Forwarded from رضا شجيع
از #نق زدن تا #نقد کردن ...
✅ «ادوارد سعید» که کتابی با عنوان «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» نوشته است، بین روشنفکرنمایی که نق می زند با روشنفکری که نقد می کند تفاوت قائل می شود. به اعتقاد وی، یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از «روشنفکر نما» یا همان «روشنفکر مآب» جدا میکند این است که روشنفکر مآب «نقد» نمیکند بلکه «نق میزند».
✅ نقد کردن کار آسانی نیست. زیرا شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید، آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقد کردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی میخواهد. اما شما میتوانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون اینکه کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
✅ «نق زدن» یک فرایند «هیجان مدار» است. یعنی ما با نق زدن آرامتر میشوید، خشم و غممان را با دیگران در میان میگذریم و «درد دل» میکنیم اما «نقد کردن» یک فرایند «مسأله مدار» است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمیکنیم بلکه مساله را “حلّاجی” و زیر و رو میکنیم. «نق زدن» مخاطب تعریف شدهای ندارد، کافیست گوش مفت بیابی، آنوقت میتوانی شروع به نق زدن کنی ولی نقد کردن، مخاطب تعریف شدهای دارد.
✅ نقد کردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه! شما میتوانید در هر مهمانی که مینشینید و هر تاکسی که سوار میشوید نق بزنید، کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای رسانهها ارسال کنید باید آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید بنابرین یکی دیگر از ویژگیهای روشنفکران که آنها را از روشنفکرمآبان جدا میکند «شجاعت» است.
⛔️ البته اینجا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار سختتری در پیش میگیرند و آن آگاه سازی تودههای مردم است. کسی که قرار است تودههای مردم را آگاه نماید از یک سو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با زبان غیر تخصصی سخن بگوید. این کار شبیه «بند بازی» است. اگر کمی تخصصیتر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمیفهمند و اگر کمی عوامانهتر سخن بگوید به سرعت دچار «پوپولیسم» یا همان عوام زدگی میشود!
@rezashajie
✅ «ادوارد سعید» که کتابی با عنوان «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» نوشته است، بین روشنفکرنمایی که نق می زند با روشنفکری که نقد می کند تفاوت قائل می شود. به اعتقاد وی، یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از «روشنفکر نما» یا همان «روشنفکر مآب» جدا میکند این است که روشنفکر مآب «نقد» نمیکند بلکه «نق میزند».
✅ نقد کردن کار آسانی نیست. زیرا شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید، آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقد کردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی میخواهد. اما شما میتوانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون اینکه کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
✅ «نق زدن» یک فرایند «هیجان مدار» است. یعنی ما با نق زدن آرامتر میشوید، خشم و غممان را با دیگران در میان میگذریم و «درد دل» میکنیم اما «نقد کردن» یک فرایند «مسأله مدار» است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمیکنیم بلکه مساله را “حلّاجی” و زیر و رو میکنیم. «نق زدن» مخاطب تعریف شدهای ندارد، کافیست گوش مفت بیابی، آنوقت میتوانی شروع به نق زدن کنی ولی نقد کردن، مخاطب تعریف شدهای دارد.
✅ نقد کردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه! شما میتوانید در هر مهمانی که مینشینید و هر تاکسی که سوار میشوید نق بزنید، کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای رسانهها ارسال کنید باید آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید بنابرین یکی دیگر از ویژگیهای روشنفکران که آنها را از روشنفکرمآبان جدا میکند «شجاعت» است.
⛔️ البته اینجا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار سختتری در پیش میگیرند و آن آگاه سازی تودههای مردم است. کسی که قرار است تودههای مردم را آگاه نماید از یک سو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با زبان غیر تخصصی سخن بگوید. این کار شبیه «بند بازی» است. اگر کمی تخصصیتر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمیفهمند و اگر کمی عوامانهتر سخن بگوید به سرعت دچار «پوپولیسم» یا همان عوام زدگی میشود!
@rezashajie