◼️
▪️خداوند، در نهایت حبِّ به خویشتن است.
و تامّیت و تمامیّت این حبّ، که محبّ و محبوب را یکجا فراگرفته است در «حبیب» بودنِ آل الله (ع) میباشد (حبیب؛ صفت مشبهه است و فاعل و مفعول را فراگرفته). که 🔻《التَّامِّينَ فِي مَحَبَّةِ اللَّه》🔺 (📚جامعۀ کبیره) وصفِ تمامیّت حبّ الله بودنِ آل الله (ع) است.
🔳 حبّ الله ؛ نقطۀ کُشته شدنِ «خود برایِ خود» خداوند است.
که ظهور آن، به «قتیل الله» یعنی ؛ کافی الشهادة، سیّد الشاهد و المشهود، سرّ المحبّ و المحبوب، حقیقة العبد و المعبود، حضرت ابا عبد الله، حسین بن علی علیهما السلام است.
این است که خودش برای خودش از محبّت کشته شده، که این کشته شدن، کشته شدن حضرت سیّد الشهدا (علیه السلام) است که:
🔆ای حسین (ع)! من تو را کشته میخواهم ببینم، زیرا شدّت حبّ من به خودم در توست و به توست و در ظهورِ توست که "قتیل"ِ خودم هستی . من، کشته شدن خودم برای خودم را در تو میبینم. و به تو، از عالَم غیب تا عالَم شهود آنرا ظاهر میکنم.🔆
⚠️ تذکّر مهمّ :
مطلب معرفتی فوق هیچ چیزی از ملعونیّت قاتلین سیّد الشهدا (ع) کم نمیکند.
یک وقت خدای نکرده عارفِ صوری نشویم و از بیزاری دشمنان آل الله (ع) دست نَشوییم که امتحان همین جاست!
ملعونیّت دشمنان خدا و مخلّد در نار بودنشان دقیقاً در همین ظرائف مطرح است. منتها موضوع این مقاله نیست. و ان شاء الله در مقالات جداگانهای به وقتِ خاصّ خویش ارائه میشود.
همه چیز در جای خودش قرار دارد و بحث قضای الهی را در جای خودش باید عنوان کرد و اشکالات به لطف و مرحمت خدا همه پاسخ دارد.
▪️پس به حضرت سید الشهدا (ع) که میفرمایند: "اخْرُجْ" یعنی خارج شو.
این امر، ظهور خارج شدنِ حضرت حقّ از ذات غیب الغیوبیِ حبّی است، به شهود و ظهورِ و تجلّیِ حُـبّی .
پس آن "خارج شدن حقیقت" در این خارج شدن، ظاهر میگردد.
▪️و اگر در بعضی از مقاتل نوشته شده است: 〖اخْرُجْ إلی العراق〗باز گرفتار جغرافیای زمینی نشویم! مطلب فراتر از این پائین ماندن هاست!
▪️تمام سرزمینهایی که حضرت سیدالشهدا (ع) از مکّه تا عراق و کرب و بلا طی فرمودند، خود این سرزمینها و اسمشان و عمل و فعلی که حضرت و یارانشان در آنجا انجام دادند، اسرار دارد.
آن حقیقت است که بر روی زمین، ظاهر شده است و آن سرّ، این سرزمینها و نامها را آورده است و با سرّ الله، تا ذره ذرهٔ مکانها و زمانها و اعمال باید آمد.
🍃 آن حقیقتِ «عِرقِ» وجود چون ظهور کند، ظهورِ آن به سرزمینی در «عِراق» به نام "کرب و بلا" است.
جز در طریق عشق ندیدم که هیچ وقت
مقتـــول با ارادت قاتـــل یکــی شود
«زین لا و لم به عالـم توحیـد ، راه، تو
وقتی بَری، که سامِع و قائل یکی شود»
(اوحدی مراغهای)
#یوم_الطفوف_سخن_چهارم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
▪️خداوند، در نهایت حبِّ به خویشتن است.
و تامّیت و تمامیّت این حبّ، که محبّ و محبوب را یکجا فراگرفته است در «حبیب» بودنِ آل الله (ع) میباشد (حبیب؛ صفت مشبهه است و فاعل و مفعول را فراگرفته). که 🔻《التَّامِّينَ فِي مَحَبَّةِ اللَّه》🔺 (📚جامعۀ کبیره) وصفِ تمامیّت حبّ الله بودنِ آل الله (ع) است.
🔳 حبّ الله ؛ نقطۀ کُشته شدنِ «خود برایِ خود» خداوند است.
که ظهور آن، به «قتیل الله» یعنی ؛ کافی الشهادة، سیّد الشاهد و المشهود، سرّ المحبّ و المحبوب، حقیقة العبد و المعبود، حضرت ابا عبد الله، حسین بن علی علیهما السلام است.
این است که خودش برای خودش از محبّت کشته شده، که این کشته شدن، کشته شدن حضرت سیّد الشهدا (علیه السلام) است که:
🔆ای حسین (ع)! من تو را کشته میخواهم ببینم، زیرا شدّت حبّ من به خودم در توست و به توست و در ظهورِ توست که "قتیل"ِ خودم هستی . من، کشته شدن خودم برای خودم را در تو میبینم. و به تو، از عالَم غیب تا عالَم شهود آنرا ظاهر میکنم.🔆
⚠️ تذکّر مهمّ :
مطلب معرفتی فوق هیچ چیزی از ملعونیّت قاتلین سیّد الشهدا (ع) کم نمیکند.
یک وقت خدای نکرده عارفِ صوری نشویم و از بیزاری دشمنان آل الله (ع) دست نَشوییم که امتحان همین جاست!
ملعونیّت دشمنان خدا و مخلّد در نار بودنشان دقیقاً در همین ظرائف مطرح است. منتها موضوع این مقاله نیست. و ان شاء الله در مقالات جداگانهای به وقتِ خاصّ خویش ارائه میشود.
همه چیز در جای خودش قرار دارد و بحث قضای الهی را در جای خودش باید عنوان کرد و اشکالات به لطف و مرحمت خدا همه پاسخ دارد.
▪️پس به حضرت سید الشهدا (ع) که میفرمایند: "اخْرُجْ" یعنی خارج شو.
این امر، ظهور خارج شدنِ حضرت حقّ از ذات غیب الغیوبیِ حبّی است، به شهود و ظهورِ و تجلّیِ حُـبّی .
پس آن "خارج شدن حقیقت" در این خارج شدن، ظاهر میگردد.
▪️و اگر در بعضی از مقاتل نوشته شده است: 〖اخْرُجْ إلی العراق〗باز گرفتار جغرافیای زمینی نشویم! مطلب فراتر از این پائین ماندن هاست!
▪️تمام سرزمینهایی که حضرت سیدالشهدا (ع) از مکّه تا عراق و کرب و بلا طی فرمودند، خود این سرزمینها و اسمشان و عمل و فعلی که حضرت و یارانشان در آنجا انجام دادند، اسرار دارد.
آن حقیقت است که بر روی زمین، ظاهر شده است و آن سرّ، این سرزمینها و نامها را آورده است و با سرّ الله، تا ذره ذرهٔ مکانها و زمانها و اعمال باید آمد.
🍃 آن حقیقتِ «عِرقِ» وجود چون ظهور کند، ظهورِ آن به سرزمینی در «عِراق» به نام "کرب و بلا" است.
جز در طریق عشق ندیدم که هیچ وقت
مقتـــول با ارادت قاتـــل یکــی شود
«زین لا و لم به عالـم توحیـد ، راه، تو
وقتی بَری، که سامِع و قائل یکی شود»
(اوحدی مراغهای)
#یوم_الطفوف_سخن_چهارم
🖊️
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره میشود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمعبندیِ مطلبْ آسانتر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسودهتر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.
إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار میطلبد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•
#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ میباشد (یعنی اصل تمام قَریهها و جمعها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض』 🔺.
پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوهای از این سِعه است.
امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث میفرمایند:
🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.
(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)
🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 میباشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).
❖ #کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
❖ #کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.
کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزهترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعهها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.
🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•
🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).
💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم میآورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا میکشاند.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره میشود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمعبندیِ مطلبْ آسانتر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسودهتر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.
إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار میطلبد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•
#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ میباشد (یعنی اصل تمام قَریهها و جمعها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض』 🔺.
پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوهای از این سِعه است.
امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث میفرمایند:
🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.
(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)
🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 میباشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).
❖ #کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
❖ #کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.
کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزهترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعهها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.
🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•
🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).
💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم میآورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا میکشاند.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب…
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
🔰 قدم پنجم : ۷۲ یار «با وفــا» ➣●•
حضرت سیّد الشهدا علیه السلام ۷۲ یارِ 《«بـا» وفــا》 ( وفادار) دارند که فرمودند :
🔻『 إِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً 《أَوْفَـــى》 وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي』🔺
حقّا اصحابی با وفـــاتـــر و بهتر از اصحابم نمیدانم.
(📚 الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد - شیخ مفید ، ج۲، ص۹۱)
◆ دانستنِ امام (ع) ؛ تمام «بودْ» و وجود است. و ندانستنِ امام (ع) ، «نبود» و عدم است.
☘️ وقتی حضرت سیّد الشهدا (ع) میفرمایند "لَا أَعْلَمُ" یعنی نیست که نیست که نیست. نه اینکه یارانی هست و من به آنها علم ندارم.
☘️ و در ضمن هرچند علم و معرفت امام(ع) یک حقیقت است، امّا با این حال دقّت بفرمائید که حضرت (ع) نمیفرمایند "لا اعرفُ" یعنی نمیشناسم. بلکه میفرمایند "لا اعلمُ" یعنی نمیدانم. یعنی حتّی مجال به "شناسایی" هم نمیرسد. بلکه علم، که حقیقتِ حضور است این مطلب را میرساند که جز یارانِ ابا عبد الله الحسین (ع) اصلاً یارِ وفاداری نیست. بلکه هر یارِ وفادار برای هرکسی که باشد، ظهوری از ظهوراتِ اصحابِ حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
(دقّت بفرمائید!)
بدین معنا که مثلاً سلمان و اباذر و مقداد (علیهم السلام) هم در نقطۀ «وفا داری»، جلواتِ وفاداریِ یارانِ ابا عبد الله الحسین علیه السلام در ایشان است. و این بیان، العیاذ بالله کوچک کردن سلمان و اباذر و مقداد (ع) نیست. چرا که به نفْسِ «ایمان»، این بزرگواران با یاران سید الشهدا (ع) در وحدتِ حقیقیاند ("متحّد، جانهای شیران خداست").
🔲 یارانِ ابا عبد الله الحسین (ع) «وفا»دارانِ مطلق هستند (یارانِ با«وفا»).
در قدمهایِ بعدی با «وفـــا»یِ یارانِ آشنا میشویم...
🔰 قدم ششم : ۷۲ یار، ۷۲ حرف اسم اعظم ➣●•
۷۲ یار حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) ، افرادی در کنار افراد دیگر نیستند. و تعدّدشان نیز تعدّد حدّی و ظلمتی نیست. بلکه تعدّد نوری حروفِ اسم اعظم حقّ تعالی میباشند که اصلاً سابق و لاحق ندارند که در وصفشان آمده است 🔻《لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ》🔺 (📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۱، ص: ۲۹۵).
از پیش و پس، کسی به این حقیقت، یعنی یاران ابا عبد الله (ع) اضافه نمیشود. بلکه به فنایِ در ایشان، ملحَق شدنِ به ایشان، ممکن و دعایِ 🔹《يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً》 🔹 مورد اجابت است.
✅ نکتهای در حاشیه : در زیارت عاشورا دو بار سلام به اصحاب حضرت (ع) میدهیم. تفاوت سلام اوّل و دوّم را دقت بفرمایید :
➊ •〖 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ «عَلَیْـکــمْ» مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ 〗
➋ •〖 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ «عَلــَیْــــکَ» مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ〗
⚠️ دقت فرمودید که «عَلَیْـکــمْ» به «عَلــَیْــــکَ» تغییر یافت؟
👈 این ظهورِ نقطۀ شهادتیِ اسم در مسمّاست (یکی شدنِ اسم و مسمّا). که "اسم بما هو مسمّا"ست. و این، شهادتِ حقیقی است که شهادتِ یاران حضرت سیدالشهدا (ع) است.
🔲 این شهادت، فنای در حقیقتِ ذاتِ باریتعالی، اسم مستأثر، حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) است. که ایشانند مُفنیٰ فیهِ تمام کائنات و ایشانند «سیّد الشهداء» که شاهد و مشهود را به آقائی و بزرگی خویش، بالحقیقة جمع نمودند. و ۷۲ یار، که جلواتِ حروفِ اسم اعظم میباشند، در اسم مستأثِر فانی و شهیدند.
⚠️ نکته :
این سیر برایِ یاران ابا عبد الله (ع)، سیر استکمالیِ حدّی نیست. ولی عجالتاً وارد بر دلیل این مدعا نمیشویم. چرا که این مطلب، یک بحث جداگانه مفصّل میطلبد که ؛ یاران حضرت (ع) خودیّت حضرت (ع) هستند. و سیر ایشان، انشاء و ترسیمِ سیرِ تمام سالکان عالَم، و موجوداتِ جهانِ هستی است. و اینطور نیست که برای یاران حضرت (ع) حرکتِ استکمالیِ از نقص به کمال در نظر گرفته شود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم پنجم : ۷۲ یار «با وفــا» ➣●•
حضرت سیّد الشهدا علیه السلام ۷۲ یارِ 《«بـا» وفــا》 ( وفادار) دارند که فرمودند :
🔻『 إِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً 《أَوْفَـــى》 وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي』🔺
حقّا اصحابی با وفـــاتـــر و بهتر از اصحابم نمیدانم.
(📚 الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد - شیخ مفید ، ج۲، ص۹۱)
◆ دانستنِ امام (ع) ؛ تمام «بودْ» و وجود است. و ندانستنِ امام (ع) ، «نبود» و عدم است.
☘️ وقتی حضرت سیّد الشهدا (ع) میفرمایند "لَا أَعْلَمُ" یعنی نیست که نیست که نیست. نه اینکه یارانی هست و من به آنها علم ندارم.
☘️ و در ضمن هرچند علم و معرفت امام(ع) یک حقیقت است، امّا با این حال دقّت بفرمائید که حضرت (ع) نمیفرمایند "لا اعرفُ" یعنی نمیشناسم. بلکه میفرمایند "لا اعلمُ" یعنی نمیدانم. یعنی حتّی مجال به "شناسایی" هم نمیرسد. بلکه علم، که حقیقتِ حضور است این مطلب را میرساند که جز یارانِ ابا عبد الله الحسین (ع) اصلاً یارِ وفاداری نیست. بلکه هر یارِ وفادار برای هرکسی که باشد، ظهوری از ظهوراتِ اصحابِ حضرت سیّد الشهدا (ع) است.
(دقّت بفرمائید!)
بدین معنا که مثلاً سلمان و اباذر و مقداد (علیهم السلام) هم در نقطۀ «وفا داری»، جلواتِ وفاداریِ یارانِ ابا عبد الله الحسین علیه السلام در ایشان است. و این بیان، العیاذ بالله کوچک کردن سلمان و اباذر و مقداد (ع) نیست. چرا که به نفْسِ «ایمان»، این بزرگواران با یاران سید الشهدا (ع) در وحدتِ حقیقیاند ("متحّد، جانهای شیران خداست").
🔲 یارانِ ابا عبد الله الحسین (ع) «وفا»دارانِ مطلق هستند (یارانِ با«وفا»).
در قدمهایِ بعدی با «وفـــا»یِ یارانِ آشنا میشویم...
🔰 قدم ششم : ۷۲ یار، ۷۲ حرف اسم اعظم ➣●•
۷۲ یار حضرت ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) ، افرادی در کنار افراد دیگر نیستند. و تعدّدشان نیز تعدّد حدّی و ظلمتی نیست. بلکه تعدّد نوری حروفِ اسم اعظم حقّ تعالی میباشند که اصلاً سابق و لاحق ندارند که در وصفشان آمده است 🔻《لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ》🔺 (📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۱، ص: ۲۹۵).
از پیش و پس، کسی به این حقیقت، یعنی یاران ابا عبد الله (ع) اضافه نمیشود. بلکه به فنایِ در ایشان، ملحَق شدنِ به ایشان، ممکن و دعایِ 🔹《يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً》 🔹 مورد اجابت است.
✅ نکتهای در حاشیه : در زیارت عاشورا دو بار سلام به اصحاب حضرت (ع) میدهیم. تفاوت سلام اوّل و دوّم را دقت بفرمایید :
➊ •〖 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ «عَلَیْـکــمْ» مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ 〗
➋ •〖 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ «عَلــَیْــــکَ» مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ〗
⚠️ دقت فرمودید که «عَلَیْـکــمْ» به «عَلــَیْــــکَ» تغییر یافت؟
👈 این ظهورِ نقطۀ شهادتیِ اسم در مسمّاست (یکی شدنِ اسم و مسمّا). که "اسم بما هو مسمّا"ست. و این، شهادتِ حقیقی است که شهادتِ یاران حضرت سیدالشهدا (ع) است.
🔲 این شهادت، فنای در حقیقتِ ذاتِ باریتعالی، اسم مستأثر، حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) است. که ایشانند مُفنیٰ فیهِ تمام کائنات و ایشانند «سیّد الشهداء» که شاهد و مشهود را به آقائی و بزرگی خویش، بالحقیقة جمع نمودند. و ۷۲ یار، که جلواتِ حروفِ اسم اعظم میباشند، در اسم مستأثِر فانی و شهیدند.
⚠️ نکته :
این سیر برایِ یاران ابا عبد الله (ع)، سیر استکمالیِ حدّی نیست. ولی عجالتاً وارد بر دلیل این مدعا نمیشویم. چرا که این مطلب، یک بحث جداگانه مفصّل میطلبد که ؛ یاران حضرت (ع) خودیّت حضرت (ع) هستند. و سیر ایشان، انشاء و ترسیمِ سیرِ تمام سالکان عالَم، و موجوداتِ جهانِ هستی است. و اینطور نیست که برای یاران حضرت (ع) حرکتِ استکمالیِ از نقص به کمال در نظر گرفته شود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
🔰 قدم هفتم : فنایِ عالَم اسماء در اسم اعظم ربّ العالمین➣●•
حضرت سیّد الشهدا علیه السلام که از باطن البواطن ذات حقّ، ظاهر میشوند، آن اسمِ مستأثر بوده که به جلوۀ ۷۲ حرفِ اسم اعظم ظاهر میشود.
این ۷۲ حرفِ اسم اعظم، ۷۲ یاور و عبدِ ابا عبد الله الحسین علیه السلام هستند. که به صِرفُ الربط بودنِ به حضرت ابا عبد الله (ع)، عبد حضرت ربّ العالمین میباشند.
و چون اسماء ربّ العالمین، #توقیفی بوده و خودیّت حضرت حقّ است که جلوهگرست؛ یاران ابا عبد الله (ع) ربّانیّونِ عالَم وجودند که در زیارتِ شریفشان اینگونه سلام میدهیم :
💠〖 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا «الرَّبَّانِيُّـــونَ»〗💠
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۵۷۴)
یاران حضرت سیّد الشهدا علیه السلام، از حقّ تعالی بوده و به عینِ شخصیِ حقّ، منتَخبینِ در ربوبّیت اویند تا عالَم را به پهنۀ ربوبیّت حضرت حقّ، جانْ دهند.
پس به ثبوتِ «حقّ»، کمترین سستی در آنها محال است که در زیارت ایشان میخوانیم 🔻『 كُنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَيْرَ بِطَاء』🔺(شما از حقّ تعالی هستید که کوچکترین سستی در آن نیست/📚 إقبال الأعمال ،ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۷۷).
و ایشان پیشتاز عالَم اسماء میباشند که 🔹『 أَنْتُمْ لَنَا فُرَطَاء』🔹 (📚دنبالۀ زیارتِ شهدا - همان منبع) و بازگشت و بقایِ اشیاء به آنها، و در آنها، و به سویِ آنهاست که 🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء』🔶 (مادر دار بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم/ 📚 دنبالۀ زیارتِ شهدا - همان منبع) .
🔰 قدم هشتم : حضرت ابا الفضل العباس (ع)، مظهَر اسمِ «الوَفی» ➣●•
بر مبنایِ ایّامِ ماه بیان میشود که؛
🔲 میلادِ ظاهریِ "العبد الصالح، المطیع لله و لرسوله و لامیرالمؤمنین و الحسن و الحسین (ع)"، ابو الفضائل، ابو القربه ، المُواسی، الفادی ، الحامی، الواقی ، الساعی ، حامل اللواء ، المقطوعة یَداه ، باب الحوائج ، قمر العشیره ، قمر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العبّاس علیه السلام ، یک روز بعد از میلادِ ظاهریِ سِرّ الواجِد و الموجود، عین الشاهد و المشهود، الموضع سِرّ الله ، الدلیل عَلی ذات الله ، وتر الله الموتور ، خازن الکتاب المسطور ، خالصة الله ، ثار الله، ولیّ الله ، قتیل الله ، حجّة الله ، سفیر الله ، باب الله ، باب المقام ، ابو الائمه ، ابو الشهداء ، قتیل العبرة ، المظلوم ، العطشان ، الغریب ، الشهید ، حضرت سیّد الشهدا ابا عبد الله الحسین علیه السلام است.
(یعنی چهارم شعبان).
🔳 و آخرین یار، از ۷۲ یارِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) که به شهادت میرسد، حضرت ابا الفضل العباس (ع) هستند.
ایشان بعد از تمام یاران (۷۱ حرفِ اسم اعظم) ، و پیش از حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (حقیقتِ ذات - اسمِ مستأثِر ) شهید میشوند.
(جانِ عوالِم وجود فدایِ نام مبارک حضرت)
👈💢 حضرت ابا الفضل العباس (ع) مظهَر اسمِ «الوفی» حضرت حقّ تعالی هستند. که حرف حرفِ اسم اعظم، به وجودِ نازنینِ ایشان، در برگشت و ایثار و فنا و وفایِ در اسمِ مستأثر (یعنی حقیقتِ ذات) است.
زمانِ تولّد حضرتِ وفــا، اباالفضل العباس (ع) یکروز بعد از پدرِ عبودیّت حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) است.
و شهادت ایشان، لحظهای پیش از ملئیتِ شاهد و مشهود، حضرت سیّد الشهدا (ع) میباشد.
و طبق عُرف عرض میکنم که روز تاسوعا منسوب به حضرت ابالفضل العباس (ع) است و عاشورا منسوب به حضرت سیّد الشهدا (ع).
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم هفتم : فنایِ عالَم اسماء در اسم اعظم ربّ العالمین➣●•
حضرت سیّد الشهدا علیه السلام که از باطن البواطن ذات حقّ، ظاهر میشوند، آن اسمِ مستأثر بوده که به جلوۀ ۷۲ حرفِ اسم اعظم ظاهر میشود.
این ۷۲ حرفِ اسم اعظم، ۷۲ یاور و عبدِ ابا عبد الله الحسین علیه السلام هستند. که به صِرفُ الربط بودنِ به حضرت ابا عبد الله (ع)، عبد حضرت ربّ العالمین میباشند.
و چون اسماء ربّ العالمین، #توقیفی بوده و خودیّت حضرت حقّ است که جلوهگرست؛ یاران ابا عبد الله (ع) ربّانیّونِ عالَم وجودند که در زیارتِ شریفشان اینگونه سلام میدهیم :
💠〖 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا «الرَّبَّانِيُّـــونَ»〗💠
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۵۷۴)
یاران حضرت سیّد الشهدا علیه السلام، از حقّ تعالی بوده و به عینِ شخصیِ حقّ، منتَخبینِ در ربوبّیت اویند تا عالَم را به پهنۀ ربوبیّت حضرت حقّ، جانْ دهند.
پس به ثبوتِ «حقّ»، کمترین سستی در آنها محال است که در زیارت ایشان میخوانیم 🔻『 كُنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَيْرَ بِطَاء』🔺(شما از حقّ تعالی هستید که کوچکترین سستی در آن نیست/📚 إقبال الأعمال ،ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۷۷).
و ایشان پیشتاز عالَم اسماء میباشند که 🔹『 أَنْتُمْ لَنَا فُرَطَاء』🔹 (📚دنبالۀ زیارتِ شهدا - همان منبع) و بازگشت و بقایِ اشیاء به آنها، و در آنها، و به سویِ آنهاست که 🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء』🔶 (مادر دار بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم/ 📚 دنبالۀ زیارتِ شهدا - همان منبع) .
🔰 قدم هشتم : حضرت ابا الفضل العباس (ع)، مظهَر اسمِ «الوَفی» ➣●•
بر مبنایِ ایّامِ ماه بیان میشود که؛
🔲 میلادِ ظاهریِ "العبد الصالح، المطیع لله و لرسوله و لامیرالمؤمنین و الحسن و الحسین (ع)"، ابو الفضائل، ابو القربه ، المُواسی، الفادی ، الحامی، الواقی ، الساعی ، حامل اللواء ، المقطوعة یَداه ، باب الحوائج ، قمر العشیره ، قمر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العبّاس علیه السلام ، یک روز بعد از میلادِ ظاهریِ سِرّ الواجِد و الموجود، عین الشاهد و المشهود، الموضع سِرّ الله ، الدلیل عَلی ذات الله ، وتر الله الموتور ، خازن الکتاب المسطور ، خالصة الله ، ثار الله، ولیّ الله ، قتیل الله ، حجّة الله ، سفیر الله ، باب الله ، باب المقام ، ابو الائمه ، ابو الشهداء ، قتیل العبرة ، المظلوم ، العطشان ، الغریب ، الشهید ، حضرت سیّد الشهدا ابا عبد الله الحسین علیه السلام است.
(یعنی چهارم شعبان).
🔳 و آخرین یار، از ۷۲ یارِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) که به شهادت میرسد، حضرت ابا الفضل العباس (ع) هستند.
ایشان بعد از تمام یاران (۷۱ حرفِ اسم اعظم) ، و پیش از حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (حقیقتِ ذات - اسمِ مستأثِر ) شهید میشوند.
(جانِ عوالِم وجود فدایِ نام مبارک حضرت)
👈💢 حضرت ابا الفضل العباس (ع) مظهَر اسمِ «الوفی» حضرت حقّ تعالی هستند. که حرف حرفِ اسم اعظم، به وجودِ نازنینِ ایشان، در برگشت و ایثار و فنا و وفایِ در اسمِ مستأثر (یعنی حقیقتِ ذات) است.
زمانِ تولّد حضرتِ وفــا، اباالفضل العباس (ع) یکروز بعد از پدرِ عبودیّت حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) است.
و شهادت ایشان، لحظهای پیش از ملئیتِ شاهد و مشهود، حضرت سیّد الشهدا (ع) میباشد.
و طبق عُرف عرض میکنم که روز تاسوعا منسوب به حضرت ابالفضل العباس (ع) است و عاشورا منسوب به حضرت سیّد الشهدا (ع).
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ للهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ للهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن ششم :
لبهای خشکیده !
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/268
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
💫 حضرات ائمۀ اطهار(ع) وحی مطلقِ الهی هستند. و از خودشان؛ کلامشان نیز وحی است.
هر کلام و کلمهای، بلکه هر حرف و اعرابی، و هر امر و افعالی ، و هر عضو و اشارَتی از حضرات ولیّ الله(علیهم السلام) به حقیقتِ وحی است، و به حقیقتْ وحی است. و در هدایت، فدَوی میطلبد. و محلّ دقّت و تأمّل، و مَصرعِ قربان و تحقّق است.
از وحدتِ حقیقت؛
سینهها؛ طورِ سینا. و دلها؛ موسایِ طلب.
چون به عنایتِ حقّ، 🔅【 آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً】🔅 رقم خورَد که اُنس با محبوب، آتشِ حبّ را به جلوهْ شعلهور کرد؛ نجوایِ 🔻【 إِنَّني أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا】🔺 از سرزمینِ کرب و بلا و از گودیِ قتلگاه ، و حنجرِ خنجر کشیده، به گوشِ دلِ مصیبتزده و جانِ آگاه میرسد.
🔆 به بارقهای از اطوارِ رحیمیّهاش؛
طورِ دلْ ویران، و موسایِ طلبْ مدهوش و حیران، و ندایِ🔹【 أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَيْني】 ¹🔹 از نفْسِ جن و انسان، بلکه واجب و امکان ، شنیده شود.
پس چون به عنایت، محرَم سِرّ گردد؛ بارقۀ تجلّی او را مندکِ در خویش سازد و کلامِ حقیقت، از هر موجودی به جانْ نشیند.
پاورقی : ⇧🔹 1. سورۀ ۲۰، آیۀ ۳۹: از جانب خويش محبوبيتى بر تو افكندم تا زير نظر من تربيت شوى.
🔲 صحبت در مورد مصائب ولیّ خدا (ع)، بدون اذن ایشان ممکن نیست.
مصائب حضرت سیّد الشهدا علیه السلام؛ مصائب خدا، و مصائبِ خداوندی که لا اشاره است؛ مصائبِ حضرتِ وتر الله الموتور(ع) است.
هر مصیبتی در کربلایِ حقیقت، چون مصیبتِ ولیّ الله(ع) است، سرّ الاسرارِ حضرتِ حقّ است. و خداوندیِ خداست که به ظهور آمده.
ان شاء الله که موسایِ جان، آنی، در طلب معرفتِ آل الله(ع)، از پایْ ننشیند و دائماً در طلبِ رؤیت و لقاء حقّ، حیران و بیقرار باشد.
🍃 به اذن حضرت سُلالة الحسین(ع) ، بقیة الله (عزّ و جلّ) ، عصارۀ عالَم وجود، ولیِّ مطلقِ عالمیان ، ولیّ عصر و صاحب الزمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری عجّل الله تعالی فرجه الشریف؛ در این سخن، اشارهای به لبهای مبارکِ وتر الله الموتور، حضرت سیّد الشهدا علیه السلام میشود.
°•❁🔳🔲🔳❁•°
بــاز مرا سویِ "لـــب"ِ خُـــم کشید
قصــۀ دریـا بـــه تـلاطــم کشید !
🔰 حضرت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
▪️『 مَنْ آذَى شَعْرَةً مِنِّي فَقَدْ آذَانِي
وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ مَنْ آذَى اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَعَنَهُ اللَّهُ مِلْءَ السَّمَاءِ وَ مِلْءَ الْأَرْضِ』 ▪️
هر كه یک تار موى مرا آزار كند مرا آزار كرده
و هر كه مرا آزار كند خدا را آزرده
و هر كه خدا را آزارد ؛ خدا به پُری آسمان و پُری زمين، لعنتش كند.
(📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۳۳۰)
«شَعرَة» یعنی؛ یک تارِ مو. و شاید مو از این جهت «شَعرَة» نامیده شده که «شعور»، به ظرافت، در آن است. آنقدری که تصوّر میشود موی، فاقد درک و حسّ است. امّا در حقیقت جائی نیست که مشعَر و محلّ شعور و درک نباشد.
جوهرِ درّاکِ وجود ، حضرات آل الله علیهم السلام هستند ("العقل؛ جوهرٌ درّاک") که عالَم به ایشان پُر شده است که فرمود :
💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله (ع) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا اله الا انت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۶۴۶)
🔆 حضرات آل الله(ع) نورِ مطلق هستند (🔻『 اَلسَّلامُ عَلَي النُّورِ』🔺 / بحار الأنوار، ج۹۹، ص: ۱۰۳) که آن "نور الله" است (🔅『 يَا نُورَ اللَّهِ التَّام』🔅 - زیارت حضرت مولی ؏ / 📚ارشاد القلوب، ج۲، ص: ۴۴۲) که «تامّ» بودن، قیدِ توضیحی اوست (و نه احترازی). یعنی نور، همان تمامیّت و صمدیّت است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن ششم :
لبهای خشکیده !
🏴🏴🏴
🖊
↗️ https://t.me/ehsannil2/268
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
💫 حضرات ائمۀ اطهار(ع) وحی مطلقِ الهی هستند. و از خودشان؛ کلامشان نیز وحی است.
هر کلام و کلمهای، بلکه هر حرف و اعرابی، و هر امر و افعالی ، و هر عضو و اشارَتی از حضرات ولیّ الله(علیهم السلام) به حقیقتِ وحی است، و به حقیقتْ وحی است. و در هدایت، فدَوی میطلبد. و محلّ دقّت و تأمّل، و مَصرعِ قربان و تحقّق است.
از وحدتِ حقیقت؛
سینهها؛ طورِ سینا. و دلها؛ موسایِ طلب.
چون به عنایتِ حقّ، 🔅【 آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً】🔅 رقم خورَد که اُنس با محبوب، آتشِ حبّ را به جلوهْ شعلهور کرد؛ نجوایِ 🔻【 إِنَّني أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا】🔺 از سرزمینِ کرب و بلا و از گودیِ قتلگاه ، و حنجرِ خنجر کشیده، به گوشِ دلِ مصیبتزده و جانِ آگاه میرسد.
🔆 به بارقهای از اطوارِ رحیمیّهاش؛
طورِ دلْ ویران، و موسایِ طلبْ مدهوش و حیران، و ندایِ🔹【 أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَيْني】 ¹🔹 از نفْسِ جن و انسان، بلکه واجب و امکان ، شنیده شود.
پس چون به عنایت، محرَم سِرّ گردد؛ بارقۀ تجلّی او را مندکِ در خویش سازد و کلامِ حقیقت، از هر موجودی به جانْ نشیند.
پاورقی : ⇧🔹 1. سورۀ ۲۰، آیۀ ۳۹: از جانب خويش محبوبيتى بر تو افكندم تا زير نظر من تربيت شوى.
🔲 صحبت در مورد مصائب ولیّ خدا (ع)، بدون اذن ایشان ممکن نیست.
مصائب حضرت سیّد الشهدا علیه السلام؛ مصائب خدا، و مصائبِ خداوندی که لا اشاره است؛ مصائبِ حضرتِ وتر الله الموتور(ع) است.
هر مصیبتی در کربلایِ حقیقت، چون مصیبتِ ولیّ الله(ع) است، سرّ الاسرارِ حضرتِ حقّ است. و خداوندیِ خداست که به ظهور آمده.
ان شاء الله که موسایِ جان، آنی، در طلب معرفتِ آل الله(ع)، از پایْ ننشیند و دائماً در طلبِ رؤیت و لقاء حقّ، حیران و بیقرار باشد.
🍃 به اذن حضرت سُلالة الحسین(ع) ، بقیة الله (عزّ و جلّ) ، عصارۀ عالَم وجود، ولیِّ مطلقِ عالمیان ، ولیّ عصر و صاحب الزمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری عجّل الله تعالی فرجه الشریف؛ در این سخن، اشارهای به لبهای مبارکِ وتر الله الموتور، حضرت سیّد الشهدا علیه السلام میشود.
°•❁🔳🔲🔳❁•°
بــاز مرا سویِ "لـــب"ِ خُـــم کشید
قصــۀ دریـا بـــه تـلاطــم کشید !
🔰 حضرت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
▪️『 مَنْ آذَى شَعْرَةً مِنِّي فَقَدْ آذَانِي
وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ مَنْ آذَى اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَعَنَهُ اللَّهُ مِلْءَ السَّمَاءِ وَ مِلْءَ الْأَرْضِ』 ▪️
هر كه یک تار موى مرا آزار كند مرا آزار كرده
و هر كه مرا آزار كند خدا را آزرده
و هر كه خدا را آزارد ؛ خدا به پُری آسمان و پُری زمين، لعنتش كند.
(📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۳۳۰)
«شَعرَة» یعنی؛ یک تارِ مو. و شاید مو از این جهت «شَعرَة» نامیده شده که «شعور»، به ظرافت، در آن است. آنقدری که تصوّر میشود موی، فاقد درک و حسّ است. امّا در حقیقت جائی نیست که مشعَر و محلّ شعور و درک نباشد.
جوهرِ درّاکِ وجود ، حضرات آل الله علیهم السلام هستند ("العقل؛ جوهرٌ درّاک") که عالَم به ایشان پُر شده است که فرمود :
💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله (ع) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا اله الا انت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۶۴۶)
🔆 حضرات آل الله(ع) نورِ مطلق هستند (🔻『 اَلسَّلامُ عَلَي النُّورِ』🔺 / بحار الأنوار، ج۹۹، ص: ۱۰۳) که آن "نور الله" است (🔅『 يَا نُورَ اللَّهِ التَّام』🔅 - زیارت حضرت مولی ؏ / 📚ارشاد القلوب، ج۲، ص: ۴۴۲) که «تامّ» بودن، قیدِ توضیحی اوست (و نه احترازی). یعنی نور، همان تمامیّت و صمدیّت است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن ششم :
لبهای خشکیده !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/268
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
💫 حضرات ائمۀ اطهار(ع) وحی مطلقِ الهی هستند. و از خودشان؛ کلامشان نیز وحی است.
هر کلام و کلمهای، بلکه هر حرف…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن ششم :
لبهای خشکیده !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/268
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
💫 حضرات ائمۀ اطهار(ع) وحی مطلقِ الهی هستند. و از خودشان؛ کلامشان نیز وحی است.
هر کلام و کلمهای، بلکه هر حرف…
◼️
🔆 نورِ مطلق، بسیط است و بدون جزء. پس کوچکترین جسارت و آزاری به او، جسارت به تمامِ آن است.
و چون در وحدتِ حقیقی و شخصی با حضرت حقّ تعالی است؛ جسارت به او، بدونِ تشبیه و تمثیل و تسامح، و بدون طفره و فاصله، بلکه عیناً و شخصاً و حقیقتاً و دقیقاً جسارت به حضرت حقّ جلّ جلاله است.
پس دقّت شود که جسارت به آل الله(ع) العیاذ بالله مانند جسارت به فرزندِ کسی نیست. که پدر، شخصی باشد و طرفی، و فرزند شخصِ دیگری باشد و طرفی دیگر. و فقط عُلقه و نِسَبی اعتباری دلیل شود که آزارِ و جسارت به فرزند، آزار و جسارتِ به پدر محسوب گردد.
هرگز از این جِنس نیست و مطلب، در نسَب و اضافاتِ حدّی نیست.
حضرات آل الله(ع) «مِن دون الله» نیستند که فرضِ دوئیت با حضرت حقّ برای ایشان ملحوظ گردد.
(در مباحثِ #کانال_معرفة_الحق این مطالب توضیح داده شده است. و بدونِ استدلال و اقامۀ براهین و استناد بر آیات و روایات، صحبت نمیشود. ر.ک: #کانال_معرفة_الحق https://t.me/ehsannil3 )
🍃 و امّا ...
🔲 "السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَات" 🔲
سلام بر آن لبهای خشکیده.
(زیارت ناحیۀ مقدسه -
📚 المزار الكبير ، ص: ۵۹۰)
در مقــامــی کــه بـــه یـــاد لــب او مِیْ نوشند
سِفله آن مـسـت کـه باشد خبـر از خویشتنش
(حافظ - ره)
🔲 لب حضرت سیدالشهدا(ع) از تشنگی خشک شده و ترک خورده بود.
(وا ويلاه ، وا مصيبتاه ، وا ثكلاه)
▪️ آیا تشنگی، تنها همین تشنگیِ آبِ ظاهری است؟!
معلوم است که حقیقت از باطن تا ظاهر آمده است. حقیقت تشنگی، تشنگی آبِ باطن بود که به آبِ ظاهرْ نمایان شد.
💧 آب در روایاتی؛ "ولایتِ آل الله(ع)" و در روایاتی خودِ آل الله(ع) معرفی شده است (فرقی نمیکند، چراکه ولایت؛ خودیّت حضرات(ع) است).
💦 در روایات آمده است که آب؛ سروَرِ نوشیدنیهاست و #فرات؛ آن آب است («الماء سيّد شراب الدنيا و الآخرة... الفرات الماء...؛ 📚 كامل الزيارات،ص۴۷»). و #ماء که «اوّل ما خلق الله» است؛ جلوۀ حضراتِ قوّام الله یعنی ائمه اطهار(ع) بوده که واسطۀ مطلقه هستند و هر موجودی از آنها، حدوث و بقاء دارد. پس در عالَمِ دانی و نزولِ اجلالِ آل الله(ع)؛
فرات، شیعه و جلوۀ خودِ حضرات(ع) است که فرمودند 🔹『 الْفُرَاتَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ؏ 』 🔹(📚 كامل الزيارات،ص۴۹).
مَهریه حضرت زهرا (س) که آبهای عالَم است؛ یعنی خودشان. مَهریه خودشان، خودشان هستند. که حقیقتِ ماء در هستی؛ سرّ ولایت، یعنی مقامِ فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است.
اگر بگوییم چطور این ممکن میشود که خودشان، مَهریۀ خودشان باشند؟!
در عالَم حدود و تعیّنات محال است که شیئی به خودش دور بزند، یا به خودش توقّف کند، یا به خودش مشغول باشد، یا خودش، خودش را بخواهد، یا خودش به خودش مستکفی باشد، و یا خودش فدای خودش شود و قتیل خویش باشد (و تعابیر مشابه).
وقتی در عالَم حدود گفته میشود "کسی خودش را دوست دارد"؛ این، در یک نقطه نیست.
این شخص، [بداند یا نداند] دو «خودْ» ملحوظ میکند که در یکی، محبّ است. و در دیگری، محبوب. پس دوست داشتنِ خود بر خود نیست. بلکه دو مقام لحاظ شده است.
امّا حرف و سخن در عالَم نور فراتر از این قیاساتِ خیالی است!
در عالم نور برای نورِ احدِ واحد، تعبیر 🔸【نُورٌ عَلیٰ نُور】🔸 آمده است (سورۀ نور۳۵).
یعنی خود به خود در جوشش و غلیان و تجلّی است.
این تجلّیِ خود به خود است.
🍂 حضرت سیدالشهدا (ع) فریاد "العطش" سر دادند.
نه از بیرون خودشان، و نه به بیرون خودشان. که بیرون از امام و ولیّ خدا چیزی نیست که 🔻【 كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ】🔺 (سورۀ ۳۶، آیۀ ۱۲).
✖️مگر او که صمد است و بیحدّ، بیرون دارد؟!
او حجّت خداست. یعنی لُبّ اللُبّ خدا. حاقّ الحاقّ خدا.
او دونِ الله تعالی نیست. حساب غیرِ الله برای ولیّ خدا کردن، نشناختن ولیّ خداست، و زیر سوال بردن صمدیّت خدا.
💠 حضرت سیدالشهدا (ع)، «سیّــد» الشهداء هستند.
«سیّد» به معنای ظاهری «آقا»ست.
و «سیّد» هر امر و شیئی؛ آقا بودنِ در آن امر و شیء است. که آن، یعنی صمد بودن و پُر بودن در آن امر است.
◼️ شهادت در عالَم حدود و تعیّنات اینطور است که شاهد و مشهود، حدّ و تعیّن و مختصات دارند. و شاهد، غیر از مشهود است. و مشهود، غیر از شاهد است. و اعتباراً آنرا «#شهادت» میگویند.
🔆 امّا شهادت در عالَم نور، دوئیتی ندارد. شاهد و مشهود، به #عین_شخصی یکدیگرند. در حالیکه شاهد، شاهد است و مشهود، مشهود. و این فرق، #فرق_نوری است که مؤکّد وحدت نوری میباشد.
حضرت سیّد الشهدا (ع) در «شهادتِ» بیحدّیِ نوری هستند. نه شهادتِ در عالَم حدود که شاهد غیر از مشهود است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔆 نورِ مطلق، بسیط است و بدون جزء. پس کوچکترین جسارت و آزاری به او، جسارت به تمامِ آن است.
و چون در وحدتِ حقیقی و شخصی با حضرت حقّ تعالی است؛ جسارت به او، بدونِ تشبیه و تمثیل و تسامح، و بدون طفره و فاصله، بلکه عیناً و شخصاً و حقیقتاً و دقیقاً جسارت به حضرت حقّ جلّ جلاله است.
پس دقّت شود که جسارت به آل الله(ع) العیاذ بالله مانند جسارت به فرزندِ کسی نیست. که پدر، شخصی باشد و طرفی، و فرزند شخصِ دیگری باشد و طرفی دیگر. و فقط عُلقه و نِسَبی اعتباری دلیل شود که آزارِ و جسارت به فرزند، آزار و جسارتِ به پدر محسوب گردد.
هرگز از این جِنس نیست و مطلب، در نسَب و اضافاتِ حدّی نیست.
حضرات آل الله(ع) «مِن دون الله» نیستند که فرضِ دوئیت با حضرت حقّ برای ایشان ملحوظ گردد.
(در مباحثِ #کانال_معرفة_الحق این مطالب توضیح داده شده است. و بدونِ استدلال و اقامۀ براهین و استناد بر آیات و روایات، صحبت نمیشود. ر.ک: #کانال_معرفة_الحق https://t.me/ehsannil3 )
🍃 و امّا ...
🔲 "السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَات" 🔲
سلام بر آن لبهای خشکیده.
(زیارت ناحیۀ مقدسه -
📚 المزار الكبير ، ص: ۵۹۰)
در مقــامــی کــه بـــه یـــاد لــب او مِیْ نوشند
سِفله آن مـسـت کـه باشد خبـر از خویشتنش
(حافظ - ره)
🔲 لب حضرت سیدالشهدا(ع) از تشنگی خشک شده و ترک خورده بود.
(وا ويلاه ، وا مصيبتاه ، وا ثكلاه)
▪️ آیا تشنگی، تنها همین تشنگیِ آبِ ظاهری است؟!
معلوم است که حقیقت از باطن تا ظاهر آمده است. حقیقت تشنگی، تشنگی آبِ باطن بود که به آبِ ظاهرْ نمایان شد.
💧 آب در روایاتی؛ "ولایتِ آل الله(ع)" و در روایاتی خودِ آل الله(ع) معرفی شده است (فرقی نمیکند، چراکه ولایت؛ خودیّت حضرات(ع) است).
💦 در روایات آمده است که آب؛ سروَرِ نوشیدنیهاست و #فرات؛ آن آب است («الماء سيّد شراب الدنيا و الآخرة... الفرات الماء...؛ 📚 كامل الزيارات،ص۴۷»). و #ماء که «اوّل ما خلق الله» است؛ جلوۀ حضراتِ قوّام الله یعنی ائمه اطهار(ع) بوده که واسطۀ مطلقه هستند و هر موجودی از آنها، حدوث و بقاء دارد. پس در عالَمِ دانی و نزولِ اجلالِ آل الله(ع)؛
فرات، شیعه و جلوۀ خودِ حضرات(ع) است که فرمودند 🔹『 الْفُرَاتَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ؏ 』 🔹(📚 كامل الزيارات،ص۴۹).
مَهریه حضرت زهرا (س) که آبهای عالَم است؛ یعنی خودشان. مَهریه خودشان، خودشان هستند. که حقیقتِ ماء در هستی؛ سرّ ولایت، یعنی مقامِ فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است.
اگر بگوییم چطور این ممکن میشود که خودشان، مَهریۀ خودشان باشند؟!
در عالَم حدود و تعیّنات محال است که شیئی به خودش دور بزند، یا به خودش توقّف کند، یا به خودش مشغول باشد، یا خودش، خودش را بخواهد، یا خودش به خودش مستکفی باشد، و یا خودش فدای خودش شود و قتیل خویش باشد (و تعابیر مشابه).
وقتی در عالَم حدود گفته میشود "کسی خودش را دوست دارد"؛ این، در یک نقطه نیست.
این شخص، [بداند یا نداند] دو «خودْ» ملحوظ میکند که در یکی، محبّ است. و در دیگری، محبوب. پس دوست داشتنِ خود بر خود نیست. بلکه دو مقام لحاظ شده است.
امّا حرف و سخن در عالَم نور فراتر از این قیاساتِ خیالی است!
در عالم نور برای نورِ احدِ واحد، تعبیر 🔸【نُورٌ عَلیٰ نُور】🔸 آمده است (سورۀ نور۳۵).
یعنی خود به خود در جوشش و غلیان و تجلّی است.
این تجلّیِ خود به خود است.
🍂 حضرت سیدالشهدا (ع) فریاد "العطش" سر دادند.
نه از بیرون خودشان، و نه به بیرون خودشان. که بیرون از امام و ولیّ خدا چیزی نیست که 🔻【 كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ】🔺 (سورۀ ۳۶، آیۀ ۱۲).
✖️مگر او که صمد است و بیحدّ، بیرون دارد؟!
او حجّت خداست. یعنی لُبّ اللُبّ خدا. حاقّ الحاقّ خدا.
او دونِ الله تعالی نیست. حساب غیرِ الله برای ولیّ خدا کردن، نشناختن ولیّ خداست، و زیر سوال بردن صمدیّت خدا.
💠 حضرت سیدالشهدا (ع)، «سیّــد» الشهداء هستند.
«سیّد» به معنای ظاهری «آقا»ست.
و «سیّد» هر امر و شیئی؛ آقا بودنِ در آن امر و شیء است. که آن، یعنی صمد بودن و پُر بودن در آن امر است.
◼️ شهادت در عالَم حدود و تعیّنات اینطور است که شاهد و مشهود، حدّ و تعیّن و مختصات دارند. و شاهد، غیر از مشهود است. و مشهود، غیر از شاهد است. و اعتباراً آنرا «#شهادت» میگویند.
🔆 امّا شهادت در عالَم نور، دوئیتی ندارد. شاهد و مشهود، به #عین_شخصی یکدیگرند. در حالیکه شاهد، شاهد است و مشهود، مشهود. و این فرق، #فرق_نوری است که مؤکّد وحدت نوری میباشد.
حضرت سیّد الشهدا (ع) در «شهادتِ» بیحدّیِ نوری هستند. نه شهادتِ در عالَم حدود که شاهد غیر از مشهود است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
◼️
🔶 حضرت سیّد الشهدا(ع) در وحدتِ ذات، در نقطۀ بسیطۀ حقیقت شاهد و مشهود میباشند. که شاهدِ خودشان، و مشهودِ خودشاناند. و این پُری و صمدیّت در شهادت، به "سیـّـد الشهدا" بیان میشود.
🍃 و امّا ...
وجودِ حضرات (ع)، وجودِ «مِن دونِ الله» نیست. حضرت حقّ بسیط الحقیقة است. و ولیّ او که تمامیّت و حقیقت و صمدیّت اوست، همان شخصِ بسیط الحقیقة است.
👈 پس "لَبِ او" مانند لَبِ سایر بشر نیست. تنها یک عضو ظاهری نیست. عضوْ عضوِ حضرت سیّد الشهدا(ع)، به بساطتِ ولیّ الله (ع) باید نظر شود. و هر اشارهای از او، تمامیّت ولیّ، و تمامِ مقامات الهی است.
که فرمودند :
▪️『 نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَد』 ▪️
ما، اهل البیت(ع) هستیم، [در هیچ حیثیتی و به هیچ وجهی] ما را با احدی مقایسه نکنید.
(📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۶۶)
من چو "لب" گویَم، لب دریا بوَد
من چو "لا" گویم ، مراد الّا بود
تا که در هر گوش نایَد این سَخُن
یک همی گویم ز صد سرِّ لَدُن
🔔 مراقب باش و به نفسَت متذکّر شو که مبادا ولیّ الله(ع) را با احدی از عالَم، مقایسه کنی!
مبادا تا معرفتی از ایشان رسید و از ظرفِ قبولَت، افزون بود، آنرا ردّ کنی! یا رَمیِ به غُلوّ نمائی! یا لطائف معرفت را کفر بپنداری!
رفیقا!
ادب و صبر، راه گشایِ معرفت است.
امّا بی ادبی و کم صبری، سدّ باب مقصود مطلق است.
راه را با توسّل به آل الله(ع) و ادب و صبر به مقامات و فضائل و معرفتشان، بر خود مفتوح نگه دار.
🍃پس به او، توسّلی جانانه باید؛ تا اشارۀ این سخن، به مشاعِر وجود رسد...
🔰 "لَب" را در آیات زیر و روایاتش بشناسیم:
۞ 【● أَ لَمْ نجَعَل لَّهُ عَيْنَينْ
● وَ لِسَانًا وَ شَفَـــتَيـــنْ】 ۞
¤ آيا براى او دو چشم قرار ندادیم؟
¤ و يك زبان و دو لب؟
(آیات ۸ و ۹ سورۀ بَـــلــَـد)
🔰 حضرت امام محمّد باقر علیه السلام در تأویل این آیۀ شریفه میفرمایند :
🔷〖عَيْنَيْنِ؛ يعني رسول الله(صلى الله عليه و آله)
وَ لِساناً؛ يعني أمير المؤمنين(عليه السلام)
وَ شَفَتَيْــــنِ؛ يعني الحسن و الحسين (عليهما السلام)〗🔷
(📚 البرهان، ج۵، ص: ۶۶۲)
چَشم؛ شاهد است.
زبان؛ سِرّ است و گویندۀ سِرّ. که چون دو لب بر هم آیند؛ سِرّ، مخفی شود.
لبِ بالا، تحرّکی پنهان دارد و بیشتر رو به سکون است و لبِ پائین متحرّکتر نشان میدهد و این اشاره به حدیث شریف زیر دارد:
🔳 『 الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَــــامَــــا أَوْ قَـــعَـــــدَا 』 🔳
[امام]حسن(ع) و [امام]حسين(ع) دو امام هستند چه قيام كرده و چه بنشينند.
(📚 بحار الأنوار ، ج۴۳، ص: ۲۹۱)
🌟 لب بالا که به «حسب ظاهر» کمتر تحرّک دارد شاید اشاره به مقام "قَـعَـدَا" در حضرت امام حسن مجتبی(ع) باشد. و لب پائین که به «حسب ظاهر» بیشتر در جلوۀ تحرّکی است، شاید اشاره به مقام "قـٰـامــٰا" در حضرت امام حسین (ع) باشد.
این دو لب، اشاره به صفات الهی است که صفاتِ جلال که منشأ صفاتِ جمال، و باطن آن هستند؛ در سکون و خفایند. و صفات جمال ؛ در جلوه و تحرّک.
صفات جلال که نسبت به صفات جمال در خلوت است؛ به صفات جمال، در اسفل سافلین ظاهر میشوند و همین پائین آمدن در اسفل سافلین، لبِ متحرّک را پائین قرار میدهد.
🔷 صفات جلال و صفات جمال یک حقیقت بوده و در وحدت ذاتی هستند و در بیان و تحلیل است که به دو دسته تقسیم میشوند.
وقتی دو لب که جلوۀ صفات جلال و جمال الهی میباشند، بر هم قرار میگیرند و وحدتِ شخصی را جلوه میدهند، آن مقامِ لا اشاره است. در این مقام که لَبِ جمال بر لَبِ جلال به وحدت نشیند؛ زبان را میپوشانند.
این، وحدت لا اشارۀ صفات جلال و جمال است که دیگر از سِرّ درون خود یعنی زبان، که حضرت امیرالمومنین علی(ع)، یعنی آن مقامِ سرّ اللهی و ولایت اللّهی است، پرده برنمیدارند (فرمودند: 🔻『 أنا سر اللّه المخزون』🔺 /📚 مشارق الانوار، ص ۲۶۸).
این مقام غیب الغیوبی است که در آن گفت و شنید نیست.
در حریم عشــق نتوان زد دم از گفـت و شنیـد
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
(حافظ - ره)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔶 حضرت سیّد الشهدا(ع) در وحدتِ ذات، در نقطۀ بسیطۀ حقیقت شاهد و مشهود میباشند. که شاهدِ خودشان، و مشهودِ خودشاناند. و این پُری و صمدیّت در شهادت، به "سیـّـد الشهدا" بیان میشود.
🍃 و امّا ...
وجودِ حضرات (ع)، وجودِ «مِن دونِ الله» نیست. حضرت حقّ بسیط الحقیقة است. و ولیّ او که تمامیّت و حقیقت و صمدیّت اوست، همان شخصِ بسیط الحقیقة است.
👈 پس "لَبِ او" مانند لَبِ سایر بشر نیست. تنها یک عضو ظاهری نیست. عضوْ عضوِ حضرت سیّد الشهدا(ع)، به بساطتِ ولیّ الله (ع) باید نظر شود. و هر اشارهای از او، تمامیّت ولیّ، و تمامِ مقامات الهی است.
که فرمودند :
▪️『 نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَد』 ▪️
ما، اهل البیت(ع) هستیم، [در هیچ حیثیتی و به هیچ وجهی] ما را با احدی مقایسه نکنید.
(📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۶۶)
من چو "لب" گویَم، لب دریا بوَد
من چو "لا" گویم ، مراد الّا بود
تا که در هر گوش نایَد این سَخُن
یک همی گویم ز صد سرِّ لَدُن
🔔 مراقب باش و به نفسَت متذکّر شو که مبادا ولیّ الله(ع) را با احدی از عالَم، مقایسه کنی!
مبادا تا معرفتی از ایشان رسید و از ظرفِ قبولَت، افزون بود، آنرا ردّ کنی! یا رَمیِ به غُلوّ نمائی! یا لطائف معرفت را کفر بپنداری!
رفیقا!
ادب و صبر، راه گشایِ معرفت است.
امّا بی ادبی و کم صبری، سدّ باب مقصود مطلق است.
راه را با توسّل به آل الله(ع) و ادب و صبر به مقامات و فضائل و معرفتشان، بر خود مفتوح نگه دار.
🍃پس به او، توسّلی جانانه باید؛ تا اشارۀ این سخن، به مشاعِر وجود رسد...
🔰 "لَب" را در آیات زیر و روایاتش بشناسیم:
۞ 【● أَ لَمْ نجَعَل لَّهُ عَيْنَينْ
● وَ لِسَانًا وَ شَفَـــتَيـــنْ】 ۞
¤ آيا براى او دو چشم قرار ندادیم؟
¤ و يك زبان و دو لب؟
(آیات ۸ و ۹ سورۀ بَـــلــَـد)
🔰 حضرت امام محمّد باقر علیه السلام در تأویل این آیۀ شریفه میفرمایند :
🔷〖عَيْنَيْنِ؛ يعني رسول الله(صلى الله عليه و آله)
وَ لِساناً؛ يعني أمير المؤمنين(عليه السلام)
وَ شَفَتَيْــــنِ؛ يعني الحسن و الحسين (عليهما السلام)〗🔷
(📚 البرهان، ج۵، ص: ۶۶۲)
چَشم؛ شاهد است.
زبان؛ سِرّ است و گویندۀ سِرّ. که چون دو لب بر هم آیند؛ سِرّ، مخفی شود.
لبِ بالا، تحرّکی پنهان دارد و بیشتر رو به سکون است و لبِ پائین متحرّکتر نشان میدهد و این اشاره به حدیث شریف زیر دارد:
🔳 『 الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَانِ قَــــامَــــا أَوْ قَـــعَـــــدَا 』 🔳
[امام]حسن(ع) و [امام]حسين(ع) دو امام هستند چه قيام كرده و چه بنشينند.
(📚 بحار الأنوار ، ج۴۳، ص: ۲۹۱)
🌟 لب بالا که به «حسب ظاهر» کمتر تحرّک دارد شاید اشاره به مقام "قَـعَـدَا" در حضرت امام حسن مجتبی(ع) باشد. و لب پائین که به «حسب ظاهر» بیشتر در جلوۀ تحرّکی است، شاید اشاره به مقام "قـٰـامــٰا" در حضرت امام حسین (ع) باشد.
این دو لب، اشاره به صفات الهی است که صفاتِ جلال که منشأ صفاتِ جمال، و باطن آن هستند؛ در سکون و خفایند. و صفات جمال ؛ در جلوه و تحرّک.
صفات جلال که نسبت به صفات جمال در خلوت است؛ به صفات جمال، در اسفل سافلین ظاهر میشوند و همین پائین آمدن در اسفل سافلین، لبِ متحرّک را پائین قرار میدهد.
🔷 صفات جلال و صفات جمال یک حقیقت بوده و در وحدت ذاتی هستند و در بیان و تحلیل است که به دو دسته تقسیم میشوند.
وقتی دو لب که جلوۀ صفات جلال و جمال الهی میباشند، بر هم قرار میگیرند و وحدتِ شخصی را جلوه میدهند، آن مقامِ لا اشاره است. در این مقام که لَبِ جمال بر لَبِ جلال به وحدت نشیند؛ زبان را میپوشانند.
این، وحدت لا اشارۀ صفات جلال و جمال است که دیگر از سِرّ درون خود یعنی زبان، که حضرت امیرالمومنین علی(ع)، یعنی آن مقامِ سرّ اللهی و ولایت اللّهی است، پرده برنمیدارند (فرمودند: 🔻『 أنا سر اللّه المخزون』🔺 /📚 مشارق الانوار، ص ۲۶۸).
این مقام غیب الغیوبی است که در آن گفت و شنید نیست.
در حریم عشــق نتوان زد دم از گفـت و شنیـد
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
(حافظ - ره)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
👁🗨 اما چشم که به بیان قرآن "عَینَین" است، حضرت رسول اکرم(ص) میباشند که شاهد بر ولایت (یعنی مولی علی؏) و مبلّغ آن هستند که قرآن میفرماید :
🔻【مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى (۱۱) أَ فَتُمَارُونَهُ عَلىَ مَا يَرَى (۱۲) وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى (۱۳) ... مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى (۱۷) لَقَدْ رَأَى مِنْ ءَايَاتِ رَبِّهِ الْكُبرَى (۱۸)】🔺
۱۱. قلب [پاكِ حضرت محمد -ص-] آن را كه ديد دروغ نگفت.
۱۲. آيا در آنچه مىبيند با او مجادله مىكنيد؟
۱۳. و همانا در يک نزول ديگر هم او را ديده است.
...
۱۷. چشم [پيامبر اکرم -ص-] خطا نرفت و از حدّ نگذشت [آنچه ديد واقعيت بود].
۱۸. به راستى كه آيات اکبر پروردگارش را بديد.
🔰حضرت مولی امیر المؤمنین(ع) میفرمایند:
🔶 『 ما لله عز و جلّ آية هي أكبرُ مِنّي』🔶
خداوند آیهای بزرگتر از من ندارد.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۵، ص: ۱۵۸)
🍃 به لطف خدا بیان شد؛
هر عضو ولیّ خدا، تمام ولیّ خداست. لَبهای ولیّ خدا، تمام ولیّ خداست. و از این جهت است که کوچکترین جسارتی بر یک تار مویِ ولیّ خدا (ع)، تمام جسارتِ بر اوست و دقیقا جسارت به خودِ خدای تعالی است.
پس ان شا الله آمدیم در این معنا که لَبِ امام (ع)، لُبِّ خداوندیِ خداست.
🔷 لبِ کمْ تحرّک؛ لب بالایی است که در عُلوّ باطن است و چون در خلوَت محسوب میشود، تحرّک ندارد. که آن، صفات جلال حضرت حقّ است که در ثبوت خویش به صفات جمال ظاهرمیشود.
🔶لب پُرْ تحرّک؛ لبِ پائینی است که در دُنوّ ظاهر است و چون در جلوت محسوب میشود، تحرّک دارد. که آن، صفات جمال حضرت حقّ است که به تحرّک و جلوهاش، جلال را به جمال میکشاند.
لب متحرّک؛ مقامِ شهودِ جلال است در صفحۀ جمال.
🔘 هر عضو حضرت سیّدالشهدا(ع) تمامیّتِ ایشان است.
چشمِ او، چشم خداست و تمامیّت سیّد الشهدا (ع) است که شاهد بر خود ایشان است.
صفات جلال و جمال در نمودِ لبها، شروع به تکان خوردن کرد و آیَتِ کبرای الهی، ولایت مطلقۀ حقّ، حضرت امیرالمومنین(ع)، در دهان مبارک حضرت سیّدالشهدا(ع) در جلوۀ زبان ، دَم از خودْ زد و قرآن ناطق، بر سَریرِ نیزه، و در مجلسِ غربت، خود را تلاوت نمود.
🍃 چه کسی را یارای خواندن روضۀ لب و دهان و چوبِ خیزران است؟!
زبانها از بیانش بریده است و بریده باد.
گوشها از شنیدن، و دستان از نگاشتن، بیجان است و بیجان باد!
مگر به عنایتی، چون بخواهند که آن حقیقت ظاهر شود، پرده کنار روَد و ، رشحهای جاری گردد.
⬛️ به لبهای دُردانۀ خدا که جسارت شد؛
به صفات جلال و جمال خدا جسارت شد.
که به تمامیّت ولیّ خدا جسارت شد.
قسم به خدا، قسم به زبان و لبهای خدا، که؛ بدونِ طفره، بلکه عیناً و شخصاً و تماماً؛
به ذات خداوند جسارت شد. ⬛️
ألا لعنة الله عَلَی القوم الظالمین
و سَيعلمُ الَّذينَ ظلموا أيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلبُون.
راز دل ديـــوانــــه بـــــه هشــيـــار مگوييد
اســــرار لـــب يــــار بـــــه اغــيـــار مگوييد
از بيــخبـــران راه خــــرابـــــات مپرسيــــد
با دل سيَـهــان قـــصّــــۀ دلــــــدار مگوييد
بـويـی اگـر از گــوشــۀ ميـخــانــه شنيديد
اي اهــل نـظـــــر! بــر ســـر بــــازار مگوييد
رازی كــه خــــدا بر ســر پيمــانه نهادست
از مست بپرسيــد و بــــه هشيــار مگوييد
چون نيست در عالم سخنی جز سخن يار
مـــا را سخنــی جـز سـخــن يــــار مگوييد
#یوم_الطفوف_سخن_ششم
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
👁🗨 اما چشم که به بیان قرآن "عَینَین" است، حضرت رسول اکرم(ص) میباشند که شاهد بر ولایت (یعنی مولی علی؏) و مبلّغ آن هستند که قرآن میفرماید :
🔻【مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى (۱۱) أَ فَتُمَارُونَهُ عَلىَ مَا يَرَى (۱۲) وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى (۱۳) ... مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى (۱۷) لَقَدْ رَأَى مِنْ ءَايَاتِ رَبِّهِ الْكُبرَى (۱۸)】🔺
۱۱. قلب [پاكِ حضرت محمد -ص-] آن را كه ديد دروغ نگفت.
۱۲. آيا در آنچه مىبيند با او مجادله مىكنيد؟
۱۳. و همانا در يک نزول ديگر هم او را ديده است.
...
۱۷. چشم [پيامبر اکرم -ص-] خطا نرفت و از حدّ نگذشت [آنچه ديد واقعيت بود].
۱۸. به راستى كه آيات اکبر پروردگارش را بديد.
🔰حضرت مولی امیر المؤمنین(ع) میفرمایند:
🔶 『 ما لله عز و جلّ آية هي أكبرُ مِنّي』🔶
خداوند آیهای بزرگتر از من ندارد.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۵، ص: ۱۵۸)
🍃 به لطف خدا بیان شد؛
هر عضو ولیّ خدا، تمام ولیّ خداست. لَبهای ولیّ خدا، تمام ولیّ خداست. و از این جهت است که کوچکترین جسارتی بر یک تار مویِ ولیّ خدا (ع)، تمام جسارتِ بر اوست و دقیقا جسارت به خودِ خدای تعالی است.
پس ان شا الله آمدیم در این معنا که لَبِ امام (ع)، لُبِّ خداوندیِ خداست.
🔷 لبِ کمْ تحرّک؛ لب بالایی است که در عُلوّ باطن است و چون در خلوَت محسوب میشود، تحرّک ندارد. که آن، صفات جلال حضرت حقّ است که در ثبوت خویش به صفات جمال ظاهرمیشود.
🔶لب پُرْ تحرّک؛ لبِ پائینی است که در دُنوّ ظاهر است و چون در جلوت محسوب میشود، تحرّک دارد. که آن، صفات جمال حضرت حقّ است که به تحرّک و جلوهاش، جلال را به جمال میکشاند.
لب متحرّک؛ مقامِ شهودِ جلال است در صفحۀ جمال.
🔘 هر عضو حضرت سیّدالشهدا(ع) تمامیّتِ ایشان است.
چشمِ او، چشم خداست و تمامیّت سیّد الشهدا (ع) است که شاهد بر خود ایشان است.
صفات جلال و جمال در نمودِ لبها، شروع به تکان خوردن کرد و آیَتِ کبرای الهی، ولایت مطلقۀ حقّ، حضرت امیرالمومنین(ع)، در دهان مبارک حضرت سیّدالشهدا(ع) در جلوۀ زبان ، دَم از خودْ زد و قرآن ناطق، بر سَریرِ نیزه، و در مجلسِ غربت، خود را تلاوت نمود.
🍃 چه کسی را یارای خواندن روضۀ لب و دهان و چوبِ خیزران است؟!
زبانها از بیانش بریده است و بریده باد.
گوشها از شنیدن، و دستان از نگاشتن، بیجان است و بیجان باد!
مگر به عنایتی، چون بخواهند که آن حقیقت ظاهر شود، پرده کنار روَد و ، رشحهای جاری گردد.
⬛️ به لبهای دُردانۀ خدا که جسارت شد؛
به صفات جلال و جمال خدا جسارت شد.
که به تمامیّت ولیّ خدا جسارت شد.
قسم به خدا، قسم به زبان و لبهای خدا، که؛ بدونِ طفره، بلکه عیناً و شخصاً و تماماً؛
به ذات خداوند جسارت شد. ⬛️
ألا لعنة الله عَلَی القوم الظالمین
و سَيعلمُ الَّذينَ ظلموا أيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلبُون.
راز دل ديـــوانــــه بـــــه هشــيـــار مگوييد
اســــرار لـــب يــــار بـــــه اغــيـــار مگوييد
از بيــخبـــران راه خــــرابـــــات مپرسيــــد
با دل سيَـهــان قـــصّــــۀ دلــــــدار مگوييد
بـويـی اگـر از گــوشــۀ ميـخــانــه شنيديد
اي اهــل نـظـــــر! بــر ســـر بــــازار مگوييد
رازی كــه خــــدا بر ســر پيمــانه نهادست
از مست بپرسيــد و بــــه هشيــار مگوييد
چون نيست در عالم سخنی جز سخن يار
مـــا را سخنــی جـز سـخــن يــــار مگوييد
#یوم_الطفوف_سخن_ششم
🖊
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هفتم :
شهدایِ کربلا؛ شاهدانِ حقیقت!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/274
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
دلفـریبان نبـــاتی همــه زیور بستند
دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد
(حافظ - ره)
🍃 آنانکه حُسنِ حسینیِ خلوتسرایِ «کنز مخفی» را از غیب الغیوب هوُ هویَّتِ ذات، به ورطۀ شهود کشانده،
و عنقایِ «سبحان» را از قلۀ قافِ لا یوصَفِ «عَمَّا يَصِفُون» در مَصرَعِ عشقِ «عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِين» با بدنهایِ «اِرباً اِرباً» به «عین و شین و قاف» هجّی نموده،
و هفتاد باره و هزار پاره، بذلِ مُهجَة را در حقیقتِ بَهجَة، طالبند وُ بلکه «اَحلیٰ مِن العَسل» میدانند؛
کجا شناخته شدهاند؟!
🌿 سخن از هفتاد و دو افسونِ ادب است؛
که ندایِ «هَل مِن ناصر»ِ حقیقتِ خویش را لبّیک گفته،
و به قیّومیّتِ مطلقۀ【 الْإِنْسان】 ، و به وحدتِ شخصیِ او در قیّومیّتِ مَعیۀ【 أَحْسَنِ تَقْويم】 ، تا نهایتِ گودالِ مظلومیّتِ【 أَسْفَلَ سافِلين】 قدم نهاده،
تا حقیقتِ «هوَ المؤمن»، در مرآتِ تمامیّتِ «قتیل الله»یِ «الوتر الموتور» و «سرّ الله المخزون» جلوه کرده،
و نورِ «حُبّ الحسین هویّتنا» از تَنورِ تنهایِ خاکستر گرفته، شعله کشیده
تا به ذکر «حُبّ الحُسین أجَنَّني»، به شوق و اختیار، گَردِ امکان از تن بتکاند و فنایِ او را بطلبد.
شناخته نشدهاند!
هیهات ...
شناخته نشدهاند که مجالِ پهلو گرفتن و تشبیهِ غیر فراهم شد!
📜 این مقاله و تمامِ مقالات مقولۀ عشق، پرتوئی از همّت جانانۀ یاورانِ حضرت سیّد الشهدا(ع) و جاننثارانِ حضرتشان است.
نگارندۀ این معانی جز معلّم وجودِ ایشان نیست و هر آنکس که ذوقی از این سلسلهبیانْ چشید، بر خوانِ کریمانۀ ایشان مفتخر به ریزه خواری شده است.
إن شاء الله به دلْ همراه باشیم تا جلوهای از شهدایِ حقیقت مکشوف گردد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
یاران حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام، در عالَم تعیّنات و از عالَم تعیّنات، برگزیده نشدهاند. بلکه از عالَمِ عالی بوده و در عالَم دانی ظهور کردهاند.
برای این مهمّ به قسمتی از زیارتِ شهدایِ کربلا اشاره میشود و محوریّت تأمّل، بر خوانِ این عبارات نورانی خواهد بود:
🔻『 ➊ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ ؛
➋ أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ
➌ أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ
➍ اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏
➎ وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ
➏ اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ
➐ أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلَى الدُّعَاءِ إِلَى الْحَقّ』 🔺
سلام بر شما [شهدایِ کربلا]
که منسوبِ به ربّ العالمین هستید
شما برگزیدۀ خدائید
که خداوند برای ابا عبد الله الحسین(ع) شما را برگزید
و شما خاصّ حضرتِ ابا عبد الله الحسین(ع) هستید
که خداوند شما را مختص کرده است
شهادت میدهم که شما برای دعوتِ به حقّ کشته شدید.
📚 منابع:
۱. إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۲، ص۷۱۴
۲. المزار (للشهيد الاول)، ص۱۵۴
۳. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۸، ص۳۴۱
⚜️ ترتیب عبارات فوق، مهمّ است که ؛
از مقامِ وحدتِ «سلام»؛ ترسیم میشود. تا مقامِ کثرت رفته، و در مقامِ «قتال» ؛ تجمیع میگردد.
این سیر، هفت مرتبۀ وجودی یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام است که رسمِ عالَم اسماء است.
پس در این عبارتِ یکپارچۀ زیارت، بایستی نظر شود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هفتم :
شهدایِ کربلا؛ شاهدانِ حقیقت!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/274
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
دلفـریبان نبـــاتی همــه زیور بستند
دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد
(حافظ - ره)
🍃 آنانکه حُسنِ حسینیِ خلوتسرایِ «کنز مخفی» را از غیب الغیوب هوُ هویَّتِ ذات، به ورطۀ شهود کشانده،
و عنقایِ «سبحان» را از قلۀ قافِ لا یوصَفِ «عَمَّا يَصِفُون» در مَصرَعِ عشقِ «عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِين» با بدنهایِ «اِرباً اِرباً» به «عین و شین و قاف» هجّی نموده،
و هفتاد باره و هزار پاره، بذلِ مُهجَة را در حقیقتِ بَهجَة، طالبند وُ بلکه «اَحلیٰ مِن العَسل» میدانند؛
کجا شناخته شدهاند؟!
🌿 سخن از هفتاد و دو افسونِ ادب است؛
که ندایِ «هَل مِن ناصر»ِ حقیقتِ خویش را لبّیک گفته،
و به قیّومیّتِ مطلقۀ【 الْإِنْسان】 ، و به وحدتِ شخصیِ او در قیّومیّتِ مَعیۀ【 أَحْسَنِ تَقْويم】 ، تا نهایتِ گودالِ مظلومیّتِ【 أَسْفَلَ سافِلين】 قدم نهاده،
تا حقیقتِ «هوَ المؤمن»، در مرآتِ تمامیّتِ «قتیل الله»یِ «الوتر الموتور» و «سرّ الله المخزون» جلوه کرده،
و نورِ «حُبّ الحسین هویّتنا» از تَنورِ تنهایِ خاکستر گرفته، شعله کشیده
تا به ذکر «حُبّ الحُسین أجَنَّني»، به شوق و اختیار، گَردِ امکان از تن بتکاند و فنایِ او را بطلبد.
شناخته نشدهاند!
هیهات ...
شناخته نشدهاند که مجالِ پهلو گرفتن و تشبیهِ غیر فراهم شد!
📜 این مقاله و تمامِ مقالات مقولۀ عشق، پرتوئی از همّت جانانۀ یاورانِ حضرت سیّد الشهدا(ع) و جاننثارانِ حضرتشان است.
نگارندۀ این معانی جز معلّم وجودِ ایشان نیست و هر آنکس که ذوقی از این سلسلهبیانْ چشید، بر خوانِ کریمانۀ ایشان مفتخر به ریزه خواری شده است.
إن شاء الله به دلْ همراه باشیم تا جلوهای از شهدایِ حقیقت مکشوف گردد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
یاران حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام، در عالَم تعیّنات و از عالَم تعیّنات، برگزیده نشدهاند. بلکه از عالَمِ عالی بوده و در عالَم دانی ظهور کردهاند.
برای این مهمّ به قسمتی از زیارتِ شهدایِ کربلا اشاره میشود و محوریّت تأمّل، بر خوانِ این عبارات نورانی خواهد بود:
🔻『 ➊ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ ؛
➋ أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ
➌ أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ
➍ اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏
➎ وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ
➏ اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ
➐ أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلَى الدُّعَاءِ إِلَى الْحَقّ』 🔺
سلام بر شما [شهدایِ کربلا]
که منسوبِ به ربّ العالمین هستید
شما برگزیدۀ خدائید
که خداوند برای ابا عبد الله الحسین(ع) شما را برگزید
و شما خاصّ حضرتِ ابا عبد الله الحسین(ع) هستید
که خداوند شما را مختص کرده است
شهادت میدهم که شما برای دعوتِ به حقّ کشته شدید.
📚 منابع:
۱. إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۲، ص۷۱۴
۲. المزار (للشهيد الاول)، ص۱۵۴
۳. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۸، ص۳۴۱
⚜️ ترتیب عبارات فوق، مهمّ است که ؛
از مقامِ وحدتِ «سلام»؛ ترسیم میشود. تا مقامِ کثرت رفته، و در مقامِ «قتال» ؛ تجمیع میگردد.
این سیر، هفت مرتبۀ وجودی یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام است که رسمِ عالَم اسماء است.
پس در این عبارتِ یکپارچۀ زیارت، بایستی نظر شود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هفتم :
شهدایِ کربلا؛ شاهدانِ حقیقت!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/274
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
دلفـریبان نبـــاتی همــه زیور بستند
دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد
(حافظ - ره)
🍃 آنانکه حُسنِ…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هفتم :
شهدایِ کربلا؛ شاهدانِ حقیقت!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/274
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
دلفـریبان نبـــاتی همــه زیور بستند
دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد
(حافظ - ره)
🍃 آنانکه حُسنِ…
◼️
🔍 به مختصر اشارهای، از هر مقام چیزی بخوانیم:
💢➊ 『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ 』 ➣●•
⇦ #سلام ؛ نامِ مبارک حضرت حقّ است. و آن نقطۀ سِلمی وَحدت میباشد.
در زیارتِ شهدایِ کربلا در شب عید فطر و عید قربان میخوانیم :
🔲〖 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِيدِ اللَّهِ〗🔲
سلام بر شما که به ذوب و فنایِ از وحدتِ حقّ دوام دارید.
(📚 المزار، للشهيد الاوّل، ص۱۶۱)
یا در زیارتِ دیگری از شهدا کربلا میخوانیم:
◾️『 كُنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَيْرَ بِطَاء』◾️
شما از حقّ تعالی هستید که کوچکترین سستی در آن نیست.
(📚 إقبال الأعمال ،ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
یارانِ حضرت سیّد الشهدا(ع) از دار السلامِ وحدت هرگز خارج نشدند. و بر این وحدت، صبر کرده و عاقبت هم بدانجا رهنمون بوده و سائرین را بدانجا عروج میدهند که در دنبالۀ زیارتشان میخوانیم:
▪️『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِيماً 』▪️
(📚 المزار، للشهيد الاوّل،ص۱۶۱)
پس ایشان هرگز به آلودگیِ کثرت دچار نشدند پس اینگونه به ایشان سلام میدهیم:
▪️『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا «طَاهِرِينَ مِنَ الدَّنَسِ»』▪️
(📚 المزار، للشهيد الاوّل،ص۱۶۴)
⚠️ 《 طَاهِرِينَ مِنَ الدَّنَسِ》 ؛ رشحۀ «عصمة اللهی» حضرات آل الله علیهم السلام است. و یارانِ مصرعِ عشق، فانی در حضرات(ع) هستند.
💢➋ 『 أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ 』 ➣●•
⇦ "ربّ" فاعِل در ترسیم و سِیر است که 💎【 قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدیٰ】💎 (گفت: پروردگار ما همان است كه خلقت هر چيزى را به آن داد و سپس هدايتش كرد/ سورۀ۲۰، آیۀ ۵۰).
عالَم، عالَم اسماء است و همۀ کائنات، اسم الله میباشند.
عالَمی که عالَم اسماء است، تحتِ اسمِ اعظم و جلواتِ آن است که در سخن پنجم همین سری از مقالات بیان شد که یاران ابا عبد الله الحسین(ع) ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند. بنابراین مربوب بودنِ عالَم اشارات، به حلقۀ ربّانیّون بودنِ یاران حضرت سیّد الشهدا علیه السلام باید معنا شود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔍 به مختصر اشارهای، از هر مقام چیزی بخوانیم:
💢➊ 『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ 』 ➣●•
⇦ #سلام ؛ نامِ مبارک حضرت حقّ است. و آن نقطۀ سِلمی وَحدت میباشد.
در زیارتِ شهدایِ کربلا در شب عید فطر و عید قربان میخوانیم :
🔲〖 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِيدِ اللَّهِ〗🔲
سلام بر شما که به ذوب و فنایِ از وحدتِ حقّ دوام دارید.
(📚 المزار، للشهيد الاوّل، ص۱۶۱)
یا در زیارتِ دیگری از شهدا کربلا میخوانیم:
◾️『 كُنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَيْرَ بِطَاء』◾️
شما از حقّ تعالی هستید که کوچکترین سستی در آن نیست.
(📚 إقبال الأعمال ،ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
یارانِ حضرت سیّد الشهدا(ع) از دار السلامِ وحدت هرگز خارج نشدند. و بر این وحدت، صبر کرده و عاقبت هم بدانجا رهنمون بوده و سائرین را بدانجا عروج میدهند که در دنبالۀ زیارتشان میخوانیم:
▪️『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِيماً 』▪️
(📚 المزار، للشهيد الاوّل،ص۱۶۱)
پس ایشان هرگز به آلودگیِ کثرت دچار نشدند پس اینگونه به ایشان سلام میدهیم:
▪️『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا «طَاهِرِينَ مِنَ الدَّنَسِ»』▪️
(📚 المزار، للشهيد الاوّل،ص۱۶۴)
⚠️ 《 طَاهِرِينَ مِنَ الدَّنَسِ》 ؛ رشحۀ «عصمة اللهی» حضرات آل الله علیهم السلام است. و یارانِ مصرعِ عشق، فانی در حضرات(ع) هستند.
💢➋ 『 أَيُّهَا الرَّبَّانِيُّونَ 』 ➣●•
⇦ "ربّ" فاعِل در ترسیم و سِیر است که 💎【 قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدیٰ】💎 (گفت: پروردگار ما همان است كه خلقت هر چيزى را به آن داد و سپس هدايتش كرد/ سورۀ۲۰، آیۀ ۵۰).
عالَم، عالَم اسماء است و همۀ کائنات، اسم الله میباشند.
عالَمی که عالَم اسماء است، تحتِ اسمِ اعظم و جلواتِ آن است که در سخن پنجم همین سری از مقالات بیان شد که یاران ابا عبد الله الحسین(ع) ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند. بنابراین مربوب بودنِ عالَم اشارات، به حلقۀ ربّانیّون بودنِ یاران حضرت سیّد الشهدا علیه السلام باید معنا شود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•
⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.
«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده میشود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمیرود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).
به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» میشود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل میشوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت میگیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمیبرَد.
❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).
در تحلیل بیان میشود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت میخواهد که چه عرض شد! )
🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان مینمایند.
از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار میگیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ میکنند تا از اخیار شوند.
و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیدهای، جلوهای از اوست.
⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان میشود، پیگیری و دقّت میخواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.
💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•
⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر میشود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» میگردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده میشود.
لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.
💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•
⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا میشود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).
در فراز بعدی بیان میشود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده میشود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•
⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.
«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده میشود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمیرود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).
به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» میشود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل میشوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت میگیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمیبرَد.
❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).
در تحلیل بیان میشود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت میخواهد که چه عرض شد! )
🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان مینمایند.
از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار میگیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ میکنند تا از اخیار شوند.
و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیدهای، جلوهای از اوست.
⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان میشود، پیگیری و دقّت میخواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.
💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•
⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر میشود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» میگردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده میشود.
لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.
💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•
⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا میشود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).
در فراز بعدی بیان میشود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده میشود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
💢➏ 『 اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ 』 ➣●•
⇦ یارانی که『 أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』هستند، در خلوَتِ اختصاصِ ذات نمانده بلکه در جلوَتِ صفت و فعل و اثر هم ممدوداً میآیند.
عبارتِ『 اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ 』؛ فراز مهمّی از معناست. چرا که غالباً بر ظاهرِ افعال یاران (مانند حضرت حرّ سلام الله علیه) تکیه کرده و آنرا ذنبی در عالَم حدود فرض میکنند و غور و تعمّق ایشان در مقاماتِ ایشان، بعد از توبۀ ظاهری در نظر گرفته میشود.
💢➐ 『 أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلَى الدُّعَاءِ إِلَى الْحَقّ』 ➣●•
⇦ آن حقیقتی که تا بدینجا در شش منزلِ تنزیلِ خلقَت آمد، و【في سِتَّةِ أَيَّام】 ترسیمِ حقیقت نمود (#مقام_ترسیم)، بایستی عالَم را به سمتِ حقّ تجمیع نماید. پس برای دعوتِ به سویِ حقّ، کشته میشود که در تحلیل بیان میگردد که این #مقام_تجمیع است.
🍃 یارانِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) که در عینیّت شخصیِ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم آمده، و صِرف الربطِ به اسم مُستأثِر، در عالَم اسماء ظاهر شده (که عالَم اسماء، جلواتِ اسم اعظماند)، بایستی با دعوتِ اسماء به باطنِ خویش که اسم مستأثِر است، حقیقتِ ترسیم شدۀ عالَم را مختاراً تجمیع نمایند. پس عالَمی در ایشان، و ایشان در آستانِ آسمانِ وجودِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) فانی میشوند که 🔻『 الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِك』🔺(شهدایِ کربلا فانی در آستانِ ابا عبد الله ع هستند / 📜 زیارتِ عاشورا).
این نقطۀ کشته شدن برایِ حضرتِ «قتیل الله»(ع) و به سمت و غایتِ ایشان؛ کمالی است که هر نیکی به سمتِ آن در تَقَلّاست که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
🔻〖 فَوْقَ كُلِّ ذِي بِــرٍّ بِــرٌّ حَتّى يُقْــتَلَ فِي سَبِيــلِ اللَّهِ،
فَإِذَا قُتِــلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِــرّ.〗🔺
فوقِ هر نیکی، نیکی است تا اینکه در «سبیل الله» کشته شود
پس هنگامی که در «سبیل الله» کشته شد، پس فوقِ آن دیگر نیکی نیست.
(📚الكافي، ط - دارالحديث، ج۹، ص۴۷۶)
حضرت «قتیل الله» ابا عبد الله الحسین علیه السلام «سبیل الله» هستند که فرمودند🔸〖نَحْنُ سَبِيلُ اللَّهِ〗🔸(📚 مستدرك الوسائل، ج۱۰، ص۳۳۷). و بــِـرّ، خودِ ایشانند که 💎【 الْبِــرَّ «مَـــنْ» آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ】💎 ( نيكى؛ كسى است كه به خدا و روز آخرت و ملائكه و كتاب آسمانى و پيغمبران ايمان داشته باشد/ سورۀ بقره، آیۀ۱۷۷).
و بلکه حضرتِ قتیل الله(ع)، «اصلِ البِرّ» هستند و برّ و نیکی از فروع ایشان است که فرمودند🔻〖 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِــرّ، فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيد و ...〗🔺(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص: ۲۴۲).
هر بِرّ و نیکی، به بِرّ و نیکیِ مافوقِ خود باقی بوده و دوام دارد. همانطور که اسمِ اسم، به اسم تداوم دارد. و تمامِ اسماء، به اسمِ اعظم. و حروفِ اسمِ اعظم، به اسمِ مستأثِر تداوم داشته و باقی است. بنابراین به یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام اینگونه سلام میدهیم:
🔹 『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ دَائِماً إِذَا فَنِيتُ وَ بُلِيتُ』🔹
سلام بر شما برای همیشه ، هنگامی که من ، نابود و پوسیده میشوم.
(📚 كامل الزيارات، ص۲۴۳)
💫 هر بِــرّ و نیکی جلواتِ حضرت قتیل الله(ع) است. و از حضرت(ع)، آغاز شده، به حضرت(ع) دوام دارد، و بسویِ حضرت(ع) ختم شده، و کشتۀ حضرت(ع) یعنی فدویِ حقیقتِ خویش است.
به لطف حقّ تعالی؛ تا بدینجایِ مطلب، سلسلۀ ترسیم و تجمیع عالَم، به مختصر اشارهای، بیان شد. و رشحهای از معرفتِ به یاران حضرت قتیل الله ابا عبد الله الحسین(ع) و نقشِ حقیقیِ ایشان در حقیقتِ هستی، به تحلیل و رشتۀ تحریر در آمد.
پس مبادا تعیّناتِ زمان و مکان، ما را از حقیقت عالَم غافل کند!
کربلا و عاشورا و یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام، منسوبین به ربّ العالمینی هستند که از مافوقِ زمان و مکان، راسمِ زمان و زمانیّات و مکان و مکانیّات است.
هرچه هست، به این حقیقت است و اگر بعدی در نظر بگیریم، بعد از این حقیقت، و به این حقیقت ، تحقّق دارد. چنین است که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام «در حالیکه طوافِ #مصارع_العشاق مینمودند» میفرمایند :
💠『 مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ』💠
محل افتادن عشّاقِ شهداء، هیچ کسی قبل از ايشان بر آنها سبقت نگرفته و کسی بعد از ایشان به ایشان ملحق نشده.
(📚 كامل الزيارات، ص۲۷۰)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
💢➏ 『 اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ 』 ➣●•
⇦ یارانی که『 أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』هستند، در خلوَتِ اختصاصِ ذات نمانده بلکه در جلوَتِ صفت و فعل و اثر هم ممدوداً میآیند.
عبارتِ『 اخْتَصَّكُمُ اللَّهُ 』؛ فراز مهمّی از معناست. چرا که غالباً بر ظاهرِ افعال یاران (مانند حضرت حرّ سلام الله علیه) تکیه کرده و آنرا ذنبی در عالَم حدود فرض میکنند و غور و تعمّق ایشان در مقاماتِ ایشان، بعد از توبۀ ظاهری در نظر گرفته میشود.
💢➐ 『 أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلَى الدُّعَاءِ إِلَى الْحَقّ』 ➣●•
⇦ آن حقیقتی که تا بدینجا در شش منزلِ تنزیلِ خلقَت آمد، و【في سِتَّةِ أَيَّام】 ترسیمِ حقیقت نمود (#مقام_ترسیم)، بایستی عالَم را به سمتِ حقّ تجمیع نماید. پس برای دعوتِ به سویِ حقّ، کشته میشود که در تحلیل بیان میگردد که این #مقام_تجمیع است.
🍃 یارانِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) که در عینیّت شخصیِ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم آمده، و صِرف الربطِ به اسم مُستأثِر، در عالَم اسماء ظاهر شده (که عالَم اسماء، جلواتِ اسم اعظماند)، بایستی با دعوتِ اسماء به باطنِ خویش که اسم مستأثِر است، حقیقتِ ترسیم شدۀ عالَم را مختاراً تجمیع نمایند. پس عالَمی در ایشان، و ایشان در آستانِ آسمانِ وجودِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) فانی میشوند که 🔻『 الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِك』🔺(شهدایِ کربلا فانی در آستانِ ابا عبد الله ع هستند / 📜 زیارتِ عاشورا).
این نقطۀ کشته شدن برایِ حضرتِ «قتیل الله»(ع) و به سمت و غایتِ ایشان؛ کمالی است که هر نیکی به سمتِ آن در تَقَلّاست که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
🔻〖 فَوْقَ كُلِّ ذِي بِــرٍّ بِــرٌّ حَتّى يُقْــتَلَ فِي سَبِيــلِ اللَّهِ،
فَإِذَا قُتِــلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِــرّ.〗🔺
فوقِ هر نیکی، نیکی است تا اینکه در «سبیل الله» کشته شود
پس هنگامی که در «سبیل الله» کشته شد، پس فوقِ آن دیگر نیکی نیست.
(📚الكافي، ط - دارالحديث، ج۹، ص۴۷۶)
حضرت «قتیل الله» ابا عبد الله الحسین علیه السلام «سبیل الله» هستند که فرمودند🔸〖نَحْنُ سَبِيلُ اللَّهِ〗🔸(📚 مستدرك الوسائل، ج۱۰، ص۳۳۷). و بــِـرّ، خودِ ایشانند که 💎【 الْبِــرَّ «مَـــنْ» آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ】💎 ( نيكى؛ كسى است كه به خدا و روز آخرت و ملائكه و كتاب آسمانى و پيغمبران ايمان داشته باشد/ سورۀ بقره، آیۀ۱۷۷).
و بلکه حضرتِ قتیل الله(ع)، «اصلِ البِرّ» هستند و برّ و نیکی از فروع ایشان است که فرمودند🔻〖 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِــرّ، فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيد و ...〗🔺(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص: ۲۴۲).
هر بِرّ و نیکی، به بِرّ و نیکیِ مافوقِ خود باقی بوده و دوام دارد. همانطور که اسمِ اسم، به اسم تداوم دارد. و تمامِ اسماء، به اسمِ اعظم. و حروفِ اسمِ اعظم، به اسمِ مستأثِر تداوم داشته و باقی است. بنابراین به یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام اینگونه سلام میدهیم:
🔹 『 السَّلَامُ عَلَيْكُمْ دَائِماً إِذَا فَنِيتُ وَ بُلِيتُ』🔹
سلام بر شما برای همیشه ، هنگامی که من ، نابود و پوسیده میشوم.
(📚 كامل الزيارات، ص۲۴۳)
💫 هر بِــرّ و نیکی جلواتِ حضرت قتیل الله(ع) است. و از حضرت(ع)، آغاز شده، به حضرت(ع) دوام دارد، و بسویِ حضرت(ع) ختم شده، و کشتۀ حضرت(ع) یعنی فدویِ حقیقتِ خویش است.
به لطف حقّ تعالی؛ تا بدینجایِ مطلب، سلسلۀ ترسیم و تجمیع عالَم، به مختصر اشارهای، بیان شد. و رشحهای از معرفتِ به یاران حضرت قتیل الله ابا عبد الله الحسین(ع) و نقشِ حقیقیِ ایشان در حقیقتِ هستی، به تحلیل و رشتۀ تحریر در آمد.
پس مبادا تعیّناتِ زمان و مکان، ما را از حقیقت عالَم غافل کند!
کربلا و عاشورا و یارانِ سیّد الشهدا علیه السلام، منسوبین به ربّ العالمینی هستند که از مافوقِ زمان و مکان، راسمِ زمان و زمانیّات و مکان و مکانیّات است.
هرچه هست، به این حقیقت است و اگر بعدی در نظر بگیریم، بعد از این حقیقت، و به این حقیقت ، تحقّق دارد. چنین است که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام «در حالیکه طوافِ #مصارع_العشاق مینمودند» میفرمایند :
💠『 مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ』💠
محل افتادن عشّاقِ شهداء، هیچ کسی قبل از ايشان بر آنها سبقت نگرفته و کسی بعد از ایشان به ایشان ملحق نشده.
(📚 كامل الزيارات، ص۲۷۰)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔔 پس بدانیم :
هرگز، احدی در کنار شهدای کربلا، و یا مشابهِ ایشان، نبوده، و نیست ، و نخواهد بود.
هرگز، کربلا مشابه نداشته، ندارد و نخواهد داشت. و عاشورا تکرار نخواهد شد.
کربلا، عاشورا، و یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرفاً در چهارچوبِ حوادث تاریخی و افرادِ اینجائی نیستند که مجالِ به مشابه بدهد.
هیهات از کوتاهی معرفت!
هیهات ...!
همین اشاره برای طالبِ هدایت کافی است که "العاقل یکفیه الاشاره"!
🍀 اگر مبانی در یدِ معرفت خواننده باشد، این عبارات را با مبنایِ معرفتی جمع خواهد نمود. که مولایی این سخن را میفرماید ، که حقیقة الحقائق است. آل او، «اصل کلّ خیر» و مَنشَأ و مبتدا و مأوا و منتهایِ آن هستند و واحدی از خیر، بیرون از حضرتشان اصلاً معنا ندارد.
شهدایِ کربلا، حسابی ما دونِ آل الله علیهم السلام ندارند و در سخن پنجم، شاهدی از سلامهایِ زیارتِ عاشورا بیان شد و اشاره شد که اصحابِ حضرت ابا عبد الله(ع) در فنایِ مطلقه با حضرت(ع) میباشند. و چنین است که سابق و لاحق ندارند و هرکس خواهانِ چنین منزلت و مقامی است، و داعیِ دعایِ 🔸『 یا لیتنا کنّا معکم فنَفوز فوزاً عظیماً』🔸 است، فنایِ در ایشان را طالب است. که فانیِ در یارانِ سیّد الشهدا(ع) ، به شخصِ ابا عبد الله(ع)، در منزلت و مقام و درجۀ ایشان است. و به عینِ شخصیِ ابا عبد الله(ع)، در نقطۀ ریخته شدنِ خون مطهّر حضرت(ع)، 🔻 『 مُوَافَقَةً لِدَمِهِ (لدم الحسین ؏)』 🔺(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۴۴، ص۲۴۲) خون او ریخته شده است. و در نتیجه به وحدتِ شخصیِ حضرت ثار الله(ع)، فانیِ در حضرت(ع)، خونخواهِ خونِ خویش است که در زیارتِ عاشورا میخوانیم:
🔹〖 وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ
وَ أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ «ثَــارِي» مَعَ إِمَامٍ مَهْدِي ؏ 〗🔹
و خدایا از تو میخواهم که مرا به مقامِ محمود (= مقامِ #شفاعت = یگانگی با حضرات آل الله ع - مقامِ فنایِ در آل الله ع) برسانی
[و چون به مقامِ فنایِ در آل الله ع رسیدم، حالا این تقاضا را دارم که] و اینکه خونخواهیِ «خونِ خودم» را با حضرت مهدی (ع) از تو مسئلت میکنم.
(📚 المزار، لشهيد الاول، ص۱۸۱)
(فتأمّلْ جدّاً!)
هر طالبِ هدایت و سالکِ طریقت ، تحتِ این سلسلۀ حقیقت، و منتهی به آن است و اگر این مطلب را درک کند، زیارتِ شهدایِ کربلا را نموده و در نهایتِ این زیارتِ ، فانیِ در ایشان و باقی به ایشان است که:
🔶『 نَحْنُ لَكُمْ خُلَطَاءُ فِي دَارِ الْبَقَاء ...』🔶
ما در دارِ بقا، با شما وحدت پیدا میکنیم.
(📚 آخرِ زیارتِ شهدا -إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۵۷۷)
و به حضرتِ «سلام» و دار السلامِ حقیقتِ او (که در ابتدا اشاره شد) که یارانِ سیّد الشهدا(ع) از اویند و در اویند و به اویند، راه یافته است پس :
🔶『 ... وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.』🔶
(📚 آخر زیارت مذکور)
🔘 『 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً 』🔘
(📚 كامل الزيارات، ص۲۱۳)
إن شاء الله الکریم الوهّاب.
#یوم_الطفوف_سخن_هفتم
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.