطفی" نیز در سال ۱۴۰۲ کتاب را ترجمه و در "نشر نو" به چاپ رساندند. در این چاپ پیشدرآمدی از خود "تیم کرین" برای ترجمه فارسی کتاب نگاشته شده که اشاراتی به فلسفه "ابنسینا" هم دارد.
"نشر کرگدن" نیز این کتاب را با ترجمه "احمد امیریان" در آستانه انتشار دارد که البته عنوان آن را "ذهن ماشینی" برگزیده است.
#فلسفه_ذهن
#علوم_شناختی
@eventhorizon1
Dust in the Wind
Kansas
I close my eyes
only for a moment
and the moment's gone
All my dreams
pass before my eyes
a curiosity
Dust in the wind
all they are is dust in the wind
Same old song
just a drop of water in an endless sea
All we do
crumbles to the ground though we refuse to see
Dust in the wind
all we are is dust in the wind
(Now) don't hang on
nothing lasts forever but the earth and sky
It slips away
and all your money won't another minute buy
Dust in the wind
all we are is dust in the wind
Dust in the wind
everything is dust in the wind
@eventhorizon1
Forwarded from Event Horizon (Nasser Hafezi-Motlagh)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آثار کلاسیک فلسفه
نوشته: نایجل واربرتون
ترجمه: مسعود علیا
انتشارات ققنوس
خوانش فصل هفتم: باروخ اسپینوزا، کتاب اخلاق
@eventhorizon1
نوشته: نایجل واربرتون
ترجمه: مسعود علیا
انتشارات ققنوس
خوانش فصل هفتم: باروخ اسپینوزا، کتاب اخلاق
@eventhorizon1
Event Horizon
@eventhorizon1 – R.E.M. - Losing My Religion (Official Music Video)
موسیقی متن:
Losing My Religion / R.E.M
Oh life is bigger
It's bigger than you And you are not me
The lengths that I will go to
The distance in your eyes
Oh no I've said too much
I set it up
That's me in the corner
That's me in the spot-light
Losing my religion
Trying to keep up with you
And I don't know if I can do it
Oh no I've said too much
I haven't said enough
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
Every whisper
of every waking hour
I'm choosing my confessions
Trying to keep an eye on you Like a hurt
lost and blinded fool, fool
Oh no I've said too much
I set it up
Consider this
Consider this the hint of the century Consider this the slip That brought me to my knees
failed What if all these fantasies come Flailing around Now
I've said too much
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
But that was just a dream
That was just a dream
That's me in the corner
That's me in the spot-light
Losing my religion
Trying to keep up with you
And I don't know if I can do it
Oh no I've said too much
I haven't said enough
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
But that was just a dream
Try, cry, fly, try
That was just a dream
Just a dream Just a dream, dream
@eventhorizon1
Losing My Religion / R.E.M
Oh life is bigger
It's bigger than you And you are not me
The lengths that I will go to
The distance in your eyes
Oh no I've said too much
I set it up
That's me in the corner
That's me in the spot-light
Losing my religion
Trying to keep up with you
And I don't know if I can do it
Oh no I've said too much
I haven't said enough
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
Every whisper
of every waking hour
I'm choosing my confessions
Trying to keep an eye on you Like a hurt
lost and blinded fool, fool
Oh no I've said too much
I set it up
Consider this
Consider this the hint of the century Consider this the slip That brought me to my knees
failed What if all these fantasies come Flailing around Now
I've said too much
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
But that was just a dream
That was just a dream
That's me in the corner
That's me in the spot-light
Losing my religion
Trying to keep up with you
And I don't know if I can do it
Oh no I've said too much
I haven't said enough
I thought that I heard you laughing
I thought that I heard you sing
I think I thought I saw you try
But that was just a dream
Try, cry, fly, try
That was just a dream
Just a dream Just a dream, dream
@eventhorizon1
Forwarded from Event Horizon (Nasser Hafezi-Motlagh)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Paint It, Black / The Rolling Stones
I see a red door And I want it painted black
No colors anymore I want them to turn black
I see the girls walk by Dressed in their summer clothes
I have to turn my head Until my darkness goes
I see a line of cars
And they're all painted black
With flowers and my love
Both never to come back
I've seen people turn their heads
And quickly look away
Like a newborn baby It just happens everyday
I look inside myself And see my heart is black
I see my red door I must have it painted black
Maybe then, I'll fade away And not have to face the facts
It's not easy facing up When your whole world is black
No more will my green sea Go turn a deeper blue
I could not foresee this thing Happening to you
If I look hard enough Into the setting sun
My love will laugh with me Before the morning comes
I see a red door And I want it painted black
No colors anymore I want them to turn black
I see the girls walk by Dressed in their summer clothes
I have to turn my head Until my darkness goes
I wanna see it painted Painted black
Black as night Black as coal
I wanna see the sun Blotted out from the sky
I wanna see it painted, painted, painted Painted black, yeah
@eventhorizon1
I see a red door And I want it painted black
No colors anymore I want them to turn black
I see the girls walk by Dressed in their summer clothes
I have to turn my head Until my darkness goes
I see a line of cars
And they're all painted black
With flowers and my love
Both never to come back
I've seen people turn their heads
And quickly look away
Like a newborn baby It just happens everyday
I look inside myself And see my heart is black
I see my red door I must have it painted black
Maybe then, I'll fade away And not have to face the facts
It's not easy facing up When your whole world is black
No more will my green sea Go turn a deeper blue
I could not foresee this thing Happening to you
If I look hard enough Into the setting sun
My love will laugh with me Before the morning comes
I see a red door And I want it painted black
No colors anymore I want them to turn black
I see the girls walk by Dressed in their summer clothes
I have to turn my head Until my darkness goes
I wanna see it painted Painted black
Black as night Black as coal
I wanna see the sun Blotted out from the sky
I wanna see it painted, painted, painted Painted black, yeah
@eventhorizon1