Salar Aghili wWw.NakaMan.iR
Salar Aghili wWw.NakaMan.iR
🎵 سالار عقیلی
ستم از کسیست بر من که ضرورتست بُردن
نه قرار زخم خوردن، نه مجال آه دارم
نه فراغت نشستن، نه شکیب رخت بستن
نه مقام ایستادن، نه گریزگاه دارم
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
ستم از کسیست بر من که ضرورتست بُردن
نه قرار زخم خوردن، نه مجال آه دارم
نه فراغت نشستن، نه شکیب رخت بستن
نه مقام ایستادن، نه گریزگاه دارم
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
🔟 توئیت
✍️ احسان محمدی
1️⃣ انتشار کتاب #بهروز_بوچانی پناهجوی ایرانی بسیار مورد توجه قرار گرفت. نام کتاب را «دوستی به جز کوه ها ندارم» اعلام کردند.
بوچانی کُردِ ایلام است و نام این کتاب برگرفته از یک جمله مشهور است که به صورت ضرب المثل درآمده: «کُردها به غیر از کوهستانها دوستِ دیگری ندارند».
2️⃣ یکی از ملاک های دوستی برای من #پاکیزگی_زبان است. از آدم بددهان و فحاش چه در دنیای واقعی و چه مجازی #فاصله می گیرم.
به اسم تحمل و مدارا و نقد و ای بابا حالا چه ایرادی داره، دنیای واقعی و مجازی را به دیوار #توالت_عمومی تبدیل کرده ایم.
3️⃣ همه کس را (در توئیتر) عقل خود به کمال نماید و (در اینستاگرام) فرزند خود به جمال. / #سعدی
4️⃣ دفاع از بیشعوری، کمک به ترویج بیشعوری و تشویق بیشعورهاست. با توجیهاتی مثل #قضاوت_نکنیم و #سخت_نگیریم و ... وکیل مدافع رایگان بی شعورها نشویم.
5️⃣ اگر سیلی که در #لرستان و #خوزستان زندگی هزاران نفر را به مخاطره انداخته در #تهران آمده بود همینقدر ساکت بودیم؟
قبلاً روی مینی بوسها می نوشتند:دو چیز در دنیا صدا ندارد؛ مرگ فقیر و ننگ ثروتمند!
پایتخت قطعاً مهم است اما تمرکز بی اندازه روی تهران یکی از زمینه های گسست اجتماعی است.
6️⃣ سرود «بهاران خجسته باد» را #اسفندیار_منفردزاده تنظیم کرد. در خانه به تنهایی تک تک سازها را زد،ضبط و میکس کرد.
آهنگساز هم #کرامت_دانشیان از فعالان چپ بود که سال ۵۲ همراه #گلسرخی تیرباران شد.
عبدالله بهزادی سال ۱۳۳۹شعر را در همدردی با همسر انقلابیِ کنگویی #پاتریس_لومومبا سرود.
7️⃣ اگر کسی در روزهای دوستی در حق تان #لطفی کرد و در روز خشم بابت آن لطف سرتان #منت گذاشت، یادتان بماند که از اول لطف نبوده، معامله بوده.
8️⃣ ... بعضی ها اینجورین، فکر می کنن اگه دیگرونم نیش بخورن، درد اونا کمتر میشه! (چوب به دست های ورزیل، #غلامحسین_ساعدی)
9️⃣ شبکه های اجتماعی مجال عجیبی برای برون ریزی رذایل اخلاقی ما آدم ها فراهم آورده است.
🔟 امروز با یک نفر برخورد کردم که درس بزرگی به من داد؛ اینکه تلاش کنم هیچوقت شبیه او نشوم!
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
1️⃣ انتشار کتاب #بهروز_بوچانی پناهجوی ایرانی بسیار مورد توجه قرار گرفت. نام کتاب را «دوستی به جز کوه ها ندارم» اعلام کردند.
بوچانی کُردِ ایلام است و نام این کتاب برگرفته از یک جمله مشهور است که به صورت ضرب المثل درآمده: «کُردها به غیر از کوهستانها دوستِ دیگری ندارند».
2️⃣ یکی از ملاک های دوستی برای من #پاکیزگی_زبان است. از آدم بددهان و فحاش چه در دنیای واقعی و چه مجازی #فاصله می گیرم.
به اسم تحمل و مدارا و نقد و ای بابا حالا چه ایرادی داره، دنیای واقعی و مجازی را به دیوار #توالت_عمومی تبدیل کرده ایم.
3️⃣ همه کس را (در توئیتر) عقل خود به کمال نماید و (در اینستاگرام) فرزند خود به جمال. / #سعدی
4️⃣ دفاع از بیشعوری، کمک به ترویج بیشعوری و تشویق بیشعورهاست. با توجیهاتی مثل #قضاوت_نکنیم و #سخت_نگیریم و ... وکیل مدافع رایگان بی شعورها نشویم.
5️⃣ اگر سیلی که در #لرستان و #خوزستان زندگی هزاران نفر را به مخاطره انداخته در #تهران آمده بود همینقدر ساکت بودیم؟
قبلاً روی مینی بوسها می نوشتند:دو چیز در دنیا صدا ندارد؛ مرگ فقیر و ننگ ثروتمند!
پایتخت قطعاً مهم است اما تمرکز بی اندازه روی تهران یکی از زمینه های گسست اجتماعی است.
6️⃣ سرود «بهاران خجسته باد» را #اسفندیار_منفردزاده تنظیم کرد. در خانه به تنهایی تک تک سازها را زد،ضبط و میکس کرد.
آهنگساز هم #کرامت_دانشیان از فعالان چپ بود که سال ۵۲ همراه #گلسرخی تیرباران شد.
عبدالله بهزادی سال ۱۳۳۹شعر را در همدردی با همسر انقلابیِ کنگویی #پاتریس_لومومبا سرود.
7️⃣ اگر کسی در روزهای دوستی در حق تان #لطفی کرد و در روز خشم بابت آن لطف سرتان #منت گذاشت، یادتان بماند که از اول لطف نبوده، معامله بوده.
8️⃣ ... بعضی ها اینجورین، فکر می کنن اگه دیگرونم نیش بخورن، درد اونا کمتر میشه! (چوب به دست های ورزیل، #غلامحسین_ساعدی)
9️⃣ شبکه های اجتماعی مجال عجیبی برای برون ریزی رذایل اخلاقی ما آدم ها فراهم آورده است.
🔟 امروز با یک نفر برخورد کردم که درس بزرگی به من داد؛ اینکه تلاش کنم هیچوقت شبیه او نشوم!
🔰 نشانی توئیتر @ehsanm92
🖋 @ehsanmohammadi95
🇮🇷✌️
✅ کاش عدالتی در کار بود ...
✍️ احسان محمدی
✅ گاهی فکر میکنم کاش عدالتی در کار بود. چیزی مثل گوشی دکترها. میگذاشتند روی قلب آدمها و معلوم میشد چه کسی واقعاً عاشق کشور است و چه کسی خائن. چه کسی برای جیب و میزش لاف میزند و چه کسی دلنگران واقعی سرزمین مادریاش.
آنوقت ممکن بود در چهارگوشه دنیا بعضیها از زندان و حصر بیایند بیرون و زندانبانها و صادرکنندههای حکمشان بروند زندان. آن وقت ممکن بود که استخوانهایی از قبرها سر بیاورند بیرون با لبخندهایی روی جمجمهها و مسلسل به دستانی بروند سینه قبرستانها بخوابند.
✅ تاریخ پُر است از قصه وطنپرستانی که خاک شدند و خاکسترشان را بر باد دادند و ریاکارانی که یک عمر خودشان را در صفهای اول جا دادند و زالوصفت از خون مردم مکیدند و در خلوت خندیدند به سادگی خلایق.
عادلانه نیست که دنیا اینطور باشد. اما دقیقاً اینطور است. #سعدی راست می گفت: هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست!
✅ دانشمندها به جای کشف و اختراع این همه دستگاه مضحک چرا نمیروند چیزی بسازند که وقتی کسی به تو میگوید ضدانقلاب و اقدامکننده علیه امنیت ملی، لبخند بزنی و بگویی آن گوشی را بیاورید، ضربان قلب ما را بشمارید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
✅ آن وقت جوانترها با مشتهای گره کرده به هم و همه حمله نمیکردند،تند نمیرفتند و شعار نمیدادند: فتنه گر، ساندیس خور، خودفروخته، شستشوی مغزی،جاسوس آمریکایی!
✅ عادلانه نیست برای باز کردن در کنسرو شش مدل دربازکن اختراع شده باشد اما برای فاش شدن اینکه چه کسی عاشق و دلنگران سرزمین مادریاش است هیچ چیزی وجود نداشته باشد ...
کاش عدالتی در کار بود ...
🖋 @ehsanmohammadi95
✅ کاش عدالتی در کار بود ...
✍️ احسان محمدی
✅ گاهی فکر میکنم کاش عدالتی در کار بود. چیزی مثل گوشی دکترها. میگذاشتند روی قلب آدمها و معلوم میشد چه کسی واقعاً عاشق کشور است و چه کسی خائن. چه کسی برای جیب و میزش لاف میزند و چه کسی دلنگران واقعی سرزمین مادریاش.
آنوقت ممکن بود در چهارگوشه دنیا بعضیها از زندان و حصر بیایند بیرون و زندانبانها و صادرکنندههای حکمشان بروند زندان. آن وقت ممکن بود که استخوانهایی از قبرها سر بیاورند بیرون با لبخندهایی روی جمجمهها و مسلسل به دستانی بروند سینه قبرستانها بخوابند.
✅ تاریخ پُر است از قصه وطنپرستانی که خاک شدند و خاکسترشان را بر باد دادند و ریاکارانی که یک عمر خودشان را در صفهای اول جا دادند و زالوصفت از خون مردم مکیدند و در خلوت خندیدند به سادگی خلایق.
عادلانه نیست که دنیا اینطور باشد. اما دقیقاً اینطور است. #سعدی راست می گفت: هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست!
✅ دانشمندها به جای کشف و اختراع این همه دستگاه مضحک چرا نمیروند چیزی بسازند که وقتی کسی به تو میگوید ضدانقلاب و اقدامکننده علیه امنیت ملی، لبخند بزنی و بگویی آن گوشی را بیاورید، ضربان قلب ما را بشمارید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
✅ آن وقت جوانترها با مشتهای گره کرده به هم و همه حمله نمیکردند،تند نمیرفتند و شعار نمیدادند: فتنه گر، ساندیس خور، خودفروخته، شستشوی مغزی،جاسوس آمریکایی!
✅ عادلانه نیست برای باز کردن در کنسرو شش مدل دربازکن اختراع شده باشد اما برای فاش شدن اینکه چه کسی عاشق و دلنگران سرزمین مادریاش است هیچ چیزی وجود نداشته باشد ...
کاش عدالتی در کار بود ...
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها
وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن را که چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه درمانها
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید
ما نیز یکی باشیم از جمله قربانها
هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو
باید که سپر باشد پیش همه پیکانها
گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها
وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن را که چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه درمانها
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید
چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید
ما نیز یکی باشیم از جمله قربانها
هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو
باید که سپر باشد پیش همه پیکانها
گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
میگویم و بعد از من گویند به دورانها
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
" یاد دارم در ایام پیشین که من و دوستی چون دو بادام مغز در پوستی صحبت داشتیم، ناگاه اتفاق مغیب افتاد(از هم دور شدیم) پس از مدتی که باز آمد عتاب آغاز کرد که درین مدت قاصدی نفرستادی!
گفتم: دریغ آمدم که دیده قاصد به جمال تو روشن گردد و من محروم!"
#سعدی_ گلستان، باب پنجم
🔸اول اردیبهشت روز بزرگداشت #سعدی است. خداوندگار کلام. از او بخوانید و لذت ببرید که فارسی میدانید.
🖋 @ehsanmohammadi95
گفتم: دریغ آمدم که دیده قاصد به جمال تو روشن گردد و من محروم!"
#سعدی_ گلستان، باب پنجم
🔸اول اردیبهشت روز بزرگداشت #سعدی است. خداوندگار کلام. از او بخوانید و لذت ببرید که فارسی میدانید.
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗡 زندگی سلام!
✍️ احسان محمدی
🗡 هر روز صبح زندگی برای ما اینطور شروع میشود. آماده برای ایستادن روبروی هجوم خبرهای ناخوب، گرانی، بلایای طبیعی ...
🗡 مقصودم مردم کوچه و بازار است. آنها که وقتی خرید میروند قیمتها را چندبار چک میکنند و توی ذهنشان عددها با هم گلاویز میشوند... ببین چگونه پول میدهیم، نفت و آب و برق را/ ببین احاطه کرده است عدد فکر خلق را!
🗡 در مغز همه ما یک ماشین حساب است که کار روزانهاش برآورد قیمتها و مقایسهشان با موجودی ته کارت بانکیهایمان شده. با این ترس که فروشنده موقع کشیدن کارت نگوید: موجودی کافی نیست!
🗡 هیچوقت باور نکردهام که #سیر حتی اگر تلاش کند بتواند حال #گرسنه را درک کند، #سواره هم پیاده را نمیفهمد، دارا، ندار را نمیفهمد.
🗡 این حرفها را، این جدال هر روزه برای بقا و زنده ماندن را فقط کسی درک میکند که هر روز صبح اینطور وارد نبرد زندگی میشود. حق با #سعدی است که فرمود: فرقست میان آن که یارش در بر/ تا آن که دو چشم انتظارش بر در!
🗡 امیدوارم این هفته هم در این نبرد، زنده بمانیم. تنمان به زخم عادت کرده، حالا فقط میخواهیم زنده بمانیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🗡 هر روز صبح زندگی برای ما اینطور شروع میشود. آماده برای ایستادن روبروی هجوم خبرهای ناخوب، گرانی، بلایای طبیعی ...
🗡 مقصودم مردم کوچه و بازار است. آنها که وقتی خرید میروند قیمتها را چندبار چک میکنند و توی ذهنشان عددها با هم گلاویز میشوند... ببین چگونه پول میدهیم، نفت و آب و برق را/ ببین احاطه کرده است عدد فکر خلق را!
🗡 در مغز همه ما یک ماشین حساب است که کار روزانهاش برآورد قیمتها و مقایسهشان با موجودی ته کارت بانکیهایمان شده. با این ترس که فروشنده موقع کشیدن کارت نگوید: موجودی کافی نیست!
🗡 هیچوقت باور نکردهام که #سیر حتی اگر تلاش کند بتواند حال #گرسنه را درک کند، #سواره هم پیاده را نمیفهمد، دارا، ندار را نمیفهمد.
🗡 این حرفها را، این جدال هر روزه برای بقا و زنده ماندن را فقط کسی درک میکند که هر روز صبح اینطور وارد نبرد زندگی میشود. حق با #سعدی است که فرمود: فرقست میان آن که یارش در بر/ تا آن که دو چشم انتظارش بر در!
🗡 امیدوارم این هفته هم در این نبرد، زنده بمانیم. تنمان به زخم عادت کرده، حالا فقط میخواهیم زنده بمانیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 دکور 90 در هندوانهفروشی!
گفته میشود میز استودیوی محل اجرای برنامه 90 بعد از تعطیلی این برنامه به عنوان ضایعات فروخته شده و حالا در یک هندوانهفروشی مورد استفاده قرار می گیرد.
#سعدی بیش از ۷۰۰ سال پیش فرمود:
سنگ بدگوهر اگر کاسهی زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
🖋 @ehsanmohammadi95
گفته میشود میز استودیوی محل اجرای برنامه 90 بعد از تعطیلی این برنامه به عنوان ضایعات فروخته شده و حالا در یک هندوانهفروشی مورد استفاده قرار می گیرد.
#سعدی بیش از ۷۰۰ سال پیش فرمود:
سنگ بدگوهر اگر کاسهی زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🇮🇷✌️
✅ کاش عدالتی در کار بود ...
✍️ احسان محمدی
✅ گاهی فکر میکنم کاش عدالتی در کار بود. چیزی مثل گوشی دکترها. میگذاشتند روی قلب آدمها و معلوم میشد چه کسی واقعاً عاشق کشور است و چه کسی خائن. چه کسی برای جیب و میزش لاف میزند و چه کسی دلنگران واقعی سرزمین مادریاش.
آنوقت ممکن بود در چهارگوشه دنیا بعضیها از زندان و حصر بیایند بیرون و زندانبانها و صادرکنندههای حکمشان بروند زندان. آن وقت ممکن بود که استخوانهایی از قبرها سر بیاورند بیرون با لبخندهایی روی جمجمهها و مسلسل به دستانی بروند سینه قبرستانها بخوابند.
✅ تاریخ پُر است از قصه وطنپرستانی که خاک شدند و خاکسترشان را بر باد دادند و ریاکارانی که یک عمر خودشان را در صفهای اول جا دادند و زالوصفت از خون مردم مکیدند و در خلوت خندیدند به سادگی خلایق.
عادلانه نیست که دنیا اینطور باشد. اما دقیقاً اینطور است. #سعدی راست می گفت: هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست!
✅ دانشمندها به جای کشف و اختراع این همه دستگاه مضحک چرا نمیروند چیزی بسازند که وقتی کسی به تو میگوید ضدانقلاب و اقدامکننده علیه امنیت ملی، لبخند بزنی و بگویی آن گوشی را بیاورید، ضربان قلب ما را بشمارید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
✅ آن وقت جوانترها با مشتهای گره کرده به هم و همه حمله نمیکردند،تند نمیرفتند و شعار نمیدادند: فتنه گر، ساندیس خور، خودفروخته، شستشوی مغزی،جاسوس آمریکایی!
✅ عادلانه نیست برای باز کردن در کنسرو شش مدل دربازکن اختراع شده باشد اما برای فاش شدن اینکه چه کسی عاشق و دلنگران سرزمین مادریاش است هیچ چیزی وجود نداشته باشد ...
کاش عدالتی در کار بود ...
🖋 @ehsanmohammadi95
✅ کاش عدالتی در کار بود ...
✍️ احسان محمدی
✅ گاهی فکر میکنم کاش عدالتی در کار بود. چیزی مثل گوشی دکترها. میگذاشتند روی قلب آدمها و معلوم میشد چه کسی واقعاً عاشق کشور است و چه کسی خائن. چه کسی برای جیب و میزش لاف میزند و چه کسی دلنگران واقعی سرزمین مادریاش.
آنوقت ممکن بود در چهارگوشه دنیا بعضیها از زندان و حصر بیایند بیرون و زندانبانها و صادرکنندههای حکمشان بروند زندان. آن وقت ممکن بود که استخوانهایی از قبرها سر بیاورند بیرون با لبخندهایی روی جمجمهها و مسلسل به دستانی بروند سینه قبرستانها بخوابند.
✅ تاریخ پُر است از قصه وطنپرستانی که خاک شدند و خاکسترشان را بر باد دادند و ریاکارانی که یک عمر خودشان را در صفهای اول جا دادند و زالوصفت از خون مردم مکیدند و در خلوت خندیدند به سادگی خلایق.
عادلانه نیست که دنیا اینطور باشد. اما دقیقاً اینطور است. #سعدی راست می گفت: هر که را زر در ترازوست، زور در بازوست!
✅ دانشمندها به جای کشف و اختراع این همه دستگاه مضحک چرا نمیروند چیزی بسازند که وقتی کسی به تو میگوید ضدانقلاب و اقدامکننده علیه امنیت ملی، لبخند بزنی و بگویی آن گوشی را بیاورید، ضربان قلب ما را بشمارید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
✅ آن وقت جوانترها با مشتهای گره کرده به هم و همه حمله نمیکردند،تند نمیرفتند و شعار نمیدادند: فتنه گر، ساندیس خور، خودفروخته، شستشوی مغزی،جاسوس آمریکایی!
✅ عادلانه نیست برای باز کردن در کنسرو شش مدل دربازکن اختراع شده باشد اما برای فاش شدن اینکه چه کسی عاشق و دلنگران سرزمین مادریاش است هیچ چیزی وجود نداشته باشد ...
کاش عدالتی در کار بود ...
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
⛔️ کنایههایی که کینه میشود...
✍️ احسان محمدی
🔰 دوران دانشجویی تصمیم گرفتیم به نمایندگی از دانشجویان به عملکرد رئیس دانشگاه اعتراض کنیم.
شورای چند نفرهای جمع شدیم که چطور بعد از سخنرانی رئیس، ما از فرصت استفاده کنیم و در تریبون آزاد حرف بزنیم. یکی از اعضای شورا که الهه محافظهکاری زمانه بود گفت:
- به نظرم به جای حرفزدن در تریبون آزاد، بریم توی سالن ساکت بشینیم، رئیس که سخنرانی کرد و بعدش کیک و ساندیس آوردن برای پذیرایی، به عنوان اعتراض لب نزنیم و از سالن بیاییم بیرون! اینطور پیاممون رو رسوندیم!
🔰 بزرگوار البته خودش را در مبارزه همطراز #چهگوارا میدانست و احتمالاً به واسطه همین شجاعت و جسارتش است که سالهاست به عنوان یکی از مدیرانکشور از این نهاد به نهاد دیگر میرود و پُست میگیرد!
🔰 اعتراض کردن همیشه تاوان دارد. اما تقلیل سطح اعتراض و مبارزه مدنی به متلکپرانی و کنایهزدن در ایران شگفتانگیز است. روزی نیست که در رسانهها از #متلک سنگین فلان مقام به بهمان مسئول نشنویم و نخوانیم. انگار این حضرات در جزیرههای دور از هم زندگی میکنند و امکان تماس مستقیم و رساندن اعتراضشان به هم را ندارند و در رسانه ها تکهپرانی میکنند!
🔰 یک مقام مسئول بیرون از جلسهای که خود یکی از اعضای تصمیمگیر آن بوده، گفتگو میکند و با #کنایه_زدن همان تصمیم را به چالش میکشد. اهل رسانه هم غش و ضعف میکنند و با هشتگ #متلک_سنگین دست به بازنشر آن می زنند انگار در نبردی سلحشورانه نه به چشم که به قلب #اسفندیار روئینتن تیر زدهاست!
🔰 اینکه در ادبیات فارسی «کنایه» زدن جنبه هنری و خیالپردازنه دارد و نمونههای بسیار را در آثار #مولوی و #سعدی و #حافظ میتوان ردیف کرد، امر عجیبی نیست اما زمینِ سختِ سیاست با بسترِ نرمِ ادبیات تفاوت دارد و وقتی میتوان صریح و مستقیم حرف زد، چه نیازی به کنایههایی است که عموماً کینه میشود؟
🔰 این ادبیات بیشتر مصرف داخلی و دل خوشکنک دارد اما چه سودی به حال مردمی دارد که زیر بار فشارها کمرشان شکسته؟ شما میتوانید تا ابد به سوی هم کنایههای رندانه پرتاب کنید اما مگر گرهی از زندگی باز می شود؟
🔰 یا پذیرفتهاید در این سیستم کار کنید یا نه. اگر پذیرفتهاید، کار کنید و نقدتان را مستقیم و حتی در خفا به تصمیمی که نمیپسندید بیان کنید و اگر نه با صراحت و جسارت کنار بکشید و تن ندهید که بعد با یک کنایه رقیق احساس کنید مبارز سلحشور و فدایی خلق هستید و ملت باید برایتان شتر قربانی کنند!
🔰 کشف رمز این کنایهزدن ها هم برای خودش به شغلی تبدیل شدهاست! هرکسی از ظن خود یار آن میشود و رمزگشایی میکند که منظور فلان مقام این است و چون نخواسته مستقیم حرف بزند کنایه زده!
شما که جسارت ایستادن شجاعانه پای حرفتان را ندارید، چطور باور کنیم که در روز سختی، پای تصمیم و کردهتان می ایستید و جا نمیزنید و شانه خالی نمیکنید؟!
🔰 دست از این گفتاردرمانی ها بردارید. کمتر حرف بزنید. صندلی که رویش نشستهاید کلاس انشا نیست. اندکی روزه سکوت بگیرید و به جایش دل بدهید به کار. حرفزدن و پرحرفی را به اهل شعر و رسانه بسپارید.
🔰 این حرفها و کنایههای بیحاصل «درمان» نیست، برای شقیقههای پردرد مردم دیگر «مُسکن» هم نیست. کار کنید. کار کنیم برای این کشور کار کنید. برای این کشور کار کنیم. پیش از آنکه نه از تاک نشان بماند و نه از تاک نشان....
#عصرایران
🖋 @ehsanmohmmadi95
✍️ احسان محمدی
🔰 دوران دانشجویی تصمیم گرفتیم به نمایندگی از دانشجویان به عملکرد رئیس دانشگاه اعتراض کنیم.
شورای چند نفرهای جمع شدیم که چطور بعد از سخنرانی رئیس، ما از فرصت استفاده کنیم و در تریبون آزاد حرف بزنیم. یکی از اعضای شورا که الهه محافظهکاری زمانه بود گفت:
- به نظرم به جای حرفزدن در تریبون آزاد، بریم توی سالن ساکت بشینیم، رئیس که سخنرانی کرد و بعدش کیک و ساندیس آوردن برای پذیرایی، به عنوان اعتراض لب نزنیم و از سالن بیاییم بیرون! اینطور پیاممون رو رسوندیم!
🔰 بزرگوار البته خودش را در مبارزه همطراز #چهگوارا میدانست و احتمالاً به واسطه همین شجاعت و جسارتش است که سالهاست به عنوان یکی از مدیرانکشور از این نهاد به نهاد دیگر میرود و پُست میگیرد!
🔰 اعتراض کردن همیشه تاوان دارد. اما تقلیل سطح اعتراض و مبارزه مدنی به متلکپرانی و کنایهزدن در ایران شگفتانگیز است. روزی نیست که در رسانهها از #متلک سنگین فلان مقام به بهمان مسئول نشنویم و نخوانیم. انگار این حضرات در جزیرههای دور از هم زندگی میکنند و امکان تماس مستقیم و رساندن اعتراضشان به هم را ندارند و در رسانه ها تکهپرانی میکنند!
🔰 یک مقام مسئول بیرون از جلسهای که خود یکی از اعضای تصمیمگیر آن بوده، گفتگو میکند و با #کنایه_زدن همان تصمیم را به چالش میکشد. اهل رسانه هم غش و ضعف میکنند و با هشتگ #متلک_سنگین دست به بازنشر آن می زنند انگار در نبردی سلحشورانه نه به چشم که به قلب #اسفندیار روئینتن تیر زدهاست!
🔰 اینکه در ادبیات فارسی «کنایه» زدن جنبه هنری و خیالپردازنه دارد و نمونههای بسیار را در آثار #مولوی و #سعدی و #حافظ میتوان ردیف کرد، امر عجیبی نیست اما زمینِ سختِ سیاست با بسترِ نرمِ ادبیات تفاوت دارد و وقتی میتوان صریح و مستقیم حرف زد، چه نیازی به کنایههایی است که عموماً کینه میشود؟
🔰 این ادبیات بیشتر مصرف داخلی و دل خوشکنک دارد اما چه سودی به حال مردمی دارد که زیر بار فشارها کمرشان شکسته؟ شما میتوانید تا ابد به سوی هم کنایههای رندانه پرتاب کنید اما مگر گرهی از زندگی باز می شود؟
🔰 یا پذیرفتهاید در این سیستم کار کنید یا نه. اگر پذیرفتهاید، کار کنید و نقدتان را مستقیم و حتی در خفا به تصمیمی که نمیپسندید بیان کنید و اگر نه با صراحت و جسارت کنار بکشید و تن ندهید که بعد با یک کنایه رقیق احساس کنید مبارز سلحشور و فدایی خلق هستید و ملت باید برایتان شتر قربانی کنند!
🔰 کشف رمز این کنایهزدن ها هم برای خودش به شغلی تبدیل شدهاست! هرکسی از ظن خود یار آن میشود و رمزگشایی میکند که منظور فلان مقام این است و چون نخواسته مستقیم حرف بزند کنایه زده!
شما که جسارت ایستادن شجاعانه پای حرفتان را ندارید، چطور باور کنیم که در روز سختی، پای تصمیم و کردهتان می ایستید و جا نمیزنید و شانه خالی نمیکنید؟!
🔰 دست از این گفتاردرمانی ها بردارید. کمتر حرف بزنید. صندلی که رویش نشستهاید کلاس انشا نیست. اندکی روزه سکوت بگیرید و به جایش دل بدهید به کار. حرفزدن و پرحرفی را به اهل شعر و رسانه بسپارید.
🔰 این حرفها و کنایههای بیحاصل «درمان» نیست، برای شقیقههای پردرد مردم دیگر «مُسکن» هم نیست. کار کنید. کار کنیم برای این کشور کار کنید. برای این کشور کار کنیم. پیش از آنکه نه از تاک نشان بماند و نه از تاک نشان....
#عصرایران
🖋 @ehsanmohmmadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗡 زندگی سلام!
✍️ احسان محمدی
🗡 هر روز صبح زندگی برای ما اینطور شروع میشود. آماده برای ایستادن روبروی هجوم خبرهای ناخوب، گرانی، بلایای طبیعی ...
🗡 مقصودم مردم کوچه و بازار است. آنها که وقتی خرید میروند قیمتها را چندبار چک میکنند و توی ذهنشان عددها با هم گلاویز میشوند... ببین چگونه پول میدهیم، نفت و آب و برق را/ ببین احاطه کرده است عدد فکر خلق را!
🗡 در مغز همه ما یک ماشین حساب است که کار روزانهاش برآورد قیمتها و مقایسهشان با موجودی ته کارت بانکیهایمان شده. با این ترس که فروشنده موقع کشیدن کارت نگوید: موجودی کافی نیست!
🗡 هیچوقت باور نکردهام که #سیر حتی اگر تلاش کند بتواند حال #گرسنه را درک کند، #سواره هم پیاده را نمیفهمد، دارا، ندار را نمیفهمد.
🗡 این حرفها را، این جدال هر روزه برای بقا و زنده ماندن را فقط کسی درک میکند که هر روز صبح اینطور وارد نبرد زندگی میشود. حق با #سعدی است که فرمود: فرقست میان آن که یارش در بر/ تا آن که دو چشم انتظارش بر در!
🗡 امیدوارم این هفته هم در این نبرد، زنده بمانیم. تنمان به زخم عادت کرده، حالا فقط میخواهیم زنده بمانیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🗡 هر روز صبح زندگی برای ما اینطور شروع میشود. آماده برای ایستادن روبروی هجوم خبرهای ناخوب، گرانی، بلایای طبیعی ...
🗡 مقصودم مردم کوچه و بازار است. آنها که وقتی خرید میروند قیمتها را چندبار چک میکنند و توی ذهنشان عددها با هم گلاویز میشوند... ببین چگونه پول میدهیم، نفت و آب و برق را/ ببین احاطه کرده است عدد فکر خلق را!
🗡 در مغز همه ما یک ماشین حساب است که کار روزانهاش برآورد قیمتها و مقایسهشان با موجودی ته کارت بانکیهایمان شده. با این ترس که فروشنده موقع کشیدن کارت نگوید: موجودی کافی نیست!
🗡 هیچوقت باور نکردهام که #سیر حتی اگر تلاش کند بتواند حال #گرسنه را درک کند، #سواره هم پیاده را نمیفهمد، دارا، ندار را نمیفهمد.
🗡 این حرفها را، این جدال هر روزه برای بقا و زنده ماندن را فقط کسی درک میکند که هر روز صبح اینطور وارد نبرد زندگی میشود. حق با #سعدی است که فرمود: فرقست میان آن که یارش در بر/ تا آن که دو چشم انتظارش بر در!
🗡 امیدوارم این هفته هم در این نبرد، زنده بمانیم. تنمان به زخم عادت کرده، حالا فقط میخواهیم زنده بمانیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
✈️ درسی که از مهاجرت «علیرضا فغانی» میتوان آموخت
✍️ احسان محمدی
✈️ «همه رفتنی هستند». این جمله را معمولاً در آن عبرت گرفتنهای چند دقیقهای در مراسم تدفین به هم میگوییم. وقتی میخواهیم یکجوریهایی به خودمان دلگرمی بدهیم که این سرنوشت محتوم است و عین عدل خداوند. اما این روزها دیگر موج مهاجرت دست کم در میان نخبگان انکارشدنی نیست. موضوعی که قبلاً تلاش میشد آن را خیلی جدی نگیرند حالا دیگر زیر هیچ فرشی پنهانشدنی نیست.
✈️ شب گذشته در برنامه فوتبال برتر، گفتگویی از #علیرضا_فغانی داور بینالمللی فوتبال ایران پخش شد که در آن مثل همیشه خونسرد حرف میزد و بیهیچ ابایی از رفتن گفت. از مهاجرت. و خلاصه حرف هایش این بود که برای «زندگی بهتر»، «آرامش بیشتر» و «آسودگی و رفاه بیشتر» خودم و خانوادهام میروم.
✈️ دهه هفتاد مستندی از تلویزیون پخش میشد در مورد کسانی که مهاجرت کردهاند و نگون بخت شدهاند. روایت اصلی این بود که آنور آب خبری نیست، بروید از درد غربت میمیرید و سراب است و گول زرق و برقش را نخورید.
✈️ اما حالا دیگر مردم میدانند که بسیاری از همانها که آن مستند را ساختند یا دستور ساخت و پخشش را دادند، درست همان موقع داشتند بچههایشان را میفرستادند آنور آب و خودشان هم برای گرفتن اقامت آنوری تقلایی میکردند!
✈️ مهاجرت یک انتخاب است. یک حق. بعضیها میگویند درست است که #آسمان در همه جای جهان یک رنگ است اما #زمین اش فرق دارد. آدم یکبار به دنیا میآید و یکبار فرصت زیستن دارد و باید برود جایی که احترام بیشتری میبیند و لذت و آرامش بیشتری هم نصیبش میشود. #سعدی علیهالرحمه چند صدسال پیش فرمود:
سعدیا حُب وطن گرچه حدیثیست صحیح
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم
✈️ علیرضا فغانی هم حق دارد برود. وقتی برخی یواشکی میروند و زیر پرچم کشور دیگر سوگند وفاداری میخوانند و #شهروندی میگیرند، فغانی چرا نرود و نگیرد؟ اتفاقاً انسان صریحاللهجه ای است که خیلی از این اداها در نیاورده است.
✈️ وقتی مجری از او پرسید که فکر میکنی بروی دل مردم برایت تنگ میشود و چه میگویند؟ دو بار گفت:«میگویند به جهنم! در را هم پشت سرت ببند»! با همان صراحتی که خیلی اوقات به جاهطلبی و غرور ترجمه شده حرف زد و رفت #استرالیا!
✈️ قصد موعظه ندارم. چندباری موقعیت رفتن داشتم و نرفتم. علیرغم همه لحظههای تلخی که بعد از آن تجربه کردم، پشیمان نیستم. کسانی البته هستند که دوست دارند آدم را «پشیمان کنند» اما «چراغم در همین خانه میسوزد». اما این رفتنها را جدی بگیرید. این روزها هرکس میتواند میرود. بسیاری از آنها که نمیروند هم ماندن #انتخاب ناگزیرشان است!
✈️ در همه جای جهان آدمها در پی یافتن زندگی بهتر یا ماجراجویی تازه مهاجرت میکنند. از شهری به شهری، از کشوری به کشوری و از قارهای به قارهای. اما رفتن مغزها و سرمایهها و استعدادها خسارت ملی است. اسمش میخواهد #پناهندگی باشد یا #مهاجرت فرق زیادی ندارد. کسی که برود چراغش را جای دیگری و برای کسان دیگری روشن میکند.
✈️ چندی قبل دکتر یزدانی از دوستان فرهیختهام بعد از چندسال اقامت در #ایتالیا به ایران برگشت. با او حرف میزدم که چطور این مسیر را برعکس طی کرده! گفت تصمیم شخصی است و قصد نسخه پیچیدن برای دیگران ندارد. اما خلاصه حرفهایش امیدوارم کرد که هنوز تنها نیستیم:
✅ من با دوستان خارجنشین یا کسانی که هوای رفتن دارند و میگویند اگر اوضاع در ایران خوب شود٬ برمیگردند موافق نیستم. یعنی در واقع٬ هر وقت این را میشنوم حس خواستگاری را پیدا میکنم که دختری بهش میگوید برو و هروقت وضعت خوب شد و پولدار شدی بیا سراغ من!
✅ خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی است که بر اساس آدمها و خطکشی که در دست دارند٬ از کسی به کس دیگر میتواند متفاوت باشد. ضمن اینکه این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمیآید روی ملاج ما. فرایندیست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده است که نمیگذارند یا نمیخواهند جزیی از آن شویم. ولی باز هم چارهاش رفتن و برنگشتن نیست.
✅ مشابه همان حرفی که #اصغر_فرهادی نمیدانم کجا دربارهی رفتن از ایران زده. گفته بود آدم بچهی بیمار خود را در خانه رها نمیکند و برود٬ ولو اینکه بداند ماندنش هم دردی از او دوا نمیکند.
✅ فرمول «اگر ایران اوضاعش خوب شود٬ برمیگردم» نوعی عافیتطلبی دارد که یعنی من حاضر نیستم هزینههای این بهتر شدن اوضاع را بپردازم. یعنی آنها که ماندهاند٬ زحمت بکشند و اوضاع را بهتر کنند. حالا هر وقت بهتر شد٬ من هم برمیگردم.
◾️ کاش زیستن اینجا آسانتر بود آن وقت نه این همه «رفتن» ارزش بود نه انتخاب.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
✈️ «همه رفتنی هستند». این جمله را معمولاً در آن عبرت گرفتنهای چند دقیقهای در مراسم تدفین به هم میگوییم. وقتی میخواهیم یکجوریهایی به خودمان دلگرمی بدهیم که این سرنوشت محتوم است و عین عدل خداوند. اما این روزها دیگر موج مهاجرت دست کم در میان نخبگان انکارشدنی نیست. موضوعی که قبلاً تلاش میشد آن را خیلی جدی نگیرند حالا دیگر زیر هیچ فرشی پنهانشدنی نیست.
✈️ شب گذشته در برنامه فوتبال برتر، گفتگویی از #علیرضا_فغانی داور بینالمللی فوتبال ایران پخش شد که در آن مثل همیشه خونسرد حرف میزد و بیهیچ ابایی از رفتن گفت. از مهاجرت. و خلاصه حرف هایش این بود که برای «زندگی بهتر»، «آرامش بیشتر» و «آسودگی و رفاه بیشتر» خودم و خانوادهام میروم.
✈️ دهه هفتاد مستندی از تلویزیون پخش میشد در مورد کسانی که مهاجرت کردهاند و نگون بخت شدهاند. روایت اصلی این بود که آنور آب خبری نیست، بروید از درد غربت میمیرید و سراب است و گول زرق و برقش را نخورید.
✈️ اما حالا دیگر مردم میدانند که بسیاری از همانها که آن مستند را ساختند یا دستور ساخت و پخشش را دادند، درست همان موقع داشتند بچههایشان را میفرستادند آنور آب و خودشان هم برای گرفتن اقامت آنوری تقلایی میکردند!
✈️ مهاجرت یک انتخاب است. یک حق. بعضیها میگویند درست است که #آسمان در همه جای جهان یک رنگ است اما #زمین اش فرق دارد. آدم یکبار به دنیا میآید و یکبار فرصت زیستن دارد و باید برود جایی که احترام بیشتری میبیند و لذت و آرامش بیشتری هم نصیبش میشود. #سعدی علیهالرحمه چند صدسال پیش فرمود:
سعدیا حُب وطن گرچه حدیثیست صحیح
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم
✈️ علیرضا فغانی هم حق دارد برود. وقتی برخی یواشکی میروند و زیر پرچم کشور دیگر سوگند وفاداری میخوانند و #شهروندی میگیرند، فغانی چرا نرود و نگیرد؟ اتفاقاً انسان صریحاللهجه ای است که خیلی از این اداها در نیاورده است.
✈️ وقتی مجری از او پرسید که فکر میکنی بروی دل مردم برایت تنگ میشود و چه میگویند؟ دو بار گفت:«میگویند به جهنم! در را هم پشت سرت ببند»! با همان صراحتی که خیلی اوقات به جاهطلبی و غرور ترجمه شده حرف زد و رفت #استرالیا!
✈️ قصد موعظه ندارم. چندباری موقعیت رفتن داشتم و نرفتم. علیرغم همه لحظههای تلخی که بعد از آن تجربه کردم، پشیمان نیستم. کسانی البته هستند که دوست دارند آدم را «پشیمان کنند» اما «چراغم در همین خانه میسوزد». اما این رفتنها را جدی بگیرید. این روزها هرکس میتواند میرود. بسیاری از آنها که نمیروند هم ماندن #انتخاب ناگزیرشان است!
✈️ در همه جای جهان آدمها در پی یافتن زندگی بهتر یا ماجراجویی تازه مهاجرت میکنند. از شهری به شهری، از کشوری به کشوری و از قارهای به قارهای. اما رفتن مغزها و سرمایهها و استعدادها خسارت ملی است. اسمش میخواهد #پناهندگی باشد یا #مهاجرت فرق زیادی ندارد. کسی که برود چراغش را جای دیگری و برای کسان دیگری روشن میکند.
✈️ چندی قبل دکتر یزدانی از دوستان فرهیختهام بعد از چندسال اقامت در #ایتالیا به ایران برگشت. با او حرف میزدم که چطور این مسیر را برعکس طی کرده! گفت تصمیم شخصی است و قصد نسخه پیچیدن برای دیگران ندارد. اما خلاصه حرفهایش امیدوارم کرد که هنوز تنها نیستیم:
✅ من با دوستان خارجنشین یا کسانی که هوای رفتن دارند و میگویند اگر اوضاع در ایران خوب شود٬ برمیگردند موافق نیستم. یعنی در واقع٬ هر وقت این را میشنوم حس خواستگاری را پیدا میکنم که دختری بهش میگوید برو و هروقت وضعت خوب شد و پولدار شدی بیا سراغ من!
✅ خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی است که بر اساس آدمها و خطکشی که در دست دارند٬ از کسی به کس دیگر میتواند متفاوت باشد. ضمن اینکه این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمیآید روی ملاج ما. فرایندیست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده است که نمیگذارند یا نمیخواهند جزیی از آن شویم. ولی باز هم چارهاش رفتن و برنگشتن نیست.
✅ مشابه همان حرفی که #اصغر_فرهادی نمیدانم کجا دربارهی رفتن از ایران زده. گفته بود آدم بچهی بیمار خود را در خانه رها نمیکند و برود٬ ولو اینکه بداند ماندنش هم دردی از او دوا نمیکند.
✅ فرمول «اگر ایران اوضاعش خوب شود٬ برمیگردم» نوعی عافیتطلبی دارد که یعنی من حاضر نیستم هزینههای این بهتر شدن اوضاع را بپردازم. یعنی آنها که ماندهاند٬ زحمت بکشند و اوضاع را بهتر کنند. حالا هر وقت بهتر شد٬ من هم برمیگردم.
◾️ کاش زیستن اینجا آسانتر بود آن وقت نه این همه «رفتن» ارزش بود نه انتخاب.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
روزنوشتهای احسان محمدی
#عکس_روز 📸 قهقهه روحانی در دیدار با بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا چند نکته از نگاه ما عوام: 1⃣ شعارهای مرگ بر انگلیس و روباه مکار و جاسوسپروری و ...را باور کنیم یا خندهها را؟ 2⃣ بوریس جانسون را #ترامپ جدید لقب دادند، این حلال شد آن یکی حرام؟ 3⃣…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔞 نامناسب برای کودکان
📺 ارّه در مقعد انگلیس!
✍ احسان محمدی
📺 این حجم از بیادبی در اخبار رسمی کشور باورکردنی نیست. چرا در کشوری که مدام حرف از اخلاق زده میشود چنین تعبیر چرک و زشتی به کار میبرید؟
📺 گویندگان خبر با "صلوات بر محمد و آل محمد" خواندن اخبار را آغاز میکنند. کسی از رسول خدا یا ائمه، سراغ دارد که علیه دشمن خود، چنین چیزی گفته باشند؟
📺 انگلیس دشمن مکار و خونخوار است؟ قبول، آیا مجوز میشود چنین ادبیات خشتکمحوری به کار ببرید؟
📺 نکند فکر میکنید الان سیاستمداران انگلیس نشستهاند پای سخنان آقای حیاتی و به محض شنیدن این جمله، دست به باسن میگیرند و آخگویان اعلام شکست میکنند؟
📺 اگر فرزند کوچکتان بپرسد "کسی که روی ارّه نشسته و راه پیش و پس ندارد یعنی چطور؟" بلند میشوید و نشانش میدهید؟
📺 هنوز یک هفته از قهقهه سرخوشانه #روحانی در دیدار با نخستوزیر انگلیس نگذشته که دست به ارّه بردهاید؟
📺 این ادبیات در سرزمینی که ما #حافظ و #سعدی و #مولانا داریم، نشانه قحط سواد و خرد شما نیست؟
فهمتان از #سواد_رسانهای و جنگ سایبری همین است؟ دارید چه میکنید با آبروی این کشور؟
🖋 @ehsanmohammadi95
📺 ارّه در مقعد انگلیس!
✍ احسان محمدی
📺 این حجم از بیادبی در اخبار رسمی کشور باورکردنی نیست. چرا در کشوری که مدام حرف از اخلاق زده میشود چنین تعبیر چرک و زشتی به کار میبرید؟
📺 گویندگان خبر با "صلوات بر محمد و آل محمد" خواندن اخبار را آغاز میکنند. کسی از رسول خدا یا ائمه، سراغ دارد که علیه دشمن خود، چنین چیزی گفته باشند؟
📺 انگلیس دشمن مکار و خونخوار است؟ قبول، آیا مجوز میشود چنین ادبیات خشتکمحوری به کار ببرید؟
📺 نکند فکر میکنید الان سیاستمداران انگلیس نشستهاند پای سخنان آقای حیاتی و به محض شنیدن این جمله، دست به باسن میگیرند و آخگویان اعلام شکست میکنند؟
📺 اگر فرزند کوچکتان بپرسد "کسی که روی ارّه نشسته و راه پیش و پس ندارد یعنی چطور؟" بلند میشوید و نشانش میدهید؟
📺 هنوز یک هفته از قهقهه سرخوشانه #روحانی در دیدار با نخستوزیر انگلیس نگذشته که دست به ارّه بردهاید؟
📺 این ادبیات در سرزمینی که ما #حافظ و #سعدی و #مولانا داریم، نشانه قحط سواد و خرد شما نیست؟
فهمتان از #سواد_رسانهای و جنگ سایبری همین است؟ دارید چه میکنید با آبروی این کشور؟
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 لذت ببریم
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
به ناله کار میسر نمیشود سعدی
ولیک ناله بیچارگان خوش است، بنال!
#سعدی
خوانش: صائب ملکشاهی
برگرفته از اینستاگرام منصور ضابطیان
🖋 @ehsanmohammadi95
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
به ناله کار میسر نمیشود سعدی
ولیک ناله بیچارگان خوش است، بنال!
#سعدی
خوانش: صائب ملکشاهی
برگرفته از اینستاگرام منصور ضابطیان
🖋 @ehsanmohammadi95
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم
شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم
#سعدی
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 خندیدن به زمینخورده
✍ احسان محمدی
◀️دنیا الاکلنگ است. بدجور بالا و پایین دارد. احمق مردا و ابله زنا که وقتی آن بالاست پُز بدهد به زیردستیها، به زمین خوردهها، به آنها که روزگار موقع تقسیم کیکِ خوشبختی و لبخند، سهمشان را دزدید یا بخشید به نورچشمیهایش.
◀️ زخم تحقیر خوب نمیشود. آدم هی رویش پماد میمالد اما خوب نمیشود، هی حواست را پرت میکنی، به چیزهای خوب زندگی فکر میکنی، بوی خاک بارانخورده، طعم #قورمهسبزی جا افتاده، لبخند کسی که دوستش داری، آواز #شجریان، رندی #سعدی، خَش صدای #خسرو شکیبایی، کمانچه #کلهر، شعرهای #فروغ، اولین جوانه زیر برف، پیامک واریز پول به حساب، لالایی مادر، گل #خداداد_عزیزی به استرالیا، به ... هی موقع خواب بالش را زیر و رو میکنی که طرف خنکش آرامات کند و نمیشود...
◀ امشب داشتم برنامه #کتاب_باز را میدیدم. #اردشیر_رستمی نازنین این حکایت را تعریف کرد. تاوان خندیدن به موشِ لنگی که به زاری میگریخت... و آرزو کردم خدا من را به خاطر گناه بزرگ تحقیر که حتماً دانسته یا ندانسته مرتکبش شدهام ببخشد.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
◀️دنیا الاکلنگ است. بدجور بالا و پایین دارد. احمق مردا و ابله زنا که وقتی آن بالاست پُز بدهد به زیردستیها، به زمین خوردهها، به آنها که روزگار موقع تقسیم کیکِ خوشبختی و لبخند، سهمشان را دزدید یا بخشید به نورچشمیهایش.
◀️ زخم تحقیر خوب نمیشود. آدم هی رویش پماد میمالد اما خوب نمیشود، هی حواست را پرت میکنی، به چیزهای خوب زندگی فکر میکنی، بوی خاک بارانخورده، طعم #قورمهسبزی جا افتاده، لبخند کسی که دوستش داری، آواز #شجریان، رندی #سعدی، خَش صدای #خسرو شکیبایی، کمانچه #کلهر، شعرهای #فروغ، اولین جوانه زیر برف، پیامک واریز پول به حساب، لالایی مادر، گل #خداداد_عزیزی به استرالیا، به ... هی موقع خواب بالش را زیر و رو میکنی که طرف خنکش آرامات کند و نمیشود...
◀ امشب داشتم برنامه #کتاب_باز را میدیدم. #اردشیر_رستمی نازنین این حکایت را تعریف کرد. تاوان خندیدن به موشِ لنگی که به زاری میگریخت... و آرزو کردم خدا من را به خاطر گناه بزرگ تحقیر که حتماً دانسته یا ندانسته مرتکبش شدهام ببخشد.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 لذت ببریم
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
به ناله کار میسر نمیشود سعدی
ولیک ناله بیچارگان خوش است، بنال!
#سعدی
خوانش: صائب ملکشاهی
برگرفته از اینستاگرام منصور ضابطیان
🖋 @ehsanmohammadi95
جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال
شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال
دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبوَد
عجب فتادن مرد است در کمند غزال
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
به ناله کار میسر نمیشود سعدی
ولیک ناله بیچارگان خوش است، بنال!
#سعدی
خوانش: صائب ملکشاهی
برگرفته از اینستاگرام منصور ضابطیان
🖋 @ehsanmohammadi95