🔴 «در نکوهش عمل قضاوت!»
«وقتی همه گناهکار باشند، هیچکس گناهکار نیست!»
✍️ هانا آرنت
معمولا گفته میشود که "قضاوت" عملی خطاست زیرا کسی که آنجا و در آن شرایط فرد قضاوت شونده نبوده است، نمیتواند قضاوت کند. بحث درباره داشتن حق یا صلاحیت قضاوت مهمترین مسئله اخلاقی را به میان میکشد و دلایل متعددی دارد. اول این که من چطور میتوانم درست را از نادرست تمیز دهم؟ و دوم این که چگونه میتوانیم درباره رویدادها یا اوضاعی قضاوت کنیم که شاهدشان نبودهایم؟ به عبارت دیگر: اصلا من که هستم که بخواهم قضاوت کنم؟ همچنین استدلال میشود که چه کسی میتواند از پیش ادعا کند که اگر در همان شرایط قرار بگیرد، مرتکب خطا نمیشود؟ حتی یک قاضی هم که انسانی را به جرم قتل محکوم میکند، اگر لطف خدا شامل حالاش نبود، میتوانست به همان جنایت دست بزند.
در نگاه اول ممکن است همهی این حرفها، سخنانی شیک و اخلاقی و خردمندانه به نظر آیند، ولی در واقع چیزی جز یاوهگویی نیستند. از طرفی هنگامی که کسان بسیاری را میبینیم که شروع به این نوع یاوهگویی میکنند و آدمهای هوشمند و ظاهرالصلاحی هم در میانشان پیدا میشود، آنگاه دیگر قضیه فقط یاوهبافی نیست. اگر قرار بر سلب صلاحیت از خود در مورد امر قضاوت باشد، آنگاه نه تاریخی نوشته میشود و نه #دادرسی ممکن است. در جامعهی ما ترسی از #داوری و #قضاوت رایج است که هیچ ربطی به این کلام "کتاب مقدس" ندارد که میگوید: «قضاوت مکن، تا قضاوت نشوی.» و اگر این ترس همان ترس از "پرتابِ سنگ اول" باشد، بیحرمتی به همین کلام است. زیرا در پس اکراه از "قضاوت" این گمان میخزد که هیچکس مختار نیست، و در نتیجه هیچکس مسئول نیست یا نمیشود انتظار داشت پاسخگوی کاری باشد که انجام داده است. با اخلاقی کردن موضوع #قضاوت، کسانی که چنین توجیهاتی را مطرح میکنند، با حجب و حیا و نوعی #فروتنی_کاذب، اعلام میکنند: "من که هستم که بخواهم قضاوت کنم؟" ، اما در واقع، بیشرمانه میخواهند بگویند که: «ما همه شبیه هم هستیم، به یک اندازه بد هستیم، و آنها که وانمود میکنند که میکوشند تا شرافت خود را حفظ کنند، یا قدساند یا ریاکار و دو رو.» از این رو اگر چنانچه به عوض مقصر دانستن جبر تاریخ یا انداختن گناه به گردن ضرورت اسرارآمیزی که پنهان از آدمیان در کار است و به هر کاری معنایی عمیقتر از خود آن کار میبخشد، تقصیری مشخص را متوجه #فردی مشخص کنید، غریو اعتراض به آسمان بلند میشود: «تو کسی هستی که قضاوت کنی؟!!!»
تا زمانی که ریشهی اعمال رهبری مثل #هیتلر را در افلاطون و نیچه و هگل جستجو کنیم، همه چیز روبهراه است. اما به محض این که هیتلر را عامل کشتار جمعی بدانید و بپذیرید که این عامل خاص کشتار جمعی از لحاظ سیاسی در جنایت بسیار هم با استعداد بوده، همهگان متفقالقول میشوند که قضاوتی فاقد پیچیدهگی و عامیانه است. سخنانی از قبیل این که متهم کردن هیتلر به کشتار یهودیان امری سطحی است چون کل مردم آلمان یا اصلا کل "نوع بشر" در مظان اتهاماند، چیزی جز #مغلطه نیست. این مغلطهای است در مفهوم #گناه_جمعی که ابتدا در مورد مردم آلمان و گذشتهی مشترکشان به کار گرفته شد. #مغالطهای که همهی افرادی را که مرتکب جنایت شده بودند، به خوبی تطهیر میکرد: وقتی همه گناهکار باشند، در واقع هیچکس گناهکار نیست. اما کافیست مسیحیت یا کل "نوع بشر" را در جایی که ابتدا به آلمان اختصاص یافته بود، قرار دهید تا متوجه مضحک بودن این مفهوم (گناه جمعی) شوید، زیرا در این صورت نه هیتلر، نه حتی آلمان، بلکه هیچکس دیگری هم که بتوان نام برد، مقصر نیست به جز مفهوم گناه جمعی!! بدین ترتیب کل موضوع #مسئولیت_فردی دود میشود و به هوا میرود.
ترس از داوری کردن و داوری شدن، به نام نامیدن و به نام نامیده شدن، و مشخص کردن گناهکار، به ویژه نزد کسانی که بر مسند قدرتاند و صاحب مقام و منصب، چنان عمیق و ریشهدار است که متوسل به چنین توجیهات و مانورهای مستاصلانهای میشوند. اما چه میتوان گفت دربارهی کسانی که حاضرند تمامی بشریت را گویی از پنجره بیرون بیندازند تا #یک_نفر را که در مقامی بالا قرار دارد نجات دهند. و او را نه فقط از اتهام ارتکاب جنایت، حتی از اتهام ارتکاب گناه سنگین به اصطلاح ترک فعل و مسئولیت نیز نجات دهند؟ اما همینقدر بخت یار ماست که هنوز یک نهاد در جامعه وجود دارد که در آن تقریبا محال است بتوان از مباحث مربوط به #مسئولیت_شخصی طفره رفت، جایی که تمام توجیهات غیردقیق و انتزاعی ــ از روح زمانه گرفته تا عقدهی ادیپ ــ فرومیریزند. جایی که نه نظامها، نه روندها، نه گناه اولیه، بلکه انسانهایی از گوشت و استخوان (همچون من و شما) #داوری و #محاکمه میشوند. محاکمه میشوند چون قانونی را زیر پا گذاشتهاند که رعایتاش برای حفظ #شرافت_انسانی مشترکمان حیاتی است.
https://telegram.me/ettehad
«وقتی همه گناهکار باشند، هیچکس گناهکار نیست!»
✍️ هانا آرنت
معمولا گفته میشود که "قضاوت" عملی خطاست زیرا کسی که آنجا و در آن شرایط فرد قضاوت شونده نبوده است، نمیتواند قضاوت کند. بحث درباره داشتن حق یا صلاحیت قضاوت مهمترین مسئله اخلاقی را به میان میکشد و دلایل متعددی دارد. اول این که من چطور میتوانم درست را از نادرست تمیز دهم؟ و دوم این که چگونه میتوانیم درباره رویدادها یا اوضاعی قضاوت کنیم که شاهدشان نبودهایم؟ به عبارت دیگر: اصلا من که هستم که بخواهم قضاوت کنم؟ همچنین استدلال میشود که چه کسی میتواند از پیش ادعا کند که اگر در همان شرایط قرار بگیرد، مرتکب خطا نمیشود؟ حتی یک قاضی هم که انسانی را به جرم قتل محکوم میکند، اگر لطف خدا شامل حالاش نبود، میتوانست به همان جنایت دست بزند.
در نگاه اول ممکن است همهی این حرفها، سخنانی شیک و اخلاقی و خردمندانه به نظر آیند، ولی در واقع چیزی جز یاوهگویی نیستند. از طرفی هنگامی که کسان بسیاری را میبینیم که شروع به این نوع یاوهگویی میکنند و آدمهای هوشمند و ظاهرالصلاحی هم در میانشان پیدا میشود، آنگاه دیگر قضیه فقط یاوهبافی نیست. اگر قرار بر سلب صلاحیت از خود در مورد امر قضاوت باشد، آنگاه نه تاریخی نوشته میشود و نه #دادرسی ممکن است. در جامعهی ما ترسی از #داوری و #قضاوت رایج است که هیچ ربطی به این کلام "کتاب مقدس" ندارد که میگوید: «قضاوت مکن، تا قضاوت نشوی.» و اگر این ترس همان ترس از "پرتابِ سنگ اول" باشد، بیحرمتی به همین کلام است. زیرا در پس اکراه از "قضاوت" این گمان میخزد که هیچکس مختار نیست، و در نتیجه هیچکس مسئول نیست یا نمیشود انتظار داشت پاسخگوی کاری باشد که انجام داده است. با اخلاقی کردن موضوع #قضاوت، کسانی که چنین توجیهاتی را مطرح میکنند، با حجب و حیا و نوعی #فروتنی_کاذب، اعلام میکنند: "من که هستم که بخواهم قضاوت کنم؟" ، اما در واقع، بیشرمانه میخواهند بگویند که: «ما همه شبیه هم هستیم، به یک اندازه بد هستیم، و آنها که وانمود میکنند که میکوشند تا شرافت خود را حفظ کنند، یا قدساند یا ریاکار و دو رو.» از این رو اگر چنانچه به عوض مقصر دانستن جبر تاریخ یا انداختن گناه به گردن ضرورت اسرارآمیزی که پنهان از آدمیان در کار است و به هر کاری معنایی عمیقتر از خود آن کار میبخشد، تقصیری مشخص را متوجه #فردی مشخص کنید، غریو اعتراض به آسمان بلند میشود: «تو کسی هستی که قضاوت کنی؟!!!»
تا زمانی که ریشهی اعمال رهبری مثل #هیتلر را در افلاطون و نیچه و هگل جستجو کنیم، همه چیز روبهراه است. اما به محض این که هیتلر را عامل کشتار جمعی بدانید و بپذیرید که این عامل خاص کشتار جمعی از لحاظ سیاسی در جنایت بسیار هم با استعداد بوده، همهگان متفقالقول میشوند که قضاوتی فاقد پیچیدهگی و عامیانه است. سخنانی از قبیل این که متهم کردن هیتلر به کشتار یهودیان امری سطحی است چون کل مردم آلمان یا اصلا کل "نوع بشر" در مظان اتهاماند، چیزی جز #مغلطه نیست. این مغلطهای است در مفهوم #گناه_جمعی که ابتدا در مورد مردم آلمان و گذشتهی مشترکشان به کار گرفته شد. #مغالطهای که همهی افرادی را که مرتکب جنایت شده بودند، به خوبی تطهیر میکرد: وقتی همه گناهکار باشند، در واقع هیچکس گناهکار نیست. اما کافیست مسیحیت یا کل "نوع بشر" را در جایی که ابتدا به آلمان اختصاص یافته بود، قرار دهید تا متوجه مضحک بودن این مفهوم (گناه جمعی) شوید، زیرا در این صورت نه هیتلر، نه حتی آلمان، بلکه هیچکس دیگری هم که بتوان نام برد، مقصر نیست به جز مفهوم گناه جمعی!! بدین ترتیب کل موضوع #مسئولیت_فردی دود میشود و به هوا میرود.
ترس از داوری کردن و داوری شدن، به نام نامیدن و به نام نامیده شدن، و مشخص کردن گناهکار، به ویژه نزد کسانی که بر مسند قدرتاند و صاحب مقام و منصب، چنان عمیق و ریشهدار است که متوسل به چنین توجیهات و مانورهای مستاصلانهای میشوند. اما چه میتوان گفت دربارهی کسانی که حاضرند تمامی بشریت را گویی از پنجره بیرون بیندازند تا #یک_نفر را که در مقامی بالا قرار دارد نجات دهند. و او را نه فقط از اتهام ارتکاب جنایت، حتی از اتهام ارتکاب گناه سنگین به اصطلاح ترک فعل و مسئولیت نیز نجات دهند؟ اما همینقدر بخت یار ماست که هنوز یک نهاد در جامعه وجود دارد که در آن تقریبا محال است بتوان از مباحث مربوط به #مسئولیت_شخصی طفره رفت، جایی که تمام توجیهات غیردقیق و انتزاعی ــ از روح زمانه گرفته تا عقدهی ادیپ ــ فرومیریزند. جایی که نه نظامها، نه روندها، نه گناه اولیه، بلکه انسانهایی از گوشت و استخوان (همچون من و شما) #داوری و #محاکمه میشوند. محاکمه میشوند چون قانونی را زیر پا گذاشتهاند که رعایتاش برای حفظ #شرافت_انسانی مشترکمان حیاتی است.
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴جانشین فرمانده نیروی #انتظامی خطاب به #ماموران ناجا: اگر در #درگیری [متهم را] گرفتید من ببینم اینجا #سالم وایساده باید پاسخ بدید که چرا؟! اگر #قمه دستش بوده باید #دستشکسته ببینمش! باید ببینم که #نیمتنهش دیگه افتاده!
#قاسم رضایی در #پاسخ #خبرنگاری که در خصوص #حقوق #متهم میپرسد، میگوید: حقوق متهم این است که زنده بماند!
در موارد بسیاری، متهمان با وجود عدم برگزاری جلسه #دادرسی و #اثبات جرم، با برخورد #خشونت آمیز و #تحقیرآمیز توسط نیروهای #انتظامی مواجه میشوند.
@ettehad
#قاسم رضایی در #پاسخ #خبرنگاری که در خصوص #حقوق #متهم میپرسد، میگوید: حقوق متهم این است که زنده بماند!
در موارد بسیاری، متهمان با وجود عدم برگزاری جلسه #دادرسی و #اثبات جرم، با برخورد #خشونت آمیز و #تحقیرآمیز توسط نیروهای #انتظامی مواجه میشوند.
@ettehad