روزنوشت‌های احسان محمدی
17.6K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
#شعر_شب

نه غزل برای خواندن، نه صدا برای آواز
نه هوای شعر دارم، نه پری برای پرواز

نه چنان شکسته بالم که زمین شود سرایم
نه توان پر کشیدن به امید صبح اعجاز

چه به روز آفتابِ سر بام ما رسیده است
خبر از طلوع داری؟! شب خانمان‌برانداز!

نه ترانه می‌سرایم که برای او بخوانی
نه نگاه گریه سودی به نگفته‌های یک راز

نه امید وصل دارم، نه هراسی از جدایی
نه رسیده‌ام به پایان، نه به سر هوای آغاز

من دل سپرده را از شب رفتنت نترسان
که سپرده‌ام خودم را به خدای قصه‌پرداز
#زهرا_کوشکیی_احمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

سرزمین‌های دور زیباست

پراگ
استانبول
شانگ‌های
آمستردام...

و تو
مثل سرزمین‌های دور زیبایی

دوری، زیبایی‌ست
نزدیک نیا محبوب من!

#رسول_یونان
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

بی‌لشگریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست
فرمانبریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست

با پرچم سفید به پیکار می،رویم
ما کمتریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست

فریاد می‌زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست

تکرار نقش کهنه خود در لباس نو
بازیگریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست

آیینه‌ها به دیدن هم خو گرفته‌اند
یکدیگریم! حوصله،ی شرح قصه نیست

همچون انار خون‌دل از خویش می‌خوریم
غم پروریم! حوصله‌ی شرح قصه نیست

آیا به راز گوشه‌ی چشم سیاه دوست
پی می‌بریم؟! حوصله‌ی شرح قصه نیست

#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

اولین شاعر جهان
حتما بسیار رنج برده است
آن‌گاه که تیر و کمانش را کنار گذاشت
و کوشید برای یارانش
آنچه را که هنگام غروب خورشید احساس کرده
توصیف کند!
و کاملاً محتمل است که این یاران
آنچه را که گفته است
به مسخره گرفته باشند…

#جبران_خلیل_جبران
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

نیست دیگر به خرابات، خرابی چون من
باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد؟

حالِ آن خسته چه باشد که طبیبش بزند
زخم و بر زخم، نمک پاشد و مرهم ببرد

آن که بر دامن احسان تو‌اش دسترسی‌ست
به دهان، خاکش اگر نام ز حاتم ببرد

رنج عمری، همه هیچ است اگر وقت سفر
رخ نماید که مرا با دل خُرّم ببرد

من ندانم چه نیازی‌ست تو را با همه قَدر
که غمت دل ز پریزاده و آدم ببرد

جان فدای دل دیوانه که هر شب بر ِتوست
کاش جاوید، بدان کوی مرا هم ببرد

ذکر من نام دلارای حبیب است عماد!
نیست غم، دوست اگر نام مرا کم ببرد
#عماد_خراسانی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
مژه بر هم نزدم آینه‌سان در همه عمر
بس که در دیده‌ من ذوق تماشای تو بود

#حزین_لاهیجی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

آموزگار نیستم
تا عشق را به تو بیاموزم
ماهیان نیازی به آموزگار ندارند
تا شنا کنند
پرندگان نیز آموزگاری نمی‌خواهند
تا به پرواز درآیند
شنا کن به تنهایی
پرواز کن به تنهایی
عشق را دفتری نیست
بزرگترین عاشقان دنیا
خواندن نمی‌دانستند
#نزار_قبانی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
بیا لباس هم باشیم و
دکمه‌دکمه روی تن هم بوسه بدوزیم
دلم می‌خواهد
دست من در آستین تو باشد
دست تو در آستین من
طوری که عطر تن‌مان گیج شود
و آغوش نفهمد چه کسی 
آن یکی را بیشتر از آن یکی دوست دارد
راستش را بخواهی
من از این جنس سردرگمی‌ها
که نمی‌دانی تار عاشق‌تر است یا پود
خوشم می‌آید!
#رسول_ادهمی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
تو سراب موج گندم، تو شراب سیب داری
تو سر فریب - آری - تو سر فریب داری

لب بی‌وفای او، کی به تو شهد می‌چشاند
چه توقعی‌ست آخر که از این طبیب داری

شب دل بریدن ماست چه اتفاق خوبی
چمدان ببند بی من، سفری غریب داری

پس از این مگو خیانت به حکایتِ یهودا
که مسیح نیست آن کس، که تو بر صلیب داری

چه شکایتی‌ست از من که چرا به غم دُچارم
تو که از سروده‌های دل من نصیب داری...

#فاضل_نظری
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
🍂🍁
پاییز؛
پنجره‌ایست که از اتاق من
به هوای "تو" باز می‌شود...
#کامران_رسول‌زاده
🖋 @ehsanmohammadi95