از ما می‌خواهید باور کنیم که فرعون و سربازانش در مقابلِ چشمانِ خود شخصی را دیدند که با عصای خود دریا را گشود ولی بازهم ایمان نیاورد؟!
#سوران_عزیزی
#قل_هاتوا_برهانکم..
🆔 @elhadiat
#سوران_عزیزی
#قل_هاتوا_برهانکم..
🆔 @elhadiat
اینجانب سوران عزیزی مدیرِ مجموعهٔ رنسانس ایرانی به عنوانِ یک ملحد از ماموستا سعید قادری مبلغ اسلام و فعال در حوزهٔ ردّ الحاد دعوت می‌کنم در فضایی علمی دلایلِ پایبندی خودشان به اسلام را تبیین کنند و ما را به اسلام دعوت کنند.
#قل_هاتوا_برهانکم
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
#قل_هاتوا_برهانکم
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
الحادیات
🆔 @elhadiat
پاسُخِ ماموستا سعیدِ قادری به تحدّی گروهِ رنسانسِ ایرانی..ابتدا من یک شخصِ حقیقی هستم نه صرفاً یک کاربرِ مجازی
و امّا بعد ایشان در وهلهٔ اوّل از اللّه خواستند که من را هدایت دهد،گویا ایشان به سُنّتِ نبوّی همچنان معتقد هستند آنچه عاملِ تعقل و تفکر است قلب می‌باشد و انتظار دارند من با یک حادثهٔ عجیب ایمان بیاورم که محمّد فرستادهٔ خداوندِ خالق است،پُر واضح است که ایمانِ ایشان به نبوّت نیز حاصلِ یک اتفاق می‌باشد و آنهم جبرِِ جغرافیایی است،جبری که منجر به متولد شدنِ ایشان در یک خانوادهٔ مسلمان و در یک محیطِ اسلامی شده است..شما فرزندانِ قبیلهٔ خود هستید و با ادّله ناآشنا هستید،ایمانِ شما دینِ شما حاصلِ عشق‌بازی پدر و مادرِ گرامی‌تان است..
اضاف بر اینکه خدمتِ آن بزرگوار باید عرض کنم اینجانب در میانِ شما ماموستایان و آخوندهای شیعه بُر خورده‌ام و واقف بر مبانی اعتقادی‌تان هستم..ایشان من را به مطالعهٔ تُراثِ اسلامی دعوت کردند،من بسیار گفته‌ام و می‌گویم که پرهیز می‌کنم و پرهیز کنید از باوری که مقدماتِ خودش را از تاریخ گرفته باشد،چراکه تاریخ یعنی گزینشِ حوادث،آیا عقایدِ شما مبنایی جز این دارد؟آیا گمان می‌کنند ما اهلِ ایهام،ابهام،کنایه و استعاره هستیم؟آیا ایشان معتقد هستند محمّد نبی خداوند است چراکه کودکی شش‌ساله دید که ماه نصف شد؟آیا در میانِ ۶هزار آیه از کتابِ مقدًس‌شان دلیلی بر نبوّتِ آن اسوهٔ اخلاق یافت نمی‌شود؟
#قل_هاتوا_برهانکم
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
و امّا بعد ایشان در وهلهٔ اوّل از اللّه خواستند که من را هدایت دهد،گویا ایشان به سُنّتِ نبوّی همچنان معتقد هستند آنچه عاملِ تعقل و تفکر است قلب می‌باشد و انتظار دارند من با یک حادثهٔ عجیب ایمان بیاورم که محمّد فرستادهٔ خداوندِ خالق است،پُر واضح است که ایمانِ ایشان به نبوّت نیز حاصلِ یک اتفاق می‌باشد و آنهم جبرِِ جغرافیایی است،جبری که منجر به متولد شدنِ ایشان در یک خانوادهٔ مسلمان و در یک محیطِ اسلامی شده است..شما فرزندانِ قبیلهٔ خود هستید و با ادّله ناآشنا هستید،ایمانِ شما دینِ شما حاصلِ عشق‌بازی پدر و مادرِ گرامی‌تان است..
اضاف بر اینکه خدمتِ آن بزرگوار باید عرض کنم اینجانب در میانِ شما ماموستایان و آخوندهای شیعه بُر خورده‌ام و واقف بر مبانی اعتقادی‌تان هستم..ایشان من را به مطالعهٔ تُراثِ اسلامی دعوت کردند،من بسیار گفته‌ام و می‌گویم که پرهیز می‌کنم و پرهیز کنید از باوری که مقدماتِ خودش را از تاریخ گرفته باشد،چراکه تاریخ یعنی گزینشِ حوادث،آیا عقایدِ شما مبنایی جز این دارد؟آیا گمان می‌کنند ما اهلِ ایهام،ابهام،کنایه و استعاره هستیم؟آیا ایشان معتقد هستند محمّد نبی خداوند است چراکه کودکی شش‌ساله دید که ماه نصف شد؟آیا در میانِ ۶هزار آیه از کتابِ مقدًس‌شان دلیلی بر نبوّتِ آن اسوهٔ اخلاق یافت نمی‌شود؟
#قل_هاتوا_برهانکم
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
تحدّی گروه رنسانسِ ایرانی به مبلغانِ اسلام[ماموستا سعیدقادری،دکتر مراد یوسفی]
روایت اوّل می‌گوید عایشه شش ساله بود که پیامبر با او ازدواج کرد و در نه سالگی با او همبستر شد
و امّا روایت دوم می‌گوید پیامبر از ازدواجِ فاطمه با ابوبکر و عثمان به دلیلِ خُردسال بودن فاطمه امتناع ورزید،سپس او را به عقد علی درآورد.
تناقض بینِ دو روایت مشخص است،در روایتِ اوّل پیامبرِ اسلام با دختری خُردسال ازدواج می‌کند و در روایتِ دوم از ازدواجِ دخترِ خُردسال خود خودداری می‌کند.
ازدواج با دخترِ خُردسال عملی غیراخلاقی است،زیرا پیامبر از ازدواجِ دختر خود به دلیل کم‌سن بود ایشان امتناع ورزیدند.آیا پیامبر معتقد بود این امر موجبِ تضییعِ حقوق دخترش می‌شود و او در این سن از درکِ ازدواج ناتوان است و نمی تواند خود را از استثمارِ جنسی مردی بزرگتر از خودش حفظ کند؟
اکنون می‌پرسیم کدام یک از نظرِ شما اخلاقی است: [ازدواج با دخترانِ خُردسال چون پیامبر با عایشهٔ خُردسال ازدواج کرد یا امتناع از ازدواج با دخترانِ خُردسال چون پیامبر از ازدواجِ فاطمهٔ خُردسال امتناع کرد؟]
#سوران_عزیزی
#قل_هاتوا_برهانکم
🆔 @elhadiat
روایت اوّل می‌گوید عایشه شش ساله بود که پیامبر با او ازدواج کرد و در نه سالگی با او همبستر شد
و امّا روایت دوم می‌گوید پیامبر از ازدواجِ فاطمه با ابوبکر و عثمان به دلیلِ خُردسال بودن فاطمه امتناع ورزید،سپس او را به عقد علی درآورد.
تناقض بینِ دو روایت مشخص است،در روایتِ اوّل پیامبرِ اسلام با دختری خُردسال ازدواج می‌کند و در روایتِ دوم از ازدواجِ دخترِ خُردسال خود خودداری می‌کند.
ازدواج با دخترِ خُردسال عملی غیراخلاقی است،زیرا پیامبر از ازدواجِ دختر خود به دلیل کم‌سن بود ایشان امتناع ورزیدند.آیا پیامبر معتقد بود این امر موجبِ تضییعِ حقوق دخترش می‌شود و او در این سن از درکِ ازدواج ناتوان است و نمی تواند خود را از استثمارِ جنسی مردی بزرگتر از خودش حفظ کند؟
اکنون می‌پرسیم کدام یک از نظرِ شما اخلاقی است: [ازدواج با دخترانِ خُردسال چون پیامبر با عایشهٔ خُردسال ازدواج کرد یا امتناع از ازدواج با دخترانِ خُردسال چون پیامبر از ازدواجِ فاطمهٔ خُردسال امتناع کرد؟]
#سوران_عزیزی
#قل_هاتوا_برهانکم
🆔 @elhadiat
اینجانب سوران عزیزی مدیرِ مجموعهٔ رنسانس ایرانی به عنوانِ یک مُلحد؛مبلغِ اسلام و فعال در حوزهٔ ردّ الحاد جنابِ پشابادی مدیرِ مجموعهٔ درج‌اندیشه را در رابطه با اشتباهِ علمی اسلام[فرورفتنِ خورشید در چشمهٔ گِل‌آلود]به مناظره دعوت می‌کنم...
آیدی جنابِ پشابادی: @Knowledge1399
#قل_هاتوا_برهانکم
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
آیدی جنابِ پشابادی: @Knowledge1399
#قل_هاتوا_برهانکم
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
الحادیات
اینجانب سوران عزیزی مدیرِ مجموعهٔ رنسانس ایرانی به عنوانِ یک مُلحد؛مبلغِ اسلام و فعال در حوزهٔ ردّ الحاد جنابِ پشابادی مدیرِ مجموعهٔ درج‌اندیشه را در رابطه با اشتباهِ علمی اسلام[فرورفتنِ خورشید در چشمهٔ گِل‌آلود]به مناظره دعوت می‌کنم... آیدی جنابِ پشابادی:…
پاسُخِ جنابِ پشابادی مبلغِ اسلام و فعال در حوزهٔ نقدِ الحاد به تحدّی گروهِ رنسانسِ ایرانی...پیشاپیش از ایشان بابتِ اشتباهِ سهوی نوشتاری عذرخواهی می‌کنیم..
امّا بعد...،
اگر ما به وجودِ آفریدگارِ حکیم اعتراف کنیم و سپس به وجوبِ حساب اعتراف کنیم،آیا این بدان معناست به وجوبِ رسالت اعتراف می‌کنیم؟اگر در قرآن اختلاف و تضادی با عقل،علم و اخلاق بیابیم ابتدا باید به وجودِ خداوند باور داشته باشیم؟
حال اگر حکمتِ خداوند مستلزم محاسبه تنها بر اساسِ عقلِ سلیم باشد چه الزامی بینِ باور به خداوند و نقدِ قرآن وجود دارد آیا این صرفاً یک بهانه است یا ادله‌ای منطقی آن را پشتیبانی می‌کند؟
#قل_هاتوا_برهانکم..
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat
امّا بعد...،
اگر ما به وجودِ آفریدگارِ حکیم اعتراف کنیم و سپس به وجوبِ حساب اعتراف کنیم،آیا این بدان معناست به وجوبِ رسالت اعتراف می‌کنیم؟اگر در قرآن اختلاف و تضادی با عقل،علم و اخلاق بیابیم ابتدا باید به وجودِ خداوند باور داشته باشیم؟
حال اگر حکمتِ خداوند مستلزم محاسبه تنها بر اساسِ عقلِ سلیم باشد چه الزامی بینِ باور به خداوند و نقدِ قرآن وجود دارد آیا این صرفاً یک بهانه است یا ادله‌ای منطقی آن را پشتیبانی می‌کند؟
#قل_هاتوا_برهانکم..
#سوران_عزیزی
🆔 @elhadiat