🔴🔴🔴#دکتر_محمود_فتوحی
#فارسیِ_دَری (درس نخست)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
غزنی (غزنین و غزنه) شهری است در مرکز شرقی افغانستان. سلطان محمود غزنوی (۳۶۱–۴۲۱ ه. ق) در این شهر حکومت می راند. فرخی سیستانی شاعر، همشهری رستم یل سیستانی شاهنامه، در غزنین محمود را به گسترش زبان دری برای پارسیان مدح کرده است.
اندر عرب دَرِ عربي گويي او گشاد
و او باز کرد پارسيان را در دَري
(فرخی سیستانی)
محمود درِ زبان دری را به روی پارسیان باز کرد.
از این سخن معلوم می شود که پارسیان (اهل سرزمینهای پارس) به دری سخن میگفتند.
.
#فارسیِ_دَری (درس دوم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
سنایی غزنوی (۵۲۵) اهل غزنین افغانستان بود و بیشتر عمر خود را در آنجا گذراند. در شعری میگوید:
نيستي اندر طريق شعر گفتن آنچنانک
بوحنيفه گفت در شعري براي عنصري
«اندرين يک فن که داري و آن طريق پارسي ست
دست دست تست کس را نيست با تو داوري »
ابوحنیفه اسکافی (زنده در ۴۵۱ ق) که سنایی از او یاد کرده اهل غزنه و شاعر دربار غزنوی بوده است. ابوحنیفه در شعری ستایش عنصری کرده و گفته که در شیوۀ پارسی کسی به پای تو نمیرسد.
#فارسیِ_دَری (درس سوم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
نظامی گنجوی (ف ۶۱۲ ق) اهل شهر گنجه در شمال غربی جمهوری آذربایجان امروزی گفته است که به زبان دری شعر میسراید:
چو در من گرفت آن نصيحتگري
زبان برگشادم به دُرّ دري
(شرف نامه نظامي)
نظامي که نظم دري کار اوست
دري نظم کردن سزاوار اوست
(نظامی)
#فارسیِ_دَری (درس چهارم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
ابوالقاسم فردوسی اهل شهر توس (مشهد امروزی) است و شاهنامه کتاب هویت ایرانیان را سروده است زبان دری را در معنای فارسی به کار بر ده است. او واژۀ «بیور» از زبان پهلوی را به ده هزار در زبان دری ترجمه کرده است. ده هزار دری همان ده هزار فارسی است:
کجا بيور از پهلواني شمار
بود بر زبان دري ده هزار
(شاهنامه)
در شاهنامه فارسی و دری یکی است.
بفرمود تا پارسي و دري
نبشتند و کوتاه شد داوري
(شاهنامه)
#فارسیِ_دَری (درس چهارم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
ناصر خسرو قبادیانی اهل درۀ یمگان در افغانستان است. او دربارۀ لفظ دری خود می گوید که « من آنم که در پای خوکان نریزم / مر این قیمتی در لفظ دری را».
و باز دربارۀ فارسی خود گوید اشعار فارسی و تازی مرا بخوان و به یادگار دار:
اشعار به پارسی و تازی
برخوان و بدار یاد گارم
وقتی به تبریز در غرب ایران میرسد قطران شاعر را میبیند که به «زبان فارسی» شعر نیکو میگفته:
« و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم شعر نیک میگفت اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش آمد. دیوان منجیک و دیوان دقیقی را بیاورد و هر معنی که او را مشکل بود بپرسید با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر بخواند».
منجیک ترمذی که شعرش فارسی بوده نیز اهل تِرمَذ است از مناطق مرزی ازبکستان و افغانستان.
#دکتر_محمود_فتوحی
#غزل_متفاوت_ایران_افغانستان_تاجیکستان_پاکستان_هندوستان
#مقاله_معرفی_کتاب_نقد
با انتخاب #مراد_قلی_پور
@gazallran
🌷🌸💐
کانال اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
https://t.me/CUIIC
#فارسیِ_دَری (درس نخست)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
غزنی (غزنین و غزنه) شهری است در مرکز شرقی افغانستان. سلطان محمود غزنوی (۳۶۱–۴۲۱ ه. ق) در این شهر حکومت می راند. فرخی سیستانی شاعر، همشهری رستم یل سیستانی شاهنامه، در غزنین محمود را به گسترش زبان دری برای پارسیان مدح کرده است.
اندر عرب دَرِ عربي گويي او گشاد
و او باز کرد پارسيان را در دَري
(فرخی سیستانی)
محمود درِ زبان دری را به روی پارسیان باز کرد.
از این سخن معلوم می شود که پارسیان (اهل سرزمینهای پارس) به دری سخن میگفتند.
.
#فارسیِ_دَری (درس دوم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
سنایی غزنوی (۵۲۵) اهل غزنین افغانستان بود و بیشتر عمر خود را در آنجا گذراند. در شعری میگوید:
نيستي اندر طريق شعر گفتن آنچنانک
بوحنيفه گفت در شعري براي عنصري
«اندرين يک فن که داري و آن طريق پارسي ست
دست دست تست کس را نيست با تو داوري »
ابوحنیفه اسکافی (زنده در ۴۵۱ ق) که سنایی از او یاد کرده اهل غزنه و شاعر دربار غزنوی بوده است. ابوحنیفه در شعری ستایش عنصری کرده و گفته که در شیوۀ پارسی کسی به پای تو نمیرسد.
#فارسیِ_دَری (درس سوم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
نظامی گنجوی (ف ۶۱۲ ق) اهل شهر گنجه در شمال غربی جمهوری آذربایجان امروزی گفته است که به زبان دری شعر میسراید:
چو در من گرفت آن نصيحتگري
زبان برگشادم به دُرّ دري
(شرف نامه نظامي)
نظامي که نظم دري کار اوست
دري نظم کردن سزاوار اوست
(نظامی)
#فارسیِ_دَری (درس چهارم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
ابوالقاسم فردوسی اهل شهر توس (مشهد امروزی) است و شاهنامه کتاب هویت ایرانیان را سروده است زبان دری را در معنای فارسی به کار بر ده است. او واژۀ «بیور» از زبان پهلوی را به ده هزار در زبان دری ترجمه کرده است. ده هزار دری همان ده هزار فارسی است:
کجا بيور از پهلواني شمار
بود بر زبان دري ده هزار
(شاهنامه)
در شاهنامه فارسی و دری یکی است.
بفرمود تا پارسي و دري
نبشتند و کوتاه شد داوري
(شاهنامه)
#فارسیِ_دَری (درس چهارم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
ناصر خسرو قبادیانی اهل درۀ یمگان در افغانستان است. او دربارۀ لفظ دری خود می گوید که « من آنم که در پای خوکان نریزم / مر این قیمتی در لفظ دری را».
و باز دربارۀ فارسی خود گوید اشعار فارسی و تازی مرا بخوان و به یادگار دار:
اشعار به پارسی و تازی
برخوان و بدار یاد گارم
وقتی به تبریز در غرب ایران میرسد قطران شاعر را میبیند که به «زبان فارسی» شعر نیکو میگفته:
« و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم شعر نیک میگفت اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش آمد. دیوان منجیک و دیوان دقیقی را بیاورد و هر معنی که او را مشکل بود بپرسید با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر بخواند».
منجیک ترمذی که شعرش فارسی بوده نیز اهل تِرمَذ است از مناطق مرزی ازبکستان و افغانستان.
#دکتر_محمود_فتوحی
#غزل_متفاوت_ایران_افغانستان_تاجیکستان_پاکستان_هندوستان
#مقاله_معرفی_کتاب_نقد
با انتخاب #مراد_قلی_پور
@gazallran
🌷🌸💐
کانال اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
https://t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.
🔴🔴🔴#کاروند_پارسی_محمود فتوحی
#فارسیِ_دَری (درس پنجم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
سعدی شیرازی شاعر قرن هفتم هجری و سیزدهم میلادی است. او در اقلیم پارس در جنوب ایران زیسته است. در دیوانش نظم دری را بسیار ستایش کرده و میگوید که بلبلان دستانسرای عاشق باید از سعدی شیرازی «سخن گفتن دری» بیاموزند. قلم سعدی چونان پیراهن هزار آستین است که درّ دری از آن میریزد.
چون در دورسته دهانت
نظم سخن دري نديدم
(سعدی)
هزار بلبل دستان سراي عاشق را
ببايد از تو سخن گفتن دري آموخت
(سعدی)
قلمست اين به دست سعدي در
يا هزار آستين در دري
(سعدی)
او پارسی خود را نیز چونان دری خود ستوده و تفاوتی میان پارسی و دری در آثار او یافته نمیشود.
نرنجم ز خصمان اگر برتپند
کز اين آتش پارسي در تبند
(سعدی)
چو آب ميرود اين پارسي به قوت طبع
نه مرکبيست که از وي سبق برد تازي
(سعدی)
و در گلستان مینویسد :
«با طايفه دانشمندان در جامع دمشق بحثي هميکردم، که جواني از در درآمد و گفت: در اين ميان کسي هست که پارسي داند؟ اشارت به من کردند. گفتش خير است.
گفت: پيري صد و پنجاه ساله در حالت نزع است و به زبان پارسي چيزي ميگويد و مفهوم ما نميگردد ... ».
http://karsi.blogfa.com/
#فارسیِ_دَری (درس ششم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
حافظ اهل شیراز و دیوانش را حافظۀ ایرانی گویند. او همشهری سعدی است و در سرزمین پارس زیسته است. در شهری که بیشترین میراث پارسها را در خود دارد. حافظ شعر خود را «نظم دری» و «قند پارسی» مینامند و هیچ تمایزی میان دری و فارسی در دیوانش مشهود نیست. او سه بار لفظ دری و سه بار لفظ پارسی را برای زبان شعر خود به کار میبرد. شعر خود را «نظم دری» نامیده و گفته کسی لطف شعر حافظ را میشناسد که سخن گفتن دری بداند. باز شعر خود را قند پارسی می داند. جالب است که افتخار او بیشتر به صفت نظم دری زبان است و کمتر فارسی.
الف) دری
ز من به حضرت آصف که مي برد پيغام
که ياد گير دو مصرع ز من به نظم دري
(حافظ)
ز شعر دلکش حافظ کسي بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دري داند
(حافظ)
چو عندليب فصاحت فروشد اي حافظ
تو قدر او به سخن گفتن دري بشکن
(حافظ)
ب) فارسی
بساز اي مطرب خوشخوان خوشگو
به شعر فارسي صوت عراقي
(حافظ)
خوبان پارسي گو بخشندگان عمرند
ساقي بده بشارت رندان پارسا را
(حافظ)
شکرشکن شوند همه طوطيان هند
زين قند پارسي که به بنگاله مي رود
(حافظ)
http://karsi.blogfa.com/
#غزل_متفاوت_ایران_افغانستان_تاجیکستان_پاکستان_هندوستان
@gazallran
🌷🌸💐
کانال اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
https://t.me/CUIIC
#فارسیِ_دَری (درس پنجم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
سعدی شیرازی شاعر قرن هفتم هجری و سیزدهم میلادی است. او در اقلیم پارس در جنوب ایران زیسته است. در دیوانش نظم دری را بسیار ستایش کرده و میگوید که بلبلان دستانسرای عاشق باید از سعدی شیرازی «سخن گفتن دری» بیاموزند. قلم سعدی چونان پیراهن هزار آستین است که درّ دری از آن میریزد.
چون در دورسته دهانت
نظم سخن دري نديدم
(سعدی)
هزار بلبل دستان سراي عاشق را
ببايد از تو سخن گفتن دري آموخت
(سعدی)
قلمست اين به دست سعدي در
يا هزار آستين در دري
(سعدی)
او پارسی خود را نیز چونان دری خود ستوده و تفاوتی میان پارسی و دری در آثار او یافته نمیشود.
نرنجم ز خصمان اگر برتپند
کز اين آتش پارسي در تبند
(سعدی)
چو آب ميرود اين پارسي به قوت طبع
نه مرکبيست که از وي سبق برد تازي
(سعدی)
و در گلستان مینویسد :
«با طايفه دانشمندان در جامع دمشق بحثي هميکردم، که جواني از در درآمد و گفت: در اين ميان کسي هست که پارسي داند؟ اشارت به من کردند. گفتش خير است.
گفت: پيري صد و پنجاه ساله در حالت نزع است و به زبان پارسي چيزي ميگويد و مفهوم ما نميگردد ... ».
http://karsi.blogfa.com/
#فارسیِ_دَری (درس ششم)
«برای مدیران BBC که نمیدانند فارسی و دری یک زبان است نه دو زبان»
حافظ اهل شیراز و دیوانش را حافظۀ ایرانی گویند. او همشهری سعدی است و در سرزمین پارس زیسته است. در شهری که بیشترین میراث پارسها را در خود دارد. حافظ شعر خود را «نظم دری» و «قند پارسی» مینامند و هیچ تمایزی میان دری و فارسی در دیوانش مشهود نیست. او سه بار لفظ دری و سه بار لفظ پارسی را برای زبان شعر خود به کار میبرد. شعر خود را «نظم دری» نامیده و گفته کسی لطف شعر حافظ را میشناسد که سخن گفتن دری بداند. باز شعر خود را قند پارسی می داند. جالب است که افتخار او بیشتر به صفت نظم دری زبان است و کمتر فارسی.
الف) دری
ز من به حضرت آصف که مي برد پيغام
که ياد گير دو مصرع ز من به نظم دري
(حافظ)
ز شعر دلکش حافظ کسي بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دري داند
(حافظ)
چو عندليب فصاحت فروشد اي حافظ
تو قدر او به سخن گفتن دري بشکن
(حافظ)
ب) فارسی
بساز اي مطرب خوشخوان خوشگو
به شعر فارسي صوت عراقي
(حافظ)
خوبان پارسي گو بخشندگان عمرند
ساقي بده بشارت رندان پارسا را
(حافظ)
شکرشکن شوند همه طوطيان هند
زين قند پارسي که به بنگاله مي رود
(حافظ)
http://karsi.blogfa.com/
#غزل_متفاوت_ایران_افغانستان_تاجیکستان_پاکستان_هندوستان
@gazallran
🌷🌸💐
کانال اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
https://t.me/CUIIC
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
🔴 اخباری از «کشورهای وارث تمدن ایرانی» ✅ پژوهشگر حوزه آسیای مرکزی وقفقاز: ایران با مکانیسم های چندجانبه در قفقاز نقش تاریخی خود را احیا کند «ولی کوزه گر کالجی» عضو شورای علمی موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) معتقد است: با اصلاح ذهنیت ها، برداشت ها و…
💠 📚 #تاریخی 📖 #فرهنگی
■"عراق" نامی ایرانی است از ریشه آریا
گفتاری ارزنده از میر جلال الدین کزازی
🔸 عراق، آنچنان که که بر پارهای از پژوهندگان و واژهشناسان کهن نیز پوشیده نبوده است، نامی است ایرانی از بن "ایرا"
🔹 هم از آن روی است که در جغرافیای دیرین، بخشی از "سرزمینهای ایرانی" نیز عراق خوانده میشده است و از آن روی که با "عراق عرب" درنیامیزد و یکی پنداشته نشود آن را "عراق عجم" مینامیدند.
🔸 عراق ریخت "تازی شده (عربی شده)" اراگ یا اِراک است که از «ایر» + «اگ» پساوند (پسوند) بازخوانی، ساخته شده است. «ایر»، ستاکی (ریشه ای) است که در نام سپند ایران نیز به کار رفته است و با «آریا» در ریشه یکی است.
#ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی #ایران_کهن #ایران #ایر #آریا #آریایی #زبان_پارسی #پارسی #پهلوی #پارسی_دری #دری #فارسی #ایرانشهر #فارسی_دری #عراق #بغداد #اراک #اراگ #میرجلال_الدین_کزازی #کزازی #ایرانی #عراق_عرب #عراق_عجم #تازی
@LoversofIRAN
✅ کانال
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
✓ تلگرام:
@ekotaa
✓ اینستاگرام:
instagram.com/ekvta
■"عراق" نامی ایرانی است از ریشه آریا
گفتاری ارزنده از میر جلال الدین کزازی
🔸 عراق، آنچنان که که بر پارهای از پژوهندگان و واژهشناسان کهن نیز پوشیده نبوده است، نامی است ایرانی از بن "ایرا"
🔹 هم از آن روی است که در جغرافیای دیرین، بخشی از "سرزمینهای ایرانی" نیز عراق خوانده میشده است و از آن روی که با "عراق عرب" درنیامیزد و یکی پنداشته نشود آن را "عراق عجم" مینامیدند.
🔸 عراق ریخت "تازی شده (عربی شده)" اراگ یا اِراک است که از «ایر» + «اگ» پساوند (پسوند) بازخوانی، ساخته شده است. «ایر»، ستاکی (ریشه ای) است که در نام سپند ایران نیز به کار رفته است و با «آریا» در ریشه یکی است.
#ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی #ایران_کهن #ایران #ایر #آریا #آریایی #زبان_پارسی #پارسی #پهلوی #پارسی_دری #دری #فارسی #ایرانشهر #فارسی_دری #عراق #بغداد #اراک #اراگ #میرجلال_الدین_کزازی #کزازی #ایرانی #عراق_عرب #عراق_عجم #تازی
@LoversofIRAN
✅ کانال
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
✓ تلگرام:
@ekotaa
✓ اینستاگرام:
instagram.com/ekvta