This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
╭─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─╮
🍃 تداوم بر ارائۀ لطائفِ معرفتی، طالبِ دلدار میطلبد.
و تعویق و تأخیر در ارائۀ مقالات جدید، انتظاری از این باب است.
إن شاء الله به عنایتِ ائمۀ اطهار(علیهم السلام) شکرگزارانِ حقیقیِ معرفت باشیم.
📜 سخنی دیگر از مجموعۀ مقالات 《«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!》؛ عرض تسلیتی است برای شهادت حضرت تاجّ البکّائین، سیّد السّاجدین، زَین العابدین، علی بن الحسین، امام سجّاد علیهما السلام .
باشد که به نَظرۀ رحیمیّۀ مولایمان، از عزاداران دائمی حضرتشان محسوب شویم.
🏴 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
╰─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─╯
╭─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─╮
🍃 تداوم بر ارائۀ لطائفِ معرفتی، طالبِ دلدار میطلبد.
و تعویق و تأخیر در ارائۀ مقالات جدید، انتظاری از این باب است.
إن شاء الله به عنایتِ ائمۀ اطهار(علیهم السلام) شکرگزارانِ حقیقیِ معرفت باشیم.
📜 سخنی دیگر از مجموعۀ مقالات 《«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!》؛ عرض تسلیتی است برای شهادت حضرت تاجّ البکّائین، سیّد السّاجدین، زَین العابدین، علی بن الحسین، امام سجّاد علیهما السلام .
باشد که به نَظرۀ رحیمیّۀ مولایمان، از عزاداران دائمی حضرتشان محسوب شویم.
╰─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─╯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🗡🏴«یَوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
🌙 ● مقدّمه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/238
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔰از یومِ #عاشورا در زیارتنامۀ جوادیه حضرت علی بن موسی الرضا (ع)؛ به «یَوْم الطُّفوف» یاد شده است:
🔲 『 السّلامُ عَلَى الْإِمَامِ…
🗡🏴«یَوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
🌙 ● مقدّمه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/238
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔰از یومِ #عاشورا در زیارتنامۀ جوادیه حضرت علی بن موسی الرضا (ع)؛ به «یَوْم الطُّفوف» یاد شده است:
🔲 『 السّلامُ عَلَى الْإِمَامِ…
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن یازدهم :
بیمارِ حسین (علیه السلام)!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/409
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
▪️مردم به جناب خلیل الله حضرت ابراهیم (ع) گفتند که با ما همراه شو تا برای شادی و سرور از شهر بیرون رویم(!)، اما حضرت ابراهیم (ع) در این هنگام:
💎﴿فنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ﴾💎
🔹پس نظرى به ستارگان افكند
(۸۸، صافات)
و
💎﴿فقَالَ إِنىِّ سَقِيمٌ﴾💎
🔹و فرمود: من بيمارم [و با شما به مراسم سرور نمىآيم]
(۸۹، صافات)
▪️بنابراین؛ حضرت ابراهیم(ع) را رها کرده و از شهر بیرون رفتند. همه رفتند و حضرت ابراهیم(ع) ماند و این شهر! حضرت (ع) بتها را فرو ریختند و تبر را بر شانۀ بــت بـزرگ نهــــادند.
▪️حضرت ابراهیم(ع) به «نظر کردنشان در #نجوم» و «بیمار شدنشان» و در پی آن، «ماندنشان در شهر»، بتها را نابود کرده و سفرۀ بت پرستی را برداشتند.
🔸اما حضرت خلیل الرحمن(ع) در ستارگان چه دیدند که بیمار گشته و ماندگار شدند و بعد بُتها را شکستند؟!
▪️حضرات آل الله (علیهم السلام) میفرمایند:
💠『نحْنُ النَّجْم』💠
🔹ما ستاره هستیم.
(📚بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۸۲)
▪️که قرآن میفرماید:
💎﴿و عَلاماتٍ وَ بِالنَّـــجْـــمِ هُمْ يَهْـتَـــدُونَ﴾💎
🔹و علامتهايى قرار داد كه آنها به وسيلۀ ستارگان هدايت مىشوند.
(۱۶، نحل)
▪️و:
💠『إنّ الحسين مصباح الهـــــُــدى و سفينة النجاة』💠
(مدينة المعاجز، ج ۴، ص: ۵۲)
▪️حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) راجع به کلام حق تعالی که :
💎﴿فنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ﴾💎
که ابراهيم (ع) نگاهى به ستارگان كرد و گفت من بيمارم ، میفرمایند:
💠 『حسَبَ فَرَأَى مَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) فَقَالَ :
« إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) »』💠
ابراهيم (ع) بر آنچه به حسين عليه السلام وارد مىشود (از اوضاع كواكب) اندیشه نمود و فهميد، سپس گفت:
«من بيمارم، از آنچه به حسين عليه السلام وارد مىشود.»
(📚 الكافي، ج ۱، ص: ۴۶۵)
🔸پس دانستی بیماری حضرت ابراهیم (ع) از چه بود؟!
▪️حضرت ابراهیم(ع) عزای امام حسین(ع) و وقایع کربلا را مشاهده نمود و حسین بودنِ امام حسین (ع) را در ستاره که خودِ امام حسین (ع) هستند را بالشهود رؤیت فرمود. لذا از دیدن آن صحنه، بیمار شد. و فرمود:
💠 『« إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) »』💠
یعنی؛
👈🏻 من بیمارِ حسینم.
▪️حضرت ابراهیم (ع) بیمارِ مصیبت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است و با مردم همگام نمیشود!
▪️چیزی که حضرت ابراهیم (ع) در ستاره دید، خبرِ عاشورا و واقعۀ کربلا نبود بلکه خودِ عاشورا و واقعۀ کربلا را مشاهده نمود. که در عالم نور، خبرش نیز انشاء و شهود است. چه برسد به شهودش که جای سخن نیست که هرچه دیده شود، به حقیقتِ وقوع است.
▪️امام حسین (علیه السلام) 💠『مصباح الهـُدى و سفينة النجاة』💠 هستند و ظلمتِ شرک را میشکنند.
عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) در سینۀ ابراهیم (ع) آمد و قوۀ بتشکنی را زنده کرد؛ چرا که کربلا، ظهور، و بلکه حقیقتِ توحید، و محلّ ظهورِ "لا اله الا الله" است و تمام اغیار را میشکند تا الله به تجلّیِ تامّ بیاید.
▪️عزای امام حسین (علیه السلام) نفیِ غیرِ الله میکند. کسانی که مخالفِ عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) هستند و یا در مرتبهای از تشکیک عزا بیایند، مقابلِ "الله"، بتهایی ساختهاند.
💧لذا حضرت ابراهیم(ع) در شهرِ عشقِ سیّد الشهدا(ع) میماند و بتها را میشکند.
قرآن میفرماید:
💎﴿و إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَابْرَاهِيم
💎 إذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾💎
🔹و بىگمان، ابراهيم از شیعیانِ او بود.
🔹آنگاه كه با دلى پاک به [پيشگاه] پروردگارش روى آورد.
(۸۳ و ۸۴ صافات)
▪️ابراهیم خلیل الرحمن(ع) شیعۀ حضرات ائمۀ اطهار(ع) است و با مشاهدۀ شهادت حضرت سیّد الشهدا(ع) به تبَعِ مولایش حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) و حضرت زین العابدین(ع)، بتِ غیریت را میشکند و غیرِ الله را رسوا میسازد.
باخبران عالَم یعنی أنبیاء الهی(ع)، به ریاست شیخ الأنبیاء حضرت ابراهیم(ع)؛ بیمار این مصیبت أعظم میباشند.
▪️کسی که قلب سلیم در سینه دارد، ابراهیموَش صنَمِ شِرک را فرو میریزد▪️
🌟قلب سلیمِ شیعه در هر کوکبی، حضرت سیدالشهداء(ع) و عزای ایشان را مییابد. اینجاست که حضرتِ#مصباح_الهدی أبا عبدالله الحسین(ع) از گلوی بُریده، شیعه تربیّت مینمایند و میفرمایند: سلام مرا به شیعیان برسانید و به ایشان بگویید:
💧『شيعَتِي مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَيَّ عَذْبٍ فَاذْكُرُونِي
أوْ سَمِعْتُـــــمْ بِغــَـرِيبٍ أَوْ شَهِيدٍ فَانْدُبُونِي』💧
🔹شیعۀ من! هر وقت آب گوارایی نوشیدی، یادی از من کن
🔹یا هنگامی که از غریب یا شهیدی شنیدی، برای من ندبه کن
(📚مستدرك الوسائل،ج ۱۷،ص۲۶)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن یازدهم :
بیمارِ حسین (علیه السلام)!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/409
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
▪️مردم به جناب خلیل الله حضرت ابراهیم (ع) گفتند که با ما همراه شو تا برای شادی و سرور از شهر بیرون رویم(!)، اما حضرت ابراهیم (ع) در این هنگام:
💎﴿فنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ﴾💎
🔹پس نظرى به ستارگان افكند
(۸۸، صافات)
و
💎﴿فقَالَ إِنىِّ سَقِيمٌ﴾💎
🔹و فرمود: من بيمارم [و با شما به مراسم سرور نمىآيم]
(۸۹، صافات)
▪️بنابراین؛ حضرت ابراهیم(ع) را رها کرده و از شهر بیرون رفتند. همه رفتند و حضرت ابراهیم(ع) ماند و این شهر! حضرت (ع) بتها را فرو ریختند و تبر را بر شانۀ بــت بـزرگ نهــــادند.
▪️حضرت ابراهیم(ع) به «نظر کردنشان در #نجوم» و «بیمار شدنشان» و در پی آن، «ماندنشان در شهر»، بتها را نابود کرده و سفرۀ بت پرستی را برداشتند.
🔸اما حضرت خلیل الرحمن(ع) در ستارگان چه دیدند که بیمار گشته و ماندگار شدند و بعد بُتها را شکستند؟!
▪️حضرات آل الله (علیهم السلام) میفرمایند:
💠『نحْنُ النَّجْم』💠
🔹ما ستاره هستیم.
(📚بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۸۲)
▪️که قرآن میفرماید:
💎﴿و عَلاماتٍ وَ بِالنَّـــجْـــمِ هُمْ يَهْـتَـــدُونَ﴾💎
🔹و علامتهايى قرار داد كه آنها به وسيلۀ ستارگان هدايت مىشوند.
(۱۶، نحل)
▪️و:
💠『إنّ الحسين مصباح الهـــــُــدى و سفينة النجاة』💠
(مدينة المعاجز، ج ۴، ص: ۵۲)
▪️حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) راجع به کلام حق تعالی که :
💎﴿فنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ﴾💎
که ابراهيم (ع) نگاهى به ستارگان كرد و گفت من بيمارم ، میفرمایند:
💠 『حسَبَ فَرَأَى مَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) فَقَالَ :
« إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) »』💠
ابراهيم (ع) بر آنچه به حسين عليه السلام وارد مىشود (از اوضاع كواكب) اندیشه نمود و فهميد، سپس گفت:
«من بيمارم، از آنچه به حسين عليه السلام وارد مىشود.»
(📚 الكافي، ج ۱، ص: ۴۶۵)
🔸پس دانستی بیماری حضرت ابراهیم (ع) از چه بود؟!
▪️حضرت ابراهیم(ع) عزای امام حسین(ع) و وقایع کربلا را مشاهده نمود و حسین بودنِ امام حسین (ع) را در ستاره که خودِ امام حسین (ع) هستند را بالشهود رؤیت فرمود. لذا از دیدن آن صحنه، بیمار شد. و فرمود:
💠 『« إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) »』💠
یعنی؛
👈🏻 من بیمارِ حسینم.
▪️حضرت ابراهیم (ع) بیمارِ مصیبت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است و با مردم همگام نمیشود!
▪️چیزی که حضرت ابراهیم (ع) در ستاره دید، خبرِ عاشورا و واقعۀ کربلا نبود بلکه خودِ عاشورا و واقعۀ کربلا را مشاهده نمود. که در عالم نور، خبرش نیز انشاء و شهود است. چه برسد به شهودش که جای سخن نیست که هرچه دیده شود، به حقیقتِ وقوع است.
▪️امام حسین (علیه السلام) 💠『مصباح الهـُدى و سفينة النجاة』💠 هستند و ظلمتِ شرک را میشکنند.
عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) در سینۀ ابراهیم (ع) آمد و قوۀ بتشکنی را زنده کرد؛ چرا که کربلا، ظهور، و بلکه حقیقتِ توحید، و محلّ ظهورِ "لا اله الا الله" است و تمام اغیار را میشکند تا الله به تجلّیِ تامّ بیاید.
▪️عزای امام حسین (علیه السلام) نفیِ غیرِ الله میکند. کسانی که مخالفِ عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) هستند و یا در مرتبهای از تشکیک عزا بیایند، مقابلِ "الله"، بتهایی ساختهاند.
💧لذا حضرت ابراهیم(ع) در شهرِ عشقِ سیّد الشهدا(ع) میماند و بتها را میشکند.
قرآن میفرماید:
💎﴿و إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَابْرَاهِيم
💎 إذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾💎
🔹و بىگمان، ابراهيم از شیعیانِ او بود.
🔹آنگاه كه با دلى پاک به [پيشگاه] پروردگارش روى آورد.
(۸۳ و ۸۴ صافات)
▪️ابراهیم خلیل الرحمن(ع) شیعۀ حضرات ائمۀ اطهار(ع) است و با مشاهدۀ شهادت حضرت سیّد الشهدا(ع) به تبَعِ مولایش حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) و حضرت زین العابدین(ع)، بتِ غیریت را میشکند و غیرِ الله را رسوا میسازد.
باخبران عالَم یعنی أنبیاء الهی(ع)، به ریاست شیخ الأنبیاء حضرت ابراهیم(ع)؛ بیمار این مصیبت أعظم میباشند.
▪️کسی که قلب سلیم در سینه دارد، ابراهیموَش صنَمِ شِرک را فرو میریزد▪️
🌟قلب سلیمِ شیعه در هر کوکبی، حضرت سیدالشهداء(ع) و عزای ایشان را مییابد. اینجاست که حضرتِ#مصباح_الهدی أبا عبدالله الحسین(ع) از گلوی بُریده، شیعه تربیّت مینمایند و میفرمایند: سلام مرا به شیعیان برسانید و به ایشان بگویید:
💧『شيعَتِي مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَيَّ عَذْبٍ فَاذْكُرُونِي
أوْ سَمِعْتُـــــمْ بِغــَـرِيبٍ أَوْ شَهِيدٍ فَانْدُبُونِي』💧
🔹شیعۀ من! هر وقت آب گوارایی نوشیدی، یادی از من کن
🔹یا هنگامی که از غریب یا شهیدی شنیدی، برای من ندبه کن
(📚مستدرك الوسائل،ج ۱۷،ص۲۶)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن یازدهم :
بیمارِ حسین (علیه السلام)!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/409
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
▪️مردم به جناب خلیل الله حضرت ابراهیم (ع) گفتند که با ما همراه شو تا برای شادی و سرور از شهر…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن یازدهم :
بیمارِ حسین (علیه السلام)!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/409
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
▪️مردم به جناب خلیل الله حضرت ابراهیم (ع) گفتند که با ما همراه شو تا برای شادی و سرور از شهر…
◼️
💧"العطش"ِ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) حقیقتِ ساری و جاری در آب است و آبِ گوارا، حیات است.
💧هر حیاتی در هر شیئی، آن آب گواراست که آن شیء را زنده کرده است که قرآن فرمود:
💎﴿و جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾💎
🔹و همه چيز را از آب، حیات دادیم.
(۳۰ ، سورۀ انبیاء علیهم السلام)
▪️پس "فَاذْكُرُونِي"؛
به این معنا نیست که یک یادی از من بکنید که انگار خبری از کربلا به شما رسیده است. بلکه به این معناست که مَنِ حسین (ع) را در هر قطرۀ آبی، و نه فقط در آب، بلکه در هر شیئی مشاهده کنید که اشیاء، ذاکرِ «مذکور بودنِ مطلقِ» من هستند.
▪️این قلب سلیم است که با حقیقتِ هستی، در سِلم و سلامت باشی. صاحب چنین قلبی در هر شیئی، سیّد الشهدا (علیه السلام) و عزای حضرتشان را بالحقیقة رؤیت میکند.
پس ؛
🌟 هر شیئی به حضورِ شخصی و اطلاقی و فراگیرِ حضرت مصباح الهدی، سیّد الشهدا علیه السلام؛
مصباح و نجمِ هدایت است.🌟
▪️آنکه اهل بصیرت بوده و مفتخر به عنوانِ "اولی الابصار"؛
به هر شیئی نگاه میکند، عزای أبا عبد الله (علیه السلام) را بالحقیقة و الواقع مشاهده مینماید. برای چنین زندهدلی؛ عزای بر سیّد مظلومان (علیه السلام) پایان ندارد.
🔸کی و کجاست، که عزایِ آقا و مولایمان نباشد!
عاشورا ؛ زمان را
و کربلا ؛ مکان را
فراگرفته…
و از عالَم ألَست، تا دنیای پست؛
همه در فراگیری مصیبت أعظمِ حضرت سیّد الشهداء علیه السلام؛ قرار دارند.
▪️و از این رو اهل بصیرت؛ صبح و شام در عزای سیّدالشهداء (علیه السلام) بوده و مییابند که:
▪️کلّ یوم عاشوراء و کلّ ارض کربلا▪️
▪️که عزای سیدالشهدا (ع) همیشگی است و کهنه نمیشود. و نه اینکه همیشگی است، بلکه حقیقتِ دوام و حیات است.
اهل بصیرت، اینجا معنا میگردد. چنین والامقامی، به برکتِ مولایش مییابد که حیات و دوامَش، و بلکه حیاتِ و دوامِ مطلقه، سیّد مظلومان و عزای بر ایشان است. و او نیز بر این عزاداری و برایِ آن، خلق و زاده شده است.
▪️و اینجاست که رشحهای از فرمایش حضرتِ قلب الله، حیاتِ مطلقۀ حضرتِ حیّ قیّوم، مبدأ و مقصد و مقصود حضرت باریتعالی، آقا و ارباب و غایتِ هستی، حضرت بقیة الله (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء)، به منشورِ درک مینشیند، که میفرمایند:
💧『فلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما』🩸
[یا حسین !] شبانه روز بر تو ندبه و گریه میکنم و به جای اشک، بر تو خون خواهم گریست.
(📚بحار الأنوار، ج ۹۸، ص: ۲۳۸)
که؛
👈🏻 🔻«صَبَاحاً وَ مَسَاءً»🔺؛ حدوث و بقایِ اطلاقیِ آن مولائی است، که حدوث و بقایِ مطلق است و به "بقیة اللهی"، حقیقت و حیاتِ دائمیِ "هو الباقی" است. و بکاء او، ظهورِ "دَم" (خونِ) اوست، و "دَمِ" او، حقیقتِ دوامِ حضرتِ #دائم (عزّوجلّ) است.
⬅️ عزای سیّد الشهدا (ع) و اشک بر حضرتشان، دیمومَتِ مطلقه و لایتناهیِ حضرتِ دائم (جلّ جلاله) میباشد.
▪️جانِ عوالم به فدای حضرت تاج البَکّائین، سیّد الساجدین، علی بن الحسین، امام سجّاد (علیهما السلام)▪️
💧حضرت (ع) با رؤیتِ هر شیئی، آن عزایِ الهی را بالحقیقة، مشاهده مینمایند.
بعضی گفتهاند ایشان هر چه را میدیدند، یادی از کربلا میکردند. اما اینطور نیست! حضرت هر چه میدیدند، کربلا را حیّ و حاضر تا آن شیء، و به آن شیء، و [به وحدتِ حقیقی] در آن شیء رؤیت میفرمودند، نه اینکه یادی و خبری از کربلا باشد.
▪️فراتر!
امام تا چیزی را نبیند، آن چیز ایجاد و انشاء نمیشود. به رؤیت امام (ع)، اشیاء ایجاد میشوند و رؤیت امام (ع) مرئی را میآورد.
بکاءِ حضرت تاج البکّائین امام سجّاد(علیه السلام)، حقیقتِ «بَـکّــه» بودنِ مکّهای است که دَحو الارضِ عالَم تعیّنات و اشارات (و بلکه عالَم لا اشاره) از تحتِ کعبۀ آن است.
گریه، گریۀ ولیّ خداست. آنکه مُنشِئ هستی است.
👈🏻 حضرتِ تاج البکّائین(ع) گریه مینمایند، و در اشکهایشان "کلّ شیء" را میبینند، و اشیاء به این مشاهده در بُکاءِ حضرتِ تاج البکّائین(ع) برای کربلا و حضرت سیّد الشهدا(ع)، لباسِ #شیئیت میپوشند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
💧"العطش"ِ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) حقیقتِ ساری و جاری در آب است و آبِ گوارا، حیات است.
💧هر حیاتی در هر شیئی، آن آب گواراست که آن شیء را زنده کرده است که قرآن فرمود:
💎﴿و جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾💎
🔹و همه چيز را از آب، حیات دادیم.
(۳۰ ، سورۀ انبیاء علیهم السلام)
▪️پس "فَاذْكُرُونِي"؛
به این معنا نیست که یک یادی از من بکنید که انگار خبری از کربلا به شما رسیده است. بلکه به این معناست که مَنِ حسین (ع) را در هر قطرۀ آبی، و نه فقط در آب، بلکه در هر شیئی مشاهده کنید که اشیاء، ذاکرِ «مذکور بودنِ مطلقِ» من هستند.
▪️این قلب سلیم است که با حقیقتِ هستی، در سِلم و سلامت باشی. صاحب چنین قلبی در هر شیئی، سیّد الشهدا (علیه السلام) و عزای حضرتشان را بالحقیقة رؤیت میکند.
پس ؛
🌟 هر شیئی به حضورِ شخصی و اطلاقی و فراگیرِ حضرت مصباح الهدی، سیّد الشهدا علیه السلام؛
مصباح و نجمِ هدایت است.🌟
▪️آنکه اهل بصیرت بوده و مفتخر به عنوانِ "اولی الابصار"؛
به هر شیئی نگاه میکند، عزای أبا عبد الله (علیه السلام) را بالحقیقة و الواقع مشاهده مینماید. برای چنین زندهدلی؛ عزای بر سیّد مظلومان (علیه السلام) پایان ندارد.
🔸کی و کجاست، که عزایِ آقا و مولایمان نباشد!
عاشورا ؛ زمان را
و کربلا ؛ مکان را
فراگرفته…
و از عالَم ألَست، تا دنیای پست؛
همه در فراگیری مصیبت أعظمِ حضرت سیّد الشهداء علیه السلام؛ قرار دارند.
▪️و از این رو اهل بصیرت؛ صبح و شام در عزای سیّدالشهداء (علیه السلام) بوده و مییابند که:
▪️کلّ یوم عاشوراء و کلّ ارض کربلا▪️
▪️که عزای سیدالشهدا (ع) همیشگی است و کهنه نمیشود. و نه اینکه همیشگی است، بلکه حقیقتِ دوام و حیات است.
اهل بصیرت، اینجا معنا میگردد. چنین والامقامی، به برکتِ مولایش مییابد که حیات و دوامَش، و بلکه حیاتِ و دوامِ مطلقه، سیّد مظلومان و عزای بر ایشان است. و او نیز بر این عزاداری و برایِ آن، خلق و زاده شده است.
▪️و اینجاست که رشحهای از فرمایش حضرتِ قلب الله، حیاتِ مطلقۀ حضرتِ حیّ قیّوم، مبدأ و مقصد و مقصود حضرت باریتعالی، آقا و ارباب و غایتِ هستی، حضرت بقیة الله (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء)، به منشورِ درک مینشیند، که میفرمایند:
💧『فلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما』🩸
[یا حسین !] شبانه روز بر تو ندبه و گریه میکنم و به جای اشک، بر تو خون خواهم گریست.
(📚بحار الأنوار، ج ۹۸، ص: ۲۳۸)
که؛
👈🏻 🔻«صَبَاحاً وَ مَسَاءً»🔺؛ حدوث و بقایِ اطلاقیِ آن مولائی است، که حدوث و بقایِ مطلق است و به "بقیة اللهی"، حقیقت و حیاتِ دائمیِ "هو الباقی" است. و بکاء او، ظهورِ "دَم" (خونِ) اوست، و "دَمِ" او، حقیقتِ دوامِ حضرتِ #دائم (عزّوجلّ) است.
⬅️ عزای سیّد الشهدا (ع) و اشک بر حضرتشان، دیمومَتِ مطلقه و لایتناهیِ حضرتِ دائم (جلّ جلاله) میباشد.
▪️جانِ عوالم به فدای حضرت تاج البَکّائین، سیّد الساجدین، علی بن الحسین، امام سجّاد (علیهما السلام)▪️
💧حضرت (ع) با رؤیتِ هر شیئی، آن عزایِ الهی را بالحقیقة، مشاهده مینمایند.
بعضی گفتهاند ایشان هر چه را میدیدند، یادی از کربلا میکردند. اما اینطور نیست! حضرت هر چه میدیدند، کربلا را حیّ و حاضر تا آن شیء، و به آن شیء، و [به وحدتِ حقیقی] در آن شیء رؤیت میفرمودند، نه اینکه یادی و خبری از کربلا باشد.
▪️فراتر!
امام تا چیزی را نبیند، آن چیز ایجاد و انشاء نمیشود. به رؤیت امام (ع)، اشیاء ایجاد میشوند و رؤیت امام (ع) مرئی را میآورد.
بکاءِ حضرت تاج البکّائین امام سجّاد(علیه السلام)، حقیقتِ «بَـکّــه» بودنِ مکّهای است که دَحو الارضِ عالَم تعیّنات و اشارات (و بلکه عالَم لا اشاره) از تحتِ کعبۀ آن است.
گریه، گریۀ ولیّ خداست. آنکه مُنشِئ هستی است.
👈🏻 حضرتِ تاج البکّائین(ع) گریه مینمایند، و در اشکهایشان "کلّ شیء" را میبینند، و اشیاء به این مشاهده در بُکاءِ حضرتِ تاج البکّائین(ع) برای کربلا و حضرت سیّد الشهدا(ع)، لباسِ #شیئیت میپوشند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
🍃 دلا ... !
▪️تو در پی آقا و امامَت، و در پیِ شیء شدنِ هر شیئی، عاشقانه اشک بر سیّدِ مظلومان(ع) را در اشیاء مشاهده کن و فرمایش امامِ رئوف، آن امامی که وصفِ او «الذّی هیّج احزان یوم الطفوف» است (کسی که مهیّجِ حُزن روز کربلا است. / 📚زیارت جوادیۀ حضرت رضا ع) حضرتِ سلطان علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) را با جانَت خریدار باش که:
💧یابن الشبیب!
إِنْ كُنْتَ بَاكِيــاً لِشَـــــيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) 💧
ای پسر شبیب!
برای هر چیزی گریان شدی، برای حسین بن علی (علیهما السلام) گریه بنما.
(📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص: ۲۹۹)
⚠️ نکته :
اسم و کنیۀ مخاطب ("ابن شبیب") در ذکر ولیّ خدا(ع) موضوعیّت دارد؛
"شبیب"؛ صفتِ مشبهه از "شَبَبَ" بوده و شدّتِ جوانی و دارندۀ حیات است.
👈🏻 آنکه حقیقتِ اطلاقیِ شهادت و عزایِ سیّد الشهدا(ع) را بیابد، "ابن شبیب" است. و چنین اسمی، وصفِ اوست .
(یک اشاره برای اهل معنا کافی است!)
به نصّ روایات؛
اهل جنّت، همگی «شباب» هستند. یعنی منسوبین به سیّدالشهدا(ع)، اهل جنّت میباشند.
امّا؛
"ابن شبیب"ها؛ فراترند!
آنهایند که در روایات است:
«ایشان [در محشر] از ورود به بهشت دوری میکنند و مجلسِ ذکر برای امام حسین ع میگیرند [و گِرد هم سر در گریبان هم کرده و نالۀ «حسین حسین»سر میدهند] و بِهِشت را بهَشتهاند »
(📚 کامل الزیارات، ص۸۱-۸۲)
🌟اگر کسی طالب هدایت باشد، همه چیز برایش نجم است و کربلا و عزای سیّد مظلومان (علیه السلام) را در هر شیئی میبیند و ندای ابراهیمی(ع) سر میدهد که:
▪️『إنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع)』▪️
💧من بیمــــــارِ عشــــق حسینـــــــم (ع)💧
🌟ابراهیم (ع) در نجم، امام حسین (علیه السلام) را میبیند و اینطور، سَقیم و بیمار میشود.
جانِ ناقابل فدایِ حضرتِ سیّد الساجدین، امام سجاد (ع)!
▪️بیماریِ حضرت سیّد الساجدین، و تاج البکّائین(علیه السلام) را به حضور وجـودی، و عبورِ سجودیِ حضرت از قتلگاه بیاب!
💧حضرتِ 『فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَة؛ 📚الإحتجاج-للطبرسي،ج۲،ص۳۰۵』 زینب کبری(س)، یافتند که الان است که امام سجاد (ع) جان بدهند. از این رو فرمودند:
▪️『مالي أراك تـَجود بنفسك يا بقيّة جدّي، و أبي و إخوتي؟』▪️
چه میشود تو را كه مىببينم با جانت بازى مىكنى اى يادگار جدّ و پدر و برادرم؟!
📚كامل الزيارات،ص۲۶۱
◾️بیماری حضرت سجاد(ع)، کشته شدن و در عین کشته شدن، ماندنشان است و به «ماندن»، شکستن بتِ ظلم و شرک است.
▪️ابراهیم(ع) با دیدن وقایع کربلا جان نداد و از جان ندادن، بیمار شد.
رسالتِ او چنین بود.
جان نداد و در شهر ماند، تا بتها را بشکند.
▪️إن شاءالله گوشهای از بیماری حضرت سجاد(ع) با این بیان معلوم شده باشد.
▪️در مقاتل آمده است که دشمنان ملعون خواستند حضرت سجاد(ع) را نیز شهید کنند، ولی با مشاهدۀ ایشان گفتند او چنان سقیم و بیمار است که زبانِ گفتنِ «إنّی سَقیم» (من بیمارم) را هم ندارد.
💧او چنان سقیم و بیمار است که «خود به خود» شهید میشود(است)💧
▪️آن ملعونها، به سیطرۀ ولائی ولیّ خدا(ع)؛ درست فهمیدند. حضرت سجاد(ع) «خـود به خـود» در قتلگاه کشته شدند، اما چون مأمور به حیاتِ ظاهری بودند تا صنمِ دوئیت و شرک را واژگون کنند، تمامْ وجود، سقیم و بیمار گشتند. و در حالِ «شهید و قتیل بودن»، باقی ماندند تا [به نفسِ وحدتْ] مَدّ و ادامۀ حقیقیِ خونِ حضرتِ ثار الله(ع) باشند و «هیهات مِن الذلّة»ِحضرتشان را در ذات و صفات و افعالِ عوالِم هستی، طنین افکن سازند و به نفسِ بُتشکنی، توحید را در تمام مراتب، جاری نمایند.
◾️مطلقِ مجال، برای ترسیمِ مصیبت أعظم تا أسفل سافلین را؛
در دستانِ بسته به غُل و زنجیرِ جامعهٔ ولیّ الله [که بالواقع 【يَداهُ مَبْسُوطَتان؛مائده،۶۴】است]؛ ببین.
⛓هیهات!
صدایِ زنجیر و غُلِ جامعه، بر بدنِ رنجورِ بیمارِ أعظمِ کربلا(ع)؛ که جولانی از دشمنان لعین آل الله(ع) است؛ غوغایی است در گوشهای شنوا…💧
کاروانْسالارِ قافلۀ عاشورا،
بیمار أعظمِ مصیبتِ أعظم،
که بیماری حضرتشان؛ جلوۀ جامعیّتِ
👈🏻 «شهید» بودن، امّا «کشته نشدن» است؛
حضرت سیّد البَکّائین امام سجّاد(ع) هستند که شاهدِ حقیقیِ مصیبتِ أعظم؛
از عاشورای حقائق تا معشَرِ خلائق میباشند.
و به شهود و اشک حضرتشان؛
مصیبت أعظم، در جانِ عالَم وجود؛ إنشاء گشته
که هر صاحبدلی در هر زمان و مکانی، بیمارِ حسین(ع) شده است.
لعنِ دائمی حضرتِ الدائم و الباقی(عزّو جلّ) بر دشمنان لعین حضرات آل الله(ع).
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_یازدهم
#بیمار_حسین علیه السلام
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
🍃 دلا ... !
▪️تو در پی آقا و امامَت، و در پیِ شیء شدنِ هر شیئی، عاشقانه اشک بر سیّدِ مظلومان(ع) را در اشیاء مشاهده کن و فرمایش امامِ رئوف، آن امامی که وصفِ او «الذّی هیّج احزان یوم الطفوف» است (کسی که مهیّجِ حُزن روز کربلا است. / 📚زیارت جوادیۀ حضرت رضا ع) حضرتِ سلطان علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) را با جانَت خریدار باش که:
💧یابن الشبیب!
إِنْ كُنْتَ بَاكِيــاً لِشَـــــيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) 💧
ای پسر شبیب!
برای هر چیزی گریان شدی، برای حسین بن علی (علیهما السلام) گریه بنما.
(📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص: ۲۹۹)
⚠️ نکته :
اسم و کنیۀ مخاطب ("ابن شبیب") در ذکر ولیّ خدا(ع) موضوعیّت دارد؛
"شبیب"؛ صفتِ مشبهه از "شَبَبَ" بوده و شدّتِ جوانی و دارندۀ حیات است.
👈🏻 آنکه حقیقتِ اطلاقیِ شهادت و عزایِ سیّد الشهدا(ع) را بیابد، "ابن شبیب" است. و چنین اسمی، وصفِ اوست .
(یک اشاره برای اهل معنا کافی است!)
به نصّ روایات؛
اهل جنّت، همگی «شباب» هستند. یعنی منسوبین به سیّدالشهدا(ع)، اهل جنّت میباشند.
امّا؛
"ابن شبیب"ها؛ فراترند!
آنهایند که در روایات است:
«ایشان [در محشر] از ورود به بهشت دوری میکنند و مجلسِ ذکر برای امام حسین ع میگیرند [و گِرد هم سر در گریبان هم کرده و نالۀ «حسین حسین»سر میدهند] و بِهِشت را بهَشتهاند »
(📚 کامل الزیارات، ص۸۱-۸۲)
🌟اگر کسی طالب هدایت باشد، همه چیز برایش نجم است و کربلا و عزای سیّد مظلومان (علیه السلام) را در هر شیئی میبیند و ندای ابراهیمی(ع) سر میدهد که:
▪️『إنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع)』▪️
💧من بیمــــــارِ عشــــق حسینـــــــم (ع)💧
🌟ابراهیم (ع) در نجم، امام حسین (علیه السلام) را میبیند و اینطور، سَقیم و بیمار میشود.
جانِ ناقابل فدایِ حضرتِ سیّد الساجدین، امام سجاد (ع)!
▪️بیماریِ حضرت سیّد الساجدین، و تاج البکّائین(علیه السلام) را به حضور وجـودی، و عبورِ سجودیِ حضرت از قتلگاه بیاب!
💧حضرتِ 『فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَة؛ 📚الإحتجاج-للطبرسي،ج۲،ص۳۰۵』 زینب کبری(س)، یافتند که الان است که امام سجاد (ع) جان بدهند. از این رو فرمودند:
▪️『مالي أراك تـَجود بنفسك يا بقيّة جدّي، و أبي و إخوتي؟』▪️
چه میشود تو را كه مىببينم با جانت بازى مىكنى اى يادگار جدّ و پدر و برادرم؟!
📚كامل الزيارات،ص۲۶۱
◾️بیماری حضرت سجاد(ع)، کشته شدن و در عین کشته شدن، ماندنشان است و به «ماندن»، شکستن بتِ ظلم و شرک است.
▪️ابراهیم(ع) با دیدن وقایع کربلا جان نداد و از جان ندادن، بیمار شد.
رسالتِ او چنین بود.
جان نداد و در شهر ماند، تا بتها را بشکند.
▪️إن شاءالله گوشهای از بیماری حضرت سجاد(ع) با این بیان معلوم شده باشد.
▪️در مقاتل آمده است که دشمنان ملعون خواستند حضرت سجاد(ع) را نیز شهید کنند، ولی با مشاهدۀ ایشان گفتند او چنان سقیم و بیمار است که زبانِ گفتنِ «إنّی سَقیم» (من بیمارم) را هم ندارد.
💧او چنان سقیم و بیمار است که «خود به خود» شهید میشود(است)💧
▪️آن ملعونها، به سیطرۀ ولائی ولیّ خدا(ع)؛ درست فهمیدند. حضرت سجاد(ع) «خـود به خـود» در قتلگاه کشته شدند، اما چون مأمور به حیاتِ ظاهری بودند تا صنمِ دوئیت و شرک را واژگون کنند، تمامْ وجود، سقیم و بیمار گشتند. و در حالِ «شهید و قتیل بودن»، باقی ماندند تا [به نفسِ وحدتْ] مَدّ و ادامۀ حقیقیِ خونِ حضرتِ ثار الله(ع) باشند و «هیهات مِن الذلّة»ِحضرتشان را در ذات و صفات و افعالِ عوالِم هستی، طنین افکن سازند و به نفسِ بُتشکنی، توحید را در تمام مراتب، جاری نمایند.
◾️مطلقِ مجال، برای ترسیمِ مصیبت أعظم تا أسفل سافلین را؛
در دستانِ بسته به غُل و زنجیرِ جامعهٔ ولیّ الله [که بالواقع 【يَداهُ مَبْسُوطَتان؛مائده،۶۴】است]؛ ببین.
⛓هیهات!
صدایِ زنجیر و غُلِ جامعه، بر بدنِ رنجورِ بیمارِ أعظمِ کربلا(ع)؛ که جولانی از دشمنان لعین آل الله(ع) است؛ غوغایی است در گوشهای شنوا…💧
کاروانْسالارِ قافلۀ عاشورا،
بیمار أعظمِ مصیبتِ أعظم،
که بیماری حضرتشان؛ جلوۀ جامعیّتِ
👈🏻 «شهید» بودن، امّا «کشته نشدن» است؛
حضرت سیّد البَکّائین امام سجّاد(ع) هستند که شاهدِ حقیقیِ مصیبتِ أعظم؛
از عاشورای حقائق تا معشَرِ خلائق میباشند.
و به شهود و اشک حضرتشان؛
مصیبت أعظم، در جانِ عالَم وجود؛ إنشاء گشته
که هر صاحبدلی در هر زمان و مکانی، بیمارِ حسین(ع) شده است.
لعنِ دائمی حضرتِ الدائم و الباقی(عزّو جلّ) بر دشمنان لعین حضرات آل الله(ع).
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_یازدهم
#بیمار_حسین علیه السلام
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
🖊
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوازدهم :
بشنو از نی چون حکایت میکند!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/414
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
👁🗨 وقایع عالم، صرفاً اتفاقات و حوادثی در عالم ظاهر نیست. بلکه همانطور که عوالم هستی، هستیِ خویش را از عالَم عالیِ ألَستی، تا عالَمِ دانی و پَستی، دارند؛ حوادث نیز از عوالَم مافوق، تا عالَم مادون، ممدود گشته است که قرآن میفرماید:
💎﴿ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في أنفسكم إلا في كتاب من قبل أن نبرأها إن ذلك على الله يسير﴾💎
هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است.
(حدید۲۲)
🔰 بر طبق احادیثِ جنودِ عقل و جهل (📚 ر.ک:ج۱ اصول کافی):
هنوز عوالِم خلقت، خلق نشده بود که عقل و جنود آن خلق شد. و به دنبال و در پیِ آن، جهل و جنودِ جهل مجالِ خلق شدن پیدا کردند.
حضرات آل الله(ع)، عقل مطلقه بوده و دشمنان ملعون حضراتِ آل الله(ع)؛ جهل هستند.
رویارویی عقل و جهل، که تقابلِ حقّ و باطل است؛ از مافوقِ عالَمِ اشارات و تعیّنِ ارضِ کثرات، وجود دارد.
👈 حضرت سیّد الشهداء و اصحابشان (سلام الله «علیه») ؛ #عقل و جنودِ آن، اسمِ مستأثِره و سایر حروفِ اسم اعظم میباشند.
در مقابلِ حضرت(ع) -که دشمنان ملعون حضرت(ع) هستند-؛ جهل و جنودِ آن میباشند.
🔲 و پیش از این در #سخن_پنجم مقالات «یوم الطفوف» توضیح داده شد؛
کربلا؛ صرفاً منطقهای از جغرافیایِ زمین نیست. بلکه حقیقت است که از لامَکان تا مکان کشیده شده است. کربلایِ حقیقت که«بَطحاء الجنة» است؛ به جلوۀ سرزمینِ #کرب_و_بلا رخْ عیان نموده.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259 )
✿ بنابراین؛ نزدِ اهل معرفت این حقیقت حاضر است که عاشورا؛ صرفاً یک واقعه در برهۀ زمان نیست. بلکه آن است که «زمان»، بعد از آن معنا مییابد. از این رو، خونِ مطهّرِ حضرت ثار الله(ع) 🔻『 سَکَنَ في «الخُلد»』🔺است (زیارتنامه حضرت ؏/ 📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج۴،ص۵۷۶)
و این خون؛ حقیقتِ ازلیّت و ابدیّت حقّ تعالی میباشند.
به همین قوّتِ در بیان؛
دشمنان حضرت(ع) ازلاً و ابداً مخلّدینِ در نار هستند.
🔔 این مقدمه؛ صرفاً تنبّه و تذکّری است تا بینشِ خوانندۀ این سخن از مجموعه مقالات «یوم الطفوف»، از تعیّن و تقیّدِ عالمِ محدودات، رها شده و از منظر لاحدّیِ مطلقه، تا أدنی مرتبۀ عالمِ حدود در گودالِ مظلومیّت، نظر کند.
🍃و امّا…
ائمۀ اطهار(ع) که نفسِ حضرت باریتعالی میباشند؛ أسماء الحُسنایِ حضرت حقّ عزّوجلّ هستند. خداوند؛ به نفسِ خویش -که حضراتِ أسماء الحسنی (اسم اعظم) میباشند-؛ مُسمّاست. فرضِ دوئیت بین حضرت باریتعالی و ائمۀ معصومین(ع) نشانی از کوتاهی معرفت است.
(در این خصوص رجوع شود به مجموعۀ مطالب #کانال_معرفة_الحق و بالخصوص به سخن چهاردهم حقیقة الولایة 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/111 )
🌐 عوالِم هستی، و تمامِ مراتبِ موجودات؛ اسمِ أسماء الحُسنی میباشند. و به عبارتی جلواتِ أسماء الحسنی هستند.
که در مقالۀ "«دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق!" شرحی از آن گذشت.( 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )
تمام موجودات، #بالحقیقة در قرآن جمعند و قرآن؛ به حقیقتِ خویش، جامعِ حقیقیِ تمام عوالم هستی و موجودات میباشد که فرمود:
💎﴿لا رطب و لا يابس إلا في كتاب مبين﴾💎
هيچ تَر و خشکى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج] است.
(انعام،۵۹)
❀ 《رَطْب》 و 《یابِسـ》 ی نیست (بطورِ کلّی یعنی؛ شیئی نیست) إلّا اینکه در جامعیّتِ «"کتاب مبین" بودنِ قرآن» جمع است.
تمام سورههایِ قرآن، در سورۀ فاتحة الکتاب، بالحقیقة، جمع است.
و سورۀ فاتحة الکتاب، در "بسم الله الرحمن الرحیم" آن (که در ادعیه میخوانیم : 🔹"«بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»؛ اسْمُ الله الْأَعْظَم"🔹 / 📚مهج الدعوات،ص۳۱۶).
و "بسم الله الرحمن الرحیم"ِ فاتحة الکتاب، در باء "بسم الله"،
و باء "بسم الله" در نقطۀ تحتِ باء جمع است که «تحت بودنِ آن»؛ باطن بودنِ آن است و نه تحتی که فوقی داشته باشد.
و این نقطه؛ که نقطۀ بسیطه و مطلقه است؛ ولیّ خداست که حضرت مولی(ع) که مولی الموالی و سلسله جنبانِ ولایتِ مطلقۀ إلهیه هستند و عظمت و «أعظم بودنِ» اسم اعظم، میفرمایند :
🔻«أنــا النّقطة تحت الباء»🔺
من آن نقطۀ تحت باء هستم.
(📚جامع الأسرار،ص۴۱۱)
سلسلۀ هستی(یعنی؛آیات الهی)؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس رسول مطلق الهی و راسِم عوالِم حضرتِ«رحمةً للعالمین»(ص) میفرمایند:
🔽«ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم»🔼
موجودات از باء «بسم الله الرحمن الرحیم» ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوازدهم :
بشنو از نی چون حکایت میکند!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/414
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
👁🗨 وقایع عالم، صرفاً اتفاقات و حوادثی در عالم ظاهر نیست. بلکه همانطور که عوالم هستی، هستیِ خویش را از عالَم عالیِ ألَستی، تا عالَمِ دانی و پَستی، دارند؛ حوادث نیز از عوالَم مافوق، تا عالَم مادون، ممدود گشته است که قرآن میفرماید:
💎﴿ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في أنفسكم إلا في كتاب من قبل أن نبرأها إن ذلك على الله يسير﴾💎
هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است.
(حدید۲۲)
🔰 بر طبق احادیثِ جنودِ عقل و جهل (📚 ر.ک:ج۱ اصول کافی):
هنوز عوالِم خلقت، خلق نشده بود که عقل و جنود آن خلق شد. و به دنبال و در پیِ آن، جهل و جنودِ جهل مجالِ خلق شدن پیدا کردند.
حضرات آل الله(ع)، عقل مطلقه بوده و دشمنان ملعون حضراتِ آل الله(ع)؛ جهل هستند.
رویارویی عقل و جهل، که تقابلِ حقّ و باطل است؛ از مافوقِ عالَمِ اشارات و تعیّنِ ارضِ کثرات، وجود دارد.
👈 حضرت سیّد الشهداء و اصحابشان (سلام الله «علیه») ؛ #عقل و جنودِ آن، اسمِ مستأثِره و سایر حروفِ اسم اعظم میباشند.
در مقابلِ حضرت(ع) -که دشمنان ملعون حضرت(ع) هستند-؛ جهل و جنودِ آن میباشند.
🔲 و پیش از این در #سخن_پنجم مقالات «یوم الطفوف» توضیح داده شد؛
کربلا؛ صرفاً منطقهای از جغرافیایِ زمین نیست. بلکه حقیقت است که از لامَکان تا مکان کشیده شده است. کربلایِ حقیقت که«بَطحاء الجنة» است؛ به جلوۀ سرزمینِ #کرب_و_بلا رخْ عیان نموده.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259 )
✿ بنابراین؛ نزدِ اهل معرفت این حقیقت حاضر است که عاشورا؛ صرفاً یک واقعه در برهۀ زمان نیست. بلکه آن است که «زمان»، بعد از آن معنا مییابد. از این رو، خونِ مطهّرِ حضرت ثار الله(ع) 🔻『 سَکَنَ في «الخُلد»』🔺است (زیارتنامه حضرت ؏/ 📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج۴،ص۵۷۶)
و این خون؛ حقیقتِ ازلیّت و ابدیّت حقّ تعالی میباشند.
به همین قوّتِ در بیان؛
دشمنان حضرت(ع) ازلاً و ابداً مخلّدینِ در نار هستند.
🔔 این مقدمه؛ صرفاً تنبّه و تذکّری است تا بینشِ خوانندۀ این سخن از مجموعه مقالات «یوم الطفوف»، از تعیّن و تقیّدِ عالمِ محدودات، رها شده و از منظر لاحدّیِ مطلقه، تا أدنی مرتبۀ عالمِ حدود در گودالِ مظلومیّت، نظر کند.
🍃و امّا…
ائمۀ اطهار(ع) که نفسِ حضرت باریتعالی میباشند؛ أسماء الحُسنایِ حضرت حقّ عزّوجلّ هستند. خداوند؛ به نفسِ خویش -که حضراتِ أسماء الحسنی (اسم اعظم) میباشند-؛ مُسمّاست. فرضِ دوئیت بین حضرت باریتعالی و ائمۀ معصومین(ع) نشانی از کوتاهی معرفت است.
(در این خصوص رجوع شود به مجموعۀ مطالب #کانال_معرفة_الحق و بالخصوص به سخن چهاردهم حقیقة الولایة 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/111 )
🌐 عوالِم هستی، و تمامِ مراتبِ موجودات؛ اسمِ أسماء الحُسنی میباشند. و به عبارتی جلواتِ أسماء الحسنی هستند.
که در مقالۀ "«دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق!" شرحی از آن گذشت.( 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )
تمام موجودات، #بالحقیقة در قرآن جمعند و قرآن؛ به حقیقتِ خویش، جامعِ حقیقیِ تمام عوالم هستی و موجودات میباشد که فرمود:
💎﴿لا رطب و لا يابس إلا في كتاب مبين﴾💎
هيچ تَر و خشکى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج] است.
(انعام،۵۹)
❀ 《رَطْب》 و 《یابِسـ》 ی نیست (بطورِ کلّی یعنی؛ شیئی نیست) إلّا اینکه در جامعیّتِ «"کتاب مبین" بودنِ قرآن» جمع است.
تمام سورههایِ قرآن، در سورۀ فاتحة الکتاب، بالحقیقة، جمع است.
و سورۀ فاتحة الکتاب، در "بسم الله الرحمن الرحیم" آن (که در ادعیه میخوانیم : 🔹"«بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»؛ اسْمُ الله الْأَعْظَم"🔹 / 📚مهج الدعوات،ص۳۱۶).
و "بسم الله الرحمن الرحیم"ِ فاتحة الکتاب، در باء "بسم الله"،
و باء "بسم الله" در نقطۀ تحتِ باء جمع است که «تحت بودنِ آن»؛ باطن بودنِ آن است و نه تحتی که فوقی داشته باشد.
و این نقطه؛ که نقطۀ بسیطه و مطلقه است؛ ولیّ خداست که حضرت مولی(ع) که مولی الموالی و سلسله جنبانِ ولایتِ مطلقۀ إلهیه هستند و عظمت و «أعظم بودنِ» اسم اعظم، میفرمایند :
🔻«أنــا النّقطة تحت الباء»🔺
من آن نقطۀ تحت باء هستم.
(📚جامع الأسرار،ص۴۱۱)
سلسلۀ هستی(یعنی؛آیات الهی)؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس رسول مطلق الهی و راسِم عوالِم حضرتِ«رحمةً للعالمین»(ص) میفرمایند:
🔽«ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم»🔼
موجودات از باء «بسم الله الرحمن الرحیم» ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوازدهم :
بشنو از نی چون حکایت میکند!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/414
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
👁🗨 وقایع عالم، صرفاً اتفاقات و حوادثی در عالم ظاهر نیست. بلکه همانطور که عوالم هستی، هستیِ…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوازدهم :
بشنو از نی چون حکایت میکند!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/414
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
👁🗨 وقایع عالم، صرفاً اتفاقات و حوادثی در عالم ظاهر نیست. بلکه همانطور که عوالم هستی، هستیِ…
◼️
که قرآن میفرماید:
💎﴿أولم يروا إلي ما خلق الله من شيء يتفيّؤُا ظلاله عن اليمين و الشمائل سجداً لله و هم داخرون...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء «بسم الله الرحمن الرحیم») آفریده، آنسان که سایههایش از یمین و جوانبِ شِمال باز میگردند، در حالی که متواضعانه و بیخویش برای خدا به سجدۀ فنا اندرند؟
(نحل۴۸)
🔆 اسم اعظم؛۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفهای از آن بیان شد.
و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بینظیر و بیبدیلِ حضرت سیّدالشهدا(ع)؛ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثرهاند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجوداتند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوهای از جلواتِ «فاتحة الکتاب»بودنِ ایشان است.
در تأویلِ «#بسم_الله_الرحمن_الرحیم» در احادیث آمده است:
🔻"الباء بهاء الله و السين سناء الله و المیم ملك الله
و الله إله كل شيء
و الرحمن لجمِيع العالم
و الرحيم بالمؤمنِين خاصة."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين میباشد.
(📚الكافي، ط - الإسلامية،ج۱،ص۱۱۴)
👈 در بین این ۷۳ حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ ۱۹ حرفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.
✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"المؤمن هاشميٌّ ؛ لأنّه هشم الضّلال و الكفر و النفاق"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مىكند.
(📚الإختصاص،ص۱۴۳)
❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشارهای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ الله»』🔺 /📚 بحار الأنوار،ج۹۹،ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛
🔲 نی؛ همان «نَه» است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که «قلمِ» حقّ بر «لوح»، نگارندۀ کائنات گشت:
💎﴿ن وَ القلم و ما يسطرون﴾💎
(قلم، ۱)
💠 هر چیزی در کربلا ؛ نشان از حقیقت است و بهتر است بیان شود؛ انشاء حقیقت است.
⊱⟤ نِی ؛ تو خالی است که نشانی از «نفی» است و اینقدری «هست» که بیان «نفی» را بنماید. منتها چون مربوط به ولیّ خدا(ع) شد؛ نفی نوری و لُبّی است.
⊱⟤ نفی لبّی؛ منشئ حقایق است.
نفی لبّیِ نِی؛ انشاء آن حرفی از حروف را میکند که بقیه حروف و موجودات از آن حرف، قوام دارند.
⊱⟤ و چون همه چیز از الله تعالی قوام دارد و الله تعالی جامع الجوامع است، بنابراین؛
⏎⧈ نِی؛
بعد از اینکه «نفی لبّی و مطلقه» و فعلیّت محضه است؛
مرآتِ الفِ «الله» است.
⏎⭕️ در نتیجه:
نِی؛
به «تو خالی بودن»؛ جلوۀ نفیِ لُبّی و مطلقه بوده [که فعلیّتِ الفِ «الله» است]
و به کشیده بودن؛ مرآتِ الفِ «الله» است.
«الله»ی که جامع الجوامع است و الفِ قامتِ او، آغازِ رسمِ عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (چنان که فرمودند:🔸『 أول كل شيء و آخر كل شيء』🔸 / 📚 إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج۱،ص۴۲۸).
👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه («لا هو»، «كمال الإخلاص له نفي الصفات عنه»)؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ«اسم اللّهی» را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم مینماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ ۱۸ نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده که فاتحة الکتاب را رقم میزنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.
از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان میگردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه میشود.
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
که قرآن میفرماید:
💎﴿أولم يروا إلي ما خلق الله من شيء يتفيّؤُا ظلاله عن اليمين و الشمائل سجداً لله و هم داخرون...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء «بسم الله الرحمن الرحیم») آفریده، آنسان که سایههایش از یمین و جوانبِ شِمال باز میگردند، در حالی که متواضعانه و بیخویش برای خدا به سجدۀ فنا اندرند؟
(نحل۴۸)
🔆 اسم اعظم؛۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفهای از آن بیان شد.
و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بینظیر و بیبدیلِ حضرت سیّدالشهدا(ع)؛ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثرهاند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجوداتند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوهای از جلواتِ «فاتحة الکتاب»بودنِ ایشان است.
در تأویلِ «#بسم_الله_الرحمن_الرحیم» در احادیث آمده است:
🔻"الباء بهاء الله و السين سناء الله و المیم ملك الله
و الله إله كل شيء
و الرحمن لجمِيع العالم
و الرحيم بالمؤمنِين خاصة."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين میباشد.
(📚الكافي، ط - الإسلامية،ج۱،ص۱۱۴)
👈 در بین این ۷۳ حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ ۱۹ حرفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.
✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"المؤمن هاشميٌّ ؛ لأنّه هشم الضّلال و الكفر و النفاق"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مىكند.
(📚الإختصاص،ص۱۴۳)
❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشارهای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ الله»』🔺 /📚 بحار الأنوار،ج۹۹،ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛
🔲 نی؛ همان «نَه» است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که «قلمِ» حقّ بر «لوح»، نگارندۀ کائنات گشت:
💎﴿ن وَ القلم و ما يسطرون﴾💎
(قلم، ۱)
💠 هر چیزی در کربلا ؛ نشان از حقیقت است و بهتر است بیان شود؛ انشاء حقیقت است.
⊱⟤ نِی ؛ تو خالی است که نشانی از «نفی» است و اینقدری «هست» که بیان «نفی» را بنماید. منتها چون مربوط به ولیّ خدا(ع) شد؛ نفی نوری و لُبّی است.
⊱⟤ نفی لبّی؛ منشئ حقایق است.
نفی لبّیِ نِی؛ انشاء آن حرفی از حروف را میکند که بقیه حروف و موجودات از آن حرف، قوام دارند.
⊱⟤ و چون همه چیز از الله تعالی قوام دارد و الله تعالی جامع الجوامع است، بنابراین؛
⏎⧈ نِی؛
بعد از اینکه «نفی لبّی و مطلقه» و فعلیّت محضه است؛
مرآتِ الفِ «الله» است.
⏎⭕️ در نتیجه:
نِی؛
به «تو خالی بودن»؛ جلوۀ نفیِ لُبّی و مطلقه بوده [که فعلیّتِ الفِ «الله» است]
و به کشیده بودن؛ مرآتِ الفِ «الله» است.
«الله»ی که جامع الجوامع است و الفِ قامتِ او، آغازِ رسمِ عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (چنان که فرمودند:🔸『 أول كل شيء و آخر كل شيء』🔸 / 📚 إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج۱،ص۴۲۸).
👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه («لا هو»، «كمال الإخلاص له نفي الصفات عنه»)؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ«اسم اللّهی» را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم مینماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ ۱۸ نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده که فاتحة الکتاب را رقم میزنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.
از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان میگردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه میشود.
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع و حوادث عالمِ اشارات، مَدّ الظلّی از حقائق عالم لااشاره است. و این دو، دو عالَم در کنار هم نیست. بلکه بُعدِ زمان و مکان است که ذهن را در این دوئیت و ترتّب میکشاند.
⎗ عالَم لااشارۀ میثاق (أ لـَـست)، باطنِ عالمِ اشاره است. دَم به دَم، و بلکه یک دَم، دَمی ممدود و در وحدتِ حقیقیِ اطلاقی (که 【وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ «واحِدَةٌ» كَلَمْحٍ بِالْبَصَر】 و فرمان ما يک امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن. / سورۀ قمر، آیۀ ۵۰) ؛ حقّ تعالی در جلوۀ ولیّش(ع)در این سؤال است (و این سؤال است) که 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸 (آیا من پروردگار شما نیستم؟! / سورۀ اعراف، آیۀ۱۷۲) و ماسوایِ این سائلِ حقیقی، «طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (از روی رغبت و یا با کراهت/ سورۀ فصلت، آیۀ ۸۳) در این جوابند (و این جوابند) که🔹【 بَلیٰ】🔹 (سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۲).
֎ این حقیقت عالَم است که هر موجودی؛ به سؤالِ جلالی، و جوابِ جمالی، حیاتی ممدود دارد. و این حقیقت که در آیاتِ الهی متجلّی است؛ جلوهای از حضرتِ ذو الآیه یعنی الله تعالی است که وجودِ مطلق و بسیطِ او ؛ «لا هو إلّا هو»ست.
سائلِ 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸در جوشش و تجلّیِ «لا هو»ئی است و مجیبِ 🔹【 بَلیٰ】🔹 در جوشش و تجلّیِ «إلّا هو»ئی است.
حضرتِ «هو» (عزّوجلّ) به وحدانیّت و صمدیّتش که حضراتِ ائمۀ اطهار(ع) میباشند عالَم را پُر کرده است :
💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که صمدیّتِ او هستید) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۴۶)
༺ پس هر واقعهای و حادثهای را؛ از عالَمِ علوی تا عالَمِ سُفلی، ممدوداً بایستی نظر کرد.
❖ عالَم عالیِ علوی در قیاس با عالمِ دانیِ سفلی؛ مقام باطن، وحدت، و جلال است. و عالم دانی که مدّ الظلّ عالمِ عالی است؛ مقام ظاهر، کثرت ، و جمال است.
آنچه از کربلا و عاشورا به عنوانِ وقائع تصوّر میشود و اشارات و نامها و آثارِ آن؛ حقائقِ هستی است که از باطن البواطن عالم، به ظاهر الظواهرِ آن جلوه کرده. که در قیاس و تحلیل بیان میشود :
◼️ کربلا و عاشورا و شهادت حضرتِ «سیّد الشهدا»، «أباعبد الله»، امام حسین(علیه السلام) و اهل بیت عصمت و یارانشان(ع)؛ کرب و بلایِ جلال و عَشَرۀ کاملۀ اطلاق است. و مَدَّ الظلّ آن؛ اساراتِ حضرت «تاجُ البکّائین»، «زَینُ العابدین» امام سجّاد(ع) و اهل بیت عصمت و یارانشان (ع) است.
(۩ ↜ تناسب القابِ جاری شده برای اهل دقت، لطیفه دارد!)
🔲 ترسیم و تجمیع عالَم، از نقطۀ عقل و جنودِ آن و تقابلِ با جهل و جنودِ آن؛ در چِلۀ عاشورا تا اربعینِ حسینی(ع) است. که ۲۰ روز آن، از عاشورایِ اطلاق و جلال، در ماه محرّم که حُرمَتِ جلالیِ حقّ است، میباشد. و ۲۰ روز آن در ماه صَفَر است، که توضیح آنرا در دنباله خواهید خواند.
⩺◈ این اعداد و ایّام، و اشارات آن، از احدیّت و #ایام_الله بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، تا اعداد و ایّامِ عالَم معدودات و زمانیّات، متجلّی است. پس به عنایتِ حضرتشان؛ توسّلی و تعمّقی باید، تا لطائف و اسرارِ این خصوص، رخْ عیان کند.
🍃 به دل همراهی نمائید…
°•❁🔳ا🔲ا🔳❁•°
🔰 در بیانی، از تحلیلِ حقائقِ چِلّۀ «عاشورا تا اربعین» ؛ ماه محرّم و ماه صفر با هم اینطور قیاس میشوند:
👁🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.
«محرّم» از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به «شهر الله المحرّم» اسم میبرند (📚 بحار الأنوار، ج۹۴، ص۴۰).
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب میشوند.
(⧉ دقت شود که با «#رأس_السنة» بودنِ ماه رمضان که مقالات آن با عنوانِ 《صــیام؛ سرّی از اسرار الهی》 بیان شد، منافات ندارد)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴
🖊
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع و حوادث عالمِ اشارات، مَدّ الظلّی از حقائق عالم لااشاره است. و این دو، دو عالَم در کنار هم نیست. بلکه بُعدِ زمان و مکان است که ذهن را در این دوئیت و ترتّب میکشاند.
⎗ عالَم لااشارۀ میثاق (أ لـَـست)، باطنِ عالمِ اشاره است. دَم به دَم، و بلکه یک دَم، دَمی ممدود و در وحدتِ حقیقیِ اطلاقی (که 【وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ «واحِدَةٌ» كَلَمْحٍ بِالْبَصَر】 و فرمان ما يک امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن. / سورۀ قمر، آیۀ ۵۰) ؛ حقّ تعالی در جلوۀ ولیّش(ع)در این سؤال است (و این سؤال است) که 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸 (آیا من پروردگار شما نیستم؟! / سورۀ اعراف، آیۀ۱۷۲) و ماسوایِ این سائلِ حقیقی، «طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (از روی رغبت و یا با کراهت/ سورۀ فصلت، آیۀ ۸۳) در این جوابند (و این جوابند) که🔹【 بَلیٰ】🔹 (سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۲).
֎ این حقیقت عالَم است که هر موجودی؛ به سؤالِ جلالی، و جوابِ جمالی، حیاتی ممدود دارد. و این حقیقت که در آیاتِ الهی متجلّی است؛ جلوهای از حضرتِ ذو الآیه یعنی الله تعالی است که وجودِ مطلق و بسیطِ او ؛ «لا هو إلّا هو»ست.
سائلِ 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸در جوشش و تجلّیِ «لا هو»ئی است و مجیبِ 🔹【 بَلیٰ】🔹 در جوشش و تجلّیِ «إلّا هو»ئی است.
حضرتِ «هو» (عزّوجلّ) به وحدانیّت و صمدیّتش که حضراتِ ائمۀ اطهار(ع) میباشند عالَم را پُر کرده است :
💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که صمدیّتِ او هستید) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۴۶)
༺ پس هر واقعهای و حادثهای را؛ از عالَمِ علوی تا عالَمِ سُفلی، ممدوداً بایستی نظر کرد.
❖ عالَم عالیِ علوی در قیاس با عالمِ دانیِ سفلی؛ مقام باطن، وحدت، و جلال است. و عالم دانی که مدّ الظلّ عالمِ عالی است؛ مقام ظاهر، کثرت ، و جمال است.
آنچه از کربلا و عاشورا به عنوانِ وقائع تصوّر میشود و اشارات و نامها و آثارِ آن؛ حقائقِ هستی است که از باطن البواطن عالم، به ظاهر الظواهرِ آن جلوه کرده. که در قیاس و تحلیل بیان میشود :
◼️ کربلا و عاشورا و شهادت حضرتِ «سیّد الشهدا»، «أباعبد الله»، امام حسین(علیه السلام) و اهل بیت عصمت و یارانشان(ع)؛ کرب و بلایِ جلال و عَشَرۀ کاملۀ اطلاق است. و مَدَّ الظلّ آن؛ اساراتِ حضرت «تاجُ البکّائین»، «زَینُ العابدین» امام سجّاد(ع) و اهل بیت عصمت و یارانشان (ع) است.
(۩ ↜ تناسب القابِ جاری شده برای اهل دقت، لطیفه دارد!)
🔲 ترسیم و تجمیع عالَم، از نقطۀ عقل و جنودِ آن و تقابلِ با جهل و جنودِ آن؛ در چِلۀ عاشورا تا اربعینِ حسینی(ع) است. که ۲۰ روز آن، از عاشورایِ اطلاق و جلال، در ماه محرّم که حُرمَتِ جلالیِ حقّ است، میباشد. و ۲۰ روز آن در ماه صَفَر است، که توضیح آنرا در دنباله خواهید خواند.
⩺◈ این اعداد و ایّام، و اشارات آن، از احدیّت و #ایام_الله بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، تا اعداد و ایّامِ عالَم معدودات و زمانیّات، متجلّی است. پس به عنایتِ حضرتشان؛ توسّلی و تعمّقی باید، تا لطائف و اسرارِ این خصوص، رخْ عیان کند.
🍃 به دل همراهی نمائید…
°•❁🔳ا🔲ا🔳❁•°
🔰 در بیانی، از تحلیلِ حقائقِ چِلّۀ «عاشورا تا اربعین» ؛ ماه محرّم و ماه صفر با هم اینطور قیاس میشوند:
👁🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.
«محرّم» از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به «شهر الله المحرّم» اسم میبرند (📚 بحار الأنوار، ج۹۴، ص۴۰).
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب میشوند.
(⧉ دقت شود که با «#رأس_السنة» بودنِ ماه رمضان که مقالات آن با عنوانِ 《صــیام؛ سرّی از اسرار الهی》 بیان شد، منافات ندارد)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع…
◼️
❒ حُرمَت ماههای حرام، حرمَتِ جلالیِ حقّ است. که جلالِ حضرتِ باریتعالی؛ ائمۀ اطهار (ع) در اسمِ "علی" هستند (🔻«نَحْنُ جَلَالُ اللَّه»🔺؛📚 بحار الأنوار، ج۲۴، ص: ۱۹۶).
این حقیقتِ لاهوتی است که تا عالَم ناسوت به اشاره آمده. و از این جهت، تأخیر انداختن (یعنی هر دخل و تصرّفی) در ماههای حرام، نشانی از کفر است و بلکه کفرِ در کفر است که قرآن میفرماید :
💎【إِنَّمَا النَّسيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَرُوا】💎
جز اين نيست كه جابهجا كردن [ماههاى حرام] افزونى در كفر است كه كافران با آن گمراه مىشوند.
(سورۀ توبه، آیۀ ۳۷)
🔹『الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَنَا فِي عُلُوِّهِ وَ عَلَا فِي دُنُوِّهِ وَ «تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْءٍ لِجَلَالِهِ»』🔹
شکر خدائی که در علوّ و بالائی، پائین است ، و در پائینی، بالاست و هر شیئی برای جلالِ او متواضع است.
(📚 مستدرك الوسائل ، ج۶، ص۲۹)
◙ هر شیئی و امری، در نفسِ شیئیّتش، متواضعِ جلالِ حقّ یعنی ائمۀ اطهار(ع) است ولی کافر، در عینِ ارتزاق و جیرهخواری از ائمۀ اطهار(ع)، پوشاننده و منکرِ رزّاقِ علی الاطلاق (علیهم السلام) است.
❖ حقّ تعالی، به قهر و جلالش (که لا تعیّنیِ اوست) در ظاهر است که حضرتِ جلال الله، مولی #علی علیه السلام میفرمایند 🔸«الظَّاهِرِ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ بِالْقَهْــرِ»🔸(خداوند به قهّاریّت، بر هر شیئی ظاهر است./📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۱۴۲).
༺ ماههای حرام؛ جلوۀ حُرمتِ جلالیِ حضرت باریتعالی هستند.༻
🌙 و امّا ...
جلالَتِ حُرمت، به جلوۀ ماهِ محرّم، به ماهِ صَفَر میرسد.
○ «صِفر» یعنی خالی و تهی که با آن آشنا هستید. با اینکه اعداد، «حقیقتاً» از ۲ شروع میشود ولی آن شاخصهای که اعلامِ «هیچ بودن» میکند و به شکلِ دایرهای کوچک و توخالی نوشته میشود (○)؛ صِفر است.
صِفر ؛ عدم و هیچ بودنی است که در خلوَت عدَم نمانده. بلکه آنقدری آمده تا بگوید «نیستم».
● «صَفَر» (بر وزنِ «فَعَل») ؛ در حقیقت، اسمِ فعل است. یعنی اسمی است که معنایِ فعل در آن نهفته شده است.
«عدم» و «هیچ»؛ نیستی است. و این أسماء؛ بیانی از آن است وگرنه؛ «هیچ»، اسم ندارد («اسم»؛ از ریشۀ «سُمُوّ» که به معنایِ «رفعت» است). بلکه اسمِ آن، چنان داغی است که بر حیوانی بزنند که گم نشود («اسم» آن ؛ از ریشۀ «وَسم» به معنایِ «علامت» و «داغ گذاشتن» است).
⦿ «صَفَر» اسمِ فعلِ برای «صِفر» و عدم است. یعنی در مقابلِ فعلیّت محضه که وجودِ ذی جودِ باریتعالی است و شدّتِ «وجود بودن» است ؛ «صَفَر» شدّتِ عدمْ بودن است. که اگر صحیح بود که برای بیحدّیِ «عدم»، فعلیّتی در بیان بیاوریم، گفته میشد که :
⇦ صَفَر؛ فعلیّتِ محضه در «عدم» است. که همان قابلیّتِ صِرف است.
🔲 «صَفَر» وقتی در کنارِ محرّم بودن ائمۀ اطهار(ع) مورد اشاره قرار میگیرد؛ معدومیّتِ دشمنانِ خداست. که به مجالِ محرّم بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، جولانی داده و در برهۀ ایّام، به صورتِ «صَفَر» آمده.
🔰 در حقیقت؛
پوچی و هیچیِ دشمنان خدا، در مقابلِ مقامِ خلوَتِ آل الله(ع)؛ «عدم» است. و در مقابلِ مقامِ جمع الجمعِ آل الله علیهم السلام (که فعلیّتِ اطلاقی است)؛ «صَفَر» است.
❐ ائمۀ اطهار(ع) از «سِعه» و اطلاق خویش، و به اینکه حقیقتِ «الساعة» میباشند، از خلوَتِ جلالیِ محرّم، مطلقِ مجال را میدهند. و عدوّ از این مجال، به «جولان دادن» میافتد.
🍂 عاشورایِ اطلاق و جلالِ شهادتِ حضرتِ «سیّد الشهداء» «أباعبد الله» امام حسین(ع) و فرزندان و یاران مطهّرشان، به «يَدُ اللَّهِ الْبَاسِطَة» (که【يَداهُ مَبْسُوطَتان】 / مائده،۶۴) حضرت «تاجّ البکّائین»، «زَین العابدین» امام سجاد(ع)، دو دهۀ چلّۀ ترسیم را طیّ میکند تا به مرزِ «صَفَر» در اَدنیٰ مرتبۀ عالَمِ اشارات میرسد.
◨ حضرت «زَین العابدین»(ع)، که حقیقت و نَفْسِ حضرت معبود(عزّوجلّ)، و [مدّالظلّ آن،] نَفْس و نَفَسِ همۀ موجوداتند؛ مجالِ میدهند و اسارَت را [به سلطنت و سلطۀ خویش] به جان میخرند تا عالَم کثرات ترسیم گردد و مصیبتِ أعظم حضرت سیّدالشهداء (ع) عالَمگیر شود .◧
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
❒ حُرمَت ماههای حرام، حرمَتِ جلالیِ حقّ است. که جلالِ حضرتِ باریتعالی؛ ائمۀ اطهار (ع) در اسمِ "علی" هستند (🔻«نَحْنُ جَلَالُ اللَّه»🔺؛📚 بحار الأنوار، ج۲۴، ص: ۱۹۶).
این حقیقتِ لاهوتی است که تا عالَم ناسوت به اشاره آمده. و از این جهت، تأخیر انداختن (یعنی هر دخل و تصرّفی) در ماههای حرام، نشانی از کفر است و بلکه کفرِ در کفر است که قرآن میفرماید :
💎【إِنَّمَا النَّسيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَرُوا】💎
جز اين نيست كه جابهجا كردن [ماههاى حرام] افزونى در كفر است كه كافران با آن گمراه مىشوند.
(سورۀ توبه، آیۀ ۳۷)
🔹『الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَنَا فِي عُلُوِّهِ وَ عَلَا فِي دُنُوِّهِ وَ «تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْءٍ لِجَلَالِهِ»』🔹
شکر خدائی که در علوّ و بالائی، پائین است ، و در پائینی، بالاست و هر شیئی برای جلالِ او متواضع است.
(📚 مستدرك الوسائل ، ج۶، ص۲۹)
◙ هر شیئی و امری، در نفسِ شیئیّتش، متواضعِ جلالِ حقّ یعنی ائمۀ اطهار(ع) است ولی کافر، در عینِ ارتزاق و جیرهخواری از ائمۀ اطهار(ع)، پوشاننده و منکرِ رزّاقِ علی الاطلاق (علیهم السلام) است.
❖ حقّ تعالی، به قهر و جلالش (که لا تعیّنیِ اوست) در ظاهر است که حضرتِ جلال الله، مولی #علی علیه السلام میفرمایند 🔸«الظَّاهِرِ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ بِالْقَهْــرِ»🔸(خداوند به قهّاریّت، بر هر شیئی ظاهر است./📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۱۴۲).
༺ ماههای حرام؛ جلوۀ حُرمتِ جلالیِ حضرت باریتعالی هستند.༻
🌙 و امّا ...
جلالَتِ حُرمت، به جلوۀ ماهِ محرّم، به ماهِ صَفَر میرسد.
○ «صِفر» یعنی خالی و تهی که با آن آشنا هستید. با اینکه اعداد، «حقیقتاً» از ۲ شروع میشود ولی آن شاخصهای که اعلامِ «هیچ بودن» میکند و به شکلِ دایرهای کوچک و توخالی نوشته میشود (○)؛ صِفر است.
صِفر ؛ عدم و هیچ بودنی است که در خلوَت عدَم نمانده. بلکه آنقدری آمده تا بگوید «نیستم».
● «صَفَر» (بر وزنِ «فَعَل») ؛ در حقیقت، اسمِ فعل است. یعنی اسمی است که معنایِ فعل در آن نهفته شده است.
«عدم» و «هیچ»؛ نیستی است. و این أسماء؛ بیانی از آن است وگرنه؛ «هیچ»، اسم ندارد («اسم»؛ از ریشۀ «سُمُوّ» که به معنایِ «رفعت» است). بلکه اسمِ آن، چنان داغی است که بر حیوانی بزنند که گم نشود («اسم» آن ؛ از ریشۀ «وَسم» به معنایِ «علامت» و «داغ گذاشتن» است).
⦿ «صَفَر» اسمِ فعلِ برای «صِفر» و عدم است. یعنی در مقابلِ فعلیّت محضه که وجودِ ذی جودِ باریتعالی است و شدّتِ «وجود بودن» است ؛ «صَفَر» شدّتِ عدمْ بودن است. که اگر صحیح بود که برای بیحدّیِ «عدم»، فعلیّتی در بیان بیاوریم، گفته میشد که :
⇦ صَفَر؛ فعلیّتِ محضه در «عدم» است. که همان قابلیّتِ صِرف است.
🔲 «صَفَر» وقتی در کنارِ محرّم بودن ائمۀ اطهار(ع) مورد اشاره قرار میگیرد؛ معدومیّتِ دشمنانِ خداست. که به مجالِ محرّم بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، جولانی داده و در برهۀ ایّام، به صورتِ «صَفَر» آمده.
🔰 در حقیقت؛
پوچی و هیچیِ دشمنان خدا، در مقابلِ مقامِ خلوَتِ آل الله(ع)؛ «عدم» است. و در مقابلِ مقامِ جمع الجمعِ آل الله علیهم السلام (که فعلیّتِ اطلاقی است)؛ «صَفَر» است.
❐ ائمۀ اطهار(ع) از «سِعه» و اطلاق خویش، و به اینکه حقیقتِ «الساعة» میباشند، از خلوَتِ جلالیِ محرّم، مطلقِ مجال را میدهند. و عدوّ از این مجال، به «جولان دادن» میافتد.
🍂 عاشورایِ اطلاق و جلالِ شهادتِ حضرتِ «سیّد الشهداء» «أباعبد الله» امام حسین(ع) و فرزندان و یاران مطهّرشان، به «يَدُ اللَّهِ الْبَاسِطَة» (که【يَداهُ مَبْسُوطَتان】 / مائده،۶۴) حضرت «تاجّ البکّائین»، «زَین العابدین» امام سجاد(ع)، دو دهۀ چلّۀ ترسیم را طیّ میکند تا به مرزِ «صَفَر» در اَدنیٰ مرتبۀ عالَمِ اشارات میرسد.
◨ حضرت «زَین العابدین»(ع)، که حقیقت و نَفْسِ حضرت معبود(عزّوجلّ)، و [مدّالظلّ آن،] نَفْس و نَفَسِ همۀ موجوداتند؛ مجالِ میدهند و اسارَت را [به سلطنت و سلطۀ خویش] به جان میخرند تا عالَم کثرات ترسیم گردد و مصیبتِ أعظم حضرت سیّدالشهداء (ع) عالَمگیر شود .◧
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
⇮ 🍂 این دو دهه از چلّۀ عاشورائی تا آغازِ صَفَر، به پشتِ دروازۀ «شام» و «باب ساعات» میرسد. ⤥
⟥ آن سلطان مطلقه، ولیّ خدا(ع) که خود، حقیقت و سعۀ #ساعت است؛ به اطلاق و مجالِ خویش، مجالِ جولانِ #ساعات را میدهد.
🔳 دروازۀ «ساعات»؛ جولانِ صَفَر و هیچ بودنِ عالَمِ کثرات است و مادّه و هیأتِ «ساعات» با این معنا بایستی توجه شود که جمعِ آن، جمعِ تشتّتیِ کثرتی است و «سِعَة» بودنِ آن، بیحدّی در «هیچ بودن» و معدومیّت است که:
▪️【أَوْ كَظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِه】▪️
يا مانند تاريكىهايى در درياى عميق و پهناور است كه موجى از فوقِ موجی، آن را مىپوشاند.
(سورۀ نور، آیۀ ۴۰)
◆ کربلایِ جلالت، با اِستیلا و اطلاقِ خویش، به سرزمینِ «شام» رسید، و «مظلومیّت در خلوَتِ وحدت»، به «جلوَتِ کثرت» کشیده شد.
🔆 چنانچه «وحدتِ حقیقی» به «کثرت» جلوه کند؛ چون در مظنّۀ کثرت آمده امّا به پاکی و حقیقتِ وحدتِ خویش باقیست، بنابراین؛ کثرتِ آن، اشدّ از وحدت است. و به عبارتی؛ ⫷کثرتِ نوری، مُشدِّد و مؤکـِّـدِ وحدتِ نوری است⫸.
◪ یعنی مثلاً شدّتِ احد بودنِ الله عزّ و جلّ، این است که در #چهارده معصوم علیهم السلام ظاهر گردد. که در عینِ تعدّد، به وحدانیّت خویش باقیست. که ائمۀ اطهار(ع) که خودْ وحدانیّتِ حضرتِ احد(عزّوجلّ) هستند («هُمُ الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَیٰ» / 📚 بحار الأنوار ، ج۲۵، ص۱۷۲)؛ در جلوۀ تعدّدِ نوریِ «چهارده»، مُشدِّد و مؤکـِّـدِ وحدتِ حضرتِ احد(عزّوجلّ) هستند.
🔰به همان قوّت و بیان :
ظلمی که در کثرتِ نوری، به نور میشود؛ اشدّ از ظلمی است که در وحدتِ نوری، به نور میشود.
▪️کربلای آل الله (علیهم السلام)، وحدت است و اسارت آل الله (علیهم السلام)، کثرتِ آن وحدت است.
▪️اگر برای کربلا در زیارت عاشورا؛ 《مُصیبةً ما أعظمَها》 میخوانیم؛ این «ما أعظمها» در اسارت آل الله (علیهم السلام) در اشدّ وجه، ظاهر میگردد. برای همین با تمام آن مصیبتهایی که در عاشورا میباشد (که عاشورا، عشره و کامل و اکمل بودن است) و اطلاقِ ظلم به خاندانِ نور و بلکه حقیقتِ نور یعنی ائمۀ اطهار(ع) شد که حضرت امام سجّاد(ع) فرمودند ... 🔻:
◼️『و اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا ازْدَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا.』◼️
به خدا قسم اگر پيامبر خدا -ص- (که راسِم عوالِم هستیاند و هیچ امری بیرون از حکومت وجودیِ حضرتشان نیست) آن طور كه به اين مردم دربارۀ ما سفارشِ [به مودّت و نیکی] فرمود، راجع به كشتن ما توصيه میكرد؛ اينان بيشتر از اين به ما ظلم نمیكردند و ما را نمیكشتند. (وامصیبتاه!💧)
(📚 بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۴۹)
👈 خداوند برای مشاهدۀ مصائبِ کربلا، پرده بر دیدگانِ هر ذی وجودی انداخته.
💧 ۩ فرمایش حضرت امام سجاد(ع)، اگر بر کسی مکشوف شود؛ دَم به دَم، و به حالِ جنون، جان میدهد و در جان دادنش هم جان میدهد و حدِّ یَقِفی بر مُردنی بعد از مُردنش نیست. بلکه مطلب فراتر است!
عرشِ الهی و خدائیتِ خدا بر آن، دائماً میلرزد که ؛🔹『اقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ』🔹(براى آن سقفهاى عرش در لرزش است./ 📚الكافي، ج ۴، ص: ۵۷۶).
💧( سهل است سَر خود را بر دار زدن، ليکن!
اســرار سَـر عـارف گـر دار نـدانـد بـه )
🍃 این کربلاست!
کربلائی که حتّی ملائکۀ مقرّب، به نفْسِ خویش، قادر به رؤیتِ مصائبِ عظیمِ آن نیستند.
و در مقالات «یوم الطفوف» بیانی از آن جاری گشته و اشاره شده که این ذاتِ باریتعالی است که عزادارِ حسین(ع) است و هر روضهای و عزائی، فقط تعزّیِ به عزاءِ الهیست.
🔲 🔺 ... با تمامِ اینها و در حالِ عظیم بودنِ مصائبِ کربلا؛ وقتی از حضرت علی ابن الحسین امام سجّاد علیه السلام سؤال میشود که کجا بیشتر به شما سخت گذشت؟
میفرمایند:
◼️الشّام الشّام الشّام◼️
صبح من شام غریبان است، از شامم مپرس!
تا به کام غـــم در ایـن غربـتْسرا افتادهام 💧
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
⇮ 🍂 این دو دهه از چلّۀ عاشورائی تا آغازِ صَفَر، به پشتِ دروازۀ «شام» و «باب ساعات» میرسد. ⤥
⟥ آن سلطان مطلقه، ولیّ خدا(ع) که خود، حقیقت و سعۀ #ساعت است؛ به اطلاق و مجالِ خویش، مجالِ جولانِ #ساعات را میدهد.
🔳 دروازۀ «ساعات»؛ جولانِ صَفَر و هیچ بودنِ عالَمِ کثرات است و مادّه و هیأتِ «ساعات» با این معنا بایستی توجه شود که جمعِ آن، جمعِ تشتّتیِ کثرتی است و «سِعَة» بودنِ آن، بیحدّی در «هیچ بودن» و معدومیّت است که:
▪️【أَوْ كَظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِه】▪️
يا مانند تاريكىهايى در درياى عميق و پهناور است كه موجى از فوقِ موجی، آن را مىپوشاند.
(سورۀ نور، آیۀ ۴۰)
◆ کربلایِ جلالت، با اِستیلا و اطلاقِ خویش، به سرزمینِ «شام» رسید، و «مظلومیّت در خلوَتِ وحدت»، به «جلوَتِ کثرت» کشیده شد.
🔆 چنانچه «وحدتِ حقیقی» به «کثرت» جلوه کند؛ چون در مظنّۀ کثرت آمده امّا به پاکی و حقیقتِ وحدتِ خویش باقیست، بنابراین؛ کثرتِ آن، اشدّ از وحدت است. و به عبارتی؛ ⫷کثرتِ نوری، مُشدِّد و مؤکـِّـدِ وحدتِ نوری است⫸.
◪ یعنی مثلاً شدّتِ احد بودنِ الله عزّ و جلّ، این است که در #چهارده معصوم علیهم السلام ظاهر گردد. که در عینِ تعدّد، به وحدانیّت خویش باقیست. که ائمۀ اطهار(ع) که خودْ وحدانیّتِ حضرتِ احد(عزّوجلّ) هستند («هُمُ الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَیٰ» / 📚 بحار الأنوار ، ج۲۵، ص۱۷۲)؛ در جلوۀ تعدّدِ نوریِ «چهارده»، مُشدِّد و مؤکـِّـدِ وحدتِ حضرتِ احد(عزّوجلّ) هستند.
🔰به همان قوّت و بیان :
ظلمی که در کثرتِ نوری، به نور میشود؛ اشدّ از ظلمی است که در وحدتِ نوری، به نور میشود.
▪️کربلای آل الله (علیهم السلام)، وحدت است و اسارت آل الله (علیهم السلام)، کثرتِ آن وحدت است.
▪️اگر برای کربلا در زیارت عاشورا؛ 《مُصیبةً ما أعظمَها》 میخوانیم؛ این «ما أعظمها» در اسارت آل الله (علیهم السلام) در اشدّ وجه، ظاهر میگردد. برای همین با تمام آن مصیبتهایی که در عاشورا میباشد (که عاشورا، عشره و کامل و اکمل بودن است) و اطلاقِ ظلم به خاندانِ نور و بلکه حقیقتِ نور یعنی ائمۀ اطهار(ع) شد که حضرت امام سجّاد(ع) فرمودند ... 🔻:
◼️『و اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا ازْدَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا.』◼️
به خدا قسم اگر پيامبر خدا -ص- (که راسِم عوالِم هستیاند و هیچ امری بیرون از حکومت وجودیِ حضرتشان نیست) آن طور كه به اين مردم دربارۀ ما سفارشِ [به مودّت و نیکی] فرمود، راجع به كشتن ما توصيه میكرد؛ اينان بيشتر از اين به ما ظلم نمیكردند و ما را نمیكشتند. (وامصیبتاه!💧)
(📚 بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۴۹)
👈 خداوند برای مشاهدۀ مصائبِ کربلا، پرده بر دیدگانِ هر ذی وجودی انداخته.
💧 ۩ فرمایش حضرت امام سجاد(ع)، اگر بر کسی مکشوف شود؛ دَم به دَم، و به حالِ جنون، جان میدهد و در جان دادنش هم جان میدهد و حدِّ یَقِفی بر مُردنی بعد از مُردنش نیست. بلکه مطلب فراتر است!
عرشِ الهی و خدائیتِ خدا بر آن، دائماً میلرزد که ؛🔹『اقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ』🔹(براى آن سقفهاى عرش در لرزش است./ 📚الكافي، ج ۴، ص: ۵۷۶).
💧( سهل است سَر خود را بر دار زدن، ليکن!
اســرار سَـر عـارف گـر دار نـدانـد بـه )
🍃 این کربلاست!
کربلائی که حتّی ملائکۀ مقرّب، به نفْسِ خویش، قادر به رؤیتِ مصائبِ عظیمِ آن نیستند.
و در مقالات «یوم الطفوف» بیانی از آن جاری گشته و اشاره شده که این ذاتِ باریتعالی است که عزادارِ حسین(ع) است و هر روضهای و عزائی، فقط تعزّیِ به عزاءِ الهیست.
🔲 🔺 ... با تمامِ اینها و در حالِ عظیم بودنِ مصائبِ کربلا؛ وقتی از حضرت علی ابن الحسین امام سجّاد علیه السلام سؤال میشود که کجا بیشتر به شما سخت گذشت؟
میفرمایند:
◼️الشّام الشّام الشّام◼️
صبح من شام غریبان است، از شامم مپرس!
تا به کام غـــم در ایـن غربـتْسرا افتادهام 💧
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
🔔 یادآوری:
اسم اکثر اشیاء، بعد از بودنِ آن اشیاء، و از بیرونشان، به آنها منسوب میشود. شیئی را داریم، بعد آن را بین خودمان قرارداد میکنیم که نامش چنین باشد.
امّا بعضی از اشیاء که در اعلی درجه یا در مقابل، در أَدنیٰ دَرَکه هستند، نامشان، وصفشان است. یعنی از اینکه وصفشان خاصّ است، نامشان خاصّ خواهد شد.
(شرحِ این مطلب را در #کانال_معرفة_الحق مطالعه بفرمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )
⬛️ «شام»؛
نام این سرزمین، از عالَمِ باطن، تا عالَمِ ظاهر، آمده است. و وصفی است که به اسم، ظاهر شده. دقت بفرمائید:
◾️«شامّ»؛ اسم فاعل از ریشۀ «شَئَم» به معنای بدبختی است که در فارسی هم برگرفته از عربی میگوئیم: فلان چیز «#شوم» است که این لفظ، لغتی عربی است که بصورتِ «الشُّؤم» نوشته و خوانده میشود.
◇ اسم فاعل وقتی بیزمان ذکر شود؛ صفتِ حالیه واقع میشود و دوام آن صفت را میرساند.➴
⦿ «شامّ» صفتِ بدبختی است. و الف و لامِ «الشامّ»؛ تمام الف و لامهایِ متصوّر است. یعنی از اینکه شخصِ «شوم بودن» است (با الف و لامِ معرفه)؛ الف و لامِ جنس نیز هست که جنسِ «شوم»بودن میباشد. و نیز الف و لامِ استغراق نیز هست که هر بدی و شرّی و شومی، چیزی از آن است.
◾️این واژه (الشامّ)؛ بر ضدّ «الیُمْن» و «البرکة» است. «مَشئَمَة» نیز از همین مادّه میباشد که در قرآن آمد است:
💎 【و أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ» ما أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى!
(سورۀ واقعه،آیۀ ۹)
▪️بیان «ما»ی استفهامی در 《«ما» أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ》 نشان از بی حدّ و حصر بودنِ مَشئمَت و شوم بودن دشمنان آل الله(ع) است. که در یافتنِ شوم بودنِ این خبیثان، متوقّف به حدّی مَشو. که به بیحدّی حضرات آل الله(ع)، دشمنانشان در عداوت، بی حدّ هستند.
◾️ قرآن 《أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»》 را معرفی میفرماید:
💎 【و الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
🔹و آنها كه به #آيات ما كافر شدند اهل شومى و شقاوتند.
(سورۀ بلد، آیۀ ۱۹)
👈🏻 آیۀ اکبر خداوند، که حقیقتِ آیاتِ الهی است؛ ائمۀ اطهار(ع) هستند که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي』🔅
برای خدای عزّوجلّ آیهای بزرگتر از من نیست.
(📚الكافي- ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۰۷)
◆ «اصحابِ مشئمة» کسانیاند که کافر به ائمۀ اطهار(ع) هستند.
◾️پس ؛
کسانی که کافر به أباعبدالله الحسین (علیه السلام) شدند و به کفرشان، خودشان از سلسلۀ هستی خارج بوده، امّا حقیقة الحقائق، اصل الدین، حضرت سیّد الشهدا(ع) را خارج از دین نامیدند و «خارجی» خطاب کردند؛ اینها «أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ» هستند و «شامّ» که از همین ریشۀ «شئم» است سرزمینی است که وَسمِ نامِ خویش را از اصحابش دارد.
(یعنی داغی از اصحابِ مشئمه بر این سرزمین خورده و نامش «شامّ» شده).
▪️حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام)، «أبا عبد الله» یعنی پدرِ عبودیّت و عبادت میباشند؛ فرزند بزرگوار ایشان که سرّ حضرتشان است («الولدُ سِرُّ أبیه»)، حضرتِ «زین العابدین»(علیه السلام) هستند.
🌕 زینت در عالم نور، باطنُ البواطن و جلال را به ظاهرُ الظّواهر و جمال، ممدود ساخته و ظاهر میکند. یعنی او اشدّ از باطن و جلال، ظاهر میگردد.
کربلا و عاشورای أبا عبد الله (عليه السلام) حقیقت است و در وحدتِ «لا هو إلّا هو»، مصائبش به فرمایش خداوندِ عظیم، 《مُصیبةً ما أعظمَها》 است.
مصیبت، جلال است و در خلوت. امّا عزا و اسارتِ جمالِ آن جلال است، و در جلوت.
از این رو عزا و اسارت، حقیقتاً اشدِّ مصیبت است و این است که تاج البَکّائین حضرت «زین العابدین» اسارت و عزای «أباعبد الله» (علیهم السلام) را در اشدّ بودن معرفی میفرمایند که :
◼️الشّام الشّام الشّام◼️
◾️ولیّ خدا (علیه السلام) به سعه و اطلاقی که دارد به دشمنان مجال میدهد. امّا مطلقِ مجال را میدهد؛ نه اینکه میدان برای ظلم داده شود. امّا دشمنان خدا در تمام مراتبِ وجودی (فعل، صفات، ذات) شوم بودن و دشمنی را ادامه میدهند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔔 یادآوری:
اسم اکثر اشیاء، بعد از بودنِ آن اشیاء، و از بیرونشان، به آنها منسوب میشود. شیئی را داریم، بعد آن را بین خودمان قرارداد میکنیم که نامش چنین باشد.
امّا بعضی از اشیاء که در اعلی درجه یا در مقابل، در أَدنیٰ دَرَکه هستند، نامشان، وصفشان است. یعنی از اینکه وصفشان خاصّ است، نامشان خاصّ خواهد شد.
(شرحِ این مطلب را در #کانال_معرفة_الحق مطالعه بفرمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )
⬛️ «شام»؛
نام این سرزمین، از عالَمِ باطن، تا عالَمِ ظاهر، آمده است. و وصفی است که به اسم، ظاهر شده. دقت بفرمائید:
◾️«شامّ»؛ اسم فاعل از ریشۀ «شَئَم» به معنای بدبختی است که در فارسی هم برگرفته از عربی میگوئیم: فلان چیز «#شوم» است که این لفظ، لغتی عربی است که بصورتِ «الشُّؤم» نوشته و خوانده میشود.
◇ اسم فاعل وقتی بیزمان ذکر شود؛ صفتِ حالیه واقع میشود و دوام آن صفت را میرساند.➴
⦿ «شامّ» صفتِ بدبختی است. و الف و لامِ «الشامّ»؛ تمام الف و لامهایِ متصوّر است. یعنی از اینکه شخصِ «شوم بودن» است (با الف و لامِ معرفه)؛ الف و لامِ جنس نیز هست که جنسِ «شوم»بودن میباشد. و نیز الف و لامِ استغراق نیز هست که هر بدی و شرّی و شومی، چیزی از آن است.
◾️این واژه (الشامّ)؛ بر ضدّ «الیُمْن» و «البرکة» است. «مَشئَمَة» نیز از همین مادّه میباشد که در قرآن آمد است:
💎 【و أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ» ما أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى!
(سورۀ واقعه،آیۀ ۹)
▪️بیان «ما»ی استفهامی در 《«ما» أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ》 نشان از بی حدّ و حصر بودنِ مَشئمَت و شوم بودن دشمنان آل الله(ع) است. که در یافتنِ شوم بودنِ این خبیثان، متوقّف به حدّی مَشو. که به بیحدّی حضرات آل الله(ع)، دشمنانشان در عداوت، بی حدّ هستند.
◾️ قرآن 《أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»》 را معرفی میفرماید:
💎 【و الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
🔹و آنها كه به #آيات ما كافر شدند اهل شومى و شقاوتند.
(سورۀ بلد، آیۀ ۱۹)
👈🏻 آیۀ اکبر خداوند، که حقیقتِ آیاتِ الهی است؛ ائمۀ اطهار(ع) هستند که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي』🔅
برای خدای عزّوجلّ آیهای بزرگتر از من نیست.
(📚الكافي- ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۰۷)
◆ «اصحابِ مشئمة» کسانیاند که کافر به ائمۀ اطهار(ع) هستند.
◾️پس ؛
کسانی که کافر به أباعبدالله الحسین (علیه السلام) شدند و به کفرشان، خودشان از سلسلۀ هستی خارج بوده، امّا حقیقة الحقائق، اصل الدین، حضرت سیّد الشهدا(ع) را خارج از دین نامیدند و «خارجی» خطاب کردند؛ اینها «أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ» هستند و «شامّ» که از همین ریشۀ «شئم» است سرزمینی است که وَسمِ نامِ خویش را از اصحابش دارد.
(یعنی داغی از اصحابِ مشئمه بر این سرزمین خورده و نامش «شامّ» شده).
▪️حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام)، «أبا عبد الله» یعنی پدرِ عبودیّت و عبادت میباشند؛ فرزند بزرگوار ایشان که سرّ حضرتشان است («الولدُ سِرُّ أبیه»)، حضرتِ «زین العابدین»(علیه السلام) هستند.
🌕 زینت در عالم نور، باطنُ البواطن و جلال را به ظاهرُ الظّواهر و جمال، ممدود ساخته و ظاهر میکند. یعنی او اشدّ از باطن و جلال، ظاهر میگردد.
کربلا و عاشورای أبا عبد الله (عليه السلام) حقیقت است و در وحدتِ «لا هو إلّا هو»، مصائبش به فرمایش خداوندِ عظیم، 《مُصیبةً ما أعظمَها》 است.
مصیبت، جلال است و در خلوت. امّا عزا و اسارتِ جمالِ آن جلال است، و در جلوت.
از این رو عزا و اسارت، حقیقتاً اشدِّ مصیبت است و این است که تاج البَکّائین حضرت «زین العابدین» اسارت و عزای «أباعبد الله» (علیهم السلام) را در اشدّ بودن معرفی میفرمایند که :
◼️الشّام الشّام الشّام◼️
◾️ولیّ خدا (علیه السلام) به سعه و اطلاقی که دارد به دشمنان مجال میدهد. امّا مطلقِ مجال را میدهد؛ نه اینکه میدان برای ظلم داده شود. امّا دشمنان خدا در تمام مراتبِ وجودی (فعل، صفات، ذات) شوم بودن و دشمنی را ادامه میدهند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🔲 #اسماء_توقیفی
https://t.me/ehsannil3/186
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔶۲- اینکه #اسماء_الهی_توقیفی_است ، به چه معناست؟
🔷✍🏻 پاسخ :
❂☜ یعنی متوقف به ذات است و از بیرون از ذات برای ذات قرار داده نشده است.
با مثال ان شاء الله بهتر معلوم میشود :
🗣 ما برای صدا…
🔲 #اسماء_توقیفی
https://t.me/ehsannil3/186
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔶۲- اینکه #اسماء_الهی_توقیفی_است ، به چه معناست؟
🔷✍🏻 پاسخ :
❂☜ یعنی متوقف به ذات است و از بیرون از ذات برای ذات قرار داده نشده است.
با مثال ان شاء الله بهتر معلوم میشود :
🗣 ما برای صدا…
◼️
彡
🔲 ༺ سه بار بیان کردنِ "الشّام"ِ ولیّ خدا (ع)༻ :
▪️اوّلاً اشاره به سرسلسلۀ عداوت، یعنی ابابکر و عمر و عثمان (لعنة الله علیهم اجمعین) است که اصلِ جهل و شرارتند و سایر دشمنان آل الله(ع)، جنود این ملعونها هستند.
▪️ثانیاً مجالِ حضرات ولیّ الله (علیهم السلام) به اصحاب مشئمه است. که در #فعل ، مجال میدهند، امّا آن عدوّ خبیث، پیش میرود، و به فعل، بسنده نکرده و علاوه بر فعل، وارد بر #صفات میشود. و بی حیا، از صفات هم عبور میکند، و جسارت را به مرتبۀ #ذات میرساند. پس ؛
◼️الشّام الشّام الشّام◼️
(اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار)
● هر تیرگی و ظلمتی، از ظلمی است که به خاندانِ عترت (علیهم السلام) شده است. اگر شبْ هنگام، به تیرگی و ضلالت، "شـــام" نامیده شده است؛ یادآور و چیزی از تیرگی و ظلمت و ظلمی است که در سرزمین "شـــام" بر خاندانِ خداوند (علیهم السلام) وارد میشود. ●○•°
حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره میفرمایند:
◾️«لَا تَقُولُوا مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ لَکِنْ قُولُوا مِنْ أَهْلِ الشُّومِ.»◾️
نگویید؛ «اینان اهل شام هستند»، بلکه بگویید؛ «آنها اهل شوم میباشند».
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳۳، ص۲۳۳
[و در روایت دیگری میفرمایند:
▪️«قاتِلوا أهلَ الشّامِ مَع كلِّ إمامٍ بَعدي.»▪️
در ركاب هر امام پس از من با شاميان بجنگيد.
📚الغارات : 2 / 580..]
👁🗨 زمان و مکان #ابعاد عالَمِ محدودات هستند. و «بُعد» بودنشان؛ دوری از حقیقت یعنی امام(ع) است.
◉ بُعد بودنِ زمان در جلوۀ ظاهر؛ «صَفَر» است.
و ◉ بُعد بودنِ مکان در جلوۀ ظاهر؛ «شام» است.
⚠️ «بُعد بودن» صفت است و صفتِ بُعد است و اشدّ از آن.
⚫️ ◈ بیحدّیِ ظلمِ دشمنانِ خدا؛ در نقطۀ جمع شدنِ «بُعد بودنِ» زمان و مکان، یعنی در «صَفَرِ» زمان، و «شامِ» مکان، در پشتِ دروازۀ «ساعات» ظاهر شد. ◈┅
༺ باب ساعات ༻ :
▣⇦ به «باب» بودن ؛ مکان شوم بودن است.
▣⇦ به «ساعات» بودن ؛ زمان شوم بودن است.
◨شام و دروازۀ ساعات، صرفاً قطعهای از مکان نیست. بلکه «شوم بودن» اصحابِ مشئمه است که به سرزمین شام، ظاهر شده است.
و صَفَر ، صرفاً برههای از زمان نیست. بلکه معدومیّت اصحابِ مشئمه است که به ماهِ صَفَرِ سالِ ۶۱ هجری ظاهر شده است. ◧
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_سیزدهم
#لطائف_صفر
#امان_از_شام
#الشام
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
彡
🔲 ༺ سه بار بیان کردنِ "الشّام"ِ ولیّ خدا (ع)༻ :
▪️اوّلاً اشاره به سرسلسلۀ عداوت، یعنی ابابکر و عمر و عثمان (لعنة الله علیهم اجمعین) است که اصلِ جهل و شرارتند و سایر دشمنان آل الله(ع)، جنود این ملعونها هستند.
▪️ثانیاً مجالِ حضرات ولیّ الله (علیهم السلام) به اصحاب مشئمه است. که در #فعل ، مجال میدهند، امّا آن عدوّ خبیث، پیش میرود، و به فعل، بسنده نکرده و علاوه بر فعل، وارد بر #صفات میشود. و بی حیا، از صفات هم عبور میکند، و جسارت را به مرتبۀ #ذات میرساند. پس ؛
◼️الشّام الشّام الشّام◼️
(اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار)
● هر تیرگی و ظلمتی، از ظلمی است که به خاندانِ عترت (علیهم السلام) شده است. اگر شبْ هنگام، به تیرگی و ضلالت، "شـــام" نامیده شده است؛ یادآور و چیزی از تیرگی و ظلمت و ظلمی است که در سرزمین "شـــام" بر خاندانِ خداوند (علیهم السلام) وارد میشود. ●○•°
حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره میفرمایند:
◾️«لَا تَقُولُوا مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ لَکِنْ قُولُوا مِنْ أَهْلِ الشُّومِ.»◾️
نگویید؛ «اینان اهل شام هستند»، بلکه بگویید؛ «آنها اهل شوم میباشند».
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳۳، ص۲۳۳
[و در روایت دیگری میفرمایند:
▪️«قاتِلوا أهلَ الشّامِ مَع كلِّ إمامٍ بَعدي.»▪️
در ركاب هر امام پس از من با شاميان بجنگيد.
📚الغارات : 2 / 580..]
👁🗨 زمان و مکان #ابعاد عالَمِ محدودات هستند. و «بُعد» بودنشان؛ دوری از حقیقت یعنی امام(ع) است.
◉ بُعد بودنِ زمان در جلوۀ ظاهر؛ «صَفَر» است.
و ◉ بُعد بودنِ مکان در جلوۀ ظاهر؛ «شام» است.
⚠️ «بُعد بودن» صفت است و صفتِ بُعد است و اشدّ از آن.
⚫️ ◈ بیحدّیِ ظلمِ دشمنانِ خدا؛ در نقطۀ جمع شدنِ «بُعد بودنِ» زمان و مکان، یعنی در «صَفَرِ» زمان، و «شامِ» مکان، در پشتِ دروازۀ «ساعات» ظاهر شد. ◈┅
༺ باب ساعات ༻ :
▣⇦ به «باب» بودن ؛ مکان شوم بودن است.
▣⇦ به «ساعات» بودن ؛ زمان شوم بودن است.
◨شام و دروازۀ ساعات، صرفاً قطعهای از مکان نیست. بلکه «شوم بودن» اصحابِ مشئمه است که به سرزمین شام، ظاهر شده است.
و صَفَر ، صرفاً برههای از زمان نیست. بلکه معدومیّت اصحابِ مشئمه است که به ماهِ صَفَرِ سالِ ۶۱ هجری ظاهر شده است. ◧
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_سیزدهم
#لطائف_صفر
#امان_از_شام
#الشام
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM