پیش بهسوی سنجشگرانهاندیشی (بخش نخست: پینوشتی بر کتاب "تفکر انتقادی")
امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۱۹، شماره ۱۰۲، خرداد ۱۴۰۱، صفحه ۵۹-۵۸.
#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد
@eventhorizon1
امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۱۹، شماره ۱۰۲، خرداد ۱۴۰۱، صفحه ۵۹-۵۸.
#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد
@eventhorizon1
سال ۱۳۶۷:
من هشت ساله بودم و درست در كنار عكاس ايستاده بودم. دانشگاه فردوسي مشهد و دانشگاه علوم پزشكي هنوز از هم جدا نشده بودند و كل مجموعه، دانشگاه مشهد نام داشت. هركدام از استادان تربيت بدني عهدهدار مديريت ورزش يكي از دانشكدهها بود و قرعه دانشكده داروسازي از سالها قبل به نام پدر من افتاده بود. اين عكس متعلق به اهدا كاپ قهرماني تيم واليبال دانشجويان دانشكده داروسازي در مسابقات دهه فجر دانشگاه در سالن ۲۲ بهمن است. در كنار پدرم استاد بمبئيچي فقيد ايستاده است كه سالني در دانشگاه به نام اوست.
@eventhorizon1
من هشت ساله بودم و درست در كنار عكاس ايستاده بودم. دانشگاه فردوسي مشهد و دانشگاه علوم پزشكي هنوز از هم جدا نشده بودند و كل مجموعه، دانشگاه مشهد نام داشت. هركدام از استادان تربيت بدني عهدهدار مديريت ورزش يكي از دانشكدهها بود و قرعه دانشكده داروسازي از سالها قبل به نام پدر من افتاده بود. اين عكس متعلق به اهدا كاپ قهرماني تيم واليبال دانشجويان دانشكده داروسازي در مسابقات دهه فجر دانشگاه در سالن ۲۲ بهمن است. در كنار پدرم استاد بمبئيچي فقيد ايستاده است كه سالني در دانشگاه به نام اوست.
@eventhorizon1
سال ۱۳۸۱:
تيم ژيمناستيك دانشگاه فردوسي مشهد قهرمان دانشگاههاي كشور و اهدا كاپ توسط دكتر محمد كافي.
@eventhorizon1
تيم ژيمناستيك دانشگاه فردوسي مشهد قهرمان دانشگاههاي كشور و اهدا كاپ توسط دكتر محمد كافي.
@eventhorizon1
سال ۱۳۴۴:
قهرمان قهرمانان ژيمناستيك كشور.
(بر روي ديوار عكس عموي مرحومم كه خلبان جنگنده F5 بود در حال اجراي حركت صليب بر روي دارحلقه نصب شده است).
@eventhorizon1
قهرمان قهرمانان ژيمناستيك كشور.
(بر روي ديوار عكس عموي مرحومم كه خلبان جنگنده F5 بود در حال اجراي حركت صليب بر روي دارحلقه نصب شده است).
@eventhorizon1
پیش بهسوی سنجشگرانهاندیشی (بخش دوم: پینوشتی بر کتاب "جعبهابزار فيلسوف")
امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۱۹، شماره ۱۰۳، شهريور ۱۴۰۱، صفحه ۵۳-۵۲.
#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد
@eventhorizon1
امواج برتر (نخستین ماهنامه تخصصی علوم مهندسی برق)، سال ۱۹، شماره ۱۰۳، شهريور ۱۴۰۱، صفحه ۵۳-۵۲.
#سنجشگرانه_اندیشی
#تفکر_انتقادی
#تفکر_نقاد
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش اول: جسمانیت بهروال یک جنبش
عصر روشنگری (قرن ۱۷ و ۱۸) و ظهور روشنفکران دینی اروپایی با رویکرد ذهنگرایی(خردگرایی)، میراث بزرگی برای فلسفه ذهن باقی گذاشت به نام دوگانهگرایی دکارتی.
دکارت بر این اعتقاد بود که بدن و ذهن دو جوهر مستقلند که یکی جای در عالم مادیات دارد و دیگری هدیه ای است از عالم بالا.
مسیر غالب علم و فلسفه در طول دو سدهی بعدی هیچگاه نتوانست راه گریز قدرتمندی از این دوگانهگرایی پیدا کند.
اما نیمه دوم سدهی بیستم میلادی آغاز گمانهزنی در باب نوعی یگانهگرایی انقلابی بود به نام تنانگی:
ذهن چیزی جدای از بدن نیست و حتی بافرض وجود واقعیت واحدی در دنیای بیرون، این بدنها هستند که روایت ویژه خود را از آن به ما باز مینمایانند.
این مسیر جدید فلسفهی ذهن شاید زیرساخت جوشش پارادایم بدنمندی بهمثابه یک جنبش در برابر دوگانهگرایی دکارتی در جایگاه یک نظام غالب و ریشهدار باشد.
شواهد علوم اعصاب، روانشناسی شناختی و معناشناسی کفه ترازو را به شکل قابلملاحظهای به سود بدنمندی تغییر میدهند و جسمانیت بهروال یک جنبش دیر یا زود آخرین بقایای نظامهای دکارتی سنتی را به حاشیه خواهد راند.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
@eventhorizon1
بخش اول: جسمانیت بهروال یک جنبش
عصر روشنگری (قرن ۱۷ و ۱۸) و ظهور روشنفکران دینی اروپایی با رویکرد ذهنگرایی(خردگرایی)، میراث بزرگی برای فلسفه ذهن باقی گذاشت به نام دوگانهگرایی دکارتی.
دکارت بر این اعتقاد بود که بدن و ذهن دو جوهر مستقلند که یکی جای در عالم مادیات دارد و دیگری هدیه ای است از عالم بالا.
مسیر غالب علم و فلسفه در طول دو سدهی بعدی هیچگاه نتوانست راه گریز قدرتمندی از این دوگانهگرایی پیدا کند.
اما نیمه دوم سدهی بیستم میلادی آغاز گمانهزنی در باب نوعی یگانهگرایی انقلابی بود به نام تنانگی:
ذهن چیزی جدای از بدن نیست و حتی بافرض وجود واقعیت واحدی در دنیای بیرون، این بدنها هستند که روایت ویژه خود را از آن به ما باز مینمایانند.
این مسیر جدید فلسفهی ذهن شاید زیرساخت جوشش پارادایم بدنمندی بهمثابه یک جنبش در برابر دوگانهگرایی دکارتی در جایگاه یک نظام غالب و ریشهدار باشد.
شواهد علوم اعصاب، روانشناسی شناختی و معناشناسی کفه ترازو را به شکل قابلملاحظهای به سود بدنمندی تغییر میدهند و جسمانیت بهروال یک جنبش دیر یا زود آخرین بقایای نظامهای دکارتی سنتی را به حاشیه خواهد راند.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
قالبها یا فریمها چارچوبهای شناختی ادراک بدنمند واقعیتند.
از این منظر هر مجادلهای عبارت است از تضاد یا دگرگونگی دو قالب در ساختار ادراکی دو یا چند شخص.
انچه برای ما رنگ تقدس دارد در قالبی ذهنی جای گرفته که بیتردید ممکن است از مجرای قالبهای ذهنی دیگران عاری از تقدس باشد و همین گوناگونی برای شناسندهای که از ارتفاع فراشناخت به پدیدهها مینگرد بستری است برای تسامح و رد تعصب.
نقش بدنها و تجربیات جسمانی در ساخت دادن به قالبهای شناختی و مفهومسازی آنچنان پررنگ است که میتواند حتی بهمثابه گزاره "هر تنی متناظر با واقعیتی" تلقی شود.
در همین امتداد حقیقت واحد بیرونی در صورت وجود به شکل بیشمار واقعیت بدنمند درونی بازنمایی میشود.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
قالبها یا فریمها چارچوبهای شناختی ادراک بدنمند واقعیتند.
از این منظر هر مجادلهای عبارت است از تضاد یا دگرگونگی دو قالب در ساختار ادراکی دو یا چند شخص.
انچه برای ما رنگ تقدس دارد در قالبی ذهنی جای گرفته که بیتردید ممکن است از مجرای قالبهای ذهنی دیگران عاری از تقدس باشد و همین گوناگونی برای شناسندهای که از ارتفاع فراشناخت به پدیدهها مینگرد بستری است برای تسامح و رد تعصب.
نقش بدنها و تجربیات جسمانی در ساخت دادن به قالبهای شناختی و مفهومسازی آنچنان پررنگ است که میتواند حتی بهمثابه گزاره "هر تنی متناظر با واقعیتی" تلقی شود.
در همین امتداد حقیقت واحد بیرونی در صورت وجود به شکل بیشمار واقعیت بدنمند درونی بازنمایی میشود.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش دوم: معماری تن تو تاریخ انحناست (هوشنگ صهبا)
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش سوم: لحظهی اسپینوزایی
طبیعت بهعنوان یک کل و بسان یک بدن واحد همان چیزی است که اسپینوزا آن را خدا مینامد. از این دید ذهن انسان حالتی است از صفت فکرت خداوند و بدن انسان حالتی است از صفت امتداد خداوند. این یگانهانگاری اسپینوزایی که انقلابی است در برابر دوگانهگرایی دکارتی، اولین طلیعه فلسفه ذهن بدنمند در تاریخ است و آرمانهای آن هیچگاه به مذاق اصحاب سنت خوشایند نیامد.
لحظه شجاعت و خرد فریاد زدن جسمانیت بهعنوان حقیقت ذهن لحظهای است اسپینوزایی و در این لحظه است که امید پیروزی انقلاب ذهن بدنمند بر نظام کهنه دکارتی شروع به درخشیدن خواهد کرد.
اسپینوزا این شریفترین فلاسفه بعد از سه سده همچنان در برابر کهنهگرایان متعصب قد علم کرده است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش سوم: لحظهی اسپینوزایی
طبیعت بهعنوان یک کل و بسان یک بدن واحد همان چیزی است که اسپینوزا آن را خدا مینامد. از این دید ذهن انسان حالتی است از صفت فکرت خداوند و بدن انسان حالتی است از صفت امتداد خداوند. این یگانهانگاری اسپینوزایی که انقلابی است در برابر دوگانهگرایی دکارتی، اولین طلیعه فلسفه ذهن بدنمند در تاریخ است و آرمانهای آن هیچگاه به مذاق اصحاب سنت خوشایند نیامد.
لحظه شجاعت و خرد فریاد زدن جسمانیت بهعنوان حقیقت ذهن لحظهای است اسپینوزایی و در این لحظه است که امید پیروزی انقلاب ذهن بدنمند بر نظام کهنه دکارتی شروع به درخشیدن خواهد کرد.
اسپینوزا این شریفترین فلاسفه بعد از سه سده همچنان در برابر کهنهگرایان متعصب قد علم کرده است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
برده در پی رضایت ارباب است و توده بردگان که بر اساس کتاب "روانشناسی تودهای" زیگموند فروید، توده فرویدی نامیده میشود، پیرو ارباب کلانی است که در ساحت اجتماعی برساختی از یک نظام دکارتی است.
در این میان دیر یا زود نسل جدیدی در قامت ابرانسان "نیچه" برمیخیزند و اعتبار بدنهای پویا را بر سیطره اذهان سنتی غالب میسازند. این جنبش را فقط میتوان "غروب بتها" نامید.
بتهای اربابی در دیدگان بردگان فرو میریزند و هر انسان ابرانسانشدهای از آنپس خود یک ارباب بدنمند است.
این فلسفیدن تنانه بهحق "فلسفیدن با پتک" نامگرفته است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
برده در پی رضایت ارباب است و توده بردگان که بر اساس کتاب "روانشناسی تودهای" زیگموند فروید، توده فرویدی نامیده میشود، پیرو ارباب کلانی است که در ساحت اجتماعی برساختی از یک نظام دکارتی است.
در این میان دیر یا زود نسل جدیدی در قامت ابرانسان "نیچه" برمیخیزند و اعتبار بدنهای پویا را بر سیطره اذهان سنتی غالب میسازند. این جنبش را فقط میتوان "غروب بتها" نامید.
بتهای اربابی در دیدگان بردگان فرو میریزند و هر انسان ابرانسانشدهای از آنپس خود یک ارباب بدنمند است.
این فلسفیدن تنانه بهحق "فلسفیدن با پتک" نامگرفته است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش چهارم: ظهور ابرانسان و سقوط اخلاق بردگی
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بدنمندی (تنانگی)
بخش پنجم: بهسوی امر والا
"جهان تصور من است". این جملهی آغازین کتاب "جهان همچون اراده و تصور" اثر فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، "آرتور شوپنهاور"، است.
همین جمله به تنهایی کافی است تا این اندیشه را احیا کند که ما بیشتر در جدال با رانههای درونی هستیم تا بیرونی و تصویر ما از جهان جز از طریق غربال شکلدهندهی بدن شکل نمیگیرد.
ذهنیت سنتی مسیر جنبش بدنمندی را با نگاهی تقلیلگرانه و تحریفشده به برهنگی و مادیگرایی فرومیکاهد و امر والا را نه در بدن و ماده که در ذهن و نفس جستجو میکند، اما این تعبیر ذهنگرا برآمده از یک رانه درونی زاده از اخلاق بردگی است. ابتذال یک پدیده از عالم بیرون شکل نمیگیرد، بلکه محصول تعبیر درون است.
فلسفه بدنمندی در شکل اصیل خود رسیدن به تعامل و تعادل با اراده معطوف به حیات است و چنین تعادلی امر والا از نوع شوپنهاوری را در افق مطلوب خود خواهد داشت، چنین انسان بدنمند در جستجوی تعادلی:
زیبایی تنها و صاحبان تنها را درک خواهد کرد، بدون اینکه در طلبشان باشد ...
و این نوعی آغاز دوباره برای یک تمدن انسانی است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1
بخش پنجم: بهسوی امر والا
"جهان تصور من است". این جملهی آغازین کتاب "جهان همچون اراده و تصور" اثر فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، "آرتور شوپنهاور"، است.
همین جمله به تنهایی کافی است تا این اندیشه را احیا کند که ما بیشتر در جدال با رانههای درونی هستیم تا بیرونی و تصویر ما از جهان جز از طریق غربال شکلدهندهی بدن شکل نمیگیرد.
ذهنیت سنتی مسیر جنبش بدنمندی را با نگاهی تقلیلگرانه و تحریفشده به برهنگی و مادیگرایی فرومیکاهد و امر والا را نه در بدن و ماده که در ذهن و نفس جستجو میکند، اما این تعبیر ذهنگرا برآمده از یک رانه درونی زاده از اخلاق بردگی است. ابتذال یک پدیده از عالم بیرون شکل نمیگیرد، بلکه محصول تعبیر درون است.
فلسفه بدنمندی در شکل اصیل خود رسیدن به تعامل و تعادل با اراده معطوف به حیات است و چنین تعادلی امر والا از نوع شوپنهاوری را در افق مطلوب خود خواهد داشت، چنین انسان بدنمند در جستجوی تعادلی:
زیبایی تنها و صاحبان تنها را درک خواهد کرد، بدون اینکه در طلبشان باشد ...
و این نوعی آغاز دوباره برای یک تمدن انسانی است.
#بدنمندی
#تنانگی
#جسمانیت
#embodiment
@eventhorizon1