🔴تجربه دادخواهی کارگران آقدره
اهمیت #دادخواهی با رجوع افکار عمومی، نمونه کارگران #آقدره
🔹🔸🔹در پی اعتصابی که در دیماه ۹۳ در معدن طلای آقدره در اعتراض به اخراج ۳۵۰ کارگر صورت گرفت، ۱۷ تن از کارگران به زندان، جریمه و حکم شلاق محکوم شدند. چند تن از کارگران مجازات شده در یک فیلم ۵۹ ثانیهای از زندان، ضربات شلاق و پرداخت ۵۰۰ هزار تومان جریمه میگویند. و یکی از اهالی روستا میافزاید تنها خواستشان کار بود.
کارگران با شکایت صاحب معدن دستگیر و توسط دستگاه قضایی به اتهام ممانعت از کسب و کار، تخریب عمدی و ایجاد اغتشاش، به زندان و شلاق و جریمه محکوم شده بودند. گزارش تحقیق مجلس که سرانجام ۳۱ مرداد امسال منتشر شد نشان میدهد اتهامات کارفرما و دادگستری بیاساس بوده است. کارگران نه اغتشاش کرده بودند نه تخریب عمدی و نه مانع کسب و کار کسی شده بودند. آنها به اخراج دستهجمعی معترض بوده و کار میخواستهاند. اما مدیریت معدن حاضر به گفتگو با آنها نشده و از ورودشان به معدن ممانعت کرده بود.
اوائل دی سال ۹۳ شرکت پیمانکاری «پویا زرکان» که کارگران بواسطه آن در معدن کار میکردند ۳۵۰ کارگر فصلی این معدن را که ۱۰ سال سابقه کار دارند اخراج کرد. کارگران روز ۵ دی خواستار مذاکره با مدیریت و بازگشت به کار شدند اما او نپذیرفت. روز ۶ دی کارگران در محوطه معدن تحصن کردند. در شامگاه تحصن، سه تن از کارگران تحت فشار روحی خودکشی کردند اما نجات یافتند و یکی از آنان تحت عمل جراحی قرار گرفت. دستگاه قضایی با شکایت کارفرما علیه ۱۷ کارگر معدن اعلام جرم کرد.
کارگران بر اساس دو شکایت جداگانه در شعبه ۱۱۰ دادگاه کیفری تکاب و شعبه دوم دادگاه تجدید نظر آذربایجان غربی محاکمه و محکوم شدند.
در یکی از پروندهها هشت کارگر به ایجاد هیاهو و جنجال، توهین به نگهبان و ضرب و شتم او، ممانعت از کسب و کار و تخریب عمدی متهم شدند. متهمان ردیف اول تا پنجم به ۱۰۰ ضربه شلاق و ۳۷ ماه حبس تعزیری و متهمان ردیف ششم تا هشتم به ۵۰ ضربه شلاق و ۳۷ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
۹ کارگر نیز در پرونده دوم به ممانعت از کسب و کار و ایجاد هیاهو متهم و به ۳۰ ضربه شلاق و حبس و ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شدند. اما با گذشت شاکی خصوصی حکم حبس آنها به اجرا در نیامد و به قید وثیقه ازاد شدند.
خرداد ۹۵ حکم شلاق ۸ کارگر معدن و یکی از اهالی روستا اجرا شد. خبر اجرای حکم وسیعا پخش شد و اعتراض زیادی برانگیخت.
کنفدراسیون بین المللی اتحادیههای کارگری شلاق زدن کارگران به جرم اختلال در نظم عمومی در ایران را به سازمان جانی کار گزارش کرد. گزارش به پرونده شکایت از جمهوری اسلامی ضمیمه شد.
مدیرکل کار استان آذربایجان غربی بدلیل «بیاطلاعی از اجرای حکم» برکنار شد. اما رئیس کل دادگستری استان در دفاع از اجرای حکم شلاق گفت: «این موضوع اجرای حکم شلاق برای کارگران نبوده است بلکه این افراد برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی بودند.» رئیس دادگستری تکاب(محل اجرای حکم) هم ضمن تاکید بر قانونی بودن حکم، رسانهها را به برخورد قضایی تهدید کرد...
اکنون ماجرای کارگران آقدره و شلاق زدن آنان به صورت یک نماد درآمده است. وجهی از نماد ستمی است که بر کارگران میرود و وجه دیگر آن نقش مهم رسانهای شدن موضوع است و ترس از دادخواهی بازتابیافته کارگران.
اگر در برابر ستمی که بر کارگران روا داشته شد، سکوت میشد، دستگیر شدگان همچنان در زندان بودند و تازیانه زدن به کارگران معترض به قاعده تبدیل میشد. افکار عمومی دولت را به عقبنشینی واداشت. یک ویدئوی ۵۹ ثانیهای کاری کرد کارستان
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/360074&rhash=eec6b76cb50965
@ettehad
اهمیت #دادخواهی با رجوع افکار عمومی، نمونه کارگران #آقدره
🔹🔸🔹در پی اعتصابی که در دیماه ۹۳ در معدن طلای آقدره در اعتراض به اخراج ۳۵۰ کارگر صورت گرفت، ۱۷ تن از کارگران به زندان، جریمه و حکم شلاق محکوم شدند. چند تن از کارگران مجازات شده در یک فیلم ۵۹ ثانیهای از زندان، ضربات شلاق و پرداخت ۵۰۰ هزار تومان جریمه میگویند. و یکی از اهالی روستا میافزاید تنها خواستشان کار بود.
کارگران با شکایت صاحب معدن دستگیر و توسط دستگاه قضایی به اتهام ممانعت از کسب و کار، تخریب عمدی و ایجاد اغتشاش، به زندان و شلاق و جریمه محکوم شده بودند. گزارش تحقیق مجلس که سرانجام ۳۱ مرداد امسال منتشر شد نشان میدهد اتهامات کارفرما و دادگستری بیاساس بوده است. کارگران نه اغتشاش کرده بودند نه تخریب عمدی و نه مانع کسب و کار کسی شده بودند. آنها به اخراج دستهجمعی معترض بوده و کار میخواستهاند. اما مدیریت معدن حاضر به گفتگو با آنها نشده و از ورودشان به معدن ممانعت کرده بود.
اوائل دی سال ۹۳ شرکت پیمانکاری «پویا زرکان» که کارگران بواسطه آن در معدن کار میکردند ۳۵۰ کارگر فصلی این معدن را که ۱۰ سال سابقه کار دارند اخراج کرد. کارگران روز ۵ دی خواستار مذاکره با مدیریت و بازگشت به کار شدند اما او نپذیرفت. روز ۶ دی کارگران در محوطه معدن تحصن کردند. در شامگاه تحصن، سه تن از کارگران تحت فشار روحی خودکشی کردند اما نجات یافتند و یکی از آنان تحت عمل جراحی قرار گرفت. دستگاه قضایی با شکایت کارفرما علیه ۱۷ کارگر معدن اعلام جرم کرد.
کارگران بر اساس دو شکایت جداگانه در شعبه ۱۱۰ دادگاه کیفری تکاب و شعبه دوم دادگاه تجدید نظر آذربایجان غربی محاکمه و محکوم شدند.
در یکی از پروندهها هشت کارگر به ایجاد هیاهو و جنجال، توهین به نگهبان و ضرب و شتم او، ممانعت از کسب و کار و تخریب عمدی متهم شدند. متهمان ردیف اول تا پنجم به ۱۰۰ ضربه شلاق و ۳۷ ماه حبس تعزیری و متهمان ردیف ششم تا هشتم به ۵۰ ضربه شلاق و ۳۷ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.
۹ کارگر نیز در پرونده دوم به ممانعت از کسب و کار و ایجاد هیاهو متهم و به ۳۰ ضربه شلاق و حبس و ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شدند. اما با گذشت شاکی خصوصی حکم حبس آنها به اجرا در نیامد و به قید وثیقه ازاد شدند.
خرداد ۹۵ حکم شلاق ۸ کارگر معدن و یکی از اهالی روستا اجرا شد. خبر اجرای حکم وسیعا پخش شد و اعتراض زیادی برانگیخت.
کنفدراسیون بین المللی اتحادیههای کارگری شلاق زدن کارگران به جرم اختلال در نظم عمومی در ایران را به سازمان جانی کار گزارش کرد. گزارش به پرونده شکایت از جمهوری اسلامی ضمیمه شد.
مدیرکل کار استان آذربایجان غربی بدلیل «بیاطلاعی از اجرای حکم» برکنار شد. اما رئیس کل دادگستری استان در دفاع از اجرای حکم شلاق گفت: «این موضوع اجرای حکم شلاق برای کارگران نبوده است بلکه این افراد برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی بودند.» رئیس دادگستری تکاب(محل اجرای حکم) هم ضمن تاکید بر قانونی بودن حکم، رسانهها را به برخورد قضایی تهدید کرد...
اکنون ماجرای کارگران آقدره و شلاق زدن آنان به صورت یک نماد درآمده است. وجهی از نماد ستمی است که بر کارگران میرود و وجه دیگر آن نقش مهم رسانهای شدن موضوع است و ترس از دادخواهی بازتابیافته کارگران.
اگر در برابر ستمی که بر کارگران روا داشته شد، سکوت میشد، دستگیر شدگان همچنان در زندان بودند و تازیانه زدن به کارگران معترض به قاعده تبدیل میشد. افکار عمومی دولت را به عقبنشینی واداشت. یک ویدئوی ۵۹ ثانیهای کاری کرد کارستان
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/360074&rhash=eec6b76cb50965
@ettehad
رادیو زمانه
تجربه دادخواهی کارگران آقدره
انتشار یک ویدئو حاوی دادخواهی کارگران انعکاس وسیعی یافت و تجربهای شد در این باره که چه پر اهمیت است مخاطب قرار دادن افکار عمومی و شرح ستم را گفتن.