اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
6.81K subscribers
13.8K photos
3.99K videos
229 files
13.1K links
پویش مردمی حمایت از تشکیل «اکوتا»
(اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی)
‌‌‏🇮🇷🇹🇯🇦🇫🇵🇰🇺🇿🇦🇿🇹🇲🇦🇲🇬🇪🇰🇬🇰🇿🇮🇶🇧🇭🇸🇾
@ekotaa
ارتباط با ادمین:
@Kheradmardi
هماهنگی تبلیغ و تبادل:
@K_r_Kheradmardi
اینستاگرام:
instagram.com/ekvta
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
👈نفوذ ایران در یمن به دوره ساسانیان می رسد👉

در زیر ویدیوی جالبی درباره بخشی از دلایل جنگ سرد (نه همه ی آن دلایل) بین #ایران و #عربستان که موجب تضاد منافع این دو کشور در #یمن و #سوریه و... شده است، گذاشته شده، که
اگرچه گزارشی تصویری از صدای آمریکاست، اما نکات جالبی را در خود دارد.

@LoversofIRAN


⬅️ یمن، بخشی از پادشاهی ایران زمین

#وهریز یا #وهرز یک اسپهبد #ساسانی از تبار دیلمیان بود که در سال ۵۷۰ میلادی به فرماندهی سپاهی از ایران در زمان شاهنشاهی خسرو اول، یمن را فتح کرد و آنرا ضمیمه شاهنشاهی ایران نمود و #سیف_بن_ذی_یزن را به تخت پادشاهی یمن نشاند.
در تاریخ نام و نیای وی با اختلافاتی ثبت شده‌است. برخی وی را وهرز پسر کامکار از سواران و بزرگان عجم و از خاندان‌های بزرگ دانسته‌اند و برخی دگر وی را «خرزاد» یا «فرزخ‌زاد» پسر نرسی کامگار نوادهٔ جاماست، برادر قباد یکم می دانند که چون #انوشیروان وی را با سپاه به یمن بفرستاد، مرتبهٔ وهرزی بدو داد. یعنی وهرز نام وی نیست بلکه مقامی‌ست که انوشیروان بدو اعطا کرد. برخی نیز وهرز را نام وی و نیای اش را "به‌آفرید"، پسر ساسان دانسته‌اند.


⬅️ درخواست کمک یمن از پادشاه ایران_زمین

در سال ۵۷۰ میلادی سپاه #حبشه به سرکردگی #ابرهه بنای دست‌اندازی به سرزمین یمن گذاشتند و مردم یمن، سیف بن ذی یزن را که در ادبیات عرب بسیار معروف است و یکی از پادشاهان #حمیری یمن بوده‌است را به دربار انوشیروان فرستادند و از انوشیروان برای دفع حبشیان یاری خواستند.
انوشیروان با بزرگان دربار خود مشورت کرد. آنان گفتند در زندان گروهی از بزهکاران هستند که می‌توان آنها را فرستاد، اگر کشته شوند، زیانی نرسد و اگر پیروز شوند، کشوری را بدست آورده‌ایم. خسرو این رأی را پسندید و تعداد #۸۰۰_محکوم به مرگ را به سرداری وهرز دیلمی با هشت کشتی به یمن فرستاد.
وهرز به محض رسیدن به یمن دستور داد تا کشتی‌هایی که ایشان را آورده بود بسوزانند تا لشکریان وی دیگر امید بازگشت نداشته باشند. فرمانده حبشیان وقتی این گروه اندک را دید، اعتنایی نکرد اما بسیاری از مردم یمن که از بیداد حبشیان به تنگ آمده بودند، با لشکریان ایران توأم شدند و شمارهٔ این گروه را #پنجاه_هزار_تن نوشته‌اند. مردم به فرماندهی این گروه توانستند حبشیان را از یمن بیرون کنند و حتی آنها را دنبال کردند و تا حبشه تاخت و تازهایی نمودند و سیف بن ذی یزن را به پادشاهی یمن نشاندند.
به این ترتیب از آن پس یمن فرمانبردار ایران شد و سیف بن ذی یزن نیز خراج به دربار ایران می فرستاد ولی چندی نگذشت که چند تن از حبشیان که در خدمت او مانده بودند، او را کشتند. وهرز، دوباره از طرف انوشیروان مأمور شد که فتنهٔ یمن را فرو نشاند و خود از طرف دولت #ساسانی در آنجا به حکمرانی بپردازد.
بدینگونه تا ظهور #اسلام مردم یمن تبعیت از حکمرانان ایرانی می‌کردند و بازماندگان گروهی که انوشیروان به یمن فرستاد را اعراب ابناء (جمع ابن) می‌نامیدند.

⬅️ حمزه اصفهانی نام هشت تن از مرزبانان ایرانی را در یمن آورده‌است.(کتاب تجلی تاریخ ایران)

وهرز دیلمی/ ولیسجان/ حرزادان شهر/ نوشجان/ مرزوان/ خرخسرو/ بادان بن ساسان الجرون/ دادویه پسر هرمز پسر فیروز که آخرین مرزبان "ایرانی نژاد" در یمن بوده‌است.

@LoversofIRAN

منابع:
■کریستین‌سن، آرتور امانوئل. ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی. چاپ سوم. تهران: انتشارات ساحل, 1382. 262-315.
■حقیقت، عبدالرفیع. تجلی تاریخ ایران، مجموعه مقاله‌های تاریخی و جغرافیایی. تهران: انتشارات کومش، ۱۳۷۰
■زرین‌کوب، عبدالحسین. دو قرن سکوت. چاپ دوم. تهران, 1336.

@LoversofIRAN

ویدیو را ببینید 👇
🔴 سخنی با رئیس‌جمهور دربارۀ ایوان مداین #طاق_کسرا

فیلم منتشر شده نشان می‌دهد جدیداً بخش‌های دیگری از ایوان مداین فروریخته است. این بنا قرن ها است به حال خود رها شده است.

بنایی که نماد و نشان #ایران است اما دست سرنوشت او را به میان غریبگان افکنده است. کنار ما نیست که تیمارش کنیم و دردش را برچینیم. باید از دور نزعش را تماشا کنیم.

خیال مرا برد به آفاق یادها. به یاد شاهنامه افتادم و داستان ساختن ایوان:
کنون از مداین سخن نو کنیم
سخن‌های ایوان خسرو کنیم...

به یاد #خاقانی افتادم و قصیدۀ بزرگش:
این است همان ایوان ... این است همان صفّه... این است همان درگه...

ما بارگه دادیم این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران تا خود چه رسد خذلان
به یاد #قصیدۀ_بحتری افتادم و مقالۀ استاد احمد مهدوی دامغانی.

به یادآوردم #علامه_قزوینی را که در بستر مرگ مشتاق بود قصیدۀ شاعر عرب را که سرود حشمت ایران است، بشنود.
به یاد آوردم #حدودالعالم را:«مداین‌ مُستَقَرّ [=جایگاه] خسروان بوده‌است و اندر وی یکی ایوانی است که #ایوان_کسری خوانند و گویند که هیچ ایوان از آن بلندتر نیست اندر جهان».

#نزهت‌نامه علایی را: «ایوان مداین کسری را ارتفاع صدواند گز برآید و طول صد اَرش و پهنا پنجاه ارش و از این بیفزاید و کمتر‌ نیست. اکنون استادی در این #طاق‌بستن آن است که چگونه سر به ‌هم آورده‌است!»

ترجمۀ کهن #مسالک‌وممالک را: «ایوان کسری به سنگ و گچ بنا کرده‌اند. اکاسره را هیچ بنا عظیم‌تر از آن نبوده است». به یاد تخت زرین/ عاج و تاج سترگ خسرو افتادم و چندوچون بار نوروزی در ایوان (شاهنامه و تاریخ بلعمی). از بس مهم بود نوشته‌اند، به‌مثابت معجزه‌ای که در روز ولادت پیامبر(ص) «ایوان کسری بشکست» (تفسیر سورآبادی)

و «دوازده کنگره از ایوان کسری درافتاد» (#فارس‌نامۀ ابن‌بلخی). نوشته‌اند:«ایوان کسری نمازگاه علی‌ابن‌ابی‌طالب بود» (عجایب‌المخلوقات طوسی).
نوشته‌اند مزار #سلمان_فارسی مقابل ایوان مداین است (نزهةالقلوب).

همان‌که #خاقانی دید و گفت: «قصر کسری و زیارتگاه سلمان دیده‌اند». به یاد پیوستگی ایوان با دادودهش افتادم.
قرانش با عدل؛ این گوهر گم‌بودۀ مردم ما. الهی که از یادها مرواد قصۀ پیرزنی که همسایگی #انوشیروان را به ده‌ برابر قیمت نفروخت و #شاه_دادآیین پیروزمند خانه‌اش را ویران نکرد؛ «شاه بر ایوان نشسته بودی و پیرزن گوسفندان بر ایوانِ وی می‌راندی و دود سرگین می‌کردی» (بحرالفوائد).

افسانۀ زنجیر عدلِ خسرو که بر ایوان آویخته شده بود از دورگاه تا روزگار ما آمده است. شاعر درباری کهن سرود:
داشت نوشروان بر درگه خود سلسله‌ای
تا دلیلی بوَد از عدل و نشانی ز امان (معزی)
و شاعر «توده‌ای»زمانۀ ما گفت:
زنجیر عدل خسرو و آن خر که شکوه کرد
آورده‌اند تا به‌حقیقت خرت کنند (توللی)

چه خاتمت شومی داشت ایوان خسرو!...«سعد ابی وقاص به کوشک کسری فرودآمد.. سپاه امیرالمؤمنین عمر برفتند و خزاین ملِکان عجم بغارتیدند»(ترجمۀ تفسیر طبری). دریغا درفش خجستۀ کاویان که از خزاین ایوان بیرون آوردند و نزد عمر فرستادند و «بفرمود تا آن را بسوختند» (همان).

دریغا شرحه‌شرحه‌کردن فرش شگفت بهارستان که زمستان‌ها در ایوان کسری گسترده می‌شد (بلعمی و ابن‌اثیر).
دریغا درِ کاخ کسری که سعد برکندش و به کوفه برد و در کوشک منحوسش نهاد (بلعمی).
هیهات از خلیفۀ بدکنش و ناپاک‌زادۀ عباسی که گفت: «چنان تدبیر کردم که این کوشک که کسری بنا کرد‌ه است، به مداین و آن ایوان را، برکَنم و آن خشت‌ها و آلات‌ها را اینجا‌[= بغداد] آرم و اینجا بنایی کُنم». درود بر وزیر خلیفه که با چاره‌گری خواست «بنای عجم را صیانت کند»، اما نتوانست (بلعمی).
🔺 افسوس که تتمۀ بازمانده از ایوان خسرو در غربتی ناگزیر نیست و نابوده می‌شود... #ایوان_مداین تنها یک بنای تاریخی نیست؛ #فرهنگ است؛ یاد پدر اندر پدر اندر پدر است. تا فرصت از کف نشده باید کاری کرد.

چند روز دیگر آقای #روحانی به عراق سفر می‌کند. امروز عراق دوست ماست. آقای #رئیس‌جمهور گفتند اگر کمک ایران نبود قطعا بغداد در غائلۀ #داعش سقوط می‌کرد. اصلا بغداد را با خشت و سنگ مداین بنا نهادند. به #مداین بدهکار است. ایران از عراق بخواهد با ایوان مداین مسئولانه و دوستانه رفتار شود.
🔺آقای روحانی تدبیری بیندیشد که متخصّصان به هزینۀ ایران، ایوان را مرمّت کنند. آقای روحانی! شما به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران برابر سرنوشت #ایوان_کسری مسئول هستید. با دلسوزی این قضیه را پیگیری کنید.

🔺 ایوان خسرو به هزار و یک دلیل باید بماند. یکی اینکه #آئینۀ_عبرت ایرانیان در همۀ روزگاران باشد و آیینه عبرت جهانیان.
تا نسل‌های پیاپی بیایند و بیندیشند که چه بر ایران گذشت که حکومتی که یکی از دو فرمانروای بزرگ جهانِ آن روز بود، به دست مهاجمانی بیابانگرد از میدان خارج شد؟ با خودمان چه کرده بودیم که مثل برف آب شدیم؟
#اکوتا
T.me/ekotaa