➖ نگاههای مصلحت اندیشانه به مصلحت
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
اهمیت فیلم مصلحت پیش از آن که به ارزش های سینمایی باشد به بازخوردهای اجتماعی و سیاسی و به یک معنی نیشتر زدن به یکی از حساس ترین مولفه ها و بنیان های حفظ جمهوری اسلامی و به تعبیر دیگر واکاوی یکی از چالش های نظری و اخلاقی اسلام سیاسی معطوف است. اصلی که فی النفسه حفظ نظام را در مواجهه با انواع چالش های پیش را از اوجب واجبات می داند.
گذاشتن نام مصلحت (که ابتدا مصلحت نظام بوده) بر پیشانی فیلم عامدانه یا تصادفن دو برداشت و تلقی متضاد از فیلم را به ذهن متبادر می کند. اول این تلقی که حفظ نظام به قیمت زیرپاگذاشتن و نادیده گرفتن عدالت و اصول اخلاق فردی و سیاسی و دینی برای حفظ کلیت نظام با سرپوش گذاشتن بر مجازات قاتلی منتسب به بالاترین مقام قضایی عین مصلحت است. و دوم ایستادگی و ترجیح حقیقت برای اجرای عدالت آن هم به انگیزه حفظ ارزش های انقلابی و اخلاقی نظام و حاکمیت دینی که می تواند تضمین کننده مشروعیت نظام و به تعبیر قاضی القضات فیلم همان تلقی مصلحت نظام باشد.
فیلم در صورت ظاهر تلاش می کند بیانگر هر دو تلقی مورد اشاره باشد. تا در نهایت به ترجیح تلقی مورد نظر فیلمساز که اجرای عدالت را به ماهو از مصادیق حفظ نظام می داند، برسد. اما صورت مسئله فیلم و طرح موضوعی این چنین ساده فاقد جامعیت لازم برای نتیجه گیری چنین کلان و حیاتی است. این سطحی نگری درست از جایی شروع می شود که فیلمساز چالشی چنان پیچیده و بنیادی را به یک چالش شخصی ولو به نوعی مرتبط با نظام تنزل می دهد. به یک معنی می خواهم روی این نکته تاکید کنم که تبرئه یا مجازات فرزند یک مقام عالی قضایی چنان که فیلمساز سعی در القای آن دارد، دخل چندانی به حفظ موجودیت کل نظام ندارد. هر چند فیلمساز تاکید داشته باشد این معنی کلیدی را به طور باسمه ای از زبان مادر مقتول القا کند.
می شود این دوقطبی سازی را به مثابه یک تلقی شخصی از منظر شخصیت محوری در اجرای عدالت یا مصلحت اندیشی در نادیده گرفتن حقیقت را به نوعی برداشت فردی از چنان مولفه و اصل بنیادی حفظ نظام به هر قیمت تلقی کرد، اما تعمیم یافتگی فهمی چنین ساده از چالشی چنان پیچیده که کلیت نظام سیاسی را به خود معطوف می کند، ساده انگارانه و سطحی است. این ادعا مسبوق به فکت های مهم و سرفصل های حساسی در چند دهه اخیر است. مسبوق است به اظهارات صریح و بی پرده ای که نظام اخلاقی موجود و حاکم بر اندیشه دولتمردان را بسا فراتر از یک چالش فردی ولو در بالاترین مرتبه مورد اشاره فیلمساز نشان می دهد.
به نظر می رسد یک دلیل ساده واکنش ظاهرن غیرمنتظره و تحلیل و نتیجه گیری روزنامه کیهان به همین ساده اندیشی و سطحی نگری و به تعبیر درست تر ساده سازی فیلمساز در تنزل دادن یک چالش فقهی و توامان سیاسی و به تعبیر درست کیهان مانیفست اخلاقی جمهوری اسلامی در راستای حفظ موجودیت نظام باشد. کیهان نویس اگر چه از ورود مستقیم به برداشت صریح خود از صورت مسئله فیلم ابا و پرهیز می کند و با کد و لطائف الحیل به کانون معنایی فیلم نزدیک می شود، اما در نهایت برای موضع گیری در مقابل فیلم چاره ای جز دادن آدرس های دقیق برای القای منظور نظر خود ندارد.
ارجاع کیهان به وقایع سال ۶۰ و احتمالن بعد از آن بر این معنی تاکید دارد که چالش های مورد اشاره بسا فراتر از یک اتفاق خیابانی آن هم به سال ۵۸ می باشد. کیهان به زبان بی زبانی خود را سپر دفاعی اندیشه ای قرار می دهد که حفظ نظام به هر قیمت را مصلحت و به واقع مشروع می داند. درست در نقطه نظر فیلمساز که تلاش دارد به نوعی چنین معنایی از فیلم را سرپوش و مغفول بگذارد.
آنچه از جانب فیلمساز تعمدن نادیده گرفته شده، بستر وقوع حادثه به بازه زمانی سال ۵۹ است که اساسن مسئله حفظ نظام به این شکل محلی از اعراب نداشت. و مهمتر از آن فیلمساز با چنین تعمدی آگاهانه بر کارکرد و بازخورد سیاسی چنین برداشتی طفره می رود. نکته ای که صدالبته یادداشت نویس روزنامه کیهان و به درستی از آن غافل نمی شود و در واقعيت امر و بر خلاف اغلب یادداشت های پیرامون فیلم که با اغماض و مصلحت اندیشی از کنار آن گذشتند، کیهان لابد با جسارتی که در دفاع تمام قد از مانیفست مورد اشاره در خود سراغ دارد به صراحت مطرح می کند.
ادامه:
https://ensafnews.com/518525
@ensafnews
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
اهمیت فیلم مصلحت پیش از آن که به ارزش های سینمایی باشد به بازخوردهای اجتماعی و سیاسی و به یک معنی نیشتر زدن به یکی از حساس ترین مولفه ها و بنیان های حفظ جمهوری اسلامی و به تعبیر دیگر واکاوی یکی از چالش های نظری و اخلاقی اسلام سیاسی معطوف است. اصلی که فی النفسه حفظ نظام را در مواجهه با انواع چالش های پیش را از اوجب واجبات می داند.
گذاشتن نام مصلحت (که ابتدا مصلحت نظام بوده) بر پیشانی فیلم عامدانه یا تصادفن دو برداشت و تلقی متضاد از فیلم را به ذهن متبادر می کند. اول این تلقی که حفظ نظام به قیمت زیرپاگذاشتن و نادیده گرفتن عدالت و اصول اخلاق فردی و سیاسی و دینی برای حفظ کلیت نظام با سرپوش گذاشتن بر مجازات قاتلی منتسب به بالاترین مقام قضایی عین مصلحت است. و دوم ایستادگی و ترجیح حقیقت برای اجرای عدالت آن هم به انگیزه حفظ ارزش های انقلابی و اخلاقی نظام و حاکمیت دینی که می تواند تضمین کننده مشروعیت نظام و به تعبیر قاضی القضات فیلم همان تلقی مصلحت نظام باشد.
فیلم در صورت ظاهر تلاش می کند بیانگر هر دو تلقی مورد اشاره باشد. تا در نهایت به ترجیح تلقی مورد نظر فیلمساز که اجرای عدالت را به ماهو از مصادیق حفظ نظام می داند، برسد. اما صورت مسئله فیلم و طرح موضوعی این چنین ساده فاقد جامعیت لازم برای نتیجه گیری چنین کلان و حیاتی است. این سطحی نگری درست از جایی شروع می شود که فیلمساز چالشی چنان پیچیده و بنیادی را به یک چالش شخصی ولو به نوعی مرتبط با نظام تنزل می دهد. به یک معنی می خواهم روی این نکته تاکید کنم که تبرئه یا مجازات فرزند یک مقام عالی قضایی چنان که فیلمساز سعی در القای آن دارد، دخل چندانی به حفظ موجودیت کل نظام ندارد. هر چند فیلمساز تاکید داشته باشد این معنی کلیدی را به طور باسمه ای از زبان مادر مقتول القا کند.
می شود این دوقطبی سازی را به مثابه یک تلقی شخصی از منظر شخصیت محوری در اجرای عدالت یا مصلحت اندیشی در نادیده گرفتن حقیقت را به نوعی برداشت فردی از چنان مولفه و اصل بنیادی حفظ نظام به هر قیمت تلقی کرد، اما تعمیم یافتگی فهمی چنین ساده از چالشی چنان پیچیده که کلیت نظام سیاسی را به خود معطوف می کند، ساده انگارانه و سطحی است. این ادعا مسبوق به فکت های مهم و سرفصل های حساسی در چند دهه اخیر است. مسبوق است به اظهارات صریح و بی پرده ای که نظام اخلاقی موجود و حاکم بر اندیشه دولتمردان را بسا فراتر از یک چالش فردی ولو در بالاترین مرتبه مورد اشاره فیلمساز نشان می دهد.
به نظر می رسد یک دلیل ساده واکنش ظاهرن غیرمنتظره و تحلیل و نتیجه گیری روزنامه کیهان به همین ساده اندیشی و سطحی نگری و به تعبیر درست تر ساده سازی فیلمساز در تنزل دادن یک چالش فقهی و توامان سیاسی و به تعبیر درست کیهان مانیفست اخلاقی جمهوری اسلامی در راستای حفظ موجودیت نظام باشد. کیهان نویس اگر چه از ورود مستقیم به برداشت صریح خود از صورت مسئله فیلم ابا و پرهیز می کند و با کد و لطائف الحیل به کانون معنایی فیلم نزدیک می شود، اما در نهایت برای موضع گیری در مقابل فیلم چاره ای جز دادن آدرس های دقیق برای القای منظور نظر خود ندارد.
ارجاع کیهان به وقایع سال ۶۰ و احتمالن بعد از آن بر این معنی تاکید دارد که چالش های مورد اشاره بسا فراتر از یک اتفاق خیابانی آن هم به سال ۵۸ می باشد. کیهان به زبان بی زبانی خود را سپر دفاعی اندیشه ای قرار می دهد که حفظ نظام به هر قیمت را مصلحت و به واقع مشروع می داند. درست در نقطه نظر فیلمساز که تلاش دارد به نوعی چنین معنایی از فیلم را سرپوش و مغفول بگذارد.
آنچه از جانب فیلمساز تعمدن نادیده گرفته شده، بستر وقوع حادثه به بازه زمانی سال ۵۹ است که اساسن مسئله حفظ نظام به این شکل محلی از اعراب نداشت. و مهمتر از آن فیلمساز با چنین تعمدی آگاهانه بر کارکرد و بازخورد سیاسی چنین برداشتی طفره می رود. نکته ای که صدالبته یادداشت نویس روزنامه کیهان و به درستی از آن غافل نمی شود و در واقعيت امر و بر خلاف اغلب یادداشت های پیرامون فیلم که با اغماض و مصلحت اندیشی از کنار آن گذشتند، کیهان لابد با جسارتی که در دفاع تمام قد از مانیفست مورد اشاره در خود سراغ دارد به صراحت مطرح می کند.
ادامه:
https://ensafnews.com/518525
@ensafnews
انصاف نیوز
نگاههای مصلحت اندیشانه به مصلحت
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: اهمیت فیلم مصلحت پیش از آن که به ارزش های سینمایی باشد به بازخوردهای ا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 محمود واعظی نام مقصر حادثه هواپیمای اوکراینی را نبرد: «واقعیت به ضرر او تمام میشود»
محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی در دولت دوازدهم و وزیر ارتباطات در دولت یازدهم:
اگر بخواهم واقعیت حادثه هواپیمای اوکراینی را بگوییم، اشتباهی کسی کرده و این واقعیت به ضرر او تمام میشود.
این آقایان زمانی که بیرون از دولت بودند، به ما میگفتند تحریم هیچ اثری ندارد و شما نمیتوانید کشور را خوب اداره کنید. الان با این وضع مواجه شدهاند، گرانی و فشار و همه این چیزها با هم؛ دیگر نمیگویند ما عرضه نداریم کشور را اداره کنیم.
همان کسانی که نامه نوشتند و با واردات واکسن مخالف بودند الان در این دولت سر کار هستند و افتخار میکنند که واکسن وارد کردند.
آقای دکتر سیف چه کار کرد؟ برای ارز در بازار همان کاری را انجام داد که از زمان آقای نوبری و مرحوم دکتر نوربخش و همه رؤسای بانک مرکزی تا به حال انجام شده است.
سه روز پنهان کردن واقعیت حادثه هواپیمای اوکراینی همان سه روزی بوده که خود آقای روحانی هم از آن خبر نداشته است.
[اعتمادآنلاین]
@ensafnews
محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی در دولت دوازدهم و وزیر ارتباطات در دولت یازدهم:
اگر بخواهم واقعیت حادثه هواپیمای اوکراینی را بگوییم، اشتباهی کسی کرده و این واقعیت به ضرر او تمام میشود.
این آقایان زمانی که بیرون از دولت بودند، به ما میگفتند تحریم هیچ اثری ندارد و شما نمیتوانید کشور را خوب اداره کنید. الان با این وضع مواجه شدهاند، گرانی و فشار و همه این چیزها با هم؛ دیگر نمیگویند ما عرضه نداریم کشور را اداره کنیم.
همان کسانی که نامه نوشتند و با واردات واکسن مخالف بودند الان در این دولت سر کار هستند و افتخار میکنند که واکسن وارد کردند.
آقای دکتر سیف چه کار کرد؟ برای ارز در بازار همان کاری را انجام داد که از زمان آقای نوبری و مرحوم دکتر نوربخش و همه رؤسای بانک مرکزی تا به حال انجام شده است.
سه روز پنهان کردن واقعیت حادثه هواپیمای اوکراینی همان سه روزی بوده که خود آقای روحانی هم از آن خبر نداشته است.
[اعتمادآنلاین]
@ensafnews
انصاف نیوز
➖ صادق زیباکلام در پروندهای مشترک با انصاف نیوز به ۶ ماه حبس محکوم شد / زیباکلام: حکم به دادگاه تجدید نظر رفت »صادق زیباکلام«، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی، به دلیل مطالب مطرحشده در مصاحبهای با عنوان «۲۱ شباهت و ۶ تفاوت جمهوری اسلامی و رژیم شاه» با انصاف…
➖ میزان: صادق زیباکلام وارد زندان شد
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه، نوشت:
صادق زیباکلام دارای پروندههای قضایی متعددی است که موجب محکومیت این فرد شده است؛ از جمله ۳ پرونده مربوط که احکام آنها قطعی و لازمالاجرا شده است.
زیباکلام در سالهای اخیر اقدام به طرح مطالب خلاف واقع در رسانهها کرده و مطالب بدون ادعا و سند متعددی را در فضای مجازی کرده است که در پی آن چندین پروندههای قضایی برای وی تشکیل شده است که برخی از انها امروز با قطعیت به مرحله اجرا رسیده است.
زیباکلام با رای صادره از سوی دادگاه بابت ارتکاب فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱۸ ماه حبس و ۲ سال محرومیت فعالیت در احزاب، گروههای سیاسی و فضای مجازی محکوم شده بود که این حکم قطعی شده است.
پرونده دوم این فرد که حکم آن نیز قطعی شده است، مربوط به فعالیت تبلیغی علیه نظام در خصوص انتشار مطالب غیر مستند و غیر واقعی است. وی در این پرونده به یک سال حبس محکوم شده است.
یکی دیگر از پروندههای قضایی زیباکلام که حکم آن قطعی و لازمالاجرا است نیز مربوط به نشر مطالب خلاف واقع است که وی در این پرونده به ۶ ماه حبس محکوم شد بود که پس از فرجام خواهی در دیوان عالی کشور، این حکم مورد ابرام قرار گرفته است.
هر ۳ محکومیت صادق زیبا کلام قطعی و لازمالاجرا است که این احکام امروز اجرا شد و این فرد جهت اجرای احکام صادره وارد زندان شد.
https://ensafnews.com/519360
@ensafnews
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه، نوشت:
صادق زیباکلام دارای پروندههای قضایی متعددی است که موجب محکومیت این فرد شده است؛ از جمله ۳ پرونده مربوط که احکام آنها قطعی و لازمالاجرا شده است.
زیباکلام در سالهای اخیر اقدام به طرح مطالب خلاف واقع در رسانهها کرده و مطالب بدون ادعا و سند متعددی را در فضای مجازی کرده است که در پی آن چندین پروندههای قضایی برای وی تشکیل شده است که برخی از انها امروز با قطعیت به مرحله اجرا رسیده است.
زیباکلام با رای صادره از سوی دادگاه بابت ارتکاب فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱۸ ماه حبس و ۲ سال محرومیت فعالیت در احزاب، گروههای سیاسی و فضای مجازی محکوم شده بود که این حکم قطعی شده است.
پرونده دوم این فرد که حکم آن نیز قطعی شده است، مربوط به فعالیت تبلیغی علیه نظام در خصوص انتشار مطالب غیر مستند و غیر واقعی است. وی در این پرونده به یک سال حبس محکوم شده است.
یکی دیگر از پروندههای قضایی زیباکلام که حکم آن قطعی و لازمالاجرا است نیز مربوط به نشر مطالب خلاف واقع است که وی در این پرونده به ۶ ماه حبس محکوم شد بود که پس از فرجام خواهی در دیوان عالی کشور، این حکم مورد ابرام قرار گرفته است.
هر ۳ محکومیت صادق زیبا کلام قطعی و لازمالاجرا است که این احکام امروز اجرا شد و این فرد جهت اجرای احکام صادره وارد زندان شد.
https://ensafnews.com/519360
@ensafnews
انصاف نیوز
میزان: صادق زیباکلام وارد زندان شد
میزان، خبرگزاری قوه قضاییه، نوشت: صادق زیباکلام دارای پروندههای قضایی متعددی است که موجب محکومیت این فرد شده است؛ از جمله ۳ پرونده مربوط که احکام آنها قطعی و لازمالاجرا شده است. زیباکلام در سالهای اخیر اقدام به طرح مطالب خلاف واقع در رسانهها کرده و مطالب…
➖ واکنش وکیل تاجزاده به صدور حکم جلب او در زندان
وکیل سیدمصطفی تاجزاده دربارهی صدور حکم جلب برای موکل خود گفت: صدور دستور جلب راسا (بدون احضار) از سوی دادسرا یا مقام قضایی، آن هم درصورتیکه فرد در اختیار زندان است، صحیح نیست.
گفتوگوی انصاف نیوز با هوشنگ پوربابایی را در ادامه بخوانید.
انصاف نیوز: آیا خبر منتشر شده دربارهی احضار مجدد مصطفی تاجزاده و در صورت عدم حضور جلب او صحت دارد؟
پوربابایی: بله، احضاریه در زندان به موکل من ابلاغ شده است اما وکلا در جریان نیستند و از نوع و دلایل اتهام هیچ اطلاعی نداریم و من هم از همسرشان شنیدم. آقای تاجزاده قبلا اعلام کرده بود که در دادگاهی حاضر نخواهند شد. در دادگاههایی که قبلا با شکایت اشخاص حقیقی هم تشکیل شده بود شرکت نکرد.
باتوجه به اینکه موکل من داخل زندان و در دسترس مقام قضایی است، طبعا اختیار دارد که از حق دفاع برخوردار باشد. اینکه آیا او از چنین حقی میخواهد استفاده کند یا نه، با خود اوست. طبیعی است که اگر متهم نخواهد یا نتواند از چنین حقی استفاده کند، مقام قضایی برای او قرارِ تامین متناسب را برای آن اتهام وارده صادر میکنند. دفاع، حق یک نفر است و فرد میتواند از این حق استفاده کند یا نکند.
انصاف نیوز: آیا صدور دستور جلب برای کسی که در زندان است، منطقی است؟ چه دلایلی دارد؟
پوربابایی: البته مقام قضایی بدوا فرد را احضار میکند و حتما ذکر میشود که نتیجهی حاضر نشدن، جلب است اما صدور دستور جلب راسا (بدون احضار) از سوی دادسرا یا مقام قضایی، آن هم درصورتیکه فرد در اختیار زندان است، صحیح نیست.
دربارهی فلسفه احضار یا جلب، فرض کنید به کسی اتهامی وارد میشود، او دارای حقوق و تکالیفی است. حق شخص این است که از خودش دفاع کند یا دلایل اتهام را ببیند یا وکیل در اختیار بگیرد و حتی حق دارد از این حق صرفنظر کند. تکلیف شخص هم این است که اگر با اتهامی مواجه شد و دادگاه برای او قرار تامین صادر کرد، نسبت به آن قرار تمکین کند و قرار صادره را تامین و تودیع کند و در صورت تمکین نکردن، فرد به زندان هدایت خواهد شد.
آقای تاجزاده درحالحاضر در زندان است و اگر هر قراری صادر شود و او تودیع نکند، باید بازداشت شود که بازهم آقای تاجزاده در بازداشت است. پس دستور جلب در این شرایط معنایی ندارد.
آیا میتوان الزام کرد که حتما متهم در دادسرا حاضر شود؟ اینکه الزام کنند حتما کسی از حق دفاع خودش استفاده کند، باید بگویم که این حق در اختیار متهم است و میتواند استفاده کند یا نکند. مثل زمانی که متهم در اختیار دستگاه قضایی نیست اما تحقیقات و روند دادرسی ادامه پیدا میکنند و الزامی به حضور متهم نیست.
مسئلهی دستگاه قضایی این است که برای فرد قراری صادر کنند. در خصوص آقای تاجزاده این قرار همین حالا هم صادر شده و میتوانند آن را ابلاغ کنند. البته موکل من هم احتمالا تودیع نخواهد کرد و کماکان در بازداشت خواهد بود.
انصاف نیوز: چرا تاجزاده اصرار دارد در دادگاه حاضر نشود؟
پوربابایی: آقای تاجزاده از سال ۸۸ که با اتهامات مواجه بود، اعلام کرد که در دادگاه حاضر نخواهم شد. او در سال ۱۴۰۱ هم که برایش پروندهای تشکیل شد، در دادگاه حاضر شد اما از خودش دفاع نکرد و حتی زمانی که آرا علیه او صادر میشود، نسبت به تصمیم دادگاه هم اعتراض نمیکند. او در برخی مواردِ شکایت اشخاص هم در دادگاه حاضر نشده است.
انصاف نیوز: آیا ممکن است شرایط تاجزاده تغییری کند و برایش مرخصی یا آزادی در نظر گرفته شود؟
پوربابایی: شرایطی که قانونگذار برای آزادی یا نهادهای ارفاقی مثل آزادی مشروط و غیره در نظر میگیرد، منوط به تقاضای متهم است. موکل من تاکنون درخواستی در مورد نهادهای ارفاقی نداشته است. او حتی برای مرخصی هم تقاضایی نداشته، چون معتقد است که زندانی از امتیاز و حق مرخصی برخوردار است و این حق را مقام قضایی یا سازمان زندانها باید برای او در نظر بگیرند و تا زمانی که آنها در نظیر نگیرند، آقای تاجزاده درخواستی برای مرخصی ندارد. این حق درحالحاضر هم استفاده نشده است.
https://ensafnews.com/519368
@ensafnews
وکیل سیدمصطفی تاجزاده دربارهی صدور حکم جلب برای موکل خود گفت: صدور دستور جلب راسا (بدون احضار) از سوی دادسرا یا مقام قضایی، آن هم درصورتیکه فرد در اختیار زندان است، صحیح نیست.
گفتوگوی انصاف نیوز با هوشنگ پوربابایی را در ادامه بخوانید.
انصاف نیوز: آیا خبر منتشر شده دربارهی احضار مجدد مصطفی تاجزاده و در صورت عدم حضور جلب او صحت دارد؟
پوربابایی: بله، احضاریه در زندان به موکل من ابلاغ شده است اما وکلا در جریان نیستند و از نوع و دلایل اتهام هیچ اطلاعی نداریم و من هم از همسرشان شنیدم. آقای تاجزاده قبلا اعلام کرده بود که در دادگاهی حاضر نخواهند شد. در دادگاههایی که قبلا با شکایت اشخاص حقیقی هم تشکیل شده بود شرکت نکرد.
باتوجه به اینکه موکل من داخل زندان و در دسترس مقام قضایی است، طبعا اختیار دارد که از حق دفاع برخوردار باشد. اینکه آیا او از چنین حقی میخواهد استفاده کند یا نه، با خود اوست. طبیعی است که اگر متهم نخواهد یا نتواند از چنین حقی استفاده کند، مقام قضایی برای او قرارِ تامین متناسب را برای آن اتهام وارده صادر میکنند. دفاع، حق یک نفر است و فرد میتواند از این حق استفاده کند یا نکند.
انصاف نیوز: آیا صدور دستور جلب برای کسی که در زندان است، منطقی است؟ چه دلایلی دارد؟
پوربابایی: البته مقام قضایی بدوا فرد را احضار میکند و حتما ذکر میشود که نتیجهی حاضر نشدن، جلب است اما صدور دستور جلب راسا (بدون احضار) از سوی دادسرا یا مقام قضایی، آن هم درصورتیکه فرد در اختیار زندان است، صحیح نیست.
دربارهی فلسفه احضار یا جلب، فرض کنید به کسی اتهامی وارد میشود، او دارای حقوق و تکالیفی است. حق شخص این است که از خودش دفاع کند یا دلایل اتهام را ببیند یا وکیل در اختیار بگیرد و حتی حق دارد از این حق صرفنظر کند. تکلیف شخص هم این است که اگر با اتهامی مواجه شد و دادگاه برای او قرار تامین صادر کرد، نسبت به آن قرار تمکین کند و قرار صادره را تامین و تودیع کند و در صورت تمکین نکردن، فرد به زندان هدایت خواهد شد.
آقای تاجزاده درحالحاضر در زندان است و اگر هر قراری صادر شود و او تودیع نکند، باید بازداشت شود که بازهم آقای تاجزاده در بازداشت است. پس دستور جلب در این شرایط معنایی ندارد.
آیا میتوان الزام کرد که حتما متهم در دادسرا حاضر شود؟ اینکه الزام کنند حتما کسی از حق دفاع خودش استفاده کند، باید بگویم که این حق در اختیار متهم است و میتواند استفاده کند یا نکند. مثل زمانی که متهم در اختیار دستگاه قضایی نیست اما تحقیقات و روند دادرسی ادامه پیدا میکنند و الزامی به حضور متهم نیست.
مسئلهی دستگاه قضایی این است که برای فرد قراری صادر کنند. در خصوص آقای تاجزاده این قرار همین حالا هم صادر شده و میتوانند آن را ابلاغ کنند. البته موکل من هم احتمالا تودیع نخواهد کرد و کماکان در بازداشت خواهد بود.
انصاف نیوز: چرا تاجزاده اصرار دارد در دادگاه حاضر نشود؟
پوربابایی: آقای تاجزاده از سال ۸۸ که با اتهامات مواجه بود، اعلام کرد که در دادگاه حاضر نخواهم شد. او در سال ۱۴۰۱ هم که برایش پروندهای تشکیل شد، در دادگاه حاضر شد اما از خودش دفاع نکرد و حتی زمانی که آرا علیه او صادر میشود، نسبت به تصمیم دادگاه هم اعتراض نمیکند. او در برخی مواردِ شکایت اشخاص هم در دادگاه حاضر نشده است.
انصاف نیوز: آیا ممکن است شرایط تاجزاده تغییری کند و برایش مرخصی یا آزادی در نظر گرفته شود؟
پوربابایی: شرایطی که قانونگذار برای آزادی یا نهادهای ارفاقی مثل آزادی مشروط و غیره در نظر میگیرد، منوط به تقاضای متهم است. موکل من تاکنون درخواستی در مورد نهادهای ارفاقی نداشته است. او حتی برای مرخصی هم تقاضایی نداشته، چون معتقد است که زندانی از امتیاز و حق مرخصی برخوردار است و این حق را مقام قضایی یا سازمان زندانها باید برای او در نظر بگیرند و تا زمانی که آنها در نظیر نگیرند، آقای تاجزاده درخواستی برای مرخصی ندارد. این حق درحالحاضر هم استفاده نشده است.
https://ensafnews.com/519368
@ensafnews
انصاف نیوز
واکنش وکیل تاجزاده به صدور حکم جلب او در زندان
وکیل سیدمصطفی تاجزاده دربارهی خبر صدور حکم جلب برای موکل خود گفت: صدور دستور جلب راسا (بدون احضار) از سوی دادسرا یا مقام قضایی، آن هم درصورتیکه فرد در اختیار زندان است، صحیح نیست. صدور حکم جلب برای مصطفی تاجزاده، درحالی صادر شده است که او در زندان به سر…
➖آیا گشت ارشاد جدید جواب داده است؟ | گزارش میدانی انصاف نیوز
چهار هفتهست ونهای «طرح نور» که نام جدید «گشت ارشاد» است در خیابانهای شهرها ساکن شدهاند. اما آیا این تعداد ون و نیروی پلیس، این مدت زمان شیفت و میادین اصلی شهر، برای «کنترل تمام شهر» و «برچیدن شلحجابی و بیحجابی» یا «افزایش حجاب کامل زنان» در ماموریت خود به نتیجهای رسیده است؟
گزارش پیش رو دیدههای خبرنگار انصاف نیوز در روز جمعه، ۲۱ اردیبهشت، از خیابان فردوس شرق تا فلکهی دوم صادقیه در تهران است.
خلاصهی نتیجهی گزارش: تنها در مکانها و زمانهای حضور گشت ارشاد وضعیت را تا حدی بهصورت موقت کنترل کردهاند؛ افراد در مقابل ماموران رعایت میکنند و پس از آن به حالت قبلی درمیآیند. گشتهای ارشاد تنها ساعتهایی از شبانه روز در کمتر از ۵ درصد از مناطق حضور دارند. آیا سیاست گذاران برای پیشبرد کامل این طرح قادرند که برای تمام مکانها و در تمام زمانها نیروهای لازم را تامین کنند؟
متن کامل و تصاویر این گزارش میدانی را میتوانید در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/518887
@ensafnews
چهار هفتهست ونهای «طرح نور» که نام جدید «گشت ارشاد» است در خیابانهای شهرها ساکن شدهاند. اما آیا این تعداد ون و نیروی پلیس، این مدت زمان شیفت و میادین اصلی شهر، برای «کنترل تمام شهر» و «برچیدن شلحجابی و بیحجابی» یا «افزایش حجاب کامل زنان» در ماموریت خود به نتیجهای رسیده است؟
گزارش پیش رو دیدههای خبرنگار انصاف نیوز در روز جمعه، ۲۱ اردیبهشت، از خیابان فردوس شرق تا فلکهی دوم صادقیه در تهران است.
خلاصهی نتیجهی گزارش: تنها در مکانها و زمانهای حضور گشت ارشاد وضعیت را تا حدی بهصورت موقت کنترل کردهاند؛ افراد در مقابل ماموران رعایت میکنند و پس از آن به حالت قبلی درمیآیند. گشتهای ارشاد تنها ساعتهایی از شبانه روز در کمتر از ۵ درصد از مناطق حضور دارند. آیا سیاست گذاران برای پیشبرد کامل این طرح قادرند که برای تمام مکانها و در تمام زمانها نیروهای لازم را تامین کنند؟
متن کامل و تصاویر این گزارش میدانی را میتوانید در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/518887
@ensafnews
انصاف نیوز
آیا گشت ارشاد جدید جواب داده است؟ | گزارش میدانی انصاف نیوز
چهار هفتهست ونهای «طرح نور» که نام جدید «گشت ارشاد» است در خیابانهای شهرها ساکن شدهاند. اما آیا این تعداد ون و نیروی پلیس، این مدت زمان شیفت و میادین اصلی شهر، برای «کنترل تمام شهر» و «برچیدن شلحجابی و بیحجابی» یا «افزایش حجاب کامل زنان» در ماموریت…
انصاف نیوز pinned «➖آیا گشت ارشاد جدید جواب داده است؟ | گزارش میدانی انصاف نیوز چهار هفتهست ونهای «طرح نور» که نام جدید «گشت ارشاد» است در خیابانهای شهرها ساکن شدهاند. اما آیا این تعداد ون و نیروی پلیس، این مدت زمان شیفت و میادین اصلی شهر، برای «کنترل تمام شهر» و «برچیدن…»
➖ بیراهه سیاستگذاری حجاب | بشیر معتمدی
بشیر معتمدی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
در روزهای گذشته نیروی انتظامی طرحی را با عنوان طرح نور که به نوعی جایگزین طرح گشت ارشاد است، آغاز نموده است. در این طرح، مأموران نیروی انتظامی به زنانی که پوشش سر ندارند، تذکر رعایت حجاب می دهند و در صورت عدم تمکین، با این افراد برخورد صورت می گیرد. این طرح اِعمال نوعی سیاست فرهنگی در رابطه با حجاب است که توسط مجموعه حاکمیت برای جامعه تجویز شده است. اگر نخواهیم در مفروضات پیشینی این طرح همچون مجوز شرعی اِعمال اجبار در رابطه با حجاب اشکال و ایراد وارد نماییم، سؤال این است که آیا خود این سیاست که در قالب این طرح نمود یافته است، می تواند به موفقیت برسد؟ از مجموعه شواهد اینطور به نظر می رسد که این طرح در همین هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه می شود. بعضی از دلایل را در ذیل مطرح کنم تا شاید چشم اندازی از اجرای آن نمایان شود:
۱- درباره هر سیاستگذاری فرهنگی حتما باید به پیشینه آن توجه شود تا راه های رفته و تجربه شده مورد ارزیابی قرار گیرد و آنگاه با توجه به تجارب پیشین، سیاستگذاری جدیدی تدوین گردد. دلیل اول برای اینکه این سیاست را می توان شکست خورده دانست، تجربه تاریخی است. این روش تاکنون که از انقلاب اسلامی بیش از ۴۰ سال گذشته، بارها و بارها تجربه شده و همه ارزیابی ها نشان از آن دارد که در هر اجرای آن نسبت به دفعات پیش، وضعیت حجاب پسرفت داشته و هر حاضر و ناظری بر پسرفت در این مقوله در طی همه این سالهای پس از انقلاب صحه می گذارد و الا چرا نیاز است که هر بار که طرح های اینچنینی اجرا می شود، دوباره در مقطعی دیگر به اجرای این طرح روی می آورند؟ این نشان می دهد که اگر هم اثری داشته، موقتی و زودگذر است که بلافاصله با رفتن نیروی انتظامی، وضعیت نه تنها به حالت قبل، بلکه به وضعیت بدتر از قبل برمی گردد و حتی به دلیل لجبازی در اثر برخوردهای صورت گرفته، گوش شنوایی برای هرگونه منطقی وجود نخواهد داشت. بنابراین وقتی تجربه تاریخی، شکست این طرح را نشان می دهد، چه اصراری بر اجرای آن وجود دارد؟ آیا در حدیث نیامده که مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؟ پس چگونه است که درِ سیاستگذاری فرهنگی در کشور همچنان بر همان پاشنه می چرخد؟
۲- یکی از مواردی که در مورد سیاستگذاری فرهنگی باید لحاظ گردد، بستر اجرای سیاست است. طرفداران این طرح مهمترین دلیلی که برای اجرای طرح دارند الزام شرعی و قانونی برای رعایت حجاب است. در مورد الزام شرعی، شاید بتوان گفت تقریباً هیچکدام از فقها بر سر آن اختلافی ندارند. اما در مورد الزام قانونی آن می توان این سؤال را مطرح کرد که اساساً قانون چگونه شکل می گیرد؟ قانون بر اساس خواست اکثریت شکل می گیرد. یعنی اکثریت خواسته ای دارد که آن خواسته در قالب قانونی به منصه ظهور می رسد. اکنون سؤال این است که قانون حجاب در جامعه اکنونِ ایران با چه میزان اقبال و خواست عمومی مواجه است؟ به بیان دیگر آیا بستر مناسب برای اجرای این سیاست و قانون وجود دارد؟ چنانچه سیاستگذاران عرصه حجاب به آخرین وضعیت نگرشها و ارزشهای ایرانیان که اخیراً و توسط همین دولت انجام شد، توجه نمایند، آنگاه متوجه خواهند شد که این سیاستگذاری فرهنگی در بستری از عدم مقبولیت در جامعه مواجه است.
بر طبق این نظرسنجی ۴۱ درصد پاسخگویان با گزاره «همه خانمها باید حجاب داشته باشند» موافقند و ۴۵ درصد مخالف این موضوع هستند (بقیه نه موافق و نه مخالفند). بنابراین با جامعه کاملاً دوقطبی مواجه هستیم که با اختلاف کمی مخالفان حجاب حتی بیشتر هم هستند. آمار دیگر قابل توجه این است که ۳۸ درصد جامعه در برابر این پرسش که «مواجهه آنها با بی حجابی خانمها چگونه است؟» آن را بدون اشکال دانسته اند و ۴۶ درصد هم با آنکه مخالف بوده اند اما کاری با آن نخواهند داشت. یعنی در مجموع ۸۴ درصد جامعه با این وضعیت کنار آمده اند که می تواند دلایل مختلفی همچون مدارا با جامعه بی حجابان یا اولویت دادن به مسائل دیگر همچون اقتصادی و یا عدم اعتقاد به اساس آن را مد نظر قرار داد. تنها ۱۶ درصد در پی تذکر یا ارجاع چنین مساله ای به نهادهای مسئول بوده اند. آیا در چنین شرایطی و با این آمار واضح می توان بر اجرای طرحی دست گذاشت که جامعه با آن همراهی ندارد؟ آیا در چنین شرایطی می توان سیاست اصلی را استفاده از نیروی انتظامی که با اجبار با این مسأله مواجه می شود، قرار داد؟ حداقل کاری که باید صورت گیرد این است که ...
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/519343
@ensafnews
بشیر معتمدی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
در روزهای گذشته نیروی انتظامی طرحی را با عنوان طرح نور که به نوعی جایگزین طرح گشت ارشاد است، آغاز نموده است. در این طرح، مأموران نیروی انتظامی به زنانی که پوشش سر ندارند، تذکر رعایت حجاب می دهند و در صورت عدم تمکین، با این افراد برخورد صورت می گیرد. این طرح اِعمال نوعی سیاست فرهنگی در رابطه با حجاب است که توسط مجموعه حاکمیت برای جامعه تجویز شده است. اگر نخواهیم در مفروضات پیشینی این طرح همچون مجوز شرعی اِعمال اجبار در رابطه با حجاب اشکال و ایراد وارد نماییم، سؤال این است که آیا خود این سیاست که در قالب این طرح نمود یافته است، می تواند به موفقیت برسد؟ از مجموعه شواهد اینطور به نظر می رسد که این طرح در همین هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه می شود. بعضی از دلایل را در ذیل مطرح کنم تا شاید چشم اندازی از اجرای آن نمایان شود:
۱- درباره هر سیاستگذاری فرهنگی حتما باید به پیشینه آن توجه شود تا راه های رفته و تجربه شده مورد ارزیابی قرار گیرد و آنگاه با توجه به تجارب پیشین، سیاستگذاری جدیدی تدوین گردد. دلیل اول برای اینکه این سیاست را می توان شکست خورده دانست، تجربه تاریخی است. این روش تاکنون که از انقلاب اسلامی بیش از ۴۰ سال گذشته، بارها و بارها تجربه شده و همه ارزیابی ها نشان از آن دارد که در هر اجرای آن نسبت به دفعات پیش، وضعیت حجاب پسرفت داشته و هر حاضر و ناظری بر پسرفت در این مقوله در طی همه این سالهای پس از انقلاب صحه می گذارد و الا چرا نیاز است که هر بار که طرح های اینچنینی اجرا می شود، دوباره در مقطعی دیگر به اجرای این طرح روی می آورند؟ این نشان می دهد که اگر هم اثری داشته، موقتی و زودگذر است که بلافاصله با رفتن نیروی انتظامی، وضعیت نه تنها به حالت قبل، بلکه به وضعیت بدتر از قبل برمی گردد و حتی به دلیل لجبازی در اثر برخوردهای صورت گرفته، گوش شنوایی برای هرگونه منطقی وجود نخواهد داشت. بنابراین وقتی تجربه تاریخی، شکست این طرح را نشان می دهد، چه اصراری بر اجرای آن وجود دارد؟ آیا در حدیث نیامده که مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؟ پس چگونه است که درِ سیاستگذاری فرهنگی در کشور همچنان بر همان پاشنه می چرخد؟
۲- یکی از مواردی که در مورد سیاستگذاری فرهنگی باید لحاظ گردد، بستر اجرای سیاست است. طرفداران این طرح مهمترین دلیلی که برای اجرای طرح دارند الزام شرعی و قانونی برای رعایت حجاب است. در مورد الزام شرعی، شاید بتوان گفت تقریباً هیچکدام از فقها بر سر آن اختلافی ندارند. اما در مورد الزام قانونی آن می توان این سؤال را مطرح کرد که اساساً قانون چگونه شکل می گیرد؟ قانون بر اساس خواست اکثریت شکل می گیرد. یعنی اکثریت خواسته ای دارد که آن خواسته در قالب قانونی به منصه ظهور می رسد. اکنون سؤال این است که قانون حجاب در جامعه اکنونِ ایران با چه میزان اقبال و خواست عمومی مواجه است؟ به بیان دیگر آیا بستر مناسب برای اجرای این سیاست و قانون وجود دارد؟ چنانچه سیاستگذاران عرصه حجاب به آخرین وضعیت نگرشها و ارزشهای ایرانیان که اخیراً و توسط همین دولت انجام شد، توجه نمایند، آنگاه متوجه خواهند شد که این سیاستگذاری فرهنگی در بستری از عدم مقبولیت در جامعه مواجه است.
بر طبق این نظرسنجی ۴۱ درصد پاسخگویان با گزاره «همه خانمها باید حجاب داشته باشند» موافقند و ۴۵ درصد مخالف این موضوع هستند (بقیه نه موافق و نه مخالفند). بنابراین با جامعه کاملاً دوقطبی مواجه هستیم که با اختلاف کمی مخالفان حجاب حتی بیشتر هم هستند. آمار دیگر قابل توجه این است که ۳۸ درصد جامعه در برابر این پرسش که «مواجهه آنها با بی حجابی خانمها چگونه است؟» آن را بدون اشکال دانسته اند و ۴۶ درصد هم با آنکه مخالف بوده اند اما کاری با آن نخواهند داشت. یعنی در مجموع ۸۴ درصد جامعه با این وضعیت کنار آمده اند که می تواند دلایل مختلفی همچون مدارا با جامعه بی حجابان یا اولویت دادن به مسائل دیگر همچون اقتصادی و یا عدم اعتقاد به اساس آن را مد نظر قرار داد. تنها ۱۶ درصد در پی تذکر یا ارجاع چنین مساله ای به نهادهای مسئول بوده اند. آیا در چنین شرایطی و با این آمار واضح می توان بر اجرای طرحی دست گذاشت که جامعه با آن همراهی ندارد؟ آیا در چنین شرایطی می توان سیاست اصلی را استفاده از نیروی انتظامی که با اجبار با این مسأله مواجه می شود، قرار داد؟ حداقل کاری که باید صورت گیرد این است که ...
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/519343
@ensafnews
انصاف نیوز
بیراهه سیاستگذاری حجاب | بشیر معتمدی
بشیر معتمدی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: در روزهای گذشته نیروی انتظامی طرحی را با عنوان طرح نور که به ن
➖ سه روایت از قتل شهردار منطقه 5 شیراز
خبر منتشرشده دربارهی قتل شهردار منطقه 5 شیراز با سه روایت مختلف در رسانهها منتشر شده است. ایرنا، خبرگزاری دولت، از احتمال خودکشی نوشته است.
خبرگزاری مهر: ساعتی پیش در صحن شورای شهر شیراز اعلام شد که یکی از مدیران شهری شیراز به دست افراد ناشناس به قتل رسیده است. پس از اعلام خبر صحن شورای شهر شیراز بلافاصله تعطیل شد.
خبرگزاری ایرنا: لحظاتی پیش منبع مطلع از پیدا شدن جنازه شهردار منطقه پنج شیراز در منزلش خبر داد و گفت: بررسیها درباره دلیل این ماجرا در حال انجام است و احتمال خودکشی یا قتل وجود دارد.
صداوسیما در خبر کوتاهی نوشته است: شهردار منطقه ۵ شیراز ساعتی پیش توسط افراد ناشناس به قتل رسید. هنوز اطلاعات دقیقی از چگونگی قتل این مدیر شهری در دست نیست.
خبرگزاری ایسنا: به دنبال انتشار خبری مبنی بر درگذشت رضا مسعودی، شهردار منطقه ۵ شیراز در فضای مجازی، مرکز اطلاعرسانی پلیس فارس گفت فرمانده انتظامی فارس دستور پیگیری ویژه این پرونده را اعلام کرده و موضوع در دست بررسی است و نتیجه اعلام میشود.
پلیس استان فارس: تیمهای پلیس آگاهی و پزشکی قانونی هم اکنون در محل حادثه حاضر هستند و به محض اعلام جزئیات دقیق، اطلاعرسانی خواهد شد.
ایسنا به نقل از معاون دادستان شیراز نوشت: شهردار منطقه ۵ شیراز بهقتل رسیده است. معاینات ابتدایی جسد و صحنه جرم دلالت بر آن دارد که وقوع حادثه یا جنایت، حوالی ساعات میانی امروز رخ داده است.
آخرین خبرها از این حادثه را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/519508/
@ensafnews
خبر منتشرشده دربارهی قتل شهردار منطقه 5 شیراز با سه روایت مختلف در رسانهها منتشر شده است. ایرنا، خبرگزاری دولت، از احتمال خودکشی نوشته است.
خبرگزاری مهر: ساعتی پیش در صحن شورای شهر شیراز اعلام شد که یکی از مدیران شهری شیراز به دست افراد ناشناس به قتل رسیده است. پس از اعلام خبر صحن شورای شهر شیراز بلافاصله تعطیل شد.
خبرگزاری ایرنا: لحظاتی پیش منبع مطلع از پیدا شدن جنازه شهردار منطقه پنج شیراز در منزلش خبر داد و گفت: بررسیها درباره دلیل این ماجرا در حال انجام است و احتمال خودکشی یا قتل وجود دارد.
صداوسیما در خبر کوتاهی نوشته است: شهردار منطقه ۵ شیراز ساعتی پیش توسط افراد ناشناس به قتل رسید. هنوز اطلاعات دقیقی از چگونگی قتل این مدیر شهری در دست نیست.
خبرگزاری ایسنا: به دنبال انتشار خبری مبنی بر درگذشت رضا مسعودی، شهردار منطقه ۵ شیراز در فضای مجازی، مرکز اطلاعرسانی پلیس فارس گفت فرمانده انتظامی فارس دستور پیگیری ویژه این پرونده را اعلام کرده و موضوع در دست بررسی است و نتیجه اعلام میشود.
پلیس استان فارس: تیمهای پلیس آگاهی و پزشکی قانونی هم اکنون در محل حادثه حاضر هستند و به محض اعلام جزئیات دقیق، اطلاعرسانی خواهد شد.
ایسنا به نقل از معاون دادستان شیراز نوشت: شهردار منطقه ۵ شیراز بهقتل رسیده است. معاینات ابتدایی جسد و صحنه جرم دلالت بر آن دارد که وقوع حادثه یا جنایت، حوالی ساعات میانی امروز رخ داده است.
آخرین خبرها از این حادثه را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/519508/
@ensafnews
انصاف نیوز
آخرین خبرها از قتل شهردار منطقه پنج شیراز | ایرنا: احتمال خودکشی وجود دارد
آخرین خبرها از قتل شهردار منطقهی پنج شیراز را در این بستهی خبری بخوانید: خبرگزاری مهر نوشت: ساعتی پیش در صحن شورای شهر شیراز اعلام شد که یکی از مدیران شهری شیراز به دست افراد ناشناس به قتل رسیده است. پس از اعلام خبر صحن شورای شهر شیراز بلافاصله تعطیل شد.…
➖ گلایهها از وضعیت سرعت اینترنت در شبکههای اجتماعی در روزهای اخیر افزایش پیدا کرده است
@ensafnews
@ensafnews
کدام نام را برای فراکسیون میانهروها در مجلس ترجیح میدهید؟
Anonymous Poll
39%
فراکسیون میانهروها
8%
فراکسیون مستقلین ولایی
23%
فراکسیون اقلیت
30%
فراکسیون زندگی
انصاف نیوز
➖ «من عموی تتلو هستم» عموی تتلو ، محمدعلی مقصودلو، کسیست که تلاش کرده بعد از مرگ پدرِ تتلو در زندگی او نقش پدرانه داشته باشد. محمدعلی مقصودلو در گفتوگویی در دفتر انصاف نیوز میگوید از عموی تتلو بودن خوشحال است اما توامان نگران او نیز هست. او تتلو را در…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
➖عموی تتلو: تتلو باید معاینه شود
فیلم کامل این مصاحبه را در کانال یوتیوب انصاف نیوز ببینید 👇🏻
https://youtu.be/ct9Hc1w283w?si=Xw-ufNVbhkG-vrDc
@ensafnews
فیلم کامل این مصاحبه را در کانال یوتیوب انصاف نیوز ببینید 👇🏻
https://youtu.be/ct9Hc1w283w?si=Xw-ufNVbhkG-vrDc
@ensafnews
➖میزگرد «راست و دروغِ خرید امسال به قیمت پارسال» را فردا ساعت ۱۶:۳۰ در کانال یوتیوب انصافنیوز ببینید
https://youtube.com/@ensafnews1?si=p9Dq8AdZXK5DyZlF
@ensafnewz
https://youtube.com/@ensafnews1?si=p9Dq8AdZXK5DyZlF
@ensafnewz
➖ نامه دکتر روحانی خطاب به ملت ایران در رابطه با ردّصلاحیت توسط شورای نگهبان:
این دفاعیه شخصی من نیست، دفاع از جمهوریت است/ نامه شورای نگهبان کیفرخواستی علیه نهاد ریاستجمهوری بود/ رؤسایجمهور آینده با این کیفرخواست دیگر آزادی سیاسی ندارند/ در برابر این ظلم سکوت نخواهم کرد/ شورای نگهبان انتخابات را دومرحلهای کرده است
🔻حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی در نامهای خطاب به ملت ایران، گزارشی از دلایل طرح شده توسط شورای نگهبان برای ردصلاحیت او در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری ارائه داد و اعلام کرد: «این دفاعیهٔ شخصی من نیست، بلکه دفاع از جمهوریت (و اسلامیت) نظام است؛ دفاعیهای برای نهاد ریاستجمهوری که به عنوان وکیل مستقیم همه ملت ایران نباید بیش از این تضعیف شود.»
دکتر روحانی در نامه خود نوشته: «آنچه در نامهٔ دبیر شورای نگهبان به عنوان ادلهٔ عدم احراز صلاحیت بنده در انتخابات خبرگان آمده است، نه تنها جرم و حتی تخلفی نیست بلکه در برخی از موارد مایهٔ افتخار من است.»
https://ensafnews.com/519855
@ensafnews
این دفاعیه شخصی من نیست، دفاع از جمهوریت است/ نامه شورای نگهبان کیفرخواستی علیه نهاد ریاستجمهوری بود/ رؤسایجمهور آینده با این کیفرخواست دیگر آزادی سیاسی ندارند/ در برابر این ظلم سکوت نخواهم کرد/ شورای نگهبان انتخابات را دومرحلهای کرده است
🔻حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حسن روحانی در نامهای خطاب به ملت ایران، گزارشی از دلایل طرح شده توسط شورای نگهبان برای ردصلاحیت او در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری ارائه داد و اعلام کرد: «این دفاعیهٔ شخصی من نیست، بلکه دفاع از جمهوریت (و اسلامیت) نظام است؛ دفاعیهای برای نهاد ریاستجمهوری که به عنوان وکیل مستقیم همه ملت ایران نباید بیش از این تضعیف شود.»
دکتر روحانی در نامه خود نوشته: «آنچه در نامهٔ دبیر شورای نگهبان به عنوان ادلهٔ عدم احراز صلاحیت بنده در انتخابات خبرگان آمده است، نه تنها جرم و حتی تخلفی نیست بلکه در برخی از موارد مایهٔ افتخار من است.»
https://ensafnews.com/519855
@ensafnews
➖ ۲۰ سوال روحانی از اعضای شورای نگهبان
انصاف نیوز: در نامهی اخیر حسن روحانی که در آن ماجرای رد صلاحیت خود را در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرح داده است، ۲۰ سوال از اعضای شورای نگهبان مطرح شده که در پی میآید:
▫️ شورای نگهبان با استناد به کدام اصل قانون اساسی، با تفسیر نادرست از نظارت بر انتخابات، حق اساسی مشارکت مردم در تعیین نمایندگان واقعی خود را سلب کرده و انتخابات در جمهوری اسلامی ایران را از انتخاب مستقیم مردم، به انتخاب دو مرحلهای و کنترل شده با سلیقه خاص و غیرمطلوب مردم تبدیل کرده است؟
▫️ شورای نگهبان در اجرای خواسته صریح رهبری که مواردی از جفا در تأیید صلاحیتها را در انتخاباتهای گذشته تذکر دادند، چه کرده است؟
▫️ شورای نگهبان برای تأمین مشارکت حداکثری مردم در انتخابات که رهبری آن را وظیفه همه نهادها دانستند چه اقدامی انجام داده است؟
▫️ شورای نگهبان با تشکیلات گسترده در سراسر کشور به چه حجت شرعی یا مستند قانونی، بدون آن که دفاع نامزدها را بشنود و تحقیق منطبق با رویههای متعارف حقوقی را انجام دهد، حکم به ردّصلاحیت گسترده افراد داده است؟
▫️ شورای نگهبان سهم خود را در آسیب جدی که با کاهش مشارکت مردم در انتخابات به اصل نظام وارد میآید چه مقدار میداند؟
▫️ آیا ردصلاحیت رؤسایجمهور سابق و پارهای از دیگر رؤسای قوا (که به رأی ملت مفتخرند) زیر سؤال بردن جمهوریت نظام نیست؟
▫️ آیا فقهای شورای نگهبان که قرار بود پاسدار شرع و قانون اساسی باشند میتوانند به منتخب ملت ـ که فرزند نهاد روحانیت هم بوده است ـ چنین اتهاماتی بزنند؟
▫️ این فقیهان در کدام انتخابات و با رأی کدام ملت این حق را یافتهاند که برگزیدگان مردم را از حق انتخاب خود محروم کنند؟
▫️ با کدام حق قانونی و شرعی که یا باید از سوی ملت تفویض شود یا نهاد مرجعیت آن را تأیید کند، شورای نگهبان انتخاب ملت را دومرحلهای ساخته است؟
▫️ آیا قاعدهی «تعارض منافع» شامل فقهای شورای نگهبان نمیشود که هم نامزد مجلس خبرگان رهبری هستند و هم صلاحیت رقبای خود را بررسی میکنند؟
▫️ زمانی در این شورا فقیهان و مجتهدان بزرگ و پرهیزکاری چون آیتالله صافیگلپایگانی و آیتالله محمد مؤمن حضور داشتند که حتی در صورت ایراد حقوقی به این شیوهی بررسی صلاحیتها در خبرگان، میشد به تقوا و بیطرفی آنان اعتماد کرد اما امروز که براساس قانون مجلس خبرگان فقهای شورای نگهبان بر خبرگان سلطه یافتهاند و انتظار تقوای سیاسی بالاتری مورد انتظار است، مردم نسبت به بیطرفی آنان قضاوت مثبتی دارند؟
▫️ آیا فقهای شورای نگهبان با کمترین تجربهی سیاسی و امنیتی و دیپلماتیک برای ردصلاحیت نامزدها به علت آنچه دانش و بینش سیاسی میخوانند صلاحیت تخصصی دارند؟
▫️ شما که نامزدها را به عدم شناخت مردم متهم میکنید چند بار و در کدام انتخابات رقابتی خود را در معرض رأی ملت قرار دادهاید؟
▫️ در این فاصلهی هشتساله جز مسئولیت ریاستجمهوری و اقدام برای نجات کشور از جنگ و بحران، چه اتفاقی رخ داده است که شورای نگهبان دیگر نمیتواند صلاحیت مرا احراز کند؟
▫️ آیا تأیید صلاحیت رئیسجمهور «مستقر» و ردصلاحیت رئیسجمهور «سابق» اعمال قانون و شرع است؟
▫️ آیا این دوگانگی ثابت نمیکند احرازصلاحیتها در ادوار مختلف نه بر اساس انطباق بر قانون و شرع که بر مبنای تحلیلها و نقشههای سیاسی است؟
▫️ اگر نقد یک قوه در جمهوری اسلامی، صلاحیت و وثاقت انتقادکننده را سلب میکند چگونه است که اهانت به سراپای قوه مجریه و شخص رئیسجمهور از سوی برخی اعضای شورای نگهبان در مواضع و سخنرانیهای رسمی موجب سلب صلاحیت از آنان نشده است؟
▫️ مگر قانون اساسی جمهوری اسلامی، حق آزادی بیان و نقد مسئولان را به رسمیت نشناخته است؟
▫️ مگر شورای نگهبان، نگهبان این قانون اساسی نیست؟
▫️ اکثریت قاطع مردم، بینش سیاسی لازم را در رئیسجمهور منتخب خود تأیید کردند، با کدام استناد قانون اساسی، چند نفر معدود با سوابق و اطلاعات بسیار محدود و گرایشهایی که مورد حمایت اکثریت ملت ایران نیست، صلاحیت قضاوت در مورد بینش سیاسی او را پیدا کردهاند؟
متن کامل نامهی مهم حسن روحانی خطاب به مردم ایران را میتوانید در این [لینک] بخوانید.
@ensafnews
انصاف نیوز: در نامهی اخیر حسن روحانی که در آن ماجرای رد صلاحیت خود را در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرح داده است، ۲۰ سوال از اعضای شورای نگهبان مطرح شده که در پی میآید:
▫️ شورای نگهبان با استناد به کدام اصل قانون اساسی، با تفسیر نادرست از نظارت بر انتخابات، حق اساسی مشارکت مردم در تعیین نمایندگان واقعی خود را سلب کرده و انتخابات در جمهوری اسلامی ایران را از انتخاب مستقیم مردم، به انتخاب دو مرحلهای و کنترل شده با سلیقه خاص و غیرمطلوب مردم تبدیل کرده است؟
▫️ شورای نگهبان در اجرای خواسته صریح رهبری که مواردی از جفا در تأیید صلاحیتها را در انتخاباتهای گذشته تذکر دادند، چه کرده است؟
▫️ شورای نگهبان برای تأمین مشارکت حداکثری مردم در انتخابات که رهبری آن را وظیفه همه نهادها دانستند چه اقدامی انجام داده است؟
▫️ شورای نگهبان با تشکیلات گسترده در سراسر کشور به چه حجت شرعی یا مستند قانونی، بدون آن که دفاع نامزدها را بشنود و تحقیق منطبق با رویههای متعارف حقوقی را انجام دهد، حکم به ردّصلاحیت گسترده افراد داده است؟
▫️ شورای نگهبان سهم خود را در آسیب جدی که با کاهش مشارکت مردم در انتخابات به اصل نظام وارد میآید چه مقدار میداند؟
▫️ آیا ردصلاحیت رؤسایجمهور سابق و پارهای از دیگر رؤسای قوا (که به رأی ملت مفتخرند) زیر سؤال بردن جمهوریت نظام نیست؟
▫️ آیا فقهای شورای نگهبان که قرار بود پاسدار شرع و قانون اساسی باشند میتوانند به منتخب ملت ـ که فرزند نهاد روحانیت هم بوده است ـ چنین اتهاماتی بزنند؟
▫️ این فقیهان در کدام انتخابات و با رأی کدام ملت این حق را یافتهاند که برگزیدگان مردم را از حق انتخاب خود محروم کنند؟
▫️ با کدام حق قانونی و شرعی که یا باید از سوی ملت تفویض شود یا نهاد مرجعیت آن را تأیید کند، شورای نگهبان انتخاب ملت را دومرحلهای ساخته است؟
▫️ آیا قاعدهی «تعارض منافع» شامل فقهای شورای نگهبان نمیشود که هم نامزد مجلس خبرگان رهبری هستند و هم صلاحیت رقبای خود را بررسی میکنند؟
▫️ زمانی در این شورا فقیهان و مجتهدان بزرگ و پرهیزکاری چون آیتالله صافیگلپایگانی و آیتالله محمد مؤمن حضور داشتند که حتی در صورت ایراد حقوقی به این شیوهی بررسی صلاحیتها در خبرگان، میشد به تقوا و بیطرفی آنان اعتماد کرد اما امروز که براساس قانون مجلس خبرگان فقهای شورای نگهبان بر خبرگان سلطه یافتهاند و انتظار تقوای سیاسی بالاتری مورد انتظار است، مردم نسبت به بیطرفی آنان قضاوت مثبتی دارند؟
▫️ آیا فقهای شورای نگهبان با کمترین تجربهی سیاسی و امنیتی و دیپلماتیک برای ردصلاحیت نامزدها به علت آنچه دانش و بینش سیاسی میخوانند صلاحیت تخصصی دارند؟
▫️ شما که نامزدها را به عدم شناخت مردم متهم میکنید چند بار و در کدام انتخابات رقابتی خود را در معرض رأی ملت قرار دادهاید؟
▫️ در این فاصلهی هشتساله جز مسئولیت ریاستجمهوری و اقدام برای نجات کشور از جنگ و بحران، چه اتفاقی رخ داده است که شورای نگهبان دیگر نمیتواند صلاحیت مرا احراز کند؟
▫️ آیا تأیید صلاحیت رئیسجمهور «مستقر» و ردصلاحیت رئیسجمهور «سابق» اعمال قانون و شرع است؟
▫️ آیا این دوگانگی ثابت نمیکند احرازصلاحیتها در ادوار مختلف نه بر اساس انطباق بر قانون و شرع که بر مبنای تحلیلها و نقشههای سیاسی است؟
▫️ اگر نقد یک قوه در جمهوری اسلامی، صلاحیت و وثاقت انتقادکننده را سلب میکند چگونه است که اهانت به سراپای قوه مجریه و شخص رئیسجمهور از سوی برخی اعضای شورای نگهبان در مواضع و سخنرانیهای رسمی موجب سلب صلاحیت از آنان نشده است؟
▫️ مگر قانون اساسی جمهوری اسلامی، حق آزادی بیان و نقد مسئولان را به رسمیت نشناخته است؟
▫️ مگر شورای نگهبان، نگهبان این قانون اساسی نیست؟
▫️ اکثریت قاطع مردم، بینش سیاسی لازم را در رئیسجمهور منتخب خود تأیید کردند، با کدام استناد قانون اساسی، چند نفر معدود با سوابق و اطلاعات بسیار محدود و گرایشهایی که مورد حمایت اکثریت ملت ایران نیست، صلاحیت قضاوت در مورد بینش سیاسی او را پیدا کردهاند؟
متن کامل نامهی مهم حسن روحانی خطاب به مردم ایران را میتوانید در این [لینک] بخوانید.
@ensafnews
انصاف نیوز
نامهی مهم حسن روحانی خطاب به مردم ایران: در برابر این ظلم سکوت نخواهم کرد
نامهی مهم حسن روحانی خطاب به مردم ایران دقایقی قبل منتشر شد. رئیسجمهور پیشین ایران در این نامه انتقادات صریحی را خطاب به اعضای شورای نگهبان مطرح کرده و ما
➖ قوانین جدید دانشگاه در فضای مجازی | «دانشجویان ایرانی و آمریکایی را یکجور ببینید»
خبر برخوردهای دانشگاه خواجه نصیر با دانشجویان بر سر فعالیت آنان در فضای مجازی در چند روز گذشته بالا گرفته و واکنشهای بسیاری را هم در فضای مجازی به دنبال داشته است. دانشجویان دانشگاههای دیگر از جمله تربیت مدرس و تهران نیز میگویند برای آنان هم پیامکهای اخطاری آمده که باید بعضی گروههای دانشجویی را ترک کنند. گفته میشود به نویسندگان توئیتهایی که در کانال توئیتری دانشگاه تربیت مدرس منتشر میشود نیز یک به یک هشدار دادهاند.
دانشگاه خواجه نصیر در اعلامیهای جدید نوشته است که با استناد به تبصره ۲ ماده ۳۲ تشکیل گروههای مجازی دانشجویی با جمعیت بالای ۱۰۰ نفر، نیاز به مجوز کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی دارد. این دانشگاه به ممنوعیت عضویت در شبکههای مجازی غیر مجاز، با استناد به تبصره ۷ ماده ۳۲ نیز اشاره داشته است.
برای مثال تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران تصویری از این پیامک را به اشتراک گذاشتهاند که در متن آن به کانال تلگرامی «دانشگاه تهران_دانشجو» اشاره کرده، آن را مربوط به «معاندین خارج از کشور» دانسته و اخطار داده که «در صورت ادامه عضویت مطابق قانون برخورد خواهد شد».
گردانندگان این کانال تلگرامی اما در پیامی تاکید داشتهاند که هیچ ارتباطی با شبکههای خارجی نداشتهاند و گروهی از فعالین صنفی-دانشجویی مستقل کشور هستند. در این پیام همچنین بر این امر تاکید کردهاند که این برخوردها حتی با اتکا به همین شیوه نامهی انضباطی نیز ممکن نیست.
در این مورد انصاف نیوز با سید احسان هاشمی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران، مصاحبهای داشته است.
▪️ این آییننامه و این قوانین را میتوان تفسیر به رای کرد | قانون نباید تفسیرپذیر باشد
انصاف نیوز: تفسیر شما از این قانون و این قسم برخوردها چیست؟
هاشمی: در ارتباط با چالش جدیدی که برای دانشجویان ایجاد شده مبنی بر گرفتن مجوز برای تشکیل گروههای مجازی بالای صد نفر که در آییننامهی ۱۴۰۱ وزارتین هم به آن اشاره شده است اینکه تفسیر از این قانون به چه شکل است خود یک نقص است.
قوانین بالذات نباید تفسیرپذیر باشند. قانون باید یک گزارهی مستقل و مطلق را بیان کند. همین که یک قانونی فارغ از درستی یا نادرستیاش قابل تفسیر می شود و به مجریانش این اجازه را می دهد که تفسیر به رای کنند این خود یک نقص کلیست.
مورد بعدی ماهیت اصلی این قانون است. فارغ از این بند که در ارتباط با فضای مجازیست، آییننامهی انضباطی مصوب سال ۱۴۰۱ به صورت کلی از یک راهبرد اساسی پیروی میکند و آن هم تنگتر کردن فضا بر دانشجویان و سلب آزادیهای آنان است. این روح کلی این آیین نامه است. عرصه را بر دانشجو تنگ کرده و دست و بال ضابطین و ناظرین اجرایی در برخورد با دانشجو را باز گذاشته است.
میشود اینطور استباط کرد که اساسا انگیزهی این شیوهنامه بستن فضای سیاسی برای فعالیت دانشجویی و سختتر کردن فضای فعالیت دانشجویی بوده است. البته این قسم برخوردها به طور کلی دور از انتظار نبود.
▪️قاصر از اقناع دانشجو
انصاف نیوز: آیا پیش از این اعتراضی به این قوانین شده است؟
هاشمی: در ارتباط با شیوهنامهی مصوب سال ۱۴۰۱ به واسطهی نکات بسیار جدیدی که در این شیوهنامه آمده بود و نقض واضح آزادیهای فردی و حقوق اولیهی دانشجویان برای لیست کردن این گونه موارد گروههای متعددی تشکیل شد. اما اینکه کسی شکایت به دیوان عدالت اداری برده است یا خیر را نمیدانم.
به صورت کلی سیاستگذاران در عرصهی دانشگاه زمانی که خود را قاصر از اقناع دانشجویان در یک فضای گفتمانی سالم میبینند به سمت فضاهای غیراقناعی یا ارعابگونه حرکت میکنند. ما این دست رفتارها را از پاییز ۱۴۰۱ دیدهایم. البته این روندی نیست که ۱۴۰۱ شروع شده باشد. پس از روی کار آمدن دولت مستقر با یک شیب ملایم از آغاز دولت تجربهی این را داشتهایم که فضای دانشگاهی به صورت یک فضای دستوری مدیریت می شود.
بعد از آنکه فضای دستوری جوابگو نبود فضا از این شکل هم به شکل مدیریت ارعابی حرکت میکند. این شیوه نامه و اقدامات دیگر در فضای دانشگاه از همین دست اقدامات هستند. متاسفانه مسائل دانشگاهها را به جای راهبردهای تعاملی، اقناعی و گفتگو محور با اهالی دانشگاه با راهبردهای بخشنامهای، دستوری و انضباطی و شیوههای قهری و ارعابی پیش میبریم.
ادامه:
https://ensafnews.com/519423
@ensafnews
خبر برخوردهای دانشگاه خواجه نصیر با دانشجویان بر سر فعالیت آنان در فضای مجازی در چند روز گذشته بالا گرفته و واکنشهای بسیاری را هم در فضای مجازی به دنبال داشته است. دانشجویان دانشگاههای دیگر از جمله تربیت مدرس و تهران نیز میگویند برای آنان هم پیامکهای اخطاری آمده که باید بعضی گروههای دانشجویی را ترک کنند. گفته میشود به نویسندگان توئیتهایی که در کانال توئیتری دانشگاه تربیت مدرس منتشر میشود نیز یک به یک هشدار دادهاند.
دانشگاه خواجه نصیر در اعلامیهای جدید نوشته است که با استناد به تبصره ۲ ماده ۳۲ تشکیل گروههای مجازی دانشجویی با جمعیت بالای ۱۰۰ نفر، نیاز به مجوز کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی دارد. این دانشگاه به ممنوعیت عضویت در شبکههای مجازی غیر مجاز، با استناد به تبصره ۷ ماده ۳۲ نیز اشاره داشته است.
برای مثال تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران تصویری از این پیامک را به اشتراک گذاشتهاند که در متن آن به کانال تلگرامی «دانشگاه تهران_دانشجو» اشاره کرده، آن را مربوط به «معاندین خارج از کشور» دانسته و اخطار داده که «در صورت ادامه عضویت مطابق قانون برخورد خواهد شد».
گردانندگان این کانال تلگرامی اما در پیامی تاکید داشتهاند که هیچ ارتباطی با شبکههای خارجی نداشتهاند و گروهی از فعالین صنفی-دانشجویی مستقل کشور هستند. در این پیام همچنین بر این امر تاکید کردهاند که این برخوردها حتی با اتکا به همین شیوه نامهی انضباطی نیز ممکن نیست.
در این مورد انصاف نیوز با سید احسان هاشمی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران، مصاحبهای داشته است.
▪️ این آییننامه و این قوانین را میتوان تفسیر به رای کرد | قانون نباید تفسیرپذیر باشد
انصاف نیوز: تفسیر شما از این قانون و این قسم برخوردها چیست؟
هاشمی: در ارتباط با چالش جدیدی که برای دانشجویان ایجاد شده مبنی بر گرفتن مجوز برای تشکیل گروههای مجازی بالای صد نفر که در آییننامهی ۱۴۰۱ وزارتین هم به آن اشاره شده است اینکه تفسیر از این قانون به چه شکل است خود یک نقص است.
قوانین بالذات نباید تفسیرپذیر باشند. قانون باید یک گزارهی مستقل و مطلق را بیان کند. همین که یک قانونی فارغ از درستی یا نادرستیاش قابل تفسیر می شود و به مجریانش این اجازه را می دهد که تفسیر به رای کنند این خود یک نقص کلیست.
مورد بعدی ماهیت اصلی این قانون است. فارغ از این بند که در ارتباط با فضای مجازیست، آییننامهی انضباطی مصوب سال ۱۴۰۱ به صورت کلی از یک راهبرد اساسی پیروی میکند و آن هم تنگتر کردن فضا بر دانشجویان و سلب آزادیهای آنان است. این روح کلی این آیین نامه است. عرصه را بر دانشجو تنگ کرده و دست و بال ضابطین و ناظرین اجرایی در برخورد با دانشجو را باز گذاشته است.
میشود اینطور استباط کرد که اساسا انگیزهی این شیوهنامه بستن فضای سیاسی برای فعالیت دانشجویی و سختتر کردن فضای فعالیت دانشجویی بوده است. البته این قسم برخوردها به طور کلی دور از انتظار نبود.
▪️قاصر از اقناع دانشجو
انصاف نیوز: آیا پیش از این اعتراضی به این قوانین شده است؟
هاشمی: در ارتباط با شیوهنامهی مصوب سال ۱۴۰۱ به واسطهی نکات بسیار جدیدی که در این شیوهنامه آمده بود و نقض واضح آزادیهای فردی و حقوق اولیهی دانشجویان برای لیست کردن این گونه موارد گروههای متعددی تشکیل شد. اما اینکه کسی شکایت به دیوان عدالت اداری برده است یا خیر را نمیدانم.
به صورت کلی سیاستگذاران در عرصهی دانشگاه زمانی که خود را قاصر از اقناع دانشجویان در یک فضای گفتمانی سالم میبینند به سمت فضاهای غیراقناعی یا ارعابگونه حرکت میکنند. ما این دست رفتارها را از پاییز ۱۴۰۱ دیدهایم. البته این روندی نیست که ۱۴۰۱ شروع شده باشد. پس از روی کار آمدن دولت مستقر با یک شیب ملایم از آغاز دولت تجربهی این را داشتهایم که فضای دانشگاهی به صورت یک فضای دستوری مدیریت می شود.
بعد از آنکه فضای دستوری جوابگو نبود فضا از این شکل هم به شکل مدیریت ارعابی حرکت میکند. این شیوه نامه و اقدامات دیگر در فضای دانشگاه از همین دست اقدامات هستند. متاسفانه مسائل دانشگاهها را به جای راهبردهای تعاملی، اقناعی و گفتگو محور با اهالی دانشگاه با راهبردهای بخشنامهای، دستوری و انضباطی و شیوههای قهری و ارعابی پیش میبریم.
ادامه:
https://ensafnews.com/519423
@ensafnews
انصاف نیوز
قوانین جدید دانشگاه در فضای مجازی | «دانشجویان ایرانی و آمریکایی را یکجور ببینید»
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: خبر برخوردهای دانشگاه خواجه نصیر با دانشجویان بر سر فعالیت آنان در فضای مجازی در چند روز گذشته بالا گرفته و واکنشهای بسیاری را هم در فضای مجازی به دنبال داشته است. دانشجویان دانشگاههای دیگر از جمله تربیت مدرس و تهران نیز میگویند…