#هوش
#یادگیری
نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال
این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا آغاز می شوند و بر اساس سیستم های عصبی مغز مشخص می گردند. زوهار و مارشال معتقدند هوش های دیگر زیرمجموعه های این سه هوش هستند.
هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبانشناسی ماست که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت محسوب می شود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.
هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک می کند عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیار موثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوش نهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است.
بهره مندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می شود. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می شود .
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
#یادگیری
نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال
این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا آغاز می شوند و بر اساس سیستم های عصبی مغز مشخص می گردند. زوهار و مارشال معتقدند هوش های دیگر زیرمجموعه های این سه هوش هستند.
هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبانشناسی ماست که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت محسوب می شود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.
هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک می کند عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیار موثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوش نهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است.
بهره مندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می شود. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می شود .
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
#یادگیری
تصورات غلط در یادگیری زبان دوم
یادگیری یک زبان خارجی، زمان و انگیزه بسیاری میطلبد. دلایل خوبی باید وجود داشته باشد تا شما تشویق به یادگرفتن زبانی غیر از زبان مادریتان بشوید.به این منظور ، بیشتر خانواده ها از همان دوران کودکی فرزندانشان آنها را به یادگیری زبان دوم تشویق می کنند، اما یادگیری زبان دوم گاهی اوقات بویژه برای بزرگسالان ناامیدکننده است. در حقیقت، روش های تدریس متفاوتی درخصوص یادگیری زبان دوم در سراسر دنیا وجود دارد که گاهی اوقات زبان آموزان را سرگردان می کند و هرکس که اندکی در تدریس مهارت یافته، تصور می کند می تواند درخصوص روش های زبان آموزی نظراتی ارائه داده و حتی آنها را روی افرادی اعمال کند. در این گذر، افسانه ها و تصورات غلطی درخصوص زبان آموزی همه گیر شده است که در این مطلب به برخی از آنها اشاره می شود:
افسانه 1: کودکان زبان دوم را خیلی سریع و بدون زحمت می آموزند
برخی محققان بر مبنای این که مغز کودکان از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است، معتقدند آنها زودتر از بزرگسالان می توانند زبان دوم را بیاموزند، اما طی تحقیقی که دیگر محققان تحت شرایط کنترل شده انجام داده اند، معلوم شد این موضوع افسانه ای بیش نیست و بزرگ ترها ـ بجز درخصوص تلفظ ـ بهتر عمل می کنند. کودکان در تلفظ و ادای کلمات بسیار بهتر هستند. توانایی سرعت یادگیری زبان دوم کودکان و بزرگسالان را باید با وسعت مهارت کلامی آنها سنجید. در حقیقت، یک کودک به اندازه بزرگسال نیازی به یادگیری لغات گوناگون ندارد؛ چراکه در دنیای خردسالی اش با دیگران در زمینه های مختلف اجتماعی همچون بزرگ ترها در تماس نیست. کودکان با ساختارهای کلامی کوتاه نیز می توانند به اهداف ارتباطی و بیان نیازهایشان دست بیابند، اما یک بزرگسال باید جملاتی پیچیده تر و واژگان متفاوتی را یاد بگیرد.
افسانه 2: بزرگسالان باید مانند کودکان به روش طبیعی زبان بیاموزند
یاد گرفتن زبان دوم مانند زبان مادری نیست. کودکان زبان نخست را زمانی که در محیط زبان مادری شان کاملا قرار دارند، می آموزد. آنها در حقیقت هر روز با لغات و جملات مختلف، روزی ده ساعت بمباران می شوند. زبانی که می آموزند، بخش طبیعی محیط زندگی شان است، اما یاد گرفتن زبان دوم برای بزرگسالان در زمینه و موقعیتی کاملا متفاوت رخ می دهد . آنها کار می کنند و مسئولیت خانواده شان را به عهده دارند و ممکن است روزانه زمان بسیار محدودی ـ در بهترین حالت روزی نیم ساعت ـ برای آموزش زبان اختصاص دهند. بنابراین امکان یادگیری زبان به روش یک کودک هرگز عملی نیست.
افسانه 3: آموزش زبان در خواب
بسیاری از تبلیغ های مربوط به آموزش زبان به علاقه مندان پیشنهاد می دهند که می توانند با شنیدن لغات و جملات در خواب، آنها را آموخته و در وقت شان صرفه جویی کنند. در حقیقت با روش هایی خاص مانند تحریک خارجی، رویا و ایجاد توهم در خواب می توان موضوعاتی را به خاطر سپرد، اما به مرحله تولید رساندن این اطلاعات در بیداری کاملا غیرممکن است. از طرفی حتی مقدار اطلاعاتی را که می توانید در خواب در ذهنتان ذخیره کنید، چنان اندک است که می توان براحتی از آن چشم پوشی کرد. بنابراین اگر به هر دلیلی می خواهید زبانی را بیاموزید، باید به طور مرتب روزانه زمانی مناسب و کاملا در بیداری به آن اختصاص دهید.
افسانه 4: کهنسالان نمی توانند زبان جدید بیاموزند
گرچه حافظه انسان با گذر زمان ضعیف تر می شود، اما این به این منظور نیست که یک فرد مسن بالاتر از 60 سال نمی تواند زبان جدیدی بیاموزد. هرکس در هر سنی که باشد، می تواند شروع به یادگیری زبان دوم کند. علاوه بر آن، یادگیری زبان اندکی بیشتر مغز را به کار گرفته و کمک می کند افراد مسن در کارهای دیگرشان نیز موثرتر عمل کنند.
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
تصورات غلط در یادگیری زبان دوم
یادگیری یک زبان خارجی، زمان و انگیزه بسیاری میطلبد. دلایل خوبی باید وجود داشته باشد تا شما تشویق به یادگرفتن زبانی غیر از زبان مادریتان بشوید.به این منظور ، بیشتر خانواده ها از همان دوران کودکی فرزندانشان آنها را به یادگیری زبان دوم تشویق می کنند، اما یادگیری زبان دوم گاهی اوقات بویژه برای بزرگسالان ناامیدکننده است. در حقیقت، روش های تدریس متفاوتی درخصوص یادگیری زبان دوم در سراسر دنیا وجود دارد که گاهی اوقات زبان آموزان را سرگردان می کند و هرکس که اندکی در تدریس مهارت یافته، تصور می کند می تواند درخصوص روش های زبان آموزی نظراتی ارائه داده و حتی آنها را روی افرادی اعمال کند. در این گذر، افسانه ها و تصورات غلطی درخصوص زبان آموزی همه گیر شده است که در این مطلب به برخی از آنها اشاره می شود:
افسانه 1: کودکان زبان دوم را خیلی سریع و بدون زحمت می آموزند
برخی محققان بر مبنای این که مغز کودکان از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است، معتقدند آنها زودتر از بزرگسالان می توانند زبان دوم را بیاموزند، اما طی تحقیقی که دیگر محققان تحت شرایط کنترل شده انجام داده اند، معلوم شد این موضوع افسانه ای بیش نیست و بزرگ ترها ـ بجز درخصوص تلفظ ـ بهتر عمل می کنند. کودکان در تلفظ و ادای کلمات بسیار بهتر هستند. توانایی سرعت یادگیری زبان دوم کودکان و بزرگسالان را باید با وسعت مهارت کلامی آنها سنجید. در حقیقت، یک کودک به اندازه بزرگسال نیازی به یادگیری لغات گوناگون ندارد؛ چراکه در دنیای خردسالی اش با دیگران در زمینه های مختلف اجتماعی همچون بزرگ ترها در تماس نیست. کودکان با ساختارهای کلامی کوتاه نیز می توانند به اهداف ارتباطی و بیان نیازهایشان دست بیابند، اما یک بزرگسال باید جملاتی پیچیده تر و واژگان متفاوتی را یاد بگیرد.
افسانه 2: بزرگسالان باید مانند کودکان به روش طبیعی زبان بیاموزند
یاد گرفتن زبان دوم مانند زبان مادری نیست. کودکان زبان نخست را زمانی که در محیط زبان مادری شان کاملا قرار دارند، می آموزد. آنها در حقیقت هر روز با لغات و جملات مختلف، روزی ده ساعت بمباران می شوند. زبانی که می آموزند، بخش طبیعی محیط زندگی شان است، اما یاد گرفتن زبان دوم برای بزرگسالان در زمینه و موقعیتی کاملا متفاوت رخ می دهد . آنها کار می کنند و مسئولیت خانواده شان را به عهده دارند و ممکن است روزانه زمان بسیار محدودی ـ در بهترین حالت روزی نیم ساعت ـ برای آموزش زبان اختصاص دهند. بنابراین امکان یادگیری زبان به روش یک کودک هرگز عملی نیست.
افسانه 3: آموزش زبان در خواب
بسیاری از تبلیغ های مربوط به آموزش زبان به علاقه مندان پیشنهاد می دهند که می توانند با شنیدن لغات و جملات در خواب، آنها را آموخته و در وقت شان صرفه جویی کنند. در حقیقت با روش هایی خاص مانند تحریک خارجی، رویا و ایجاد توهم در خواب می توان موضوعاتی را به خاطر سپرد، اما به مرحله تولید رساندن این اطلاعات در بیداری کاملا غیرممکن است. از طرفی حتی مقدار اطلاعاتی را که می توانید در خواب در ذهنتان ذخیره کنید، چنان اندک است که می توان براحتی از آن چشم پوشی کرد. بنابراین اگر به هر دلیلی می خواهید زبانی را بیاموزید، باید به طور مرتب روزانه زمانی مناسب و کاملا در بیداری به آن اختصاص دهید.
افسانه 4: کهنسالان نمی توانند زبان جدید بیاموزند
گرچه حافظه انسان با گذر زمان ضعیف تر می شود، اما این به این منظور نیست که یک فرد مسن بالاتر از 60 سال نمی تواند زبان جدیدی بیاموزد. هرکس در هر سنی که باشد، می تواند شروع به یادگیری زبان دوم کند. علاوه بر آن، یادگیری زبان اندکی بیشتر مغز را به کار گرفته و کمک می کند افراد مسن در کارهای دیگرشان نیز موثرتر عمل کنند.
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
#یادگیری
رابطه ی معلم و شاگردی بین مورچه ها
yon.ir/7il6W
زیست شناسان بریتانیایی دریافتند که مورچه ها به یکدیگر یاد می دهند چگونه غذا به دست بیاورند و در واقع یک رابطه ی معلم و شاگردی میان مورچه وجود دارد . در یک بررسی در ارتباط با مورچه ها مشخص شد نوعی از مورچه ها از تکنیکی به نام مسابقه دو نفره استفاده می کنند و به یکدیگر آموزش می دهند که چطور از لانه به انبار غذا بروند . مشهور است که حیوانات از یکدیگر تقلید می کنند بنابراین یک حیوان از حیوان دیگر یاد می گیرد که این روش مانند نوعی از خیابان دو طرفه آموزشی است که طریقه ی صحیح آموزش را نشان می دهد . در تکنیک مسابقه ی دو نفره مورچه رهبر جلوتر حرکت می کند در حالی که توسط شاخک های مورچه ی پشت سرش بر پاها و شکم او ضربه وارد می کند اگر این ضربات متوقف شود مورچه رهبر سرعت خود را با مورچه ی دیگر تطبیق می دهد تا فاصله آن دو دوباره نزدیک شود . مورچه ی رهبر هنگامی که تنها به دنبال غذا می رود سرعتش چند چهار برابر بیشتر از زمان اجرای مسابقه ی دو نفره است در حالی که مورچه دوم غذا را بسیار سریع تر از زمانی که ماموریت تک نفره انجام می دهد پیدا می کند
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
رابطه ی معلم و شاگردی بین مورچه ها
yon.ir/7il6W
زیست شناسان بریتانیایی دریافتند که مورچه ها به یکدیگر یاد می دهند چگونه غذا به دست بیاورند و در واقع یک رابطه ی معلم و شاگردی میان مورچه وجود دارد . در یک بررسی در ارتباط با مورچه ها مشخص شد نوعی از مورچه ها از تکنیکی به نام مسابقه دو نفره استفاده می کنند و به یکدیگر آموزش می دهند که چطور از لانه به انبار غذا بروند . مشهور است که حیوانات از یکدیگر تقلید می کنند بنابراین یک حیوان از حیوان دیگر یاد می گیرد که این روش مانند نوعی از خیابان دو طرفه آموزشی است که طریقه ی صحیح آموزش را نشان می دهد . در تکنیک مسابقه ی دو نفره مورچه رهبر جلوتر حرکت می کند در حالی که توسط شاخک های مورچه ی پشت سرش بر پاها و شکم او ضربه وارد می کند اگر این ضربات متوقف شود مورچه رهبر سرعت خود را با مورچه ی دیگر تطبیق می دهد تا فاصله آن دو دوباره نزدیک شود . مورچه ی رهبر هنگامی که تنها به دنبال غذا می رود سرعتش چند چهار برابر بیشتر از زمان اجرای مسابقه ی دو نفره است در حالی که مورچه دوم غذا را بسیار سریع تر از زمانی که ماموریت تک نفره انجام می دهد پیدا می کند
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
#هوش
#یادگیری
نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال
این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا آغاز می شوند و بر اساس سیستم های عصبی مغز مشخص می گردند. زوهار و مارشال معتقدند هوش های دیگر زیرمجموعه های این سه هوش هستند.
هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبانشناسی ماست که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت محسوب می شود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.
هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک می کند عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیار موثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوش نهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است.
بهره مندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می شود. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می شود .
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
#یادگیری
نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال
این هوش ها با هوش جسمانی (PQ) یعنی توانایی کنترل ماهرانه بدن و استفاده از اشیا آغاز می شوند و بر اساس سیستم های عصبی مغز مشخص می گردند. زوهار و مارشال معتقدند هوش های دیگر زیرمجموعه های این سه هوش هستند.
هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارت های منطقی و زبانشناسی ماست که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت محسوب می شود و مناسب حل مساله ریاضی و منطقی است.
هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک می کند عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفه ای و شخصی فرد بسیار موثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری می دهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ): این هوش برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهره مندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده می شود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها هوش نهایی است و برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می شود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سوال های جدی در مورد اینکه از کجا آمده ایم، به کجا می رویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
این هوش برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقه اش است، اما آنچه او را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه او قرار می دهد، هوش عاطفی است.
بهره مندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی می شود. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز می تواند در رشد و ارتقای هوش معنوی موثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تاثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یک باعث پرورش و توسعه دیگری می شود .
«واحد مشاوره مركز فراشناخت آن»
@ensaniha
Forwarded from مرکز ترویج علوم انسانی
🔴 #کلاس_درس بدون دیالوگ و #مشارکت_دانش_آموزان کلاسی بدون جذابه است
✔️ فرآیند #یادگیری با مشارکت و دخالت مخاطب در امر آموزش تکمیل میشود.
📌 در #لینک_زیر شیوه تدریس #فعال و #شاگرد_محور را بررسی شده👇
🖇 yon.ir/Qb4Uq
🖥 www.workshopday.ir
✔️ فرآیند #یادگیری با مشارکت و دخالت مخاطب در امر آموزش تکمیل میشود.
📌 در #لینک_زیر شیوه تدریس #فعال و #شاگرد_محور را بررسی شده👇
🖇 yon.ir/Qb4Uq
🖥 www.workshopday.ir
مرکز ترویج علوم انسانی
معرفی روش تدریس فعال(دانش آموز محور)
در ارائۀ تعریف از تدریس فعال ازمقایسۀ این روش با تدریس سنتی بهره برده ایم، چراکه ذکر تفاوت ها می تواند حدود بهتری تدریس فعال ارائه دهد.
Audio
#واژگان #فارسی #عربی #انگلیسی #یادگیری #حفظ_کردن
🎯چگونه واژگان را به جای حفظ کردن، یاد بگیرید؟
🔸در سه کتاب زبان انگلیسی، عربی و فارسی نزدیک به 6هزار واژه آمده است.
🔹 حفظ کردن این شش هزار لغت، شاید ممکن باشد؛ اما بدترین و سختترین روش مطالعه آن است.
🔸روش پیشنهادی ما - نه تنها برای واژگان بلکه برای تمام درس ها - یادگیری آنهاست به جای حفظ کردنشان.
🎧 فایل صوتی را گوش بدهید
🎯چگونه واژگان را به جای حفظ کردن، یاد بگیرید؟
🔸در سه کتاب زبان انگلیسی، عربی و فارسی نزدیک به 6هزار واژه آمده است.
🔹 حفظ کردن این شش هزار لغت، شاید ممکن باشد؛ اما بدترین و سختترین روش مطالعه آن است.
🔸روش پیشنهادی ما - نه تنها برای واژگان بلکه برای تمام درس ها - یادگیری آنهاست به جای حفظ کردنشان.
🎧 فایل صوتی را گوش بدهید
#یادگیری
🔸"هرم یادگیری" که با نام "مخروط یادگیری" هم آن را میشناسیم اولین بار توسط ادگار دیل مطرح شد.
_ افراد 10% از آنچه می خوانند را به یاد می آورند زمانی که مطلبی را می خوانند.
_ افراد 20% از آنچه می شنوند را به یاد می آورند زمانی که به یک سخنرانی گوش می دهند.
_ افراد 30% از آنچه می بینند را به یاد می آورند زمانی که تصویری را مشاهده می کنند.
_ افراد 50% آنچه می بینند و می شنوند را به یاد می آورند زمانی که فیلم می بینند.
_ افراد 70% آنچه می گویند و می نویسند را به یاد می آورند زمانی که صحبت می کنند و در بحث گروهی شرکت می کنند.
_ افراد 90% آنچه انجام می دهند را به یاد می آورند زمانی که خودشان تمرین می کنند.
در یک کلاس به سبک سنتی معلم معمولاً 150 کلمه در دقیقه حرف میزند. دانش آموزان معمولاً حدود 50% آن را میشنوند.
در یک کنفرانس معمولی، دانش آموزان فقط به 40% کلاس توجه دارند.
ادامه دارد ...
https://t.me/ensaniha
🔸"هرم یادگیری" که با نام "مخروط یادگیری" هم آن را میشناسیم اولین بار توسط ادگار دیل مطرح شد.
_ افراد 10% از آنچه می خوانند را به یاد می آورند زمانی که مطلبی را می خوانند.
_ افراد 20% از آنچه می شنوند را به یاد می آورند زمانی که به یک سخنرانی گوش می دهند.
_ افراد 30% از آنچه می بینند را به یاد می آورند زمانی که تصویری را مشاهده می کنند.
_ افراد 50% آنچه می بینند و می شنوند را به یاد می آورند زمانی که فیلم می بینند.
_ افراد 70% آنچه می گویند و می نویسند را به یاد می آورند زمانی که صحبت می کنند و در بحث گروهی شرکت می کنند.
_ افراد 90% آنچه انجام می دهند را به یاد می آورند زمانی که خودشان تمرین می کنند.
در یک کلاس به سبک سنتی معلم معمولاً 150 کلمه در دقیقه حرف میزند. دانش آموزان معمولاً حدود 50% آن را میشنوند.
در یک کنفرانس معمولی، دانش آموزان فقط به 40% کلاس توجه دارند.
ادامه دارد ...
https://t.me/ensaniha