Ensaniha
#انتخاب_رشته #دلنوشته 📌زیربنای سیاست ؛ از علم تا هنر 🤔 مختصری از دلنوشته ها یا بهتر بگویم دغدغه های یک مشوش الفکر سیاسی که امیدوارم با خواندن آن بتوانید مسیر زندگی و حوزه علاقه خود را راحت تر انتخاب کنید. ✍🏻داستان بر می گردد به زمانی که من علوم سیاسی قبول…
#انتخاب_رشته
#دلنوشته_2
... با این وضعیت پیش می رفتم و کم کم ته سوادی از علم سیاست هم به دست می آوردم اما مثل کسی که همواره عطش دانستن دارد ، دیدگاهم عوض شده بود و هرچه می دانستم را پوچ می پنداشتم😣. انگاری که از تمام اطلاعات قبلی خود نیز خالی شده بودم و وارد وادی بیداری علمی شده بودم که هیچ نمی دانستم و این نقطه ی آغاز سقراطی بود . پذیرش نادانی خودِ دانایی است.
بهر حال شروع به مطالعات عمیق تر کردم. هزار و یک مطلب به ذهنم خطور می کرد و تنهایی شده بودم که هزاران نفر در سرم فریاد می کشیدند.
همینطور غرق افکار سردرگم خود بودم که در میانه های کارشناسی با نظریات #پست_مدرن آشنا شدم. حس کردم که چقدر تعاریف انسان تنهای مدرنیته ، انسان اسیر در قفس الیگارشی و بوروکراسی ، انسان وامانده در میان تکنولوژی و به قول مرحوم داریوش شایگان عزیز ، انسانی با هویت چهل تکه و تفکر سیار در من صدق می کند.
آن وقت ها بودم که فهمیدم ، عمیق شدم در این که در این جهان به این بزرگی ( به استثنای جهان های فرضی دیگری غیر از جهان ما که چندان هم دور از ذهن نیست ) من دقیقا کجا ایستاده ام؟ آیا حضور من ، غم و شادی من ، پیشرفت ها و شکست های من و حتی تصمیمات به اصطلاح بزرگ و حیاتی من هیچ جایی از این جهان را می گیرد ؟ هیچ نظمی از این نظام را به هم می زند یا هیچ تغییر و تاثیری ایجاد می کند ؟ پس با این دغدغه ها با معنای #اگزیستانسیالیسم آشنا شدم و دیدم که به قول اوریانا فالاچی گرامی : بودن حتی با درد و رنج ، بهتر از نبودن و اصلا وجود نداشتن است. پس اصالت با وجود است !
(✍🏻پی نوشت : این مطالب صرفا جهت آشنایی دانش آموزان عزیز علوم انسانی با مکاتب مهم در رشته های جامعه شناسی ، فلسفه و علوم سیاسی و کلیات این رشته ها نوشته شده است.پس 👈جنبه ی تایید یا رد این نظریه ها را ندارد!😎)
#الهام_رضایی @jamemoshaveran
@ensaniha
#دلنوشته_2
... با این وضعیت پیش می رفتم و کم کم ته سوادی از علم سیاست هم به دست می آوردم اما مثل کسی که همواره عطش دانستن دارد ، دیدگاهم عوض شده بود و هرچه می دانستم را پوچ می پنداشتم😣. انگاری که از تمام اطلاعات قبلی خود نیز خالی شده بودم و وارد وادی بیداری علمی شده بودم که هیچ نمی دانستم و این نقطه ی آغاز سقراطی بود . پذیرش نادانی خودِ دانایی است.
بهر حال شروع به مطالعات عمیق تر کردم. هزار و یک مطلب به ذهنم خطور می کرد و تنهایی شده بودم که هزاران نفر در سرم فریاد می کشیدند.
همینطور غرق افکار سردرگم خود بودم که در میانه های کارشناسی با نظریات #پست_مدرن آشنا شدم. حس کردم که چقدر تعاریف انسان تنهای مدرنیته ، انسان اسیر در قفس الیگارشی و بوروکراسی ، انسان وامانده در میان تکنولوژی و به قول مرحوم داریوش شایگان عزیز ، انسانی با هویت چهل تکه و تفکر سیار در من صدق می کند.
آن وقت ها بودم که فهمیدم ، عمیق شدم در این که در این جهان به این بزرگی ( به استثنای جهان های فرضی دیگری غیر از جهان ما که چندان هم دور از ذهن نیست ) من دقیقا کجا ایستاده ام؟ آیا حضور من ، غم و شادی من ، پیشرفت ها و شکست های من و حتی تصمیمات به اصطلاح بزرگ و حیاتی من هیچ جایی از این جهان را می گیرد ؟ هیچ نظمی از این نظام را به هم می زند یا هیچ تغییر و تاثیری ایجاد می کند ؟ پس با این دغدغه ها با معنای #اگزیستانسیالیسم آشنا شدم و دیدم که به قول اوریانا فالاچی گرامی : بودن حتی با درد و رنج ، بهتر از نبودن و اصلا وجود نداشتن است. پس اصالت با وجود است !
(✍🏻پی نوشت : این مطالب صرفا جهت آشنایی دانش آموزان عزیز علوم انسانی با مکاتب مهم در رشته های جامعه شناسی ، فلسفه و علوم سیاسی و کلیات این رشته ها نوشته شده است.پس 👈جنبه ی تایید یا رد این نظریه ها را ندارد!😎)
#الهام_رضایی @jamemoshaveran
@ensaniha