This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فیلمبرداری هوایی از آرامگاه #حافظ
تهیهکننده: سعید زنگنه
بنایی ماندگار از معمار فرانسوی: #آندره_گدار
سال ساخت: ۱۳۱۴ ✅@loversofiran
کانال
✅اتحادیه «کشورهای وارث تمدن ایرانی»
@CUIIC
@CUIIC
تهیهکننده: سعید زنگنه
بنایی ماندگار از معمار فرانسوی: #آندره_گدار
سال ساخت: ۱۳۱۴ ✅@loversofiran
کانال
✅اتحادیه «کشورهای وارث تمدن ایرانی»
@CUIIC
@CUIIC
Forwarded from اتچ بات
👈خُجَند نگینی از ایرانشهر که سایه سرد لنین بر آن است! 👉
#اختصاصی
《 بخش _ ۲ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ برخی از چهره های بنام خجند:
گزیده ی زندگی ۳ تن از بزرگانی که پهنه #ایرانشهر را از خجند در فرارودان (ماوراءالنهر) تا قلب پهنکوه (فلات) ایران پیموده اند و دلیلی بزرگ و روشن بر مفهوم #ایرانشهری و پیوستگی فرهنگی ایران زمین اهورایی هستند را در زیر می آوریم.
■ "کمالالدین مسعود خُجندی" معروف به "شیخ کمال"، یا #کمال_خجندی،
از عارفان و شاعران #پارسی_گوی سده ی هشتم هجری است که در خجند زاده شد. وی هم دوره #حافظ بود و در
پایان دوران #ایلخانان زیست.
او پس از سفر حج، به #تبریز رفت و تا پایان عمر، آنجا روزگار گذراند. با اینکه شاعری، پیشهٔ اصلی او نبود، اما دیوانش مشتمل بر حدود هشتهزار بیت است که بخش اصلی آن غزل ست. شیخ کمال به خدمت "سلطان حسین جلایر" درآمد و در خانقاهی که سلطان برای او ساخته بود به سربرد. دیوان او شامل غزلهای زیبای فراوان با بنمایه عرفانی است.
آرمگاه وی در تبریز است و این بیت بر سنگ مزارش نوشته شدهاست:
"کمال"، از کعبه رفتی بر در یار
هزارت آفرین، مردانه رفتی./
● سروده زیبا و عاشقانه از کمال خجندی:
"عشق"، حالی ست که جبریل بر آن نیست امین
صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
جرعهای بر سر خاک از می عشق افشاندند
عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جبین
اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند
مشرکانند که اقرار ندارند به دین
مفلس عشق ندارد هوس منصب و جاه
خاک این راه به از مملکت روی زمین
شب قرب است، مرو ای دل حق دیده به خواب
که سر زندهدلان حیف بود بر بالین
ای که روشن نشدت حال دل سوختگان
همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین
■ "امیر بهاءالدین برندق" معروف به #برندق_خجندی فرزند امیر نصرتشاه خجندی در سال ۷۵۷ در خجند زاده شد و در دربارهای #تیمور_لنگ و شاهرخمیرزا به سرودن قصیده پرداخت.
اشعار او، شامل قصیده، غزل، قطعه و رباعیاست.
او هم قصاید #خاقانی را جواب گفته و هم به استقبال برخی قصاید #انوری و #سعدی رفته است.
برندق خجندی از پیروان مذهب #حنفی بود. او سفرهایی به "شام"، #تبریز، #خراسان، #یزد و "بغداد" داشته است.
وی در سال ۸۳۵ در #سمرقند ( #ازبکستان امروزی) درگذشت.
■پیشوایان شافعی اصفهان معروف به آل خجند:
#خجندیان یا #آل_خجند دودمانی از دانشمندان و پاسداران ادب و فرهنگ ایرانی بودند در سدههای ۵، ۶ و ۷ هجری قمری.
آنها که پیشوای #شافعیان اصفهان ( #شافعی) بودند و بیشتر اداره #اصفهان/ #اسپهان را نیز در دست داشتند، در یکی از دو محله بزرگ اصفهان آن روزگار به نام #دردشت میزیستند.
چون از خجند برخاسته بودند، آل خجند خوانده میشدند و گویا به سبب صدارت شافعیان اصفهان همگی نامدار به "صدر خجندی" بودند. گفته اند ریشه آنها به "مهلب ابن ابی صفره"، سردار پرآوازه عرب در روزگار امویان میرسد. نامداری این دودمان بیشتر به خاطر پشتیبانی آنها از دانشمندان و سخنوران و رونق دادن به دانش، ادب و فرهنگ ایرانی بوده است.
آل خجند در آبادانی اصفهان سهم بزرگی داشتند که فهرست برخی از خدماتشان از این قراراست:
بنیاد مسجد جامع (سده ۵)
مناره چهل دختران (۵۰۰)
مسجد و مناره غار (۵۱۵)
سین (۵۲۶)
علی اصفهان گز، ساربان (۵۵۰-۵۲۵)
آنها در اصفهان کتابخانه بزرگی بنا کردند که به روی همگان گشوده بود اما شوربختانه در ۵۴۲ق به آتش کشیده شد.
● افراد برجسته این خاندان به این گونهاند:
ابوبکر محمد بن ثابت خجندی
صدرالدین ابوکر محمد
جمال الدین محمود بن عبدالطیف بن محمد
شرفالاسلام صدرالدین ابوقاسم عبداللطیف بن صدرالدین
ابوبکر
ابو ابراهیم عبیدالله خجندی
جمالالدین محمد خجندی
صدرالدین محمد خجندی
صدرالدین عمر خجندی
شهابالدین خجندی
عضداالدین خجندی
/بنکده (منبع) :
●ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات ایران (جلد دوم). چاپ چهاردهم (انتشارات فردوس) و چاپ سوم (تهران. ابن سینا)
●انوشه، حسن (به سرپرستی). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰/
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
#اختصاصی
《 بخش _ ۲ 》
من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
⬅️ برخی از چهره های بنام خجند:
گزیده ی زندگی ۳ تن از بزرگانی که پهنه #ایرانشهر را از خجند در فرارودان (ماوراءالنهر) تا قلب پهنکوه (فلات) ایران پیموده اند و دلیلی بزرگ و روشن بر مفهوم #ایرانشهری و پیوستگی فرهنگی ایران زمین اهورایی هستند را در زیر می آوریم.
■ "کمالالدین مسعود خُجندی" معروف به "شیخ کمال"، یا #کمال_خجندی،
از عارفان و شاعران #پارسی_گوی سده ی هشتم هجری است که در خجند زاده شد. وی هم دوره #حافظ بود و در
پایان دوران #ایلخانان زیست.
او پس از سفر حج، به #تبریز رفت و تا پایان عمر، آنجا روزگار گذراند. با اینکه شاعری، پیشهٔ اصلی او نبود، اما دیوانش مشتمل بر حدود هشتهزار بیت است که بخش اصلی آن غزل ست. شیخ کمال به خدمت "سلطان حسین جلایر" درآمد و در خانقاهی که سلطان برای او ساخته بود به سربرد. دیوان او شامل غزلهای زیبای فراوان با بنمایه عرفانی است.
آرمگاه وی در تبریز است و این بیت بر سنگ مزارش نوشته شدهاست:
"کمال"، از کعبه رفتی بر در یار
هزارت آفرین، مردانه رفتی./
● سروده زیبا و عاشقانه از کمال خجندی:
"عشق"، حالی ست که جبریل بر آن نیست امین
صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
جرعهای بر سر خاک از می عشق افشاندند
عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جبین
اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند
مشرکانند که اقرار ندارند به دین
مفلس عشق ندارد هوس منصب و جاه
خاک این راه به از مملکت روی زمین
شب قرب است، مرو ای دل حق دیده به خواب
که سر زندهدلان حیف بود بر بالین
ای که روشن نشدت حال دل سوختگان
همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین
■ "امیر بهاءالدین برندق" معروف به #برندق_خجندی فرزند امیر نصرتشاه خجندی در سال ۷۵۷ در خجند زاده شد و در دربارهای #تیمور_لنگ و شاهرخمیرزا به سرودن قصیده پرداخت.
اشعار او، شامل قصیده، غزل، قطعه و رباعیاست.
او هم قصاید #خاقانی را جواب گفته و هم به استقبال برخی قصاید #انوری و #سعدی رفته است.
برندق خجندی از پیروان مذهب #حنفی بود. او سفرهایی به "شام"، #تبریز، #خراسان، #یزد و "بغداد" داشته است.
وی در سال ۸۳۵ در #سمرقند ( #ازبکستان امروزی) درگذشت.
■پیشوایان شافعی اصفهان معروف به آل خجند:
#خجندیان یا #آل_خجند دودمانی از دانشمندان و پاسداران ادب و فرهنگ ایرانی بودند در سدههای ۵، ۶ و ۷ هجری قمری.
آنها که پیشوای #شافعیان اصفهان ( #شافعی) بودند و بیشتر اداره #اصفهان/ #اسپهان را نیز در دست داشتند، در یکی از دو محله بزرگ اصفهان آن روزگار به نام #دردشت میزیستند.
چون از خجند برخاسته بودند، آل خجند خوانده میشدند و گویا به سبب صدارت شافعیان اصفهان همگی نامدار به "صدر خجندی" بودند. گفته اند ریشه آنها به "مهلب ابن ابی صفره"، سردار پرآوازه عرب در روزگار امویان میرسد. نامداری این دودمان بیشتر به خاطر پشتیبانی آنها از دانشمندان و سخنوران و رونق دادن به دانش، ادب و فرهنگ ایرانی بوده است.
آل خجند در آبادانی اصفهان سهم بزرگی داشتند که فهرست برخی از خدماتشان از این قراراست:
بنیاد مسجد جامع (سده ۵)
مناره چهل دختران (۵۰۰)
مسجد و مناره غار (۵۱۵)
سین (۵۲۶)
علی اصفهان گز، ساربان (۵۵۰-۵۲۵)
آنها در اصفهان کتابخانه بزرگی بنا کردند که به روی همگان گشوده بود اما شوربختانه در ۵۴۲ق به آتش کشیده شد.
● افراد برجسته این خاندان به این گونهاند:
ابوبکر محمد بن ثابت خجندی
صدرالدین ابوکر محمد
جمال الدین محمود بن عبدالطیف بن محمد
شرفالاسلام صدرالدین ابوقاسم عبداللطیف بن صدرالدین
ابوبکر
ابو ابراهیم عبیدالله خجندی
جمالالدین محمد خجندی
صدرالدین محمد خجندی
صدرالدین عمر خجندی
شهابالدین خجندی
عضداالدین خجندی
/بنکده (منبع) :
●ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات ایران (جلد دوم). چاپ چهاردهم (انتشارات فردوس) و چاپ سوم (تهران. ابن سینا)
●انوشه، حسن (به سرپرستی). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰/
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
🔴🔴🔴 قابل توجه جریان های مشکوک جهان وطن و خود خردمند پندار تبلیغ و ترویج تخریب و تحقیر آیین های ایرانی، به ویژه سفره هفت سین و چهارشنبه سوری این که، غالب آیین های ملی و مذهبی در گذر قرن ها و هزاره ها، دچار دگرگونی هایی می شوند، ولی آیا این باید دلیلی شود برای زیر سوال بردن و دشمنی با اصل مراسم و آیین ملی یا مذهبی؟؟👇👇👇
چهارشنبهسوری از کجا آمده است؟ 🔥🔥🔥
کشف آتش پدیدهای مهم است و در همهی تمدنها و فرهنگهای کهن داستانهای اسطورهای دربارهی چگونگی این کشف وجود دارد. در فرهنگ ایرانی آمده است که هوشنگ خواست ماری را با سنگ بکشد که آن سنگ بر سنگ دیگر خورد و جرقه زد و گیاهان پیرامون سنگ را سوزاند. گرامیداشت این رویداد با افروختن آتش در روزهای پایانی زمستان انجام میشد که نشانگر خواست مردم برای فرارسیدن دورهی گرما بود.
دربارهی فلسفهی افروختن آتش روایت اسطورهای دیگری وجود دارد. گویند چون ضحاک ستمگر و خودکامه فرمان داده بود تا هر روز مغز دو جوان ایرانی را خوراک مارهای شانههایش کنند، شمار جوانانی که اندیشمندان آینده بودند، رو به کاهش نهاد. مردی دوراندیش یکی از این دو جوان را آزاد میکرد و به سوی غرب دماوند میفرستاد و مغز جوان دیگر را با مغز قوچی مخلوط میکرد و به مارها میخوراند.
همینکه فریدون بر ضحاک خودکامه دست یافت، پیکی را به غرب دماوند فرستاد تا پایان خودکامگی و سیاهی را به آن جوانان خبر بدهد. مرد دوراندیش به آن آزادشدگان پیغام داد تا بر پشتبامهای خود آتش بیفروزند تا شمار ایشان زیاد به نظر برسد. فرستادهی فریدون چون آتشها را بدید، گفت: «چقدر خانوادهها که تو آزاد کردی.» گویند این رویداد در شب دهم ماه بهمن رخ داد که به نام جشن سده گرامی داشته میشود.
در دورهی اسلامی میدانیم که مختار ثقفی که از پشتیبانی ایرانیان برخوردار بود، هنگام شوریدن بر خودکامگان اموی به مردم گفت که بر بام خانههای خود آتش بیفروزند. مردوایج زیاری، بنیانگذار فرمانروایی زیاریان، در جشن سده که در اصفهان برگزار کرد، آتشافروزی باشکوهی ترتیب داد. بر پایهی کتاب تاریخ بخارا میدانیم که سامانیان جشنی به نام شبسوری را گرامی میداشتند که با آتشبازی همراه بود.
بنابراین، جشن آتش از روزگار کهن در ایران بوده است و در دورهی اسلامی نیز رواج داشته است. برخی میگویند چون عربها روز چهارشنبه را شوم میدانستند، برگزاری این جشن کمکم محدود به چهارشنبه آخر سال شد.
برخی نیز میگویند که کشته شدن متوکل عباسی، یکی دیگر از خودکامگان، در چنین هنگامی رخ داد و مردم از آن زمان به بعد جشن آتشبازی را در چهارشنبهی آخر سال برگزار میکنند.
به هر حال، آتش میافروزیم، به نشانهی چیرگی بر سرما یا پیروزی بر خودکامگان و شادی میکنیم که خداوند شادی را برای مردم آفرید.
به باغ تازه کن آیین دین زردشتی کنون که لاله برافروخت آتش نمرود #حافظ
✍️ #حسن_سالاری
@salarketab
🌷🌸💐
کانال اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
https://t.me/CUIIC
چهارشنبهسوری از کجا آمده است؟ 🔥🔥🔥
کشف آتش پدیدهای مهم است و در همهی تمدنها و فرهنگهای کهن داستانهای اسطورهای دربارهی چگونگی این کشف وجود دارد. در فرهنگ ایرانی آمده است که هوشنگ خواست ماری را با سنگ بکشد که آن سنگ بر سنگ دیگر خورد و جرقه زد و گیاهان پیرامون سنگ را سوزاند. گرامیداشت این رویداد با افروختن آتش در روزهای پایانی زمستان انجام میشد که نشانگر خواست مردم برای فرارسیدن دورهی گرما بود.
دربارهی فلسفهی افروختن آتش روایت اسطورهای دیگری وجود دارد. گویند چون ضحاک ستمگر و خودکامه فرمان داده بود تا هر روز مغز دو جوان ایرانی را خوراک مارهای شانههایش کنند، شمار جوانانی که اندیشمندان آینده بودند، رو به کاهش نهاد. مردی دوراندیش یکی از این دو جوان را آزاد میکرد و به سوی غرب دماوند میفرستاد و مغز جوان دیگر را با مغز قوچی مخلوط میکرد و به مارها میخوراند.
همینکه فریدون بر ضحاک خودکامه دست یافت، پیکی را به غرب دماوند فرستاد تا پایان خودکامگی و سیاهی را به آن جوانان خبر بدهد. مرد دوراندیش به آن آزادشدگان پیغام داد تا بر پشتبامهای خود آتش بیفروزند تا شمار ایشان زیاد به نظر برسد. فرستادهی فریدون چون آتشها را بدید، گفت: «چقدر خانوادهها که تو آزاد کردی.» گویند این رویداد در شب دهم ماه بهمن رخ داد که به نام جشن سده گرامی داشته میشود.
در دورهی اسلامی میدانیم که مختار ثقفی که از پشتیبانی ایرانیان برخوردار بود، هنگام شوریدن بر خودکامگان اموی به مردم گفت که بر بام خانههای خود آتش بیفروزند. مردوایج زیاری، بنیانگذار فرمانروایی زیاریان، در جشن سده که در اصفهان برگزار کرد، آتشافروزی باشکوهی ترتیب داد. بر پایهی کتاب تاریخ بخارا میدانیم که سامانیان جشنی به نام شبسوری را گرامی میداشتند که با آتشبازی همراه بود.
بنابراین، جشن آتش از روزگار کهن در ایران بوده است و در دورهی اسلامی نیز رواج داشته است. برخی میگویند چون عربها روز چهارشنبه را شوم میدانستند، برگزاری این جشن کمکم محدود به چهارشنبه آخر سال شد.
برخی نیز میگویند که کشته شدن متوکل عباسی، یکی دیگر از خودکامگان، در چنین هنگامی رخ داد و مردم از آن زمان به بعد جشن آتشبازی را در چهارشنبهی آخر سال برگزار میکنند.
به هر حال، آتش میافروزیم، به نشانهی چیرگی بر سرما یا پیروزی بر خودکامگان و شادی میکنیم که خداوند شادی را برای مردم آفرید.
به باغ تازه کن آیین دین زردشتی کنون که لاله برافروخت آتش نمرود #حافظ
✍️ #حسن_سالاری
@salarketab
🌷🌸💐
کانال اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
https://t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.
Forwarded from اتچ بات
🇮🇷⚽️🇮🇷 درباره کازان
🔸 مقصد بعدی تیم فوتبال #ایران برای بازی مقابل اسپانیا، شهر تاریخی #کازان ، پایتخت #جمهوری_تاتارستان، در کنار رودخانه عظیم #ولگا و #کاما هست.
🔹 شهری که هم زمانی استانداران ایرانی حاکم آن بودند و هم وزیر صاحب نام ایرانی، صاحب کتاب سیاست نامه، به استاندار ایرانی آن شهر دستور داد که حقوق اقلیت های غیر مسلمان شهر را رعایت و به آبادانی آن همت کند.
🔸 به دوستانی که به عنوان تماشاگر به کازان سفر می کنند، توصیه کنید که از موزه تاریخی کازان را بازدید کنند و اولین چاپ کتاب گلستان #سعدی علیه الرحمه را که به سال هزار و نهصد و هفده در کازان چاپ شده به همراه بسیاری از آثار با ارزش دیگر بینند.
🔹در زبان تاتاری که شاخه ای از زبان ترکی دسته بندی شده است، بیش از سه هزار کلمه فارسی وجود دارد.
🔸 به تماشگران ایرانی توصیه کنید در اطراف کازان به دیدن روستای عرقچین بروند، آنجا ایلدار مسلمان خوش فکر تاتار معبدی با الهام از اشعار #حافظ شیرازی ساخته که جنگ هفتاد و دو ملت را تمام کند.
🔹این بنا هم مسجد است، هم کلیسا، هم کنیسه یهود و هم برای بوداییان و هم هندیان؛ خلاصه برای تمام ادیان سمبل عبادتگاه آنهاست، اما زیر یک سقف. این بنا را ایلدار به تمام انسان وقف کرده است.
🔸 تاتارها مردمی ثروتمند و با فرهنگ و شمالی ترین مسلمانان روی زمین هستند. تفکرات اصلاح طلبانه و برداشت های مترقیانه از اسلام، در اوایل قرن بیستم از طرف علمای مسلمان همین شهر در جهان اسلام مطرح شد و بعدها تا #استانبول و #تبریز و #تهران و #قاهره و #دمشق آن روزها راه پیدا کرد.
🔹 این شهر بهدلیل حضور سردار آزمون در تیم روبین کازان و هزاران دانشجوی ایرانی مقیم کازان و کنسولگری ایران در آن شهر، اصلا با ایرانیان بیگانه نیست و جالب این که اسم رئیس جمهور این منطقه هم #رستم است.
🔸 صنایع هواپیمای جنگنده و مسافربری، هلی کوپتر سازی، صنایع اتومبیل و بزرگترین تولید کننده کامیون و اتوبوس دنیا، پتروشیمی، بزرگترین توربین ها و کمپرسورها دنیا، کشتی سازی، بزرگترین منطقه آزاد اروپا در همین جمهوری واقع شده است. این شهر از طریق ولگا به شهرهای ساحلی ما #انزلی، #آستارا و #امیرآباد متصل است.
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
@CUIIC
🔸 مقصد بعدی تیم فوتبال #ایران برای بازی مقابل اسپانیا، شهر تاریخی #کازان ، پایتخت #جمهوری_تاتارستان، در کنار رودخانه عظیم #ولگا و #کاما هست.
🔹 شهری که هم زمانی استانداران ایرانی حاکم آن بودند و هم وزیر صاحب نام ایرانی، صاحب کتاب سیاست نامه، به استاندار ایرانی آن شهر دستور داد که حقوق اقلیت های غیر مسلمان شهر را رعایت و به آبادانی آن همت کند.
🔸 به دوستانی که به عنوان تماشاگر به کازان سفر می کنند، توصیه کنید که از موزه تاریخی کازان را بازدید کنند و اولین چاپ کتاب گلستان #سعدی علیه الرحمه را که به سال هزار و نهصد و هفده در کازان چاپ شده به همراه بسیاری از آثار با ارزش دیگر بینند.
🔹در زبان تاتاری که شاخه ای از زبان ترکی دسته بندی شده است، بیش از سه هزار کلمه فارسی وجود دارد.
🔸 به تماشگران ایرانی توصیه کنید در اطراف کازان به دیدن روستای عرقچین بروند، آنجا ایلدار مسلمان خوش فکر تاتار معبدی با الهام از اشعار #حافظ شیرازی ساخته که جنگ هفتاد و دو ملت را تمام کند.
🔹این بنا هم مسجد است، هم کلیسا، هم کنیسه یهود و هم برای بوداییان و هم هندیان؛ خلاصه برای تمام ادیان سمبل عبادتگاه آنهاست، اما زیر یک سقف. این بنا را ایلدار به تمام انسان وقف کرده است.
🔸 تاتارها مردمی ثروتمند و با فرهنگ و شمالی ترین مسلمانان روی زمین هستند. تفکرات اصلاح طلبانه و برداشت های مترقیانه از اسلام، در اوایل قرن بیستم از طرف علمای مسلمان همین شهر در جهان اسلام مطرح شد و بعدها تا #استانبول و #تبریز و #تهران و #قاهره و #دمشق آن روزها راه پیدا کرد.
🔹 این شهر بهدلیل حضور سردار آزمون در تیم روبین کازان و هزاران دانشجوی ایرانی مقیم کازان و کنسولگری ایران در آن شهر، اصلا با ایرانیان بیگانه نیست و جالب این که اسم رئیس جمهور این منطقه هم #رستم است.
🔸 صنایع هواپیمای جنگنده و مسافربری، هلی کوپتر سازی، صنایع اتومبیل و بزرگترین تولید کننده کامیون و اتوبوس دنیا، پتروشیمی، بزرگترین توربین ها و کمپرسورها دنیا، کشتی سازی، بزرگترین منطقه آزاد اروپا در همین جمهوری واقع شده است. این شهر از طریق ولگا به شهرهای ساحلی ما #انزلی، #آستارا و #امیرآباد متصل است.
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
@CUIIC
Telegram
attach 📎
💠 به خاطر حافظ!
🔸 #میرزا_شکورزاده میگفت سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ برای کوچاندن اجباری مردم از #مسچاه_کوهی، بلشویکها سقف خانههای کسانی را که تمرّد میکردند سوراخ میکردند و خانوادهها و بار و بنهشان را سوار بر کامیونهای ارتشی میکردند... عدهای در کوهها پنهان شده بودند تا پس از رفتن ارتشیها بر سر خانه و زندگیشان برگردند...
🔹 یکی از مأمورین محلی وارد خانهء #عبدالشهید در روستای #خودگیف_سایه میشود و درحالی که صاحبخانه به کوه پناه برده بود، آن مأمور دولتی به دلیل فارسیدانی، وقتی دیوان #حافظ همراه با شرحش را مییابد، با خود میبرد.
🔸 مأموران میروند و عبدالشهید از کوه به زیر میآید و از کسانی که در نوبت کوچ بودند میپرسد چه شد؟
میگویند دیوان حافظ تو را بردند.
🔹 عبدالشهید سراسیمه در پی بلشویکها میشود و آنها را در اردوگاهشان مییابد. وارد چادر رئیس میشود و میپرسد چرا دیوان حافظ مرا برداشتید؟
🔸 در جواب میگویند اگر کتابت را میخواهی باید با بار و بنه بیایی اینجا تا آن را پس بدهیم...
🔹 او برای گرفتن کتابش به ناچار تمکین میکند و فردای آن روز با اهل عائله و اسباب و اثاثیه میآید و کتابش را میگیرد و سوار کامیون میشود به مقصد #مسچاه_نو که در دشتهای خجند در نظر گرفته بودند ...
🔸 در میان مردم کوهستان مسچاه روایتی بوده است که میگوید روزگاری میآید که کافران قرآن را از دسترس خلق خارج میکنند؛ در آن روزگار، مردم با غزلهای حافظ نماز میخوانند!
🔹عبدالشهید این روایت را از مویسفیدها شنیده بود و وقتی دید کمونیستها قرآن را از مردم گرفتهاند، فردای آن روز در آن شرایط به خاطر از دست ندادن دیوان حافظ، جلای وطن میکند...
🔸 پسرش میگفت سه سال بعد با تغییر شرایط عبدالشهید دوباره پنهانی به مسچاه کوهی بازگشت. ...
#حسن_قریبی
@hassangharibi
https://t.me/CUIIC
🔸 #میرزا_شکورزاده میگفت سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ برای کوچاندن اجباری مردم از #مسچاه_کوهی، بلشویکها سقف خانههای کسانی را که تمرّد میکردند سوراخ میکردند و خانوادهها و بار و بنهشان را سوار بر کامیونهای ارتشی میکردند... عدهای در کوهها پنهان شده بودند تا پس از رفتن ارتشیها بر سر خانه و زندگیشان برگردند...
🔹 یکی از مأمورین محلی وارد خانهء #عبدالشهید در روستای #خودگیف_سایه میشود و درحالی که صاحبخانه به کوه پناه برده بود، آن مأمور دولتی به دلیل فارسیدانی، وقتی دیوان #حافظ همراه با شرحش را مییابد، با خود میبرد.
🔸 مأموران میروند و عبدالشهید از کوه به زیر میآید و از کسانی که در نوبت کوچ بودند میپرسد چه شد؟
میگویند دیوان حافظ تو را بردند.
🔹 عبدالشهید سراسیمه در پی بلشویکها میشود و آنها را در اردوگاهشان مییابد. وارد چادر رئیس میشود و میپرسد چرا دیوان حافظ مرا برداشتید؟
🔸 در جواب میگویند اگر کتابت را میخواهی باید با بار و بنه بیایی اینجا تا آن را پس بدهیم...
🔹 او برای گرفتن کتابش به ناچار تمکین میکند و فردای آن روز با اهل عائله و اسباب و اثاثیه میآید و کتابش را میگیرد و سوار کامیون میشود به مقصد #مسچاه_نو که در دشتهای خجند در نظر گرفته بودند ...
🔸 در میان مردم کوهستان مسچاه روایتی بوده است که میگوید روزگاری میآید که کافران قرآن را از دسترس خلق خارج میکنند؛ در آن روزگار، مردم با غزلهای حافظ نماز میخوانند!
🔹عبدالشهید این روایت را از مویسفیدها شنیده بود و وقتی دید کمونیستها قرآن را از مردم گرفتهاند، فردای آن روز در آن شرایط به خاطر از دست ندادن دیوان حافظ، جلای وطن میکند...
🔸 پسرش میگفت سه سال بعد با تغییر شرایط عبدالشهید دوباره پنهانی به مسچاه کوهی بازگشت. ...
#حسن_قریبی
@hassangharibi
https://t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
روز بزرگداشت حافظ شیرازی گرامی باد! 🌸🌿💐🌿🌸 بیستم مهر در تقویم ایران روز بزرگداشت حافظ، شاعر سده هشتم هجری قمری نامگذاری شده است. کانال ✅ «اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی» @cuiic @CUIIC
💠 حافظ در تاریخ اندیشه سیاسی ایران
🔸 در تاریخ اندیشیدن ایرانی، حافظ مهم ترین شاعری است که چهار سده پس از فردوسی که بیانی اسطورهای از آگاهی ملی ایرانیان عرضه کرده بود، آن آگاهی را در نظامی از استعاره ها بیان کرد.
🔹 اگر چه به دنبال یورش مغولان تاریخ نویسی ایران زوال پیدا کرد؛ اما این نکته در تاریخ ایران دارای اهمیت است که زوال اندیشه تاریخی یکسره به معنای بیرون افتادن ایران از گردونه ملّت های تاریخی نبود: با زوال اندیشه تاریخی، ایرانیان حافظه تاریخی قومی و ملی خود را از دست دادند، اما نوعی از تجدید همان حافظه در زیّ خاطره «ملّی» در شعر حافظ ممکن شد.
📝 کتاب زوال اندیشه سیاسی در ایران، (نسخه جدید)، انتشارات مینویِ خرد، چاپ نخست؛ بهمنِ۱۳۹۶، اثر #سیدجواد_طباطبایی
#ایران
#حافظ
@Unmot
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
🔸 در تاریخ اندیشیدن ایرانی، حافظ مهم ترین شاعری است که چهار سده پس از فردوسی که بیانی اسطورهای از آگاهی ملی ایرانیان عرضه کرده بود، آن آگاهی را در نظامی از استعاره ها بیان کرد.
🔹 اگر چه به دنبال یورش مغولان تاریخ نویسی ایران زوال پیدا کرد؛ اما این نکته در تاریخ ایران دارای اهمیت است که زوال اندیشه تاریخی یکسره به معنای بیرون افتادن ایران از گردونه ملّت های تاریخی نبود: با زوال اندیشه تاریخی، ایرانیان حافظه تاریخی قومی و ملی خود را از دست دادند، اما نوعی از تجدید همان حافظه در زیّ خاطره «ملّی» در شعر حافظ ممکن شد.
📝 کتاب زوال اندیشه سیاسی در ایران، (نسخه جدید)، انتشارات مینویِ خرد، چاپ نخست؛ بهمنِ۱۳۹۶، اثر #سیدجواد_طباطبایی
#ایران
#حافظ
@Unmot
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.
مهر ایران!
🔹 #شهریه میگفت: دخترچهء خُردی بودم که از مادرم کتاب شعر خواستم... مادرم دیوان #حافظ دستم داد... باز کردم و خواستم از همان اول بخوانم. اما نخستین مصرع را به سختی خواندم: الا یا ایهاالساقی ادر... کودک بودم و بقیهاش را نخواندم.
دیوان را به مادرم دادم و گفتم میخواهم یک کتاب شعر خوانم که به من فهما باشد!!
مادرم خندید و گفت: آن را تِه (بده) این دیگرش را گیر! اَنه شعرهای #بابای_طاهر!!
شهریه با ذوق ادامه داد: من از #درواز_تاجیکستانم... شنیدهام که لهجهء دروازی به لُرهای ایران مانند است... وقتی دیوان بابایِ طاهر را خواندم فکر کردم او یگان شاعر از قشلاق خودمان است...
شعرهایش چنان نغز بود و به من فارید که چند روز بعد به دیهه رفتم و کوچهبهکوچه از همسایهها سراغهء خانهء بابایِ طاهر را گرفتم!!
هیچ کس از او خبری نداشت...
بیگاه خسته به خانه آمدم و از مادرم پرسیدم: «آچهجان!!! این خانهء بابای طاهر کجا شد»!؟؟
مادرم خندید و جواب داد؛ «هی #نادانخاتون!... بابای طاهر، شاعر #همدانی است در دیههء ما چه میکرد؟! او کیها بندگی کرده (درگذشته) است»!!
🔹بانو شهریه که خود امروز از شاعران سرشناس تاجیک است؛ بعد از آنکه یادی از بابای طاهر و مادر کرد؛ شعری نیز در پاس #مام_میهن_فرهنگی به ما تحفه داد!
پرسیدم: اجازه هست این خاطره و شعر را نشر کنم؟
خندید و گفت: «مَیلش»!
🔹 #مهر_ایران
چون بارگاه نور خدا میپرستمت
ایران، اَیا قلمرو پیغمبران راز
جز آیت محبّت تو نیست شعر من
بر جانماز مهر تو میآورم نماز
بشکستهای تو گردن شیطان به مشت دل
ایران، اَیا قلمرو پاک فرشتهها
سوی تو تا سجود نَآرم، وجود من
از سرنوشت خویش نخواند نوشتهها
از دور ، من زیارت خاک تو میکنم
از دور، من به مرقد حافظ برم سلام
خونیندلم چو لعل بدخشان به یاد تو
بر جانماز مهر تو میآورم نماز
سوی تو برکشم ز دل آوای زندگی
لبتشنهام چو ریشهء خود سوی زندهرود
ایران، اَیا قلمرو جاوید و ایزدی
تا زندهام فرستمت از قلب خود درود
دانم، که احتیاج نداری به شعر من
امّا دلم ز عشق تو، پُر از ترانه است.
ایران، ایا قلمرو آمال و آرزو
سوی تو راه قسمت من بیکرانه است
#شهریه
@hassangharibi
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
t.me/CUIIC
🔹 #شهریه میگفت: دخترچهء خُردی بودم که از مادرم کتاب شعر خواستم... مادرم دیوان #حافظ دستم داد... باز کردم و خواستم از همان اول بخوانم. اما نخستین مصرع را به سختی خواندم: الا یا ایهاالساقی ادر... کودک بودم و بقیهاش را نخواندم.
دیوان را به مادرم دادم و گفتم میخواهم یک کتاب شعر خوانم که به من فهما باشد!!
مادرم خندید و گفت: آن را تِه (بده) این دیگرش را گیر! اَنه شعرهای #بابای_طاهر!!
شهریه با ذوق ادامه داد: من از #درواز_تاجیکستانم... شنیدهام که لهجهء دروازی به لُرهای ایران مانند است... وقتی دیوان بابایِ طاهر را خواندم فکر کردم او یگان شاعر از قشلاق خودمان است...
شعرهایش چنان نغز بود و به من فارید که چند روز بعد به دیهه رفتم و کوچهبهکوچه از همسایهها سراغهء خانهء بابایِ طاهر را گرفتم!!
هیچ کس از او خبری نداشت...
بیگاه خسته به خانه آمدم و از مادرم پرسیدم: «آچهجان!!! این خانهء بابای طاهر کجا شد»!؟؟
مادرم خندید و جواب داد؛ «هی #نادانخاتون!... بابای طاهر، شاعر #همدانی است در دیههء ما چه میکرد؟! او کیها بندگی کرده (درگذشته) است»!!
🔹بانو شهریه که خود امروز از شاعران سرشناس تاجیک است؛ بعد از آنکه یادی از بابای طاهر و مادر کرد؛ شعری نیز در پاس #مام_میهن_فرهنگی به ما تحفه داد!
پرسیدم: اجازه هست این خاطره و شعر را نشر کنم؟
خندید و گفت: «مَیلش»!
🔹 #مهر_ایران
چون بارگاه نور خدا میپرستمت
ایران، اَیا قلمرو پیغمبران راز
جز آیت محبّت تو نیست شعر من
بر جانماز مهر تو میآورم نماز
بشکستهای تو گردن شیطان به مشت دل
ایران، اَیا قلمرو پاک فرشتهها
سوی تو تا سجود نَآرم، وجود من
از سرنوشت خویش نخواند نوشتهها
از دور ، من زیارت خاک تو میکنم
از دور، من به مرقد حافظ برم سلام
خونیندلم چو لعل بدخشان به یاد تو
بر جانماز مهر تو میآورم نماز
سوی تو برکشم ز دل آوای زندگی
لبتشنهام چو ریشهء خود سوی زندهرود
ایران، اَیا قلمرو جاوید و ایزدی
تا زندهام فرستمت از قلب خود درود
دانم، که احتیاج نداری به شعر من
امّا دلم ز عشق تو، پُر از ترانه است.
ایران، ایا قلمرو آمال و آرزو
سوی تو راه قسمت من بیکرانه است
#شهریه
@hassangharibi
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.
ــ 🇮🇷🇹🇯 دکتر #صفر_عبدالله، استاد تاجیک مقیم قزاقستان و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ یکشنبه، هفتم بهمن ۱۳۹۷، در جشنواره بینالمللی فارابی، موفق به کسب مقام #پژوهشگر_برتر حوزهء #ایرانشناسی شد!
🔸 این موفقیت را به استاد عزیز، دکتر صفر عبدالله تبریک میگوییم. 🌷💐🌷
🔖 باشد که این بیت #حافظ زبان حال او باشد:
🔹 از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
🔸 که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست!
@hassangharibiا
✅ #اکوتا
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
🔸 این موفقیت را به استاد عزیز، دکتر صفر عبدالله تبریک میگوییم. 🌷💐🌷
🔖 باشد که این بیت #حافظ زبان حال او باشد:
🔹 از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
🔸 که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست!
@hassangharibiا
✅ #اکوتا
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
⚫️ سالروز شهادت علی ابن ابیطالب، امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنت تسلیت باد!
▪️ نترسم که دارم ز روشن دلی/ به دل مهرجان نبی و #علی
▫️ #فردوسی
▪️ کس را چه زور و زهره که وصف علی کند؟/ جبار در مناقب او گفته: «هل اتی»
▫️ #سعدی
▪️ از علی آموز اخلاص عمل/ شیر حق را دان منزه از دغل
▫️ #مولوی
▪️ حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
▫️ #حافظ
#ایران، #جمهوری_آذربایجان
#پاکستان، #افغانستان، #تاجیکستان، #ازبکستان، #ترکمنستان، #قزاقستان، #قرقیزستان
✅ کانال
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
T.me/ekotaa
✓ اینستاگرام:
instagram.com/ekvta
▪️ نترسم که دارم ز روشن دلی/ به دل مهرجان نبی و #علی
▫️ #فردوسی
▪️ کس را چه زور و زهره که وصف علی کند؟/ جبار در مناقب او گفته: «هل اتی»
▫️ #سعدی
▪️ از علی آموز اخلاص عمل/ شیر حق را دان منزه از دغل
▫️ #مولوی
▪️ حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
▫️ #حافظ
#ایران، #جمهوری_آذربایجان
#پاکستان، #افغانستان، #تاجیکستان، #ازبکستان، #ترکمنستان، #قزاقستان، #قرقیزستان
✅ کانال
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
T.me/ekotaa
✓ اینستاگرام:
instagram.com/ekvta
ـــــــــــــــــــــــ
خاموشیَت مباد
که فریادِ میهنی!
در ستایشِ حافظ
مستی و هوشیاری و راهی و رهزنی
ابری و آفتابی و تاریکْروشنی
هرکس درونِ شعر تو جویایِ خویش و تو
آیینهدارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی
در پایتختِ سلسلهٔ شب، که شهرِ ماست
همواره روح را به سوی روز، روزنی
نشناخت کس تو را و شگفتا که قرنهاست
حاضر میانِ انجمن و کوی و برزنی
این سان که در سرودِ تو خون و طراوت است
صد بیشهْ ارغوانی و صد باغْ سوسنی
ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور!
در هر کجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟
در مسجدی و گوشهٔ میخانهات پناه
آلودهٔ شرابی و پاکیزه دامنی.
هر مصرعت عصارهٔ اعصار و ای شگفت!
کاینده را به آینگی صبحِ روشنی
نَشگِفت اگر که سلسلهٔ عاشقانِ دهر
امروز خامُشاند و تو گرمِ سرودنی
آفاق از چراغِ صدای تو روشن است
خاموشیَت مباد که فریادِ میهنی!
محمدرضا شفیعی کدکنی
از دفترِ مرثیههای سرو کاشمر، سخن، تهران: ۱۳۸۹
___
▪️با اطمینان میتوان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد.
فردوسی بیشوکم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلالالدین مولوی هم. ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری بیمانند است؛ شاعری که شعرِ فارسیِ او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دورهای شعر او را آینهٔ اندیشههای خود بدانند و از نظر «پیر خطاپوش» حافظ که بر قلمِ صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگیِ روزانه، مردمِ ما، دیوانش را در کنار قرآن مجید، سرِ سفرهٔ عقد و هفتسین سالِ نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند،
چنین شاعری در جغرافیای کرهٔ زمین و در تاریخ بشریت منحصربهفرد است و همانند ندارد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد دوم، صص ۱۹–۱
در۲۰ مهرماه و بزرگداشت فریاد میهن؛ حافظ شیرازی
#حافظ
@Toovis
کانال
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
T.me/ekotaa
اینستاگرام:
instagram.com/ekvta/
خاموشیَت مباد
که فریادِ میهنی!
در ستایشِ حافظ
مستی و هوشیاری و راهی و رهزنی
ابری و آفتابی و تاریکْروشنی
هرکس درونِ شعر تو جویایِ خویش و تو
آیینهدارِ خاطرِ هر مرد و هر زنی
در پایتختِ سلسلهٔ شب، که شهرِ ماست
همواره روح را به سوی روز، روزنی
نشناخت کس تو را و شگفتا که قرنهاست
حاضر میانِ انجمن و کوی و برزنی
این سان که در سرودِ تو خون و طراوت است
صد بیشهْ ارغوانی و صد باغْ سوسنی
ای هرگز و همیشه و نزدیک و دیر و دور!
در هر کجا و هیچ کجا، در چه مأمنی؟
در مسجدی و گوشهٔ میخانهات پناه
آلودهٔ شرابی و پاکیزه دامنی.
هر مصرعت عصارهٔ اعصار و ای شگفت!
کاینده را به آینگی صبحِ روشنی
نَشگِفت اگر که سلسلهٔ عاشقانِ دهر
امروز خامُشاند و تو گرمِ سرودنی
آفاق از چراغِ صدای تو روشن است
خاموشیَت مباد که فریادِ میهنی!
محمدرضا شفیعی کدکنی
از دفترِ مرثیههای سرو کاشمر، سخن، تهران: ۱۳۸۹
___
▪️با اطمینان میتوان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد.
فردوسی بیشوکم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلالالدین مولوی هم. ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری بیمانند است؛ شاعری که شعرِ فارسیِ او را زاهدان و عارفان در قنوت نماز به جای ادعیه و آیات عربی بخوانند و در عین حال زندیقان هر دورهای شعر او را آینهٔ اندیشههای خود بدانند و از نظر «پیر خطاپوش» حافظ که بر قلمِ صنع چنان اعتراض خطرناکی کرده است شادمان باشند و در زندگیِ روزانه، مردمِ ما، دیوانش را در کنار قرآن مجید، سرِ سفرهٔ عقد و هفتسین سالِ نو قرار دهند و با آن فال بگیرند و استخاره کنند،
چنین شاعری در جغرافیای کرهٔ زمین و در تاریخ بشریت منحصربهفرد است و همانند ندارد.
محمدرضا شفیعی کدکنی
این کیمیای هستی، جلد دوم، صص ۱۹–۱
در۲۰ مهرماه و بزرگداشت فریاد میهن؛ حافظ شیرازی
#حافظ
@Toovis
کانال
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
T.me/ekotaa
اینستاگرام:
instagram.com/ekvta/
Telegram
attach 📎
🔴 بیستم مهر به یاد شاعرترین شاعر جهان
#حافظ؛ زیبایی و دیگر هیچ...
🔹«به راستی کیست این قلندرِ یک لاقبایِ کفرگو که در تاریکترین ادوارِ سلطۀ ریاکارانِ زهدفروش، یک تنه وعدۀ رستاخیز را انکار میکند، خدا را عشق و شیطان را عقل میخواند و شلنگانداز و دستافشان میگذرد که:
این خرقه که من دارم، در رهنِ شراب اولی
وین دفتر بیمعنی، غرقِ میِ ناب اولی
یا تسخَر زنان میپرسد:
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی؟
به سیبِ بوستان و بوی شیرم
و یا آشکارا به باور نداشن مواعید مذهبی اقرار میکند که:
من که امروزم بهشت نقد، حاصل میشود
وعدۀ فردای زاهد را چرا باور کنم؟
🔹به راستی کیست این مرد عجیب که با این همه، حتی در خانۀ قشریترین مردم این دیار نیز کتابش را با قرآن و مثنوی در یک طاقچه مینهند، جز به طهارت دست به سویش نمیبرند و چون به دست گرفتند، همچون کتاب آسمانی میبوسند و به پیشانی میگذارند، سروش غیبش میدانند و سرنوشت اعمال و افعال خود را تمام بدو میسپارند؟ کیست این مرد کافر که چنین به حرمت در صف اولیای الهیاش مینشانند؟»
🔹 امروز- بیستم مهر- به عنوان روز حافظ نام گرفته است و آنچه نقل شد از مقدمۀ مشهور و پُر سر و صدای احمد شاملو بر تصحیحی است که خود انجام داده بود و اگر هم این مقدمه را نمینوشت و تنها سراغ تصحیح دیوان حافظ میرفت صدای ادیبان کلاسیک درمیآمد چه رسد به این که حافظ را چنین معرفی کند که صدای فقیهان را هم درآورد.
🔹نقل این عبارات در صدر نوشته اما به این معنی نیست که نویسندۀ این سطور هم چنین نگاهی به حافظ دارد. چرا که شعر شاملو را دوست دارم نه تمام داوری او دربارۀ حافظ و فردوسی را. بلکه این نقل، خود از نقل پاسخی است از آیتالله مرتضی مطهری به بامداد شاعر -بدون ذکر نام او- واتفاقا نشان میدهد که چه نگاههای متناقضی به حافظ وجود دارد و در ادامه خواهم گفت که در میانۀ این تناقضها کدام گرایش می تواند راز حافظ را بگشاید:
🔹 «من (مطهری) هم اضافه میکنم: کیست این مرد که با این همه کفرگوییها و انکارها و بیاعتقادیها، شاگردیش در درس "خواجه قوامالدین عبدالله" که دیوان او را پس از مرگش جمعآوری کرده از او به عنوان "ذات ملکصفات، مولاناالاعظم السعید، المرحومالشهید، مفخرالعلماء استاد تخاریرالادبا، معدن الطائفالروحانیه، مخزن المعارف السبحانیه" یاد میکند و علت موفقنشدن خود حافظ به جمعآوری دیوانش را چنین توضیح میدهد که به واسطۀ محافظت درس قرآن و ملازمت بر تقوا و احساس و بحث کشاف و مفتاح و مطالعۀ مطالع و مصابح و تحصیل قوانین ادب و تجسس دواوین عرب به جمع اشتات غزلیات نپرداخت.
🔹به راستی این کافر کیست که از طرفی همه مواعید مذهبی را انکار میکند و از طرفی دیگر میگوید:
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
⬅️ادامه یادداشت در لینک زیر👇🏼👇🏼
asriran.com/003O4a
کانال
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@ekotaa
instagram.com/ekvta
#حافظ؛ زیبایی و دیگر هیچ...
🔹«به راستی کیست این قلندرِ یک لاقبایِ کفرگو که در تاریکترین ادوارِ سلطۀ ریاکارانِ زهدفروش، یک تنه وعدۀ رستاخیز را انکار میکند، خدا را عشق و شیطان را عقل میخواند و شلنگانداز و دستافشان میگذرد که:
این خرقه که من دارم، در رهنِ شراب اولی
وین دفتر بیمعنی، غرقِ میِ ناب اولی
یا تسخَر زنان میپرسد:
چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی؟
به سیبِ بوستان و بوی شیرم
و یا آشکارا به باور نداشن مواعید مذهبی اقرار میکند که:
من که امروزم بهشت نقد، حاصل میشود
وعدۀ فردای زاهد را چرا باور کنم؟
🔹به راستی کیست این مرد عجیب که با این همه، حتی در خانۀ قشریترین مردم این دیار نیز کتابش را با قرآن و مثنوی در یک طاقچه مینهند، جز به طهارت دست به سویش نمیبرند و چون به دست گرفتند، همچون کتاب آسمانی میبوسند و به پیشانی میگذارند، سروش غیبش میدانند و سرنوشت اعمال و افعال خود را تمام بدو میسپارند؟ کیست این مرد کافر که چنین به حرمت در صف اولیای الهیاش مینشانند؟»
🔹 امروز- بیستم مهر- به عنوان روز حافظ نام گرفته است و آنچه نقل شد از مقدمۀ مشهور و پُر سر و صدای احمد شاملو بر تصحیحی است که خود انجام داده بود و اگر هم این مقدمه را نمینوشت و تنها سراغ تصحیح دیوان حافظ میرفت صدای ادیبان کلاسیک درمیآمد چه رسد به این که حافظ را چنین معرفی کند که صدای فقیهان را هم درآورد.
🔹نقل این عبارات در صدر نوشته اما به این معنی نیست که نویسندۀ این سطور هم چنین نگاهی به حافظ دارد. چرا که شعر شاملو را دوست دارم نه تمام داوری او دربارۀ حافظ و فردوسی را. بلکه این نقل، خود از نقل پاسخی است از آیتالله مرتضی مطهری به بامداد شاعر -بدون ذکر نام او- واتفاقا نشان میدهد که چه نگاههای متناقضی به حافظ وجود دارد و در ادامه خواهم گفت که در میانۀ این تناقضها کدام گرایش می تواند راز حافظ را بگشاید:
🔹 «من (مطهری) هم اضافه میکنم: کیست این مرد که با این همه کفرگوییها و انکارها و بیاعتقادیها، شاگردیش در درس "خواجه قوامالدین عبدالله" که دیوان او را پس از مرگش جمعآوری کرده از او به عنوان "ذات ملکصفات، مولاناالاعظم السعید، المرحومالشهید، مفخرالعلماء استاد تخاریرالادبا، معدن الطائفالروحانیه، مخزن المعارف السبحانیه" یاد میکند و علت موفقنشدن خود حافظ به جمعآوری دیوانش را چنین توضیح میدهد که به واسطۀ محافظت درس قرآن و ملازمت بر تقوا و احساس و بحث کشاف و مفتاح و مطالعۀ مطالع و مصابح و تحصیل قوانین ادب و تجسس دواوین عرب به جمع اشتات غزلیات نپرداخت.
🔹به راستی این کافر کیست که از طرفی همه مواعید مذهبی را انکار میکند و از طرفی دیگر میگوید:
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
⬅️ادامه یادداشت در لینک زیر👇🏼👇🏼
asriran.com/003O4a
کانال
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@ekotaa
instagram.com/ekvta
عصر ايران
حافظ؛ زیبایی و دیگر هیچ...
به جای این که در این بحث توقف کنیم که مراد حافظ از «می»، شراب واقعی است یا نه یا حافظ باور داشته یا منکر بوده سراغ یکایک واژگان شعر او برویم تا ببینیم موسیقی است. نقاشی است، معماری است و البته شعر است: منتهای زیبایی
#حافظ در توئیتر ترند شد
🔹نام شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ، امروز سه شنبه همزمان با روز ملی این شاعر پرآوازه ایرانی به ترند توئیتر فارسی تبدیل شد.
🔹به گزارش گروه داده کاوی ایرنا، ۲۰ مهرماه در تقویم به نام بزرگ مرد شعر و ادب پارسی رقم خورده و هر سال در این روز برنامههای مختلفی در آرامگاه وی و شهر شیراز برگزار میشود.
🔹دوستداران حافظ نیز در توئیتر هشتگی با عنوان «حافظ» به راه انداختهاند تا در سطحی بینالمللی از لسان الغیب یاد شود./ ایرنا
کانال
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@ekotaa
instagram.com/ekvta
🔹نام شمس الدین محمد شیرازی متخلص به حافظ، امروز سه شنبه همزمان با روز ملی این شاعر پرآوازه ایرانی به ترند توئیتر فارسی تبدیل شد.
🔹به گزارش گروه داده کاوی ایرنا، ۲۰ مهرماه در تقویم به نام بزرگ مرد شعر و ادب پارسی رقم خورده و هر سال در این روز برنامههای مختلفی در آرامگاه وی و شهر شیراز برگزار میشود.
🔹دوستداران حافظ نیز در توئیتر هشتگی با عنوان «حافظ» به راه انداختهاند تا در سطحی بینالمللی از لسان الغیب یاد شود./ ایرنا
کانال
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@ekotaa
instagram.com/ekvta
4_5992288828931443027 (2).mp4
4.2 MB
🎥 شگفتیهای بسیار جالب در شعر #حافظ
🔹 به مناسبت ۲۰ مهر روز بزرگداشت خواجه حافظ شیرازی، چند شگفتی از شعر حافظ را به روایت #رشید_کاکاوند بشنوید.
@shervamusiqiirani
کانال
✅ #اکوتا
#اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@Ekotaa
+
🔹 به مناسبت ۲۰ مهر روز بزرگداشت خواجه حافظ شیرازی، چند شگفتی از شعر حافظ را به روایت #رشید_کاکاوند بشنوید.
@shervamusiqiirani
کانال
✅ #اکوتا
#اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@Ekotaa
+