تیتر روزنامه #همدلی در مورد زنان عرب کوتاه و گویاست. به امارات و عربستان برای اصلاحات تبریک بگوییم.
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
کارنامه وزیر پیشنهادی علوم به روایت روزنامه قانون!
همه اش یکطرف امضای مردم یکطرف!
🖋 @ehsanmohammadi95
همه اش یکطرف امضای مردم یکطرف!
🖋 @ehsanmohammadi95
🏊 میرسلیم باز هم می خواهد رئیس فدراسیون نجات غریق بماند! او ۲۷ سال رئیس این فدراسیون بود.
🤴سباستین کورتس صدراعظم اتریش 31سال دارد!
😒 مردم عاشق همین شیفتگی تان برای خدمت هستند!
🖋 @ehsanmohammadi95
🤴سباستین کورتس صدراعظم اتریش 31سال دارد!
😒 مردم عاشق همین شیفتگی تان برای خدمت هستند!
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺 علیرضا رجایی دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران، فعال سیاسی و روزنامه نگار بعد از تخلیه یک چشم، نماز می خواند...
ما نشستیم و تماشا کردیم
ما نشستیم...
تماشا...
🖋 @ehsanmohammadi95
ما نشستیم و تماشا کردیم
ما نشستیم...
تماشا...
🖋 @ehsanmohammadi95
🗞 تبلیغ عجیب و ماندگار نشریه طنز توفیق که نخستین شماره آن سال ۱۳۰۲ منتشر شد!🙈
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from اتچ بات
💡 چریک پیر و لامپ بیت المال
✍️ احسان محمدی
«زندان اوین که بودیم کمرش درد می کرد. کمی قوز کرده راه می رفت. می خواست لامپ دستشویی را روشن کند، انگشتش خوب روی کلید جفت و جور نشد، لامپ اتصالی کرد و سوخت. مثل کسی که گناه بزرگی مرتکب شده باشد ناراحت شد. به او گفتم: خودت رو برای یه لامپ اینقدر ناراحت نکن!
گفت: این لامپ بیت الماله. من خرابش کردم. به بیت المال خسارت زدم.
هفته بعد که ملاقات داشت، دیدم توی وسیله هایی که خانمش برایش آورده بود یک لامپ هم بود.»
🔹این خاطره را عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی تعریف می کرد. با همان صدای آرام و خش دار و چشم های نگرانش.
می گفت:
- بهزاد نبوی یکی از الگوهای زندگی ام است. از آن آدم هایی که دلشان برای این سرزمین می تپد.
🎂 مهرماه امسال بهزاد نبوی ۷۵ ساله شد. چریک پیری که زندگی با او هیچوقت مهربان نبود. روزگار قامتش را خم کرد اما مثل سرو، سرش برافراشته است و نامش به واسطه پاکدستی، عشق به ایران و وفاداری در خاطره ها همیشه با احترام یاد می شود.
🇮🇷 متبرک باد نام هرآنکه عاشق آبادی و آزادی این سرزمین است.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
«زندان اوین که بودیم کمرش درد می کرد. کمی قوز کرده راه می رفت. می خواست لامپ دستشویی را روشن کند، انگشتش خوب روی کلید جفت و جور نشد، لامپ اتصالی کرد و سوخت. مثل کسی که گناه بزرگی مرتکب شده باشد ناراحت شد. به او گفتم: خودت رو برای یه لامپ اینقدر ناراحت نکن!
گفت: این لامپ بیت الماله. من خرابش کردم. به بیت المال خسارت زدم.
هفته بعد که ملاقات داشت، دیدم توی وسیله هایی که خانمش برایش آورده بود یک لامپ هم بود.»
🔹این خاطره را عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی تعریف می کرد. با همان صدای آرام و خش دار و چشم های نگرانش.
می گفت:
- بهزاد نبوی یکی از الگوهای زندگی ام است. از آن آدم هایی که دلشان برای این سرزمین می تپد.
🎂 مهرماه امسال بهزاد نبوی ۷۵ ساله شد. چریک پیری که زندگی با او هیچوقت مهربان نبود. روزگار قامتش را خم کرد اما مثل سرو، سرش برافراشته است و نامش به واسطه پاکدستی، عشق به ایران و وفاداری در خاطره ها همیشه با احترام یاد می شود.
🇮🇷 متبرک باد نام هرآنکه عاشق آبادی و آزادی این سرزمین است.
🖋 @ehsanmohammadi95
Telegram
attach 📎
#شعر_شب
چشم خود بستم
که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد:
دیوانه! من می بینمَش!
#شهریار
🖋 @ehsanmohammadi95
چشم خود بستم
که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد:
دیوانه! من می بینمَش!
#شهریار
🖋 @ehsanmohammadi95
واکنش روحانی به انتصاب 9 وزیر زن در دولت جدید امارات!
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
مشکلات راه مدرسه در روزهای بارانی مجبورم کرد به خاطر پاها و کفش هایم به باران با همه عظمتش بدبین شوم و حفظ کردن فرمول مساحت ها، اهمیت دادن به سبزه قبا را از یادم بُرد.(حسین پناهی)
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
رهبری علاقه خاصی به احمدی نژاد دارند
علی مطهری، نائب رئیس مجلس:
🔻شورای نگهبان احمدی نژاد را برای ریاست جمهوری صالح نمیداند ولی رهبری ایشان را برای مجمع صالح میدانند. ممکن است نظر رهبری یک چیزی باشد و نظر شورای نگهبان یک چیز دیگر.
🔻نباید بگوییم که لزوما باید برهم منطبق باشند. رهبری از قدیم یک علاقه خاصی به آقای احمدینژاد داشتند و ظاهرا همچنان هم این علاقه باقی مانده است.
🔻محبت و علاقه را کاری نمیتوان کرد و یک امر درونی است. همان طور که علاقه ایشان به آقای حسین شریعتمداری باعث شده است که کیهان سبک ویژه خود را ادامه بدهد./ خبرآنلاین
🖋 @ehsanmohammadi95
علی مطهری، نائب رئیس مجلس:
🔻شورای نگهبان احمدی نژاد را برای ریاست جمهوری صالح نمیداند ولی رهبری ایشان را برای مجمع صالح میدانند. ممکن است نظر رهبری یک چیزی باشد و نظر شورای نگهبان یک چیز دیگر.
🔻نباید بگوییم که لزوما باید برهم منطبق باشند. رهبری از قدیم یک علاقه خاصی به آقای احمدینژاد داشتند و ظاهرا همچنان هم این علاقه باقی مانده است.
🔻محبت و علاقه را کاری نمیتوان کرد و یک امر درونی است. همان طور که علاقه ایشان به آقای حسین شریعتمداری باعث شده است که کیهان سبک ویژه خود را ادامه بدهد./ خبرآنلاین
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 آقای ترامپ! این کلیپ رو ببین! ما رو از چی می ترسونی؟ برو از نیسان آبی بترس!
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from اتچ بات
⛔️ سید جیکاک هر قرن در یک لباس!
✍️ احسان محمدی
1️⃣ می گفت حضرت علی (ع) را در خواب دیده که مردم را به فاصله گرفتن از نفت توصیه کرده و آن را نجس خوانده است. کاغذی را به شکل دست انسان بریده و روی شانه خودش چسبانده بود. بعد زیر آفتاب دراز کشیده بود تا پوستش تیره و جای انگشتان دست روی تنش مشخص شود. به همه می گفت این جای دست حضرت علی است. این شعر را یاد مردم ساده دل و خوش باور داده بود: تو که مهر علی مِنِ دلته/ نفت ملی سی چنته؟ ( تو که عشق علی توی سینه ات است، نفت ملی را می خواهی چکار؟)
2️⃣ در مجلسی حاضران را دروغگو معرفی می کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند.
اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند. به مردم قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. مردم با دهان باز این کرامات او را تحسین می کردند.
3️⃣ عصای معروف داشت که با آن معجزه می کرد. وقتی به بدن کسی می زد به او شوک عجیبی منتقل می شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلیل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب می کرد!
بعدها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی می شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار میداده !
4️⃣ جیکاک برای اثبات حقانیت خود نیز از این عصا استفاده بسیار برد و به مردم می گفت که چون صاحب کرامت است شبها به اذن خدا نوری در پیش پایش روشن می شود تا بتواند راه را از بیراه تشخیص دهد. مردم شگفت زده بارها شب به دنبال وی راه می افتادند تا شاهد درخشش نور در پیش قدم های او باشند. همیشه حق با جیکاک بود. مردم با چشم خودشان می دیدند که جلوی پایش نور روشن می شود.
5️⃣ جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا می کرد و آخرش هم روضه امام حسین می خواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب می کرد! عمامه نمیسوخت و جیکاک آن را به عنوان معجزه خود بیان می کرد و ادعا می کرد که سید واقعی اوست. هیچکس را به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش می سوخت!
از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. وی بارها درحضور جمع کثیری از مردم، سادات را به مبارزه می طلبید و با شعبده هایی که در آن تخصص داشت مردمان شگفت زده را به خود متمایل می کرد و سادات را مغبون و منزوی می ساخت.
📕بخش هایی از اینها را جین راف گارثویت استاد کالج دارتموث آمریکا در کتاب «تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری» نوشته است. زوایایی از شخصیت عجیب «میجر جیکاک» که از او به عنوان یکی از ماموران سازمان اطلاعاتی برونمرزی بریتانیا (MI6) در ایران یاد می شود.
◀️ می گویند در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری میپردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفتخیز مسجدسلیمان سکنی میگزیند. در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبدهبازی و حربههای دیگر، توجه مردم محلی را به جلب کرد و سرانجام خود را به عنوان یک روحانی شیعه جا زد و فرقه ای به نام طلوعیان یا سروشیان را ایجاد کرد. در این مدت علاوه بر تاثیر روی خوانین، به اشخاص ساده لوح تلقین کرده بود که وطن خاکی بیارزش است و باید به فکر بهشت بود و نباید خود را درگیر امور بی ارزشی مانند نفت کنند! مامویتی که انگلیسی ها به او داده بودند. سرانجام آنقدر توطئه کرد که دولت وقت او را از ایران اخراج کرد و چه بسا بسیاری گریه کردند که حکومت ظالم در حق «سید»، ظلم کرد!
🔰 مثل تمام ماجراهای قدیمی، حقیقت و افسانه در مورد او در هم ادغام شده است اما مستر جیکاک که سید شده بود را کسی انکار نمی کند.
گاهی فکر می کنم گرچه ساده لوحی، خوش دلی، کم سوادی و خرافه پرستی مردم آن روزگار جاده را برای مرد زیرک انگلیسی صاف می کرد اما در هر زمانه ای می شود «فریب» خورد.
امروز شاید به سادگی آن مردم بخندیم که چقدر راحت گول می خوردند اما چه کسی می تواند با اطمینان بگوید شیطان هایی که بر کره زمین حکومت می کنند همین الان در حال فریب دادن ما نیستند و ما با دهانی باز شعبده های آنها را تحسین نمی کنیم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ می گفت حضرت علی (ع) را در خواب دیده که مردم را به فاصله گرفتن از نفت توصیه کرده و آن را نجس خوانده است. کاغذی را به شکل دست انسان بریده و روی شانه خودش چسبانده بود. بعد زیر آفتاب دراز کشیده بود تا پوستش تیره و جای انگشتان دست روی تنش مشخص شود. به همه می گفت این جای دست حضرت علی است. این شعر را یاد مردم ساده دل و خوش باور داده بود: تو که مهر علی مِنِ دلته/ نفت ملی سی چنته؟ ( تو که عشق علی توی سینه ات است، نفت ملی را می خواهی چکار؟)
2️⃣ در مجلسی حاضران را دروغگو معرفی می کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند.
اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند. به مردم قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. مردم با دهان باز این کرامات او را تحسین می کردند.
3️⃣ عصای معروف داشت که با آن معجزه می کرد. وقتی به بدن کسی می زد به او شوک عجیبی منتقل می شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلیل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب می کرد!
بعدها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی می شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار میداده !
4️⃣ جیکاک برای اثبات حقانیت خود نیز از این عصا استفاده بسیار برد و به مردم می گفت که چون صاحب کرامت است شبها به اذن خدا نوری در پیش پایش روشن می شود تا بتواند راه را از بیراه تشخیص دهد. مردم شگفت زده بارها شب به دنبال وی راه می افتادند تا شاهد درخشش نور در پیش قدم های او باشند. همیشه حق با جیکاک بود. مردم با چشم خودشان می دیدند که جلوی پایش نور روشن می شود.
5️⃣ جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا می کرد و آخرش هم روضه امام حسین می خواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب می کرد! عمامه نمیسوخت و جیکاک آن را به عنوان معجزه خود بیان می کرد و ادعا می کرد که سید واقعی اوست. هیچکس را به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش می سوخت!
از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. وی بارها درحضور جمع کثیری از مردم، سادات را به مبارزه می طلبید و با شعبده هایی که در آن تخصص داشت مردمان شگفت زده را به خود متمایل می کرد و سادات را مغبون و منزوی می ساخت.
📕بخش هایی از اینها را جین راف گارثویت استاد کالج دارتموث آمریکا در کتاب «تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری» نوشته است. زوایایی از شخصیت عجیب «میجر جیکاک» که از او به عنوان یکی از ماموران سازمان اطلاعاتی برونمرزی بریتانیا (MI6) در ایران یاد می شود.
◀️ می گویند در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری میپردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفتخیز مسجدسلیمان سکنی میگزیند. در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبدهبازی و حربههای دیگر، توجه مردم محلی را به جلب کرد و سرانجام خود را به عنوان یک روحانی شیعه جا زد و فرقه ای به نام طلوعیان یا سروشیان را ایجاد کرد. در این مدت علاوه بر تاثیر روی خوانین، به اشخاص ساده لوح تلقین کرده بود که وطن خاکی بیارزش است و باید به فکر بهشت بود و نباید خود را درگیر امور بی ارزشی مانند نفت کنند! مامویتی که انگلیسی ها به او داده بودند. سرانجام آنقدر توطئه کرد که دولت وقت او را از ایران اخراج کرد و چه بسا بسیاری گریه کردند که حکومت ظالم در حق «سید»، ظلم کرد!
🔰 مثل تمام ماجراهای قدیمی، حقیقت و افسانه در مورد او در هم ادغام شده است اما مستر جیکاک که سید شده بود را کسی انکار نمی کند.
گاهی فکر می کنم گرچه ساده لوحی، خوش دلی، کم سوادی و خرافه پرستی مردم آن روزگار جاده را برای مرد زیرک انگلیسی صاف می کرد اما در هر زمانه ای می شود «فریب» خورد.
امروز شاید به سادگی آن مردم بخندیم که چقدر راحت گول می خوردند اما چه کسی می تواند با اطمینان بگوید شیطان هایی که بر کره زمین حکومت می کنند همین الان در حال فریب دادن ما نیستند و ما با دهانی باز شعبده های آنها را تحسین نمی کنیم؟
🖋 @ehsanmohammadi95
Telegram
◀️ ااححتترراامم ببگگذذااررییم
✍️ احسان محمدی
🗓 ااممررووزز ررووزز للککننتت ززبباان اسستت.ببهه آآننههاا ااححتترراامم ببگگذذااررییم.
1️⃣ امروز روز جهانی لکنت زبان است. موقع حرف زدن با کسانی که دچار این مشکل گفتاری هستند اندکی صبوری به خرج بدهیم.
2️⃣ سعی نکنیم واژه ای که می خواهند بگویند را ما بگوییم، با آرامش صبر کنیم تا آنها خودشان واژه را بیان کنند.
3️⃣ در مورد لکنت زبان شان با آنها شوخی نکنیم. در رخ دادن این اتفاق آنها تقصیری ندارند.
4️⃣ برخی از افراد وقتی یک واژه را نمی توانند بیان کنند دچار استرس می شوند، آنها را تحت فشار نگذاریم و اجازه بدهیم احساس آرامش کنند.
5️⃣ هرگز لکنت زبان دیگران را اسباب شوخی و خنده نکنیم. در این دنیای مضحک بهانه های دیگری برای خندیدن پیدا کنیم!
6️⃣ با کسی که دچار لکنت زبان است آرام و شمرده حرف بزنیم. تند حرف زدن ما باعث می شود او هم احساس کند باید با شتاب حرف بزند به همین دلیل خطاهایش بیشتر می شود. همه عادل فردوسی پور نیستند و تند حرف زدن هم امتیاز نیست.
7️⃣ کودکانی که دچار لکنت زبان هستند را تشویق کنیم در میان جمع حرف بزنند.
8️⃣ اگر کودکی لکنت زبان دارد، او را سرزنش نکنیم بلکه تلاش کنیم با کمک گفتار درمانی راحت تر حرف بزند.
9️⃣ وقتی کسی که دچار لکنت است حرف می زند با مهربانی به او نگاه کنیم و تماس چشمی برقرار کنیم و نشان دهیم مشتاقانه و با صبوری حرف هایش را می شنویم.
🔟 برای آنها دلسوزی نکنیم یا به صورت اغراق شده ای نسبت به آنها مهربان نشویم. فقط شرایط شان را درک کنیم و برای حرف زدن به آنها اعتماد به نفس بدهیم.
🔻 برای اینکه انسان بهتری باشیم لازم نیست حتماً مدرسه بسازیم، با انگشت کوچک مان سوراخ یک سد را ببندیم، همه قرآن یا شاهنامه را حفظ کنیم یا سوپرمن باشیم، گاهی کافی است با کسی که دچار یک مشکل مادرزادی است با احترام و همدلی برخورد کنیم. همین!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🗓 ااممررووزز ررووزز للککننتت ززبباان اسستت.ببهه آآننههاا ااححتترراامم ببگگذذااررییم.
1️⃣ امروز روز جهانی لکنت زبان است. موقع حرف زدن با کسانی که دچار این مشکل گفتاری هستند اندکی صبوری به خرج بدهیم.
2️⃣ سعی نکنیم واژه ای که می خواهند بگویند را ما بگوییم، با آرامش صبر کنیم تا آنها خودشان واژه را بیان کنند.
3️⃣ در مورد لکنت زبان شان با آنها شوخی نکنیم. در رخ دادن این اتفاق آنها تقصیری ندارند.
4️⃣ برخی از افراد وقتی یک واژه را نمی توانند بیان کنند دچار استرس می شوند، آنها را تحت فشار نگذاریم و اجازه بدهیم احساس آرامش کنند.
5️⃣ هرگز لکنت زبان دیگران را اسباب شوخی و خنده نکنیم. در این دنیای مضحک بهانه های دیگری برای خندیدن پیدا کنیم!
6️⃣ با کسی که دچار لکنت زبان است آرام و شمرده حرف بزنیم. تند حرف زدن ما باعث می شود او هم احساس کند باید با شتاب حرف بزند به همین دلیل خطاهایش بیشتر می شود. همه عادل فردوسی پور نیستند و تند حرف زدن هم امتیاز نیست.
7️⃣ کودکانی که دچار لکنت زبان هستند را تشویق کنیم در میان جمع حرف بزنند.
8️⃣ اگر کودکی لکنت زبان دارد، او را سرزنش نکنیم بلکه تلاش کنیم با کمک گفتار درمانی راحت تر حرف بزند.
9️⃣ وقتی کسی که دچار لکنت است حرف می زند با مهربانی به او نگاه کنیم و تماس چشمی برقرار کنیم و نشان دهیم مشتاقانه و با صبوری حرف هایش را می شنویم.
🔟 برای آنها دلسوزی نکنیم یا به صورت اغراق شده ای نسبت به آنها مهربان نشویم. فقط شرایط شان را درک کنیم و برای حرف زدن به آنها اعتماد به نفس بدهیم.
🔻 برای اینکه انسان بهتری باشیم لازم نیست حتماً مدرسه بسازیم، با انگشت کوچک مان سوراخ یک سد را ببندیم، همه قرآن یا شاهنامه را حفظ کنیم یا سوپرمن باشیم، گاهی کافی است با کسی که دچار یک مشکل مادرزادی است با احترام و همدلی برخورد کنیم. همین!
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
كم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بيش از اينها از دعای خود توقع داشتم
بيد مجنون كاشتم -فكر تو بودم- خشك شد
زرد می شد مطمئناً؛ كاج اگر میكاشتم
آنكه زد با تيغِ مكرش گردنم را، خود شمرد
چند گامی سوی تو بی سر قدم برداشتم
آه ِمن ديشب به تنگ آمد؛ دويد از سينهام
داشت میآمد بسوزاند تو را، نگذاشتم..!
#کاظم_بهمنی
🖋 @ehsanmohammadi95
كم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم
بيش از اينها از دعای خود توقع داشتم
بيد مجنون كاشتم -فكر تو بودم- خشك شد
زرد می شد مطمئناً؛ كاج اگر میكاشتم
آنكه زد با تيغِ مكرش گردنم را، خود شمرد
چند گامی سوی تو بی سر قدم برداشتم
آه ِمن ديشب به تنگ آمد؛ دويد از سينهام
داشت میآمد بسوزاند تو را، نگذاشتم..!
#کاظم_بهمنی
🖋 @ehsanmohammadi95
زنبیل قرمز بقایی کماکان مورد توجه رسانه ها قرار دارد!
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
کدام استانها بیشترین «سیاستمدار» را صادر کردهاند؟
سهم ایلام، بوشهر، کهکیلویه و بویر احمد، هرمزگان، چهارمحال و سیستان و بلوچستان صفر!
http://www.khabaronline.ir/detail/719945
🖋 @ehsanmohammadi95
سهم ایلام، بوشهر، کهکیلویه و بویر احمد، هرمزگان، چهارمحال و سیستان و بلوچستان صفر!
http://www.khabaronline.ir/detail/719945
🖋 @ehsanmohammadi95
💒 عیسی مسیح در ارومیه!
✍️ احسان محمدی
1️⃣ مریمِ مَجدَلیه زنی تنفروش و بسیار زیبا بود. روزی اهلِ شهر به دنبالِ وی میافتند تا او را سنگسار کنند. او میگریزد تا به عیسی میرسد. عیسی داستان را از پیگیرانِ مریم میپرسد و آنان میگویند که ما میخواهیم او را از برای گناهانش سنگسار کنیم. عیسی میگوید: بسیار خوب چنین کنید ولی اولین سنگ را کسی بزند که گناهی نکرده باشد.
این سخنِ عیسی ایشان را شرمنده و پراکندهساخت و جانِ مریم مجدلیه را رهانید و از آن پس وی یکی از یارانِ نزدیکِ عیسی شد.
2️⃣ امروز از ارومیه خبر رسید که سرایدار یک مدرسه به دختر نوجوان دانش آموز تعرض کرده ( در آغوش گرفته است). معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربابجان غربی حتی این را رد می کند و می گوید: شواهد اولیه و ابتدایی ماجرا حاکی است سرایدار مدرسه بداخلاقی کرده است ولی آزار جنسی نیست.
به دنبال پخش این خبر جمعیتی به سوی مدرسه حمله کردند، خودروهای برخی از مسئولین مدرسه و خانه سرایدار را به آتش کشیدند!
◀️ این نخستین بار نیست که در ایران این اتفاق می افتد. چندی پیش در مغان عده ای از مردم با سنگ و چوب به خانه قاتل «آتنا» حمله کردند و شیشه ها را بر سر زن و فرزند بی گناه او شکستند. این اتفاق چرا رخ می دهد؟ آیا تنها عنوان کردن اینکه «مردم احساساتی شدند» کفایت می کند؟
◀️ آیا «احساساتی شدن» یا آنچنان که برخی می گویند «غیرتی شدن» مجوز حمله و تهاجم است؟ کسانی که این کار را کردند انسان های یکسره سفیدی هستند و هرگز در زندگی شان هیچ گناهی نکرده اند که شخصاً علیه یک «مظنون» حکم صادر می کنند و آن را به اجرا می گذارند؟ یا این اتفاقات زمینه بروز و نمایش خشم و خشونت و کینه ای است که درون ما کمین کرده و در چنین روزهایی خودش را نشان می دهد؟
◀️ منتقدین حاکمیت ممکن است بگویند که مردم به سیستم قضایی اعتماد ندارند و نگران این هستند که قضیه به اسم «آبروداری» ماست مالی شود به همین خاطر راساً اقدام می کنند اما چه تضمینی هست که فردا روز در مقابل ماجراهای دیگر خشم عمومی کار دست همه مان ندهد؟ این «خودسری ها» را نباید تاوانی در پی باشد؟ اگر کار متعرض گناه است، آتش زدن خانه و سنگ زدن و ایجاد بلوا در شهر هم گناه است.
◀️ عبدالجواد موسوی روزنامه نگار چندی پیش نوشته بود:« چگونه سوریه که به سرزمین شعر و ترانه و زیبایی شهره بود و همزیستی مسالمت آمیز اقوام در آن مثال زدنی، به ناگهان به آوردگاه خون بار عقاید مختلف بدل شد؟ شاید اگر چند سال پیش از ما می پرسیدند در کشورهای مجاور و همسایه کدام یک استعداد شرحه شرحه شدن دارند؟ هیچ کداممان سوریه را نام نمی بردیم و یا حداقل گزینه اول ما سوریه نبود. شاید افغانستان و پاکستان و عراق را نام می بردیم و ذهنمان کم تر متوجه سوریه می شد».
◀️ ممکن است کسانی بگویند آتش زدن خانه سرایدار یک مدرسه و شکستن شیشه چند خانه مشکل بزرگی نیست و نباید به آن دامن زد اما من فکر می کنم اتفاقاً مشکلات کوچک هستند که می توانند خطرناک شوند و نباید این نشانه ها را نادیده گرفت. زیر پوست هر کدام از ما انگار یک بشکه باروت به شکل سوریه کز کرده است که منتظر جرقه و بهانه است برای آشوب و خشم و آتش!
◀️ سعدی می فرماید: «اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد یعنی آنان که دست قوت ندارند سنگ خورده نگه دارند تا به وقت فرصت دمار از دماغ ظالم برآرند.» ... تعریف هر کدام از ما از «ظالم» با هم تفاوت دارد اما «مادر» خشم، «فرزند» آرامش نمی زاید. این درجه از خشمگین شدن آنی ما مردم ترسناک است...
🔻اگر جلوی خودسری ها در هر شکلی گرفته نشود، فردا این بومرنگ خشونت به سمت همه آنها می آید که نشستند و تماشا کردند.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ مریمِ مَجدَلیه زنی تنفروش و بسیار زیبا بود. روزی اهلِ شهر به دنبالِ وی میافتند تا او را سنگسار کنند. او میگریزد تا به عیسی میرسد. عیسی داستان را از پیگیرانِ مریم میپرسد و آنان میگویند که ما میخواهیم او را از برای گناهانش سنگسار کنیم. عیسی میگوید: بسیار خوب چنین کنید ولی اولین سنگ را کسی بزند که گناهی نکرده باشد.
این سخنِ عیسی ایشان را شرمنده و پراکندهساخت و جانِ مریم مجدلیه را رهانید و از آن پس وی یکی از یارانِ نزدیکِ عیسی شد.
2️⃣ امروز از ارومیه خبر رسید که سرایدار یک مدرسه به دختر نوجوان دانش آموز تعرض کرده ( در آغوش گرفته است). معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربابجان غربی حتی این را رد می کند و می گوید: شواهد اولیه و ابتدایی ماجرا حاکی است سرایدار مدرسه بداخلاقی کرده است ولی آزار جنسی نیست.
به دنبال پخش این خبر جمعیتی به سوی مدرسه حمله کردند، خودروهای برخی از مسئولین مدرسه و خانه سرایدار را به آتش کشیدند!
◀️ این نخستین بار نیست که در ایران این اتفاق می افتد. چندی پیش در مغان عده ای از مردم با سنگ و چوب به خانه قاتل «آتنا» حمله کردند و شیشه ها را بر سر زن و فرزند بی گناه او شکستند. این اتفاق چرا رخ می دهد؟ آیا تنها عنوان کردن اینکه «مردم احساساتی شدند» کفایت می کند؟
◀️ آیا «احساساتی شدن» یا آنچنان که برخی می گویند «غیرتی شدن» مجوز حمله و تهاجم است؟ کسانی که این کار را کردند انسان های یکسره سفیدی هستند و هرگز در زندگی شان هیچ گناهی نکرده اند که شخصاً علیه یک «مظنون» حکم صادر می کنند و آن را به اجرا می گذارند؟ یا این اتفاقات زمینه بروز و نمایش خشم و خشونت و کینه ای است که درون ما کمین کرده و در چنین روزهایی خودش را نشان می دهد؟
◀️ منتقدین حاکمیت ممکن است بگویند که مردم به سیستم قضایی اعتماد ندارند و نگران این هستند که قضیه به اسم «آبروداری» ماست مالی شود به همین خاطر راساً اقدام می کنند اما چه تضمینی هست که فردا روز در مقابل ماجراهای دیگر خشم عمومی کار دست همه مان ندهد؟ این «خودسری ها» را نباید تاوانی در پی باشد؟ اگر کار متعرض گناه است، آتش زدن خانه و سنگ زدن و ایجاد بلوا در شهر هم گناه است.
◀️ عبدالجواد موسوی روزنامه نگار چندی پیش نوشته بود:« چگونه سوریه که به سرزمین شعر و ترانه و زیبایی شهره بود و همزیستی مسالمت آمیز اقوام در آن مثال زدنی، به ناگهان به آوردگاه خون بار عقاید مختلف بدل شد؟ شاید اگر چند سال پیش از ما می پرسیدند در کشورهای مجاور و همسایه کدام یک استعداد شرحه شرحه شدن دارند؟ هیچ کداممان سوریه را نام نمی بردیم و یا حداقل گزینه اول ما سوریه نبود. شاید افغانستان و پاکستان و عراق را نام می بردیم و ذهنمان کم تر متوجه سوریه می شد».
◀️ ممکن است کسانی بگویند آتش زدن خانه سرایدار یک مدرسه و شکستن شیشه چند خانه مشکل بزرگی نیست و نباید به آن دامن زد اما من فکر می کنم اتفاقاً مشکلات کوچک هستند که می توانند خطرناک شوند و نباید این نشانه ها را نادیده گرفت. زیر پوست هر کدام از ما انگار یک بشکه باروت به شکل سوریه کز کرده است که منتظر جرقه و بهانه است برای آشوب و خشم و آتش!
◀️ سعدی می فرماید: «اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد یعنی آنان که دست قوت ندارند سنگ خورده نگه دارند تا به وقت فرصت دمار از دماغ ظالم برآرند.» ... تعریف هر کدام از ما از «ظالم» با هم تفاوت دارد اما «مادر» خشم، «فرزند» آرامش نمی زاید. این درجه از خشمگین شدن آنی ما مردم ترسناک است...
🔻اگر جلوی خودسری ها در هر شکلی گرفته نشود، فردا این بومرنگ خشونت به سمت همه آنها می آید که نشستند و تماشا کردند.
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
نشستم چای خوردم
شعر گفتم
شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود...
خوبم... بهترم یعنی !!
#مهدی_فرجی
🖋 @ehsanmohammadi95
نشستم چای خوردم
شعر گفتم
شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود...
خوبم... بهترم یعنی !!
#مهدی_فرجی
🖋 @ehsanmohammadi95
روزنوشتهای احسان محمدی
💒 عیسی مسیح در ارومیه! ✍️ احسان محمدی 1️⃣ مریمِ مَجدَلیه زنی تنفروش و بسیار زیبا بود. روزی اهلِ شهر به دنبالِ وی میافتند تا او را سنگسار کنند. او میگریزد تا به عیسی میرسد. عیسی داستان را از پیگیرانِ مریم میپرسد و آنان میگویند که ما میخواهیم او را…
حال و روز مدرسه ارومیه! نقش میز و صندلی و دیوار مدرسه در این اتفاق دقیقاً چیست؟
یاد مردم برره به خیر!
🖋 @ehsanmohammadi95
یاد مردم برره به خیر!
🖋 @ehsanmohammadi95