دوستت دارم ... چنان جمله پیچیده ای نیست که برای گفتنش دنبال صدها اتفاق میگشتم.
جسارت گفتن دوستت دارم را زمانی بدست آوردم که شاگرد کوچک پنج ساله ام در صف میت زنی به چشمهایم نگاه کرد و گفت : دوستت دارم💜
و من این روزها، طبق عادت همیشگی ام ، اول به خدا میگویم: دوستت دارم .شاید جای شب بخیر و صبح بخیر و خداحافظی را زین بعد دوستت دارم بگیرد!
چقدر این جمله ساده زیباست !
...❤ دوستت❤ دارم❤
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh

گاهی پیرزن هایی را که می دیدم، میسنجیدم با جوانیشان.
به خودم میگفتم یعنی در جوانی هم ابروهایشان کم پشت بود؟
شاید این فکر من خنده دار باشد
اما...
من تا بحال پیرزنی را ندیده ام که ابروهای مشکی و پر داشته باشد.

چندی پیش مقاله ای خواندم!
اگر میخواهید جلوه چشمانتان ببشتر شود رنگ ابروهارا کمرنگ تر کنید!

واین درپیریست!
ابروهای کمرنگ و کم حجم.

پیرها همه چیزشان مشخص است
پیر مهربان
پیر خشمگین
پیر خوش اخلاق
پیر بدخلق

چیزی که هستند در اصل روحشان است.
چیزی که سالها یادگرفته اند،
راست گفته اند چشمها،دروازه دل هستند.

درپیری چشم و دل یکی می شود انگار!

به نظرم باید روح خود را خوب بسازیم
چرا که چشمهایمان در پیری ما را لو میدهد 😉

#الهه_آجرلو_فاخته
یاحق
شهریور 1398
حرفهای شبانه

بعضی از آدمها هستند که آنقدر از نور خدا سرشارند که به تو آرامش میدهند.
آن آدمها را شریک خدا نمیگیرم.
همین که خالصانه دوستشان داشته باشی ، عاشق تو میشوند و آن زمان است که بدون هیچ دعایی آرزوهایت را برآورده میکنند‌.
فکر میکنم گاهی خودشان برایم آرزو میکنند و چیزی را برایم میخواهند که من فکرش را هم نمیکردم !
این آدمها را فقط باید دوست داشت
بدون هیچ توقعی فقط باید دوست داشت
آنها خودشان برایت بهترین دعا را می کنند بی آنکه خواسته باشی.
#یا_امام_رضا
مهرماه ۱۳۹۸
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh

دلم از بی تو بودن میگیرد
از تمام لحظه های بی تو
از تمام دستهایی که بر موهایم می کشیدی و نیست😢
از تمام بی تو بودن ها فقط بودن ها
نفسم بی اراده می آید
اشکهای شبانه ام بی اختیار
در کدام گوشه دنیا خزیده ام، غم زده از گذر ثانیه هایی که بی تو می گذرد
در هر کوی و خیابان به جستجوی تو می نگرم
و تو نیستی. نیستی. سالی هم گذشت و ندیدنت یکساله شد
از دنیا سیر شدم بی عشق
خدایا نگذار بی عشق بمانم
نگذار وجودم خشک شود
دنیای بی عشق نمیخواهم
😞
دلم شکست از نبودن های پر تکرارت💔
حال امروز مرا چه کسی خریدار است
جز مردگان زیر خاکِ در حسرت عمر رفته
من تو را میخواهم
میخواهم و میخوانمت❤️
آذرماه 1398 رافراموش نکن
برگ ریزانش بسان اشک های من است.
آه
یا حق
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh
کپی در تلگرام
Elahe_fakhteh

دستان مرا ببوس!
تا روح خسته ام از تو خیس شود
و من ...
مثل همیشه مبهوت جادوی آرامش تو باشم
ای باران!

این روزها، مرهم خستگیم باش!
موهایم را خیس کن، از فرشدن گیسوانم نمی ترسم.
آه باران، ببااار!
مرا صدا بزن.. به کوچه خیس تو می آیم و دیگر خش خش نکردن برگ های خزان برایم مهم نیست
ومهم نیست این روزها چه برایم اتفاق افتاده است. من جرعه ای آرامش از ذات تو میخواهم
دستهایم راببوس، صورتم را غرق در قطراتت کن. سالهاست چتری ندارم، بر معرفت من ببار... این روزها برمن سخت گذشته است.
بشوران و ببر غم دو روزه دنیا را
میخواهم یک دل سیر، بلننند بخندم...
بهانه میخواهم برای یک دل خوش!

روزهای آخر پاییز 1398
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh

پاییز تورا چه شده؟
روزهای آخرت را گریز پای شده ای؟!
با این شوق به سوی کدام دیار می دوی وقتی عاشقانت اینجا هستند؟ تو خیالت راحت است.
برگ ریزان راه انداختی، باران از سقف آسمان چکاندی و فردا دخترت یلدا را میفرستی تا غوغا کند.
تو همیشه میزبان خوبی هستی.
تو ماندنی هستی انگار مامهمان هستیم هرفصل هرسال!!
میدانم تمام شوق تو برای دی ماه است😁 ماه یکی شدن درسنت.
ماه آمدن من 😎
فقر گرما و ثروت عشق کنار هم بودن
انشالله که خیر باشد.
رفیق قدیمی 32 بار آمده ای
دمت گرم❤️
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh
آخرین جمعه پاییز
پیشاپیش یلدا مبارک💓💕❤️💞

متولد 26 دیماه 1366.
در دهه چهار زندگی خود هستم😎. 26 دی ماه 32 سال را تمام میکنم. سالی که گذشت پرازتجربه و فراز و نشیب بود. پراز لذت و زیبایی بود. خرسندم از گذشتن عمرم.🌹
برایم حسرتی درگذشته نمانده است.آماده ام هرلحظه خود را تسلیم پروردگار مطلق کنم چون میدانم خدا ازبندگانی که به غیراو دل میبندند آزرده می شود. فقط کمی نگران دخترانم هستم گرچه خداهست اما آنها هنوز خدارا نمیفهمند.
بهار امسال پرازطراوت و مه و رنگین کمان بود. تابستانش مرا غرق در لذت مزه ها کرد. پاییزش برگ ریزان سرخ ها🍁🍂 بود. من این سال زندگیم را غرق در عشق خداوند دیدم.🥀 وسپاسگزارم بخاطر سلامتی و آسان کردن سختی ها برمن❤️ به هرکجا که مینگرفتم خالقم را میبینم. در روح انسانهای موفق می تپد. در قلب کسانیکه برای خوب بودن می جنگند می تپد.او درهمه جا جریان دارد. ومن امسال عاشقی خدارا دیدم❤️ دیدم چگونه به من عشق می ورزد. ومن ناتوان از جبران.
چیزی که امسال مرا آزرد، دل ِخوشِ مردم بود.
خدایا دلِ خوش را از آنها نگیر. الهی آمین
خدایا عشقت را از من نگیر
خدایا هرلحظه به تو نیازدارم، بی تو ممکن نیست
بگذار همه مرا وابسته تو بدانند. تو نه تمام میشوی. نه قهر میکنی. نه کم میشوی. نه نادان میشوی. هرچه قدر تورا حس میکنم بیشتر درتو فرو میروم. چقدر بزرگی که مارا جانشین خودت کردی در زمین. خوشابحال مقام داران، شایستگان❤️
چگونه میشود هم خوب بود. هم عاشق بود. هم عاشقی کرد. هم خطا نکرد. هم فراموش نکرد. هم صبوری کرد. هم با بدی دیگران بد نشد. هم متعادل بود. براستی تو ریسمانی هستی که اگر به تو چسبید، طوفان هم بشود گم نخواهم شد❤️ دی ماه، دامنت را پهن کن. سرمایت را پخش کن. مطمئن هستم بعد این سرما، بهار زیباتری در راه هست چون خواب درختان درزمستان، شوک رویش بی نهایت در بهار است!
من نه امید بل یقین دارم.
خدایا مرا حتی به آنی، به خود.. وامگذار. من حالم با تو خوب است❤️
زاده 26 دی ماه 136 6
26 #دی ماه 139 8
یاحق
#الهه_آجرلو_فاخته

متولد 26 دیماه 1366.
در دهه چهار زندگی خود هستم😎. 26 دی ماه 32 سال را تمام میکنم. سالی که گذشت پرازتجربه و فراز و نشیب بود. پراز لذت و زیبایی بود. خرسندم از گذشتن عمرم.🌹
برایم حسرتی درگذشته نمانده است.آماده ام هرلحظه خود را تسلیم پروردگار مطلق کنم چون میدانم خدا ازبندگانی که به غیراو دل میبندند آزرده می شود. فقط کمی نگران دخترانم هستم گرچه خداهست اما آنها هنوز خدارا نمیفهمند.
بهار امسال پرازطراوت و مه و رنگین کمان بود. تابستانش مرا غرق در لذت مزه ها کرد. پاییزش برگ ریزان سرخ ها🍁🍂 بود. من این سال زندگیم را غرق در عشق خداوند دیدم.🥀 وسپاسگزارم بخاطر سلامتی و آسان کردن سختی ها برمن❤️ به هرکجا که مینگرفتم خالقم را میبینم. در روح انسانهای موفق می تپد. در قلب کسانیکه برای خوب بودن می جنگند می تپد.او درهمه جا جریان دارد. ومن امسال عاشقی خدارا دیدم❤️ دیدم چگونه به من عشق می ورزد. ومن ناتوان از جبران.
چیزی که امسال مرا آزرد، دل ِخوشِ مردم بود.
خدایا دلِ خوش را از آنها نگیر. الهی آمین
خدایا عشقت را از من نگیر
خدایا هرلحظه به تو نیازدارم، بی تو ممکن نیست
بگذار همه مرا وابسته تو بدانند. تو نه تمام میشوی. نه قهر میکنی. نه کم میشوی. نه نادان میشوی. هرچه قدر تورا حس میکنم بیشتر درتو فرو میروم. چقدر بزرگی که مارا جانشین خودت کردی در زمین. خوشابحال مقام داران، شایستگان❤️
چگونه میشود هم خوب بود. هم عاشق بود. هم عاشقی کرد. هم خطا نکرد. هم فراموش نکرد. هم صبوری کرد. هم با بدی دیگران بد نشد. هم متعادل بود. براستی تو ریسمانی هستی که اگر به تو چسبید، طوفان هم بشود گم نخواهم شد❤️ دی ماه، دامنت را پهن کن. سرمایت را پخش کن. مطمئن هستم بعد این سرما، بهار زیباتری در راه هست چون خواب درختان درزمستان، شوک رویش بی نهایت در بهار است!
من نه امید بل یقین دارم.
خدایا مرا حتی به آنی، به خود.. وامگذار. من حالم با تو خوب است❤️
زاده 26 دی ماه 136 6
26 #دی ماه 139 8
یاحق
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh

خدایا
خدای مهربانم
در این روزهای ملتهب و شلوغ، یارم بوده ای، همدمم بوده ای
واین روزها فهمیده ام هرکسی که آزارم داد، آه کشیدم تاوان دیده است
چقدر مرا دوست داری
چقدر هوای مرا داری
که تحمل یک آه، یک اشک مرا نداری!
ومن چه کردم
تمام تلاشم برای پاک بودن است، دلم را شکستند من نمی شکنم، برای حقم بر میخیزم و تورا همراه همیشگی خودم احساس میکنم.
خدایا مرا پاکیزه گردان
خدایا مرا پاکیزه و خوش نام از دنیا ببر
مرا آن گونه ببر که اگر خطی از شعرهایم، را خواندند رنگ تو را درآن حس کنند
اگر یادگاریهایی از من دیدند، روح تو را در آنها ببینند که من برای آنچه دارم، تلاش کرده ام، سختی کشیده ام، تحمل کرده ام و صبر کرده ام و به تو توکل کرده ام. 💞
خدای مهربانم دوستت دارم هیچ گاه تنهایم نگذار، یار همیشگی ام باش
دوستت دارم❤️
یاحق
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh

پ.ن: برایتان آرزومندم زندگستان از رنگ خداوند لبریز شود❤️

امروز خدا مرا به کوه دعوت کرد.
بعداز روزها شب ساعت 11 چشمهایم سنگین شد و خوابیدم.
هشت صبح چنان هوشیار برخاستم که خوابیدن محال بود.
صدایی از درون گفت : کوه
چای را دم کردم و درچشم بهم زدنی رسیدم.
خدا چنان میزبانی از من کرد، که روح خسته ام آرام گرفت.
آسمان آفتابی، آبی آبی آبی ناب، برف سفید. هرگاه سردم شد آفتاب دیدم. هرجا خسته شدم روی برف قدم برداشتم، گرمم شد، سایه خنک یافتم.
جاده را گاه از برف، گاه از خاک، گاه از گل دیدم. مثل رودخانه ها کوچک روان، جوی آب باریک اما با صدای پرهیجانش مرا بار دیگر محو در نور خداوندی کرد.

به قسمتی از کوه پناه آوردم، دیگر صدایی نبود، آدمی نبود. فقط من بودم روی صخره ای خشک شده از مهربانی آفتاب، پیش پایم برف! سرما بود اما گرما هم بود دلچسب بود. چندی بعد انگار خود را غرق شده در طبیعت دیدم.
آنی حس کردم در خانه خدا هستم.
جاییکه هرطرف ساخته او، از اوست.
هیچ انسانی دخالتی نکرده است.
چشمانم را می بندم. خورشید زیر ابر کوچکی پنهان میشود. چشمانم را باز میکنم وخود را میان مه می یابم.
فراموش می کنم آیا بر دامنه کوهی ایستاده ام که شهرش آسمان آبی ندارد، مه ندارد!
من امروز به کوه آمدم نه برای لذت بلکه با خدایم خلوت کنم.
ساعتی بعد برگشتم. قطره ای دستم را گرفت، سرم را که چرخاندم چکه چکه قطره های آب را از میان سنگ ها دیدم که بازی کنان به انتها می رفتند.
انتهایی که صدای اردک هایش یکی از نت های خلوت من شد، آنجا دربالای همان صخره ای که گل سنگ داشت، گرم بود اما کنارش برف بود!
بر میگردم.صدای قلب کوه را حس کردم. خاک زیر پایم گل آلود اما نرم! با هر قدم انگار قلب کوه می تپد!
ماه قرص کامل است.
ومن به خانه می رسم از این سفر یک روزه.
روح خسته ام آرام شده است.
به چه میزبانیست او ❤️ یاهو❤️
یا حق
خدایا شکرت
بهمن 139 8
#الهه_آجرلو_فاخته
سایت
http://eajoorloo.rzb.ir/