چه بیم از دیگران؟ در چشم مردم بوسه می‌گیریم
که با این معصیتها آبروی ما نمی‌ریزد


#فاضل_نظری....

#چ

چه خواهد كرد با من عشق؟
پرسيديم و خنديدی
فقط با پاسخ‌ات
پيچيده‌تر كردی معما را

#فاضل_نظری

زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست

#فاضل_نظری

یا چشم بپوشان از من و
از خویش برانم...!
یا تنگ در آغوش بگیرم
که بمیرم ...

#فاضل_نظری

همراه بسیار است...

اما همدمی نیست!



#فاضل_نظری

نه از هوس که ز جور زمانه لب به شراب


اگـر زدیـم بـرای دل خـراب زدیـم

#فاضل_نظری

چرا آشفته میخواهی

خدایا خاطر ما را...؟؟


#فاضل_نظری

دو قدم پیش بیا
ای قدمت بر سر چشم

دو قدم تا که تو را
تنگ بگیرم به برم


#فاضل_نظری

‌
در ایݧ طوفان ڪہ ماهی هـم
بہ دریا دل نخواهد زد

ڪجا  با ڪشتی ات بردی دلم
را ناخدای من


#فاضل_نظری

عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی

بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند


#فاضل_نظری

مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود


دیدیم ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟

#فاضل_نظری

ای کـاش "شـــب" مــرگ!
در آغــوش تــو بـاشـم
زهـری کـه بنـوشـم ...
ز لبِ سرخ تو، داروست!

#فاضل‌_نظری

داغی که بوسه‌ی تو
                به لب‌های ما نهاد
یادش‌بخیر و
         خاطره‌اش جاودانه باد

بر من ببخش،
       گاه چنان دوست دارمت
کز یاد می‌برم
              که مرا برده‌ای ز یاد


#فاضل_نظری

خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست

این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟


#فاضل_نظری

دو قدم پیش بیا
ای قدمت بر سر چشم

دو قدم تا که تو را
تنگ بگیرم به برم


#فاضل_نظری

موج با تجربه صخره به دریا برگشت

کمترین فایده عشق پشیمانی ماست

#فاضل_نظری