This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ذهن انسان برای بقا همیشه در تلاش است، اما گاهی این تلاش نه بهدلیل جستجوی بهترین راهحل، بلکه بهدلیل آشنایی با مسیرهای قدیمی است. در شرایط سخت، وقتی احساس میکنیم گیر افتادهایم، ذهن به جای جستجوی راههای جدید، به سراغ همان الگوهای قدیمی و آشنا میرود. گاهی حتی انتخابهای ما نه تنها ما را از مشکل دور نمیکنند، بلکه ما را در شرایط سختتر و پیچیدهتری قرار میدهند. مثل وقتی که فکر میکنیم راه نجات در چیزی است که به آن عادت کردهایم، در حالی که در واقعیت، ممکن است راهحلهای واقعی و مؤثر چند قدم آنطرفتر، در مسیری کاملاً متفاوت منتظر ما باشند.
این انتخابهای آشنا و گاهی اشتباه، همانند یک فریب ذهنی است که ما را در انتظار چیزی میگذارد که در واقع هیچ کمکی به تغییر شرایط نمیکند. وقتی زاویه دیدمان را تغییر میدهیم و از این الگوهای قدیمی عبور میکنیم، میتوانیم راههای نو و مؤثری برای تغییر پیدا کنیم و از دایره تکرار و ناامیدی بیرون بیاییم
#پریسا_زمانیان
🆔 @elm_andisheh
این انتخابهای آشنا و گاهی اشتباه، همانند یک فریب ذهنی است که ما را در انتظار چیزی میگذارد که در واقع هیچ کمکی به تغییر شرایط نمیکند. وقتی زاویه دیدمان را تغییر میدهیم و از این الگوهای قدیمی عبور میکنیم، میتوانیم راههای نو و مؤثری برای تغییر پیدا کنیم و از دایره تکرار و ناامیدی بیرون بیاییم
#پریسا_زمانیان
🆔 @elm_andisheh
❤14👍10👎2👏2
ضریب شرافت (Decency Quotient - DQ) و اهمیت آن در محیط اجتماعی و کاری
در دنیای امروز، علاوه بر ضریب هوشی (IQ) و ضریب هوش هیجانی (EQ)، مفهومی جدید به نام ضریب شرافت یا Decency Quotient (DQ) مطرح شده است. این مفهوم به میزان صداقت، انصاف، احترام و مسئولیتپذیری فرد در تعاملات اجتماعی و حرفهای اشاره دارد.
DQ چیست و چرا اهمیت دارد؟
ضریب شرافت به توانایی فرد در رفتار محترمانه، منصفانه و اخلاقی در جامعه اشاره دارد. این مفهوم توسط راجیو سیریواستاوا (Rajeev Dubey) و برخی از اندیشمندان مدیریت و منابع انسانی مطرح شده است و امروزه در محیطهای کاری و اجتماعی به عنوان یک معیار کلیدی برای سنجش شخصیت افراد شناخته میشود.
مولفههای اصلی ضریب شرافت (DQ)
1. احترام به دیگران – رفتار مودبانه و رعایت حقوق دیگران
2. صداقت و راستگویی – پرهیز از دروغ و فریبکاری
3. مسئولیتپذیری اجتماعی – توجه به رفاه و منافع عمومی
4. همدلی و درک احساسات دیگران – توجه به نیازهای عاطفی افراد
5. عدالت و انصاف – برخورد منصفانه با دیگران در تمامی شرایط
نقش DQ در محیط کاری و اجتماعی
• افزایش اعتماد و همکاری: افرادی که ضریب شرافت بالایی دارند، بیشتر مورد اعتماد همکاران و مدیران قرار میگیرند.
• بهبود فرهنگ سازمانی: شرکتهایی که به DQ توجه دارند، محیط کاری سالمتری ایجاد میکنند.
• کاهش تعارضات: رفتارهای شرافتمندانه باعث کاهش درگیریهای اجتماعی و سازمانی میشود.
• افزایش حس رضایت و انگیزه: کارمندان در محیطی که عدالت و احترام رعایت شود، انگیزه بیشتری خواهند داشت.
چگونه DQ خود را تقویت کنیم؟
• تمرین گوش دادن فعال و احترام به نظرات دیگران
• رعایت صداقت و شفافیت در گفتار و رفتار
• مهربانی و همدلی با همکاران و اطرافیان
• پذیرش اشتباهات و تلاش برای تصحیح رفتارهای نادرست
نتیجهگیری
ضریب شرافت (DQ) نقش مهمی در موفقیت فردی، اجتماعی و حرفهای دارد. در دنیای مدرن، تنها داشتن مهارتهای فنی یا هوش بالا کافی نیست؛ بلکه شخصیت اخلاقی و رفتار شرافتمندانه عامل کلیدی در شکلگیری یک جامعه و سازمان سالم است.
🆔 @elm_andisheh
در دنیای امروز، علاوه بر ضریب هوشی (IQ) و ضریب هوش هیجانی (EQ)، مفهومی جدید به نام ضریب شرافت یا Decency Quotient (DQ) مطرح شده است. این مفهوم به میزان صداقت، انصاف، احترام و مسئولیتپذیری فرد در تعاملات اجتماعی و حرفهای اشاره دارد.
DQ چیست و چرا اهمیت دارد؟
ضریب شرافت به توانایی فرد در رفتار محترمانه، منصفانه و اخلاقی در جامعه اشاره دارد. این مفهوم توسط راجیو سیریواستاوا (Rajeev Dubey) و برخی از اندیشمندان مدیریت و منابع انسانی مطرح شده است و امروزه در محیطهای کاری و اجتماعی به عنوان یک معیار کلیدی برای سنجش شخصیت افراد شناخته میشود.
مولفههای اصلی ضریب شرافت (DQ)
1. احترام به دیگران – رفتار مودبانه و رعایت حقوق دیگران
2. صداقت و راستگویی – پرهیز از دروغ و فریبکاری
3. مسئولیتپذیری اجتماعی – توجه به رفاه و منافع عمومی
4. همدلی و درک احساسات دیگران – توجه به نیازهای عاطفی افراد
5. عدالت و انصاف – برخورد منصفانه با دیگران در تمامی شرایط
نقش DQ در محیط کاری و اجتماعی
• افزایش اعتماد و همکاری: افرادی که ضریب شرافت بالایی دارند، بیشتر مورد اعتماد همکاران و مدیران قرار میگیرند.
• بهبود فرهنگ سازمانی: شرکتهایی که به DQ توجه دارند، محیط کاری سالمتری ایجاد میکنند.
• کاهش تعارضات: رفتارهای شرافتمندانه باعث کاهش درگیریهای اجتماعی و سازمانی میشود.
• افزایش حس رضایت و انگیزه: کارمندان در محیطی که عدالت و احترام رعایت شود، انگیزه بیشتری خواهند داشت.
چگونه DQ خود را تقویت کنیم؟
• تمرین گوش دادن فعال و احترام به نظرات دیگران
• رعایت صداقت و شفافیت در گفتار و رفتار
• مهربانی و همدلی با همکاران و اطرافیان
• پذیرش اشتباهات و تلاش برای تصحیح رفتارهای نادرست
نتیجهگیری
ضریب شرافت (DQ) نقش مهمی در موفقیت فردی، اجتماعی و حرفهای دارد. در دنیای مدرن، تنها داشتن مهارتهای فنی یا هوش بالا کافی نیست؛ بلکه شخصیت اخلاقی و رفتار شرافتمندانه عامل کلیدی در شکلگیری یک جامعه و سازمان سالم است.
🆔 @elm_andisheh
👍21❤9👏9😱2
"مدل ذهنی" (Mental model)
چیست ؟
اگر بعد مدتی، مطالب کتاب را فراموش میکنیم، پس مطالعه چه فایدهای دارد؟
کارکرد مطالعهی کتاب این نیست که مطالبش را خطبهخط حفظ کنیم و مدت طولانی به یاد داشته باشیم؛ چنین کاری تقریبا غیرممکن است.
در واقع کارکرد اصلی مطالعهی کتاب اینکه مدلِ ذهنی ما را تغییر دهد.
پل گراهام میگوید:
من حداقل دو بار تاریخ جنگهای صلیبی ویلهاردوین را خواندهام ولی اگر بخواهم مطالبش را به یاد بیاورم؛ شک دارم مقدار آن از یک صفحه بیشتر بشود.
این فرآیند را چند صد برابر کنید وقتی به کتابخانهام نگاه میکنم؛ متوجه میشوم این همه کتاب خواندهام اما چیز زیادی را به یاد نمیآورم، غمگین میشوم.
مطالعهی کتاب، مدل ذهنی ما را میسازد حتی اگر محتوای مطالعات را فراموش کنیم تأثیر آن بر مدل ذهنی ما باقی میماند
. ذهن ما در چنین شرایطی مثل الگوریتمی است که اطلاعات ندارد یا اطلاعات کمی دارد؛ اما ساختارش درست است.
به عبارت دیگر شما کارخانهی ذهنتان را ساختهاید که مواد اولیه ندارد، اما تمام تجهیزات و ساختار کارخانه درست است.
برگرفته از کانال تلگرامی:
@Effective_communication2
🆔 @elm_andisheh
چیست ؟
اگر بعد مدتی، مطالب کتاب را فراموش میکنیم، پس مطالعه چه فایدهای دارد؟
کارکرد مطالعهی کتاب این نیست که مطالبش را خطبهخط حفظ کنیم و مدت طولانی به یاد داشته باشیم؛ چنین کاری تقریبا غیرممکن است.
در واقع کارکرد اصلی مطالعهی کتاب اینکه مدلِ ذهنی ما را تغییر دهد.
پل گراهام میگوید:
من حداقل دو بار تاریخ جنگهای صلیبی ویلهاردوین را خواندهام ولی اگر بخواهم مطالبش را به یاد بیاورم؛ شک دارم مقدار آن از یک صفحه بیشتر بشود.
این فرآیند را چند صد برابر کنید وقتی به کتابخانهام نگاه میکنم؛ متوجه میشوم این همه کتاب خواندهام اما چیز زیادی را به یاد نمیآورم، غمگین میشوم.
مطالعهی کتاب، مدل ذهنی ما را میسازد حتی اگر محتوای مطالعات را فراموش کنیم تأثیر آن بر مدل ذهنی ما باقی میماند
. ذهن ما در چنین شرایطی مثل الگوریتمی است که اطلاعات ندارد یا اطلاعات کمی دارد؛ اما ساختارش درست است.
به عبارت دیگر شما کارخانهی ذهنتان را ساختهاید که مواد اولیه ندارد، اما تمام تجهیزات و ساختار کارخانه درست است.
برگرفته از کانال تلگرامی:
@Effective_communication2
🆔 @elm_andisheh
👍25❤15👏3🔥1
پای صحبتِ خیلیها که مینشینی، هنوز جملهٔ اول را تمام نکردهای که دست میبرند به نخِ کهنهٔ «شاید کودک بمب داشت» یا «احتمالاً سلاح زیر بیمارستان پنهان بود». برای من این واکنشْ علامتِ روشنِ یک معاملهٔ پنهانی است؛ انگار جمهوری اسلامی سالها پیش، در بازاری تاریک، چیزی از وجودشان را خریده، نه گوشت و پوست، بلکه لایهای عمیقتر، همان جایی که انسان باید بیواسطه به رنج واکنش نشان بدهد. وقتی این لایه فروخته شد، دیدن جسد کودک فلسطینی دیگر دکمهٔ همدلی را فشار نمیدهد، بلکه مدار شک و توجیه را روشن میکند؛ مدارِ «نکند دوباره بازیام داده باشند».
این معامله ساده شکل نگرفت. رژیمی که در داخل، سرکوب و فریب را به روتینِ روزمره بدل کرده، برای حفظ خودش ناچار شد معنای واژهها را هم گرو بگیرد: شهید، مقاومت، آزادی، عدالت. هرچه بیشتر این کلمات را خرجِ تبلیغ کرد، بهای اخلاقیشان در ذهن مردم کاهش یافت. تا جایی که حالا صورتِ لهشدهٔ کودک غزه نه عاطفه را بیدار میکند نه خشم را؛ نخستین پرسش این است که «حکومت چه سودی از اشکم میبرد؟». شک، مثل زهر در رگها دوید و مفهوم عدالت را آلوده کرد.
در فضای مسمومِ پس از این آلودگی مفهومی، ذهن برای فرار از فروپاشی شناختی، چنگ میاندازد به هر ستونِ از پیش موجود: اسطورهٔ «تنها دموکراسی خاورمیانه»، اسطورهٔ «غربِ حامی حقوق بشر»، اسطورهٔ «بدیِ مطلقِ اسلامی». ستون کهنه ولی مطمئن است؛ حتی اگر حقیقت روی سرش آوار شود. کسی که میترسد بنای فهمش فروبپاشد، ترجیح میدهد سنگی در دست بگیرد و جسد حقیقت را زیر خاک توجیه دفن کند. اینجا دفاع از اسرائیل دفاع از خود است، نه دفاع از سیاست؛ دفاع از آن تکهٔ ذهنی که اگر بلرزد، کل بنیان معنایی فرد میریزد.
جمهوری اسلامی اگرچه استاد تحریف است، در این بازی تنها نیست. رسانههای جریان غالب غرب هم، با ژست بیطرفی، روایت را طبق منافع جغرافیای قدرت شکل میدهند. تفاوت اما در زخم تاریخی ماست: ما مردمی هستیم که بین چکمهٔ سرکوب داخلی و فریاد پُر زرقِ حقوق بشر خارجی گیر افتادهایم؛ نه به این اعتماد داریم، نه به آن. حاصلش نسلیست که «دلسوزی» را مترادف «سادهلوحی» میبیند و «اعتراض به کشتار» را بوی همکاری با رژیم استشمام میکند. شک زیباست وقتی راه را به پرسش و روشنی باز کند، ولی شکِ مزمن، به کرختی میانجامد؛ کرختیای که در نهایت همان چیزیست که هر قدرتِ سرکوبگری آرزو میکند: مردم بیاحساس، بیاعتماد، بیآینده.
روح خریداریشده دقیقاً اینگونه عمل میکند: ترجیح میدهد میان «دشمنی با حکومت» و «انسان ماندن» یکی را انتخاب کند و بدترین گزینه را میگیرد، چون فکر میکند تنها با قربانی کردن بُعد انسانیست که میتواند از تور تبلیغات بگریزد. اما آزادی حقیقی یعنی ایستادن در هر دو جبهه؛ فریاد بر سر دیکتاتوری داخلی، و همزمان نگه داشتن قلبی که اگر کودکی زیر آوار فریاد زد، بلرزد. معاملهای که جمهوری اسلامی پیشنهاد داده، معاملهای جعلی است: میگوید یا با منی، یا علیه من و در برابر جهان کور. ما میتوانیم قرارداد را پاره کنیم، کافیست به خود یادآوری کنیم که توان همدردی و عدالتخواهی، حوالهٔ هیچ قدرتی نیست؛ سرمایهٔ ذاتی انسان است.
پس اگر هنوز ذرهای از این سرمایه در ما باقی مانده، وقتِ نقدِ فرایند خریدوفروش است.
بیایید بپرسیم چرا از تصویر خونآلود نمیهراسیم، اما از فرو ریختن پیشفرضهایمان میترسیم. بیایید اعتراف کنیم که «شاید کودک بمب داشت» دروغیست که برای معافکردن وجدان خستهمان ساختهایم. وجدان اگر خسته هم باشد، حق ندارد تنبلی کند. چون لحظهای که همدلی از کار بیفتد، نه فقط جمهوری اسلامی، که هر امپراتوریِ آینده هم میتواند روحهای بیشتری بخرد؛ ارزان، بیهیاهو، و بارها سودآور.
🆔 @elm_andisheh
این معامله ساده شکل نگرفت. رژیمی که در داخل، سرکوب و فریب را به روتینِ روزمره بدل کرده، برای حفظ خودش ناچار شد معنای واژهها را هم گرو بگیرد: شهید، مقاومت، آزادی، عدالت. هرچه بیشتر این کلمات را خرجِ تبلیغ کرد، بهای اخلاقیشان در ذهن مردم کاهش یافت. تا جایی که حالا صورتِ لهشدهٔ کودک غزه نه عاطفه را بیدار میکند نه خشم را؛ نخستین پرسش این است که «حکومت چه سودی از اشکم میبرد؟». شک، مثل زهر در رگها دوید و مفهوم عدالت را آلوده کرد.
در فضای مسمومِ پس از این آلودگی مفهومی، ذهن برای فرار از فروپاشی شناختی، چنگ میاندازد به هر ستونِ از پیش موجود: اسطورهٔ «تنها دموکراسی خاورمیانه»، اسطورهٔ «غربِ حامی حقوق بشر»، اسطورهٔ «بدیِ مطلقِ اسلامی». ستون کهنه ولی مطمئن است؛ حتی اگر حقیقت روی سرش آوار شود. کسی که میترسد بنای فهمش فروبپاشد، ترجیح میدهد سنگی در دست بگیرد و جسد حقیقت را زیر خاک توجیه دفن کند. اینجا دفاع از اسرائیل دفاع از خود است، نه دفاع از سیاست؛ دفاع از آن تکهٔ ذهنی که اگر بلرزد، کل بنیان معنایی فرد میریزد.
جمهوری اسلامی اگرچه استاد تحریف است، در این بازی تنها نیست. رسانههای جریان غالب غرب هم، با ژست بیطرفی، روایت را طبق منافع جغرافیای قدرت شکل میدهند. تفاوت اما در زخم تاریخی ماست: ما مردمی هستیم که بین چکمهٔ سرکوب داخلی و فریاد پُر زرقِ حقوق بشر خارجی گیر افتادهایم؛ نه به این اعتماد داریم، نه به آن. حاصلش نسلیست که «دلسوزی» را مترادف «سادهلوحی» میبیند و «اعتراض به کشتار» را بوی همکاری با رژیم استشمام میکند. شک زیباست وقتی راه را به پرسش و روشنی باز کند، ولی شکِ مزمن، به کرختی میانجامد؛ کرختیای که در نهایت همان چیزیست که هر قدرتِ سرکوبگری آرزو میکند: مردم بیاحساس، بیاعتماد، بیآینده.
روح خریداریشده دقیقاً اینگونه عمل میکند: ترجیح میدهد میان «دشمنی با حکومت» و «انسان ماندن» یکی را انتخاب کند و بدترین گزینه را میگیرد، چون فکر میکند تنها با قربانی کردن بُعد انسانیست که میتواند از تور تبلیغات بگریزد. اما آزادی حقیقی یعنی ایستادن در هر دو جبهه؛ فریاد بر سر دیکتاتوری داخلی، و همزمان نگه داشتن قلبی که اگر کودکی زیر آوار فریاد زد، بلرزد. معاملهای که جمهوری اسلامی پیشنهاد داده، معاملهای جعلی است: میگوید یا با منی، یا علیه من و در برابر جهان کور. ما میتوانیم قرارداد را پاره کنیم، کافیست به خود یادآوری کنیم که توان همدردی و عدالتخواهی، حوالهٔ هیچ قدرتی نیست؛ سرمایهٔ ذاتی انسان است.
پس اگر هنوز ذرهای از این سرمایه در ما باقی مانده، وقتِ نقدِ فرایند خریدوفروش است.
بیایید بپرسیم چرا از تصویر خونآلود نمیهراسیم، اما از فرو ریختن پیشفرضهایمان میترسیم. بیایید اعتراف کنیم که «شاید کودک بمب داشت» دروغیست که برای معافکردن وجدان خستهمان ساختهایم. وجدان اگر خسته هم باشد، حق ندارد تنبلی کند. چون لحظهای که همدلی از کار بیفتد، نه فقط جمهوری اسلامی، که هر امپراتوریِ آینده هم میتواند روحهای بیشتری بخرد؛ ارزان، بیهیاهو، و بارها سودآور.
🆔 @elm_andisheh
👎11👍7👏2❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیارک 2024 YR4، یک جسم فضایی با قطر 60 متر، احتمال 4٪ برخورد با ماه را در تاریخ 22 دسامبر 2032 دارد. در صورت برخورد، انرژی معادل 6.5 مگاتن تیانتی آزاد خواهد شد، دهانهای به عرض 1 کیلومتر ایجاد میشود و تا 100 میلیون کیلوگرم گرد و غبار ماه به فضا پرتاب خواهد شد.
تا 10٪ از این قطعات ممکن است به زمین برسند و بارش شهابی نادری از قطعات ماه ایجاد کنند. این شهابها کندتر، کمنورتر و طولانیتر از معمول خواهند بود، اما با چشم غیرمسلح قابل مشاهده خواهند بود و تعدادشان زیاد خواهد بود.
این بزرگترین برخورد با ماه در 5000 سال گذشته خواهد بود. سیارک دوباره در سال 2028 دیده خواهد شد که به اخترشناسان امکان میدهد خطر برخورد را دقیقتر تعیین کنند.
🆔 @elm_andisheh
تا 10٪ از این قطعات ممکن است به زمین برسند و بارش شهابی نادری از قطعات ماه ایجاد کنند. این شهابها کندتر، کمنورتر و طولانیتر از معمول خواهند بود، اما با چشم غیرمسلح قابل مشاهده خواهند بود و تعدادشان زیاد خواهد بود.
این بزرگترین برخورد با ماه در 5000 سال گذشته خواهد بود. سیارک دوباره در سال 2028 دیده خواهد شد که به اخترشناسان امکان میدهد خطر برخورد را دقیقتر تعیین کنند.
🆔 @elm_andisheh
❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصویر واقعی
پنج سال پیش در چنین روزی:
دلهره آورترین لحظه در تاریخ کاوشِ بهرام (مریخ)،
لحظه ی وارد شدن کاوشگرِ Perseverance به جَو مریخ ( تصویر 10 کیلومتر بالاتر از سطح مریخ، جدا شدنِ محفظه ی کاوشگر از فضاپیمای حامل رو نشون میده)
.
در هفت دقیقه ی وحشت در این مرحله، فضاپیما برای فرود (بدون دخالت انسان) باید از سرعت تقریباً ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت به سرعت صفر میرسید.
🆔 @elm_andisheh
پنج سال پیش در چنین روزی:
دلهره آورترین لحظه در تاریخ کاوشِ بهرام (مریخ)،
لحظه ی وارد شدن کاوشگرِ Perseverance به جَو مریخ ( تصویر 10 کیلومتر بالاتر از سطح مریخ، جدا شدنِ محفظه ی کاوشگر از فضاپیمای حامل رو نشون میده)
.
در هفت دقیقه ی وحشت در این مرحله، فضاپیما برای فرود (بدون دخالت انسان) باید از سرعت تقریباً ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت به سرعت صفر میرسید.
🆔 @elm_andisheh
❤6👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا کوتاه ترین مسیر بین دو نقطه یک خط صاف است؟
پس چرا هواپیما ها دریک مسیر صاف و مستقیم حرکت نمی کنند
.
.
🆔 @elm_andisheh
پس چرا هواپیما ها دریک مسیر صاف و مستقیم حرکت نمی کنند
.
.
🆔 @elm_andisheh
👍11
🧘 چرا یوگا بهترین ورزش برای خواب بهتر اعلام شد؟
بر اساس تحلیل ترکیبی ۳۰ مطالعه تجربی تحقیقاتی که به مقایسهی انواع تمرینات از لحاظ تأثیر بر خواب پرداختهاند، یوگا در رأس لیست مؤثرترین رشتهها قرار گرفت . شرایط زیر به عنوان ویژگیهای کلیدی این پژوهشها مطرح شدهاند:
یوگا با حرکات تنفسی کنترلشده سیستم پاراسمپاتیک را فعال میکند تا ضربان قلب کاهش یافته و حالت آرامش شکل بگیرد. این موضوع باعث کاهش استرس و تسهیل خواب میشود .
تعجبآور این است که جلسات کوتاهتر از ۳۰ دقیقه مؤثرتر از جلسات طولانیتر (تا ۶۰ دقیقه) بود. زیرا تمرینات طولانی ممکن است سطح کورتیزول (هورمون استرس) را افزایش دهند و خواب را دشوار کنند .
بهترین نتایج زمانی به دست آمد که تمرین زودتر در طول روز انجام شد؛ ورزش سنگین نزدیک به خواب ممکن است باعث تاخیر در خواب و پایین آمدن کیفیت خواب شود .
🛌 مقایسهی ورزشهای مؤثر بر خواب
مطالعهای شامل ۲۲ کارآزمایی بالینی با مشارکت ۱٬۳۴۸ شرکتکننده دریافت که:
یوگا: افزایش میانگین مدت خواب تا حدود ۱۱۰ دقیقه (≈ دو ساعت)، بهبود تا ~۱۵٪ در راندمان خواب (sleep efficiency)، و کاهش زمان شروع خواب تا ~۳۰ دقیقه .
تایچی: افزایش بیش از ۵۰ دقیقه خواب بیشتر، کاهش زمان به خواب رفتن حدود ۲۵ دقیقه، با اثرات ماندگار تا دو سال .
پیادهروی یا دویدن سبک: کاهش قابل توجه شدت بیخوابی، تنظیم ریتم شبانهروزی، افزایش ملاتونین و کاهش کورتیزول؛ با بهبود کیفیت خواب .
در بررسی ۵۷ مطالعهی مرتبط با اجرای برنامههای مستمر یوگا:
تأثیر بهبود کیفیت خواب حدود ۸ تا ۹٪ بود،
کاهش شدت بیخوابی تا ۱۳٪،
جلسات کاملاً مفید حتی برای افراد سالخورده و مبتدی، حتی با فقط یک یا دو جلسه کوتاه در هفته؛ اما تمرین منظم (۳ تا ۵ جلسه در هفته) نهایت اثر را داشت
🧩 چگونه یوگا خواب را بهبود میدهد؟
بررسیها نشان دادهاند که یوگا از چند مسیر موثر است:
کاهش فعالیت سیستم سمپاتیک (استرسزا) و تقویت سیستم پاراسمپاتیک (آرامشبخش)،
تنفس عمیق و تمرکز ذهنی (meditation‑like) که اضطراب را کاهش میدهد،
افزایش مادهی شیمیایی خوابآور GABA در مغز،
تنظیم هورمونها مانند ملاتونین و کاهش کورتیزول،
کاهش دردهای جسمانی مانند درد مفاصل یا گرفتگی عضلانی که مانع خواب میشوند .
🗓️ توصیههایی برای انجام تمرین یوگا جهت خواب بهتر
✔️ برنامه تمرینی پیشنهادی:
کمتر از ۳۰ دقیقه در هر جلسه
حداقل دو جلسه در هفته برای ایجاد نتایج مؤثر،
گزینهی ایدهآل: تمرین سبک، ترمیمی یا Hatha yoga – مخصوصاً زمانی که نزدیک خواب انجام میشود.
✔️ زمان مناسب تمرین:
ترجیحاً تمرین را حداقل ۴ ساعت قبل از خواب تمام کنید تا سیستم عصبی به تعادل برسد .
اگر نزدیک به زمان خواب قرار است ورزش کنید، تمرین باید سبک و آرام (low-strain) باشد تا فعالسازی سمپاتیک ایجاد نکند .
✔️ نوع تمرین مناسب:
یوگاهای ملایم مثل Hatha یا Restorative, و تمرینات مانند Yoga pranayama یا Yoga nidra (یوگا نیدرا)، که در حالت دراز کشیده و تمرکز بر تنفس یا حس بدن دارد، برای خواب بسیار مساعد هستند
منبع:
https://www.sciencenews.org/article/best-exercise-improve-sleep-yoga?utm_source=chatgpt.com
🆔 @elm_andisheh
بر اساس تحلیل ترکیبی ۳۰ مطالعه تجربی تحقیقاتی که به مقایسهی انواع تمرینات از لحاظ تأثیر بر خواب پرداختهاند، یوگا در رأس لیست مؤثرترین رشتهها قرار گرفت . شرایط زیر به عنوان ویژگیهای کلیدی این پژوهشها مطرح شدهاند:
یوگا با حرکات تنفسی کنترلشده سیستم پاراسمپاتیک را فعال میکند تا ضربان قلب کاهش یافته و حالت آرامش شکل بگیرد. این موضوع باعث کاهش استرس و تسهیل خواب میشود .
تعجبآور این است که جلسات کوتاهتر از ۳۰ دقیقه مؤثرتر از جلسات طولانیتر (تا ۶۰ دقیقه) بود. زیرا تمرینات طولانی ممکن است سطح کورتیزول (هورمون استرس) را افزایش دهند و خواب را دشوار کنند .
بهترین نتایج زمانی به دست آمد که تمرین زودتر در طول روز انجام شد؛ ورزش سنگین نزدیک به خواب ممکن است باعث تاخیر در خواب و پایین آمدن کیفیت خواب شود .
🛌 مقایسهی ورزشهای مؤثر بر خواب
مطالعهای شامل ۲۲ کارآزمایی بالینی با مشارکت ۱٬۳۴۸ شرکتکننده دریافت که:
یوگا: افزایش میانگین مدت خواب تا حدود ۱۱۰ دقیقه (≈ دو ساعت)، بهبود تا ~۱۵٪ در راندمان خواب (sleep efficiency)، و کاهش زمان شروع خواب تا ~۳۰ دقیقه .
تایچی: افزایش بیش از ۵۰ دقیقه خواب بیشتر، کاهش زمان به خواب رفتن حدود ۲۵ دقیقه، با اثرات ماندگار تا دو سال .
پیادهروی یا دویدن سبک: کاهش قابل توجه شدت بیخوابی، تنظیم ریتم شبانهروزی، افزایش ملاتونین و کاهش کورتیزول؛ با بهبود کیفیت خواب .
در بررسی ۵۷ مطالعهی مرتبط با اجرای برنامههای مستمر یوگا:
تأثیر بهبود کیفیت خواب حدود ۸ تا ۹٪ بود،
کاهش شدت بیخوابی تا ۱۳٪،
جلسات کاملاً مفید حتی برای افراد سالخورده و مبتدی، حتی با فقط یک یا دو جلسه کوتاه در هفته؛ اما تمرین منظم (۳ تا ۵ جلسه در هفته) نهایت اثر را داشت
🧩 چگونه یوگا خواب را بهبود میدهد؟
بررسیها نشان دادهاند که یوگا از چند مسیر موثر است:
کاهش فعالیت سیستم سمپاتیک (استرسزا) و تقویت سیستم پاراسمپاتیک (آرامشبخش)،
تنفس عمیق و تمرکز ذهنی (meditation‑like) که اضطراب را کاهش میدهد،
افزایش مادهی شیمیایی خوابآور GABA در مغز،
تنظیم هورمونها مانند ملاتونین و کاهش کورتیزول،
کاهش دردهای جسمانی مانند درد مفاصل یا گرفتگی عضلانی که مانع خواب میشوند .
🗓️ توصیههایی برای انجام تمرین یوگا جهت خواب بهتر
✔️ برنامه تمرینی پیشنهادی:
کمتر از ۳۰ دقیقه در هر جلسه
حداقل دو جلسه در هفته برای ایجاد نتایج مؤثر،
گزینهی ایدهآل: تمرین سبک، ترمیمی یا Hatha yoga – مخصوصاً زمانی که نزدیک خواب انجام میشود.
✔️ زمان مناسب تمرین:
ترجیحاً تمرین را حداقل ۴ ساعت قبل از خواب تمام کنید تا سیستم عصبی به تعادل برسد .
اگر نزدیک به زمان خواب قرار است ورزش کنید، تمرین باید سبک و آرام (low-strain) باشد تا فعالسازی سمپاتیک ایجاد نکند .
✔️ نوع تمرین مناسب:
یوگاهای ملایم مثل Hatha یا Restorative, و تمرینات مانند Yoga pranayama یا Yoga nidra (یوگا نیدرا)، که در حالت دراز کشیده و تمرکز بر تنفس یا حس بدن دارد، برای خواب بسیار مساعد هستند
منبع:
https://www.sciencenews.org/article/best-exercise-improve-sleep-yoga?utm_source=chatgpt.com
🆔 @elm_andisheh
Science News
What is the best exercise to improve sleep? Yoga tops the list
An analysis of 30 trials delivered a surprising twist: One exercise outperformed walking, resistance training and aerobic exercise in the treatment of sleep disorders such as insomnia.
❤9👍2🤩1
اسم شركت هاي مهم كامپيوتري چگونه انتخاب شده است؟
Adobe :
اسم رودخانه اي كه از پشت منزل مؤسس آن، جان وارناك، عبور ميكند.
Apple :
ميوه مورد علاقه استيو جابز مؤسس و بنيانگذار شركت اپل، سيب بود و بنابراين اسم شركتش را نيز اپل (به معني سيب ) گذاشت.
Cisco :
مخفف شده كلمه سان فرانسيسكو (San Francisco) است كه يكي از بزرگترين شهرهاي امريكا است.
Google :
گوگل در رياضي نام عدد بزرگي است كه تشكيل شده است از عدد يك با صد تا صفر جلوي آن. مؤسسين سايت و موتور جستجوي گوگل به شوخي ادعا ميكنند كه اين موتور جستجو ميتواند
اين تعداد اطلاعات (يعني يك گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
Hotmail :
اين سايت يكي از سرويس دهندگان پست الكترونيكي به وسيله صفحات وب است. هنگامي كه مدير پروژه برنامه مي خواست نامي براي اين سايت انتخاب كند علاقهمند بود تا نام انتخاب
شده اولاً مانند ساير سرويس دهندگان پست الكترونيك به mail ختم شده و دوماً برروي وبي بودن آن نيز تأكيد شود. بنابراين نام Hotmail را انتخاب كرد. در كلمه Hotmail حروف Html به ترتيب
پشت سرهم قرار گرفتهاند. گاهي اوقات اسم اين سايت را به صورت HotMail نيز مينويسند.
HP :
شركت معظم HP توسط دو نفر بنام هاي بيل هيولت و ديو پاكارد تأسيس شد. اين دو نفر براي اينكه شركت هيولد پاكارد يا پاكارد هيولت ناميده شود مجبور به استفاده از روش قديمي شير ـ
خط شدند و نتيجه هيولد پاكارد از آب در آمد.
Intel :
از آنجايي كه اين شركت از بدو تأسيس با تأكيد روي ساخت مدارات مجتمع ايجاد شد نام آن را INTegrated Electronics يا به طور مختصر INTEL نهادند.
Lotus :
ميچ كاپور مؤسس شركت كه هندي الاصل بود از حالت لوتوس كه يك اصطلاح مديتيشن متعالي (T.M.) مي باشد براي نامگذاري شركتش استفاده كرد.
Mirosoft :
نام شركت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته ميشد ولي به مرور زمان به صورت فعلي در آمد. Microsoft مخفف MICROcomputer SOFTware
است. دليل نامگذاري شركت به اين اسم نيز آن
است كه بيل گيتس مؤسس شركت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهاي ميكروكامپيوتر ها تأسيس كرد.
Motorola :
شركت موتورولا با هدف درست كردن بي سيم و راديوي خودرو كار خود را آغاز كرد. از آنجاييكه مشهورترين سازنده بي سيم و راديو هاي اتومبيل در آن زمان شركت Victrola بود مؤسس اين
شركت يعني آقاي پال كالوين نيز اسم شركتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمي كلمه موتور نيز به نوعي در اسم شركتش وجود داشته باشد.
Oracle :
مؤسس شركت اوراكل يعني لري اليسون و باب اوتس قبل از تأسيس شركت روي پروژهاي براي CIA كار ميكردند . اين پروژه كه اوراكل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادير زيادي اطلاعات
بتواند تا جواب تمام سؤالهاي پرسيده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات بدهد. اوراكل در اساطير يوناني الهه الهام است. اين دو نفر پس از پايان اين پروژه شركتي تأسيس كرده
و آن را به همين اسم نامگذاري كردند.
Red Hat :
مؤسس شركت آقاي مارك اوينگ در دوران جواني از پدربزرگش كلاهي با نوارهاي قرمز و سفيد دريافت كرده بود ولي در دوران دانشگاه آن را گم كرد . زماني كه اولين نسخة اين سيستم عامل
آماده شد مارك اوينگ آن را همراه با راهنماي كاربري نرم افزار در اختيار دوستان و هم دانشگاهيش قرار دارد. اولين جمله اين راهنماي كاربري « درخواست براي تحويل كلاه قرمز گم شده »
بود.
Sony :
Sony از كلمه لاتين Sonus به معناي صدا مشتق شده است.
SUN :
اين شركت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصيلان دانشگاه استانفورد تأسيس شد. Sun مخفف عبارت Standford University Network ميباشد.
Xerox :
كلمه Xer در زبان يوناني به معناي خشك است و اين براي تكنولوژي كپي كردن خشك در زماني كه اكترا كپي كردن به روشهاي فتوشيميايي انجام ميگرفت فوق العاده حائز اهميت بود.
Yahoo:
اين كلمه براي اولين بار در كتاب سفرهاي گاليور مورد استفاده قرار گرفته و به معني شخصي است كه داراي ظاهر و رفتاري زننده است . مؤسسين سايت Yahoo جري يانگ و ديويد فيلو نام
سايتشان را Yahoo گذاشتند چون فكر مي كردند خودشان هم Yahoo هستند.
🆔 @elm_andisheh
Adobe :
اسم رودخانه اي كه از پشت منزل مؤسس آن، جان وارناك، عبور ميكند.
Apple :
ميوه مورد علاقه استيو جابز مؤسس و بنيانگذار شركت اپل، سيب بود و بنابراين اسم شركتش را نيز اپل (به معني سيب ) گذاشت.
Cisco :
مخفف شده كلمه سان فرانسيسكو (San Francisco) است كه يكي از بزرگترين شهرهاي امريكا است.
Google :
گوگل در رياضي نام عدد بزرگي است كه تشكيل شده است از عدد يك با صد تا صفر جلوي آن. مؤسسين سايت و موتور جستجوي گوگل به شوخي ادعا ميكنند كه اين موتور جستجو ميتواند
اين تعداد اطلاعات (يعني يك گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.
Hotmail :
اين سايت يكي از سرويس دهندگان پست الكترونيكي به وسيله صفحات وب است. هنگامي كه مدير پروژه برنامه مي خواست نامي براي اين سايت انتخاب كند علاقهمند بود تا نام انتخاب
شده اولاً مانند ساير سرويس دهندگان پست الكترونيك به mail ختم شده و دوماً برروي وبي بودن آن نيز تأكيد شود. بنابراين نام Hotmail را انتخاب كرد. در كلمه Hotmail حروف Html به ترتيب
پشت سرهم قرار گرفتهاند. گاهي اوقات اسم اين سايت را به صورت HotMail نيز مينويسند.
HP :
شركت معظم HP توسط دو نفر بنام هاي بيل هيولت و ديو پاكارد تأسيس شد. اين دو نفر براي اينكه شركت هيولد پاكارد يا پاكارد هيولت ناميده شود مجبور به استفاده از روش قديمي شير ـ
خط شدند و نتيجه هيولد پاكارد از آب در آمد.
Intel :
از آنجايي كه اين شركت از بدو تأسيس با تأكيد روي ساخت مدارات مجتمع ايجاد شد نام آن را INTegrated Electronics يا به طور مختصر INTEL نهادند.
Lotus :
ميچ كاپور مؤسس شركت كه هندي الاصل بود از حالت لوتوس كه يك اصطلاح مديتيشن متعالي (T.M.) مي باشد براي نامگذاري شركتش استفاده كرد.
Mirosoft :
نام شركت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته ميشد ولي به مرور زمان به صورت فعلي در آمد. Microsoft مخفف MICROcomputer SOFTware
است. دليل نامگذاري شركت به اين اسم نيز آن
است كه بيل گيتس مؤسس شركت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهاي ميكروكامپيوتر ها تأسيس كرد.
Motorola :
شركت موتورولا با هدف درست كردن بي سيم و راديوي خودرو كار خود را آغاز كرد. از آنجاييكه مشهورترين سازنده بي سيم و راديو هاي اتومبيل در آن زمان شركت Victrola بود مؤسس اين
شركت يعني آقاي پال كالوين نيز اسم شركتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمي كلمه موتور نيز به نوعي در اسم شركتش وجود داشته باشد.
Oracle :
مؤسس شركت اوراكل يعني لري اليسون و باب اوتس قبل از تأسيس شركت روي پروژهاي براي CIA كار ميكردند . اين پروژه كه اوراكل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادير زيادي اطلاعات
بتواند تا جواب تمام سؤالهاي پرسيده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات بدهد. اوراكل در اساطير يوناني الهه الهام است. اين دو نفر پس از پايان اين پروژه شركتي تأسيس كرده
و آن را به همين اسم نامگذاري كردند.
Red Hat :
مؤسس شركت آقاي مارك اوينگ در دوران جواني از پدربزرگش كلاهي با نوارهاي قرمز و سفيد دريافت كرده بود ولي در دوران دانشگاه آن را گم كرد . زماني كه اولين نسخة اين سيستم عامل
آماده شد مارك اوينگ آن را همراه با راهنماي كاربري نرم افزار در اختيار دوستان و هم دانشگاهيش قرار دارد. اولين جمله اين راهنماي كاربري « درخواست براي تحويل كلاه قرمز گم شده »
بود.
Sony :
Sony از كلمه لاتين Sonus به معناي صدا مشتق شده است.
SUN :
اين شركت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصيلان دانشگاه استانفورد تأسيس شد. Sun مخفف عبارت Standford University Network ميباشد.
Xerox :
كلمه Xer در زبان يوناني به معناي خشك است و اين براي تكنولوژي كپي كردن خشك در زماني كه اكترا كپي كردن به روشهاي فتوشيميايي انجام ميگرفت فوق العاده حائز اهميت بود.
Yahoo:
اين كلمه براي اولين بار در كتاب سفرهاي گاليور مورد استفاده قرار گرفته و به معني شخصي است كه داراي ظاهر و رفتاري زننده است . مؤسسين سايت Yahoo جري يانگ و ديويد فيلو نام
سايتشان را Yahoo گذاشتند چون فكر مي كردند خودشان هم Yahoo هستند.
🆔 @elm_andisheh
❤9👍4
📰 وقتی کار، مغزت را میخورد
تهران، مرداد ۱۴۰۳
صبح زود، هوا هنوز تاریک است. «لیلا» کارمند پرتلاش، دومین قهوهاش را سر میکشد. ساعت: ۶:۴۵.
دیشب تا ۹ شب جلسه داشت، با سردرد خوابش برد. حالا، پنجمین روز پیاپی است که بیش از ۱۲ ساعت کار میکند...
و او تنها نیست.
🔬 تحقیقات سال ۲۰۲۵ در کرهجنوبی نشان داد:
افرادی که بیش از ۵۲ ساعت در هفته کار میکنند، دچار تغییرات ساختاری مغزی میشوند.
بخشهایی از مغز که مسئول حافظه و احساساتاند، تحلیل میروند.
📊 دانشگاه هلسینکی:
کار روزانه بالای ۱۰ ساعت، خطر افسردگی را تا ۵۰٪ افزایش میدهد.
زنان شاغل با مسئولیتهای خانوادگی، در این آمار پیشتازند.
❗️واقعیت تلخ این است که:
«کار زیاد» افتخار نیست، اگر روحتان را بسوزاند.
📌 در نهایت:
✔️ بالای ۵۰ ساعت در هفته کار = فشار مزمن روی مغز
✔️ خواب کافی، "نه" گفتن به اضافهکاری، و مرزبندی کاری = بهداشت روان
✔️ شاد بودن، بهرهوری بیشتری دارد تا خستهبودن با لبخند مصنوعی
🧠 ذهنتان ارزشمندترین دارایی شماست؛ مراقبش باشید!
✅ منابع :
▪️ WHO: Mental Health at Work
▪️ TIME: Overwork Changes the Brain
🆔 @elm_andisheh
تهران، مرداد ۱۴۰۳
صبح زود، هوا هنوز تاریک است. «لیلا» کارمند پرتلاش، دومین قهوهاش را سر میکشد. ساعت: ۶:۴۵.
دیشب تا ۹ شب جلسه داشت، با سردرد خوابش برد. حالا، پنجمین روز پیاپی است که بیش از ۱۲ ساعت کار میکند...
و او تنها نیست.
🔬 تحقیقات سال ۲۰۲۵ در کرهجنوبی نشان داد:
افرادی که بیش از ۵۲ ساعت در هفته کار میکنند، دچار تغییرات ساختاری مغزی میشوند.
بخشهایی از مغز که مسئول حافظه و احساساتاند، تحلیل میروند.
📊 دانشگاه هلسینکی:
کار روزانه بالای ۱۰ ساعت، خطر افسردگی را تا ۵۰٪ افزایش میدهد.
زنان شاغل با مسئولیتهای خانوادگی، در این آمار پیشتازند.
❗️واقعیت تلخ این است که:
«کار زیاد» افتخار نیست، اگر روحتان را بسوزاند.
📌 در نهایت:
✔️ بالای ۵۰ ساعت در هفته کار = فشار مزمن روی مغز
✔️ خواب کافی، "نه" گفتن به اضافهکاری، و مرزبندی کاری = بهداشت روان
✔️ شاد بودن، بهرهوری بیشتری دارد تا خستهبودن با لبخند مصنوعی
🧠 ذهنتان ارزشمندترین دارایی شماست؛ مراقبش باشید!
✅ منابع :
▪️ WHO: Mental Health at Work
▪️ TIME: Overwork Changes the Brain
🆔 @elm_andisheh
❤8👍4
در آغاز هفته آینده، پدیدهای رخ خواهد داد که در تقویمهای نجومی با نام ماه خاویاری شناخته میشود. این نام برگرفته از سنت بومیان آمریکای شمالی است که در این زمان از سال، صید ماهی خاویاری به اوج خود میرسید و ماه کامل را با این عنوان مینامیدند. ماه در این دوره در روشنترین و کاملترین شکل خود دیده میشود و سطح آن با انعکاس کامل نور خورشید، جلوهای خاص در آسمان شب پیدا میکند. زمانی که ماه از افق طلوع میکند یا به سوی غروب میرود، به دلیل عبور نور از لایههای ضخیمتر جو، رنگ آن متمایل به زرد یا نارنجی میشود و این تغییر رنگ، جلوهای شاعرانه به منظره میبخشد. از منظر علمی، این رویداد تفاوتی اساسی با سایر ماههای کامل ندارد، اما شرایط زمانی و جوی، آن را به یکی از زیباترین مناظر آسمانی سال تبدیل میکند. برای علاقهمندان به رصد آسمان، این فرصت مناسبی است تا با استفاده از ابزارهای اپتیکی یا حتی با چشم غیرمسلح، جزئیات سطح تنها قمر زمین را با وضوح بیشتری مشاهده کنند.
🆔 @elm_andisheh
🆔 @elm_andisheh
❤8👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌍🚀 پرش از لبه فضا؛ لحظهای که نفس جهان را بند آورد
در یک روز پاییزی سال ۲۰۱۲، مردی در سکوت مطلق آسمان ایستاده بود. نه روی زمین، نه در یک هواپیما… بلکه درون یک کپسول کوچک، معلق در ارتفاعی که تنها بالنهای غولپیکر میتوانند به آن برسند: ۱۲۸٬۱۰۰ فوت بالاتر از سطح زمین، جایی نزدیک به مرز فضا.
نامش فلیکس بومگارتنر بود؛ ماجراجویی اتریشی که تصمیم گرفته بود کاری انجام دهد که پیش از او هیچ انسانی تجربه نکرده بود:
پرش آزاد از ارتفاعی که حتی هوا هم برای تنفس کافی نیست، با سرعتی که میتوانست دیوار صوتی را بشکند.
با فرمان مأموریت، درِ کپسول باز شد. در آن لحظه، زمین مانند یک کره آبی در زیر پایش میدرخشید و آسمان از آبی آشنا به سیاهی فضای بیانتها تغییر رنگ داده بود. فلیکس یک قدم برداشت… و خود را به سقوط سپرد.
🌪️ سرعت سقوط:تنها در چند ثانیه،بدن او به بیش از ۱۳۵۰ کیلومتر در ساعت رسید؛ یعنی سریعتر از سرعت صوت هیچ هواپیمای مسافربری به چنین سرعتی نمیرسد. او برای ۴ دقیقه و ۱۹ ثانیه در حالت سقوط آزاد بود، پیش از آنکه چتر نجاتش را باز کند.
🎥 تمام این لحظات با دوربینهایی که روی لباس و کلاهش نصب شده بود ضبط شد.
🆔 @elm_andisheh
در یک روز پاییزی سال ۲۰۱۲، مردی در سکوت مطلق آسمان ایستاده بود. نه روی زمین، نه در یک هواپیما… بلکه درون یک کپسول کوچک، معلق در ارتفاعی که تنها بالنهای غولپیکر میتوانند به آن برسند: ۱۲۸٬۱۰۰ فوت بالاتر از سطح زمین، جایی نزدیک به مرز فضا.
نامش فلیکس بومگارتنر بود؛ ماجراجویی اتریشی که تصمیم گرفته بود کاری انجام دهد که پیش از او هیچ انسانی تجربه نکرده بود:
پرش آزاد از ارتفاعی که حتی هوا هم برای تنفس کافی نیست، با سرعتی که میتوانست دیوار صوتی را بشکند.
با فرمان مأموریت، درِ کپسول باز شد. در آن لحظه، زمین مانند یک کره آبی در زیر پایش میدرخشید و آسمان از آبی آشنا به سیاهی فضای بیانتها تغییر رنگ داده بود. فلیکس یک قدم برداشت… و خود را به سقوط سپرد.
🌪️ سرعت سقوط:تنها در چند ثانیه،بدن او به بیش از ۱۳۵۰ کیلومتر در ساعت رسید؛ یعنی سریعتر از سرعت صوت هیچ هواپیمای مسافربری به چنین سرعتی نمیرسد. او برای ۴ دقیقه و ۱۹ ثانیه در حالت سقوط آزاد بود، پیش از آنکه چتر نجاتش را باز کند.
🎥 تمام این لحظات با دوربینهایی که روی لباس و کلاهش نصب شده بود ضبط شد.
🆔 @elm_andisheh
❤14🤩3👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیزیک
⏳ آیا زمان واقعاً وجود دارد یا فقط یک توهم است؟
تصور کنید یک فضانورد نزدیک یک سیاهچاله ایستاده است. برای او فقط چند دقیقه میگذرد، اما وقتی به زمین برگردد، شاید دهها سال گذشته باشد.
این پدیده در فیزیک با نام «اتساع زمان» شناخته میشود و یکی از پیشبینیهای شگفتانگیز نظریه نسبیت اینشتین است.
اما این سؤال هنوز پابرجاست: آیا «زمان» واقعاً یک بعد واقعی جهان است یا فقط ساخته ذهن ما برای نظم دادن به رویدادهاست؟
برخی فیزیکدانها آن را مثل یک رودخانه میبینند که همیشه به جلو جریان دارد. بعضی دیگر معتقدند همه گذشته و آینده همزمان وجود دارند و ما فقط «صفحهای» را که رویش ایستادهایم میبینیم.
🆔 @elm_andisheh
⏳ آیا زمان واقعاً وجود دارد یا فقط یک توهم است؟
تصور کنید یک فضانورد نزدیک یک سیاهچاله ایستاده است. برای او فقط چند دقیقه میگذرد، اما وقتی به زمین برگردد، شاید دهها سال گذشته باشد.
این پدیده در فیزیک با نام «اتساع زمان» شناخته میشود و یکی از پیشبینیهای شگفتانگیز نظریه نسبیت اینشتین است.
اما این سؤال هنوز پابرجاست: آیا «زمان» واقعاً یک بعد واقعی جهان است یا فقط ساخته ذهن ما برای نظم دادن به رویدادهاست؟
برخی فیزیکدانها آن را مثل یک رودخانه میبینند که همیشه به جلو جریان دارد. بعضی دیگر معتقدند همه گذشته و آینده همزمان وجود دارند و ما فقط «صفحهای» را که رویش ایستادهایم میبینیم.
🆔 @elm_andisheh
👍6❤3
به نظر شما زمان واقعی است یا ساخته ذهن ما؟
Anonymous Poll
21%
واقعی است
67%
ساخته ذهن ما
13%
نظری ندارم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استدلالی از یک نوجوان که موجودات فضایی وجود دارند و چرا با ما تماس برقرار نمی کنند ؟
نظر شما چیست؟
🆔 @elm_andisheh
نظر شما چیست؟
🆔 @elm_andisheh
❤18👍7🔥2🤩2👏1