اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
898 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
371 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

🍃༺•اا۞•درکِ لیلة القدر
با حضرتِ خیبر شکن(؏)•۞اا•༻


•┈••✾•🍃عـﷻــلےفاطـﷻـمه🍃•✾••┈•


─═༅࿇༅ 🕯 ༅࿇༅═─
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/975
─═༅࿇༅ 🦋 ༅࿇༅═─


🍃حضرت مولی امیرالمؤمنین؏ (منظور؛ تمام آل الله؏ ) نفس واحدۀ الهی و انیّت حقیقی می‌باشند (『السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』؛📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۷، ص۳۳۱»).

🍂هر نَفْسی که ادعایِ جدایی و استقلال از حضرتِ «نَفْسِ اللهِ تَعَالَى»؏ داشته باشد؛ دعویِ 🔥﴿أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏؛ نازعات، ۲۴🔥 داشته و جولان و تَفَرعُنی از دشمنان لعینِ حضرت مولی؏، یعنی؛ ابابکر و عمر و عثمان ملعون است.

#یهود؛ نشانی از جولانِ این سه ملعون ازل و ابد است.
◨و #خیبر؛ حصارِ أنانیّت و إنیّتِ پوچ و نابجا و غاصبانۀ آنها بوده که درب آن؛ نقطۀ جمعِ اجمال و تفصیلِ این أنانیّت و إنیّتِ تهی و نابجا، و إدّعای بی دلیل است.

•⬧᯽ ྄༨ ྀ

༺۞•⬧ حضرتِ نفس مطلقه، «نفس الله تعالی»، مولی امیرالمؤمنین علی(؏) هستند. آن والا مقام که ❂☜ چون هر نَفْسی، چیزی جز جلوۀ حضرتش نیست؛ ⇦ مقدم بر ذات و کینونت و نفس هر موجودی هستند و در نتیجه؛ فاتح مطلقِ نفوس می‌باشند (و نفوسِ شرور، به شرارت به این حقیقت می‌تازند و ملعون هستند).

◈ حضرت مولی(ع) فاتح مطلق می‌باشند، که فتح حضرت(ع):
👈🏻 از خلوَتِ «خَیر» (مطلقاً؛ 《بِکمْ فَتَحَ الله》؛📜جامعه کبیره، من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۵»)
👈🏻 تا جلوَتِ «خیبر»، آنچنان ممدود است که در زیارتشان، چنین عرض ارادت می‌شود؛

✿『السَّلَامُ عَلَى قَالِعِ بَابِ خَيْبَرَ وَ الدَّاحِي بِهَا فِي الْهَوَاءِ.』✿
سلام بر کَنندۀ دربِ خیبر و پخش‌کنندۀ آن در هوا.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۵۷

#خیبر؛ همان خودیّتِ تهی از حقیقت است.
◈☜ و حضرتِ خیبر شکن(؏)؛ شکنندۀ مطلقِ «خودیّتِ نابجا» هستند.

◉ بر اساس روایات؛ گشودن و بستن درب خیبر، به سختی توسط چهل مرد جنگی صورت می‌گرفت («لَقَدْ تَکلَّفَ حَمْلَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلاً فَمَا أَطَاقُوهُ؛ 📚الأمالي، للصدوق،ص۵۱۳»).

#چهل؛ عددِ تامّ و کمال است و چون عدد حقیقی باشد؛ کنار ۳۹ و ۴۱ نیست بلکه خودش چهل است تا حقیقتِ چهل و کمال را نشان دهد.

حضرتِ «قدرة الله عزّوجلّ»، آن قدرت و قوۀ مطلقۀ الهی، مولی امیرالمؤمنین(؏) به انگشتی، خیبر شکنند که می‌فرمایند:

🔸『و اللهِ ما قلعت باب خيبر و دكدكت‏ حصن يهود بقوة جسمانية بل بقوة إلهية』🔸
به خدا قسم با نیروی جسمانی درب خیبر را نکندم و دژ یهودیان را در هم نکوفتم ، بلکه با قوّت الهی این عمل را انجام دادم.
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد،ج‏۲۰، ص۳۱۶

🍃 حضرتِ «قُدْرَةُ الله؛📚بحار،ج‏۲۶، ص۶» مولی امیرالمؤمنین؏، درب خیبر را آنچنان کنده که تا #چهل ذراع به پشت سر خود پرتاب نمودند («فَاقْتَلَعَهُ ثُمَّ رَمَى بِهِ خَلْفَ ظَهْرِهِ أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً؛📚الأمالي( للصدوق)،ص: ۵۱۳») به این معنا که هر انیّتی جز انیّتِ حضرتشان؏، تامّاً و تماماً در پستیِ نیستی است.

دارد شروع می‌شود این شعر با علی؏
صلّ عَلیٰ محمّد و صلّ عَلیٰ علی؏
هرکس دلش به زلف کسی بند خورده است
ما بند خورده است به زلف شما علی؏
خیبر گشا ، یتیم نواز و غریب...، آه💧
من مانده‌ام خدا به تو گویم و یا علی؏

◧ این گشودن و بستن درب خیبر، جوُلان در جوُلان دادنِ انیّتِ تهی و شرور است.
و این چهل مرد جنگیِ ملعون، خودشان موضوعیّت ندارند، بلکه تقابلشان موضوعیّت دارد. یعنی آورده می‌شوند تا قدرتِ مقابلشان را نشان دهند. که مقابلِ این چهل، «قدرة الله عزّوجلّ»، انیّتِ مطلقه، حضرت 『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.

☀️ روز ۲۴ ماه رجب، روز #فتح_خیبر است که انیّت و هویّتِ پوچ، به پوچی هویدا شده و حضرتِ 《الْوَحْدَانِيَّةُ الْکبْرَیٰ؛📚بحار الأنوار،ج‏۲۵،ص۱۷۲》، 『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى؛📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج‏۹۷،ص۳۳۱』، إنیّت مطلقه، هویدا می‌شود.

༆༄༨ ུ࿔

▣ به لطف خدا؛
❧ اگر سالک به این فتح، دل دهد؛ خیبر و إنیّتِ پوچ و هیچ او، رُفته و رفته، و حضرتِ خَیر و إنیّتِ مطلقه(ع)؛ به «فاتحْ بودنِ مطلق» ظاهر می‎گردد.

𑁍ܓ

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◾️

⏎❂از این رو؛
به نصّ احادیث؛
◔ در شب ۲۴ ماه رجب (شبِ #فتح_خیبر

❂☜ به جلوۀ قوّت مطلقۀ حضرت فاتح مولی امیرالمؤمنین(ع)؛
֎اقامۀ چهل رکعت نمازی خاصّ وارد شده است.

֎هر رکعت به قرائتِ حمد و سورۀ «اخلاص»(توحید) »» تا به چهل رکعت، ارکان اربعۀ نمازگزار از خود و إنیّتِ تهی، «خالص» شده و به حضرت فاتح مولی امیرالمؤمنین(ع)، فتح شود و إنیّت حقیقی جلوه کند.

و چون سالک به چنین رزقی موفّق بود، فرمودند؛

🔻『➊كَتَبَ الله تَعَالَى لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ
➋وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ
➌ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ
➍وَ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ أَلْفُ مَلَكٍ
➎رَافِعُونَ أَيْدِيهِمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ
➏وَ يَرْزُقُهُ الله تَعَالَى سَلَامَةَ الدَّارَيْنِ
➐وَ كَأَنَّمَا أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ🔺
➀خداوند هزار حسنه و عمل نیک برای او نویسد
➁و هزار سیئه و گناه او را محو کند
➂و هزار درجه برای او بلند فرماید
➃و هزار ملک از آسمان نازل می‌کند
➄که دست‌های خود را بلند نموده بر او صلوات می‌فرستند
➅و خداوند سلامتی دنیا و آخرت را به او عطا می کند
➆و گویا شب قدر را درک کرده است.

📚البلد الأمين و الدرع الحصين،ص۱۶۹

◩ فتح خیبرِ إنیّت؛ در أخصّ فتح شدن؛منتهی به دَرْکِ ناموس حق، عصمتِ مطلقۀ الهی، شخصِ 《کَنز مخفی》، شخصیّت و هویّتِ ذاتِ باریتعالی، حضرتِ 《لیلة القدر》، 《فاطمة الله》، صدیقۀ طاهره سلام الله علیها خواهد بود. قرآن می‌فرماید:

بسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏
💎﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(۱ قدر)
وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(۲)
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(۳)
تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ(۴)
سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(۵)﴾💎
به نام خداوند هستى بخش مهربان.
۱. همانا ما آن [قرآن‏] را در شب قدر نازل كرديم.
۲. و تو چه مى‌‏دانى شب قدر چيست.
۳. شب قدر از هزار ماه بهتر است.
۴. در آن شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان از براى هر كارى فرو مى‌‏آيند.
۵. شبى سراسر سلامت است تا صبحدم.

🔰 به لطف حضرت خیبر شکن، مولی امیرالمؤمنین؏،
فتحِ خیبرِ سالک به چهل رکعتِ اقامۀ نماز مذکور، طوری محقّق می‌شود که؛

◄⇦ ثبتِ «أَلْفَ حَسَنَةٍ» و محوِ «أَلْفَ سَيِّئَةٍ» و ترفیعِ «أَلْفَ دَرَجَةٍ» یکجا، برقرار شده که این تحقّق؛ جلوۀ ﴿أَلْفِ شهَْرٍ﴾ی است که 💎﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ﴾💎.
که «ألْف»(هزار)؛ تجلّی اُلفَتی و کمالیِ حضراتِ «شهر الله» - یعنی ائمه اطهار(ع)- است که؛
● ثبتِ «أَلْفَ حَسَنَةٍ»؛ جلوۀ جمالیِ حضرتشان(ع)،
● و محوِ «أَلْفَ سَيِّئَةٍ»؛ جلوۀ جلالیِ حضرتشان(ع)،
● و ترفیعِ «أَلْفَ دَرَجَةٍ»؛ جلوۀ ربط به رفعتِ مطلقه یعنی شخصِ حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است.

◄⇦ و اینکه «أَلْفُ مَلَكٍ» از آسمان نازل می‌شوند؛ جلوۀ 💎﴿تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ﴾💎 است.

◄⇦ و «يَرْزُقُهُ اللهُ تَعَالَى سَلَامَةَ الدَّارَيْنِ»؛ جلوۀ 💎﴿سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾💎 است.

◄⇦ و 『وَ كَأَنَّمَا أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ』؛ جلوۀ 💎﴿وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾💎 می‌باشد. و شاید و «گمانِ» مطرح‌شده که در کلمۀ «كَأَنَّمَا» وجود دارد؛

⧔➊⧕. از بی حدّ بودن «لیلة القدر»(س) است و نه اینکه «لیلة القدر» درک نشده است.
⧔➋⧕. چون «لیلة القدر»(س) شخصِ اطلاق و لاتعیّنی مطلقه هستند؛ بیانِ درکِ «لیلة القدر» خودِ «گویی» است و خودِ «درک نشدنی» که قبلاً مقاله‌ای مستقل در این خصوص به لطف خدا نگاشته شد و شرحی بر آیۀ شریفۀ 💎﴿وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾💎 گذشت.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/460)

🍃گویند: علی به دست خیبر شکنش
انگشتر «یا فاطمةالزهرا» بود!


به لطف مولی(ع)؛
آن کس که از نفس گذشت و مؤمن حقیقی شد؛ به فرمایش روایات؛ قوّتِ چهل مرد را داراست («جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعینَ‏ رَجُلًا؛ 📚الخصال،ج‏۲،ص۵۴۱»).
مؤمن، بدونِ تعدّدِ نفرات، و به عددِ نوری(و نه عدد ظلمتی)؛ یکباره و به وحدانیّت مولایش(ع)؛ چهل مرد است.

🔲 ماه رجب، ماه حضرت خیبرشکن، مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ 👈🏻 ماه #تخلیه و شکسته شدن أنانیّت است
و ۲۴ ام آن؛ ظهورِ خاصّ حضرتِ خیبرشکن(ع)!

به نفسِ شکسته شدنِ خیبرِ أنانیّت؛ درک امّ الخیرة یعنی حضرتِ «لیلة القدر»(س) به همان لاتعیّنی و اطلاق؛ محقّق و برقرار است.




🍃ای فاتح دل و جان،
یا علی!
بی چاره آن دلی، که بیچاره‌ات نشد

الحمد لله الفاتح.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#خیبر_شکن
#درک_لیلة_القدر


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

💧 سقّای مقام جمع الجمعِ «حیات» 🫧


🌿🦋 احسان الله نیلفروش زاده

🌐
https://www.instagram.com/p/CMiRFMvpSZH/?igshid=e830phk44cwf

•┈•اا✾•༺ 🌕 ༻•✾اا•┈•

حیاتِ هر شیئی از #آب است(🔻﴿و جعلنا من #الماء کلّ شیء حیّ🔺؛أنبیاء؏ ۳۹).

همه، به نوشیدن آب، #حیات دارند،
امّا ولیّ خدا؏، به آب نوشیدنش، حیاتِ به آب می‎بخشد.
آنان، دَلْو در چاه می‎اندازند؛ حیات را از آب می‌‏کشند تا زنده بمانند،
امّا...
او(؏)، به دَلوی که در چاه می‌اندازد؛ حیات را به آب می‌کِشد، تا آب را زنده نماید.


🌊 #فرات - که شیعۀ امیرالمؤمنین(؏) می‌باشد(📚كامل الزيارات،ص۴۹)-؛ مبدأ تمام آبهای عالَم است که فرمودند؏؛ «ماء الفرات؛ أوّل ماء قدّس الله؛📚وسائل الشيعة،ج‏۱۴،ص۵۱۶».

°࿔
💠 #علقمه؛ به حسب ظاهر، نهری است که از فرات منشعب است و در حقیقت؛
مقامِ جمع الجمعِ فراتِ باطن، و تمام آب‌های ظاهر است.
به عبارتی؛
#علقمه؛ عُلقۀ حقیقی و نقطۀ وصالِ خلوَت و جلوَتِ ماءِ حیات است.
و به این ترتیب؛
▣⇦ آبشخورِ حیاتِ تمام #موجودات، از علقمه است.

𑁍ܓ
🌊 امّا حیاتِ علقمه از کجاست؟

از آن والا مقامی که تمامِ فضائل را، پدر است.
آن رشیدْ قامتِ قمرْ صورت،
که به ندیدن و نفیِ خویش،
به شوقِ وصالِ علقمه پاسخ گفته، بسویِ آن رفته،
دست به زیر «آب‌هایِ تشنه به ید او»، برده؛
و بر رویِ بسترِ دستان مبارکش،
علقمه را حیات داده و پرورانده، و فرات و خلوَتِ آبها را انشاء کرده،
آنگاه؛
بذل جاه نموده،
آن «آبِ حیات یافته» را بر رویِ جاریِ آبها ریخته؛
تا دستانِ حیاتبخشِ مبارکش، در این جریان، محییِ آبِ حیاتِ موجودات شود وُ
خلوَتِ فرات، به جلوَتِ آبهای عالَم، ممدود گردد وُ قرار یابد.
♡••࿐
🍃اوست...
که محیی مقام جمع الجمعِ ماء حیات است.

حضرت اباالفضل العباس(؏)...
او که سقّای کربلایِ حقیقت است.
او که علقمه، به دستانِ حیات‌بخش او؛ حیاتِ فراتِ خلوَت و آبهای جلوَت است.

🔆الحقّ...
که جز به ظهورِ حضرت «#اباصالح»المهدی (روحی فداه)، عالمیان از مقام «#عباس»بن علی(؏)، خبری نخواهند یافت و اسرارِ علقمه نیز بر آنها مکشوف نمی‌شود.
این است که علقمه؛ مقام حضرت «اباصالح»(عج) است تا به وحدت این حقیقت که ابجدِ نامِ «عبّاس»(؏) و «اباصالح»(عج)﴿۱۳۳﴾ یکیست، ارادتِ حضرتِ جمع الجمع(عج) به سقّای حضرتش(عج) «در مقام نورانیّت»، بر اهل نظر، روشن گردد.


🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


◦•●◉✿هو الساقی✿◉●•◦

🆔 t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
🆔 t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil


🍃
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.


#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻



🌿🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔅

➋ و از شهر بيرون می‌برند و به سوی #بیابان رفتند (فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ )»»
● که #شهر، تعیّنِ وطن است و بیرون رفتن از تعیّن وطن؛ ترکِ إنیّت و رسیدن به إنیّت و نفسِ حقیقی و واحدۀ الهی یعنی «#نفس_الله_تعالی» حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
☜ این سیر، سیرِ استکمالی حدّی برای جناب کمیل نیست، بلکه تمام این امور برای رهسپاری خلائق به حقیقتیِ عمیق است که به عنایت و انشاء حضرت مولی(ع)، به باب بودنِ جناب کمیل در عالم متجلّی می‌شود.

● بیانِ کردنِ #صحرا با نام «الْجَبَّانِ» در حالِ خروج؛
«الْجَبَّانِ»؛ از #جبین آمده که جبین و پیشانی؛ مقامِ جلوه کردنِ هویّت است و از این رو در قیامت هر کسی به جبینش شناخته می‌شود و مثلاً بر پیشانی کسانی که ولایت حضرات آل الله(ع) را نداشته باشند چنین مکتوب می‌شود؛ «آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله؛ مأیوس از رحمت خدایند؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۹۴». که این مکتوب، هویّتِ نابجایِ بُریدگان از ولایت و رحمت حقّ است.

➌چون به صحرا رسيدند (فَلَمَّا أَصْحَر)؛
بیانِ کردنِ #بیابان با نامِ صحرا در هنگام وصلت به آن؛ جوشندگی را می‌رساند. چرا که #صحرا ؛ بیابانی است که از شدّت گرما، هر چیزی را می‌جوشاند.

➍ نَفَسِ بلندى می‌کشند ( تَنَفَّسَ الصُّعَدَاء)؛
نفَسِ حضرت مولی(ع)، نفخۀ منشئ است که جاری‌کنندۀ حقیقت از بطن و خلوَت حضرت امیرالمؤمنین(ع) - یعنی کوثرِ حقیقت، حضرت فاطمه زهرا(س)-، تا عالَم جلوَت است.

➎و «#می‌فرمایند»؛
فرمایش و #قول حقیقی، جلوۀ خودِ «قائل» است و از این رو هر کسی به قولش، شناخته می‌شود و گفتار حقیقی، آینۀ شخصیّت و هویّت است که؛
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه‏؛ مرد،پشت زبانش پنهان شده است؛📚 الأمالي( للصدوق)، ص:۴۴۷»
و «الْأَلْسُنُ تُتَرْجِمُ عَمَّا تَجُنُّهُ الضَّمَائِرُ؛ زبانها آنچه را در ضمیر و هویّتِ انسان است، ترجمه مى‌كنند؛ 📚 تصنيف غرر الحكم، ص: ۲۰۹».

🔆 ائمه اطهار(ع) شخصِ #أحسن_قول و قولِ أحسن بوده و قول و فرمایش حضرتشان(ع)، تجلیّاتشان در عالَم وجود است.

⏎▣ با این پنج مرتبه از مراتب انشائی، حقیقتِ «قلب» در عالَم محقّق می‌گردد.

۞ قلبی از کمیلِ مولی؏، ظرفیت می‌گیرد که #شکسته‌ترین باشد.
چرا که قلبِ حقیقی؛ نفْسِ #دگرگونی و #شکستگی است و خودیتی جز مظروفش ندارد و تامّاً مَظهَر و مُظهِرِ مظروفِ خویش، یعنی؛ حضرت حقّﷻ است.
◘ ‌هم اوﷻ که ☜«لاهوإلّاهو» ست.
بدین معنا که؛

◪ دائماً☜به «لا هو» در شکستن و نفیِ لبّی خویش است و به «إلّا هو» در اثباتِ لبّی خویش می‌باشد.
این شکستگی (نفی) و شکسته‌بندی (اثبات)؛ حیاتِ حضرت حقّﷻ است.
.
۞«قلب»☜نقطۀ شکستگی و دگرگونیِ حیاتی است که جامعِ شکسته شدنِ«لاهو»ئیِ جلال، و شکسته‌بندیِ«إلّاهو»ئی‌ جمال است.
و این☜معنای شکسته بودنِ ذاتیِ قلب است که جلوه‌ای از «لا هو إلا هو»ست.

حضرت حقّ تعالی نفسِ وسعت است و «الْوَسِيع‏؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۲، ص۶۳۳». بنابراین؛ در هیچ ظرفی، مظروف نمی‌شود، جز اینکه آن ظرف، نفسِ شکستگی باشد و چیزی جز، جلوۀ حضرتِ الوسیعﷻ نباشد.

حضرت «الْوَسِيع‏»ﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻『 لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ.』 🔺
من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.
(📚عوالي اللئالي،ج‏۴،ص۷)

این است که 🔹قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ؛ قلب مؤمن، عرش خدای رحمان است؛📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)،ج‏۵۵،ص۳۹』🔹.

حضرتِ حقّﷻ که صرفاً نزد خویش است و بس؛ نزد قلبِ مؤمن که نفسِ شکستگی است می‌باشد که در حدیث قدسی می‌فرماید:
.
💔أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم💔
من نزد دل‌شکستگانم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت،ج‏۷۰،ص۱۵۷)
♡࿐

۞ شکستۀ حقیقی؛
آن دلِ منقلب بین جلال و جمال حقّﷻ است که؛
☜نه به قید جلال، مختفی است، و نه به قید جمال، منجلی است. بلکه به قامتِ مقامِ جمع الجمعِ #مشیة_الله بودنِ ائمه اطهار(ع)، نفسِ دگرگونی و شکستگی و گَردان بودن است که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:

🔻♡『إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يَقْلِبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ سَاعَةَ كَذَا وَ سَاعَةَ كَذَا.』🔺
همانا قلوب، بین دو انگشت از انگشتان پروردگارش هستند که دائماً منقلب می‌شود آن‌گونه که اوﷻ می‌خواهد، ساعتی(که جلوۀ وسعتِ حق است) چنین‌اند و ساعتی، چنان.

(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷،ص۵۳)

غیر از این دگرگونی باشد، قلب نیست بلکه مسامحتاً «قلب» خوانده می‌شود و إلّا حقیقتاً بدتر از سنگ و حجر است که؛

▪️«قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ.»▪️
قلب کافر از سنگ سخت‌تر است.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص: ۵۳)
♡࿐


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🔅

🔰 الغرض؛

🌙۞ سه ماه#رجب، #شعبان، و #ماه_رمضان؛ سیردهندۀ سالک است.
نیمۀ شعبان میلادِ حضرت بقیة الله روحی فداه، است.

⧯ نیمه شعبان که به ظاهر وسطِ این سه ماه سلوکی قرار دارد، وسطِ حقیقیِ بوده و نقطۀ #عطف این سیر است و ظهورِ مقام جمع الجمع می‌باشد.
و از آن دقیقه که حضرت بقیة الله(ع) عصاره و سلالۀ حضرتِ لیلة القدر فاطمة الزهرا (س) هستند؛
☜ شب نیمه شعبان، لیلة القدر ائمه اطهار(ع) و شیعیان خالصشان است که حضرت امام محمّد باقر(ع) می‌فرمایند:

🔻『إِنَّهَا اللَّيْلَةُ الَّتِي جَعَلَهَا اللَّهُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِيِّنَا.』🔺
همانطور که لیلة القدر برای پیامبر ما(ص) قرار داده شد، خداوند برای ما اهل بیت(ع)
شب نیمۀ شعبان را قرار داد.
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص:۶۹۵)

پس؛ #شب_نیمه_شعبان؛ #لیلة_القدر اهل بیت(ع) و شیعیانشان است و از این رو؛ آنچه که در شب قدر برقرار است و ملائکه نزول پیدا می‌نمایند و امور مقدّر می‌شود، در این شب برقرار است که حضرت نبی اکرم(ص) برای این شب می‌فرمایند:

🔹『فِيهَا تُقَسَّمُ الْأَرْزَاقُ وَ فِيهَا تُكْتَبُ الْآجَالُ وَ فِيهَا يُكْتَبُ وَفْدُ الْحَاجِّ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيَغْفِرُ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ مِنْ خَلْقِهِ أَكْثَرَ مِنْ عَدَدِ شَعْرِ مِعْزَى كَلْبٍ وَ يُنْزِلُ اللَّهُ تَعَالَى مَلَائِكَتَهُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ بِمَكَّة.』🔹
شب نیمه شعبان همان شبی است روزیها در آن تقسیم می‌شود، و سرآمدِ عمر انسانها نوشته می‌شود، و نیز گروه حاجیان نوشته می‌شوند، و خداوند در این شب، تعداد بیشتر از موی قبیلۀ کَلب از مردم را می‌آمرزد و نیز خداوند متعال، فرشتگان را از آسمان به سوی زمین مکّه نازل می‌فرماید.

(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص: ۷۰۲)

برای دریافت تجلیّات و نزولات حقّ در این شب، شکستگی بایستی باشد از این رو، سجده‌های خاصّی با اذکارِ خاصّ در این شب وارد شده است که سجده؛ مقام شکستگی و فناست.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🔅

🍃جناب کمیل؏ می‌فرماید در شب نیمه شعبان به دیدار حضرت مولی امیرالمؤمنین؏ رفته و حضرت مولی؏ را در حالِ سجده دیدند که در حالِ سجده، دعای حضرت خضر (ع) را می‌خوانند.

حضرت خضر(ع) همراهِ دائمیِ شخصِ «عین الحیاة» یعنی حضرت بقیة الله(روحی فداه) هستند و از این رو مظهرِ حیات می‌باشند.
#دعای_کمیل؛ دعایِ مظهرِ حیات، یعنی دعای حضرت خضر (ع) است.
حضرت مولی؏ این دعا را در حالِ سجده، انشاء می‌فرمایند و مضامینِ خاصّی از این دعای شریف، مضامینِ مقام فنا و انشاء آن در عالَم است تا عالَم کثرات، مضمحل و فانی در عالَم وحدت شود و مقام جمع الجمع ظاهر گردد.

دعای کمیل در شب نیمۀ شعبان وارد شده است. حضرت مولی؏ به جناب کمیل؏ می‌فرمایند:

🔻『الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ بِيَدِهِ إِنَّهُ مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ جَمِيعُ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ مَقْسُومٍ لَهُ فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ- إِلَى آخِرِ السَّنَةِ فِي مِثْلِ تِلْكَ اللَّيْلَةِ الْمُقْبِلَةِ
وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُحْيِيهَا وَ يَدْعُو بِدُعَاءِ الْخَضِرِ ع إِلَّا أُجِيبَ [لَهُ‏].』🔺
سوگند
به خدایی که جانم به دست اوست، هیچ بنده‌ای نیست مگر آن که همۀ امور او، اعمّ از خیر و شرّ، در شب نیمه شعبان تا مثلِ آن در سال بعد که رخ می‌دهد، در شب نیمۀ شعبان قسمت و مقدّر میگردد.
و هیچ بنده‌ای شب نیمه شعبان را احیاء نمی‌کند و دعای خضر(ع) (دعای کمیل ع) را نمی‌خواند، مگر آنکه خداوند دعای او را مستجاب می‌کند.

(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص: ۷۰۶)

بعد از این فرمایشات، حضرت مولی؏، دعای مذکور را توسّط باب و یارِ کُمَّل و صحابۀ سرّ خویش یعنی جناب کُمَیل؏ در عالَم انشاء می‌فرمایند و شبهای جمعه را مزیّن و متجلّی به این دعا می‌فرمایند و بیان می‌دارند:

🔹〖إجْلِسْ يَا كُمَيْلُ!
إِذَا حَفِظْتَ هَذَا الدُّعَاءَ فَادْعُ بِهِ كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ أَوْ فِي الشَّهْرِ مَرَّةً أَوْ فِي السَّنَةِ مَرَّةً أَوْ فِي عُمُرِكَ مَرَّةً تُكْفَ وَ تُنْصَرَ وَ تُرْزَقَ وَ لَنْ تُعْدَمَ الْمَغْفِرَةَ.
يَا كُمَيْلُ! أَوْجَبَ لَكَ طُولُ الصُّحْبَةِ لَنَا أَنْ نَجُودَ لَكَ بِمَا سَأَلْت‏.〗🔹
بنشین ای کمیل!
(☜که به امرِ «إجْلِسْ»؛ «#کمال» در نقطۀ شکستگی قرار گرفته و مُدرکِ مقامِ جمع الجمعِ «#جمعه » خواهد بود)
هرگاه این دعا را حفظ کردی، در هر شب جمعه، یا در هر ماه یکبار، یا در هر سال یکبار، یا در طول عُمرَت یکبار آن را بخوان، که خدا تو را کفایت و یاری و به تو روزی عطا می‌کند و هرگز آمرزش را از دست نمی‌دهی.
ای کمیل! مصاحبت طولانی تو با ما موجب گردیده آن چه را که از ما درخواست نمودی، به تو عطا کنیم.

دعای کمیل، از مقام شب نیمۀ شعبان، در شبهای جمعه، جاریست که این شب و شب جمعه جلواتِ مقام جمع الجمع‌اند که شبی هستند که؛
شب نیمۀ شعبان؛ جلوۀ اجمالیِ مقامِ جمع الجمع است.
و شبهای جمعه؛ جلوۀ تفصیلیِ مقامِ جمع الجمع است.

جمعه؛
مقامِ اتمامِ ایّامِ خلقتِ وجود، مقام فنایِ کثرت در وحدت، و شکوفایی و تجلّیِ مقامِ جمع الجمعِ حضرت جانِ جانان، حضرت بقیة الله روحنا فداه می‌باشد که؛

💎﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ ✾ وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ﴾💎
• هر آن كس كه بر روى زمين است فناپذير است.
• و تنها وجه با شكوه و ارجمند پروردگارت [یعنی حضرات آل الله علیهم السلام] باقى مى‌‏مانند.

(الرحمن، آیات ۲۶ و ۲۷)

⏎❂ دعای کمیل در شب نیمۀ شعبان، انشاء کنندۀ ظرفیت قلوب است.

الحمد لله ربّ العالمین.




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#لطیفه_دعای_کمیل
#شب_نیمه_شعبان
#لیلة_القدر_اهل_بیت ع


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

﹏.𐫱 لطائفی از «#عماء » و «#هواء» 𐫱.﹏

༆࿐
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
🌿🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1057
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐

🌿۞ راوی از محضرِ مبارکِ امام (؏)، سؤال می‌پرسد:

🔻«أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأرْض‏؟»🔺
✾ پرودگارِ ما قبل از خلق آسمان‌ها و زمین کجا بود؟

🍃۞ و حضرت (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ فِي عَمَاء
مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺
✾ در #عماء بود.
مافوقش هوا بود و ماتحتش هوا بود.

📚 عوالي اللَّئالي، ج‏۱، ص۵۴


🍃⇯⇦ این در حالی است که خداوندﷻ، از آنجائی که خالقِ زمان و مکان است؛ مقهورِ زمان و مکان نمی‌باشد، چنان که در روایتِ دیگری می‌خوانیم که راوی از حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) سؤال می‌پرسد:

🔻«أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ سَمَاءً وَ أَرْضاً؟»🔺
✾ پروردگارمان پیش از خلق نمودنِ آسمان و زمین، کجا بوده است؟

🍃۞ و حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻«"أَيْنَ" سُؤَالٌ عَنْ مَكَانٍ وَ كَانَ الله وَ لَا مَكَانَ.»🔺
✾«أیْنَ»؛ سؤالی از مکان است، و خداوند، مکان ندارد.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۹۰


🌿⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عماء»؛ #مکان نیست، بلکه؛ #مکانت و #مقام است. و پاسخ به «أیْنَ» در روایتِ اوّل؛
🍃֎⇦ پاسخی در #مکانت است، و نه در مکان.
همان طور که در فرازهای دعای ندبه، دائماً این کلمۀ استفهام را به کار می‌بریم و «أینَ» می‌گوئیم، در حالی که حضرت بقیة الله (عجّل‌الله‌تعالی‌ٰفرجه‌الشّریف)؛ صاحب الزمان و البته صاحب المکان هستند به این معنا که زمان و مکان را به جامعیت حقیقی وجودشان، فراگرفته‌اند و مافوق زمان و مکان بوده و از این تفوُّق اطلاقی؛ در عین اینکه خالقِ زمان و مکان و مافوق آن هستند؛ در زمان و مکان، حضور دارند.

🍃⇯⇦ پس نکتۀ مهمّ این است که بدانیم:
❂☜ سخنِ اصلی از #مکانت است. و از آن مکانت است که در لفظِ «أيْنَ» می‌آید و به نظر برای #مکان هم استفاده می‌شود.


🍃۞ الغرض؛
خداوندﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔺«لَا يَسَعُنِي‏ أَرْضِي‏ وَ لَا سَمَائِي‏
وَ لَكِنْ‏ يَسَعُنِي‏ قَلْبُ‏ عَبْدِيَ‏ الْمُؤْمِن‏»🔺
✾ نه زمینِ من، و نه آسمانِ من، وسعتِ مرا ندارد؛
ولیکن قلبِ بندۀ مومن من، وسعتِ مرا دارد.

📚‌ عوالي اللئالي، ج‏۴، ص۷


🌿⇯⇦ بنابراین؛ «عماء» را در قلبِ عبدِ حقیقی بیاب. که آن عبدِ حقیقی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) هستند.

و «قلب♡»؛
🍃֎⇦ مطلقِ #دگرگونی است.
یعنی؛ نقطۀ لا تعیّن بودن است و از لا تعیّن بودن؛ به چنگ نمی‌آید، پس در خُفْیۀ «عَمائی» است، چنان که رشحه‌ای از آن را در جامعۀ کبیره می‌خوانیم:

🔻«مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ
وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ
وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُم‏»🔺
✾ سَرورانم!
نمی‌توانم ستايشتان را در شمار آورم
و با مدح؛ به ژرفاى شمایان نمى‌رسم
و با توصيف؛ نمی‌توانم منزلتتان را بيان كنم.


🌫 و امّا؛
«عَماء» به حسبِ ظاهر؛ به معنای اَبْرِ رقیق است. و در حدیثِ صدرِ سخن، بیان شد که حضرت (؏)؛ در وصفِ «عَماء» می‌فرمایند؛ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء».

❂☜ در ابتدای تحلیل، این دو «مَا» را در عبارتِ فوق؛ «ما»ی #موصوله (به معنای آنچه) می‌گیریم. البتّه ظاهر عبارت هم به معنای موصولیِ «مَا» نزدیک‌تر است.

🍃֎⇯⇦ مراد از «هواءٌ» - که ما فوق و ماتحتِ عَماء است -؛ همان واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند، چرا که در مجموعهٔ احادیثِ «اَوّلُ ما خَلَقَ الله»؛ یکی از تعابیری که برای صادر و مخلوقِ اوّل بیان شده است، همین «هوا» است. به عنوان نمونه، می‌فرمایند:

🔻«أوّلُ المخلوقات‏ اَلْهَواء»🔺
📚 بحار الأنوار، ج‏۵۴، ص۳۰۸

🍃֎ و یا می‌فرمایند:

🔻«إنّ الرّبَ تبارك و تعالىٰ خَلَقَ الهَواء
ثُمّ خَلَقَ القَلَم‏»🔺
📚 تفسير القمي، ج‏۱، ص۳۲۱


🌿⇯⇦ مختصراً عرض می‌کنم که «هواءٌ»؛ حقیقتِ «عَماء» است، که در نهایتِ لطافت است وُ از لطیف بودنش؛ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن‏؛ چشم‌ها [از دیدنش] عاجزند و زبان‌ها [از توصیفش] الکن؛ 📜دعای احتجاب، بحار الأنوار،‌ ج‏۹۱، ص۳۷۹)».

❂☜ یعنی مقامی که؛
🔻«لا إسْمَ له و لا رَسْمَ له
و لا نَعْتَ له و لا وَصْفَ له و لا ...»🔺



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🍃


🍃۞ حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻«لَا تَجُوزُ الرُّؤْيَةُ مَا لَمْ يَكُنْ‏
بَيْنَ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ هَوَاءٌ لَمْ‏ يَنْفُذْهُ الْبَصَرُ»🔺
✾ تا وقتى كه بینِ بيننده و ديده شده (هدفِ ديد)؛
هوائى نباشد، ديد در آن نفوذ نكند (یعنی؛ دیده نمی‌شود).

📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۹۷


🌿֎⇯بنابراین؛ «هواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ علّتِ رؤیتِ اشیاء است.
که #رؤیت، در رقیقۀ معنا؛
🍃֎⇦ وجودِ واسطۀ مطلقه است که رائی (بیننده) و مرئی (دیده شده) به اعتبارِ آن مکانت؛ معنا پیدا می‌کنند.

🌿۞ البتّه دقّت شود که:
🍃֎⇦ اوّلًا؛
موضوعِ رؤیت مطرح نیست. بدین معنا که؛ متعلَّق رؤیت، مهمّ نیست. بلکه خالصۀ رؤیت، به «هوا» محقّق است و بس. یعنی؛ کاری به این نداشته باشیم که مرئی (یعنی دیده شده) کیست یا چیست. هر جائی که رؤیتی باشد، فتراک و جان و علّت و حیاتش؛ «هواء» است که جلوه‌ای از جلواتِ واسطۀ مطلقه یعنی حضرات آل الله(ع) است.

🍃֎⇦ ثانیاً؛
رؤیت، خالصۀ درک است. و درک؛ حضورِ مُدْرَک (درک شده) است نزدِ مُدْرِک (درک کننده). بنابراین از آنجا که در روایتِ فوق؛
مطلقِ رؤیت به واسطۀ «هَواء» بیان شده است؛
❂☜ حضورِ حقّﷻ نزد خودش نیز بِـ«الْهَواء» است. که بواقع؛ «الْهَواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ چیزی نیست جز خودیّتِ حقّﷻ.
بدین معنا که؛
❂☜ حضورِ خداوندﷻ نزد خودش، و رؤیتِ خداوندﷻ خودش را؛ به خودیّتِ حقّﷻ، یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم‌ السّلام) است.

[ 🔔👆🏻 به مطلب مهمّی اشاره شد که تأمّل می‌طلبد.]

🍃֎⇦ ثالثاً؛
از طرفی به «هواء»، رؤیت، ممکن است. و از آن طرف؛ «عَماء» از «عَمَیَ» به معنای کوری می‌آید.
پس دو متقابل داریم؛
❂☜ #رؤیت و #عمی.
یا به عبارتی؛ #درک و #لا_درک.

🌿⇯֎ به چه معنا؟
🍃֎⇦ قرآن می‌فرماید:

💎『 لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ
وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ
وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ 』💎
✾ ديدگان، اوﷻ را درک نمی‌‏كنند
ولى اوﷻ ديدگان را درک می‌كند
و او لطيف و دانا است‏.

📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۰۳


🌿۞ امّا از کجا و چرا این طور است که دیدگان، اوﷻ را درک نمی‌کنند؟!

❂☜ از آنجا که حضرتِ «هوﷻ»؛ حقیقتِ بصیرت وُ خودِ نورِ ابصار است. و نه اینکه ابصار در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» هم در طرفی دیگر، و بعد بگوئیم اوﷻ آنچنان جلالتی دارد که این ابصارِ کم‌سو، درمانده از درکِ آن «هو»ی غیبی هستند!


همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که توئی چشمِ مرا #بینائی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید
وین عجب‌تر که تو خودْ رویْ به کس ننمایی

#فخرالدین_عراقی


🌿⇯֎ مطلب، بسیار فراتر از آنی است که در #حدود، تصوّر بشود. چون حضرتِ «هوﷻ»؛ خودِ نورِ ابصار وُ خودِ بینائیِ ابصار است، «ابصار» از درکِ خودیّتشان عاجزند، نه اینکه حضرتِ «هو»ی مطلقﷻ - اَلعیاذُ بالله - نهان در پستوئی باشند وُ ابصار را دسترسیِ حدّی به آن پستو نباشد!


🌿۞ همان طور که در ادامۀ آیه می‌فرماید:
«وَ هُوَ اللَّطيفُ»؛
🍃֎⇦ حضرتِ «هوﷻ» آن‌قدر لطیف است که اگر ابصار، در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» در طرفی دیگر، آن «هو»ی حدّیِ تصوّر شده؛ دیگر «لطیف» نیست، بلکه در ضخامتِ تَبَعُّد و دوری است، نه اینکه از «لطافت» در «غیب الغیوب» بودن باشد.


🌿۞ و حضرتِ «هوﷻ» آنچنان «لطیف» است، که جان و حقیقتِ ابصار است. اینچنین است که تحلیلاً بیان می‌شود: به «لطافتِ مطلق» بودنش؛ «خبیر» مطلق است.


🌿⇯⇦ #لطیف که صفتِ مشبّهه از «لطف» است، به معنای بسیار نزدیک است. و وقتی نزدیکی در زیادت و اطلاق است که؛ مقرِّب و مقرَّب، در دوئیت نباشند و تصریحاً اینکه؛ دو نفس نداشته باشند.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ «لطیف»؛ جانِ ابصار باشد.


🌿⇯⇦ و چون حضرتِ لطیفﷻ، جانِ ابصار و بینائیِ دیدگان است؛
❂☜ «خبیر» مطلق است.
که «خبیر» نیز صفت مشبّهه است و اطلاق را می‌رساند و وقتی «خبردار بودن» مطلق بود که؛ مُخبِر (خبر دهنده) و مُخبَـــرٌ عنه (چیزی که از آن خبر می‌دهند) در دوئیت نباشد (دو نفس نداشته باشند)، بلکه؛ «خبیر»، قوامِ وجودی و نفسیِ «مُخبِرٌ عنه» باشد.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ چون «خبیر»؛ جانِ «مخبَرٌ عنه» است،
در اطلاقِ خبردار بودن است.


🌿۞ این حضورِ مطلقِ حضرتِ «هوﷻ» است که به عینِ شخصیِ اینکه در نهایت و اطلاقِ «لطافت» و حضور و قرابت است؛ «هو»ی غیبی است و غیب الغیوب، که؛
🔻«عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن‏»🔺

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🍃

🌿֎⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُ‌الغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمی‌ماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت می‌شود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.

🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره می‌آید و از این جهت است که می‌فرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺

🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همه‌اش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور‌ که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.

🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که می‌فرمایند:

🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمی‌شود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶

🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالارونده‌ای بالایش نمی‌رود،
و هیچ سبقت‌گیرنده‌ای از اوﷻ سبقت نمی‌گیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۳

🍃֎⇦ و یا در دعا می‌خوانیم:

🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْ‏ءٌ»🔺

📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۸۴


🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ‏ اللهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏ُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷


🌿⇯ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» می‌باشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت می‌شود.

🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.

🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.

🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان می‌شود که؛

🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.

🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.

🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقت‌اند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛

🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُ‌الغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).

🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🍃


🌿⇯⇦ اگر مطلب فوق؛ درست تبیین و درست تفهیم شده باشد، دیگر فرقی نمی‌کند که «#ما» در «#ما فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ #ما تَحْتَهُ هَوَاء» را به معنایِ «مایِ شبیه به لیس» بگیریم یا مایِ #موصوله، زیرا در حدّ، معنا نمی‌شود.

[البته دقّت شود که به خاطر اینکه خبرِ «ما» که «هواءٌ» است، منصوب نیست، پس نمی‌تواند به معنایِ «لیس» باشد.]

🌿⇯⇦ بدین معنا که؛
💫☜ اگر «#ما» را به معنای نفی بگیریم و بگوییم که فوق و تحتِ عماء؛ هواء #نبود؛
این معنا، از لُبّیّت بیان شده است و نفیِ لُبّی فرموده و نه نفیِ حدّی.

[در شرح معنایِ نفی لبّی،
لطفاً به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/384]


💫☜ و اگر به معنایِ «ما»یِ موصوله بگیریم، همان است که بیانش به لطف حقّﷻ روزی شد.
چنان که قرآن می‌فرماید:

💫『 وَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَویٰ』
『 لَهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ
وَ مَا بَيْنهَُمَا وَ مَا تحَْتَ الثرَّیٰ』💫

✾ خداى رحمانﷻ بر عرش، استيلاء دارد.
✾ هر چه در آسمان‌ها و زمين و ما بينِ اين دو است و هر چه زير خاک است، از اوﷻ است.

📘 سورۀ طه، آیۀ ۶-۵


🌿⇯֎ در جمع بندیِ این بخش می‌توان بیان کرد که؛
🍃֎⇦ «عَماء» در تنزیل؛ همان «وجود» است که نفسِ #غیب است و در عینِ اینکه حاضر مطلق است و موجودات، موجود نیستند الّا به او؛ ولی از شدّتِ پیدائی، نهان است و «عَماء» است، که؛
«لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ» و «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» ...


حجابِ رویِ تو هم رویِ توست در همه حال
نهانی از همه عالم ز بَس که پیدائی
بیا که جانِ مرا بی‌تو نیست برگِ حیات
بیا که چشمِ مرا بی‌تو نیست بینائی

#فخرالدین_عراقی


🍃֎⇦ و آنچه که مهم است این نیست که حقّﷻ از ابصارِ خلایق در #عماء است، بلکه مطلبِ مهمّ این است که خودیّتِ خداوندﷻ؛ «عماء» است، بدین معنا که؛
💫☜ اوﷻ غیبُ‌الغیوب مطلق است وُ به خود، در خود، ز خود، تا خود؛ مستغرق است.

دائماً او پادشاه‌ِ مطلق‌ است‌
در كمال‌ِ عزّ خود، مستغرق‌ است‌
«او به‌ سر نايد ز خود آنجا كه‌ اوست»
کی‌ رسد عقل‌ِ وجود آنجا كه‌ اوست‌؟

#عطار_نیشابوری


🍃⇯⇦ منتها همان طور که بیان شد؛
اوﷻ آنچنان غیبُ‌الغیوبِ مطلق و رهائی است که حتی از قید و حدِّ غیبوبت نیز رهاست. بنابراین؛ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت و ظاهر می‌شود، منتها هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در قوامِ «عَماء»، باقیست.


🍃۞ و امّا؛
شدّتِ جلوۀ هوا؛ «ریاحٌ» است که از جانبِ حقّﷻ بودنِ خویش را در جانِ «يُرْسِلُ الرِّياح‏» بودنِ حضرتِ «هوﷻ» ظاهر می‌سازد.
چنان که قرآن می‌فرماید:

🍃『وَ هُوَ الَّذِي «يُرْسِلُ الرِّيَاحَ» بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ』🍃
✾ و اوست خدائی که #بادها را به بشارتِ رحمت خویش، پیش فرستد ...

📘 سورۀ اعراف، آیۀ ۵۷


🌿⇯⇦ که این مطلب؛
نه صرفاً در عالَم ظاهر (وزشِ ظاهریِ باد) است، بلکه حقیقتی است در بطنِ ذاتِ باریتعالیٰ که تا عالمِ اشارات، متجلّی گشته است. که خداوندِ سبحان؛
🍃֎⇦ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است و «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» از اسماءِ اوست («يَا مُرْسِلَ الرِّيَاح‏؛ 📚مصباح المتهجد، ج‏۲، ص۸۱۰»).
و اسماء حضرت حقّﷻ، #توقیفی بوده، یعنی؛ از موقفِ ذاتِ إلهی برخاسته و قائم است، و بلکه قوام و حقیقتِ ذاتِ حقّﷻ است و در عین حال؛ متجلّی از آن.

(از حقیقتِ ذات الهی؛
برای خداوند «خانۀ باد» وجود دارد که بادهایِ عالَم، از روزنی از آن نشأت گرفته است؛ ««إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَيْتَ رِيحٍ مُقَفَّلٌ عَلَيْهِ لَوْ فُتِحَ لَأَذْرَتْ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ مَا أَرْسَلَ عَلَى قَوْمِ عَادٍ إِلَّا قَدْرَ الْخَاتَمِ؛ بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏11، ص346»» )

[در شرحِ توقیفی بودنِ اسماء حقّﷻ؛
به آدرس ذیل مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/186]




🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
🍃

🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُ‌الغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر می‌شود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است.


🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روح‌ُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح می‌فرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن‏»🔺

🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد؛ #ریح نامیده می‌شود.
و آن هنگامی که ساکن است؛ #هواء نامیده می‌شود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و می‌گندد («ثلاثة ایّام»؛ اشاره به مراتب سه‌گانۀ وجودیِ؛ ذات، صفات، افعال است).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن می‌گندد.

📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۳۵


🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُ‌الغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است، بدین معناست که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ، به واسطۀ مطلقۀ «هواء»؛ عَلَی‌الدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لُبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ «عَماء») به شهود است.

[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil3/162]


🍃⇯⇦ و به بیانِ دیگر؛
⛲️☜ ذاتِ حضرتِ دائمﷻ به حرکتِ لبّی و ملئی؛
عَلَی‌الدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و می‌جوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق إلهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) هستند که به جامعیّتِ مقامِ جمع الجمع بودنشان؛ خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ می‌باشند.

🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده می‌شود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد؛ «هواء» نامیده می‌شود، و دنباله‌رَویِ آن، باعثِ گمراهی بوده و مبدِّل و تبدیل کنندۀ هدایت به ظلمت، و انسان به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】
💎

✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديده‌اى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مى‏‌كنى كه بيشترشان مى‏‌شنوند يا مى‏‌انديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراه‌تر هستند.

📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳


🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به «غیر» هم می‌دهد، تا جایی که «هوایِ نفس»‌ هم [که مقابلِ حقیقتِ الله است]؛ قد عَلَم می‌کند و جولان می‌دهد و «أنا ربّکم الأعلی» می‌گوید (معاذ الله).

🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) داده‌اند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.


🌿⇯֎ در مقامِ جمع‌بندی کلّی بیان می‌شود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیب‌الغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و حرکتِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) می‌باشد و به بیان دیگر؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نخشکیده، بلکه تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) سفرۀ وجود، پهن کرده.


🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان می‌شود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، عَلَی‌الاطلاقِ #نوری و عَلَی‌الإطلاقِ #ناری

💫۞ عَلَی‌الإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...

🔥۞ عَلَی‌الإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ..‌‌.





🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء


🍃
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃
.