اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
لطیفۀ پنجم:
ماهِ رمضان؛ آغازِ ترسیم عالم

〰️〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/138
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅


📖 در کتب روایی، مجموعه‌ای از احادیث، مبنی بر این موضوع و مضمون آمده است که اگر حجّت خدا (؏) نباشد، هیچ چیزی نخواهد بود.
مثلاً در کتاب شریف کافی، مرحوم کلینی یک باب با عنوانِ «أنّ الأرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجّة» (یعنی؛ قطعاً زمین خالی از حجّت؏ نیست) باز نموده‌اند.


🔰 به عنوان نمونه؛ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖لو لا نا لَساخَتِ الأرض بِأهلها〗🔺
✾ اگر ما نباشیم، زمین اهلش را فرو می‌برد.

📚 مشارق الانوار، ص۸۵


🍃۞ علّت شیء، دائماً با شیء است و اگر آنی نباشد، آن شیء وجود نخواهد داشت.
֎⇦ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛ علّةُ العللِ مطلقه بوده، و تمام اشیاء، صِرفُ الرّبط به حضرات (؏) می‌باشند. یعنی نه تنها علّت، بلکه شیئیتِ اشیاء؛ حضرات ائمۀ اطهار (؏) هستند.


🌐 ارضِ تعیّنات (یعنی عالم اشارات)؛ از کعبه گسترده شده است. و #دحو و کشیدگی زمین از #کعبه می‌باشد (دحو الارض).

🕋 کعبه‌ای که محلّ تولّد ولیّ و حجّت حقّﷻ، حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) است.

[در مورد #کعبه؛ اشاراتی در این مقاله شده است❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/45]


🍃۞ تصوّر مکان در قیاس با زمان، به خاطر ابعاد و جِرمِ اَمکِنه، آسان‌تر است.

🔔 البته به اشاره بیان می‌شود که آنچه که در ذهن از مکان تصوّر می‌گردد، مکانیّتِ مکان نیست، بلکه محلّ ظهورِ مکان است. وگرنه؛ لُبّ مکان بیش از تصوّر معمول، از مکان می‌باشد.

تصوّر زمان از مکان مشکل‌تر است و همین تصوّرِ مشکل، باعث شده است که متکلّمین، زمان را امری موهوم تصوّر کنند. یعنی واقعیّتی برای آن قائل نیستند.

֎⇦ این انکارِ واقعیّت، از لطافت زمان و به چنگِ درکْ نیامدنِ آن است.

🍃۞ عجالتاً بحثمان غور در زمان نیست و مبحثِ #زمان ان شاء الله در مقاله‌ای دیگر بیان خواهد شد.
فقط همین‌قدر که برای مطلبِ فعلی ما به کار می‌آید، به تحلیل، اشاره می‌شود که؛
⌛️☜ زمان؛ روحِ مکان است.


🕋 کعبه؛ نقطۀ #دحو و کشیدگیِ زمین تعیّنات است. و این مبدئیّت مکانی برای ممدود شدن تعیّنات؛
❂☜ از مبدئیّت زمانی است.
یعنی؛
🍃֎⇦ روحِ این #مکان - که محلِّ به اشاره آمدنِ جسمِ حجّت خداوند است -، #زمان است.


🔰 حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

⌛️〖إِنَّ اللهَ تَعَالَى خَلَقَ السَّنَةَ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ يَوْماً
وَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ «فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ»〗🌐

✾ همانا خداوند، سال را سیصد و شصت روز خلق کرد
و آسمان و زمین را «در شش روز» خلق نمود.

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۱۷


🍃۞ در تحلیل، و با توجّه به حدیثِ فوق، عرض می‌شود:

🌐☜ خلقِ مکان؛ در ظرفِ زمان است.
و چون خلقت به تنزیل و تدریج، جامۀ «شدن» پوشیده؛ زمان، مقدّم بر مکان خلق شده است. و مکان [به بیانی]، در ظرفِ زمان تکوین یافته است.

🌐 بنابراین؛ خلقِ『 السّمَاوَاتِ وَ الأرْضَ』در ظرفِ حقیقیِ «أيّامٍ» است.

🍃֎⇦ #ظرف_حقیقی این طور است که مظروف، جدایِ از ظرف نیست. بلکه؛ ظهورِ ظرف است. یعنی؛
❂☜ زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو؛ «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک - که نوعی از مکان است -، می‌سنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.

(این مباحث را در مقالات #قیامت و #ظهور ان شاء الله به تفصیل خواهید خواند.)




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


🍃۞ پس تا بدین جایِ مطلب دانستیم که؛
❂☜ باطن و جلالتِ کعبه (که مکان دَحو، و کشیدگی و ممدود شدنِ ارضِ تعیّنات است)، زمان است. و زمان؛ در خفا، و سرّ مکان، می‌باشد.


🍃⌛️ #زمان «در عالم اشارات»؛ کمیّتی متّصل، امّا در بی‌قراری است. بدین معنا که؛
֎⇦ چون مشتمل بر آنات است؛ «کمیّت» است وُ چون آنی می‌رود و متّصلاً آنی دیگر آغاز می‌شود؛این حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.

❂☜ امّا مکان؛ کمیّتی است که در #قرار است.

🍃⌛️ زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است، باطنِ مکان است.
֎🌐 و مکان؛ که در قرارِ جمالی است، ظاهرِ زمان است.


🔲 در تحلیل عرض می‌شود:

⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان است.


🍃۞ همان طور که بیان شد، حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛ حقیقتِ هر شیئی می‌باشند.
و زمان نیز، شیئی از اشیاء است.
⌛️ بنابراین؛ حقیقتِ زمان، حضرات آل‌الله (؏) هستند.

✿ بحمد الله، لطائف در این خصوص جاری است و سخن، بسیار. امّا برای ادامۀ مطلب و پرهیز از تطویل کلام، بایستی در رعایت آمد.


🔰 قرآن می‌فرماید:

【 إنّ عِدَّةَ «الشـُّـهُورِ» عِنْدَ الله «اثْنا عَشَرَ شَهْراً» في كِتابِ الله يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها «أَرْبَعَةٌ» حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ ... ‏】

✾ همانا تعداد ماه‏ها نزد خدا، آن روزى كه آسمان‏ها و زمين را بيافريد، در كتاب الهى، دوازده ماه بود، كه از آن‏ها چهار ماه حرام است. [و] آئين درست همين است‏.

📘سورۀ توبه، آیۀ ۳۶

📖 در احادیث؛ برای این آیه آمده است که منظور از ۱۲ ماه، دوازده امام (علیهم السّلام) هستند. و آن ۴ ماه حرام، چهار امامِ هُمامی هستند که نام مبارکشان «علیّ» است. و از این رو، این ماه‌ها حرمت دارند (📚 تفسیر روایی برهان، ج۲، ص۷۷۴).


🌙 ماههای قمری را «شهر» می‌گویند.
#شهر در لغت به معنایِ شناسایی و ظهور است.

֎⇦ عموماً امرِ #شهره و #مشهور را از آنجایی می‌دانند که در بینِ عموم، ظاهر و مبرهَن شده باشد! در حالی که چون مطلب «عِنْدَ الله» مطرح است؛ مشهوریّت هم از آنجا باید معنا شود. و اصلاً شهرت، در نزد حقّﷻ، حقیقی است و در غیر حقّﷻ، مسامحتاً استفاده می‌شود.

🍃۞ شهره و مشهور بودن و ظاهر بودنِ «شهر»؛ از ظاهر بودنِ خودِ حقّﷻ است.

֎⇦ ظهورِ هر شیئی غیر از خودِ شیء است. و ظهور، به آن عارض می‌شود. امّا حقّﷻ خودش و ظهورش #عین_شخصی هستند.
❂☜ برای همین قرآن فرمود:
🔻【هو الظّاهر】🔺
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۳


🌙 الغرض؛ ظاهر بودنِ حقّﷻ، به «شُهور» (ماه‌های سال) است (که حضرات ائمۀ اطهار علیهم السّلام می‌باشند).
و این ظاهر بودن؛
֎⇦ «مطلقِ عَلَی الإطلاق» است.

🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❂☜ در عینِ اینکه ایّام هر ماهِ قمری ثابت است، ثابت بودنش حدّی نیست. یعنی؛ در قالب و حدودِ «ثبوت» نمی‌ماند. بلکه از اطلاقِ خویش، در تغییر و کم و زیاد شدن آمده، ولی باز به خودش باقی است.


🍃۞ برای نمونه‌ از روایات، اشاره‌‌ای می‌شود که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻【شَهْرُ رَمَضَانَ ثَلَاثُونَ يَوْماً لَا يَنْقُصُ أَبَداً】🔺
✾ ماه رمضان سی روز است، و هرگز کم نمی‌شود.

📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۷۸


🍃۞ در توضیح؛
به یکی از معارفی که ریشۀ بیاناتِ دیگر هم می‌تواند باشد، اشاره می‌شود که؛
❂☜ حقیقت را باید از شخصِ حقیقیِ عالم تا عالمِ ظاهر بشناسیم.

🍃⇯֎ بدین معنا که؛
֎⇦ اهل #حدود؛ اعداد را در قالبِ اعداد نظر می‌کنند (که قالبِ اعداد، معدودات هستند).
بنابراین برای اهل حدود؛ سی روز، نمی‌تواند در ۲۹ روز بیاید. و ماه رمضان برای آن‌ها باید حدّاً ۳۰ روز باشد. و اگر در ۲۹ روز بیاید، دیگر ۳۰ نیست و به عبارتی ناقص انگاشته می‌شود.

🍃۞ امّا چون مطلب، #حقیقی و #اطلاقی و از شخصِ حقیقیِ عالَم، بررسی شود؛
֎⇦ ۳۰ روز، در نقطۀ ۲۹ روز هم می‌آید، در حالی که همان ۳۰ روز است.

[اینها صِرف اصطلاح و یا مسامحه در بیان نیست. بلکه؛ بیانِ حقیقتِ اطلاقِ شخصِ حقیقیِ عالَم است.]


🔔 ان شاء الله خوانندگان محترم؛ مباحثِ #کانال_معرفة_الحق و خصوصاً بحث #اطلاق و #عینیت را به دقّت مطالعه فرموده باشند، تا این مطالب برایشان غریب نباشد.
[جهت بحث اطلاق؛
به آدرس ذیل مراجعه بفرمایید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]





︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


🍃۞ این ثباتِ در متنِ تغییر، حالِ «ثابتِ علی الإطلاق» بودنِ حضرتِ «حقّﷻ» است.
֎⇦ «حقّ»؛ به معنایِ ثابت است.
و حقّﷻ؛ «ثابت مطلق» می‌باشد.


🍃۞ حضرات ائمۀ اطهار (علیهم السّلام)، واسطۀ مطلقۀ حقّﷻ می‌باشند. که به وحدتِ حقّﷻ، از باطن البواطن، تا ظاهر الظواهرِ حقّﷻ حضور دارند.
🍃⇯⇦ و به اشاره آمدن حقّﷻ، به حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌باشد.


🍃۞ «شهور» بودنِ حضرات ائمۀ اطهار (؏)، جلواتِ 🔻【هو الظّاهر】🔺 بودنِ خداوندﷻ است.
֎⇦ و این ظاهر بودن - که عین شخصیِ حقّﷻ است -؛ جانِ تمام اشیاء است.

🍃⇯֎ #شهر بودنِ ماه‌های قمری، از آنجایی است که در ظهور و مُبرهَن بودن هستند.
و از اینکه ظاهر بودنِ حقّﷻ است، و حقّﷻ؛ کینونت و بودِ موجودات است؛ بنابراین شُهره و شناسا برای تمام موجودات است.

🌙۞ پس ان شاء الله دانسته شد که ماه‌هایِ قمری، از مافوقِ عالم دون، تا بدین جا می‌باشند.
و اینکه تعیین ایّام ماه‌های قمری مشکل است؛ از جلالت و بی‌قراری حضرت حقّﷻ است که به هیچ تعیّنی متوقّف نمی‌شود. و هر قرارِ جمالی‌ای، از بی‌قراریِ جلالیِ اوست.


🍃۞ در بین قراردادهای فی ما بینِ مردم؛
֎⇦ در عصر جاهلیّت، ماه محرّم را ابتدایِ سال قمری می‌دانستند. در حالی که آن کسی که حقیقتِ شهور است، بایستی تعیینِ اوّل بودن ماه را نماید ...

🔥⇯֎ امّا عمر (لعنة الله علیه)؛ این جهالت را برای عنادی که با حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) داشت، در بین اعراب رواج داد. و تابعین ملعونش بعد از سال ۶۱ (هجری قمری) - که سالِ شهادت مظلومانۀ حضرت سیّد الشهداء امام حسین (علیه السّلام) به همراه هفتاد و دو تن از فرزندان و یارانشان، و اسارت حضرت امام سجّاد (علیه السّلام) و خانوادۀ عترت (صلوات الله علیهم اجمعین) است -؛
֎⇦ [مغرضانه] به جایِ اوّل محرّم، دهم محرّم را به عنوان اوّلِ سال و روز تبریک خویش قرار دادند! چنان که در زیارت عاشورا می‌خوانیم:

🔻«اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ ֎⇦ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ»🔺


🔥«اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ»🔥


🍃۞ و امّا ...

🔰 الصادق عَنِ الله؛
حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖 شهْرُ رَمَضَانَ‏ رَأْسُ‏ السَّنَة〗🔺
✾ ماه رمضان سَر سال می‌باشد.
📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۴


🔰 یا می‌فرمایند:

🔻〖【إنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ الله اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ】
«فَغُرَّةُ الشُّهُورِ شَهْرُ الله وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَان»َ وَ قَلْبُ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ لَيْلَةُ الْقَدْرِ وَ نَزَلَ الْقُرْآنُ‏ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَاسْتَقْبِلِ الشَّهْرَ بِالْقُرْآن‏〗
🔺

✾ شمارهٔ ماه‌ها نزد خدا در كتاب خدا آن روز كه آسمان‏ها و زمين را بيافريد، دوازده ماه مقرّر گشت. پس نخستينِ آن ماه‌ها، ماه خداست. و آن ماه رمضان است. و قلبِ ماه رمضان؛ شب قدر است و قرآن در اوّلين شب از ماه رمضان نازل شده است. پس آن ماه را با قرآن استقبال كنيد.

📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۹۹


🍃۞ «غُرّه» ؛ نقطۀ اوّلیتِ ظهور شیء است.
و «غُرّه» بودنِ شهر رمضان برای همۀ شهور، نقطۀ شهر بودنِ شهور است.
֎⇦ بدین معنا که؛
🍃⇯ هر ماهی از ماه‌های قمری، به ماه مبارک رمضان، «شهر» بوده و جلوه دارد. که در ادامه توضیح بیشتری در این خصوص خواهید خواند.


🌙۞ با دانستنِ اینکه ماه‌های قمری؛ ظهورِ حقیقت حقّﷻ است؛
֎⇦ ماه مبارک رمضان، اوّلِ #سال_قمری می‌باشد.


🔰 حضرت امام محمّد باقر (عليه السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖 لا تَقُولُوا هَذَا رَمَضَانُ وَ لَا ذَهَبَ رَمَضَانُ وَ لَا جَاءَ رَمَضَانُ فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ الله عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَجِي‏ءُ وَ لَا يَذْهَبُ وَ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ وَ يَذْهَبُ الزَّائِلُ وَ لَكِنْ قُولُوا:
شَهْرُ رَمَضانَ‏ فَالشَّهْرُ الْمُضَافُ إِلَى الِاسْمِ وَ الِاسْمُ اسْمُ الله وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ جَعَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مَثَلًا وَ عِيداً...〗🔺

✾نگوئيد «اين رمضان» و نگوئيد رمضان رفت، و رمضان آمد! زيرا «رمضان» نامى از نام‌هاى خداوند عزّ و جلّ مى‌‏باشد. نمى‌‏آيد و نمى‏‌رود، که آن كه می‌آيد و می‏رود؛ زائل و نيست‌‏شونده است. بلكه بگوئيد:
«شهر رمضان» (ماه رمضان) يعنى شهر اضافه گرديده به اسمى كه نام خداست، ماهى كه قرآن در آن ماه نازل گرديد، و خداوند آن را حجّت و محلّ شادمانى براى اولياء خود قرار داده است.

📚بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۳۱۱



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.

🍃⇯֎ بنابراین؛

✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ
#جعلی و قراردادی نیست:

🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آل‌الله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمی‌تواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمی‌تواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء می‌شود.

✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:

🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آل‌الله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.

[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]

🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمی‌گذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْ‏ءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).

🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.

🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماه‌های سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».

🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده می‌شود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم می‌برند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان می‌شود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونه‌اند.


🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرموده‌اند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر می‌گردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود می‌آورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.

🍃۞ حضرات آل‌الله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی می‌باشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.

🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:

֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»

🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر می‌شود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر می‌شود.

🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماه‌های دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که می‌فرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ‏ رأسُ‏ السَّنَة〗🔺. و ماه‌های سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.


تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماه‌ها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.

🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ‏ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر می‌شود و بازگشتِ سایر ماه‌های قمری، به اسم مستأثرشان است.

🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود می‌آورد.

🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی می‌آورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماه‌ها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع می‌کند.

🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را می‌آورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:

☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ‏ لَيْلَةُ القَدر》☀️


🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) می‌فرمایند:

🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』‏🔹

✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.

📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱


🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز می‌فرمایند:

🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ‏ السَّنَةِ وَ هِيَ‏ آخِرُها』‏🔺

✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۴، ص۱۶۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


🍃⇯֎ یعنی؛ سال که از ماه‌ها تشکیل شده، و ماه‌ها؛ بسطِ باطن تا ظاهر آن هستند؛ اوّل و آخرش ֎⇦ «#لیلة_القدر» است.

🍃۞ همان طور که شهور، از ماه رمضان؛ شُهره بوده و شَهر می‌باشند، و ماه رمضان، ظهورِ رمضان بودنِ حضرت حقّﷻ است، و قلبِ ماه رمضان - که باطنُ البواطنِ ماه رمضان است -؛ لیلة القدر است؛
🍃⇯֎ پس این اوّل بودن و آخر بودنِ «لیلة القدر»؛ همان حقیقتِ 🔻هُوَ الْأوَّلُ وَ الْآخِر🔺 بودنِ حقّﷻ است.

🍃֎⇦ و اینکه ماه مبارک رمضان، اوّل و آغاز ماه‌های دیگر است، اوّلیتش به «#لیلة_القدر» است.

🍃۞ الغرض؛
#سال، که ظهور ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام) و بسطِ عالم وجود است؛
֎⇦به اوّلیت لیلةُ القدر، آغازِ بسط می‌کند.

🍃⇯֎ و لیلة القدر، یعنی؛ حضرت فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) ֎⇦ «أمّ أبیها» (📚فاطمة الزهراء -س- بهجة قلب المصطفی‌ -ص-، ج۱، ص۲۰۳) هستند و از این رو؛ «اوّل السَّنه» می‌باشند.

🍃⇯֎ و به همان معنا؛ «أمّ الائمّه» (📚فاطمة الزهراء -س- بهجة قلب المصطفی -ص-، ج۱، ص۲۰۳) هستند و اوّلِ شُهور و اوّلیتِ آن، یعنی؛ ائمۀ اطهار (علیهم السّلام) می‌باشند.


و به اشاره عرض می‌کنم که از القابِ دیگرِ ایشان؛ اُمّ ‌الخیرة، اُمّ ‌المؤمنین، اُمّ‌ الأخیار، اُمّ‌ الفضایل و ֎⇦ «اُمّ ‌الأسماء» است.


🍃۞ جمع‌بندی اینکه؛
֎⇦ همان طور که ترسیمِ #مکانیِ اشیاء، و دَحْو و کشیدگیِ زمین تعیّنات، از #کعبه است؛ ترسیمِ #زمانی اشیاء هم از ماهِ رمضان است، که قلب و باطن و حقیقت آن ماه؛ حضرتِ《لیلة القدر》 (سلام الله علیها) می‌باشند.

⚜️ پس حضرت لیلة القدر، فاطمة الزهرا (سلام الله علیها)، مبدئیت تمامِ عالم اسماء و اشارات هستند و بلکه فراتر!


🍃۞ لیلة القدر؛ برزخ البرازخ است که لیلِ عالمِ کثرات، و فجرِ عالمِ وحدت را به یک جا جمع می‌کند و مقامِ #جمع_الجمع است.

🍃⇯֎ پس؛
🔻قَلْبُ شَهْرِ رَمَضَانَ‏ لَيْلَةُ الْقَدْرِ🔺
֎⇦ مسمّا و باطن ماه مبارک رمضان است که به «لیلة»؛ در خفای جلالت است و به «القدر»؛ در جلوتِ جمال می‌آید و قدرِ هر شیئی؛ به وجود جمعُ الجمعی و برزخ البرزاخِ『لیلة القدر』مقدّر می‌گردد.

🍃⇯֎ و آخر بودن لیلة القدر - که در عالم نور به عینِ شخصی اوّل بودنِ آن است - در بیان، این طور مطرح می‌گردد که:

🍃֎⇦ لیلة القدر به اطلاقِ اوّل بودنش در آخر بودنِ مقیّدات آمده، و هنوز به اطلاق خویش باقیست.

🍃֎⇦ لیلة القدر به اوّلیتِ جلالِ «لیلة»؛ در رقم زدن قدرِ هر ذرّۀ عالم می‌آید که:

💎〖و إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا «خَــــــزائِنُهُ» وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ «بِقَــــدَرٍ مَعْلُومٍ»〗💎

✾ و هر چه هست، خزينه‏‌هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهٔ معيّن نازل نمی‌كنيم.

📘سورۀ حجر، آیۀ ۲۱

🍃⇯֎ که «خَــــــزائِنُهُ»؛ اشاره به آن مقام خفاییِ «لیلة» است و «قَـــــــدَرٍ مَعْلُومٍ»؛ اشاره به مقام جَلوتیِ «القدر» در هر شیئی مِن الاشیاء است.


🍃۞『لیلة القدر』؛ جمع الجمعِ خلوت و جلوت است که خدایی که به جلالت،『کنز مخفی』است، به حقیقت خویش، یعنی لیلة القدر؛
֎⇦ مُقَــــدِّر و قدرآفرینِ عالم است.


🍃⇯֎ این است که «ماه مبارک رمضان»، به «لیلة القدر»؛
֎⇦آغاز ترسیمِ عوالم می‌باشد.






«اللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى‏ ما رَزَقْتَنِي
وَ لَكَ‏ الْحَمْدُ عَلى‏ ما أَلْهَمْتَنِي
حَمْداً كَثِيراً دائِماً سَرْمَداً أَبَداً لا يَنْقَطِعُ وَ لا يَفْنىٰ أَبَداً»

📚اقبال الاعمال، ط - الحديثة، ج‏۲، ص۱۴۲



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_رمضان_آغاز_ترسیم_عالم




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ ششم:
🟡 سحری؛ لقمه‌ای خاصّ امّت رحمت

〰️〰️〰️〰️〰️

🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/144
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅


۞ سرّ الله، عالَم را فرا گرفته است.
و أصَحّ این است که گفته شود:
همۀ عالم، ظهورِ سرّ الله است.

دل هر ذرّه را که بشکافی
آفتــابیش در میان بینـی

🌙۞ إن شاء الله به عنایت حقّﷻ، نورِ ولایت به جان تابد و دلِ بی‌تاب را به مقصد رساند و چشمِ مشتاق را به جمالش پُر نور سازد که:

یــار، بـــی‌پـرده از در و دیـــوار
در تجلّی است، یا اولِی‌ الْأبصار!


🕰 الغرض؛
تمام ساعات شبانه روز؛ اسمی دارد وُ رسمی وُ اسراری.
(مثلاً برای ساعات شب، این اسماء بیان شده است: شفق، غَسَق، عَتَمه، سُدفه، جَهمَه، زُلفَه، #سحر، فجر ، صبح ، صباح و…)

🌙۞ یکی از ساعاتِ شب؛ وقتِ «#سحر» است.
که در روایات و آیات قرآن، اسراری و اعمالی برای اهلِ آن، ذکر فرموده‌اند.

🍃⇯֎ و اهلُ‌الله؛ اهل سَحَرند!
֎⇦ آنان که وصفشان؛
🔻【الصَّابِرينَ وَ الصَّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ «بِالْأَسْحارِ»】🔺 است.
📘 سورهٔ آل عمران، آیهٔ ۱۷

🍃⇯֎ که اهلُ‌الله؛
֎⇦ گدایانِ «بالأسحارِ» حضرت حقّ‌ﷻ هستند.

دوش وقت «سحر» از غصّه نجاتم دادند
واندر آن ظـلمـت شـب آب حیاتـم دادند
بی‌خـــود از شعشـعۀ پرتـو ذاتـم کردند
بـاده از جـام تجلّـی صــفــاتــم دادند
چه مبارک‌سحری بود و چه فرخنده‌شبی
آن شــب قـدر که این تازه براتـم دادند

(حافظ - ره)

°•❋☀️❋•°


🔰 این مقدّمه را خواندیم تا آماده شویم برای خواندنِ لطیفه‌ای در خصوص #سحر.

🍃۞ إن شاء الله جانِ ناقابل را برای کلامِ حضرتِ جانان رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تقدیم کنیم که می‌فرمایند:

🔻«تَسَحَّرُوا فَإِنَ السَّحُورَ بَرَكَة»🔺
✾ سحرى بخوريد كه سحرى بركت است.
📚بحار الأنوار ،ج۵۹،ص۲۹۲


♨️🍲『 سَحور』 (غذایی که روزه‌دار در سَحَر می‌خورد)؛ مشتق از سحر است و در فارسی آن را «سَحری» می‌گویند. یعنی؛ چیزی که منسوب به سَحَر است.

🌓 ساعتِ #سحر؛ وقتِ آمیختنِ نور و ظلمت است.
🍯 و خوردنِ #سحری؛ وجهی به روز (فَجــر)، و وجهی به شب دارد.


🍃⇩֎ امّا #فجر دو گونه است:

🌑۞ فجرِ اوّل؛
که آن سپیدیِ کاذبی است که ابتدائاً ظاهر می‌شود و چون دروغین است؛ به نامِ «#فجر_کاذب» نیز معروف است. و علّت آن؛
֎⇦ انعکاسِ نور خورشید است که در استطاله و طویل شدنِ صوری و کِذبی می‌آید و برای همین به «#فجر_مستطیل» (نعتِ فاعلی از إستطالة) نیز نامیده می‌شود.

☀️۞ فجر دوّم؛
که آن سپیدی است که بعد از #فجر_کاذب و از بین رفتنِ آن ظاهر می‌شود و این فجر چون استوار و راستین است؛ به نام «#فجر_صادق» نیز معروف است.
֎⇦ که در این موقع خورشید؛ مانندِ پرنده‌ای (طائر) که بال‌های خود را می‌گشاید، بوده و برای همین به نام «#فجر_مستطیر» (نعتِ فاعلی از إستطارَة) نیز نامیده می‌شود.

(ر.ک 👈🏻 فرمایش حضرت امام جواد ع؛ 📚کافي ج۳،ص۲۸۲)


🌗۞ قرآن می‌فرماید:

💎【و الْفَجْر】💎
✾ به سپيده‌دم سوگند.
📘 سورۀ فجر، آیۀ ۱


🍃⇯֎ «قَسَم»؛ به معنایِ سوگند و عهد است.
֎⇦ به طور کلّی؛
هر چیزی در قوّتِ این نیست که به استخدامِ شخص در آید تا به آن، قَسَم یاد کند.
بلکه؛
❂☜ بایستی در «ما یُقسَمٌ به» (یعنی؛ آنچه به آن قَسَم خورده می‌شود.) قِسمی از ارزش باشد تا خلعَت ارزشمندِ «قَسَم»، سزاوارِ آن گردد.


🍃۞ حضرت حقّﷻ به هر مطلبی قَسَم یاد نمی‌کند. که هر چیزی، ارزش قَسَم‌هایِ باریتعالیٰ را ندارد.
بنابراین؛
֎⇦ «ما یُقسَمٌ بهِ» حقّﷻ؛ جز جلوۀ خودِ او نیست. و باریتعالیٰ خودش را در آن «ما یُقسَمٌ به» می‌بیند که قسَم به آن می‌خورد.


🍃⇯֎ الغرض؛
حضرت حقّﷻ می‌فرماید:
💎【و الفَجْر】💎 (قسم به فجر)؛
֎⇦ و در حدیثِ این آیۀ شریفه می‌فرمایند:

🔻«الفجرُ هُوَ القائم (ع)»🔺
✾ فجر؛ حضرت صاحب‌الزّمان (عج) است.
📚البرهان،ج۵،ص۶۵۰


🍃۞ حال؛ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🌑 『 إنّ للباطلِ جَوْلةٌ و لِلحقّ دَوْلةٌ』☀️
✾ باطل، جولان دارد و حقّ، دولت دارد.
📚 مشارق الأنوار، ص۲۶۱


🍃⇯֎ جمع‌بندی اینکه؛

🌑֎⇦ #فجر_کاذب؛ همان باطلی است که قبل از دولتِ حقّﷻ جولان می‌دهد و ثباتی ندارد و في نفسِهِ باطل است.

☀️֎⇦ و #فجر_صادق؛ ظهور دولتِ حقّۀ حقیقیّۀ الهیّۀ حضرت بقیّة الله حجّة بن الحسن العسکری (علیهما السّلام) است. که پایدار است و از بین نمی‌رود.


🌗۞ و بین دو فجر (فجر کاذب و فجر صادق) را اصطلاحاً «گرگ و میش» می‌گویند.

🌑֎⇦ که #گرگ؛ فجرِ کاذب است زیرا خودش را به مظلومیّت می‌زند و شبیه سگِ گلّه جلوه کرده و آسیب می‌زند.

🌕֎⇦ و #میش؛ فجر صادق است که همان است که در مظلومیّت واقع می‌شود.

🌗֎⇦ و #سحر؛ بینِ دو فجر واقع شده است، یعنی؛ در گرگ و میش.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


🌗۞ سَحور (غذای در سحر)؛
֎⇦ وجهی به نور، و وجهی به ظلمت دارد.
از آنجایی که هر ظاهری؛ باطنی دارد، خوردنِ سحری نیز حکمت و باطنی دارد که شاید حکمتش این باشد که؛
❂☜ با خوردنِ سحری در بین فجرِ #کاذب و فجر #صادق، به صائم نشان داده می‌شود که:

🌑֎⇦ از جانبِ خودش؛ #معدوم است و ظلمت ...

🌕֎⇦ و از جانب علّتش - که حضرات آل‌الله علیهم السّلام هستند -، تجلّیِ واجبُ‌الوجود است.


🌗۞ پس در حدّ مختصر هم که شده است، خوردنِ سحری سفارش شده و مستحبّ است.
֎⇦ چرا که نفْسِ صائم، به خوردنِ سحری، می‌یابد که قوامش به حقّﷻ است نه به خودش.


🌖⇯֎ برای همین وقتی از حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) در مورد خوردن یا نخوردن سحری در ماه مبارک رمضان سؤال می‌شود، می‌فرمایند:

🌅 «فَإِنَّ الْفَضْلَ فِي السَّحُورِ
وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء»
💧

✾ فضيلت در سحرى خوردن است،
گر چه، به جرعه‌ای از آب باشد .

📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۹۴


🌗۞ سحری که زمانش سحر است و بین فجر کاذب و فجر صادق قرار دارد؛
֎⇦ مقامِ جمع الجمعی است، که برزخِ بین ظلمت و نور می‌باشد.

🍃⇩֎ #مقام_جمع_الجمع؛
در تحلیل؛ دو مقام را جامع است و جمع می‌کند:

🔺◉ یکی #مقام_فرق که کثرتِ صِرف است.
🔺◉ و یکی #مقام_جمع که وحدتِ صِرف است.


🍃۞ تفاوت‌ها را دقّت کنیم:

🌑 کافری که منکرِ دین، و در نتیجه روزه است و صِرفاً در «خوردن» است؛
֎⇦ در فجرِ کاذب و ظلمت قرار دارد وُ در مقامِ «فرق»؛ باقی مانده است (یعنی در کثرات) و هرچه هست؛ فجر #کاذب است.
او گرچه تمام عمر را هم نخورد، به خاطِر کفرش، در مَناط و معیارِ خوردنِ صِرف است.

🔵 اهل کتاب که به دینِ کامل، یعنی؛ اسلام، لبّیک نگفته‌اند؛ روزۀ وصالِ بدونِ سحری می‌گیرند. یعنی؛ دو روز بدون افطار و سحر روزه هستند و نقص در سیر و سلوک دارند.
֎⇦ آنان صِرفاً در فجر صادق بوده و در مقام «جمعِ» حدّی مانده‌اند، که همان رُهبانیّتی است که اسلام از آن نهی می‌کند.

🌕 و امّا مسلمانان، آنان که شیعیانِ حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) هستند (اهل تسنّن، اهل خلاف و بدعتند و حقیقتاً مسلمان نیستند)؛
֎⇦ به مقام جمعُ الجمعیِ ولیُّ‌الله (؏)؛ لبّیک می‌گویند و اعتقادشان فرمایش حضرت خاتم الانبیاء (ص) است که می‌فرمایند:

💠〖لَا تَدَعْ أُمَّتِيَ السَّحُورَ
وَ لَوْ عَلَى حَشَفَةِ تَمْرٍ〗💠

✾ امّت من سحرى را وانمى‌گذارد،
اگر چه با خرماى خشكيده پوسيده‌اى باشد.

📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۳۵


🌗⇯֎ و این تفاوتِ امّت حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) با سایر اُمَم است، چنان که حضرت (ص) به آن اشاره می‌فرمایند:

🔻«أُكْلَةُ السَّحُورِ؛
فَرْقُ مَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ أَهْلِ الْمِلَل»🔺

✾ خوردن سحری؛
فرق بین ما و بینِ اهل ملّت‌ها است.

📚بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۱۱


🌗۞ سحور؛ مقام جمعُ الجمعی است که مقام «فرقِ» فجر کاذب (که اشاره به عالمِ کثرات دارد) و مقام «جمعِ» فجر صادق (که اشاره به عالم وحدت دارد) را جامع است.
֎⇦ و استحبابِ آن و نهیِ از ترک آن؛ به خاطر این حقیقت و برکتی است که در سحور است.

🌗⇯֎ این است که کسانی که مقامِ جمعُ‌الجمعیِ حضراتِ آل‌الله (؏) در سحور را درک می‌کنند؛
֎⇦ صلواتِ خداوند که اتصال بر حضراتِ آل‌الله (؏) است، شامل حالشان می‌باشد.
چنان که حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

♦️ «تَسَحَّرُوا وَ لَوْ بِجُرَعِ الْمَاءِ
أَلَا صَلَوَاتُ اللهِ عَلَى❂☜ الْمُتَسَحِّرِين»
♦️

✾ سحری بخورید، ولو به جرعه‌ای از آب.
آگاه باشید که صلواتِ خداوند بر کسانی است که سحری می‌خورند.

📚مستدرك الوسائل، ج۷، ص۳۵۸







«اللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ
عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرّاءِ
حَمْداً يَصْعَدُ أَوَّلُهُ وَ لا يَفْنَى آخِرُهُ»

📚اقبال الاعمال ،ط - الحديثة، ج‏۲، ص۱۴۲




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_سحری




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ هفتم:
حضرت حقّﷻ؛ جزای صیام

〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/147
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅


🔔 إن شاء الله مقالاتِ #کانال_معرفة_الحق مطالعه، و در آن‌ها تأمّل، و در جانْ تثبیت شده باشد.
❂☟و امّا پیش از خواندنِ این مقاله، دانستنِ مطلبِ #عین_شخصی برای بهرۀ بیشتر، مهمّ است.
[رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/299]



🍃۞ همۀ عبادات؛ وحدتِ معنا دارند.
و #عبادت؛ نقطۀ جمعیّۀ فنایِ عبد در معبود است.

֎⇦ #عبادت - که واسطۀ عبد و معبود می‌باشد -؛ ظهورِ شخصِ حقیقیِ عالَم (؏) است.

☘️ بدین معنا که؛
֎⇦ حضرات آل‌الله(؏)؛ واسطۀ مطلقه و شخصِ عبادت می‌باشند. که؛

✓➊ اوّلاً؛
#شخص_عبادت در ظهورِ و جلوَتِ مناسک و مظاهرِ عبادی و فرائض می‌آید. یعنی؛
🍃֎⇦ او (؏) به عینِ شخصی، نماز وُ روزه وُ حج وُ زکات، و به طور کلّی تمام عبادات است.
زیرا او شخصِ عبادت است که در عین حالی که محدود به هیچ تعیّنی نیست؛ در تعیّنِ عبادات می‌آید و عبادت را رسم کرده و رقم می‌زند.

🔰 چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻『 نَحْنُ «الصّلاةُ» في كتابِ الله عَزّ وَ جَلّ
وَ نَحْنُ «الزّكاةُ» وَ نَحْنُ‏ «الصّيامُ»‏ وَ نَحْنُ «الحجُّ»
وَ نَحْنُ الشّهْرُ الحرامُ وَ نَحْنُ البَلَدُ الحرامُ
وَ نَحْنُ كعبةُ الله وَ نَحْنُ قبلةُ الله وَ نَحْنُ وَجْهُ الله
قَالَ الله تَعَالَى‏:【فَأيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله】』🔺

📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۴، ص۳۰۳

🍃֎⇯حضرات آل‌الله (؏) - که حقیقت و باطنِ «لا هو الّا هو» بودنِ حقّﷻ هستند -، در مقام عبادت؛
֎⇦ حالی به جلالِ ﴿لا هو﴾ و روزه ظاهرند.
֎⇦ و حالی به جمالِ ﴿الّا هو﴾ (سایر عبادات).

[☜بیانِ قیدِ «حالی» از اختناق لفظ است،
وگرنه هیچ قیدی نیست.]


✓➋ ثانیاً؛
🍃֎⇦ هر عابدی، به حضرات آل‌الله (؏) است که عابد است و عبادت می‌کند، چنان که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻『 وَ الله يَا عَليُّ
مَا خُلِقْتَ إلّا لِيُعْبَدَ بِكَ 』
🔺

✾ به خدا قسم یا علی(ع)!
خلق نشده‌ای الّا برای اینکه؛
[خداوند] به تو عبادت شود.

📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۴، ص۶۵


🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻『 بِنَـا عُبِدَ الله』🔺
✾ فقط و فقط خداوند به ما [آل‌الله (؏)] عبادت شد.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۱۴۵


🌿⇮֎ در احادیث فوق دقّت فرمودید؟!

֎🔔⇦ کسانی که حضرات آل‌الله (؏) را صرفاً طریقی حَدّی (و نه لُبّیِ نوری) برای رسیدنِ به #معبود می‌دانند، بدین معنا که هیچ دخالتی در معبودیّت ندارند؛ این حدیث إن شاء الله تذکّری برای بیداری آن‌هاست!


✓➌ ثالثاً؛
🍃֎⇦ معبودیّتِ معبود، به حضرات آل‌الله (؏) است. و اگر آل‌الله (؏) را «مِن دونِ الله» بدانیم، این سخنان و معارفِ خاصّ، جز کفر و الحاد تصوّر نمی‌شود!


⚠️ تذکّری به نفس، در حاشیه‌ای که اصل است:
🍃֎⇦ ساعاتِ دنیا، فرصتی است برای #معرفت.
«فاغتنم»...
«که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند»
تا دیر نشده برای معارف دست به کار شو.



🍃👁‍🗨 الغرض؛
برای تفهیم و تصحیحِ نگرش به ظرائف و لطائف، در قالب تحلیل و بیان می‌آئیم:

🍃🤲🏻#نماز؛
دعا و مناجات است و تکلّمِ با خداوند.
و در تکلّم؛ فهم لازم است که در حالِ کلام؛ به نحوی باید بفهمی تا تکلّم کنی.

🌿⇯֎ هر کلامی، بهره‌ای از فهم دارد.
هرچند #فهم ❂☜ شعور و حضورِ #مفهوم در #فهیم است، اما به حسب تحلیل عرض می‌شود که:
🍃֎⇦ «#فهم»، نسبت به «#رؤیت» و #مشاهده در مرتبۀ پائین‌تری قرار می‌گیرد.


🍃🌕امّا روزه؛
سراسر رؤیت است و مشاهده.
#مشاهده؛
❂☜ یکی شدنِ #شاهد و #مشهود است و بُهت را به همراه دارد.


🍃🤲🏻⇫ برای نماز؛
֎⇦ حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻『 قسَمْتُ الصّلاةَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَبْدِي نِصْفَيْنِ
فَنِصْفُهَا لي وَ نِصْفُهَا لِعَبْدي وَ لِعَبْدي مَا سَأَلَ』🔺

✾ نماز را بین خود و بین بنده‌ام تقسیم کردم.
نیمی برای من و نیمی برای بنده‌ام و برای بنده‌ام آن است که می‌خواهد.

📚 منابع:
◉ تفسير المحيط الأعظم، سیّد حیدر آملی، ج‏۴، ص۱۲۹
◉ المحجة البيضاء، ملّا محسن فیض کاشانی، ج‏۱، ص۳۸۸


🍃🌕⇫ امّا در مورد صیام (روزه)؛
֎⇦ حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻『 كلُ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَيْرَ الصّيامِ
هُوَ لِي وَ أنَا أجْزيٰ بِه』
🔺

✾ همۀ عمل آدمیزاد برای خودش است، غیر از روزه.
روزه برای من است و من جزای به آن هستم.

📚 الخصال، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۵


🍃⇳֎⇦ همۀ اعمال آدمی برای خودش است، ولی روزه برای خداست.
این جای دقّت دارد که خداوند متعال نمی‌فرماید: حاصلِ روزه برای من است. بلکه خودِ روزه برای حقّﷻ است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


🌿۞ #جزا را باید بشناسیم تا إن شاء الله لطیفۀ این فرمایشِ نورانی به جان بنشیند:

🍃֎ اگر جزا؛ حقیقی باشد، منفصل از عمل نیست، بلکه حقیقتِ عمل است.
در قیامت؛
֎⇦ جزای اعمال را نشان می‌دهند. یعنی؛ حقیقتِ اعمال را نشان می‌دهند که اگر إن شاء الله خَیر باشد، #نور است. و اگر العیاذ بالله شرّ باشد، #نار است.

֎⇯⇦ اعمال و تجسّمِ اعمال، جدای از شخص نیست، بلکه خودیّتِ شخص است. پس جزایش نیز، ظهورِ حقیقتِ عمل است.
❂☜برای همین هم نفسِ عامل (عمل کننده)، در گرویِ عملش است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔻【 كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ】🔺
✾ هر نفسی در گرویِ آن چیزی است که کسب کرده است.
📘 سورۀ مدثّر، آیۀ ۳۸


🍃֎⇯⇦ که اگر #عمل، و #عامل، دو مطلب جدایِ از هم باشند؛ معنا ندارد که عامل را برای آن عمل، عقاب کرده یا ثواب دهند.
بنابراین؛
🍃֎⇦ عمل، جانِ عامِل است و برخاسته از آن جان، در ظهورِ آمده است.


♻️ پس تا اینجای سخن؛
جزای یک عمل، نمی‌تواند کمتر از آن باشد که اگر چنین شد، جزای آن عمل، تمامْ نبوده و چیزی از جـــزا داده شده است.
بلکه اصحّ این است که گفته شود: اصلاً جزای آن عمل نبوده است که داده شده.

🔔‌ العیاذ بالله که خداوند پیمانۀ کوچک بریزد. هر چه هست، کریم است و جزایِ کریمانۀ او، تطوّرات و تجلیّاتِ کرم اوست ...


🍃🌕🌱 روزه، سراسر رؤیت و مشاهده است، چنان که حضرت خاتم الأنبیاء (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔻『 صومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَ أَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِه』🔺

✾ به رؤیت، روزه بگیرید و به رؤیت، افطار کنید.

📚 عوالي اللئالي، ج۲، ص۲۳۳


🌙۞ که این حقیقت، تا رؤیتِ ظاهر هم کشیده شده است و در دیدنِ هلال ماه و شفقِ خورشید، در بدو و ختمِ ماه مبارک رمضان؛ منظور است.


🍃۞ اما مطلب ما بر سر عرفانِ این قضیه است.
رؤیت و مشاهده در عالمِ نور مطرح است و کلام حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از شدّتِ «بود»، تا امرِ «صومُوا» و «أَفْطِرُوا» آمده است، یعنی؛

🌙⇯⇦ از اینکه «صیام»؛ رؤیت است و «افطار»؛ رؤیت است؛
❂☜ این حقیقت؛ تا امرِ به رؤیت در ظاهرترین مرحله - که دیدنِ هلال و شفق در طلوع و غروب است -، ممدود و کشیده شده است.


👁‍🗨 در رؤیت و مشاهده؛ شاهد و مشهود در #مقام_شهادت، یکی می‌شوند و از این رو؛
🍃֎⇦ صوم بر خلاف اعمالِ عبادی دیگر، تقسیم نمی‌شود، چرا که دوئیّتی در کار نیست.
در نتیجه حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻«الصَّوْمُ لِـــي»🔺
روزه برای من است.
📚 الكافي، ج۴، ص۶۳


🍃֎⇯⇦ وچون تماماً این عمل (روزه) برای خداست، جزایش نیز غیر از خدا نیست، چرا که می‌فرمایند:

🔻『 مَن كانَ لله كانَ اللهُ لَه』🔺
✾ کسی که برای خدا بود، خدا برای اوست.
📚 بحار الأنوار، ج۷۹، ص۱۹۷


🔰 و در نتیجه حقّﷻ در همان حدیث قدسی می‌فرماید:

🍃【 الصَّوْمُ لِــــي وَ أَنَا أَجْزِي به】🍃

📚 مصباح الشريعة، ص۱۳۶


↲۞ در مرتبۀ پائین‌تری از معرفت؛
«اجزي»، فعل معنا می‌شود. و در نتیجه حدیث بدین معناست که؛
🍃֎⇦ من به این عمل (روزه) جزا می‌دهم.

❂☜ این درست است، ولی تمام نیست!

↲۞ امّا در مرتبۀ بالاتری از معرفت؛
«اجزيٰ»، فعل نیست، بلکه اسم مفعول است و خبر برای مبتدای «أنا».
بنابراین؛ «أنَا اجزيٰ بِه» اینگونه معنا می‌شود:
🍃֎⇦ من [خودم] جزای به این عمل (روزه) هستم.


🍃🌕⇦ خودِ خداوند؛ جزای صوم (روزه) است؛ به خاطرِ اینکه ❂☜ لقاء و مشاهدۀ او صورت گرفته است و دوئیّتی در کار نیست.
معبود است و جلوۀ خودش در عبدی که صائم است ...

֎⇯⇦ او جزای صوم است؛ یعنی؛ خالصۀ صوم بدون احتسابِ صائم (که چه کسی است) جلوۀ خداوند است.

🍃֎⇦ منتها چون صائم در انتساب به صوم، چیزی جز ظهورِ صوم نیست (یعنی صائم به روزه‌اش نشان داده می‌شود)؛ پس جزای صائم هم خداوند است.


🔰 و این مطلب اشاره‌ای است به حدیثی قدسی که حقّﷻ می‌فرماید:

🔅〖من طلبنی وَجَدَنی و مَن وَجَدَنی عَرَفَنی
و مَن عَرَفَنی أحَبَّنی و مَن أحَبَّنی عَشَقَنی
و مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ و مَن عَشَقتَهُ قَتَلتَهُ
و مَن قَتَلتَهُ فَعَلَیَّ َدیَتَهُ و مَن عَلَیّ َدیَتَهُ
و اَنا من قتلته دیَتُه و مَنْ علیَّ دیَتُه «فــأنـــا دیَـــتُـــهُ»〗
🔅

✾ آن کس که مرا طلب کند، من را می‌یابد
و آن کس که مرا یافت، من را می‌شناسد
و آن کس که مرا شناخت، من را دوست می‌دارد
و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد
و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم
و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کُشم
و آن کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است
و آن کس که خون‌بهایش بر من واجب شد؛
پس خودِ من خون‌بهای او می باشم.

📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ملّا محسن فیض کاشانی، ص۸۰



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


🍃۞ امّا بیشتر دقّت کنیم:
֎⇦ بزرگیِ خداوند آنچنانی است که معادل ندارد و اصلاً چیزی جز خداوند و تجلیّات خداوند نیست که در مقابل، و تصوّرِ معادل بیاید. بنابراین؛ آنجائی که جزا؛ خداوند می‌باشد، آنجا ظهورِ خود خدا بوده است.

🍃🌕⇦ عبد صائم؛ صائم از مفطراتِ عملی، صائم از مفطرات خُلقی، تا برسد به اینکه صائم از مفطراتِ ذاتی است.
یعنی او؛

🔺اعمالی را که باعثِ باطل شدنِ روزه می‌شود، ترک می‌کند.
❂☜ که این #توحید_افعالی است و ظهور خداوند در افعال اوست.

🔺و خُلقیاتی را که باعثِ باطل شدنِ روزه در باطنِ صفاتش بشود، نیز ترک می‌کند.
❂☜ که این #توحید_صفاتی است و ظهور خداوند در صفات اوست.

🔺و فراتر اینکه؛ بودنش در کنار خدا را ترک می‌کند.
❂☜ که این #فنای_ذاتی است و #توحید_ذاتی است و ظهور ذاتِ خداوند در این عبد است.

❇️⇯⇦ یعنی صائم؛ این بنده نیست، بلکه خداوند تا این بنده است و آنقدر صوم، شرافت دارد که دستِ انسان (به حسب ظاهر) هم در کار نیست. و برای همین به حسبِ ظاهر؛ این بنده در روزه، کاری نمی‌کند و روزه ظهوری ندارد.

🍃❂☜ بلکه «روزه؛ اجتناب است، و نه عمل»


🔰 بنابراین خداوند تا این بنده است، همانطور که می‌فرماید:

🔻【 أ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ】🔺

✾ آيا شما آن را مى‌رويانيد يا ما روياننده‌ايم؟

📘سورۀ واقعه، آیۀ ۶۴


🔰 و یا می‌فرماید:

🔻【 و ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللهَ رَمى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً】🔺

✾ و وقتى [ريگ‌ها را] انداختى، اين تو نبودى كه انداختى، بلكه خدا بود كه انداخت، تا مؤمنان را بدين وسيله به امتحانِ خوبى از جانب خود بيازمايد.

📘سورۀ انفال، آیۀ ۱۷


🍃֎⇯⇦ و این وحدت؛ آنقدری است که اگر بگوییم صائم ☜ انسان است؛ درست گفته‌ایم.
و اگر بگوییم صائم ☜ خداوند است؛ باز هم درست گفته‌ایم.

☀️🍃֎⇦ و این است «مقام تحیّر» ...
که به هرجا بایستی؛ تو ایستاده‌ای، ولی آن حقیقت؛ توقّف در مقامی دونِ مقامی ندارد.
هم در معبود، تمامْ ظهور است و هم در عبد.
هم در مذکور بودن است و هم در ذاکر بودن و قسّ علی هذا‌ ...
چنان که در #دعای_جوشن_کبیر می‌خوانیم:

🔅【 يَا خَيْرَ ذَاكِرٍ وَ مَذْكُورٍ
يَا خَيْرَ شَاكِرٍ وَ مَشْكُورٍ
يَا خَيْرَ حَامِدٍ وَ مَحْمُودٍ
يَا خَيْرَ شَاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ
يَا خَيْرَ دَاعٍ وَ مَدْعُوٍّ
يَا خَيْرَ مُجَابٍ وَ مُجِيبٍ
يَا خَيْرَ مُونِسٍ وَ أَنِيس‏
يَا خَيْرَ حَبِيبٍ وَ مَحْبُوب‏】
🔅


♻️ تکرار می‌کنم:

🍃֎⇦ عبدِ صائم در هر یک از مراتب توحیدی (صائم در افعال، صائم در صفات، صائم در ذات)، به همان اندازه که صائم است، فانی در حقّﷻ است. و او نیست و حقّﷻ هست. و برای همین که جزای حقّﷻ، خودِ حقّﷻ است ❂☜ خداوند می‌فرماید؛
🔻«الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا اجزيٰ به»🔺
📚 مصباح الشريعة، ص۱۳۶


🔰 این لطیفه را در قرآن نظر کنیم تا إن شاء الله بیش از پیش در جانمان نشسته و مَناط و معیارِ آن همیشه در دستان معرفتمان باشد:

🍃🌕⇦ در سورۀ حضرت یوسف (علیه السّلام) بیان شده است که وقتی آن جام طلای حضرت یوسف (؏) به حسبِ ظاهر گم شد و در بــــارِ برادرش بنیامین پیدا شد، چنین گفتند:

🔸【 قالُوا جَــــــزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ في رَحْلِهِ
❂☜فهُــــوَ جَزاؤُه】🔸

✾ گفتند: سزايش آن است كه هر كه [جام مذکور] در بارِ وى يافت شد،
❂☜ او خودش سزاى آن است.

📘سورۀ یوسف علیه السّلام، آیۀ ۷۵


♦️【 فَهُــــوَ جَزاؤُه】 ♦️


֎⇯ دقّت فرمودید؟!
🍃֎⇦ خداوند؛ خودش را در این عبدِ صائم می‌بیند (صوم، صمدیّت و جلال خداست). و جزای صوم در عبد صائم، گرفتنِ عبد است.
که این «گرفتن»؛
❂☜ فنای خاصّ #عبد در معبود است.‌
پس معبود؛ خودش را به عبد، جزا داده است.






«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ
وَ أَفْضَلَ مَا حَمِدَكَ الْحَامِدُونَ»

📚 از ادعیه ماه مبارک رمضان
إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۱۶۳






🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_حق‌تعالی_جزای_صیام


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.
╭─┅═--•🌔🌕🌖•--═┅─╮



🌕 شبِ سیزدهم، چهاردهم و پانزدهمِ هر ماه قمری؛
نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که شب آن چون روز، روشن است و از این رو‌؛ به آن «ایّام البِـــیــْض» (روزهای درخشان🟡) گفته می‌شود.
📖 دعایِ شریفِ #مجیر؛
در ایّام البیضِ ماه مبارک رمضان، وارد شده است.

🍃֎⇯⇦ برای دلدادگی به حقیقتِ این دعای عظیمُ الشأن، و خواندنِ با معرفتِ آن؛
إن شاء الله رشحه‌ای از لطائفِ آن را به زودی در همین کانال خواهیم خواند.


🍃 و مِن اللهِ التّوفیق.

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─


╰─┅═--•🌔🌕🌖•--═┅─╯
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻

لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻


〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/152
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅


🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمه‌ای در ضمن مبحث #اعتکاف، توضیح داده شده است.
(رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/39)


🌕۞ شب‌های ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ از هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شب‌ها را، به خاطرِ درخشندگیِ ماه در آن؛ «ایّام البِــیـْـض» (روزهای درخشان) می‌گویند.

❤️⇦ پس قلبِ هر ماه قمری [در تعیّنِ روزهایش]، ایّام البیض است که مشهورِ آن برای ماه‌هایِ رجب المرجّب و شعبان المعظّم و [ماه] رمضان المبارک می‌باشد.

🌿۞ از آنجائی که حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) «قلبُ الله» (قلب مطلق) هستند؛
أَنَــا قَلْبُ‏ الله»؛ 📚بحارالأنوار، ج‏۳۹، ص۳۴۸)؛
❂☜ قلبِ هر شیئی و نقطۀ حیاتیِ تپندۀ وجود، و هر موجودی می‌باشند.

🌕 بنابراین؛
🍃֎⇦ ایّامُ البیض، ظهورِ ولیّ خدا (ع) در ماه‌هایِ قمری است.

🌗۞ ان شاء الله در مورد #منازل_القمر در ادامۀ همین مجموعه‌مقالات، بیشتر خواهیم خواند.

🍃֎⇦ عجالتاً؛ منازل القمر، منازل سلوکیِ عبدِ سالک است.

🍃⇯֎ حال؛ از حقیقتِ این درک، بیاییم در اینکه ادعیه‌ و اعمالی که در ایام البیض وارد شده است، چه‌ها هستند؟!


📖 ❂☜ دعایِ مُجیر؛
در ایّام البیضِ ماه مبارک رمضان وارد شده است.
این دعایِ رفیعُ الشأن را به حسب ظاهر، حضرت جبرئیل (علیه السّلام) وقتی به پیشگاه صمدانی حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آورد که حضرت رحمةً للعالمین (ص) در مقام حضرت ابراهیم (علیه السّلام) مشغول به نماز بودند.


📌 به طور کلّی بیان می‌شود:

🍃֎⇦ سالک در منازلُ القمر، در حال سیر است. هر چند از منزل و مکانت خود [در ظاهرِ أمر] غافل باشد، یا در مقامی که هست، نبایستی آگاهی از منزلگاهِ خویش پیدا کند.
به هر حال، حقیقت؛ جان و باطن اوست.

🍃۞ همۀ دعاها و بالخصوص ادعیه‌ای که در ایّامی خاصّ وارد شده است؛
❂☜ #تثبیتِ آن منزل در جانِ سالک است. و بیانِ ثواب‌هایی که برای داعی (دعا کننده) فرموده‌اند؛ ظهوری از آن حقیقت است.

🍇 امّا به هر کس بسته به معرفتش، می‌نوشانند و شُربِ تثبیت به کامش می‌ریزند.

🍃۞ چون اینچنین است؛
به لطف صاحبانِ حقیقت، حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام)، کامِ وجود را بر قطره‌ای از صهبایِ معرفتِ #دعای_مجیر تازه کنیم تا ان شاء الله پایِ خُمّ حقیقت، به خضوع و خشوع خَم شویم.


📜 بایستی بحث مفصّلی در بابِ کلمات و معانی باز شود، تا نسبت به لغات و معانی، دیدِ عمیق معرفتی حاصل شود.
عجالتاً همین قدر عرض می‌شود که؛
🍃֎⇦ #معنا، شخصِ حقیقی عالم است و او به عینیّت شخصی، الفاظ را انشاء می‌نماید و در عینِ حال، متعیّن به تعیّن و حدود الفاظ و لغات نیست.


🔔 در #کانال_معرفة_الحق، در مجموعۀ مقالات توحیدی، مقاله‌ای در بیان #احدی_المعنا بودنِ حضرت حقّﷻ نگاشته شده که می‌توانید به آن مراجعه نمایید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/310

🔔 همچنین مبحثِ عین شخصی را می‌توانید
با رجوع به لینکِ ذیل مطالعه بفرمائید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/299



🍃۞ حضرت مولی المَوالی، امیرالمؤمنین،
علیّ ابن ابیطالب (علیهما السّلام) می‌فرمایند:

🔻«أنا المَعْنیٰ الذّی لا یَقَعُ علیه اسمٌ و لا شِبهٌ»🔺
✾ منم معنایی که نَه اسم بر آن واقع می‌شود
و نه شِبه و تصوّری.

📚 مشارق الأنوار و الیقین، ص۲۶۹


🔆֎⇦ معنای حقیقی؛ #احد است. و در احد بودن؛ #مطلق_علی_الاطلاق است. بدین معنا که؛ در تعیّن و قالب و حدّی خاصّ محدود نمی‌شود.

🍃⇯֎ بنابراین؛
ممکن است یک کلمه، در دو معنایِ کاملاً متفاوت و یا حتّی متقابل به کار رود. که این مطلب، با درکِ عینیّتِ شخصی، نه تنها آسان است، بلکه محلّ جوششِ معارفی خاصّ است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


❗️مطالب فوق برای چه عرض شد؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یک‌باره موجب تعجّب نشود!


🔲مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.

🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهن‌ها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:

🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کرده‌اند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» می‌گویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا می‌کنند.


🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و هم‌خانواده‌های این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:

➊ «جار»:

🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.

حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) می‌فرمایند:

🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج‏۱، ص۱۸۲


➋ «جَوار»:

🍃֎⇦ مثلاً می‌گوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی می‌کند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.


➌ «استجارة»:

🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده می‌شود.

🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر می‌رسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.


➍ «اجارة»:

🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغه‌ای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء می‌کنیم:

◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانسته‌اند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).

◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفته‌اند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار می‌گیرد، چنان که شرحش گذشت.


🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثال‌هایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.

🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.

🔻

🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» می‌گویند؟

🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» می‌گویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.

🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» می‌باشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.

🔲 مجیر؛ پناه دهنده‌ای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.

🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه می‌دهد که؛

⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.

⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.

امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.

❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» می‌گویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک🔅
📚دعای کمیل

◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که می‌آید، غاصبانه و ظالمانه عمل می‌کند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، می‌نشیند.

این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


☀️۞『 مُجیر』 از آنجایی پناه است و پناه دهنده؛
❂☜ که «#قرب_مطلق» است.

🔰 قرآن می‌فرماید:

🔻【قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
وَ هُوَ يُجيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ
إنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ】
🔺

✾بگو: به دستِ چه کسی است ملکوت هر شیئی،
«در حالی که» او پناه دهد و به كسى پناه داده نشود.
اگر می‌دانستید.

📘 سورۀ مؤمنون، آیۀ ۸۸


✓➊🔻بیان اوّل:
(سیر #اثباتی - منظرِ دانی تا عالی)

از آنجائی که؛
🔹【بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ】🔹
پس ֎⇦ 🔸【هُوَ يُجيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ】 🔸

🍃⇯↲ این سیر؛ اثباتی و برهانی است که مُجیر بودن حقّﷻ را، از آنجائی می‌داند که ملکوتِ اشیاء به دستِ اوست.
در این منظر؛ مجیر بودن، وابسته به بودِ اشیاء است. یعنی تا شیئی نباشد، مجیری نخواهد بود.
این منظر، در حقیقت، اثبات هم نیست. و اصلاً در سیر اثباتی آوردنش، قیاسی است برای اینکه بیانِ دوّم درست درک شود.


✓➋🔻بیان دوّم:
(سیر #ثبوتی - منظر عالی تا دانی - منظر صحیح)

از آنجائی که؛
🔸【هُوَ يُجيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ】 🔸
پس֎⇦ 🔹【بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ】🔹

🍃⇯↲ یعنی چون خداوند؛『 مُجیر』 است، ملکوتِ اشیاء در ید قدرت اوست.

🌿❂☜ ملکوت اشیاء؛ خودیّت و شیئیتِ اشیاء است. و چون حقّ ﷻ؛『 مُجیر』 است، ملکوت اشیاء (یعنی تمامیّت و شیئیتِ اشیاء) را می‌آورد.


🍃۞ خداوند، چگونه «مُجیر»ی است؟!

֎⇦حقّﷻ؛ وجودی مطلق است و #اطلاق، به معنای «بیحدّی» است. در نتیجه؛
در『 مُجیر』بودن، مطلق است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
پناه دهندگیِ او (مجیر بودن)، اطلاق دارد.
یعنی این طور نیست که یک طرف؛ پناه دهنده (یعنی حقّﷻ) باشد، و یک طرف؛ پناه داده شده.
و اینطور نیست که بعد از اینکه شخصِ پناهنده، وجود و کینونت داشت و موجود بود، آنگاه پس از موجود بودنش، پناه به حقّﷻ داشته باشد.
بلکه مطلب؛
֎⇦ بیکرانی و بیحدّی و اطلاقِ『 مُجیر』بودنِ خداوند است که؛

🍃۞『 مُجیر』چون مطلقِ حقیقی است، پناهش، جا برای ذاتی کنارِ خودش نمی‌گذارد. یعنی کینونتِ «پناهنده» را گرفته است. و اصلاً بیان شد که شیئیّتِ شیء به پناه دهنده بودن (『 مُجیر』 بودنِ) حقّﷻ رقم می‌خورد.
و این، جلوهٔ مطلقِ «پناهْ» بودنِ حقّ تعالی، و مطلقْ بودنِ『 مُجیر』 است.


🔰 از وجهِ قرب هم بخوانیم:

🍃֎⇦ عرض شد که『 مُجیر』از مادۀ «جور» است که در «قرب»آوردن است، و محصولِ آن؛ «پناهنده شدن» است.

🍃֎ اینکه در بعضی از ترجمه‌ها؛『 مُجیر』 بودنِ حقّﷻ را، پناه دهندگی از آتشِ جهنّم و عذاب معرّفی می‌نمایند، صحیح است، به شرطی که این معنا درست تبیین شود که #نار و آتش؛
🔥❂☜واحدِ دوئیّت است.

🍃⇯֎ یعنی؛
֎⇦ هر کس هر چقدر که قربِ مطلق (یعنی؛ حضرت حقّﷻ) را اختیار نکند، در تَبَعُّد و دوری است. و واحدِ دوری از حقّﷻ؛ «نار» است.

☀️نفسِ دور شدن از نور؛ در نار شدن است.🔥
نه اینکه بعد از اینکه از نور دور می‌شود، در نار خواهد رفت.
(فتأمَّلْ!)


🔰 اشارات و لطائف:

1️⃣💢 دعای شریفِ مُجیر در ۹۰ فقرۀ تسبیح، از جلالِ بیقراری ذات، تا قرارِ جمالیِ أسماء، سالک را در نقطۀ توحیدیۀ «رحمةً للعالمین» بودنِ حضرت خاتم الانبیاء (ص) سِیْر است [و سِیر می‌دهد].

به عنوان نمونه‌ای از فقرات این دعای شریف:

🔻【سُبْحَانَكَ يَا نَصِيرُ
تَعَالَيْتَ يَا نَاصِرُ
أَجِرْنَا مِنَ النّارِ يَا مُجِير】
🔺


2️⃣💢 هر فقـــره:

➊ با کلمۀ «سُبْحَانَكَ» شروع می‌شود.
که کافِ «سُبْحَانَكَ»؛ ذاتِ باریتعالیٰ است.
و تسبیحِ حقّﷻ از مقامِ عصمتِ جلالی و بیقراری و لا تعیّن بودنِ ذات است.

➋ به محوریتِ این تسبیح (و لا تعیّن بودنِ جلالی)، به اسمِ خاصّی از حقّﷻ جلوه می‌کند (در فقرۀ مثال؛ اسمِ «نَصِيرُ»).

➌ و سیرِ لایَقِفی را با کلمۀ «تعالیتَ» رقم می‌زند تا «اطلاق»؛ در وجود سالک برای هر یک از أسماء حقّ تعالی، محقّق شود.

➍ پس تعالی و اطلاق را با بیانِ اسم متعالیِ متَبَّعِ آن (در این مثال؛ «نَاصِرُ»)، ظاهر می‌نماید.

➎ و اینچنین است که در این سیر، پناهنده را از نارِ شرک و دوئیّت و حدود، به پناهِ مُجیرِ مطلق بودنِ خویش در می‌آورد.
و در نتیجه؛
🍃֎⇦ شدّتِ «بودنْ در پناهِ خود» را بر زبان پناهنده جاری می‌سازد، تا بگوید؛
«أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ»
و از نارِ دوئیّت، بیرون آمده تا:

➏ در خودِ بطنِ «پناهندگی» - که خودیّت حضرتِ مُجیرﷻ است -، فانی شده و با او وحدت بیابد.
پس ندایِ «يَــا مُجِير» سالک [و دعاکنندهٔ دعای مجیر]؛ برخاسته از درکِ قربِ حضرت مجیرﷻ خواهد بود.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



3️⃣ 💢 اوّلین فقرۀ تسبیح؛ با نامِ «اللهﷻ» آغاز می‌شود (【سُبْحَانَكَ يَا «اللهُ» تَعَالَيْتَ يَا رَحْمَانُ أجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِير】).
که «الله»؛
🍃֎⇦ اسم عَلَم برای ذات حقّﷻ است که مستجمع جمیع صفات کمالیه است.

و آخرین فقرۀ تسبیح؛ عبارتِ 🔻سُبْحَانَكَ لاَ إِلَهَ إلّا أنْتَ سُبْحَانَكَ إنّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمِين🔺می‌باشد.

🍃⇯↲ که این جوشش و اقرار عبد؛
֎⇦ نقطۀ راه یافتنِ تشریعی او به حقیقتِ وحدت است.

🍃⇯֎ فقرۀ آخرِ دعا؛ آیاتِ مربوط به حضرت یونس (علیه السّلام) است.
❂☜ که حضرتشان (؏) مأمور به سِیْر عالَم از دوئیّت و شرک، به مقامِ عینُ الیقینِ توحیدیّۀ «لا اله الّا أنت» بوده‌اند.

🔳 حضرت یونس (علیه السّلام)؛ در سه ظلمت و تاریکی (یعنی ❂☜ دلِ ماهی، سیاهیِ شب، تاریکی دریا)؛ سائِر (سیر دهندۀ) عالمین بودند.

🍃⇯↲ که این ۳ ظلمات؛
֎⇦ جولانِ 🔻«ظُلُماتٍ ثَلاثٍ»🔺 است که از «بطونِ امّهات» و در نقطۀ «خلقتِ موجودات» و «آمدن در عالم کثرات»، این جولان، مجال یافته است.
چنان که قرآن می‌فرماید:

💎 【خَلَقَكُمْ مِنْ『نَفْــــسٍ واحِـــــدَةٍ』ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أزْواجٍ يَخْلُقُكُمْ في‏ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ في‏ «ظُلُـمـاتٍ ثَــلاثٍ» ...】💎

✾ اوﷻ شما را از『نَفْــــسٍ واحِـــــدَةٍ』(❂☜مقام وحدت آل‌الله علیهم السّلام) آفرید، سپس زوجش را از [نوع‏] آن پديد آورد، و براى شما از دام‌‏ها هشت قسم پديد آورد. شما را [پيوسته‏] در شكم‏هاى مادرانتان مرحله به مرحله در تاريكى‌‏هاى سه گانه (به مجالِ وحدت؛ کثرت، جولان می‌دهد) مى‏‌آفريند…

📘 سورۀ زمر، آیۀ۶


🔥⇯֎ به اشاره بیان می‌شود که «ظُلُماتٍ ثَلاث‏ٍ»؛
֎⇦ چیزی از جولان و ملعونیّت اوّلی و دوّمی و سوّمی (لعنة الله علیهم اجمعین) است.

💠⇯֎ و «أَجِرْنَا مِنَ النَّـــــارِ يَا مُجِـير»؛
֎⇦ پناه بردن از آن سه ملعونِ ازل و ابد به حضرتِ『 مُجیرﷻ』است.

🔳 که تعیّن و حدِّ عالمِ کثرات؛
🔥☜ این سه ملعون هستند.

🍃⇯֎ الغرض؛
سیر تسبیحی در أسماء؛
֎⇦ نفْسِ حفاظتِ حضرتِ «مجیرﷻ» است.
که چون «مُجیر»، مطلق حقیقی است؛ به «سبحان» بودنش، از آتشِ نارِ دوئیت، محفوظ می‌دارد و آنگاه، در تعیّن هر اسمی، سالک را سیر می‌دهد (به سبحان بودن حقّ، این سیر صورت می‌گیرد، پس؛ سالک، متعیّن به حدّ هیچ اسمی نمی‌شود که در غمِ «تعیّن» بماند).


4️⃣ 💢 پس بلافاصله بعد از این سیرِ سبحانی، می‌گوییم:

☀️〖 فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الغَمِّ
وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ〗
☀️

✾ پس دعاى وى را مستجاب كرديم و او را از غم و اندوه نجات داديم (غمِ دوئیّت و بُعد و تعیّن).
و ما اين گونه اهل ايمان را نجات خواهيم داد.


🍃⇯֎ اینچنین است که می‌فرمایند:

֎⇦ هر كس اين دعا را در ايّام البيض ماه مبارک رمضان -که نقطۀ ظهورِ جمع الجمع بودنِ حضرات آل‌الله علیهم السّلام، در ماهی است که «رأس السنة» است -، بخواند؛
❂☜ گناهانش آمرزيده شود (نشان از #وحدت)
❂☜ اگر چه به عددِ دانه‏‌هاى باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد (نشان از #کثرت).


5️⃣ 💢 کسی که از آتشِ تعیّنات و کثرات، مَصون ماند؛
صِله با حقیقت خواهد کرد و به سَرْ منزلِ مقصود که همانا حضراتِ آل‌الله (علیهم السّلام) هستند، می‌رسد. که هدف از تمامِ سیر سالک؛
֎⇦ رسیدن به باطن البواطن حقّﷻ یعنی؛ حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام) است.

🍃⇯֎ که #صلوات، طریق و آلت نیست. بلکه؛
֎⇦ مقصودِ حقیقی، و دِیْمومَت (دوام) و خدائیتِ خداوند است.
بنابراین در دنباله،‌ رسیدن به مقصود و طلب سیر در بی‌حدی مقصود، توسط سالک و دعاکننده بیات می‌شود:

🔻【وَ صَلَّى الله عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِين】🔺


۞🌱 و در نهایت:
🍃֎⇦ حمدِ این سلوک و بیانِ توحید در ذات و صفت و فعل را، با این عبارت بیان می‌دارد:

🔻【 وَ الْحَمْدُ لله رَبِّ الْعَالَمِينَ
وَ حَسْبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‏
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاّ باللهِ العَلِيِّ العَظِيم】
🔺




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



6️⃣ 💢 امّا نکته‌ای هم برای مقدّماتِ ظاهریِ تنزیل این دعا بخوانیم:

🍃⇯֎ ملکوت اشیاء، تحتِ سیطرۀ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛
֎⇦ به دست ملائکه است.
و نامِ «مَلَک»، از ملکوتی بودن تا ملکوت را در اختیار گرفتن، برخاسته.

🍃⇯↲ در بعضی از احادیث آمده است؛ «إنّ لِكُلّ شيء مَلَكاً» یعنی؛ برای هر چیزی مَلَکی هست. که عمومِ «کُلّّ شَیء»؛ شیئیتِ اشیاء (یعنیِ ملکوتِ اشیاء) را ابتدائاً می‌گیرد.

❂☜ به عنوان نمونه در روایاتی آمده است که با هر قطرۀ بارانی، مَلَکی هست (🔻«وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» يَعْنِي؛ الْمَطَرَ يَنْزِلُ مَعَ كُلِّ قَطْرَةٍ مَلَك يَضَعُهَا فِي مَوْضِعِهَا🔺 / تفسیر امام حسن عسکری علیه السّلام ، ص۱۵۰).

🍃⇯֎ با هر ذرّه نیز اینچنین است.
و از این رو #ملائکه؛
֎⇦ بیشترین مخلوقاتِ خداوند هستند، چنان که می‌فرمایند:
🔻『 ليس خلقٌ أكثرَ من الملائكة』🔺
📚الكافي ، ج۸، ص۲۷۲


🌿۞ حضرت جبرئیل (علیه السّلام)؛
🍃֎⇦ سیّد ملائکه بوده و شاخصۀ ملائکه در ظهورِ حقیقت می‌باشند.

❂☜ و اینکه جبرئیل (ع) به نزد حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌آید؛
🍃֎⇦ آوَرَندۀ ملکوت اشیاء، و سیر دادنِ آنها در مقامِ «رحمةٌ للعالمین» بودنِ حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشد.


🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ حضرت ختمی مرتبت (ص) به «رحمةٌ للعالمین» بودن؛ آورندۀ عالمین بوده، و تمام عالمین در این رحمت، جمعند.

🍃֎⇦ و جبرئیل امین (ع) - که رشحه‌ای از مقاماتِ حضرت (ص) است -؛ ملکوت و باطن اشیاء را در حضرت (ص) سِیْر می‌دهد.


☜ و از این رو؛ این دعایِ شریف، در ۹۲ فقرۀ نورانی - که عدد ابجد نامِ مبارکِ «محمّد» (صلّی‌ اللهُ علیه و آله) است -، جلوه‌ می‌کند.


7️⃣ 💢 النّهاية؛ اینکه جبرئیل (علیه السّلام)، وقتی به حضرت ختمی مرتبت (صلّی الله علیه و آله) وارد شد که در مقامِ حضرت ابراهیم (علیه السّلام) تشریف داشتند، دقّت دارد!


🌿⇯֎ حضرت ابراهیم (علیه السّلام) شاخصۀ بت شکن بودنِ انبیاء الهی (؏) هستند‌.
یعنی؛
🍃֎⇦ حضرت ختمی مرتبت (ص) به جلوۀ ابراهیمی (ع)، از شدّت توحید؛ نفیِ اصنام و بت نمودند. چرا که مقام حضرت ابراهیم (ع)؛
نفیِ نارِ دوئیّت و شرک است.

🔰 قرآن می‌فرماید:

🔻 【وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ】 🔺

✾ و بدين سان ملكوتِ آسمان‏ها و زمين را به ابراهيم (؏) نشان مى‏داديم تا [بصيرت يابد] و تا از اهل يقين شود.

📘 سورۀ انعام، آیۀ ۷۵


♻️ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص)، در مقامِ بت شکنیِ ابراهیمی (؏)، ملکوت اشیاء را، توسّط جبرئیلِ امین (؏)، از لااشارۀ #تسبیح، تا اشارۀ #اسماء، در سیرۀ قُربِ مُجیر بودنِ حقّﷻ، در دعایِ شریف مُجیر، سیر می‌دهند.



🍃۞ سعی شد به غایت خلاصه، و به اشاره بیان شود. این مقاله، فقط به قصدِ تنبّه و تذکّر بر مراقبۀ ادعیه در مقامات و زمان‌هایی است که وارد شده است. وگرنه برای شرحِ این دعایِ شریف، کتاب‌هایی باید تا بیان عجز نویسنده را از وصفِ دریایِ آن نماید.





«وَ الْحَمْدُ لله رَبِّ العَالَمِينَ
وَ حَسْبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‏
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ باللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم
»

📚 دعایِ مُجیر





🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_دعای_مجیر



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.