روزنوشت‌های احسان محمدی
17.4K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
🎨 یکی از کارکردهای فضای مجازی امکان داشتن هویت چندگانه است. افراد می‌توانند با نقاب‌های مختلف و شخصیت‌های حتی گاه متضاد با دیگران در ارتباط باشند.

🎨 فقدان اعتماد به نفس، میل به پنهان‌کاری، لذت کنجکاوی و سرک کشیدن به دنیای دیگران با حفظ محرمانگی، سرگیجه هویتی و ... از جمله علل این رفتار هستند.

🎨 طرح از: شهاب جعفرنڗاد
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from انسان‌شناس ایرانی (Alireza H.)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺تقدیم به خسروی آواز

▫️قطعۀ تقدیمی #مبین_درپور، نوۀ مرحوم نورمحمد دُرپور از تربت جام به #استاد_شجریان

🙏با آرزوی سلامتی استاد شجریان

▪️سیزدهمین جشنوارۀ موسیقی جوان

@iraniananthropologist
📝بخشی از دستخط مصدق که توسط بنیادفرهنگی بازرگان منتشرشده است:

در زندگی مشقت‌بارم خاطرات بسیار دارم که نمیدانم به کدامیک رجحان دهم و آن را برای درج در این دفتر انتخاب نمایم از گذشته می‌گذرم.

عقیده دارم که مخالفت عده‌ای معدود، نباید موجب یاس افراد شود؛ چه در قبال وطن و اجتماع، هرکس وظایفی دارد که برای انجام آن باید گام‌های بلند بردارد.

احمدآباد_ بیست و یکم آذرماه ۱۳۳۷
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from پنشتا Panshtaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 وضع ما را ببین که چقدر بدبختیم

‏گفت: «خاک و باد که می‌شه نمی‌تونم نفس بکشم، خاک هم زیاد می‌شه از نفسم خون بیرون میاد» بعد با بغضی کُشنده ادامه داد: «آب که نیست، کشت و کشاورزی و درآمدی هم نداریم... وضع ما را ببین که چقدر بدبخت هستیم»

این قصه تلخ و تکراری مردم منطقه سیستان است و هر سال هم ادامه دارد، مثل امسال.

کانال گزارش‌های ویدیویی «صد راه» @sadraaah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙سخنان کمتر شنیده شده‌ی مرحوم طالقانی درباره علل و عوامل داخلی شکست دکتر مصدق

🆔@MostafaTajzadeh
Forwarded from مصطفی ملکیان
🔻يکى از تکان دهنده ترين جملات فرهنگ بشرى!

حضرت علی (ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی می‌تواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت می‌خوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی(خطبه۲۱۵): خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من می‌گیری؛ نکند قبل از این که جانم را می‌گیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفاله‌ای شده باشم که تو جانم را می‌گیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که می‌گیری، جانم باشد و وقتی می‌میریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسان‌ها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان دوستی‌ام سر جایش باشد. نه این‌که تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم.
این یکی از تکان دهنده‌ترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمه‌های وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمه‌ای باشد که از من می‌گیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که می‌فرمایند نمی‌ ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند.

استاد مصطفی ملکیان، تحلیل فلسفی،ص۱۴۶
@mostafamalekian
↙️ شرم کنید از تکرار نام علی(ع)

✍️ احسان محمدی

🔻فقر و فلاکت برخی هموطنان دیگر پنهان‌شدنی نیست. کارد چنان به استخوان‌شان رسیده که به سختی «زنده» مانده‌اند. نمی‌نویسم «زندگی کرده‌اند»، این زندگی نیست، تنها زنده ماندن است.

❇️ به مناسبت روز غدیر پیام‌های تبریک بسیاری دریافت کرده‌ام. در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی از حضرت‌علی(ع) یاد میش‌ود. مردی که به او #ابوتراب می‌گفتند از بس که روی زمین می‌خوابید و نامش با جوانمردی، مردم‌داری و حمایت از فقرا گره خورده است.

هم‌زمان با انتشار اخبار اختلاس و دستگیری و درگیری برخی صاحب‌منصبان، کسانی از مسئولین و مدیران هم در صف اول این مراسم هستند. می‌گویند علی(ع) الگوی ماست. «یا علی جان مقتدای من توئی»! واقعاً؟!

⛔️ گفتن حرف‌های کلیشه‌ای و شعارهای دم‌دستی ساده است. بروید و نامه علی‌بن ابیطالب را به عثمان‌بن‌حنیف عاملش در بصره بخوانید.

آنجا که می نویسد: «چگونه شب با شكم انباشته از غذا سر بر بالين نهم و در اطراف من شكم هايى گرسنه و جگرهايى تشنه باشد. آيا چنان باشم كه شاعر گويد: تو را اين درد بس كه شب با شكم سير بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله اى! آيا به همين راضى باشم كه مرا اميرالمؤمنين گويند و با مردم در سختي هاى روزگارشان مشاركت نداشته باشم ؟ يا آنكه در سختى زندگى مقتدايشان نشوم؟»

⛔️ واقعاً مقتدای شما علی(ع) است؟ این درجه از فقر که تنها بُرش بسیار بسیار نازکی از آن به خاطر حجب و حیای ایرانی علنی می‌شود، شرم‌آور است. حتی اگر تعداد گرفتاران به آن هزار نفر باشند که خودتان آمارش را بهتر می‌دانید باز هم شرم‌آور است.

کاری به ریاکاری‌هایتان ندارم اما فقط می‌پُرسم چطور #مسئول هستید و نمی‌میرید از دیدن این درجه از فلاکت مردم؟ چطور سکته نمی‌کنید؟ چطور برخی از شما می‌تواند به این راحتی اختلاس کند؟ دزدی کند؟ بعد متظاهرانه نماز بخواند و بگوید شیعه علی(ع) است؟

به ما هم یاد بدهید که وقتی این درجه از فقر و بی پناهی را می‌بینیم قلب‌مان مثل انار شتک‌زده به دیوار، به قفسه سینه‌مان کوبیده نشود... که گریه نکنیم... که شب خواب‌مان ببرد. چطور نمی‌میرید از غصه؟!
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from راهبرد
‍ ‍‍ 👨‍⚕نگاه پزشک: "کنار مردم ایستاده‌ایم..."

👈 دکتر علی نیکجو، روانپزشک و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

فردا روز پزشک است. در جامعه پزشکی هم مثل همه اقشار این دیار همه نوع آدمی با هر تیپولوژی یافت می‌شود.

برخی از ما فقط دنبال کاسبی خود هستیم تا پول دلار زن و بچه‌مان در کانادا و آمریکا دربیاید.

برخی از ما حوصله دو کلمه پاسخ دادن به مریض و همراه مریض را نداریم.

برخی از ما با تبختر و تفرعن با بیمار و خانواده‌اش برخورد می‌کنیم.

برخی از ما در بهترین منطقه پایتخت مطب داریم و دستگاه پوز نداریم.

اما؛ بسیاری از ما در مناطق محروم کار کرده‌ایم و فرزندانمان از یک زندگی عادی محروم ماندند.

بسیاری از ما با پزشکی عمومی یعنی بعد از اینکه جزو شاگرد اول های کنکور سراسری بودیم، امروز با سیلی صورتمان را سرخ نگه می‌داریم.

بسیاری از ما مالیاتمان را همواره تمام و کمال پرداخت کرده‌ایم و امروز هم علی‌الراس پرداخت می‌کنیم.

بسیاری از ما بزرگ شدن بچه‌هایمان نمی‌بینیم.

بسیاری از ما حسرت یک هفته بدون کشیک شبانه به دلمان مانده است.

بسیاری از ما داروی گران ننوشتیم، پروسیجر غیرلازم انجام ندادیم، آزمایش بی‌جهت ننوشتیم، سی‌تی و ام‌آر‌آی و آنژیو و اکوی غیرلازم درخواست نکردیم.

مردم!
بسیاری از ما کنار شما ایستاده‌ایم. بسیاری از ما در طول عمر طبابت‌مان کثیری از برادران و خواهران خود را به رایگان یا بهای اندکی ویزیت کرده‌ایم.

بسیاری از ما با شما رنج این روزهای پررنج را پشت سر می‌گذاریم.

ما فرزندان شماییم؛ اجازه ندهید عملکرد برخی از ما و پرپاگاندای ناجوانمردانه‌ای که علیه ما راه افتاده، شما را نسبت به فرزندان خود بدبین کند.

روز پزشک را به رفیق و همکار و همفکر و همراه از دست رفته‌ام دکتر علی اخلاقی تبریک می‌گویم. علی جراح جوان و باهوش و توانمند این ملک بود که در جاده طرح منطقه محروم برای همیشه جاودانه شد.

🔅گفتم دری زخلق ببندم به روی خویش
دردیست در دلم که ز دیوار بگذرد
@javadrooh
ما هو حلمك؟
+أن أعانقكِ تحت المطر، وأنتِ؟
_أن تَمطر...

_چه آرزویی داری؟
+زیر بارون بغلت کنم، تو چی؟
_بارون بباره...
🌧 @ehsanmohammadi95
روزنوشت‌های احسان محمدی
📺 دنیا دوران دورانَ، دنیا دَسمال دَسَ... این متن را برای رادیو شب نوشتم و خواندم. دوستش دارم. 🌎 قابل توجه آنها که فکر می‌کنند فرمان‌روایان ابدی کره‌زمین هستند و آنها که "هر که بریزه شاه‌دونه، فکر می‌کنن خداشونه"! ⛔️ هیچ‌چیز این زندگی همیشگی نیست. نه اشک‌اش،…
#اتفاق_خوب_روز

امروز در ارومیه کاملاً اتفاقی آقای دکتری را دیدم که چندی قبل پیام داده بود که این ویدئوی👆 شما در بدترین روزهای زندگی‌ام به دادم رسید. گپ زدیم. چه حس خوبی بود.

↙️ در دورهمی هم دوستی گفت که #اتفاق_خوب_روز حالش را بهتر می‌کرده، به احترام او و همه خوانندگانی که پیام داده بودند که این بخش را از سر بگیرم، اگر عمری بود و حال خوبی، هر شب می‌نویسم.
به امید حال خوب برای شما و ایران عزیز
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز

در زنجان برای نهار توقف کردیم. رستوران کوچکی بود با دکور نیمه‌سنتی. مرد و زنی با دو دختر نوجوان‌شان اداره‌اش می‌کردند. دخترها و مادرشان لباس محلی تن‌شان کرده‌بودند. لباس‌های رنگارنگ و پوشیده. خوشحالم که هر روز رنگ‌های بیشتری در کوچه و خیابان می‌بینم، رنگ‌هایی که سیاهی تحمیلی را گوشه‌گیر می‌کنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
Audio
☕️ دیکتاتور مهربان!

📻 حافظ کاظم‌زاده نازنین گوینده توانمند رادیو یکی از حکایت‌های کتاب #شیوه_دلبری_و_متروآشوبی را خواند.

کتاب کماکان به دو شیوه زیر قابل دریافت است:

📘نحوه سفارش:

☎️ تماس تلفنی با انتشارات:
۰۲۱-۶۶۴۷۵۲۷۷
۰۲۱-۶۶۴۱۴۲۳۰
🌐 از طریق لینک‌های زیر:
http://www.sarbook.com/product/369174
و
http://yon.ir/QIAB7
📘 قیمت کتاب: ۲۵ هزارتومان.
#احسان_محمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺 نوبت ما سهل و آسان می رسد...

✍️ احسان محمدی

🔺می دانم باور نمی کنید ولی همه ما می میریم. همه ما. عالیجناب ها، صاحبان ژن های خوب، زباله جمع کن ها، حضرات، تجاوزکنندگان، رهبران عالی مقدار، اربابان تحریم، کاسبان تحریم ... همه! بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی.

تمام می شویم. یک روز همین خانه ای که سقف دارد خانه #عنکبوت ها و لانه خفاش ها می شود، همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ می زند، همین بچه هایی که نفس مان به نفس شان بند است، می روند پی زندگی شان. حتی نمی آیند آبی بریزند روی سنگ مان.

🔺 قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره خاکی راه رفته اند. مغرورانه گفته اند: مگه من اجازه بدم! مگه از روی جنازه من رد بشید...

و حالا کسی حتی نمی تواند استخوان های جنازه شان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!

🔺قبل از ما کسانی زیسته اند که زیبا بوده اند، دلفریب، مثل آهو خرامان راه رفته اند. زمین زیر پای تکان خوردن جواهراتشان لرزیده. سیب ها از سرخی گونه هایشان رنگ باخته اند و حالا کسی حتی نام شان را به خاطر نمی آورد.

🔺قبل از ما کسانی بوده اند که در جمجمه دشمنان شان #شراب ریخته اند و خورده اند. سردارانی که گرزهای گران داشته اند، پنجه در پنجه شیر انداخته اند، از گلوله نترسیده اند و حالا کسی نمی داند در کجای تاریخ گم شده اند!

🔺همه این کینه ها، همه این تلخی ها، همه این زخم زبان زدن ها، همه این کوفت کردن دقیقه ها به جان هم، همه این زهر ریختن ها، تهمت زدن ها، توهین کردن ها به هم... تمام می شود. از یاد می رود و هیچ سودی ندارد جز اینکه زندگی را به جان خودمان و همدیگر زهر کنیم.

🔺 اگر می توانیم به هم حس خوب بدهیم کنار هم بمانیم، اگر نه، راهمان را کج کنیم. دورتر بایستیم و یادمان نرود که همه ما می میریم. همه ما. بدون استثنا. کمی دیرتر. کمی زودتر. یک دفعه. ناگهانی ...

زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند!
🖋 @ehsanmohammadi95
#اتفاق_خوب_روز

حوالی ساعت نه شب در مغازه کفش‌فروشی، فروشنده با بداخلاقی و بی‌حوصلگی جواب‌های سربالایی به یک مشتری که مرد میانسالی بود داد، مرد ولی آرام لبخند زد و گفت: پسرم! می‌دونم آخر وقته خسته‌ای، خسته نباشی.
بعد بدون اینکه منتظر جوابی بماند رفت بیرون.

به آرامش و تسلطش به خشمی که می‌توانست اوقات همه را خراب کند غبطه خوردم. در چهره پسر فروشنده آشکارا می‌شد پیشمانی را دید. گذشت و صبوری معلم‌های بی‌هیاهویی هستند.
🖋 @ehsanmohammadi95
اول سراغ کمونیست‌ها آمدند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیست‌ها آمدند،
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودی‌ها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
#مارتین_نیمولر
#روزهای_عجیب
🖋 @ehsanmohammadi95