اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
905 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.
•┈••✾•🍃بسم الله العَــﷻــلے🍃•✾••┈•
.
.

°•○●°•🍃📖 لطائفی از قرآن -
قرآن؛ معجزۀ خالده 📖🍃•°●○•°

•┈┈••✾• 📖 •✾••┈┈
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1751
•┈┈••✾• 🦋 •✾••┈┈•

.﷽

🔰 در #کانال_معرفة_الحق ، بیان مستقلی به شرح «انشاء» و «خبر»، و «إنشاء مطلق» اختصاص یافت که دانستن آن، به عنوان مقدمهٔ این مقاله، ضروری است.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/473)


🔷 اموری که مادّه‌ای ابتدایی داشته یا به هر نحوی، سابقه‌ای دارند و بعداً ایجاد شده باشند؛ ایجادشان به نحوِ «خبر» است [و نه «انشاء»]. در ایجاد کردنِ «خبر»ی؛ حضورِ دائمیِ موجِد (ایجاد کننده) لازم نیست و به عبارتی؛ موجِد در امرِ آن ایجاد شده، حضورِ حیاتی ندارد و حیاتِ آن امر نیست.
مثلِ بنّایی که بنایی را می‌سازد و دیگر آن بَنا را حتّی نمی‌بیند و بعد از رحلتِ بَنّا هم بنا، بدون حضورِ بَنّا، موجود است.

امّا؛
🔷 «إنشاء» به معنایِ؛ ایجاد کردن است.
«امرِ إنشائی حقیقی» آن است که؛
▣ اوّلاً) بدواً از مُنشئ آن، صادر می‌شود و هیچ سابقۀ قبلی ندارد.
▣ ثانیاً) مُنشئ (انشاء کننده) حیات و قوامِ دائمیِ «مُنشَأ» (چیزی که انشاء و ایجاد شده) می‌باشد و دائماً در مُنشَأ؛ به نحوِ حیات و قوام، حاضر است.

مثل:
خلق و ایجاد کردنِ آسمانها و زمین و تمام موجودات توسّط نفس باریتعالی، اینگونه است که؛

اوّلاً) به نصّ دعایِ جوشن کبیر «مِنَ الْعَدَم» است (🔻«يَا مَنْ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ مِنَ الْعَدَمِ؛ 📗البلد الأمين،ص۴۰۹»🔺).
ثانیاً) نفس باریتعالی، حیاتِ دائمی و قیّومیّتِ مَعیّۀ تمام موجودات است.

(ر.ک 👈🏻 #ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة «قیّومیّت مَعیّه» https://t.me/ehsannil3/75)


🔆 یکی از أسماء باریتعالی «مُنْشِئ» است (📚إقبال الأعمال،ط - القديمة،ج‏۱، ص۲۱۵)
ائمۀ اطهار(ع) که شخصِ «الأسماء الحُسنی» هستند (📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱،ص۱۴۴)، «مِن دون الله» نبوده بلکه 🔻«نَفْس الله تَعَالَى‏»🔺 هستند (📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۹۷،ص۳۳۱)؛

⏎◈ بنابراین؛
حضراتِ آل الله(ع)؛ شخصِ «مُنْشِئ» بودنِ حقّ تعالی بوده و «انشاء مطلق»، جلوه‌ای از جلواتِ ائمه اطهار(ع) است.

(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/186)


💠 چون «مُنْشِئ» بودنِ نفسِ باریتعالی در مقامِ اطلاق است، پس؛ مقابل ندارد.
⏎◈ بنابراین؛
«مُنْشِئ» بودنِ نفسِ باریتعالی؛ حتّی مافوقِ «انشاء»ی است که مقابلِ «خبر» قرار گیرد.
انشاء و خبری که در کنار یکدیگر تعریف و معنا می‌شوند؛ نزولِ اجلال، و تجلیّاتِ نازلۀ وجودِ حضراتِ «مُنْشِئ» (علیهم السلام) است.


🌐 تمام موجودات، از حضراتِ «مُنْشِئ» (علیهم السلام) و توسّطِ حضرتشان(ع) انشاء شده و موجود هستند. قرآن می‌فرماید:

🔆﴿وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَة🔆
و او كسى است كه شما را از «نَفْسٍ واحِدَة» (یعنی؛ حضراتِ «نَفْسُ اللهِ تَعَالَى» علیهم السلام) انشاء نمود.

(📖انعام ۹۸)

حضرت مولی أمیرالمؤمنین(ع) با تأکید به این «انشاء»، می‌فرمایند:

🔻«أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً»🔺
[خداوند متعال] خلق را به نحوِ انشاء ایجاد نمود.

📘نهج البلاغه، خطبه‌ی ۱


🌀 کلیّۀ اختراعات و سازندگی‌های بشر، بلکه همۀ اموری که خلائق مشغول آن هستند؛ به نفسِ جدایی از حضراتِ آل الله(ع)؛
نحوی از «خبر» هستند و به طورِ کلّی؛
بشرِ جدای از آل الله(ع)؛ حقیقتاً نمی‌تواند منشئ (انشاء کننده) باشد. از این رو؛ تمام امور او، في نفسِها؛ هالک هستند و فقط در چند روزِ دنیا؛ مجالِ جولان دارند.

امّا همان امور خلائق، با نسبتی که با نفس باریتعالی یعنی ائمه اطهار(ع) دارند؛ حیات حقیقی داشته و تا قیامت؛ قوام دارد و محلّ اعتبار و توجّه بوده و از این رو؛ مورد سؤال بوده، و موجبِ عِقاب و ثواب هستند.




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
📖
.
.
📖

🔰 مقدمۀ مختصر فوق در مورد «خبر» و «انشاء»، إن شاء الله کفایت می‌کند تا وارد بحثِ اصلی شویم:


🍃 #معجزه ، از این جهت «معجزه» نامیده شده است که؛

➊ خلائق، از انجام و یا آوردنِ آن عاجز هستند. بنابراین؛ معجزۀ حقیقی، آن شیء و امری است که مشابه ندارد.
➋ معجزه، امری «انشائی» است و نه «خبری» و جز خودِ مُنشِئ (انشاء کننده)؛ همه، از ایجادِ آن، عاجز هستند.


💠 خداوند عزّوجلّ در قرآن تحدّی می‌نماید یعنی؛
خلائق را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانید مشابه قرآن بیاورید (📖سورۀ اسراء۸۸)، یا ده سوره مانند آن آورده (📖سورۀ هود-ع-، ۱۳)، یا حتّی یک سوره مثلِ سوَر قرآن بیاورید (📖سورۀ بقره، ۲۳).


📖 قرآن معجزۀ خالدۀ حضرت رسول اکرم(ص) بوده و انشاء حقیقی است که:

🔸اوّلاً) کلامِ باریتعالی، صِرفُ الرَّبطِ به «نفس باریتعالی» است. و از اینکه نفس حقّ تعالی، قدیم مطلق است و سابقه‌ای جز خودش ندارد، بنابراین؛ قرآن که کلامِ باریتعالی است؛ سابقه‌ای ندارد.
🔸ثانیاً) نفسِ باریتعالی «خالِد مطلق» است که «خالِد» از أسامی حقّ تعالی است («يَا خَالِد؛📚 المصباح للكفعمي،ص۳۵۲»). قرآن، جلوه‌ای از حضرتِ «خالِد» (جلّ جلاله) است،
از این رو ؛ 👈🏻 قرآن مجید، «معجزه خالدۀ مطلق» است.
بنابراین؛
با گذر زمان یا اتمامِ دنیا، اثری از معجزات أنبیاء گذشته(ع) نیست، امّا قرآن مجید، به خالده بودن؛ دائمی و جاودان و پابرجاست.


💠 حضرتِ خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) 🔻«مَعْدِنُ النُّبُوَّة؛📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۱،ص۲۰۶»🔺هستند که نبوّتِ تمام أنبیاء إلهی(ع)؛ جلوه‌ای از نبوّتِ حضرتِ «مَعْدِنُ النُّبُوَّة» خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) است، و صرفنظر از حضرت ختمی مرتبت(ص) نه نبی و رسولی هست، و نه حتّی نبوّت و رسالتی.

⏎▣ به همین قوّت؛
تمام معجزات أنبیاء الهی(ع) و کتبِ إلهی‌شان، صَرفنظر از معجزۀ حضرت ختمی مرتبت یعنی قرآن مجید که «معجزۀ خالدۀ حقیقی» است؛ دارایِ أمَد و پایان بوده و صِرفاً در همین عالَم دنیا، مجلای از جلوه دارد، و بلکه في نفسِه؛ هالک و نیست و نابود و معدوم است و موجود نمی‌باشد.

📖قرآن که معجزۀ حضرت ختمی مرتبت(ص) است؛ کلام خداست.
کلام خداوند متعال، جلوۀ «کلمة الله التّامة» بودنِ حضرات آل الله(ع) است (📚إقبال الأعمال، ط - القديمة،ج‏۲، ص۷۱۴).
در مقالات قبلی #کانال_اللطائف_الالهیة بیان شد که «کلمة الله التّامة»؛ فعلیّت باریتعالی است.

⏎◈ بنابراین؛
قرآن مجید، مافوقِ این است که حتّی در تعیّنِ «مخلوق» بودن، باشد. در این خصوص حضرت امام رضا علیه السلام می‌فرمایند:

📖«لَيْسَ بِخَالِقٍ وَ لَا مَخْلُوقٍ وَ لَكِنَّهُ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ🔆
[قرآن مجید] نه خالق است و نه مخلوق، بلکه کلامِ خداوندی است که عزیز و جلیل است.

📚التوحيد (للصدوق)، ص۲۲۳

قرآن مجید؛
جلوه‌ای از مقامِ جمع الجمع و اطلاق عَلَی الإطلاقِ حضرات آل الله(ع) است که نه به تعیّنِ «مخلوق بودن»، منجلی و متوقّف است، و نه به تعیّنِ «خالق بودن»، مختفی و متوقّف است بلکه جلوه‌ای از اطلاق و مقام جمع الجمعِ حضراتِ آل الله(ع) است.

خالده بودنِ قرآن، جلوه‌ای از جامعیّت حقیقی مقام جمع الجمع آل الله(ع) است که؛
جلوَت دنیوی و خلوَتِ أخرَوی،
حدوثِ «مخلوق بودن» و قدمتِ «خالق بودن»
را در جامعیّتِ مقام جمع الجمعی آل الله(ع) به نحوِ حقیقی؛ فراگرفته است.


.
⏎◈ با توضیحاتی که گذشت:
قرآن مجید؛ آن انشاء مطلقی است که حتّی مافوقِ «انشاء»ی است که مقابلِ «خبر» تعریف می‌شود، و بر اساسِ مناط و معیارِ اینگونه «انشاء» بودنی؛

نه فقط کلّ قرآن، نه تنها ده سوره، نه تنها یک سوره، بلکه حتّی یک آیه، یک حرف، یک اعراب و یا یک نقطه از قرآن را احدی قادر نیست که بیاورد.

👈🏻 انشاء بودنِ قرآن؛ اساس و روح و حیاتِ این تحدّی است.


💠 حقیقتاً و اساساً جز منشئ مطلق [یعنی حضراتِ «نفس الله تعالی» علیهم السلام که شخصِ «کلمة الله التامّة» هستند و قرآن مجید، جلوه‌ای از جلواتِ حضرتشان(ع) است]؛ احدی، قادر به انشاءِ قرآن نیست.


⏎◈ بنابراین؛
اگر به فرضِ مُحال، حتّی آیاتی کاملاً مشابه آیات قرآن توسّط خلائق آورده شود؛ خانۀ این تشابه، از پای‌ْبَست ویران است! و چنین تشابهی؛ از اساس، منتفی است.






🌿«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً دَائِماً مَعَ دَوَامِكَ وَ خَالِداً مَعَ خُلُودِكَ»
📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۰۰


#لطائف_قرآن
#قرآن_معجزه_خالده
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
📖
.
.
•┈••✾•🍃الحمد للّه العَــﷻــلے🍃•✾••┈•
.
.
•┈••✾•🍃الحمد للّه العَــﷻــلے🍃•✾••┈•
.
.
•┈••✾•🍃الحمد للّه العَــﷻــلے🍃•✾••┈•
.
.
•┈••✾•🍃الحمد للّه العَــﷻــلے🍃•✾••┈•
.
.
•┈••✾•🍃الحمد للّه العَــﷻــلے🍃•✾••┈•
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
•اا✾•🍃فاطـﷻــمة مهـﷻــدے🍃•✾اا•
.
.
•اا✾•🍃فاطـﷻــمة مهـﷻــدے🍃•✾اا•
.
.
•اا✾•🍃فاطـﷻــمة مهـﷻــدے🍃•✾اا•
.
.
•اا✾•🍃فاطـﷻــمة مهـﷻــدے🍃•✾اا•
.
.
•اا✾•🍃فاطـﷻــمة مهـﷻــدے🍃•✾اا•
.
.


🕔لطیفه‌ای از درک #لیلة_القدر
در درجات مختلف معرفتی 💫


•┈┈••✾•💫•✾••┈┈•
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️https://t.me/ehsannil2/1798
•┈┈••✾•💫•✾••┈┈•


🔰 مقاله زیر، بالضرورة این شبها، و در پاسخ به رغبت طالبین معارف، با تعجیل و بدون ویرایش مناسب و تفصیل و تحلیل نوشته شد. إن شاء الله در فرصتی مناسب، به شرطِ طلب مشتاقان؛ شرح مبسوطی از آن تقدیم می‌گردد.

با ذکر شریفِ «یا علی» همدل و همراه شوید…
«یا علیﷻ»

༺۞◈هُوَالعَـﷻـلے‌ُّالأعلىٰ◈۞༻


💎بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم💎

🍃إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾
🍃وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾
🍃لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾
🍃تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾
🍃سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾

سوره قدر جلوهٔ ترسیم عالم است و محقّق شدنِ قدرها، بر اساس مخازن حقیقی آن و حقیقت آن قدر و شیء ها در عالم بالا یا عالم عالی است که :

💎﴿وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ﴾💎
❈ و هیچ چیز در عالم نیست جز آنکه منبع و خزانه آن نزد ماست، ولی ما از آن بر عالم خلق الاّ به قدر معلوم فرو نمی‌فرستیم.
📘(سوره حجر، ۲۱)
𑁍•࿐

❖ این که خزائن هر شیئی که حقیقتِ اشیاء است و آن حضرت باریتعالی است؛ حضرات آل الله(ع) که شیئیت اشیاء و شیئیت باریتعالی هستند؛
«تنزیل» پیدا می‌کند و قدر و منزلت هر شیئی که در عالم دون متجلی است، ظاهر می‌شود و این به «انزال» و «تنزیل» محقّق است؛

❐⇦که #انزال ؛ نزول دفعی است.
❐⇦و #تنزیل ؛ نزول تدریجی است.


📖 قرآن می فرماید:

💎 ﴿أَوَلا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً
✺ آيا انسان به خاطر نمى‏آورد كه ما او را قبلاً آفريديم در حالى كه چيزى نبود؟
📚(مریم -س-، آیه۶۷)


🔻احادیث مربوط به این آیۀ شریفه :
۱- «لا مُقدّراً، و لا مُكـــَــوِّنا»
۲- «لم يكن شيئا في كتاب و لا علم»

💠۱. الرَّحْمَانُ(۱) »» رحمتِ عام است و رحمت پهن و گسترده میشود.
پس مجال به غیر هم داده میشود.

💠۲. عَلَّمَ الْقُرْءَانَ(۲) »» مقامِ تنزیل شروع میشود.

وقتی حقیقت فوق تنزیل پیدا میکند، آیۀ ذیل و روایات آن، متجلّی میگردد:

💎﴿هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً ﴾💎
📚(انسان، آیه ۱)

🔻احادیث مربوط به این آیۀ شریفه :
۱- «كان مقدراً غير مذكور»
۲- «كان شيئاً، و لم يكن مذكوراً»
۳- «كان مذكورا في العلم، و لم يكن مذكورا في الخلق»
۴- «[كان‏] شيئا مقدورا، و لم يكن مكوّنا»

❂☜ حقیقت اشیاء در آیات قرآن آمده که از نقطهٔ فرا تشبیه که «لم یَكُ شیئا» دارد که شیئی نبودی؛ این مربوط به این دسته از روایات است که وقتی تنزیل پیدا می کند می شود ☜ آیات اول سوره انسان که :
«هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»

📜 که روایاتش می فرماید: نه مُقَدّر بودید و نه مذکور بودید؛
۞↩️ و در روایت آن دارد که شیء بود اما مذکور نبود در علم باریتعالی بود، اما مُقدّر نشده بود، این یک مرتبه «تنزیل» یافته است؛

❁ این که عَینیت هر شیئی که عرفا به آن《 اعیان ثابته》می گویند و بحث هایی در آن است که این《 اعیان ثابته 》چیست؟

🔺‌☜ اگر شخص از نقطه آغاز هرم شروع کند، و آن حضرت عَین اللّه است که نفس باریتعالی است ؛
تمام《اعیان ثابته 》؛ در آنجا به محقّق بودنِ عَینِ باریتعالی یا نفس باریتعالی محقّق است به نحو اطلاق؛
که در مقام خلوتِ اطلاق می شود همان
💎 لَمْ یَکُنْ شَیْئا
و مرتبه علی الاطلاقش می شود:
💎 لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا

و تا عالم ظاهر می آید که «تنزیل» یافتهٔ آن حقیقت است و هر قدر و منزلتی برای اشیاء رقم می خورد.


🌿‌☜ الغرض
این "مقدمه ای" بود که برای این بحث بیان می شود.

❖ مطلب بعدی این است که برای درک "لیلةالقدر" آیات ابتدایی سوره قدر را باید دقت کنیم که:

🍃 «إنا انزلناهُ» این «هُ» ضمیری است که خیلی ها دنبال مرجع آن می گردند
در صورتی که شخصِ ضمیر است، شخص ضمیر بالاتر از این است که در تعیّن اسم باشد،
این شخص ضمیر هست و شخص ضمیر را باید پیگیری کنیم که:

چرا ما ضمیر را در اطلاق، عموماً درک نمی‌کنیم؟!
و ضمیر را مترتّب یک اسم می‌دانیم یعنی از یک تعیّنی به ضمیر می‌رسیم و هر ضمیری را به اسمی برمی‌گردانیم و به اصطلاح؛ دنبالِ مرجعِ ضمیر می‌گردیم؟!



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🍃

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
☀️༺•
༺•
۞‌☜ در صورتی که ضمیرِ «هُ» در «أَنْزَلْناهُ»؛ آن باطن حقیقی است و عالمِ غیبی هست که شهود را به انشاء خودش ظاهر می‌کند و ظهوری که برای «هُ» هست؛ عینِ شخصیِ خودِ «هُ» است که در آیات قرآن هم آمده است «هو الظاهر؛ حدید 3». یعنی خودِ ان «هو»؛ «الظاهر» است و نه اینکه ظهورِ «هو»، چیزی غیر از خودش است.

پس اگر دقیقۀ فوق درک شد؛
قطعاً باید دنبالِ مرجعِ ضمیرِ «هُ» در «إنّا انزلناهُ» نگردیم. و اگر گشتیم؛ بدانیم که هنوز در کوره راهِ معرفتِ «هُ» هستیم!
«هُ» «أَنْزَلْناهُ»؛ ضمیرِ مطلق و خودِ «#اطلاق» که تمام اسماء و ضمائر، بلکه اسماء حُسنای الهی، و ضمیرِ مطلقِ الهی که همان «نفس الله» است؛ به «هُ» بازگشتِ حقیقی دارد. «بازگشتِ حقیقی»؛ یعنی بازگشتِ وجودی و نفسی که دائماً همه چیز، به «هُ»ی مذکور؛ محقّق و برقرار است و این «هُ»؛ «عَین الحیاة» یعنی چشمۀ حیاتِ مطلق است و هر چیزی، به «هُ»ی مذکور؛ محقّق و برقرار است و به عبارتی؛ «هُ»؛ «مبدأ الوجود» (مبدأ وجودِ مطلق) است.

نکته:
انزالِ «أَنْزَلْنَاهُ» در سورۀ قدر، مافوقِ انزالِ دفعی‌ای که در کنارِ تنزیل تدریجی قرار می‌گیرد.
«هُ»؛ نفسِ «دفعتاً»، نفسِ «بغتتاً»، نفسِ «ناگهانی» است که در مقالات اینستاگرام در مورد آن صحبت شده است و خوانندگانی که به لطف خدا پیگیر مطالب هستند؛ ان شاء الله متوجّه منظورِ این لطائف و ظرائف هستند.


خود «هُ» اسم عَلَم هست و این ضمیر، اسم علَمی هست برای اشاره به «غیب الغیوب مطلق»

💎 إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ💎

🔘 در لیلة القدر انزال پیدا می کند ، این که در لیلة القدر انزال پیدا می کند درک مراتب موجودات بر اساس این آیه و یافتن این مطلب که:

🕊 هر موجودی چقدر از این انزال و این شبِ بلند حقیقی که «لیلهٔ قدر» هست را درک می کند، بر اساس این آیه می توان متوجه شد، ان شاءالله

❖ ☜ این است که عده بسیاری در «القدر» متوقف هستند، به این معنا که مطلبی که در تنزیلِ وجود خودشان در ساحات مختلفِ وجودی مطرح است ، اینها درکی که خواهند کرد فقط تعیّنات خودشان را درک می کنند؛

‌☜ پس در «القدر» هم که هستند، درکی از «القدر» دارند ، درک حدّی «القدر» است آن هم حدِّ خودشان و باز هم خودشان به تقسیم بندی سه مرتبه، مُتعیّن می شوند.

و حدیثی در این زمینه این است که:

💠 رسول الله صلى الله عليه و آله می‌فرمایند:

«القَلبُ ثَلاثَةُ أنواعٍ : قَلبٌ مَشغولٌ بِالدُّنيا ، و قَلبٌ مَشغولٌ بِالعُقبى ، و قَلبٌ مَشغولٌ بِالمَولى . أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالدُّنيا فَلَهُ الشِّدَّةُ و البَلاءُ ، و أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالعُقبى فلَهُ الدَّرَجاتُ العُلى ، و أمّا القَلبُ المَشغولُ بِالمَولى فلَهُ الدُّنيا و العُقبى و المَولى.»

🔹 ♡ دل سه گونه است:
دلِ گرفتار دنيا،
دلِ گرفتار عُقبى
دلِ گرفتار مولى.
دلى كه گرفتار دنيا باشد، سختى و رنج نصيب اوست و دلى كه گرفتار عقبى باشد، درجات بلند نصيبش شود و دلى كه گرفتار مولى باشد، هم دنيا دارد و هم عقبى را و هم مولى را.
📚 [المواعظ العدديّة : ۱۴۶]

❖ عده‌ای قدر و منزلت خودشان را فقط در دنیا می دانند پس خودشان را در دنیا طالب هستند؛
یعنی:
خودیت خود را محدود به "دنیا" می دانند که اینها:

🔹 الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالدُّنْیَا هستند،
پس نهایتِ درک «لیلةالقدرِ» اینها درک "خودیت خودشان" در تعیّنِ دنیاست.

❖ عده‌ای در آخرت دنبال "خودشان" می‌گردند و قدر و منزلت خودشان را فقط محدود به مرتبه‌ای از دنیا می‌دانند و آخرت؛
یعنی یک مرتبه به جلوتر رفته‌اند،
به این معنا که یا در یک مرتبه‌ای ترس ازجهنم دارند،
یا یک مرتبه‌ای ترسِ از دست دادن بهشت را دارند؛
یعنی به هر حال شوق به بهشت دارند، اینها هم در یک مرتبه‌ای از تعیّن خودشان در «آخرت» متوقف هستند؛

🍃⏎⧈ پس یک مرتبه دنیا شد و یک مرتبه هم شد آخرت.

❖ عده‌ای هم هستند که مرتبه شان، یک مرتبه‌ای فراتر و بالاتر است که "خودشان" را در مولی(ع) می‌بینند. اینها هم باز "خودشان" را در مولی(ع) می‌بینند ، یعنی مولی را کَأنَّه می‌خواهند برای『 خودشان 』.
پس؛
💢 تعیّنِ خودشان را در مولی(ع) می‌بینند، که مثلاً دعا می‌کنند و برای اهل بیت(ع) صلوات می‌فرستند و شوق اهل بیت(ع) را دارند ولی با این توجه که『 خودشان 』مَد نظر هستند و در محوریت قرار دارند.

۞‌☜ مطلب دیگری که اگر کسی فراتر برود ، این است که از «القدر» بالاتر برود و وارد «لیلة» شود،
عده‌ای وارد『 لیلة 』می‌شوند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🍃

.
.
🔅༺•
༺•
⛲️ تأویل «لیلة» بر اساس روایات حضرت فاطمه (س) هستند و «القدر» ‌⟵⁩《 الله

🔻 لیلةالقدر، یعنی :《فاطمةُ الله🔺

با همین الفاظ، یعنی با همین أسماء متبرکی که هست، چون «فاطمة» اسم جلالی حضرت زهرا سلام الله علیها است و «القدر» که الله است؛
الله 》مستجمع جمیع صفات کمالیه است و اهمیّتش این است که ؛

‌❖ این بزرگوارها چیزی که طی می‌کنند در شب قدر و به آن می‌رسند این است که :

↩️ اینها در «لیله»، یعنی در «خلوتِ مقامِ لیلة» وارد می شوند و به «جلوت» نمی‌آیند. این افراد هم در یک تعیّنی قرار می‌گیرند؛

❂ این افراد مراتب پیدا می‌کنند:

اگر خودشان را در «لیلة» ببینند ، همین که «خودی» مشاهده می کنند ، از موضوع حقیقی مرتبه ای عقب تر هستند.

🔅 اما اگر خودِ مولی(ع) را مشاهده می کنند تا خودشان، اینها فراتر از آن کلاس قبلی قرار می‌گیرند.


💠 در همین بخش از بیان، اضافه شود که در شب «لیلة القدر» به دعا سفارش شده است؛

🤲🏻 این دعا کردن مراتبی دارد، که گاهی در روایات آمده که دعا کنند و مطلق فرمودند؛ یعنی مثلاً برای خودش و دنیا و آخرتش دعا کند و طلب عافیت نماید و از این قبیل...

❁ در تعیّن آن دسته اول قرار می گیرد که اینها را به هر حال از در جریان نبودن کُلی بیرون آورند و بیاورند در این که هر چند تعیّنِ خودشان را ببینند؛ ولی به هر حال بیایند در این که "مدعو" را تماشا کنند و به دعا مشغول شوند.

پس می آیند و می گویند که اگر دنیا را هم میخواهید بخواهید و حتی اصطلاحاً نمک آش تان را هم بخواهید.... که در این میان به این قسمت آورده شوند.

❁ دسته دوم می گویند آخرتتان را طلب کنید، بخواهید از جهنم نجات پیدا کنید؛
📖 به عنوان مثال در دعای جوشن کبیر اگر می خوانند:

💫﴿خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ﴾ 💫

🔥‌☜اینها به تعیّنِ جهنم متوقف هستند و خلاصی از نار جهنم را از خداوند می خواهند.

📜 و ادعیه ای که در این زمینه برای خلاص شد از جهنم هست و ادعیه ای که خواستنِ بهشت در آن ملحوظ است؛
🌿 مثل این که در ادعیه ای که برای این شب آمده که مثلاً حورالعین طلب می کنند، بهشت را طلب می کنند، با نِعم بهشتی بیشتر سر و کار دارند، اینها مرتبهٔ کسانی هستند که در «القدر» متوقف اند.

💫⇦ و آنهایی که به «لیلة القدر» وارد می شوند کسانی هستند که به خصوص به ایشان می فرمایند که:
🔻دعای سلامتی امام زمان (عج) و دعای فرج را بخوانید.🔺

⭐️ همه حرف همین است و در اینجاست مطلب که:

🌀 اگر کسی از آن "تعیّن ها" خارج گردد و وارد «لیلةالقدر» شود، به این معنا که «فرج» حضرت(عج) را بخواهد، به عبارتی

❣️ کسی که از آن مراتب فارغ شده با درخواستِ دعای فرج و البته با "دل" درخواست دعای فرج و دعای سلامتی برای حضرت بقیة الله (عج) درک «لیلة القدر» را کرده است.

❂‌☜ یعنی «لیلة القدر» چون فاطمة الله(س) است و مقام جلالت باریتعالی هستند، فارغ شدن از تعیّناتِ شخصی و وارد شدن به لاتعینی مطلق است.

🔸《 فرج》حضرت بقیةالله (عج)، فرج حدّی نیست، حضرت بقیةالله(عج) هم شخص حدّی نیستند و ظهورشان ظهور حدّی نیست ؛
بلکه ظهورشان، «ظهور لُبّی» است «ظهور اطلاقی» است؛
شخصشان «شخصِ اطلاق» هستند،
فرجشان، فرجی بر اساس گرفتگی نیست؛ یعنی «فرج نسبی» این است که گرفتگی وجود دارد و بعد یک گشایشی ایجاد می شود، که این می شود⇦ «فرج حدّی».

♦️✔️ اما «فرج اطلاقی» این است که خود حضرت(عج) نفسِ فرج هستند.

🔘 اگر این مطلب در مورد《 فرج 》درست درک شود، متوجه می شویم که اگر ظهور حضرت هم محقّق شود؛

🌿‌☜ باز «عجل لولیک الفرج» تعطیل نمی شود.

༺•

📌 این ادعیه، ادعیه ای نیست که تعطیل شود و حقیقت ذات باریتعالی، بلکه «ذاتیت ذاتِ» باریتعالی این《 فرج 》هست، برای همین هم خداوند متعال ذاتاً «منتظر» حضرت بقیة الله هستند؛
ذاتاً منتظر فرج هستند و "انتظار" برای فرج منفک از ذات نمی شود ، امری محقّق و در عین محقّق بودن زنده و پویاست و دائمی است.

𑁍࿐


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🍃

.
.
☀️༺•
𑁍࿐

🌀 بنابراین اگر کسی به فرج راه پیدا کرد، راه پیدا کردن به این معناست که در شب «لیلة القدر» طالب فرج شد؛

در فرج حضرت(عج) داعی و دعا کننده بود، چنین شخصی درکِ «لیلة القدر» را کرده است، یعنی از تعیّن خارج شده، تعیّنِ خودش ، حتی تعیّن خود در امامش خارج شده و به خودِ امام راه پیدا کرده است.

🔹 مترتّب این《 فرج 》حضرت (عج) تمام قدرها و منزلتها محقّق است که در روایات هست که :

«أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏»

خودِ آن فرج، فرج شما را محقّق می کند، نه آن که اثر این فرج آن است که فرج شما می رسد، که فرجِ گشایش کارتان می رسد؛

این طور نیست که مثلاً شمایی که درخواست کنندهٔ فرج هستید پاداشی به شما بدهند و فرجی برای امورات شما حاصل بشود؛

📌 خودِ فرج حضرت(عج) که الان ماهیتش را مقداری شرح می دهیم  ، این است که «نفی لُبّی» است، «عصمت» باریتعالی است ؛
حضرت زهرا (س) هستند⇜۞ فاطمةُ الله۞⇝هستند.

این «لیلة القدر» به معنای حقیقی است، نه به آن معنایی که فقط در تعیّنِ شب و روز بمانیم؛

🕊به معنای حقیقی اش، همان ۞ فاطمةُ الله ۞ محقّق است و چون فرج حضرت(عج)، «فرج لُبّی» است؛
این که فرج لُبّی است و نفی لُبّی است، هر تعیّنی را در خودش مضمحل دارد ؛
فرج های دیگر که می شود قدرها و منزلتهای دیگر، القدرهای دیگر، تمام اسماء باریتعالی؛
برسیم به اسم «اللّه» ؛ که همان «القدر» بود، اسم «اللّه» که مستجمع جمیع صفات کمالیه است؛
🔺به چه نحوی مستجمع جمیع صفات کمالیه است؟

این اجتماعش از آنجایی است که حضرت بقیة اللّه(عج) فرج شان که آن فرج، عصمت الله است و نفی لُبّی است، جامع الشَّتّات تمام اسماء است، جامع الشمل همهٔ اسماء باریتعالی است؛

💫 اسم «اللّه» هم، در فرج حضرت بقیة الله (عج)، الله است و محقّق است،
و مهمتر این که آن مُستجمع بودنش یعنی فعلیت اسم «اللّه» از حضرت بقیةالله (عج) و فرج حضرت هست.

❖ بنابراین هر کسی که بخواهد لیلةالقدر را در اطلاقِ علی الاطلاقش درک کند ، باید وارد بر «فرج» حضرت بقیة الله (عج) بشود، و برای «فرج» حضرت بقیة الله (عج) بی تاب باشد، یعنی به اضطرار برسد و این اضطرار از آنجایی است که از حقیقتش چیزی درک کرده باشد.

🔘 که اگر به آن نقطه برسد «لیلةالقدر» را به لطف حضرت(عج) درک کرده است. 

  ┄┄┅┅✿📿✿┅┅┄┄

۞ در این خصوص نمازی هست برای حضرت فاطمه زهرا(س) که حضرت لیلةالقدر هستند، برای درک لیلة القدر، که این نماز توسط حضرت راسم هستی ، حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم در عالم انشاء شده؛
👈🏻 که می‌فرمایند: کسی که بخواهد لیلة القدر را نه یک بار بلکه بیست مرتبه و بلکه فراتر درک کند و در عین درک کردن کسی که این نماز را بخواند می تواند هفتصد هزار (بی‌حد) نفر از گنهکاران را شفاعت کند (و کاری هم به زمان خاصی ندارد و رغبت به لیلة القدر مهم است و لطیفهٔ معرفتی دارد!)

🌿 این طور است که :
▣⇦مانند نماز ظهر است که ظهر، آن جلوهٔ ظهور حضرت بقیة الله (عج) است،

📿 و به این شکل است که هر رکعت آن با حمد شروع می شود و سه بار سوره جحد دارد و سه مرتبه سوره توحید در هر رکعت،
در رکعت دوم تشهد خوانده می شود و دو رکعت بعد هم به همین شکل این سوره ها خوانده می شوند،
و وقتى سلام نماز گفته شد، سیزده  بار «أستغفر الله»، سیزده بار «سبحان الله» و نهایتاً یکبار «استغفر الله».

(📚اقبال الأعمال - سید بن طاووس)



🔰اشارهٔ کوتاه از لطائف این نماز و سیرش:

نماز؛ معراج است.
چهار رکعت؛ از ارکان اربعه تا عناصر اربعه را به ورطهٔ سیر و عروج می‌آورد.
 
إن شاء الله ؛
با سه سوره جحد (کافرون) در هر رکعت؛ افعال و صفات و ذاتت؛ از حدّ و تعیّن کثرت خارج می‌شود.
و با سه سورهٔ توحید بعد، در هر رکعت؛ افعال و صفات و ذاتت؛ به وحدت نائل می‌شود.

با سیزده استغفار؛
از تعیّنِ جمالِ سیز‌ده معصوم علیهم السلام به لاتعیّنیِ جمال حضرتشان علیهم‌السلام نائل می‌شوی‌. و سیرِ جمال به جلال حضرتشان(ع) محقق می‌شود.

با سیزده تسبیح بعد؛
از تعیّنِ جلالِ سیزده معصوم علیهم‌السلام به لاتعیّنیِ جلالِ حضرتشان علیهم‌السلام نائل می‌شوی‌. و سیرِ جلال به #جلالت و #اطلاق و سلالهٔ حضرتشان(ع) یعنی شخصِ حضرت بقیة الله روحنا فداه محقّق می‌شود.

به استعفار آخر؛ از قید و تعینّ «اطلاق»، به «اطلاق حقیقی«(یعنی؛ اطلاق علی الاطلاق‌) رها شده و به غیبِ حضرت (عج)؛ نائل می‌شوید.

به لطف خدا ؛
م‌ن از مفصل این نکته، مجملی گفت‌م
تو خود حدیث مفصل، بخوان از این مجمل





  🌿الحمدلله الوصول.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_ای_از_درک_لیلة_القدر
#فرج_و_لیلة_القدر


─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
─═༅࿇༅ 🏴 ༅࿇༅═─
🍃
.