اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
885 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
371 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هفدهم:
فَاخْلَعْ نَعلَیْک!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/835
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🔥 در طورِ حقیقت، حضرتِ موسی (ع) آتشی را طوری مشاهده می‌کند که به آن انس می‌گیرد و به سمتش می‌رود. پس به وادی اَیْمَن در بُقعۀ مبارکه نزدیک می‌شود و آنگاه از «درختی» ندا می‌رسد:

💎﴿ إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً﴾💎
همانا من پروردگار تو هستم. پس هر دو كفش خود را درآور كه تو در وادى مقدس «طُویٰ» هستى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص-، آیۀ ۱۲)

💎﴿فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ «شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ» فِي «الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ» مِنَ «الشَّجَرَةِ» أَنْ يا مُوسى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ﴾💎
پس چون به نزد آتش آمد، از کنار وادى راستین، در آن بقعۀ مبارک، از «درخت» ندا داده شد كه: اى موسى! همانا من خداوند، پروردگار جهانيان هستم.
(قصص، آیۀ ۳۰)


حضرتِ امام جعفر صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

وادی ایمن؛ فُرات است و بقعۀ مبارکه، کربلاست و درخت، حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) هستند.
(『شاطئ الوادي الأيمن الذي ذكره تعالى في كتابه هو الفرات، و البقعة المباركة هي كربلاء، و الشجرة هي محمّد (ص)؛ 📚البرهان، ج۴، ص۲۶۵』)

که هرکسی با معرفتِ به یگانگی ذاتیِ ائمه اطهار(ع) با حضرت حقّ تعالی، به کربلا و زیارتِ حضرت سیّدالشهدا(ع) برود، ندایِ حسینیِ «إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ» در وجودش طنین‌انداز می‌شود.


نفسِ آدمی، مَرکَب انسان است که حضرت مولی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

🔻『إِنَّ نَفْسَكَ مَطِيَّتُك‏』🔺
همانا نَفْسِ تو، مَرکَب توست.
(📚غرر الحكم، ص۲۴۳)

که این مَرکب در عالَم ظاهر، در اوّلین مَرتبه، به جلوۀ دو پایِ آدمی، نمایان می‌شود و نَعلَیْن، نمایانندۀ پاها هستند.
پس چون جدایی پاها برای خطاب به ترکِ نفس، ممکن نیست، به حضرتِ موسی(ع) خطاب می‌شود؛ «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ».

▪️حضرت موسی(ع) پیامبر اولوالعزم هستند، بنابراین نفسانیّت ندارند. امّا از آنجا که امرِ【فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ】 در وادی مقدّس کربلا، وَ نشانی از این است که موسویّت و موسی(ع)، فانی در حسینی‌ بودن و حسین(علیه‌السلام) است، پس با فاءِ تَفریع می‌فرماید؛ 【فَـــاخْلَعْ نَعْلَيْكَ】 بدین معنا که؛
اطلاق و شدّتِ فنای موسی(ع) در حسینی بودن، آورندۀ امر به 【فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ】 است.

◼️ پس بطورِ کلّی؛
نَعلَیْن (یعنی دو نَعل)؛ نشانۀ نفس آدمی است که نفسِ آدمی، چنان که فانی در ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نشده باشد، انیّت است و بدترینِ دشمن‌ها.
که حضرت رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️
بدترین دشمن تو نَفْسِ توست که بین دو پهلوی توست.
(📚عوالي اللئالي،ج‏۴، ص۱۱۸)


⚠️ بیانِ 《جَنْبَيْك》 در 【الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك】 جای دقّت دارد:

نفس حقیقی؛ نفسِ واحده‌ی الهی، یعنی؛ «نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى‏؛📚بحار،ج۹۷،ص۳۳۱» است، که شخصِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، و شخصِ جَنْبِ مطلقه، یعنی؛ حضراتِ ⦅جَنْبُ الله⦆(ع) می‌باشد («أَنَا جَنْبُ الله؛ من جنب الله هستم؛📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۳۹، ص۳۴۸»).

امّا چنانچه نفسِ آدمی از حقیقتِ خویش، یعنی؛ 《نَفْسِ الله تَعَالَى》 جدا شد و مدعّیِ انیّت گشت، به کافِ خطاب در آید که 『نَفْسُــــكَ؛ نفسِ #تو』.

این نفسِ مخاطَب، شرّ مطلق و مطلقِ شرّ است که جولانی از عمر و ابابکر ملعون می‌باشد که نفسِ دوئیت هستند و مقابلِ جنب مطلق و واحد الهی یعنی حضراتِ ⦅جَنْبُ الله⦆(علیهم‌السلام) قرار گرفتند.

⬅️ بنابراین؛
همانطور که کافِ انیّتِ 《جَنْبَيْك》، جولانی از این دو ملعون ازل و ابد است، تثنیۀ 《جَنْبَيْك》 نیز نفسِ دوئیت است. که عمر و ابابکر ملعون، دوئیتِ مقابلِ وحدانیّت باریتعالی، و نفسانیّت، مقابلِ نفس واحدۀ الهی هستند.

◼️ پس دنبال این نباش که دو جنب کجا قرار دارد و دو تا بودنِ آن را جز به این دقیقه، دقیق مشو که این انحراف از شناختنِ اصل دوئیت نیز، از شرورِ و کارهایِ خبیثِ جنودِ عمر و ابابکر ملعون است.

برای 《جَنْبَيْك》، پَهلوُیِ ظاهر را نشانه نگیر! بلکه واحدِ جدایی از حضراتِ ⦅جَنْبُ الله⦆(علیهم‌السلام)، جولانِ ثنویّت مطلقه، یعنی؛ عمر و ابابکر ملعون است که جولانِ نفسانیّتِ مطلقه و کاف خطابیِ خطائی مطلقه است و نشان از بُعْد و تَبَعُّد از حقّ و حقیقت می‌باشد.
که این کاف خطابیِ خطائی، کنار ضمائر دیگر و در عِداد آنها نیست، بلک نفسِ جدایی و تبعُّد است.

(🔔این اشارات، اعتکاف می‌خواهد!
إن شاء الله اهلش، به هوش‌ و گوش‌اند!)



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
◼️
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
◼️

⬅️ الغرض؛
جلوۀ 『نَفْسُــــكَ』 -که دشمن‌ترینِ دشمن‌هاست-؛ در نَعلَیْن است. و بایستی برائت و بغض آن را در خود تقویّت کنی. از این رو حتّی مستحبّ است که نَعلَین مؤمن، به رنگِ زرد باشد.
⚠️ که رنگِ زرد؛ رنگِ بغض از عمر و ابابکر ملعون است، چرا که حضرت مولی(علیه‌السلام) موقع جسارتِ این دو ملعون ازل و ابد برای جستجویِ مضجع مبارکِ حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به قصدِ نبش قبر حضرتشان (س)؛ عمامۀ #زرد بسته و شمشیر برهنه به دست گرفتند.
و نیز هنگام ضربت خوردن و همچنین هنگامِ شهادت، عمامۀ حضرت مولی(علیه السلام) به رنگِ زرد بود ( 『بِعِمَامَةٍ صَفْرَاء؛ 📚الأمالي، للمفيد،ص۳۲۵』).

⇦ بنابراین؛ ⤥
☜ رنگِ صفراء(زرد)؛ از صَفَر و نشانه‌ی بغض از جولانِ دشمنانِ ملعون خداست.
(لطائفی از صفر پیش‌تر بیان شده، رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/419)


◼️جمع بندی آنکه؛
استحبابِ رنگِ صفراء برای نَعلَین، بابتِ بغض از ▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️ یعنی عمر و ابابکر ملعون است تا گرفتارِ حدِّ نَفْس که نفسانیّت و انیّتِ و دعویِ خدایی است، نشویم و جز جلوه و تجلّیِ حضراتِ ⦅نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى⦆ و ⦅جَنْبُ الله⦆-علیهم‌السلام- نباشیم.


°•❁🔳🔲🔳❁•°

◼️ اگر حضرت مولی (علیه‌السلام)، نعلین کهنه به پایِ مبارک می‎کردند؛

⇜ ❖ به «نعلینِ به پا کردن»، مُنشئ کثرات هستند.
⇜ ❖ امّا به «کهنه و قدیمی بودنِ نعلینِ مبارکشان»؛ معصوم و منزّه از حدّ کثرت هستند.

«کهنه و قدیمی بودنِ نعلینِ مبارکشان»؛ ظاهر کنندۀ این حقیقت است که اگر به یگانگیِ ⦅نَفْسِ الله⦆ بودن و ⦅جَنْبُ الله⦆بودن و ⦅الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَى‏؛ 📚بحار،ج۲۵،ص۱۷۲⦆بودنِ خویش، همۀ عوالَم وجود را خلق و ایجاد می‌نمایند و دَم به دَم و نو به نو، بطورِ ممدود و دائم، حیات داده و تا«﴿أَسْفَلَ سافِلينَ﴾؛ تین۵» به دوئیّت و کثرت مَجال می‌دهند؛ این #مجال؛ به تنزیه از کثرت، محقّق میشود.

◼️ وصله زدن حضرت مولی(علیه‌السلام) بر نعلین مبارک، نشان از حشر و جمع کردنِ کثرت به وحدت است. که این وصله‌ها، تجمیع و وصل کردنِ همۀ دلدادگان حضرت(علیه‌السلام) به ⦅نَفْسِ اللهِ تَعَالَى⦆ و ⦅جَنْبُ الله⦆ و ⦅الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَى⦆بودنِ خویش است، تا از ▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️مختاراً نجات یابند و زنده زنده «یوم الحشر» آشکار گردد،

چنان که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند؛ 『أَنَا الْحَاشِرُ إِلَى اللَّه‏؛📚بحار، ج‏۵۳،ص۴۷』 که شرحِ آن را نفسِ حضرت مولی(ع)، حضرت خاتم الأنبیاء(ص) می‌فرمایند:

🔸『أَنَا «الْحَاشِرُ» يُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى قَدَمَي』🔸
من «حاشر» هستم که مردم بر جایِ پایِ من محشور می‌شوند.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۱۶، ص: ۱۱۴)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
◼️


🍂 به خدا قسم، و به خداوندی خدا - یعنی حضراتِ آل الله (علیهم‌السلام)- قَسَم؛ که حتّی وصله و بندِ کفشِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام) شناخته نشده است.
که حتّی بندی از نَعلَینِ حضرتِ قنبر غلامِ حضرت مولی(علیه‌السلام) هم، شناخته نشده است.
وای بر احوالِ کسانی که دقائقی از فضائل آل الله(علیهم‌السلام) را غلوّ می‌پندارند و اهل معرفت را به این کوته‌اندیشی و کوتاهی معرفت، رَمی به غلوّ و کفر می‌نمایند و هم خودشان را محروم از ادقّ معارف می‌سازند و هم گاهی راهِ دیگران را برای رسیدن به معارف عالیه، مسدود می‌کنند!


🍃 حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت مولی (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

🔻『لَوْ لَا أَنِّي أَخَافُ أَنْ يُقَالَ فِيكَ مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي الْمَسِيحِ لَقُلْتُ الْيَوْمَ فِيكَ مَقَالَةً لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا أَخَذُوا تُرَابَ نَعْلَيْكَ‏ وَ فَضْلَ وُضُوئِكَ يَسْتَشْفُونَ بِهِ وَ لَكِنْ حَسْبُكَ أَنْ تَكُونَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ تَرِثُنِي وَ أَرِثُكَ الْخَبَرَ.』🔺
اگر نمى‌ترسيدم از اينکه دربارۀ تو آنچه را که نصرانيان در مورد مسیح (ع) گفتند، بگویند (و تو را در تثلیث بیاورند و کوچک نمایند)؛ فضیلتی از تو را فاش می‌كردم تا از هر گروهِ مسلمان (یعنی تسلیم‌شدگانِ مولی ع) كه عبور می‌كردى؛
👈🏻 خاکِ كفش تو را
و زیادیِ آبِ وضويت را براى شفا بگيرند،
ولى این مطلب برای تو بس كه تو از مَن هستی و من از تو هستم، از من ارث مى‌برى و من از تو.

(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۲۸۴)

°•❁🔳🔲🔳❁•°

♻️ جمع بندی آنکه؛
مؤمنین به ولایتِ ائمه اطهار (علیهم‌السلام) و برائت از دشمنان ملعون حضرات (ع)، آن وصله‌هایِ نعلین حضرت مولی (علیه‌السلام) هستند و به قدرِ قوّتِ ولایت و برائتشان، خلعِ نَعلین و موتِ نفس دارند و انیّت‌شان، فانی در ائمه اطهار (علیهم‌السلام) است.
و در کربلایِ حقیقت، با نفسی، فارغ از خویش، وارد شده و به عنایتِ حضرتِ ابوتراب (علیه‌السلام)، جلوه‌ای از تربتِ پاکِ وادی مقدّس طُوایِ حسینی (علیه‌السلام) می‌باشند و ندایِ حسینیِ «إِنِّي أَنَا الله رَبُّ الْعالَمينَ» جانشان را سرمست می‌سازد.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
◼️

🍃 شخصِ «آزادگی» یعنی؛ حضرتِ حرّ ریاحی (علیه السلام)، که از آزادگی و جلوۀ حقیقتِ «اطلاق» بودنشان، مانع از برگشتِ حضرت سیّدالشهدا (علیه‌السلام) از تجلیّ‌گاهِ کربلا شدند (بحمدالله پیش از این، مقالۀ خاصّ حضرتشان و شرح این دقائق داده شده است. حتماً ان شاءالله به مقالۀ «حضرت آزادگی» رجوع فرمائید 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/282
رئیس و سروَر و فتراکِ اِنابه و اِنابه‌کنندگان به سوی نفسِ واحدۀ الهی یعنی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) هستند.

◼️ اگر نمی‌دانستیم که یارانِ حضرت سیّدالشهدا (علیه‌السلام) به نصّ روایات و زیارات، ربّانی هستند( 『أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ؛📚إقبال الأعمال،ط - القديمة، ج‏۲، ص۷۱۴』)؛ حرکت‌های ایشان اینقدر محلّ دقّت نمی‌بود. ولی یاران حضرت (علیه‌السلام)، جلواتِ خودِ حضرت سیّدالشهدا(ع) می‌باشند.
پس به این دقائق دل بدهیم:

◼️ حضرت حرّ (ع) نعلین شریف خود را به گردن آویختند و به سمتِ حضرت امام سیّد الشهدا(علیه‌السلام) إنابه نمودند.

به صورتِ ظاهرِ نعلین بر گردن آویختۀ حضرت حرّ (ع) دقّت بفرمایید!
که شبیه نعلِ اسب می‌باشد(🧲). اما آن را بر #گردن می‌آویزد و انابه می‌نمایند.

پس باید رِقاب و گردن را بشناسیم. حضرات آل‌الله‌ (علیهم‌السلام) در ادعیه می‌فرمایند:

◄『 خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِجَلَالَتِه』►
و همۀ گردنها بر جلالِ او، افتاده‌ و خاضعند.
(📚مصباح المتهجد، ج‏۲، ص۸۰۲)

که ائمه اطهار(ع) می‌فرمایند:

🔻『نَحْنُ جَلال الله‏』🔺
ما
جلالِ باریتعالی هستیم.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۴، ص۱۹۶)

🔰 رقاب چه چیزی دارد که رقیبی برای آن نیست و حسبِ ادعیۀ فوق؛ خضوع در برابر حضراتِ 『جَلال الله‏』(ع)، توسّط آن، به اشاره می‌آید؟

قرآن می‌فرماید:
💎﴿ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ﴾💎
و همانا ما انسان را آفريديم، و مى‏‌دانيم كه نفس او چه وسوسه‏‌اى به او مى‏‌كند، و ما از رشته‌ی رگ‏‌ها به او نزديك‏تريم.
(سورۀ ق،۱۶)

【نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ】خداوند به ولیّ خود یعنی حضرات آل الله(ع)، از رگ گردن به انسان (و تمام موجودات) نزدیکتر است چرا که ائمه اطهار(ع) 《قُوَّامُ الله عَلَى خَلْقِهِ؛ 📚نهج البلاغة،خطبه‌ی ۱۵۲》 هستند و قیّومیّت معیّه از جلواتِ حضرتشان است. پس خداوند می‌فرماید:

💎﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ
وَ اعْلَمُوا «أَنَّ الله يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾💎
اى مؤمنان! نداى خدا و پيامبر را آن‏گاه كه شما را به پيامى حياتبخش می‌‏خواند، اجابت كنيد،
و بدانيد كه خدا ميان انسان و دل او حايل می‌گردد و به حضور او گرد آورده می‌‏شويد.
(انفال، ۲۴)

♦️【أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ】؛ ➣●•

❒ «الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»؛ دو امر نیست و بینونتِ مطرح شده، بینونَت عزلتی - که در عالَم کثرت مطرح می‌شود و وساطتِ بینِ دو امرِ حدّی است-، نمی‌باشد.
«الْمَرْءِ وَ قَلْبِه»؛ جلواتِ ولیّ خدا (علیه‌السلام) است و بیان‌کنندۀ "الله" تعالی است که خداوند به ولیّ مطلق خویش(ع)، حائلِ مطلق، «أَحْسَنِ الْحَال»، و «محوّل الاحوال» است و بیان و جلوۀ آن؛ 【أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ】 می‌باشد.

💢 بنابراین؛
◪ در تحلیلِ آن تجلیل، بیان می‌شود؛

◭«الْمَرْءِ»؛ جمال و قرارِ خودیّت انسان است.
◮و «قَلْبِهِ»؛ جلال و بیقراریِ خودیّت انسان است.
«يَحُولُ» (که فعلِ مضارع از "حَول" است)؛ حالِ دائمی و مستمرِ حضرتِ حائل(عزّوجلّ) است که جلوۀ «أَحْسَنِ الْحَال»بودنِ او می‌باشد.

مؤمن، آزاد از غیر حقّ است و حالِ خوشِ ایمانی او، دائماً مرآت و آینۀ «أَحْسَنِ الْحَال» بودنِ حضرت حقّ است، که نفسِ این مرآتیّت، انابۀ به حقّ است.
این حقیقت در ترسیم و تنزیل توسّط اصلِ آزادگی و شخصِ آزادگی، حضرتِ حرّ ریاحی(ع) در عالَم انشاء می‌شود.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
◾️

◼️ شخصِ آزادگی، حضرت حرّ (ع)، که مُنیب حقیقی و مطلق است آن «الْمَرْءِ» مطلق است که نعلین را نه به دست، بلکه بر گردنِ خویش نهادند.

آن نعلینی که نفسِ تمام انابه‌کنندگان (که احرارِ حقیقی هستند) را به فراگیریِ حُرّیّت، در بر دارد را بر گردنِ و رِقابِ خویش، به صورتِ نعل، آویزان می‌نماید تا در نهایتِ دوئیتِ عالَم کثرت، این انابه انشاء شود و بدین صورت، به سمتِ خیمۀ قلب و حقیقت خود(«قَلْبِهِ»)، یعنی حضرتِ «قَلْبُ اللَّه‏؛📚بحار،ج۳۹،ص۳۴۹» آن «رقیب مطلق» که «رِقابِ خلائق» خاضعِ اوست، حضرتِ قوامِ هستی، سَیّدالشهدا (علیه‌السلام)، انابه می‌نماید و «محوّل الاحوال» را در عوالم انشاء می‌سازد و «أَحْسَنِ الْحَال» بودنِ باریتعالی را متجلّی می‌نماید.

◼️ حقیقتِ انابه را بر گردنِ حضرتِ آزادگی، حرّ ریاحی (ارواحنا فداه) ببینید، و خدای «أَحْسَنِ الْحَال» را [به بینونتِ صفتی]، حائلِ بینِ او و حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السلام) طوری مشاهده کنید که هیچ ثَنَویَّت، تَثلیث، و کثرتی بین او و حضرت سیّدالشهدا(ع) و خداوند، و إنابه‌کنندگانی که به دستِ حُرّیَّت او، مُنیب و آزاد گشته‌اند، نیست که نیست که نیست.

◼️ که به انابۀ شخصِ آزادگی، یعنی حضرت حرّ ریاحی(ع)؛ روح و ریحانِ کُشته شدنِ ▪️『أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك‏』▪️در عالَم دمیده و حقیقتِ حُریّت و آزادگی انشاء می‌گردد و «الْأَحْرَار؛📚تحف العقول،ص۲۴۶» که مخلصینِ عباد هستند، در عالم هویدا می‌شوند.


🔥 امّا دیگرانی که سر بر این آستانِ حضرات آل الله(ع) نسائیدند و به کربلای حقیقت، حُسینی نشدند، چه کردند؟

◼️ دشمنان حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السلام) بعد از اینکه در نهایتِ خباثت؛ ابتدا یاران حضرت(ع) که مظاهرِ حروفِ اسم اعظم باریتعالی هستند را به شهادت رساندند و سپس، نَفْس خداوند، یعنی؛ حضرتِ سیّدالشهدا(علیه‌السلام) را به شهادت رساندند، در خباثت و نفسانیّت، تمام نشدند! بلکه در خباثت 【مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ؛ سورۀ۲۴، آیۀ۴۰】 هستند.
این ملعون‌ها بعد از آن، به ده اسبِ تازی خویش، نعلِ جدید کوبیدند و با مرکبِ خویش بر بدن مطهّر حضرت سیّدالشهدا (علیه‌السلام) و یارانشان تاختند.

◼️ که نعل؛ نفس بود و نعلین؛ نفسانیّت.
و اگر نعلین، نشانی از نفس و مَرکَب انسان است، اسب و مَرکَب، مرتبۀ دیگری از شدّت نفسانیّت است و اشدّ آن؛ نعل تازه زدن بر سُمّ مَرکَب است.
وقتی نعل و اسب با هم باشد، نفسانیّت اندر نفسانیّت است و بیحدّیِ خباثت و چموشی و خودسَری و عناد و دشمنی است.
ده اسب یعنی چهل نعل.
که ده اسب؛ جولانِ باطنیِ خباثت است. و چهلِ نعل؛ جولانِ ظاهری خباثت است. و این؛ یعنی؛ اشدیّتِ در خباثت.

مولی جانم!
آقا جانم!
خــبـر دارم تنـــت غـــارت شد ای عشق
ز نعل ِ تازه هم صحبت شد ای عشق
دگر مُهـــر نمـــازم سینۀ تـــوست
تمام پیکرت تربت شد ای عشق

(وامصیبتاه! ... 💧
«ألَا لَعْنَةُ الله عَلَى القَومِ الظَّالِمِينَ»)

که‌ نعل تازه بر سُمّ مَرکب؛
نشانۀ شدّتِ چموشی نفس، و شدیدترین حالتِ نفسِ گستاخ است که در برابر ولیّ نعمت خویش، تسلیم نیست.
نعل تازه؛
نشانۀ نفسی است که نه اینکه موتش نرسیده و نمی‌خواهد سرِ تسلیم در برابر نفس واحدۀ الهی فرو آورد، بلکه آنچنان معاند است و آنچنان تَفَرعُنی دارد که در عِناد و چموشی، تازه به تازه می‌شود، و خود را تازه می‌کند تا علیه حضراتِ «أَصْلُ الْحَق‏؛ 📚بحار،ج۲۴، ص۹۹» و «نَفْسُ الله تَعالی؛ 📚بحار،ج۹۷، ص۳۳۱» بتازد و جسارت کند.

◼️و این حالتِ خباثت، در شکلِ نعل که حالتِ برگشت شده دارد (🧲) نشانۀ 《تَعَرُّب بَعدَ الهِجرَة》 است (بیابانی شدن بعد از مسلمان شدن که گناه کبیره است؛📚الكافي،ط - الإسلامية،ج‏۲، ص۲۷۷) که نفسیّتِ نفس است، چرا که؛
تَعَرُّب بَعدَ الهِجرَة》 یک فعل کنار افعالِ خبیث دیگر نیست. بلکه به بیانی؛ مصدرِ تمام خبائث است و عمر و ابابکر ملعون که به نفسِ روایات؛ 『أَصْلُ كُلِّ شَرّ؛📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۳』 هستند؛ خودِ《تَعَرُّب بَعدَ الهِجرَة》می‌باشند.

(🔔الهی!
اهل دقّت؛ حاضر باشند،
و همه، در محضرِ این معارف؛ اهل دقت باشند!)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
◾️

🔥 و عمر و ابابکر ملعون، اصلاً به اینکه خودِ 《تَعَرُّب بَعدَ الهِجرَة》 هستند؛ در پوستۀ مسلمانی، #منافقانه وارد شدند.
و این ملعون‌ها، نفسِ خبیثِ «نَعلَین» و «نعل» و بازگشتِ از حقّ و حقیقت هستند.
ألَا لَعْنَةُ الله عَلَى القَومِ الظَّالِمِينَ»)

♻️النّهایة؛
کسانی که در کربلایِ معلّی، قاتلین حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السلام) بودند، جنودِ ملعونِ این دو جرثومه‌‌ی فسادند، چنان که حضرت سیّد الشهدا (علیه‌السلام) در لحظاتِ آخرِ شهادتشان، با دست مبارک، مقداری از خون مطهرشان (خون حضرت ع؛ مقام جلال الهی) را برداشتند و سر و صورت و محاسن شریف خود (که مقام جمال الهی است) را به آن آغشته کردند (نشان از اینکه؛ جلال و جمال و در یک کلام؛ ذات الله به این ظلم، شهید شد💧) و می‌فرمایند:

▪️『هكذَا أَكُونُ حَتَّى أَلْقَى جَدِّي رَسُولَ اللهِ وَأنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِي وَأقُولُ: يا رَسُولَ اللهِ قَتَلَنِي فُلَانٌ وَ فُلَانٌ.』▪️
این گونه می‌مانم تا جدّم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ملاقات کنم، در حالی که به خون خود خضاب کرده‌ام و خواهم گفت: «ای رسول خدا! فلانی و فلانی (ابابکر و عمر ملعون) مرا کشتند».

(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۴۵، ص۵۳)




«اللّهُمَّ عَذِّبهُم عَذاباً یَستَغیثُ مِنهُ أهلُ النّار»
(📜قسمتی از دعای صنمی قریش)


#یوم_الطفوف_سخن_هفدهم
#فاخلع_نعلیک
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

༺لطیفه‌ای از لیلة المبیت ༻

•┈┈••✾•🌙•✾••┈┈•
🌿🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/871
•┈┈••✾•🌙•✾••┈┈•

🍃با دل و دقّت همراه شو تا إن شاء الله همهمه شوی!

•┈┈••✾•🍃عـﷻــلے🍃•✾••┈┈•


🌙 سال ۱۳ بعثت، شب اوّل ربیع‌الأوْلی؛

❖ وقت حقیقتاً تنگ است(!) و جان نازنینِ رسول الله(ص) در خطر. بایستی حضرتِ مزمّل(ص)، جامه‌ی خلوَت از تن بدَرَد، و قصدِ جلوَت کند و خروج از بیت، و هجرت نماید.

༺◆امّا چه کسی باید به جای راسِم هستی و مجال‌دهندۀ علوّ و پستی - یعنی شخصِ رحمةً للعالمین(ص)- بیتوته کند؟

آن عالی‌جنابی که أدنی مرتبۀ ظهورش یعنی؛ نَوْم‌ِ او؛ نام‌کننده و نام‌آور است. او که نَفْسِ مقامِ خفا و حضرتِ عالی(عزّوجلّ)، و نفسِ مقامِ جلا و حضورِ دانی(یعنی موجودات) است،
تنها اوست که به نازْ بسترگزیدَنَش، نازنینْ بسترِ هستی و هستی‌آفرین را گسترانیده است.

❁ اگر سخن از شهامت و شجاعت در چنین بیتوته‌ای در #لیلة_المبیت است؛ چه شهامت و شجاعتی منظور است؟

که را جرأتِ جرعه‌ای از این میِ مردافکن می‌باشد؟!

چه کسی مدعّیِ این بستر و بَستَر گزیدن و بَستر گسترانیدن است؟

جز آنکه؛ صاحبِ آن و مصاحِب آنست، و بلکه صحبت از مُنشئ و پهن‌کننده بودنِ حقیقیِ اوست.
⎘او که؛
«مَبْدَأُ الْوُجُود؛📚بحار الأنوار،ج‏۲۵، ص۱۷۴» است [در حالیکه ذاتِ باریتعالی؛ «الوجود» است]
و خودِ وسعت و «پهنایِ مطلق» است [در حالیکه ذاتِ باریتعالی؛ «الواسع» است]
⎘اوست؛
که چون پهن‌کننده و بسترگسترِ حقیقی «الوجود» و ذات خلوَت، و «الموجود» و آیاتِ جلوَت است؛
بستر را می‌طلبد؛ «کین منم؛ از من همه انشاء شده».

🌤 پس؛
سَر از سِرّ بیرون کرده و به هُرمِ نفَسِ خود، نفوس عالم را انشاء نموده آن هنگام که می‌فرماید:
یا رسول الله(ص)!
من بخوابم، شما سالِم هستید؟!
أَ وَ تَسْلَمَنَّ بِمَبِيتِي هُنَاكَ يَا نَبِيَّ اللَّه؟؛📚بحارالأنوار، ج۱۹، ص۶۰»)

که؛
👈🏻 به «خوابم»؛ شما سالمید.
که؛
⦿ مقامِ علوّ و جلال؛ چون نزولِ اجلال فرماید و مضمحل و فانی در جمال ‎شود، جمال؛ به جلوه‌کردن، سالم است، و إلّا مجالِ ظهورِ «جمال» [یعنی وجود، و موجودیّت، و به اشارۀ «موجود» آمدن «جمال»] و تجلّی آن نیست.

( که؛ حضرت مولی(ع) در قیاس با حضرت نبی اکرم(ص)؛ مقام جلال‌اند و حضرت نبی‌الله(ص)؛ مقام جمال.)

فقال(ص)؛ نعم.

◨فَتَبَسَّمَ عَلِي(ع) ضَاحِكاً وَ أَهْوَى إِلَى الْأَرْضِ سَاجِداً.

⇦ ◈ پس؛ مولایِ خلوت‌نشین(ع) به «تبسّم»مبارکش؛ انشاء این حقیقت را در «خفا» نمود، و به «سجده‌»ی مبارکش؛ بر ارضِ ظاهر؛ انشاء آن را در جلا فرمود.
و ساخت آنچه را که باید به «صُنع الله» بودنش؛ مصنوع کند. پس؛ #دحو_الارض؛ به یک خنده او، و معراج الارض؛ به یک سجده او؛ بسط و قبض داده شد.


🍃 این طور است! طوری از اطوارِ حقیقتِ #لیلة_المبیت که؛

مَبیت آن(علیه السلام) به أدنی مرتبۀ وجودی خود -یعنی به نَوْم و خُسبیدنش-؛ به «لیلة»ِجلالی، جلال‌الله، و به «المبیت»ِجمالی؛ جمال‌الله را منشئ است،

❒ و به نومِ چنین نامیِ وجودیِ «اسماء» و آیات الهی است که؛ فرصتِ هجرتِ انشائی را برای حضرتِ راسِم هستی(ص) فراهم می‌نماید تا از کعبه و محلّ «دَحوُ الارض» -که زادگاهِ اوست(ع)-، به مدینه که «#أرض‌الله» -و محلّ شهادت و ختمِ نبوّت و نبیِّ مُنبِئِ اوست(ص)-، قدم به قدم در تنزیل و ترسیم جلوه کند.

⧈ إن شاء الله این رشحه‌ از شرحِ لیلة المبیت، جانِ محبّ‌تان را شرحه شرحه و مجنون سازد.


اشاره :

خداوند متعال بر بیتوتۀ حضرتِ نفسِ خویش(ع)، به ملائکه مباهات می‌کند و آیه نازل می‌شود؛

💎﴿و مِنَ النّاسِ مَنْ يَشري نفْسَهُ ابْتغاءَ مَرضاتِ الله و الله رَؤُفٌ بِالعِباد﴾💎
و از مردم كسى است كه در طلب رضاى خدا از سر جان مى‌گذرد، و خدا به بندگان مهربان است.
(بقره۲۰۷)

سالِ هجری، از این بذلِ جاه؛ انشاء می‌شود و ربیع الاوّل؛ به بهار جودِ حضرتِ «سَماءُ الجود؛📚بحار الأنوار،ج‏۲۵،ص۱۷۰»مولی امیرالمؤمنین(ع) در هجرتِ راسِم هستی حضرت رسول اکرم(ص)؛ اوّلِ سالِ هجری قمری می‌گردد که مبدأ تاریخ مطلق و حقیقی است.

امّا چند سال بعد:

🔥 عمر ملعون؛ آنچنان از حسادت بر این فضیلت حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) به خود می‌پیچد که بعد از غصبِ خلافت؛ دستور میدهد که اوّل سال را مانند جاهلیّت، به اوّل محرّم تغییر دهند.
(تاریخ طبری،ج۳،ص۹۲۶)

لَعَنَ الله ُ«الْفَاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذِي‏ءُ الْبَخِيلُ الْمُخْتَالُ الْحَقُودُ الْحَسُودُ الْقَاسِي الْقَلْبِ الْبَعِيدُ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ يُرْجَى غَيْرُ الْمَأْمُونِ مِنْ كُلِّ شَرٍّ يُتَّقَى»
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج‏۲،ص۲۹۱)





🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#بیتوته
#لیلة_المبیت




‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
•┈┈••✾•🍃عـﷻــلے🍃•✾••┈┈•

💠 نکاتی ذیلِ مقالۀ لیلة المبیت:

✓ چرا مدینة الرسول (ص)؛ معراج الأرض است؟

🔹➊ هجرت حضرت رحمة للعالمین(ص)، هجرتِ حقیقی است که از باطن تا ظاهر برقرار است.
کعبه و مدینه در مسئلۀ هجرت؛ مقابل یکدیگرند (تقابلِ نوری و لبّی).
کعبه چون دحو الارض است ، پس مدینه؛ معراج الارض است.

🔹➋ کعبه و مدینه، باطن تا ظاهر را پوشش میدهند.
حالا دقت شود؛
حضرت رسول اکرم(ص) «رحمةَ للعالمین» و راسِم عوالِم هستی هستند.
کعبه و مدینه باید بر اساس حضرتشان دقت شود؛
#کعبه؛ محلّ تولّد باطن و نفس الرسول (ص) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
#مدینه؛ محلّ شهادتِ ظاهری حضرت رسول اکرم(ص) است.

پس؛
از باطن تا ظاهر در کعبه و مدینه ظاهر شده است.
دقتی دیگر؛
کعبه؛ برای ترسیم
مدینه؛ برای تجمیع
است.
بنابراین؛
مدینه؛ معراج الارض است.

🔹➌ کعبه؛ ظهورِ «بیت المعمور» است و اشاره به عالَمِ وحدت. و چون عالَم وحدت ظهور یافته؛ پس کعبه، قوسِ نزول است و دحو الارض.
مدینه؛ تا قبل از اسلام به «یثرب» خوانده می‌شده که از مادّۀ «ثرب؛ ملامت کردن» می‌باشد. امّا به نصّ احادیث شریفه؛ نباید مدینه را یثرب خواند و این نامِ زمانِ جاهلیّت آن است بلکه باید «طَیبه» خواند («يُقَالُ لَهَا طَيْبَةُ وَ قَدْ كَانَ اسْمُهَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ يَثْرِب‏؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 483») و این از قدوم حضرت (ص) است. الغرض؛
مدینه بدونِ حضرت(ص) محلّ ملامَت است که عالَم کثرت است که محلّ ملامت است. و به قدوم حضرت(ص)؛ طیبه و محلّ راحتی و پاکی و خرسندی است. بنابراین؛ مدینة النبی (ص)؛ کثرت را به وحدت می‌بَرد. در نتیجه؛ مدینه؛ معراج الارض است.


الحمد لله ربّ العالمین
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🪶



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

༺«تاج گذاری»(!)؛
قرآنِ دیگری بر سر نیزه! ༻


•┈┈••✾•❗️•✾••┈┈•
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/880
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•


🔲 شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روز هشتم ربیع الاول است.
🔥 نهم ربیع الاول، به مناسبتِ به درَک واصِل شدنِ دوّمین غاصبِ خلافت، أباالشرور، یعنی عمر بن خطاب (لعنة الله علیه) روزِ سرور حضراتِ آل الله(ع)، عیدِ بزرگِ حقّ و حقیقت، و عیدِ شیعیان می‌باشد.

دقیقاً در روز به درک واصل شدنِ این ملعون، به حسب ظاهر، پرده از امامت حضرت حجّة صلوات الله و سلامه علیه برداشته می‌شود که سرّ این حقیقت در یک حدیث، و به یک اشاره؛

🔻«يَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.»🔺
وقتی ظلم و جور (یعنی شخصِ عمر ملعون) زمین را پُر می‌کند، حضرت حجّة (عج) ظاهر شده و عالم را از قسط و عدل پُر می‌نمایند.
📚الأمالي( للصدوق)،ص ۳۳۹


🍃 و امّا؛
امامت حضرات آل الله(ع) بالذّات است و حضرات نه تنها ذاتاً «امام» هستند بلکه به نصّ روایات؛ «مَعْدِنَ الْإِمَامَة؛ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏۲، ص۱۵۴» می‌باشند. یعنی؛
تمام ائمه اطهار(ع)، به عینِ شخصی، «امام» هستند و امامت بر ایشان عارض نشده است، بلکه امامَت است که به حضراتِ «مَعْدِنَ الْإِمَامَة»(ع)؛ وجود و حیات دارد.

⇦ ❖ بنابراین؛
هرچند در یک زمان، همگی امامتِ خویش را ظاهر نکرده باشند - که در روایت آمده است که در مقام خفا، «امام صامت» هستند- ولی نفرمودند که امام نیستند ("أَحَدُهُمَا «صَامِتٌ‏»" / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج‏۱، ص: ۱۷۸).

🔰 نتیجه آنکه؛
بدعتی از اهل خلاف (تسنّن) یا موافق خواست اهل خلاف، در شام هشتم ربیع و روز نهم در بین محبّین آل الله(ع) مرسوم شده است به نام‌هائی مانند؛
- «تاج گذاریِ حضرت حجّة صلوات الله و سلامه علیه»
- «آغاز امامت ...»
- «آغاز زعامَت ...»
و مانند آن!

اگر این عناوین درست است، برای تمام ائمه اطهار(ع) بایستی این آداب اجرا شود چرا که همۀ آل الله(ع) بالحقّ و الحقیقة، حیاتِ دائمی دارند. در چنین حالی؛ آیا مثلاً شامِ ۲۱ ماه رمضان، برای آغازِ امامت امام حسن مجتبی(ع) کسی مراسمِ جشنی ترتیب میدهد؟! یا شامِ عاشورا برای آغازِ امامتِ حضرت امام سجاد(ع) کسی جشن و سرور بپا میکند؟!!

پس بدانیم؛
با این عناوینِ به ظاهر مقدّسِ مذکور؛ موضوعِ به درک واصل شدنِ دشمنِ خدا و آل الله(ع) یعنی عمر ملعون، و عیدی که در روایات از آن صحبت شده است، در اذهان، کمرنگ شده، و رفته رفته از صفحۀ اعتقاداتِ شیعه؛ رخت برمی‌بندد!

👈 این عناوین(تاج‌گذاری، آغاز امامت، و مانند آن) عناوینِ به ظاهرْ حَقّی است که با آن ارادۀ باطل شده است. مانند قرآنی که جنودِ #معاویه‌ی ملعون، بر سر نیزه کردند. یا مانند خواندنِ نماز اوّل وقتِ سپاهِ عمر سعد ملعون در روز عاشورا، یا مانند "الله اکبر" گفتنِ شمر ملعون در موقع شهید ساختنِ حضرت سیّد الشهدا(ع) و قسّ علی هذا.

معیارِ این فریب را حضرت مولی امیرالمومنین علی(علیه السلام) بیان می‌فرمایند:

🔻«كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِل‏»🔺
کلمۀ حقّی که با آن ارادۀ باطل می‌کنند.
(📚نهج البلاغه؛ خطبۀ ۴۰)


متأسفانه متدیّنین هم از ترفند این ملعون‌ها کمتر خبر دارند و کم کم عید بزرگ «غدیر ثانی» تنها با کلمه‌ای، در بین عموم مردم به باد فراموشی سپرده می‌شود.
اینها را عرض می‌کنم تا بدانیم فریب ظاهر نیکوی عبارت «تاج گذاری»، «آغاز امامتِ امام زمان -عج-» و مانند آنرا نخوریم که سخت در ورطۀ باختنِ دین، غرق شده و گاهی با تکرار این سخن؛ مبلّغ این فریب برای عمومِ شیعیان خواهیم بود!

در روایات؛
به درک واصل شدن عمر ملعون به نام «الْغَدِيرِ الثَّانِي‏؛📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۳۱، ص۱۲۷» معرّفی شده است و از بزرگترین اعیاد شیعیان است. برای این روز ائمۀ اطهار (ع) نام‌های بسیاری فرمودند که هر کدام اسرار و لطائفی دارد. إن شاء الله این عید بزرگ و برائت از دشمنان ملعون آل الله(ع) یعنی غاصبین خلافت، عمر و ابابکر ملعون در جان شیعیان، زنده ابدی باشد.

یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ.
اللهم العن الجبت و الطاغوت و اللات و العزی و ابنتیهما و اتباعهم و ابا الشرور بعدد ما احاط به علمک.



🖊🚩 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
🔥 #نهم_ربیع
#غدیر_ثانی
#الغدیر_الثانی


‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔥 Sticker
.

🔰پستِ موقّت:

متأسفانه صوت یا کلیپی در این ایّام منتشر شده است که توسّط گوینده، شبهاتی مطرح می‌گردد!

از انتشار و اشاعۀ اینگونه مطالب بایستی جدّاً پرهیز کرد، امّا چون انتشار آن ظاهراً زیاد بوده و بعضی از دوستان آل الله(ع) را هم به زحمت انداخته(!)، و جویای پاسخی به آن شدند؛
در عین کراهت از قرار دادنِ چنین کلیپی، و در حالی که دأب این کانال، مطرح کردنِ چنین مطالبی نیست؛ بعد از ارسالِ موقّتی کلیپِ منظور، به عنوانِ پستِ موقّت، پاسخی به آن ارائه می‌شود:


.
.


༺پاسخ به استشکالات گوینده‌ای در خصوص ایّام فرحة الزّهرا (سلام الله علیها)༻

•┈┈••✾•❗️•✾••┈┈•
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
•┈┈••✾•💠•✾••┈┈•

🔰 پاسخی به شبهاتِ مطرح شده در کلیپِ فوق:

♦️ همان حضرات آل‌الله (علیهم السلام) که شیعیان، دو ماه ملبّس به لباس حزن و عزای سیّد الشهدای حضرتشان (ع) شده‌اند، بیان فرمودند که شیعیانِ ما؛ «يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا؛ 📚الخصال، ج‏۲، ص۶۳۵»، یعنی؛ شیعیان، برای شادی ما، شاد هستند.

♦️ مشورت دادن حضرت مولی (ع) به خلفایِ جور، به این معنا نیست که این خلفا به حقّ بودند! و این مشورت دادن دلیل بر حقانیّت غاصبین خلافت نیست!

تمام شئونات و حرکات و رفتار ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) مختصّ به خودشان است، چنان که می‌فرمایند؛ «لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَد؛ احدی با ما [آل‌الله ع] قیاس کرده نمی‌شود؛ 📚عيون أخبار الرضا ؏، ج‏ ۲،ص۶۶».

💠 بنابراین؛ هزاران وجه و حرف و لطیفه در این مشورت دادن وجود دارد، از جمله:

❖ وجه اوّل: این عمل از بزرگواری و «رحمان بودنِ» مولاست.
رحمان؛ رحمت عامّ است و حتّی منافق و کافر را هم خدا رزق می‌دهد. و این رزق دادن به این معنا نیست که منافق و کافر مورد تأیید حقّ تعالی هستند یا خداوند با کفرش مشکلی ندارد!
بلکه این، رحمانیّت خداست.

◆ کما اینکه دستور می‌دهند که به ابن ملجم ملعون آب و غذا بدهند و چنانچه شهید شدند، او را فقط با یک ضربه شمشیر هلاک کنند. آیا اینکه حضرت مولی (ع) که حقیقتِ رحمانیّت حضرتِ رحمان (عزّوجلّ) هستند و عالَمیان جیره خورِ خوانِ کرمِ ایشان (ع) هستند، رفتاری نمایند که از صفتِ رحمانیّت‌شان (که رسیدگی و رحمتِ عامّ است) صورت می‌گیرد، آن رفتار رحمانی؛ نشان از برحقّ بودنِ ابن ملجمِ ملعون است؟!

◆ یا در احادیث است که در بین جنگ، یکی از دشمنان از حضرت مولی (ع) شمشیرشان را خواست. و حضرت (ع) بلافاصله شمشیر خود را به او دادند.
خب! این دقیقاً همان مناط را دارد. آیا از دشمن بودن و ملعون بودنِ آن عدوّ چیزی کم شده است؟!
هرگز.
آیا شمشیر به دشمن دادنِ حضرت مولی (ع) به این معناست که بقیۀ شیعیان هم بایستی در بین جنگ برای دشمنشان فرصتِ غلبه فراهم کنند؟! یا به این معناست که اگر در آن جنگ بودند، به دنبالِ شمشیر بخشیدنِ حضرت مولی (ع)، به آن دشمن شمشیر داده و توانمندش کنند؟!
معلوم است که چنین نیست!
بنابراین؛
برخورد و رفتارهایی اینچنینی ولیّ خدا (ع) با دشمنان لعینشان، بایستی به این وجه که «رحمانِ علی الاطلاق» هستند، برگشت داده شود.
و هرگز احدی غیر از حضرات آل‌الله (علیهم السلام) نمی‌تواند در این جایگاه باشد و احدی نمی‌تواند و نبایستی طمعِ این جایگاه را بنماید، چنان که در جامعۀ کبیره آمده است؛ 🔸«لَا يَطْمَعُ فِي إِدْرَاكِهِ طَامِعٌ؛ طمع کننده ای [حتّی] در یافتن آن طمع نورزد»🔸.

حضرات آل‌الله (علیهم السلام) چون رحمان حقیقی هستند، به دشمنشان دائماً قوّه و حول و رزق و مشورت می‌دهند. ولی همانجا هم دقت شود که حضرات (ع) «قوّۀ گناه» را نمی‌دهند، بلکه رحمانِ علی الاطلاق، «مطلقِ قوّت» را می‌دهد. و میدان عمل را به همۀ خلق و از جمله به دشمنشان باز می‌گذارند تا ایشان و سایر افرادی مثل این سخنران را #امتحان نمایند! (پناه به حضرتشان می‌بریم)

◆ و یا حضرت علی بن الحسین امام سجاد (ع)، مروانِ حکم - که از سردمدارانِ قاتلینِ حضرت سیّد الشهداء (ع) بود - را پناه دادند. امّا خودِ مروان حکم (لعنة الله علیه) شفاعتِ حضرت امام سجّاد (ع) را قبول نکرد! و فقط زن و فرزندانش را راهیِ منزلِ امام کرد.
متأسفانه کوردلانِ به اصطلاح «روشنفکر»؛ دقائقِ این رفتار و حرکتِ حضرت امام سجّاد (ع) را سهواً یا عمداً متوجّه نشده و مقاله می‌نویسند که «کاسۀ داغ‌تر از آش نشوید! امام بخشید. شما هم باید ببخشید»!!

💢واقعاً که امتحانِ بزرگی است.💢



🔔 تمام لعن‌هایِ قرآن و زیارات و ادعیه و روایات را فراموش کردند و رموزِ رحمانیّتِ آل‌الله (ع) را متوجّه نشدند که در این امتحان الهی سرشکسته گشتند!
و آیاتِ قرآن را ندیده‌ یا نفهمیدند، و یا خود را به نفهمی زده‌اند! که مثلاً قرآن می‌فرماید:

💎«إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الله وَ رَسُولَهُ لَعَنهَُمُ الله فىِ الدُّنْيَا وَ الاَْخِرَةِ وَ أَعَدَّ لهَُمْ عَذَابًا مُّهِينًا» 💎
بى‌‏گمان، كسانى كه خدا و پيامبر (ص) او را آزار مى‌‏دهند، خدا آنها را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفت‌‏بار آماده كرده است.
📘 احزاب، ۵۷

🔥 حسبِ خیلِ کثیری از روایات؛ مصداقِ ملعنت در هر جائی و بالخصوص در این آیه‌ی شریفه، صد البتّه که عُمَرِ ملعون است‌ 🔥
و باز حسبِ احادیث؛ در برائت و بیزاری از این ملعون و سایر خُلفایِ سَگانه، شیعه همیشه مقصّر است و حقّ این مطلب ادا نخواهد شد.

❖ وجه دوّم: امتحان.
همین که افرادی به صورتِ ظاهرِ فعلِ امام (ع) متوقّف می‌شوند [و آن را هم درست بیان نمی‌نمایند!] که؛ مثلاً اینکه حضرت مولی علی (ع) پناه به مروانِ حکمِ ملعون می‌دهند، یا شمشیر به دشمنِ لعین خود عطا می‌نمایند، یا غذا به ابن ملجم ملعون می‌دهند و به او به ظاهر، ترحّم می‌کنند، یا مشورت به عمر ملعون می‌دهند، و یا مانع از کشته شدنِ عثمان ملعون می‌شوند؛
👈🏻💢 همۀ این موارد و مشابه آن؛ موضوعِ #امتحانِ خلائق است.

🔔 مبحثِ مهمّی در این خصوص به لطف خدا وجود دارد که اشاره‌ای از آن چنین است؛

حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔻عَلِيٌّ ؏ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ؏، وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ‏ مَا دَارَ عَلِي؏‏.』 🔺
علی؏ با حقّ است و حقّ با علی؏ است. و حقّ هر جا علی؏ بگردد و باشد، می‌گردد و آنجاست.

📚مناقب آل أبي طالب؏ (لابن شهرآشوب)، ج‏۳، ص۶۲

👈🏻 این حدیث شریف، بیانگرِ این معناست که حقّ؛ حولِ محور حضرت مولی (ع) است که حقّ است. یعنی؛ حقّ، خارج از مولی علی (ع) معنا ندارد، و اصل و فرع حقّ و معیارِ حقّ بودنِ حقّ، حضرات آل‌الله (ع) هستند، چنان که حضرت امام جعفر صادق (ع) می‌فرمایند:

🔹إِنَّا أَصْلُ‏ الْحَقِ وَ فُرُوعُ الْحَقِّ🔹
ما اصل و ریشه‌ی حقّ و شاخه‌های آن هستیم.

📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۴، ص۲۹۹

حال؛
تصوّر شود که حضرت مولی (ع) با دستِ خویش حقِّ خود را به ابابکر لعین تقدیم کرده باشند و خدا و حضراتِ آل‌الله(ع) و انبیاء (ع) و ملائکه، همگی امضاء کرده باشند که حضرت مولی (ع) حقّشان را به ابابکر ملعون یا عمر ملعون دادند!
حتّی با تصوّر؛ آیا حقّ از حضرتِ مولی(ع) بیرون رفته؟
🔔 هرگز.
چرا که حقّ؛ با علی (ع) حقّ است، و حضرت مولی (ع)؛ اصل و فرعِ حقّ هستند. و حقّ با مولی (ع) آنچنان در وحدتِ حقیقی است که در اسفل سافلینِ «جدائی» هم که برَود (به ظاهر «جدائی»)، باز «حقّ با حضرت مولی (ع)» است. و طرفی که در استقلال از مولی (ع) قرار گرفته، به نفسِ این استقلال و جدایی از حضرت مولی(ع)، مقابل حق، باطل، و ملعون است. 🔥

بنابراین؛ مجال دادن حضرت مولی (ع) به مقابلِ خویش، به بیانی؛ #امتحان، و اسبابی برای «#استدراج» است.

«استدراج»؛ مجازات خداوند، از طریق افزایش نعمت بعد از نعمت است که به صورت تدریجی است. که مشمولین این سنت، استغفار وتوبه را فراموش می‌کنند، و یا در آخرت به عذاب می‌رسند، یا یک باره آن نعمت‌ها را از دست می‌دهند و مورد عذاب واقع می‌گردند.

و در استدراج، بقیۀ خلائق هم که تماشا کنندۀ آن شخص هستند، امتحان می‌شوند. که اگر این شخص، انسان بدی بود، چرا اینقدر در نعمت غوطه‌ور است؟! پس حتماً انسان خوبی است!!
به همین سادگی، خلائق با در دست نداشتنِ مبنای اعتقادی، در این امتحان، سرافکنده و گناهکار خواهند بود (نستجیر بالله).

و مانند آن روایت که بیان می‌دارد؛
حضرت بقیّة الله (عج)، عمر و ابابکر ملعون را از زمین بیرون می‌کشند و به چوب خشکیده‌ای آویزان کرده، و درخت ناگهان سبز می‌شود. آنگاه عده‌ای که مبنایِ معرفتی ندارند، می‌گویند عمر و ابابکر اگر بر حقّ نبودند، پس چرا چوبِ خشکیده، سبز شد؟! و مقصّرین در معرفت، با همین ظواهر، نتیجه می‌گیرند که این دو ملعون، بر حقّ هستند! و - پناه بر خدا - امام (عج) را رها می‌کنند و به این دو ملعون رو می‌آورند!

🔔 الغرض؛ تمامیِ این مطالب، اعمّ از سبز شدنِ درخت، «استدراج»، مشورت به عمر ملعون، دفاع از عثمان ملعون، جا دادنِ مروانِ حَکَم ملعون، شمشیر دادن به دشمن در جنگ، آب و غذا دادن به ابن ملجم لعین، حول و قوّه دادن به تمام کفّار و منافقین و هزاران مثال دیگر، همه و همه یک مناط و معیار دارد:

◪ الف) رحمانیّت ائمه اطهار (ع) ➣
◪ ب) امتحانِ خلائق ➣

♦️پس بیان شد که؛
مولی (ع) در دوئیّت با حقّ نیستند که مجال دادن به دشمن، وَ حتّی تقدیم کردن حقّ به او؛ حق را از دستِ مولی (ع) خارج کند.



🍃 حالا مطلب را تنزیل دهیم:
مشورت دادن به عمر ملعون، دفاع کردن از عثمان ملعون و مانند آن؛
این‌ها رشحه‌ای از رشحات آن است که تصوّر شود که حضرت مولی (ع) چیزی از حقّ خویش را به آن‌ ملعون‌ها سپردند.
حالا آیا در این حالت، حقّ با عمر است؟!!!!
🔔 هرگز.
حقّ با علی (ع) است و اگر حق را تقدیم عمر ملعون هم (علی فرضِ محال) بنمایند، باز حقّ با عمر لعین نیست، بلکه حقّ با مولی علی (علیه‌السلام) است. و عمر ملعون که آن را پذیرفته (مثلا فرض کردیم که غصبی در کار نباشد، وگرنه آن ملعون که تماماً غاصب است)، چیزی از ملعنتش کم نمی‌شود! 🔥

♦️ تاریخ کشته شدنِ عمر ملعون:

علاوه بر اینکه روایتِ «حذیفة بن یمان» در 《📚زادالمعاد علامه مجلسی، باب ۸، ص۳۲۵》
و در 《📚زوائد الفوائد از علی بن علی بن طاووس، باب ربیع الاول》
و نیز در 《📚بحارالأنوار، ج ۳۱، ص۱۲۰》
آمده است که تاریخ به درک واصل شدنِ آن ملعون را نهم ربیع را بیان می‌فرمایند، ما بحثِ مجزّا از تاریخ انجام می‌دهیم که نیاز به تحقیقِ تاریخی و گرفتار شدن در اختلافات بین مورّخین هم نباشد:

👈🏻 فرض را بر این بگیریم که اصلاً و ابداً در روز نهم ربیع الاوّل عمر بن خطاب (لعنة الله علیه) به درَک واصل نشده است بلکه آن ملعون، روز دیگری به درَک واصل شده است. با این فرض، سراغِ احادیث می‌رویم که می‌فرمایند شیعیان ما کسانی هستند که:

🔻«يَفْرَحُونَ لِــــفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِــــحُزْنِنَا»🔺
برای خوشحالیِ ما خوشحالند و برای حزن و اندوه ما اندوهگین هستند.
📚الخصال - شیخ صدوق، ج‏۲، ص۶۳۵

◘ در این مطلب که شکّی نداریم که عمر ملعون دشمنِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است؟
[اگر در این دشمنی، شکّی باشد، شک کننده بداند که به نصّ بسیاری از روایات کافر است، و ما حرفمان با کافر نیست!!]

◘ و نیز شکّی در این نیست که به درَک واصل شدنِ دشمنِ خدا باعثِ خشنودی و خوشحالی و فرحناکی حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.

☜ حال، دقّت شود:
در حدیث فوق نمی‌فرمایند که شیعیان ما کسانی هستند که «يَفْرَحُونَ فـــــي فَرَحِنَا» یعنی «در روز» شادی ما، شاد هستند، بلکه می‌فرماید؛ «يَفْرَحُونَ لِــــفَرَحِنَا» یعنی برای شادی ما شاد هستند.

و فرقش از زمین تا آسمان است که ائمه‌ی اطهار(ع) «لِــــفَرَحِنَا» می‌فرمایند و نفرموده‌اند؛ «فـــــي فَرَحِنَا».

سوال می‌شود؛
⇦ مگر نه اینکه حضرات آل‌الله (علیهم السلام) «برای» به درَک واصل شدنِ عمر ملعون خوشحالند؟
💠 پس اگر شیعه؛ هر روزی «برای» خوشحالیِ حضراتِ آل‌الله (ع) از مرگِ عمر ملعون خوشحالی کند، ثواب کرده است و نه بدعت!!!!

🔻با اینکه بزرگانی از علمای شیعه؛ روز به درک واصل شدن دوّمین غاصب خلافت (لعنة الله علیهم اجمعین) را نهم ربیع الاوّل می‌دانند و از این رو؛ متوقّفین به تاریخ و اسناد آن هم، بایستی توجّه به اقوالِ این بزرگان نمایند، امّا مطلب عمیق‌تر این است که شیعه؛ معطّل اسنادِ تاریخی نیست که با خدشه در سندِ تاریخی، خرسندی و خوشحالی او از به درَک واصل شدنِ عمر ملعون تغییر کند!!!
مگر نه اینکه برایِ مصیبت و حزنِ حضرات آل‌الله (ع) شبانه‌روز می‌شود گریه کرد؟
به همان دلیل؛
برای خوشحالیِ حضرات آل‌الله (ع) هم، شبانه‌روز می‌شود شادی کرد.

حالا اگر مُستَشکلینی هستند که برای مصلحَت اندیشی و وحدتِ با ظلم و ظالم و تابعینِ ظلم (!)، دست به طرّاحیِ هر شبهه‌ای می‌زنند؛ به این افراد می‌گوییم؛
👈🏻 شیعۀ حقیقی لنگِ تاریخ نیست که حالا به شبهه‌ی امثالِ شما؛ با مشکل روبرو شده و شادمانی او خراب شود!!