اتحادیه آزاد کارگران ایران
6.87K subscribers
50K photos
23.7K videos
775 files
43.6K links
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
🔴گزارش سقوط یک کولبر در ارتفاعات تته هورامان

🔹🔸🔹امروز در ارتفاعات تته شاهد سقوط یک کولبر اهل روستای آلمانه بودم که بر اثر لغزندگی و برف روی سنگها از بالای صخره به پایین افتاد که موجب شد حدود دو ساعت تمام بدون این که بتواند حرفی بزند وتکان بخورد، آنجا بماند بعد از آن به مردم محترم روستای بیدرواس وهانه گرمله اطلاع داده شد که بازحمت و همت شان از کوههای برفی عبور کرده و به ارتفاعات محل حادثه رسیدند و با برانکارد کولبر زحمی را به پایین انتقال داده و به بیمارستان مریوان انتقال دادند.
🔹ارسالی از یک کولبر
#زندگی_کولبران
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
📣🔴📣گزارشی از برگزاری مراسم جشن و شادی برای کودکان زلزله زده سرپل ذهاب"

در ادامه جمع آوری کمکهای مردمی برای مناطق زلزله زده دیروز پنجشنبه ۲۳ آذر مراسم جشن و شادی برای کودکان در شهر سرپل ذهاب و روستای قلعه دار با شعار (زندگی ادامه دارد.../ژیان بەردەوامە...) برگزار گردید.
در طی این مراسم با برگزاری کارگاه نقاشی ، عروسک گردانی و پخش موسیقی ، پذیرایی از کودکان و اهدای هدایایی به آنها سعی گردید محیطی شاد برای آنها مهیا گردد.
در طی مراسم با برگزاری کارگاه نقاشی از کودکان خواسته شد که احساسات خود را بصورت نقاشی بیان کنند که در پایان نقاشی های جمع آوری گردیده در کمپها به صورت جمعی به نمایش در آمد.

کمپهای مورد بازدید به شرح زیر بود ؛
-- کمپ سه راه صدرا
-- کمپ بوعلی
-- چند کمپ در محوطه مسکن مهر سرپل ذهاب
-- روستای قلعه دار

کلیه هزینه های این مراسم از کمکهای مردمی انسانهای شریفی تامین گردید که در طی یکماه گذشته در کنار مردم زلزله زده ایستادند و صحنه های زیبایی از احساسات انسانی خلق نمودند.

عمده وسایل تهیه شده از این کمکها بشرح زیر می باشد ؛
+ بیش از ۲۰۰ پک لوازم نقاشی شامل دفتر نقاشی سیمی ، مداد رنگی، شمعی،ماژیک ، مداد پاک و مدادتراش ، ۲۰۰ برگ کاغذ فابریانو
+ بیش از صد دست لباس گرم زمستانی بچگانه شامل ؛ پولیور دستکش و کلاه دخترانه و پسرانه
+ چندین کیلو پودر شیر و پودر کاکائو و خوراکی جهت پذیرایی از کودکان در حین اجرای مراسم
+ وسایل سرگرمی و بازی کودکان مانند ماسکهای صورت فانتزی ، بادکنک و... که از هر کدام به تعداد ۳۰۰ عدد تهیه گردید.

در پایان جا دارد از کمکهای مردمی و همه کسانی که بصورت داوطلبانه با حضور در محل ما را در برگزاری این مراسم ها یاری دادند تشکر و قدردانی نماییم.

#زندگی_ادامه_دارد
#ژیان_بەردەوامە
#کودکان_زلزله_زده
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴فیش آب 884000 هزار تومانی یک کارگر مستاجر
به دلیل پرداخت نشدن فقط چند روزه فیش ، آب این خانواده برای دو روز قطع شده است.
سوال اینه مگر دستمزد کارگر چقدره که مبلغ 884000هزار تومانش را بابت اب هزینه کنه پس پول برق وگاز تلفن ومدرسه ودانشگاه خوراک وپوشاک وکرایه خانه وووووو غیره رو از کجا باید پرداخت کنه
واقعا این واقعیتها رو چه ارگان هایی باید پاسخ بدهند.
#زندگی_مشقت_بار_کارگران
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴دکل‌بندها چگونه امرار معاش می‌کنند؛
تیرهایی که جان فرزندان گلوگاه را می‌گیرد
80 درصد از دکل‌بندان کل کشور اهل شهرستان گلوگاه هستند و تعداد آنها حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر است که در دو بخش دکل مخابراتی و دکل برق مشغول فعالیت هستند. از این میان تاکنون ۲۱۴ نفر از جوانان این شهرستان جان خود را در این شغل از دست داده‌اند.

هم‌اکنون حدود 80 درصد دکل‌بندان کل کشور اهل شهرستان گلوگاه هستند و تعداد آنها حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر است که در دو بخش دکل مخابراتی و دکل برق مشغول فعالیت هستند. از این میان تاکنون ۲۱۴ نفر از جوانان این شهرستان جان خود را در این شغل از دست داده‌اند. اما هنوز به دلیل نبود فرصت شغلی کافی حتی آنها که تجربه کافی ندارند، با وجود خطرات جانی و دیگر سختی‌های طاقت‌فرسای مربوط به این شغل، همچنان به این شغل روی می‌آورند

شکرالله خواجوی متولد 1326 گلوگاه است و حدود نیمی از عمر خود را صرف این شغل کرده است. او بنا به شرایط نامساعد اقتصادی مجبور شده قبل از خدمت سربازی، چند سالی را در شرکت آوج و نکاچوب کار کنم و با رسیدن به 19 سالگی مانند سایر هم سن­‌های خود به خدمت سربازی مشغول شود که تا 22 سالگی بطول انجامید. بعد از خدمت به دلیل بیکاری و کمبود زمین کشاورزی پدری، با پیشنهاد اطرافیان و دوستان که مشغول دکل‌بندی بودند، وارد این عرصه شد و تا پایان مدت بازنشستگی به آن ادامه داد.
این دکل‌بند بازنشسته که حدود ده سال از سابقه بیمه‌اش توسط کارفرما رد نشده است، می‌گوید: حدود 27 سال است کارگر دکل‌بندی بوده‌ام و در آن مدت تمام امور مربوط به آن را انجام داده‌ام. البته بنده نزدیک به 37 سال سابقه کارگری داشته‌ام ولی کارفرما چیزی حدود 10 سال از حق بیمه بنده را رد نکرده است.

خواجوی درباره پراکندگی جغرافیایی پروژه‌های کاری خود می‌گوید: در شهرهای مختلف داخل و خارج کشور به دکل‌بندی پرداخته‌­ام. ازجمله شهرهایی که در آن مشغول بودم می‌توان از: بندرعباس، میناب، زاهدان، بابل، رشت، تبریز، عسلویه، چابهار، اهواز و شهرهای استان هرات افغانستان نام برد.

این کارگر دکل‌بند درباره مرخصی‌هایش اینطور می‌گوید: مرخصی معمول ما به ازای هر دو ماه، ده روز بوده است و هر کجا با فشار کار زیاد مواجه بودیم این مدت به سه ماه افزایش می یافت که مجبور به تحمل دوری از خانواده در این مدت طولانی بودیم که همگی در گلوگاه ساکن بودند. به دلیل جابجایی‌های متعدد کارگاه و پروژه‌ها هیچگاه امکان همراهی خانواده با من نبوده است.
 سختی کار نداریم
شکرالله خواجوی درباره پایین بودن حقوقش نسبت به کارگران روزمزد هم می‌گوید: حقوق ثابت و ماهیانه‌ای که به من پرداخت می‌شد همواره نرخش از حقوق کارگران روز مزد کمتر بود. می‌توان گفت حقوق کارگران روزمزد تقریبا دوبرابر من بوده البته من باتوجه به دلیل همین ثابت بودن، مزد کمتر را به حقوق روزمزد ترجیح می‌دادم.

آیا دکل‌بندی شغلی نیست که به آن سختی کار تعلق گیرد، این کارگر می‌گوید: کم‌کاری شرکت باعث شد سختی کار به ما تعلق نگیرد. با اعتراض ما به کارفرما چندبار به صورت ظاهری دنبال کار را گرفتند اما برای کمتر شدن هزینه‌های بیمه، بعد از اعزام ما به مناطق کاری، دیگر پیگری‌های جدی از طرف کارفرما صورت نمی‌گرفت.
دکل جان یکی از فرزندانم را گرفت

این کارگر بازنشسته از سختی‌های زندگی کاری خود این‌طور یاد می‌کند: دارای 6 فرزند بودم که متاسفانه حدود بیست سال پیش یکی از آنها هنگام کار روی دکل برق دچار حادثه شد و جان خود را از دست داد. یکی دیگر از فرزندانم نیز حدود 8 سال پیش براثر بیماری دیابت بینایی خود را از دست داد. یک دختر معلول دارم که کنار من زندگی می‌کند و از او مراقبت می‌کنم.

حقوق بازنشستگی فقط کفاف زنده بودن را می‌دهد
این کارگر بازنشسته درباره مخارج و حقوق بازنشستگی این روزهای خود این‌طور می‌گوید: با توجه به نیاز مالی و شرایط خانوادگی مجبور به کشاورزی هستم و به دلیل کمبود منابع آبی، برنجکاری در قطعه زمین کشاورزی یک سال درمیان انجام می‌شود. حقوق بازنشستگی بنده ناچیز است و کفاف زنده بودن را می‌دهد نه زندگی.
#زندگی_مشقت_بار_کارگران_دکل_بندی
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴فقر در غیزانیه خوزستان و روستاهایش / تصاویر

🔹🔸🔹 قطع ارتباط چندین روستا در ۷۰، هشتاد کیلومتری شرق اهواز در حاشیه یکی از بزرگترین میادین نفتی ایران، ساکنان این مناطق را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. مردمی که هیچ منبع درآمدی ندارند و بیکاری و تنگدستی باعث شده اکثر آنها به سمت حواشی شهرها مهاجرت کنند. گزارش پیش رو همراه با تصاویر، به مشکلات، محرومیت و وضعیت نابسامان زندگی مردم این روستاها که در دور و بر انبوه چاه‌ها نفت زندگی می‌کنند می‌پردازد.
#زندگی_فلاکتبار_مردم_غیزانیه_خوزستان
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴روستای کمب چابهار، بزرگترین منطقه حاشیه نشین کشور / تصاویر

با وجود اینکه بندر اقیانوسی چابهار به سبب ویژگی استراتژیک و جغرافیایی خود از مدت‌ها پیش مورد توجه ایران و بسیاری از کشورها قرار گرفته اما رئیس شورای اسلامی شهرستان چابهار اعلام کرد که فاجعه‌بارترین و بزرگ‌ترین منطقه حاشیه‌نشین کشور روستای کمب چابهار است، چراکه در این نقطه جمعیتی 26 هزار نفر از کودکان، زنان و مردان با کمترین امکانات بهداشتی، زیرساختی، آب آشامیدنی و فضای آموزشی در بدترین نقطه از ایران زندگی می‌کنند.
#زندگی_حاشیه_نشینی_درروستای_کمب_چابهار
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴زلزله‌زدگان کرمانشاه در فراموشخانه دولتی؛ مروری کوتاه بر وضعیت اسفبار زلزله‌زدگان کرمانشاه
زلزله‌زدگان کرمانشاه با انبوهی مشکلات و مصائب به فراموشی سپرده شده‌اند. از فاجعه دلخراش زلزله کرمانشاه، حدود ۸ ماه می‌گذرد، دیگر هیچ خبری از سلیبریتی‌ها و مردم فعال در صحنه نیست؛ مسوولین هم صحبتی از برنامه‌هایشان نمی‌کنند. مردم زلزله‌زده هنوز از کانکس وچادرهایی استفاده می‌کنند که قرار بود اسکان موقتشان باشد. با توجه به شروع فصل تابستان و گرمای پیش رو، زندگی در کانکس و چادر شرایط سخت‌تری پیش روی اکثر هموطنان زلزله‌زده کرمانشاهی خواهد گذاشت.

نماینده‌ کرمانشاه در یک جمعیت امداد دانشجویی در این‌باره گفته است که تابحال هیچ خانه‌ای کامل ساخته نشده است و عده‌ای که خانه‌هایشان تخریب شده در مرحله‌ اولیه‌ ساخت هستند و اکنون در چادر زندگی می‌کنند.

او در ادامه با اشاره به برخی کم کاری‌ها، گفت: روند کار در کرمانشاه بسیار کند است و این کند بودن فعالیت، برای زلزله‌زدگان، بزرگ‌ترین مساله است.
در مورد وضع خوراک زلزله زدگان نیز وی گفته است که در این توزیع و رسیدگی، غذا وخوراک از طرف دولت ندیدیم.

در اولین روزهای حادثه، سیل عظیمی از کمک‌های مالی و معنوی به سمت کرمانشاه سرازیر شد؛ که بنا به اظهار این نماینده امداد دانشجویی: در اوایل شروع حادثه، دولت خود را کنار کشید؛ نمی‌دانم به علت حضور مردم بود و یا نداشتن برنامه‌ مناسب؛ دولت در بسیاری از صحنه‌ها حضور نداشت و نمی‌دانم اگر کمک ان‌جی‌اوها و مردم نبود چه اتفاقی می‌افتاد.
چه ارگانهایی باید به این وضعیت پاسخ دهند ؟؟؟؟!!!
#زندگی_فلاکتبار_زلزله_زدگان
@ettehad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردم منطقە پیرانشهر جسد کاسبکار معروف بە اسعد سور، کە دیشب هنگام برگشتن بە خانە توسط نیروهای مسلح مرزی کشتە شدە بود،را پیدا کردە و بە بیمارستان منتقلش میکنند
#زندگی_مشقت_بار_کولبران_ومرگ_انها
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴محرومیت، فقر و بیماری، روایت روزمرگی روستائیان خراسان جنوبی / گزارش تصویری

روستای ذکری و گل‌نی از محروم‌ترین روستاهای استان خراسان جنوبی هستند. آب آشامیدنی این روستاها توسط تانکر تامین می‌شود و کودکان، زنان و مردان به علت فقر، نبود آب آشامیدنی مورد نیاز و عدم وجود امکانات بهداشتی دچار بیماری‌های پوستی شده‌اند. این روستاها در زمره محرومترین روستاهای کشور قرار می گیرند.

روستای ذکری و گل‌نی با جمعیتی حدود ۵۰ خانوار، از محروم ترین روستاهای استان خراسان جنوبی هستند.

روستاییان این منطقه در خانه‌های خشت و گلی شبیه به کپر، بدون داشتن استحکام کافی زندگی می‌کنند. فضای سکونت اقلب خانواده چیزی بیش از یک اتاق کوچک نیست.

کودکان، زنان و مردان این منطقه به علت فقر، نبود آب آشامیدنی مورد نیاز و عدم وجود امکانات بهداشتی دچار بیماری‌های پوستی مزمن شده‌اند.

یکی از اصلی ترین مشکلات این دو روستا نبود آب آشامیدنی مورد نیاز است. آب آشامیدنی مورد نیاز دو روستا توسط تانکر تأمین می شود.

به گفته بخشدار این منطقه اهالی این دو روستا به دلیل نبود آب کافی کشاورزی نمی کنند و مخارج زندگی خود را از محل دریافت یارانه و دامداری آن هم در حد پرورش پنج تا هشت راس گوسفند تامین می کنند.

ساکنین این منطقه اکثرا از سوء ‌تغذیه رنج می‌برند، توان خرید مواد غذایی با کم‌ترین قیمت را هم ندارند، بیشتر آنها نیز به بیماری‌های گوناگون مبتلا هستند و به دلیل فقر مالی قادر به درمان خود نیستند.

برق مورد نیاز این روستاها از طریق انرژی خورشیدی تامین می‌شود که قطع مکرر برق نیز ازجمله مشکلات این منطقه است.

مسئولان قول آبرسانی از یک تانکر در هفته به دو تانکر را داده‌اند اما این مقدار آب برای رفع نیاز ۲۲ خانوار کافی نیست.

لازم به یادآوری است که پیشتر سید محمدباقر عبادی (نماینده مردم بیرجند، درمیان و خوسف در مجلس شورای اسلامی) گفته بود که بیش از ۸۰ درصد کودکان روستاهای خراسان جنوبی از مشکل پوستی رنج می‌برند.

سید محمدباقر عبادی (نماینده مردم بیرجند، درمیان و خوسف در مجلس شورای اسلامی) در خصوص مشکل پوستی کودکان روستای ذکری طبس مسینا که در حوزه نمایندگی اوست گفته بود که “این روستا تنها روستایی نیست که کودکانش بدلیل کمبود آب با این مشکل روبرو هستند؛ قریب به ۴۸۰ روستا در خراسان جنوبی مشکل آب دارند و با تانکر به آنها آبرسانی می‌شود. بسیاری از قنات‌های این استان هم خشک شده است. بحران آب در این استان به حدی جدی است که بهداشت در روستاهای این استان را هم تحت تاثیر قرار داده است”.

وی اظهار کرد: “مطمئن باشید تا مشکل آب در این استان حل نشود ما به زودی عکس هایی از کودکان سایر روستاهای استان هم در فضای مجازی خواهیم دید. در دو سه ماه اخیر بارها و بارها کودکانی که دچار این بیماری پوستی هستند را از نزدیک دیده‌ام؛ به لحاظ کمبود آب متاسفانه امکان بهداشت کامل و استحمام صحیح نیز در مردم این خطه وجود ندارد و آلودگی‌های زیست محیطی هم در افزایش این بیماری تاثیرگذار است”./هرانا
#زندگی_دردناک_مردم_روستاهای_خراسان_جنوبی
https://t.me/ettehad/51370
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴زندگیِ قسطیِ یک تراشکار روزمزد/شب‌ها همسرِ علیلم را تروخشک می‌کنم

بخش اول

زندگی کارگر میانسالی که روزها تراشکاری و شب‌ها از همسر علیل و فرزند معلولش نگهداری می‌کند، با سختی‌های بسیار توام است؛ آن هم وقتی که فقط ماهی پانصد هزار تومان درآمد دارد.
آقای «دال» زندگی آبرومندی دارد؛ سری بین سرها دارد؛ دخترهایش را خانه بخت فرستاده و نوه‌دار شده؛ پا به سن گذاشته و در همه این سال‌ها، با هزار مصیبت صورتش را با سیلی سرخ نگه داشته:

«نمی‌خواهم از من اسم ببرید؛ حتی اسم کوچکم را؛ از خانه و زندگی‌ام هم عکس برندارید؛ نمی‌‌خواهم اسمم سر زبان‌ها بیفتد، نمی‌خواهم حتی کسی به من کمک کند؛ اگر دامادهایم بفهمند، اگر فامیل‌ها ببینند، دخترهایم سرافکنده می‌شوند. من این را نمی‌خواهم؛ فقط از دردهایم بنویسید؛ از مشکلاتم؛ تا بدانند که امثال ما هم هستند که در این شهرِ بی‌دروپیکر با این سختی نفس می‌کشند و هنوز زنده‌اند؛ درد من درد خیلی‌هاست؛ درد مردان میانسالی‌ست که عمری دویده‌اند و به هیچ جا نرسیده‌اند».

درد «دال» درد طبقه‌ی بی‌نصیبِ کارگر است؛ یک عمر عرق ریختن؛ آجر روی آجر گذاشتن؛ جوش روی جوش زدن؛ گرما و سرما را به جان خریدن اما در انتها، بعد سال‌های طولانی، حاصل همچنان هیچ است؛ همچنان شرمندگی باقی‌ست؛ زندگی به آنجا که باید، نمی‌رسد؛ درجا می‌زند.  

خانه‌اش محله‌ی مختاری تهران است؛ همان محله‌ای که سقف‌ها کوتاهند و خانه‌ها در دل هم فرورفته‌اند؛ بغل به بغل؛ کیپِ هم؛ شب‌ها صدای سرفه‌های خشک سیگارِ مرد همسایه را می‌شود شنید و البته ناله‌های مکرر همسر آقای «دال» را؛ او که دیگر محتضر است و روی یک تخت فنری کنار اتاق بی‌حرکت افتاده؛ زندگی نباتی.....

«دال» از زندگی‌اش راضی‌ست؛ البته از زندگی‌اش نه، از لطف خدا راضی‌ست؛ لحظه به لحظه خدا را شکر می‌کند؛ شکر می‌کند که چهارستون بدنش سالم است و می‌تواند این همه بار را بکِشد؛ می‌تواند این همه را «تاب» بیاورد؛ تاب آوردن این همه، ساده نیست. آنچه از خودش و روزگارش می‌گوید، در یک عبارتِ ساده خلاصه می‌شود: دوندگی مدام....اینها تصاویری‌ست گسسته از آنچه هر روز بدون وقفه تکرار می‌شود.

پرده اول: روزها

 «دال» پنجاه و نه ساله است؛ شغلش، تراشکاریِ روزمرد است؛ از جوانی تراشکار بوده، اما هیچ زمانی نتوانسته صاحبِ یک «شغل ثابت» با درآمد ثابت باشد؛ هرگز در استخدام شرکت یا کارگاهی نبوده؛ این روزها در مغازه تراشکاری فرد دیگری کار می‌کند اما حقوق‌بگیر او نیست؛ اگر کسی به مغازه مراجعه کند و درخواست کارگر تراشکار بدهد، دال را می‌فرستند سر کار؛ هرچقدر حق‌السعی و دستمزد بگیرد، نصف آن را صاحب مغازه برمی‌دارد و نصف دیگر را به خود دال می‌دهد؛ نه قراردادی در کار است؛ نه مزایایی نه عیدی و نه حتی حق سنواتی؛ بیمه را هم خودش  می‌پردازد، بیمه‌ی خویش‌فرما:

« کاری اگر به تورِ آقای صاحب مغازه بخورد و خودش نخواهد و یا نتواند برود انجام دهد، من می‌روم انجام می‌دهم؛ هیچ مسئولیتی نسبت به من ندارد؛ تازه کلی خواهش کرده‌ام که اجازه داده در مغازه‌اش بایستم و کاسبی کنم. از صبح ساعت نُه می‌روم مغازه و تا پنج یا شش بعدازظهر منتظر کار می‌مانم؛ اگر کار به پُست‌مان خورد که چندرغاز گیرم می‌آید وگرنه ول‌معطلم؛ باید بدون یک قران درآمد برگردم خانه.»

درآمد این کارگری که روزی هشت ساعت، بیرون از منزل، سر کار است و  دیگر مدتهاست دوران جوانی را پشتِ سر گذاشته، خیلی کم است؛ کمتر از آنچه بتوان تصور کرد؛ حتی از حداقل مزدی که زندگی را نمی‌چرخاند هم کمتر است:

«قبلا برجی هفتصد، هشتصد تومان درمی‌آوردم اما حالا خدا شاهدست که بیشتر از پانصد هزارتومان درنمی‌آورم؛ از این مبلغ دویست و خورده‌ای برای بیمه می‌پردازم. ته بساط چیزی برایم نمی‌ماند؛ چطور زندگی را می چرخانیم؟ پول یارانه هست و کمک برادرها و اقوام. بخشی از همین درآمد کم را برای درمان همسرم می پردازم؛ آمپول‌هایی هست که باید هرماه بزند.»

روزهای کاریِ آقای «دال» چه با روزی و چه بی‌روزی، ساعت شش عصر به پایان می‌رسد، اما کار تمام نمی‌شود.....

پرده دوم: شب‌ها

شب‌های «دال» به پرستاری از همسر و تنها پسرش می‌گذرد؛ شب  که خسته و کلافه از مزد کم و کار زیاد به خانه بازمی‌گردد، یک شیفت کاری سخت شروع می‌شود؛ از پوشک گذاشتن و شستشو بگیر تا پخت و پز و رفت‌وروب:

«هم همسرم مریض است و هم تنها پسرم؛ تنها پسرم معلول ذهنی‌ست؛ سندورم داون دارد👇👇👇
#زندگی_قسطی_یک_تراشکار
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴📣🔴قانون حمایت از معلولان در سال ۱۳۸۳ به تصویب رسیده و توسط وزارت بهداشت ابلاغ شده‌است؛ ماده ۱ این قانون می‌گوید:

بخش دوم

دولت موظف است زمینه‌های لازم را برای تامین حقوق معلولان، فراهم و حمایت‌های لازم را از آنها به عمل آورد. در ماده ۳ همین قانون، پرداخت یارانه و تسهیلات به خانواده‌ها برای نگهداری از معلولان جسمی و ذهنی، پیش‌بینی شده است؛ اما این کارگر میانسال که حتی به اندازه حداقل دستمزد نیز درآمد ندارد، هیچ حمایتی از هیچ نهادی دریافت نکرده؛ نه یارانه‌ای گرفته، نه حتی خدماتی مانند مشاوره و توانبخشی: از فرزندم هیچ حمایتی نشده...

مشکلاتِ «دال» یکی دوتا نیست؛ نه فقط تنها پسرش معلول است و نیاز به مراقبت و نگهداری دارد؛ بلکه همسرش نیز سال‌هاست مثل یک نوزاد نیاز به مراقبت و تروخشک کردن دارد: همسرم هم  ده پانزده سال است که زمینگیر است؛ روی تخت خوابیده و فقط نفس می‌کشد. تومور مغزی داشت که چند سال پیش عمل کرد؛ دو سه سالی روی پایش بود؛ بعد از آن کم کم افتاده شد؛ بردیم دکتر گفتند در مغزش لخته خون است؛ دوباره با کلی هزینه عملش کردند ولی بعد از آن دیگر فلج شده و رو به قبله افتاده؛ دکترها ازش قطع امید کرده‌اند.

سال‌هاست که خودم همه کارهایش را انجام می‌دهم؛ برایش پوشک می‌گذارم؛ لباس‌هایش را می‌شویم، هفته‌ای یکی دوبار حمام می‌برمش و غذا دهانش می‌گذارم؛ آن هم فقط غذاهای رقیق و مایع؛ شش عصر که می‌رسم خانه، دوباره کار شروع می‌شود. غذا می پزم؛ کارهای همسرم را می‌کنم؛ کارهای پسرِ معلولم هم هست؛ او را هم باید ضبط و ربط کنم؛ خدا را شکر او دیگر کار پوشک کردن و شستشو ندارد؛ اما باید کارهای روزمره‌اش را انجام دهم، معلولِ ذهنی‌ست دیگر؛ روزها  که می‌روم سر کار،درب خانه را قفل می‌کنم تا پسرم نرود بیرون و گم‌وگور شود. بعضی روزها دخترهایم می‌آیند و صبح‌ها پیش مادرشان می‌مانند؛ اما آنها هم زندگی خودشان را دارند؛ زندگیِ آنها هم سخت است؛ مشغله‌ها برای همه زیاد شده....»  

اما شاید روزی.....

آقای «دال» چند ماه دیگر شصت ساله می‌شود؛ امیدش ای انست که بتواند در شصت سالگی بازنشسته شود، گرچه یادش نمی‌آید که چند سال سابقه بیمه‌پردازی داشته؛ می‌گوید باید بروم همین روزها سابقه بیمه‌ام را بگیرم؛ اگر خدا بخواهد شاید یک روز از همین روزها بازنشست شوم. او امیدوار است که بازنشستگی بتواند کمی آرامش با خود به همراه بیاورد؛ حقوقِ ثابتِ بازنشستگی، ماندن در خانه، اما استراحت نه، استراحتی در کار نیست. پرستاری تمام وقت از زنی معلول و رو به قبله و پسری که سندورم داون دارد، تمامی ندارد؛ این کار، بازنشستگی و دوران تقاعد ندارد.....
#زندگی_قسطی_یک_تراشکار
گزارش: نسرین هزاره مقدم
@ettehad
🔴جک_لندن که بود؟

نویسنده، خبرنگار ومقاله نویس

#زندگی_نامه

جک لندن نویسنده معروف آمریکایی دردوازدهم ژانویه سال 1876 در یک خانواده فقیر در سان فرانسیسکو به دنیا آمد ولی در شهر اوکلند بزرگ شد. او به خاطر وضعیت بد خانواده اش تحصیلات رسمی چندانی نداشت، حتی با اینکه در دانشگاه پذیرفته شد اما به دلیل بی پولی مجبور به ترک آن شد.

نگاهی کلی به مشاغلی که اودر بین سال های 1889 تا سال 1900 داشته است مانند دزدی صدف، کارگر در کشتی شکار نهنگ، جوینده طلا در آلاسکا و حتی مدتی به ولگردی مشغول بوده و به زندان نیز افتاد است، که همه اینها گواه بر این است که تمام نوشته های لندن براساس تجربه شخصی خود اوست.

لندن در سال 1900 به شهرش اوکلند بازگشت و در این زمان برای رهایی از کار بدنی سخت و همچنین بدست آوردن پول شروع به نگارش کرد. در آن دوره خاص داستان های عامه پسند که در روزنامه ها منتشر می شد، از طرف مردم مورد استقبال قرار می گرفت. همین امر باعث شد که لندن از نویسندگی پول خوبی بدست آورد و نخستین نویسنده آمریکایی شد که با فروش آثارش ثروت قابل توجهی بدست آورد.

او یک فعال سوسیالیست بود که تلاش زیادی برای تغییر وضع طبقه کارگر انجام داد. در نوشته های او تاثیر افکار متفکرانی همچون "چالز داروین" "فریدریش نیچه "و کارل مارکس "کاملا آشکار است.

این نویسنده سرشناس آمریکایی سرانجام در اوج شهرت در سن چهل سالگی در سال 1916 در اثر نارسایی کلیوی در گذشت. البته تا مدتها عده‌ای که مخالف افکار سوسیالیستی او بودند، ادعا می کردند که او با مرفین خودکشی کرده تا وجه او را در میان عوام سیاه کنند، نادرستی این گفته بعدها آشکار شد.

میدان بزرگی در اوکلند به نام او لندن نامگذاری شده است.

برخی از #آثار او:

دختر برف ها (1902)
آوای وحش (1903)
گرگ دریا (1904)
سپید دندان (1906)
پاشنه آهنین (1908)
مارتین ایدن (1909)
دره ماه (1913)
طاعون سرخ (1912)
خانم کوچک در خانه‌ بزرگ (1916)

https://telegram.me/ettehad
🔴« برگزاری مراسم روز جهانی کودک در شهر سرپل ذهاب »

در ادامه فعالیتهای کمپین "زندگی ادامه دارد" و فعالین حقوق کودکان حاضر در این کمپین ، روز پنجشنبه ۱۴ مهرماه مراسم متنوعی به مناسبت نزدیک شدن به روز جهانی کودک در شهر سرپل ذهاب برگزار گردید.
در این مراسم که در کمپهای اسکان زلزله زدگان در مرکز شهر برگزار گردید ابتدای مراسم با نمایش عروسک گردانی و اجرای موسیقی شاد آغاز گردید سپس از هر کدام از کودکان خواسته شد که با حضور در پشت میکروفون شعر و سرودهایی را برای دوستانشان بخوانند.
در طول مراسم همچنین مسابقه‌ی نقاشی جمعی با موضوع آزاد برگزار گردید که در آن از کودکان درخواست گردید که بصورت جمعی روی پارچه سفید طومار مانندی که منقش به شعار "کودکان، قربانیان جنگ ،تحریمهای اقتصادی و بلایای طبیعی" هستند خواستها و آرزوهایشان را بصورت نقاشی روی این پارچه ثبت نمایند.
ضمنا در طول مراسم از کودکان پذیرایی بعمل آمد و در پایان نیز به همگی آنها هدایایی شامل پکهای نقاشی بعنوان هدیه و یادبود روز جهانی کودک اهدا گردید.
در پایان جا دارد که از گروه هنرمندان موسیقی و عروسک گردانی شهرسنندج ، افرادی که با کمکهای مالی ما را یاری نمودند و همچنین از فعالین حقوق کودک حاضر در سرپل ذهاب نهایت تشکر و قدردانی خود را ابراز نماییم.
به امید ساختن دنیایی شاد ، مرفه و عاری از خشونت برای کودکان

#روز_جهانی_کودک
#زندگی_ادامه_دارد
#سرپل_ذهاب
@ettehad
(https://attach.fahares.com/dxNE4rg0w+9hQBGQTntWZw==)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴آقای استاندار کاش وقاحت برایِ شما مرزی داشت!!

استاندارِ سیستان‌وبلوچستان که در چشمِ مردم نگاه می‌کرد و می‌گفت کسی در سیستان‌وبلوچستان از هوتک آب نمی‌نوشد حالا مردمِ منطقه‌ای که نه جاده دارند و نه آب دارند و نه برق را به تنبلی متهم می‌کند!
‏دیگر سیاستِ خودت شما آقایان نخ‌نما شده است. مردم لابد باید با بیل جاده بسازند با دو تا سیم هم برق بکشند و با دو لوله و دبه آب‌رسانی کنند.
مردم باید تا کمر زیرِ بارِ بی‌خاصیتی و ناکارآمدیِ سیستم خم شوند و سپاسگزار هم باشند.
#زندگی_فلاکتبار_مردم_وپاسخ_استاندار_سیستان_و_بلوچستان
@ettehad
🔴۵۸درصد جامعه برای زنده‌ماندن تلاش دارند نه زندگی!

🔺رئيس کمیته دستمزد کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار می‌گوید الان ۱۴میلیون و ۴۹۴هزار کارگر بیمه شده داریم، که با خانوارهای‌شان بیش از ۴۹میلیون نفر می شوند؛ یعنی حدود ۵۸ درصد جامعه که با این وضع حقوق‌شان برای #زنده‌ماندن تلاش می‌کنند نه #زندگی.

@ettehad
🔴سرتیتر وقایع اجتماعی و کارگری در 24ساعت گذشته

🔸کارگران تجهیزات مکانیکی مجتمع نیشکر هفت تپه، در اعتراض به غیبت رد شده در فیش حقوقی برج هشتم امسال برای ۴ تن از همکارانشان که در ماه مذکور چند روزی را در بازداشت بسر بردند، در مقابل ساختمان مدیریت تجهیزات دست به تجمع زدند.

🔹رئيس کمیته دستمزد کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار می‌گوید الان ۱۴میلیون و ۴۹۴هزار کارگر بیمه شده داریم، که با خانوارهای‌شان بیش از ۴۹میلیون نفر می شوند؛ یعنی حدود ۵۸ درصد جامعه که با این وضع حقوق‌شان برای #زنده‌ماندن تلاش می‌کنند نه #زندگی.

🔸گردهمایی #اعتراض به #گرسنگی در برابر دانشگاه «پلی کلینیک تهران»

🔹مجلسی‌ها تا امروز در ظاهر، سنگِ حذف پیمانکاران از پروژه‌های نفت و گاز را به سینه زده‌اند اما هنوز هیچ طرحی برای آن ندارند. این یعنی باید تا مدت‌ها شاهد حضور پیمانکاران در پروژه‌های نفتی و استثمار کارگران باشیم.

🔸جمعی از #کشاورزان نخیلات #کارون با نوشتن نامه ای نسبت به افزایش آب‌بها نخلستانها از سازمان آب و برق #خوزستان به استاندار شکایت کردند.

🔹جمعی از شهروندان در اعتراض به بحران وضعیت معیشتی خود، ضمن سر دادن شعار هایی، در مقابل ساختمان پلی کلینیک شماره یک سازمان تامین اجتماعی استان تهران تجمع اعتراضی برپا کردند.

🔸با دستور مقامات بنگلادش، ۱۸۰۴ پناهجوی روهینگیایی به جزیره‌ای دورافتاده منتقل شدند.

🔹جمعی از کشاورزان شرق اصفهان دست به تجمع مقابل شرکت آب منطقه ای اصفهان زدند.

🔸تصادف سرویس رفت و آمد کارگران وایندفعه مصدومیت 8 کارگر مرغداری روستای زنگیان

🔹یک کارگر 25 حین کار درساختمانی واقع در شهرستان محمودآباد دراستان مازندران از طبقه 12 سقوط کرد وپس ازانتقال به بیمارستان به علت شدت جراحات جانش را ازدست داد.

🔸حدود یک هفته است كه نزديك به 700 معلم خريد خدمتی يزد دراعتراض به نداشتن امنیت شغلی ومعیشتی دست از كار كشيده‌اند  وجمعی از معلمان خرید خدمتی یزد هم برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان راهی تهران شدند و روزیکشنبه 7دی تجمعی مقابل مجلس برپاکردند.

🔹امید اسدبیگی مدیرعامل شرکت نیشکر هفت تپه و متهم ردیف اول پرونده اختلاس یک و نیم میلیارد دلار ارز از احمد نادری نماینده مجلس به خاطر سخنان او در مجلس درباره خلع ید از نیشکر هفت تپه شکایت کرد.

🔸تعدادي از #کارگران آبفار اندیکا در اعتراض به پرداخت نشدن ۳سال بیمه و یکسال حقوق مقابل اداره آبفار این شهرستان #تجمع کرده و خواستار پرداخت مطالبات خود شدند.

#تیتر_خبر
اتحادیه ازاد کارگران ایران
11 دی 99
https://telegram.me/ettehad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴خبرنگاری رفته است نانوایی های اهواز و درباره آدم هایی که می‌آیند نان قرضی می‌خرند پرسیده.

🔺نانواها از افرادی گفته اند که می آیند کارت یارانه هایشان را گرو می گذارند و نان می برند. آدم هایی که به معنای واقعی کلمه «نان شب» ندارند. آ‌دم هایی که واقعا با #پول_یارانه ها، با همان مقدار اندک دارند #زندگی می کنند. از آدم هایی که تجسم واقعی «فقر مطلق» اند.
🔺ما در ایران #فقر_مطلق داریم. رقمشان چقدر است؟ بین ۵ میلیون تا ۲۰ میلیون بنا به تعریف خط فقر تخمین می زنند. #اقتصادی
@ettehad
🔴 فروردین ۱۴۰۰
صف های طویل نان در نیشابور

بر اساس خبرهای منتشر شده ، پس از کمبود شدید مرغ ، با برنامه ریزی بسیار بد شورای آرد و نان شهرستان نیشابور، نوروز امسال مردم با صف های بسیار طویل نان روبرو بودند.

تعداد کم نانوایی های فعال در کنار ساعت و میزان کم پخت، عوامل اصلی این کمبود شدید در شهرستان نیشابور است.

#زندگی_صفی
#صف_نان
#صف_مرغ
#صف_روغن
#صف_میوه

@ettehad