🔺دکتر فرشاد مومنی:
🔹 کره جنوبی، در یک دوره ۴۵ ساله، ۷ بار تولید سرانه اش را دو برابر کرد؛ ایران در ۴۵ سال گذشته، حتی یک بار هم نتوانسته
t.me/eghtesadiyoun
🔹 کره جنوبی، در یک دوره ۴۵ ساله، ۷ بار تولید سرانه اش را دو برابر کرد؛ ایران در ۴۵ سال گذشته، حتی یک بار هم نتوانسته
t.me/eghtesadiyoun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 دکتر سریع القلم در مورد ارتباط اقتصاد، مردم و حکمران سخن می گوید.
🟣 وقتی تورم یک دهم درصد(۱/.٪) افزایش پیدا کند، مسؤلین و مدیران آلمانی، جلسه فوق العاده و اضطراری برگزار می کنند، برای همین مردم حاکمیت را دوست دارند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🟣 وقتی تورم یک دهم درصد(۱/.٪) افزایش پیدا کند، مسؤلین و مدیران آلمانی، جلسه فوق العاده و اضطراری برگزار می کنند، برای همین مردم حاکمیت را دوست دارند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔵 🔻دکتر سبحانی: ادامه این رویه فرسایشی، بودجه نویسی نیست توسعه انحرافات مالی پیشینیان است
🔹حسن سبحانی اقتصاددان نوشت: مستند به بخشی از لایحه بودجه سال ۱۴۰۴، تراز عملیاتی بودجه ۱۸۰۵۴۰۰۰- میلیارد ریال است.این به معنای آن است که دولت بر آن است بابت هر واحد هزینهای که خواهد داشت ۴۴٪ آن را از محل قرض و فروش دارایی تامین نماید.
🔹ادامه این رویه فرسایشی، بودجه نویسی نیست توسعه انحرافات مالی پیشینیان است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔹حسن سبحانی اقتصاددان نوشت: مستند به بخشی از لایحه بودجه سال ۱۴۰۴، تراز عملیاتی بودجه ۱۸۰۵۴۰۰۰- میلیارد ریال است.این به معنای آن است که دولت بر آن است بابت هر واحد هزینهای که خواهد داشت ۴۴٪ آن را از محل قرض و فروش دارایی تامین نماید.
🔹ادامه این رویه فرسایشی، بودجه نویسی نیست توسعه انحرافات مالی پیشینیان است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Forwarded from کانال دکتر محمدرضا منجذب
🔺 تله مالیاتی
🔻دکتر محمدرضا منجذب
❄️ بر مبنای مصوبه قانونی، شناسایی و دسترسی به حساب های بانکی اشخاص، ملاک مالیات ستانی در سال های آتی خواهد بود. سوال اینست که آیا بواقع افراد در تله مالیاتی گرفتار خواهند شد یا دولت و سازمان مالیاتی؟ آثار احتمالی اجرای این مصوبه چیست؟
▪️برای پاسخ به سوال مزبور می توان از دو منظر وارد بحث شد. اول موضوعات مربوط به مودیان مالیاتی و دوم سازمان مالیاتی و دولت.
❄️ از بعد اول چنین نوع سیستم شناسایی مالیات چند ویژگی را دارا است:
🔹 اگر میزان ماهانه تراکنش و تعداد آن از رقم و دفعاتی بالاتر باشد (مثلا سی و پنج میلیون و صد بار)، فرد مشمول مالیات است و باید پاسخگو باشد. اولا در اینجا ملاک میزان تراکنش هست و نه سود فرد، ثانیا فرد باید پاسخگو باشد و بنوعی در تله مالیاتی افتاده است. در اینصورت همه صاحبان حساب در مظان اتهام فرار مالیاتی هستند. این رویکرد بلحاظ روانشناسی دچار اشکال است و آثار مخربی بر ارتباط میان شهروندان و سازمان مالیاتی ایجاد می کند.
🔹 نکته بعدی ایجاد و ابداع راههای جدید فرار مالیاتی است، که ممکن است به مخیله شهروندان تداعی گردد و اجرا گردد. وقتی تله مالیاتی بحسابهای ریالی و بانکی اصابت می نماید، احتمال دارد افراد بدنبال انجام معاملات خود با هر پول دیگر و شبه پول در دسترس باشند، و این خطری بالقوه برای اقتصاد ملی خواهد بود. تقاضای پول های کاغذی همچون دلار، یورو و امثال آن افزایش می یابد. همچنین افزایش تقاضا برای رمز ارزها، طلا، سکه و ... افزایش می یابد. مبادلات می تواند بصورت پایاپای و کالا به کالا و ... صورت پذیرد. افزایش تقاضا برای چنین مواردی باعث افزایش قیمت آنها می گردد. و این خود انتظارات تورمی را افزایش می دهد.
🔹 نکته بعدی، تعطیلی کار و کسب های جدیدی هست که تازه به نقطه سربه سر رسیده اند. چون مبنا تراکنش بانکی هست، و با اعمال مالیات وارد ضرر می شوند. هم چنین کسب و کارهای کوچک.
🔹 نکته بعدی تعطیلی یک سری مشاغل و تبدیل آن به اقتصاد زیرزمینی و غیر قابل دسترس در حسابهای بانکی.
🔹 نکته بعدی، اگر کسی بیشتر از درآمد اعلام شده خود درآمد بیشتری کسب کرده باشد و اعلام نکرده باشد و امور مالیاتی به آن پی ببرد نوعی از پولشویی است که با جریمه و دریافت و مجازات مالیاتی روبرو خواهند بود . در حالیکه در کلیه کشور های جهان محور اقتصاد یک کشور از نظر مالی در اختیار بانک مرکزی بی طرف است.
🔹 با این اوصاف امکان دارد به مرور حتی پایه های مالیاتی کاهش یابد و اقتصاد ایران وارد بخش نزولی منحنی لافر گردد.
⭕️ حال باید دید آیا مودیان در تله مالیاتی گیر می افتند یا دولت؟ کدامیک؟
لینک مطلب در: روزنامه تعادل سایت اقتصاددان
🌐 کانال دکتر منجذب
🔻دکتر محمدرضا منجذب
❄️ بر مبنای مصوبه قانونی، شناسایی و دسترسی به حساب های بانکی اشخاص، ملاک مالیات ستانی در سال های آتی خواهد بود. سوال اینست که آیا بواقع افراد در تله مالیاتی گرفتار خواهند شد یا دولت و سازمان مالیاتی؟ آثار احتمالی اجرای این مصوبه چیست؟
▪️برای پاسخ به سوال مزبور می توان از دو منظر وارد بحث شد. اول موضوعات مربوط به مودیان مالیاتی و دوم سازمان مالیاتی و دولت.
❄️ از بعد اول چنین نوع سیستم شناسایی مالیات چند ویژگی را دارا است:
🔹 اگر میزان ماهانه تراکنش و تعداد آن از رقم و دفعاتی بالاتر باشد (مثلا سی و پنج میلیون و صد بار)، فرد مشمول مالیات است و باید پاسخگو باشد. اولا در اینجا ملاک میزان تراکنش هست و نه سود فرد، ثانیا فرد باید پاسخگو باشد و بنوعی در تله مالیاتی افتاده است. در اینصورت همه صاحبان حساب در مظان اتهام فرار مالیاتی هستند. این رویکرد بلحاظ روانشناسی دچار اشکال است و آثار مخربی بر ارتباط میان شهروندان و سازمان مالیاتی ایجاد می کند.
🔹 نکته بعدی ایجاد و ابداع راههای جدید فرار مالیاتی است، که ممکن است به مخیله شهروندان تداعی گردد و اجرا گردد. وقتی تله مالیاتی بحسابهای ریالی و بانکی اصابت می نماید، احتمال دارد افراد بدنبال انجام معاملات خود با هر پول دیگر و شبه پول در دسترس باشند، و این خطری بالقوه برای اقتصاد ملی خواهد بود. تقاضای پول های کاغذی همچون دلار، یورو و امثال آن افزایش می یابد. همچنین افزایش تقاضا برای رمز ارزها، طلا، سکه و ... افزایش می یابد. مبادلات می تواند بصورت پایاپای و کالا به کالا و ... صورت پذیرد. افزایش تقاضا برای چنین مواردی باعث افزایش قیمت آنها می گردد. و این خود انتظارات تورمی را افزایش می دهد.
🔹 نکته بعدی، تعطیلی کار و کسب های جدیدی هست که تازه به نقطه سربه سر رسیده اند. چون مبنا تراکنش بانکی هست، و با اعمال مالیات وارد ضرر می شوند. هم چنین کسب و کارهای کوچک.
🔹 نکته بعدی تعطیلی یک سری مشاغل و تبدیل آن به اقتصاد زیرزمینی و غیر قابل دسترس در حسابهای بانکی.
🔹 نکته بعدی، اگر کسی بیشتر از درآمد اعلام شده خود درآمد بیشتری کسب کرده باشد و اعلام نکرده باشد و امور مالیاتی به آن پی ببرد نوعی از پولشویی است که با جریمه و دریافت و مجازات مالیاتی روبرو خواهند بود . در حالیکه در کلیه کشور های جهان محور اقتصاد یک کشور از نظر مالی در اختیار بانک مرکزی بی طرف است.
🔹 با این اوصاف امکان دارد به مرور حتی پایه های مالیاتی کاهش یابد و اقتصاد ایران وارد بخش نزولی منحنی لافر گردد.
⭕️ حال باید دید آیا مودیان در تله مالیاتی گیر می افتند یا دولت؟ کدامیک؟
لینک مطلب در: روزنامه تعادل سایت اقتصاددان
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 بودجه پزشکیان شبیه اولین بودجه احمدی نژاد است
🔵 دکتر فرشاد مومنی: دولتها بدون توجه به ظرفیتهای مورد نیاز برای هزینه کردن در زیرساختها، میزان بودجه عمرانی را افزایش می دهند که موجب سقوط کارنامه می شود.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔵 دکتر فرشاد مومنی: دولتها بدون توجه به ظرفیتهای مورد نیاز برای هزینه کردن در زیرساختها، میزان بودجه عمرانی را افزایش می دهند که موجب سقوط کارنامه می شود.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Forwarded from کانال دکتر محمدرضا منجذب
♦️ تفاوت بودجه توسعه ای با بودجه پوپولیستی
✍🏻 دکتر محمدرضا منجذب
❄️ در بودجه توسعه ای گفته میشود این یک برنامه کوتاه مدت یک ساله در راستای برنامه میان مدت 5 ساله و در راستای برنامه توسعه بلندمدت 50 ساله است. در بودجه پوپولیستی گفته میشود در این بودجه یارانه سال بعد در نظر گرفته شده است. در این مسیر مجلس و دولت از یکدیگر هم گوی سبقت را می گیرند.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم رشد اقتصادی سال بعد این عدد است و در راستای برنامه بلند مدت توسعه است. در بودجه پوپولیستی میگوییم امسال تمامی دستگاه های معاف از مالیات معرفی شده اند (و نگاهی کوتاه مدت داریم).
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم نفت یک ثروت بین نسلی است و باید به آن بلندمدت نگاه کنیم و برای نسلهای بعد هم (یا ذخیره کنیم و یا) از جنبه ثروت ملی نگاه کنیم. در بودجه پوپولیستی میگوییم: دولت نفت و گاز را هر سال می فروشد تا منابعی به دست بیاورد.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم بر اساس تعاملی که با جهان و بویژه کشورهای توسعه یافته داریم امسال مرحله تغییر در تکنولوژی صنایع زنجیر برای توسعه را طی میکنیم. در بودجه پوپولیستی میگوییم: تحریم های ظالمانه آمریکا و محدودیت ها بر کشور وجود دارد و همچنین نوسانات بازار پول و ارز نیز در کشور ایجاد شده بود که طبیعتا بودجه ریزی در چنین شرایطی سخت و پیچیده است.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم با توجه به رشد اقتصادی معقول طی 5 سال آینده نظام مالیاتی جامع و شفاف اجرایی میشود و نیز نظام تامین اجتماعی جامع اجرا میشود. در بودجه پوپولیستی میگوییم: حمایت از معیشت عمومی و سلامت مردم از مباحث مهم بودجه است تا بخش تولید با رکود مواجه نشود.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم تعداد دانشگاهها با توجه به نیاز بازار کار و صنعت ... درصد تقلیل مییابد و نظام آموزش عالی بر مبنای نیاز صنعت و بازار سیلابس درسی را آزادانه و مطابق نیاز تدوین کرده و در مسیر توسعه به تولید و صنعت کمک میکند. در بودجه پوپولیستی میگوییم: دانشگاه ها برای نوسازی دانشگاه ها حمایت مالی می شوند و موضوع دیگر اینکه برای کسانی که در مراحل پایان تحصیل هستند در بخش دکتری حمایت می شوند.
❄️ در بودجه توسعه شاخص های اقتصادی منجمله نرخ ارز، تورم، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، رشد حمعیت، رشد تکنولوژی، رشد بهروری، نرخ بهره و ... طی برنامه ای بلندمدت تعریف می شود و مورد هدف قرار میگیرد. بودجه پوپولیستی نگاه روزمرگی دارد و اهدافی خاص را دنبال نمی کند.
❄️ بودجه توسعه ای به اقتصاد و بودجه بعنوان کلی یکپارچه و هدفمند نگاه می کند. در بودجه پوپولیستی نگاهی بخشی حاکم هست، و هر بخشی یا استانی یا افرادی زور بیشتری داشتند پول بیشتری تخصیص می دهند و دریافت می کنند.
🌐 کانال دکتر منجذب
✍🏻 دکتر محمدرضا منجذب
❄️ در بودجه توسعه ای گفته میشود این یک برنامه کوتاه مدت یک ساله در راستای برنامه میان مدت 5 ساله و در راستای برنامه توسعه بلندمدت 50 ساله است. در بودجه پوپولیستی گفته میشود در این بودجه یارانه سال بعد در نظر گرفته شده است. در این مسیر مجلس و دولت از یکدیگر هم گوی سبقت را می گیرند.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم رشد اقتصادی سال بعد این عدد است و در راستای برنامه بلند مدت توسعه است. در بودجه پوپولیستی میگوییم امسال تمامی دستگاه های معاف از مالیات معرفی شده اند (و نگاهی کوتاه مدت داریم).
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم نفت یک ثروت بین نسلی است و باید به آن بلندمدت نگاه کنیم و برای نسلهای بعد هم (یا ذخیره کنیم و یا) از جنبه ثروت ملی نگاه کنیم. در بودجه پوپولیستی میگوییم: دولت نفت و گاز را هر سال می فروشد تا منابعی به دست بیاورد.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم بر اساس تعاملی که با جهان و بویژه کشورهای توسعه یافته داریم امسال مرحله تغییر در تکنولوژی صنایع زنجیر برای توسعه را طی میکنیم. در بودجه پوپولیستی میگوییم: تحریم های ظالمانه آمریکا و محدودیت ها بر کشور وجود دارد و همچنین نوسانات بازار پول و ارز نیز در کشور ایجاد شده بود که طبیعتا بودجه ریزی در چنین شرایطی سخت و پیچیده است.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم با توجه به رشد اقتصادی معقول طی 5 سال آینده نظام مالیاتی جامع و شفاف اجرایی میشود و نیز نظام تامین اجتماعی جامع اجرا میشود. در بودجه پوپولیستی میگوییم: حمایت از معیشت عمومی و سلامت مردم از مباحث مهم بودجه است تا بخش تولید با رکود مواجه نشود.
❄️ در بودجه توسعه ای میگوییم تعداد دانشگاهها با توجه به نیاز بازار کار و صنعت ... درصد تقلیل مییابد و نظام آموزش عالی بر مبنای نیاز صنعت و بازار سیلابس درسی را آزادانه و مطابق نیاز تدوین کرده و در مسیر توسعه به تولید و صنعت کمک میکند. در بودجه پوپولیستی میگوییم: دانشگاه ها برای نوسازی دانشگاه ها حمایت مالی می شوند و موضوع دیگر اینکه برای کسانی که در مراحل پایان تحصیل هستند در بخش دکتری حمایت می شوند.
❄️ در بودجه توسعه شاخص های اقتصادی منجمله نرخ ارز، تورم، رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، رشد حمعیت، رشد تکنولوژی، رشد بهروری، نرخ بهره و ... طی برنامه ای بلندمدت تعریف می شود و مورد هدف قرار میگیرد. بودجه پوپولیستی نگاه روزمرگی دارد و اهدافی خاص را دنبال نمی کند.
❄️ بودجه توسعه ای به اقتصاد و بودجه بعنوان کلی یکپارچه و هدفمند نگاه می کند. در بودجه پوپولیستی نگاهی بخشی حاکم هست، و هر بخشی یا استانی یا افرادی زور بیشتری داشتند پول بیشتری تخصیص می دهند و دریافت می کنند.
🌐 کانال دکتر منجذب
Telegram
کانال دکتر محمدرضا منجذب
آثار، نوشتارها، کتب، مقالات، کنفرانس ها، و سوابق دکتر منجذب دانشیار دانشگاه، رزومه:
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
💠https://t.me/rezomemonjazeb/16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ضرورت انتخابهای تعادلساز
▫️تصور عموم از حضور آمریکا در منطقه، به عنوان یک قدرت اقتصادی بزرگ در جستجوی منابع انرژی غنی، ریشه دوانده است. اما دکتر امیر کرمانی، استاد اقتصاد و مالی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، با این دیدگاه مخالف است و معتقد است که آمریکا مدتهاست به یک صادرکننده انرژی تبدیل شده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
▫️تصور عموم از حضور آمریکا در منطقه، به عنوان یک قدرت اقتصادی بزرگ در جستجوی منابع انرژی غنی، ریشه دوانده است. اما دکتر امیر کرمانی، استاد اقتصاد و مالی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، با این دیدگاه مخالف است و معتقد است که آمریکا مدتهاست به یک صادرکننده انرژی تبدیل شده است.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🟢 افزايش يا كاهش نرخ سود بانكي؟
🟢 دکتر آلبرت بغزیان
معادله نرخ سود بانكي اين روزها باز هم به يك مساله در اقتصاد ايران بدل شده است. دولت سيزدهم كمتر از يك سال قبل، نرخ سود بانكي را با هدف جمعآوري نقدينگي موجود در بازار، افزايش داد . در آن زمان مسوولان وزارت اقتصاد وقت استدلال ميكردند بالا بردن نرخ بهره حقيقي باعث كاهش تورم و افزايش رويكردهاي مولد در اقتصاد ميشود. يك سال پس از اين تصميم اما وزارت اقتصاد دولت چهاردهم، استدلالي ۱۸۰درجه با دولت قبل مطرح كرده و ميگويد تداوم وضع فعلي در خصوص نرخ سود بانكي ممكن نيست و بايد نرخ را كاهش داد! استدلال وزارت اقتصاد دوات جديد اين است كه افزايش بهره حقيقي باعث گريز سرمايهگذاران از بازارهاي كشور و كاهش سرمايهگذاري شده است.
فارغ از اينكه كدام ديدگاه و كدام مسوول استدلال منطقيتري ارايه ميكند و كدام تصميم از منظر اقتصادي به صلاح و صواب نزديكتر است، اينكه در اقتصاد ايران، طي يك سال چنين تصميمات متناقضي اتخاذ ميشود جاي سوال و پرسش دارد. اين در حالي است كه در ساير كشورها، يك الگوي اقتصادي مشخص با اجماع نخبگاني اتخاذ ميشود براي سالها و دهههاي متمادي اجرايي ميشود. آيند و روند دولتها اين تصميمات و راهبردها را تغيير نميدهد. بنابراين اصل اين تنوع تصميماتي عجيب است. اخيرا فدرال رزرو امريكا پس از دههها ۲۵صدم درصد، نرخ بهره را تغيير داده است؛ با يك چنين تصميمي هم اقتصاد امريكا از ركود خارج شد، تورمشان كاهشي شد و بازارهايشان رونق پيدا كرد. در ايران اما يك دولتي امسال نرخ بهره را ۶الي ۷درصد بالا ميبرد و كمتر از يك سال بعد دولت ديگر نرخ را ۶الي ۷درصد پايين ميآورد. اما آب از آب تكان نميخورد و مشكل ركود تورمي همچنان ادامه دارد.
نتيجه اين ميشود كه در ايران ۴۰درصد تورم براي مسوولان عادي شده و به تريش قباي هيچ مقام مسوولي هم بر نميخورد. بنابراين معتقدم در بحث كاهش و افزايش نرخ بهره، اشتباه محاسباتي رخ داد. افزايش نرخ در ادبيات اقتصادي باعث كاهش تقاضا و كاهش تورم ميشود. اما آيا اقتصاد ايران اقتصاد روتيني است كه يك چنين نسخههايي براي آن پيچيده شود؟ افزايش نرخ سود بانكي باعث شد توقع افرادي كه طلا و ارز و خودرو و خانه و...دارند، بالا برود. وقتي بانك ۳۰درصد سود ميدهد يا اوراق دولتي ضمانتي ميفروشد كه نرخ موثر آن ۳۳ و ۳۴درصد است، چرا صاحبخانه بايد نرخ اجارهبها را كمتر از ۳۰درصد و ۵۰درصد در نظر بگيرد؟ فروشنده خودرو هم ميگويد هر بار كه خودرويي را دست به دست ميكنم بايد ۳۰درصد روي آن بكشم! جالب اينجاست بانكها نقدينگي مردم را جمع ميكنند و به مردم ۲۳درصد سود ميدهند بعد اوراق دولتي را ميخرند و ۳۸درصد سود تضميني دريافت ميكنند! اين نوع كنشگري توسط بانكها، نماد و نمونه برجسته سوداگري است. بانكها هر اندازه نقدينگي داشته باشند وارد اين نوع فعاليتهاي سوداگرانه ميكنند و بعد براي وام ازدواج مردم، نقدينگي وجود ندارد. وقتي يك چنين قلمروهاي سوداگرانهاي وجود دارد، چرا مردم و فعالان اقتصادي بايد نقدينگي و سرمايه خود را وارد بازار بورس كنند و در يك فضاي پر ريسك ۲۰درصد سود احتمالي را كسب كنند؟ حيرتانگيز اينكه امروز نرخ بهره غير رسمي در بازار ماهي ۴الي ۵درصد شده است، اما هيچ ناترازي در پول بازاري رخ نداده، سيستم بانكي اما با اين همه دفتر و دستك وام ميدهد و براي يك وام ساده مستاجران ۳ضامن معتبر طلب ميكند بعد با اين حجم از ناترازي و معوقات و... هم روبه روست. من و شما كه جرات به تعويق انداختن واممان را نداريم، اين افراد بانفوذ و نورچشميها و افراد داراي روابط خاص هستند كه هزاران ميلياردي وام ميگيرند و بازپرداخت آن را به تعويق مياندازند.
مشخص نيست دولت قبل زماني كه درباره سود بانكي تصميمگيري ميكرد آيا به اين امور واضح توجه كرده يا نه؟ با اين توضيحات اين فكر به ذهن خطور ميكند كه وقتي متوجه شديم كه تصميم افزايش نرخ سود بانكي غلط بوده، آيا بايد به سرعت نرخ سود را كاهش داد؟ اين اشتباه دوم است، دولت سيزدهم نبايد نرخ سود را افزايش ميداد ولي حالا كه نرخ بالا رفته، دولت چهاردهم نبايد به سرعت آن را كاهش دهد! بايد توجه داشت اين نوع تصميمات ثبات بازار را كاهش ميدهد. در صورت اتخاذ اين تصميم چه اتفاقي رخ ميدهد؟ سرمايهگذاراني كه انتظار نرخ سود بانكي بدون ريسك را داشتند، سرمايههاي خود را از بانكها خارج كرده و وارد بازارهاي سوداگرانه ميكنند. بازار طلا، ارز و خودرو از جمله اين نوع بازارهاست. بنابراين دولت زماني كه قرار است تصميمي اتخاذ شود بايد به مجموعه گزارهها و عوامل موثر بر موضوعات توجه كند. دولت به جاي اين نوع تصميمات بايد به سمت كنترل بازار ارز و مهار تورم گام بردارد. ثبات بيشتر و تصميمات بلندمدتتر مهمترين نياز اقتصاد ايران است./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🟢 دکتر آلبرت بغزیان
معادله نرخ سود بانكي اين روزها باز هم به يك مساله در اقتصاد ايران بدل شده است. دولت سيزدهم كمتر از يك سال قبل، نرخ سود بانكي را با هدف جمعآوري نقدينگي موجود در بازار، افزايش داد . در آن زمان مسوولان وزارت اقتصاد وقت استدلال ميكردند بالا بردن نرخ بهره حقيقي باعث كاهش تورم و افزايش رويكردهاي مولد در اقتصاد ميشود. يك سال پس از اين تصميم اما وزارت اقتصاد دولت چهاردهم، استدلالي ۱۸۰درجه با دولت قبل مطرح كرده و ميگويد تداوم وضع فعلي در خصوص نرخ سود بانكي ممكن نيست و بايد نرخ را كاهش داد! استدلال وزارت اقتصاد دوات جديد اين است كه افزايش بهره حقيقي باعث گريز سرمايهگذاران از بازارهاي كشور و كاهش سرمايهگذاري شده است.
فارغ از اينكه كدام ديدگاه و كدام مسوول استدلال منطقيتري ارايه ميكند و كدام تصميم از منظر اقتصادي به صلاح و صواب نزديكتر است، اينكه در اقتصاد ايران، طي يك سال چنين تصميمات متناقضي اتخاذ ميشود جاي سوال و پرسش دارد. اين در حالي است كه در ساير كشورها، يك الگوي اقتصادي مشخص با اجماع نخبگاني اتخاذ ميشود براي سالها و دهههاي متمادي اجرايي ميشود. آيند و روند دولتها اين تصميمات و راهبردها را تغيير نميدهد. بنابراين اصل اين تنوع تصميماتي عجيب است. اخيرا فدرال رزرو امريكا پس از دههها ۲۵صدم درصد، نرخ بهره را تغيير داده است؛ با يك چنين تصميمي هم اقتصاد امريكا از ركود خارج شد، تورمشان كاهشي شد و بازارهايشان رونق پيدا كرد. در ايران اما يك دولتي امسال نرخ بهره را ۶الي ۷درصد بالا ميبرد و كمتر از يك سال بعد دولت ديگر نرخ را ۶الي ۷درصد پايين ميآورد. اما آب از آب تكان نميخورد و مشكل ركود تورمي همچنان ادامه دارد.
نتيجه اين ميشود كه در ايران ۴۰درصد تورم براي مسوولان عادي شده و به تريش قباي هيچ مقام مسوولي هم بر نميخورد. بنابراين معتقدم در بحث كاهش و افزايش نرخ بهره، اشتباه محاسباتي رخ داد. افزايش نرخ در ادبيات اقتصادي باعث كاهش تقاضا و كاهش تورم ميشود. اما آيا اقتصاد ايران اقتصاد روتيني است كه يك چنين نسخههايي براي آن پيچيده شود؟ افزايش نرخ سود بانكي باعث شد توقع افرادي كه طلا و ارز و خودرو و خانه و...دارند، بالا برود. وقتي بانك ۳۰درصد سود ميدهد يا اوراق دولتي ضمانتي ميفروشد كه نرخ موثر آن ۳۳ و ۳۴درصد است، چرا صاحبخانه بايد نرخ اجارهبها را كمتر از ۳۰درصد و ۵۰درصد در نظر بگيرد؟ فروشنده خودرو هم ميگويد هر بار كه خودرويي را دست به دست ميكنم بايد ۳۰درصد روي آن بكشم! جالب اينجاست بانكها نقدينگي مردم را جمع ميكنند و به مردم ۲۳درصد سود ميدهند بعد اوراق دولتي را ميخرند و ۳۸درصد سود تضميني دريافت ميكنند! اين نوع كنشگري توسط بانكها، نماد و نمونه برجسته سوداگري است. بانكها هر اندازه نقدينگي داشته باشند وارد اين نوع فعاليتهاي سوداگرانه ميكنند و بعد براي وام ازدواج مردم، نقدينگي وجود ندارد. وقتي يك چنين قلمروهاي سوداگرانهاي وجود دارد، چرا مردم و فعالان اقتصادي بايد نقدينگي و سرمايه خود را وارد بازار بورس كنند و در يك فضاي پر ريسك ۲۰درصد سود احتمالي را كسب كنند؟ حيرتانگيز اينكه امروز نرخ بهره غير رسمي در بازار ماهي ۴الي ۵درصد شده است، اما هيچ ناترازي در پول بازاري رخ نداده، سيستم بانكي اما با اين همه دفتر و دستك وام ميدهد و براي يك وام ساده مستاجران ۳ضامن معتبر طلب ميكند بعد با اين حجم از ناترازي و معوقات و... هم روبه روست. من و شما كه جرات به تعويق انداختن واممان را نداريم، اين افراد بانفوذ و نورچشميها و افراد داراي روابط خاص هستند كه هزاران ميلياردي وام ميگيرند و بازپرداخت آن را به تعويق مياندازند.
مشخص نيست دولت قبل زماني كه درباره سود بانكي تصميمگيري ميكرد آيا به اين امور واضح توجه كرده يا نه؟ با اين توضيحات اين فكر به ذهن خطور ميكند كه وقتي متوجه شديم كه تصميم افزايش نرخ سود بانكي غلط بوده، آيا بايد به سرعت نرخ سود را كاهش داد؟ اين اشتباه دوم است، دولت سيزدهم نبايد نرخ سود را افزايش ميداد ولي حالا كه نرخ بالا رفته، دولت چهاردهم نبايد به سرعت آن را كاهش دهد! بايد توجه داشت اين نوع تصميمات ثبات بازار را كاهش ميدهد. در صورت اتخاذ اين تصميم چه اتفاقي رخ ميدهد؟ سرمايهگذاراني كه انتظار نرخ سود بانكي بدون ريسك را داشتند، سرمايههاي خود را از بانكها خارج كرده و وارد بازارهاي سوداگرانه ميكنند. بازار طلا، ارز و خودرو از جمله اين نوع بازارهاست. بنابراين دولت زماني كه قرار است تصميمي اتخاذ شود بايد به مجموعه گزارهها و عوامل موثر بر موضوعات توجه كند. دولت به جاي اين نوع تصميمات بايد به سمت كنترل بازار ارز و مهار تورم گام بردارد. ثبات بيشتر و تصميمات بلندمدتتر مهمترين نياز اقتصاد ايران است./تعادل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
t.me/eghtesadiyoun
t.me/eghtesadiyoun
✍️8 روز تا انتخابات آمریکا: هزینه دموکراسی در آمریکا چند دلار است؟ چین و روسیه چرا خوشحالند؟
(مروری بر آخرین وضعیت ترامپ و هریس)
دکتر محمدرضا اسلامی
🔵 تعطیلی پایان هفته (روزهای شنبه و یکشنبه ای که گذشت) مقارن با بیشترین تحرک کمپینهای انتخاباتی و جابجایی دونالد ترامپ و کامالا هریس در سطح کشور بود. یک ماراتن تمام عیار که واقعا مشخص نیست تیم پزشکی چطور این روزها این دو نامزد را سرپا نگه می دارند و کنترل وضعیت سلامت جسمی و تمرکز ذهنی اینها چگونه است؟
قسمت رسانه ای کمپین ترامپ یک ویدئوی 70ثانیه ای تهیه کرده از یک روز کاریِ دونالد ترامپ در این روزها!
دیدنی است این ویدئوی کوتاه.
اینکه پیرمرد در سن 78سالگی یک روز کاری اش حدود 18 ساعت به طول می انجامد. از ساعتی که از آپارتمانش در خیابان پنجم منهتن نیویورک خارج می شود تا زمانی که باز می گردد. از مصاحبه با فاکس نیوز و چهره های سلبریتی در شبکه های مجازی، تا سخنرانی در ایالتهای کلیدی.
🔵اما این ماراتن، فقط ماراتن جسمی/ذهنی دو نامزد نیست بلکه ماراتنِ خرج کردن برای هزینه های تبلیغات در شبکه های تلویزیونی، تبلیغات در شبکه های مجازی، و برگزاری نشستهای انتخاباتی است. فقط یک قلم پولی که مدیرمالی دو نامزد در اینستاگرام خرج کرده اند شگفت آور است: بنا به گزارش رسمی نیوز ویک، کمپین کامالا هریس در یک بازه سه ماه حدود 55 میلیون دلار به اینستاگرام پول داده تا 36هزار پست تبلیغی در اینستاگرام برای هریس منتشر شود(!). در همین بازه، کمپین دونالد ترامپ 6 میلیون دلار برای 5هزار آگهی تبلیغاتی خرج کرده است (که به شکل محسوسی کمتر از هریس است). لینک +
اینها فقط گوشه هایی از هزینه وحشتناک رقابت انتخاباتی و برگزاری انتخابات در آمریکاست.
🔵مجموع پولی که هر نامزد "جمع" کرده اند چقدر است؟
بنا به گزارش نیویورک پست (+)، مجموعی پولی که کامالا هریس از طرفدارانش دریافت کرده است تا کنون حدود 1390 میلیون دلار ذکر شده است (یعنی 1.39 میلیارد دلار). علت ذکر عددِ پول جمع شده به واحد "میلیون دلار" این است که مقیاس خوبی به دست می دهد برای تحلیلهای بعدی.
لذا از 1390 میلیون دلار پول جمع شده 55 میلیون دلارش نصیب اینستاگرام شده! (یعنی کمتر از 4 درصد از پول جمع شده صرف تبلیغات اینستاگرامی شده).
این دو عدد مقیاس خوبی از سونامی هزینه ها به ما می دهد.
قابل تصور است که فقط «مدیریت مالی و حسابداری» پول جمع شده/خرج شده در این روزها خودش یک سازمان مالی چابک و قوی می طلبد.
در طرف مقابل دونالد ترامپ فقط 1009 میلیون دلار (یعنی 1.09 میلیارد دلار) پول جمع کرده است (یعنی حدودا 27% کمتر از هریس).
🔵هر کاندیدا از چه کسانی پول گرفته اند؟
بنا به گزارشی که خبرگزاری DW آلمان در چند روز اخیر منتشر کرده، در کمپین کامالا هریس 44% پولها توسط مردم اهدا شده و مابقی 56% پول، توسط افراد ثروتمند تامین شده است. (+)
در طرف مقابل در کمپین ترامپ حدود 68% هزینه ها توسط افراد «فوق ثروتمند» (ultrarich ها) تامین شده است و فقط 32% از هزینه های ترامپ توسط مردمِ معمولی طرفدارش تامین شده است.
🔵اما در مجموع چقدر پول باید خرج شود؟
طبق پیش بینی وال استریت ژورنال، پیش بینی می شود که هزینه های انتخابات امسال آمریکا به حدود 16،000 میلیون دلار (16میلیارد دلار) برسد (لینک+). برای داشتن "مقیاسی" از این عدد باید گفت کل سود یک سال شرکت نیسان ژاپن با داشتن 131هزار مهندس و تولید 3میلیون و 200هزار دستگاه خودرو در 2023 معادل 3 میلیارد دلار بوده است (لینک +). یعنی پولی بیش از سود «پنج شرکت نیسان» صرف برگزاری انتخابات در آمریکا می شود.
🔵 این هزاران میلیون دلار پول به علاوه انرژی ذهنی و برنامه ریزی گسترده باید صرف شود تا دموکراسی آمریکایی بتواند "موازنه قدرت" را در میان خودش برقرار کند و در این میانه عالیجناب شی و همچنین رفیق پوتین خرسند و مسرور، این گرفتاریِ آمریکاییها را می بینند و در دل لبخند می زنند.
آنها می دانند که در تمدن چینی و روسی برای «تقسیم قدرت» به چنین ماراتن پرهزینه و انرژیبری نیاز نیست و از اینکه انرژی آمریکاییها هر چهارسال یکبار اینطور مصروف می شود مسرورند!
همین میزان پول را پوتین ترجیح می دهد که صرف ارتشاش کند و شی جین پینگ ترجیح می دهد که این بودجه را صرف بازرگانی چینی کند!
دموکراسی آمریکایی قطعا کامل نیست. «انسان» مدرن از زمانی که به مفهوم تقسیم قدرت رسید سعی و خطای بسیار داشته است و دموکراسی آمریکایی ادامه سعی و خطای بشر است. ولی در این میانه یک چیز واضح است: در تمدن آمریکایی (که انسان مهاجر بنا نهاده) «تعیین تکلیفِ قدرت» نه در درون یک حزب حاکم (مانند حزب کمونیست چین) و نه در پینگ پنگ میان ولادیمیر پوتین با رفیقش دمیتری مدودف، بلکه در درون یک ماراتن نفس گیر تعیین می شود.
هشت روز دیگر تکلیف این ماجرای پیچیده مشخص می شود.
(مروری بر آخرین وضعیت ترامپ و هریس)
دکتر محمدرضا اسلامی
🔵 تعطیلی پایان هفته (روزهای شنبه و یکشنبه ای که گذشت) مقارن با بیشترین تحرک کمپینهای انتخاباتی و جابجایی دونالد ترامپ و کامالا هریس در سطح کشور بود. یک ماراتن تمام عیار که واقعا مشخص نیست تیم پزشکی چطور این روزها این دو نامزد را سرپا نگه می دارند و کنترل وضعیت سلامت جسمی و تمرکز ذهنی اینها چگونه است؟
قسمت رسانه ای کمپین ترامپ یک ویدئوی 70ثانیه ای تهیه کرده از یک روز کاریِ دونالد ترامپ در این روزها!
دیدنی است این ویدئوی کوتاه.
اینکه پیرمرد در سن 78سالگی یک روز کاری اش حدود 18 ساعت به طول می انجامد. از ساعتی که از آپارتمانش در خیابان پنجم منهتن نیویورک خارج می شود تا زمانی که باز می گردد. از مصاحبه با فاکس نیوز و چهره های سلبریتی در شبکه های مجازی، تا سخنرانی در ایالتهای کلیدی.
🔵اما این ماراتن، فقط ماراتن جسمی/ذهنی دو نامزد نیست بلکه ماراتنِ خرج کردن برای هزینه های تبلیغات در شبکه های تلویزیونی، تبلیغات در شبکه های مجازی، و برگزاری نشستهای انتخاباتی است. فقط یک قلم پولی که مدیرمالی دو نامزد در اینستاگرام خرج کرده اند شگفت آور است: بنا به گزارش رسمی نیوز ویک، کمپین کامالا هریس در یک بازه سه ماه حدود 55 میلیون دلار به اینستاگرام پول داده تا 36هزار پست تبلیغی در اینستاگرام برای هریس منتشر شود(!). در همین بازه، کمپین دونالد ترامپ 6 میلیون دلار برای 5هزار آگهی تبلیغاتی خرج کرده است (که به شکل محسوسی کمتر از هریس است). لینک +
اینها فقط گوشه هایی از هزینه وحشتناک رقابت انتخاباتی و برگزاری انتخابات در آمریکاست.
🔵مجموع پولی که هر نامزد "جمع" کرده اند چقدر است؟
بنا به گزارش نیویورک پست (+)، مجموعی پولی که کامالا هریس از طرفدارانش دریافت کرده است تا کنون حدود 1390 میلیون دلار ذکر شده است (یعنی 1.39 میلیارد دلار). علت ذکر عددِ پول جمع شده به واحد "میلیون دلار" این است که مقیاس خوبی به دست می دهد برای تحلیلهای بعدی.
لذا از 1390 میلیون دلار پول جمع شده 55 میلیون دلارش نصیب اینستاگرام شده! (یعنی کمتر از 4 درصد از پول جمع شده صرف تبلیغات اینستاگرامی شده).
این دو عدد مقیاس خوبی از سونامی هزینه ها به ما می دهد.
قابل تصور است که فقط «مدیریت مالی و حسابداری» پول جمع شده/خرج شده در این روزها خودش یک سازمان مالی چابک و قوی می طلبد.
در طرف مقابل دونالد ترامپ فقط 1009 میلیون دلار (یعنی 1.09 میلیارد دلار) پول جمع کرده است (یعنی حدودا 27% کمتر از هریس).
🔵هر کاندیدا از چه کسانی پول گرفته اند؟
بنا به گزارشی که خبرگزاری DW آلمان در چند روز اخیر منتشر کرده، در کمپین کامالا هریس 44% پولها توسط مردم اهدا شده و مابقی 56% پول، توسط افراد ثروتمند تامین شده است. (+)
در طرف مقابل در کمپین ترامپ حدود 68% هزینه ها توسط افراد «فوق ثروتمند» (ultrarich ها) تامین شده است و فقط 32% از هزینه های ترامپ توسط مردمِ معمولی طرفدارش تامین شده است.
🔵اما در مجموع چقدر پول باید خرج شود؟
طبق پیش بینی وال استریت ژورنال، پیش بینی می شود که هزینه های انتخابات امسال آمریکا به حدود 16،000 میلیون دلار (16میلیارد دلار) برسد (لینک+). برای داشتن "مقیاسی" از این عدد باید گفت کل سود یک سال شرکت نیسان ژاپن با داشتن 131هزار مهندس و تولید 3میلیون و 200هزار دستگاه خودرو در 2023 معادل 3 میلیارد دلار بوده است (لینک +). یعنی پولی بیش از سود «پنج شرکت نیسان» صرف برگزاری انتخابات در آمریکا می شود.
🔵 این هزاران میلیون دلار پول به علاوه انرژی ذهنی و برنامه ریزی گسترده باید صرف شود تا دموکراسی آمریکایی بتواند "موازنه قدرت" را در میان خودش برقرار کند و در این میانه عالیجناب شی و همچنین رفیق پوتین خرسند و مسرور، این گرفتاریِ آمریکاییها را می بینند و در دل لبخند می زنند.
آنها می دانند که در تمدن چینی و روسی برای «تقسیم قدرت» به چنین ماراتن پرهزینه و انرژیبری نیاز نیست و از اینکه انرژی آمریکاییها هر چهارسال یکبار اینطور مصروف می شود مسرورند!
همین میزان پول را پوتین ترجیح می دهد که صرف ارتشاش کند و شی جین پینگ ترجیح می دهد که این بودجه را صرف بازرگانی چینی کند!
دموکراسی آمریکایی قطعا کامل نیست. «انسان» مدرن از زمانی که به مفهوم تقسیم قدرت رسید سعی و خطای بسیار داشته است و دموکراسی آمریکایی ادامه سعی و خطای بشر است. ولی در این میانه یک چیز واضح است: در تمدن آمریکایی (که انسان مهاجر بنا نهاده) «تعیین تکلیفِ قدرت» نه در درون یک حزب حاکم (مانند حزب کمونیست چین) و نه در پینگ پنگ میان ولادیمیر پوتین با رفیقش دمیتری مدودف، بلکه در درون یک ماراتن نفس گیر تعیین می شود.
هشت روز دیگر تکلیف این ماجرای پیچیده مشخص می شود.
Newsweek
Harris vastly outspending Trump on social media in election run-up
The Harris campaign's social media spending is many times higher than that of the Trump campaign in the final weeks of the 2024 election.
🔻یک اقتصاددان: ۶ ماه فرصت داریم که کاری برای حل مشکل FATF انجام دهیم/ حداقل وارد لیست خاکستری شویم
دکتر علی قنبری:
🔹جلسه بعدی گروه مالی اقدام مشترک حدود ۶ ماه دیگر برگزار میشود و این خبر تلخی است که تا ان زمان همچنان در فهرست سیاه قرار داریم. اما همین ۶ ماه میتواند فرصت مناسبی باشد که مسائلمان را هرچه سریعتر مورد ارزیابی قرار داده و تا جلسه بعدی از لیست سیاه، حداقل وارد لیست خاکستری شویم.
🔹این که عادت کرده ایم در مسائل اقتصادی صرفا صبر کنیم تا کارد به استخوان برسد و تازه به فکر حل مسئله بیفتیم دیگرفایدهای ندارد. اگر قرار است مسئولان فکری داشته باشند این گوی و این میدان. در ۶ ماه آینده روی شفاف سازی، که خط قرمز گروه اقدام مالی است متمرکز شوند./فرارو
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
دکتر علی قنبری:
🔹جلسه بعدی گروه مالی اقدام مشترک حدود ۶ ماه دیگر برگزار میشود و این خبر تلخی است که تا ان زمان همچنان در فهرست سیاه قرار داریم. اما همین ۶ ماه میتواند فرصت مناسبی باشد که مسائلمان را هرچه سریعتر مورد ارزیابی قرار داده و تا جلسه بعدی از لیست سیاه، حداقل وارد لیست خاکستری شویم.
🔹این که عادت کرده ایم در مسائل اقتصادی صرفا صبر کنیم تا کارد به استخوان برسد و تازه به فکر حل مسئله بیفتیم دیگرفایدهای ندارد. اگر قرار است مسئولان فکری داشته باشند این گوی و این میدان. در ۶ ماه آینده روی شفاف سازی، که خط قرمز گروه اقدام مالی است متمرکز شوند./فرارو
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
t.me/eghtesadiyoun
t.me/eghtesadiyoun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 فیلم/ بودجه بدی برای سال آینده نوشتند؛ پزشکیان لایحه بودجه را غیرشفاف، شدیدا ناتراز و با کسری به مجلس تحویل داد
👤دکتر مرتضی عزتی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس : عاملان بودجههای ناتراز سالهای گذشته، بودجه ۱۴۰۴ را نوشتهاند، این افراد به دولت توصیه کردهاند که قیمت ارز را بالا ببر.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
👤دکتر مرتضی عزتی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس : عاملان بودجههای ناتراز سالهای گذشته، بودجه ۱۴۰۴ را نوشتهاند، این افراد به دولت توصیه کردهاند که قیمت ارز را بالا ببر.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔵 تولید زیر فشار مالیات
دکتر مرتضی افقه: «من سال گذشته، زمانی که دولت مالیاتها را 50 درصد افزایش داد، گفتم که این ته ظرفیت مالیاتی مؤدیان است. باز هم تأکید میکنم مؤدیان یعنی کسانی که برای مالیاتدادن در دسترس دولت هستند. ما در بخشهای غیرمولد فرار مالیاتی داریم و این بخشها ظرفیت دارند، اما دولت توان اینکه این افراد را شناسایی کند ندارد. برخی بخشها هم هستند که طبق قوانین معاف از مالیات هستند، این بخشها هم ظرفیت خوبی دارند و قابل توجیه است که مالیاتستانی به آن سو برود اما مؤدیان دیگر نه».
او ادامه میدهد: «سال گذشته هم تولیدکننده و مصرفکنندگان توان آن میزان پرداخت مالیات را نداشتند، اما متأسفانه دولت قبلی ادعا داشت که بدون حل مشکل تحریمها میتواند اقتصاد را پیش ببرد. در عمل نتیجهای نداشت جز اینکه سراغ جیب مردم برود. پس در سال 1401 ارز را گران کرد و قدرت خرید مردم کم شد، در سال 1402 هم مالیاتها را بیشتر کرد و حالا هم هفت سال از تحریم گذشته و دولت دیگر منبع درآمدی دیگری در دست ندارد. داراییهایش هم یا تمام شده یا آنچه مانده خواهانی ندارد. به همین دلیل این دولت هم در غیاب اقدام برای رفع مشکل تحریمها، به سمت افزایش مالیاتها رفته است. از همین حالا من میگویم که بعید است ظرفیت اقتصاد ما بتواند 40 درصد افزایش مالیات را دوام بیاورد و تولید بهشدت آسیب میبیند، مگر اینکه تصمیم بگیرند معافیت برخی بخشها را حذف کنند؛ ازجمله مراکز فرهنگی-مذهبی که به بهانه فعالیت فرهنگی معاف هستند درحالیکه فعالیتهای اقتصادی دارند. برای مثل، بنیاد مستضعفان دارای درآمدهای بالا ولی همچنان معاف از مالیات است. ادامه معافیت مالیاتی این بخشها اجحاف به مردم است».
به باور افقه، بخش تولید کشور آنقدر تحت فشارهای متعدد بوروکراسی، ناکارآمدیهای دولتی و هزینههای تحمیلی است که دیگر نای افزایش مالیات را ندارد و اگر اصابت مالیات به تولید بهویژه بنگاههای کوچک و متوسط باشد باید فاتحه بخش قابل توجهی از بخش تولید را خواند و مسئله خروج سرمایه که از چندین سال قبل به دلیل مزاحمتهای بیش از اندازه دولت آغاز شده بود، تسریع میشود. این اقتصاددان هشدار میدهد: «بسیاری از شرکتهای دانشبنیان بهسرعت در حال خروج از کشور هستند و کوچکترین فشار، این خروج سرمایه و نهایتا بیکاری و رکود را شدت میبخشد»./شرق
مطلب مرتبط: مالیات های ابتر و ضد عدالت
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
دکتر مرتضی افقه: «من سال گذشته، زمانی که دولت مالیاتها را 50 درصد افزایش داد، گفتم که این ته ظرفیت مالیاتی مؤدیان است. باز هم تأکید میکنم مؤدیان یعنی کسانی که برای مالیاتدادن در دسترس دولت هستند. ما در بخشهای غیرمولد فرار مالیاتی داریم و این بخشها ظرفیت دارند، اما دولت توان اینکه این افراد را شناسایی کند ندارد. برخی بخشها هم هستند که طبق قوانین معاف از مالیات هستند، این بخشها هم ظرفیت خوبی دارند و قابل توجیه است که مالیاتستانی به آن سو برود اما مؤدیان دیگر نه».
او ادامه میدهد: «سال گذشته هم تولیدکننده و مصرفکنندگان توان آن میزان پرداخت مالیات را نداشتند، اما متأسفانه دولت قبلی ادعا داشت که بدون حل مشکل تحریمها میتواند اقتصاد را پیش ببرد. در عمل نتیجهای نداشت جز اینکه سراغ جیب مردم برود. پس در سال 1401 ارز را گران کرد و قدرت خرید مردم کم شد، در سال 1402 هم مالیاتها را بیشتر کرد و حالا هم هفت سال از تحریم گذشته و دولت دیگر منبع درآمدی دیگری در دست ندارد. داراییهایش هم یا تمام شده یا آنچه مانده خواهانی ندارد. به همین دلیل این دولت هم در غیاب اقدام برای رفع مشکل تحریمها، به سمت افزایش مالیاتها رفته است. از همین حالا من میگویم که بعید است ظرفیت اقتصاد ما بتواند 40 درصد افزایش مالیات را دوام بیاورد و تولید بهشدت آسیب میبیند، مگر اینکه تصمیم بگیرند معافیت برخی بخشها را حذف کنند؛ ازجمله مراکز فرهنگی-مذهبی که به بهانه فعالیت فرهنگی معاف هستند درحالیکه فعالیتهای اقتصادی دارند. برای مثل، بنیاد مستضعفان دارای درآمدهای بالا ولی همچنان معاف از مالیات است. ادامه معافیت مالیاتی این بخشها اجحاف به مردم است».
به باور افقه، بخش تولید کشور آنقدر تحت فشارهای متعدد بوروکراسی، ناکارآمدیهای دولتی و هزینههای تحمیلی است که دیگر نای افزایش مالیات را ندارد و اگر اصابت مالیات به تولید بهویژه بنگاههای کوچک و متوسط باشد باید فاتحه بخش قابل توجهی از بخش تولید را خواند و مسئله خروج سرمایه که از چندین سال قبل به دلیل مزاحمتهای بیش از اندازه دولت آغاز شده بود، تسریع میشود. این اقتصاددان هشدار میدهد: «بسیاری از شرکتهای دانشبنیان بهسرعت در حال خروج از کشور هستند و کوچکترین فشار، این خروج سرمایه و نهایتا بیکاری و رکود را شدت میبخشد»./شرق
مطلب مرتبط: مالیات های ابتر و ضد عدالت
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Telegram
با اساتید اقتصاد
آشنایی با تحلیل اساتید اقتصاد در خصوص علم اقتصاد، و مسایل روز اقتصاد ایران و جهان
t.me/eghtesadiyoun
t.me/eghtesadiyoun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 از ۳۷۶ شاخص توسعه ۱۹۰ شاخص قرمز شده است / آب، بنزین و تصادفات از بحران وارد فاجعه شدهاند / ۹۰ درصد کارآفرینان امید به اقتصاد ندارند
دکتر محســن رنانی:
▫️از ۳۷۶ شاخص توســعه، حدود ۱۹۰ شاخص کشور قرمز شده است؛ زمانی که یک فــرد رانندگی اقتصادی می کند، ۳۷۶ شــاخص به مثابه آمپرسنج داریم که اگر یکی از این شاخص ها قرمز شوند باید مشــکل را بررسی کرد اما در اقتصاد ما حدود ۱۹۰ شاخص قرمز است و راننده همچنان به رانندگی خود ادامه می دهد. این شاخص ها که قرمز است، عقلانیت و کارآفرینی اقتصادی را مختل کرده اســت. عقلانیت مختل شــده؛ چراکه در مرحله نااطمینانی پیچیده کشور هستیم.
لینک سخنرانی کامل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
دکتر محســن رنانی:
▫️از ۳۷۶ شاخص توســعه، حدود ۱۹۰ شاخص کشور قرمز شده است؛ زمانی که یک فــرد رانندگی اقتصادی می کند، ۳۷۶ شــاخص به مثابه آمپرسنج داریم که اگر یکی از این شاخص ها قرمز شوند باید مشــکل را بررسی کرد اما در اقتصاد ما حدود ۱۹۰ شاخص قرمز است و راننده همچنان به رانندگی خود ادامه می دهد. این شاخص ها که قرمز است، عقلانیت و کارآفرینی اقتصادی را مختل کرده اســت. عقلانیت مختل شــده؛ چراکه در مرحله نااطمینانی پیچیده کشور هستیم.
لینک سخنرانی کامل
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
Forwarded from کانال دکتر محمدرضا منجذب
🔷 برندگان و بازندگان تورم در جامعه
🟣 دکتر محمدرضا منجذب
دولت چگونه ميتواند تورم را مهار كند و تبعات تورم بالا در فضاي عمومي جامعه چگونه است؟ اين پرسش طي سالهاي اخير به كرات در فضاي اقتصادي كشورمان مطرح شده است. هر بودجهاي كه راهي بهارستان ميشود و هر تصميمي كه دولت و ساير نهادهاي سياستگذار در ايران اتخاذ ميكنند نهايتا بايد منجر به بهبود شاخصهاي اقتصادي از جمله تورم به عنوان مهمترين شاخص شود. اما راهبرد مهار تورم در اقتصاد ايران طي سالهاي اخير همواره با شكست مواجه بوده است. طي پنج دهه اخير تورم دو رقمي مهمان اقتصاد ايران است. دلايلي چون ساختار غلط اقتصاد ايران، كسري بودجه مستمر، رشد بيش از حد و نامتناسب نقدينگي، تكمحصولي و... براي تورم ايران ذكر ميشود. اما تورم آثاري مخرب زيادي دارد، از جمله:
۱- بيثباتي در اقتصاد ملي و بروز نوسان مستمر در آن: يكي از خروجيهاي مهم تورم بيثباتي و بالا بودن ريسك در اقتصاد است. تورمهاي مستمر و پياپي با اعداد و ارقام بالا، به اندازهاي اقتصاد ايران را نوساني كرده كه امكان پيشبيني را از اقتصاد ايران سلب كرده است. اين روند در بخشهايي چون سرمايهگذاري و رويكردهاي مولد و... اثر منفي به جاي ميگذارد.
۲- كاهش ارزش پول ملي و در نتيجه كاهش قدرت خريد حقوقها و دستمزدهاي ثابت: پول ملي كشورها، توانایي و ظرفيت كشورها در مواجهه با ساير اقتصادها را نمايان ميكند. از سوي ديگر كاهش ارزش پول ملي بهطور مستقيم در كاهش قدرت خريد خانوارهاي ايراني اثرگذار است. بنابراين يكي از تبعات مخرب تورم، كاهش قدرت خريد كشورهاست.
۳- كاهش قدرت دولتها: تورم قدرت كشورها را كاهش ميدهد و زمينه اثرگذاري آنها را كاهش ميدهد.دولت متضرر ميشود، چون در تورم شديد رشد قيمتها بيشتر از رشد درآمدهاي بودجه است. لذا دولت يا متوسل به كسري بودجه بيشتر ميشود كه تورمي بيشتر را به دنبال دارد يا قدرت خريدش كمتر ميشود يا هردو. كه معمولا آخري اتفاق ميافتد.
۴- درآمدها دچار كاهش ميشوند: در اثر تورم هم قدرت خريد درآمدهاي ثابت كاهش مييابد و هم قدرت خريد درآمدهاي متغير تطابق مييابد. در نتيجه شكاف طبقاتي افزايش مييابد و خط فقر افزايش مييابد. در اين صورت تورم موجب افزايش نارضايتي در جامعه ميشود.
۵- وامگيرندهها منتفع ميشوند: افزايش تورم همانطور كه بازندگاني دارد، برندگاني هم دارد. يكي از برندگان افزايش تورم سوداگران و سودجويان هستند. اين دسته و اين طيف منتفع ميشوند زيرا ارزش وجوه قرض داده شده به دليل تورم كاهش مييابد. وامدهندهها متضرر ميشوند، زيرا پولي را كه الان وام ميدهند قدرت خريدش بيشتر است تا زماني كه اصل و فرع وام را پس ميگيرند.
۶- تورم علامتدهندگي قيمتها را به هم ميزند: در شرايط تورم كم، قيمتها نوعي عنصر علامتدهنده براي تخصيص منابع هستند. قيمت بالاتر در كالاي مشابه نشاندهنده كيفيت برتر است و بالعكس. اما در تورم شديد تناسب قيمتها به هم ميخورد.
۷- افزايش بياعتمادي عمومي: يكي از مهمترين سرمايههاي هر دولتي افزايش اعتماد عمومي است. تورم اما ميزان اعتماد عمومي به دولتها را تا حد زيادي كاهش ميدهد. بنابراين بياعتمادي مردم در فضاي تورمي شديد به سياستگذار و نظام اقتصادي كشور افزايش مييابد.
۸- اخلاقمداري در جامعه تضعيف ميشود: در شرايط تورمي مردم سعي ميكنند به صورت بيرحمانهاي اگر بتوانند از يكديگر چيزي بكنند تا بتوانند تبعات منفي تورم را جبران كنند. لذا اخلاق و روحيات انساني تضعيف ميشود. بنابراين تبعات و اثرات تورم در نظام اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي جامعه به عينه هويداست و باعث بروز ناهنجاريهاي فراوان در عرصههاي گوناگون ميشود. /تعادل
مطلب مرتبط: کنترل تورم بعهده همه است
🌐 کانال دکتر منجذب
🟣 دکتر محمدرضا منجذب
دولت چگونه ميتواند تورم را مهار كند و تبعات تورم بالا در فضاي عمومي جامعه چگونه است؟ اين پرسش طي سالهاي اخير به كرات در فضاي اقتصادي كشورمان مطرح شده است. هر بودجهاي كه راهي بهارستان ميشود و هر تصميمي كه دولت و ساير نهادهاي سياستگذار در ايران اتخاذ ميكنند نهايتا بايد منجر به بهبود شاخصهاي اقتصادي از جمله تورم به عنوان مهمترين شاخص شود. اما راهبرد مهار تورم در اقتصاد ايران طي سالهاي اخير همواره با شكست مواجه بوده است. طي پنج دهه اخير تورم دو رقمي مهمان اقتصاد ايران است. دلايلي چون ساختار غلط اقتصاد ايران، كسري بودجه مستمر، رشد بيش از حد و نامتناسب نقدينگي، تكمحصولي و... براي تورم ايران ذكر ميشود. اما تورم آثاري مخرب زيادي دارد، از جمله:
۱- بيثباتي در اقتصاد ملي و بروز نوسان مستمر در آن: يكي از خروجيهاي مهم تورم بيثباتي و بالا بودن ريسك در اقتصاد است. تورمهاي مستمر و پياپي با اعداد و ارقام بالا، به اندازهاي اقتصاد ايران را نوساني كرده كه امكان پيشبيني را از اقتصاد ايران سلب كرده است. اين روند در بخشهايي چون سرمايهگذاري و رويكردهاي مولد و... اثر منفي به جاي ميگذارد.
۲- كاهش ارزش پول ملي و در نتيجه كاهش قدرت خريد حقوقها و دستمزدهاي ثابت: پول ملي كشورها، توانایي و ظرفيت كشورها در مواجهه با ساير اقتصادها را نمايان ميكند. از سوي ديگر كاهش ارزش پول ملي بهطور مستقيم در كاهش قدرت خريد خانوارهاي ايراني اثرگذار است. بنابراين يكي از تبعات مخرب تورم، كاهش قدرت خريد كشورهاست.
۳- كاهش قدرت دولتها: تورم قدرت كشورها را كاهش ميدهد و زمينه اثرگذاري آنها را كاهش ميدهد.دولت متضرر ميشود، چون در تورم شديد رشد قيمتها بيشتر از رشد درآمدهاي بودجه است. لذا دولت يا متوسل به كسري بودجه بيشتر ميشود كه تورمي بيشتر را به دنبال دارد يا قدرت خريدش كمتر ميشود يا هردو. كه معمولا آخري اتفاق ميافتد.
۴- درآمدها دچار كاهش ميشوند: در اثر تورم هم قدرت خريد درآمدهاي ثابت كاهش مييابد و هم قدرت خريد درآمدهاي متغير تطابق مييابد. در نتيجه شكاف طبقاتي افزايش مييابد و خط فقر افزايش مييابد. در اين صورت تورم موجب افزايش نارضايتي در جامعه ميشود.
۵- وامگيرندهها منتفع ميشوند: افزايش تورم همانطور كه بازندگاني دارد، برندگاني هم دارد. يكي از برندگان افزايش تورم سوداگران و سودجويان هستند. اين دسته و اين طيف منتفع ميشوند زيرا ارزش وجوه قرض داده شده به دليل تورم كاهش مييابد. وامدهندهها متضرر ميشوند، زيرا پولي را كه الان وام ميدهند قدرت خريدش بيشتر است تا زماني كه اصل و فرع وام را پس ميگيرند.
۶- تورم علامتدهندگي قيمتها را به هم ميزند: در شرايط تورم كم، قيمتها نوعي عنصر علامتدهنده براي تخصيص منابع هستند. قيمت بالاتر در كالاي مشابه نشاندهنده كيفيت برتر است و بالعكس. اما در تورم شديد تناسب قيمتها به هم ميخورد.
۷- افزايش بياعتمادي عمومي: يكي از مهمترين سرمايههاي هر دولتي افزايش اعتماد عمومي است. تورم اما ميزان اعتماد عمومي به دولتها را تا حد زيادي كاهش ميدهد. بنابراين بياعتمادي مردم در فضاي تورمي شديد به سياستگذار و نظام اقتصادي كشور افزايش مييابد.
۸- اخلاقمداري در جامعه تضعيف ميشود: در شرايط تورمي مردم سعي ميكنند به صورت بيرحمانهاي اگر بتوانند از يكديگر چيزي بكنند تا بتوانند تبعات منفي تورم را جبران كنند. لذا اخلاق و روحيات انساني تضعيف ميشود. بنابراين تبعات و اثرات تورم در نظام اقتصادي، اجتماعي و اخلاقي جامعه به عينه هويداست و باعث بروز ناهنجاريهاي فراوان در عرصههاي گوناگون ميشود. /تعادل
مطلب مرتبط: کنترل تورم بعهده همه است
🌐 کانال دکتر منجذب
روزنامه تعادل
برندگان و بازندگان تورم در جامعه
دولت چگونه ميتواند تورم را مهار كند و تبعات تورم بالا در فضاي عمومي جامعه چگونه است؟ اين پرسش طي سالهاي اخير به كرات در فضاي اقتصادي كشورمان مطرح شده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اثرگذاری پولی زمانبر است
🔷دکتر احمد مجتهد:
🔹 سیاستهای پولی خلقالساعه نیست که تورم 50 درصد را به 6 درصد برساند.
🔹 سیاستهای پولی برای موفقیت نیاز به همراهی سیاست مالی دارد. اگر سیاست مالی همراه نباشد، بانک مرکزی نمیتواند سیاست پولی بلند مدت خود را اجرا کند.
🔹 رئیس کل بانک مرکزی طبق روال مرسوم، باید دوره طولانی مدتی داشته باشد تا بتواند سیاستهای پولی مد نظر خود را اجرا کند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔷دکتر احمد مجتهد:
🔹 سیاستهای پولی خلقالساعه نیست که تورم 50 درصد را به 6 درصد برساند.
🔹 سیاستهای پولی برای موفقیت نیاز به همراهی سیاست مالی دارد. اگر سیاست مالی همراه نباشد، بانک مرکزی نمیتواند سیاست پولی بلند مدت خود را اجرا کند.
🔹 رئیس کل بانک مرکزی طبق روال مرسوم، باید دوره طولانی مدتی داشته باشد تا بتواند سیاستهای پولی مد نظر خود را اجرا کند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔵 حل ناترازی بانکها
👤 دکتر سجاد برخورداری
✍️ هرچند حل معضل ناترازی بانکها میتواند به ثبات مالی و اقتصادی کمک کند، اما هرگونه اشتباهی در این خصوص میتواند تبعات سنگینی بر اقتصاد داشته باشد.
✍️ در شرایط فعلی، ۱۶بانک کشور از نگاه بانکمرکزی در وضعیت ناترازی قرار دارند.
✍️ گویا سیاستگذار بهدنبال کاهش محدوده ناترازی بانکها از محل کاهش سود سپردههای بانکی است.
✍️ یعنی سیاستگذار اقتصادی هزینه حفظ وضعیت فعلی ناترازی را از محل سود سپردههای مردم تامین میکند که در شرایط تورم بالای ۴۰درصد، عملا به ضرر سپردهگذاران بوده و به نفع بانکها خواهد بود. این به معنای تامین هزینه ناترازی و ناکارآیی بانکها از جیب سپردهگذاران است.
✍️ یکی از مهمترین دلایل ناترازی بانکهای کشور به رابطه مالی دولت با شبکه بانکی کشور برمیگردد. نظام بانکی از نگاه دولت منبع تامین منابع در شرایط کسری بودجه به شمار میآید.
✍️ این موضوع باعث شده تا بانکها به اشکال مختلف از سپردههای در اختیار خود به دولت و نهادهای شبهدولتی تسهیلات داده و به دلیل عدمبازپرداخت بدهیهای دولت و نهادهای شبهدولتی، عملا سیستم بانکی با مشکل نقدینگی مواجه شده است.
✍️ در شرایط فعلی، انتظار بر این است که بانکها تامین مالی طرحها و برنامههای مختلف دولت و مجلس را انجام دهند. این موارد موجب شده است تا عملا بانکها در تخصیص منابع دچار انحراف شده و با مشکل ناترازی مواجه شوند.
✍️ بانکمرکزی اولین وامدهنده به بانکها است. چنین رابطه مالی بین بانکمرکزی و بانکها موجب شده تا عملا اصابت هزینه ناشی از رفتارهای نادرست با منشأ داخلی و خارجی بر شبکه بانکی اتفاق نیفتد.
✍️ بر این اساس، حرکت کردن بانکها به سمت ناترازی بیشتر به معنای کسب منفعت بیشتر برای بانکها به شمار آمده و هزینه بیشتر برای کل اقتصاد شناسایی میشود.
✍️ هریک از این بانکها با این هدف تشکیل شدهاند که بتوانند منابع موردنیاز برای یک یا چند واحد خاص و ویژه را تامین مالی کنند. در نتیجه عملا بانکهای خودمختار در نظام بانکی کشور شکل گرفتهاند.
✍️ برای حل معضل ناترازی بانکها، چه باید کرد؟
۱. اصلاح رابطه مالی دولت و شبهدولتیها با نظام بانکی
۲. بازنگری در انتظارات از شبکه بانکی
۳. اصلاح ساختار شرکتی بانکها
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
👤 دکتر سجاد برخورداری
✍️ هرچند حل معضل ناترازی بانکها میتواند به ثبات مالی و اقتصادی کمک کند، اما هرگونه اشتباهی در این خصوص میتواند تبعات سنگینی بر اقتصاد داشته باشد.
✍️ در شرایط فعلی، ۱۶بانک کشور از نگاه بانکمرکزی در وضعیت ناترازی قرار دارند.
✍️ گویا سیاستگذار بهدنبال کاهش محدوده ناترازی بانکها از محل کاهش سود سپردههای بانکی است.
✍️ یعنی سیاستگذار اقتصادی هزینه حفظ وضعیت فعلی ناترازی را از محل سود سپردههای مردم تامین میکند که در شرایط تورم بالای ۴۰درصد، عملا به ضرر سپردهگذاران بوده و به نفع بانکها خواهد بود. این به معنای تامین هزینه ناترازی و ناکارآیی بانکها از جیب سپردهگذاران است.
✍️ یکی از مهمترین دلایل ناترازی بانکهای کشور به رابطه مالی دولت با شبکه بانکی کشور برمیگردد. نظام بانکی از نگاه دولت منبع تامین منابع در شرایط کسری بودجه به شمار میآید.
✍️ این موضوع باعث شده تا بانکها به اشکال مختلف از سپردههای در اختیار خود به دولت و نهادهای شبهدولتی تسهیلات داده و به دلیل عدمبازپرداخت بدهیهای دولت و نهادهای شبهدولتی، عملا سیستم بانکی با مشکل نقدینگی مواجه شده است.
✍️ در شرایط فعلی، انتظار بر این است که بانکها تامین مالی طرحها و برنامههای مختلف دولت و مجلس را انجام دهند. این موارد موجب شده است تا عملا بانکها در تخصیص منابع دچار انحراف شده و با مشکل ناترازی مواجه شوند.
✍️ بانکمرکزی اولین وامدهنده به بانکها است. چنین رابطه مالی بین بانکمرکزی و بانکها موجب شده تا عملا اصابت هزینه ناشی از رفتارهای نادرست با منشأ داخلی و خارجی بر شبکه بانکی اتفاق نیفتد.
✍️ بر این اساس، حرکت کردن بانکها به سمت ناترازی بیشتر به معنای کسب منفعت بیشتر برای بانکها به شمار آمده و هزینه بیشتر برای کل اقتصاد شناسایی میشود.
✍️ هریک از این بانکها با این هدف تشکیل شدهاند که بتوانند منابع موردنیاز برای یک یا چند واحد خاص و ویژه را تامین مالی کنند. در نتیجه عملا بانکهای خودمختار در نظام بانکی کشور شکل گرفتهاند.
✍️ برای حل معضل ناترازی بانکها، چه باید کرد؟
۱. اصلاح رابطه مالی دولت و شبهدولتیها با نظام بانکی
۲. بازنگری در انتظارات از شبکه بانکی
۳. اصلاح ساختار شرکتی بانکها
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
روزنامه دنیای اقتصاد
حل ناترازی بانکها
یکی از پدیدههای اقتصادی سالهای اخیر در کشور، ناترازی بانکها بوده است. در این پدیده بانکها با مشکل نقدینگی مواجه شدهاند، کفایت سرمایه آنها کاهش یافته و حتی منفی شده است و در برخی موارد دارایی بانکها پاسخگوی تعهدات آنهانیست؛ در نتیجه بانکها برای حل…
Forwarded from کانال تخصصی اقتصاد (M.R.Monjazeb)
🔻 کارشناس مسائل اقتصادی: کل تولیدات یک خودرو باید در بورس عرضه شود نه به صورت محدود
دکتر آلبرت بغزیان:
🔹ضرورت دارد کل تولیدات یک خودرو در بورس کالا عرضه شود. نباید اعلام کنند که مثلا دو هزار خودرو در بورس کالا عرضه میکنند و امروز قیمت آن، این رقم و تحویل آن در دو ماه آینده است و سه هزار خودرو هم دو هفته دیگر عرضه میکنند و آن هم با یک قیمت دیگر و اصلا قیمتی برای کل تولیداتشان ارایه نمیدهند و این موضوع کاملا اشتباه است.
🔹سیستم قطرهچکانی عرضه خودرو باعث اختلاف قیمتها شده است، خودروسازان با اشتباهاتی که تاکنون داشتهاند باعث زیان انباشته زیادی شدهاند که مصرفکننده فعلی باید آن را بپردازد. شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که مردم در تلاشند با خرید خودرو و نگهداری آن در پارکینگها و به تعویق انداختن فروش آن از تورم عقب نمانند./اعتماد
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
دکتر آلبرت بغزیان:
🔹ضرورت دارد کل تولیدات یک خودرو در بورس کالا عرضه شود. نباید اعلام کنند که مثلا دو هزار خودرو در بورس کالا عرضه میکنند و امروز قیمت آن، این رقم و تحویل آن در دو ماه آینده است و سه هزار خودرو هم دو هفته دیگر عرضه میکنند و آن هم با یک قیمت دیگر و اصلا قیمتی برای کل تولیداتشان ارایه نمیدهند و این موضوع کاملا اشتباه است.
🔹سیستم قطرهچکانی عرضه خودرو باعث اختلاف قیمتها شده است، خودروسازان با اشتباهاتی که تاکنون داشتهاند باعث زیان انباشته زیادی شدهاند که مصرفکننده فعلی باید آن را بپردازد. شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که مردم در تلاشند با خرید خودرو و نگهداری آن در پارکینگها و به تعویق انداختن فروش آن از تورم عقب نمانند./اعتماد
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
اعتمادآنلاین
کل تولیدات یک خودرو باید در بورس عرضه شود نه به صورت محدود
یک اقتصاددان گفت: ضرورت دارد کل تولیدات یک خودرو در بورس کالا عرضه شود. نباید اعلام کنند که مثلا دو هزار خودرو در بورس کالا عرضه میکنند و امروز قیمت آن، این رقم و تحویل آن در دو ماه آینده است و سه هزار خودرو هم دو هفته دیگر عرضه میکنند و آن هم با یک قیمت…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 معامله با آمریکا یا تقدیم بازار عراق به ترکیه
▫️آمریکا مسبب بخش زیادی از ارز آوری کشور عراق میباشد و تقریبا میتوان مطمئن بود عراق رابطه خود را با آمریکا شکراب نمیکند. عراق منابع خوبی در اختیار دارد اما نیاز مبرمی برای توسعه زیرساختهای خود دارد و لاجرم برای این توسعه وابسته کشورهای دیگری است.
▫️دکتر امیر کرمانی، استاد اقتصاد و مالی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، معتقد است اگر ایران بتواند با آمریکا کنار بیاید میتواند از عراق با بازار بینظیری برای توسعه خدمات خود بسازد. در غیر اینصورت ایران این بازار را به ترکیه واگذار میکند و این شکست میتواند در رقابت منطقهای آسیب بزرگی به ایران بزند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
▫️آمریکا مسبب بخش زیادی از ارز آوری کشور عراق میباشد و تقریبا میتوان مطمئن بود عراق رابطه خود را با آمریکا شکراب نمیکند. عراق منابع خوبی در اختیار دارد اما نیاز مبرمی برای توسعه زیرساختهای خود دارد و لاجرم برای این توسعه وابسته کشورهای دیگری است.
▫️دکتر امیر کرمانی، استاد اقتصاد و مالی دانشگاه برکلی کالیفرنیا، معتقد است اگر ایران بتواند با آمریکا کنار بیاید میتواند از عراق با بازار بینظیری برای توسعه خدمات خود بسازد. در غیر اینصورت ایران این بازار را به ترکیه واگذار میکند و این شکست میتواند در رقابت منطقهای آسیب بزرگی به ایران بزند.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ راهکارهای تعامل اقتصادی و سیاسی ایران با دنیا چیست؟ دکتر سریع القلم پاسخ می دهد.
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔵 وفاق هشداردهنده در بودجه
🔵 دکتر یعقوب اندایش
🔵 رئیس انجمن اقتصاد ایران
روزنامه شرق ۱۴ آبان ۱۴۰۳
بودجه سال آینده در حالی تقدیم مجلس شده که کوچکترین تعرضی به منافع صاحبان قدرت و صاحبان ردیفهای بودجه نشده است بدین معنی که قدرت همه صاحبان ردیفها به رسمیت شناخته شده و وفاق صورت گرفته است. هنر دولت شفاف کردن استقراض و آوردن ارقام و محل استقراض در لایحه است که ستودنی است اما ادامه روند بودجه ریزی به شکل کنونی یعنی یک سند رسمی توزیع رانت و وفاق قدرتهایی که خود از گذشته ساختار معیوب و حیف و میل کننده منابع بودجه را تشکیل دادهاند.
اقتصاد ایران دیگر بعد از یک و نیم دهه فرصت دیگری برای اصلاح جسورانه ندارد. شکل توزیع رانت باید کلا تغییر کند. صندلیها، امضاها و ردیفهایی که طی چند دهه تصاحب شده باید در هم شکسته شود و گرنه با وفاق کردن این صندلیها روند فعلی ادامه می یابد و محصولش سرکوب تولید، زیرساختها، کسری های فراگیر در دولت، خانوار و بخش خصوصی و تجارت خارجی و تورم فزاینده و توزیع نابرابر و انواع و اقسام عوارض دیگر خواهد بود.
ایران سخت نیازمند اصلاحات مالی فراگیر است. نتیجه سهم گیری از بودجه و بودجه پنهان دولت و آنچه که فراتر از بودجه است و در بودجه نمیآید مثل انواع مجوزها، واگذاری های زمین، برخورداری از تسهیلات و انواع امتیازات و کلا اتصال به بدنه توزیع رانت، فشار بر اقتصاد و مردم است. بدون اصلاح و تغییر اساسی این رویه وضعیت اقتصادی تغییر نخواهد یافت.
اگر معنای وفاق ملی در دولت چهاردهم این باشد که به هیچکدام از این صاحبان قدرت رو ترش نشود و گفته شود برای اینکه دعوا نکنیم، سنگاندازی نشود و همدل باشیم باید آنچه برای خود تصاحب کرده و حق میدانند را رسمیت شماریم و به آنها تقدیم کنیم، هیچ وقت ساختار موجود رانتی اصلاح نخواهد شد.
ایران نیازمند رییس جمهور ساختار شکن است تا ساختار شکل گرفته تو در توی رانتی فعلی را در هم شکند و اصلاح کند. به جای اصلاح این ساختار اگر سهم بودجهای داده شود و همچنان در بر همان پاشنه بچرخد، اوضاع اقتصادی اصلاح نخواهد شد.
چپ و راست سیاسی غیر از بحثهای ایدئولوژیک، عمده دعوا و یا پس دعوایشان همین توزیع رانت به نفع خود در کشور است. ساختار سیاسی از همین اقتصادی سیاسی رانتی شکل گرفته و نمیتواند کارا باشد که خود قوانین، روابط اقتصادی، حقوق مالکیت، وضعیت دموکراسی، حاکمیت قانون، حکمرانی و وضعیت اقتصاد کشور را متاثر ساخته است.
متاسفانه تنها برداشت یا توان دولت از اصلاح بودجه، افزایش قیمت است در حالیکه بهای تمام شده ارایه کالا و خدمات عمومی در کشور به دلیل ناکارایی و وجود فساد و حیف و میل، بالاست و باید با اصلاح ساختار، بهای تمام شده را کاهش داد نه اینکه هزینه ها و بهای این ساختار معیوب را بر دوش بودجه دولت و ملت گذاشت.
وفاق درست انجام شود تا بهای تمام شده کاهش یابد، تا بهره وری بودجه افزایش یابد، ردیفها متعلقه به نهادها و سازمانهای غیر بهرهور حذف شود، سهمخواهی ها بر چیده شود، بودجه ایجاد تولید کند نه تورم را بر دوش مردم بگذارد.
برای چنین هدفی نیازمند وفاق در مورد حذف عدهای از قدرت است که باری بر دوش مردم و بودجه هستند، البته نه تنها بودجه بلکه این امتیازات فراتر و در خارج از بودجه هم کم نیستند که باید برچیده شوند.
لذا اگر وفاق اینگونه معنی شود که برای اینکه دعوا نکنیم، سهم افراد و نهادهایی که خود را قبلا هر طور بوده در قدرت و رانت گیری جا دادهاند را بدهیم نه تنها انتظار به بهبود وضعیت فعلی نیست بلکه به رسمیت شناختن ساختار شکل گرفته موجود است که پیامدهای بدتر از این نیز به همراه خواهد داشت.
جسورانه باید تصمیم گرفت و وفاق را به گونهای دیگر در همدلی و اجماع برای در هم شکستن این ساختار معنی کرد و ائتلاف فراگیر در مسیر منافع عموم شکل داد و رانت را برای تولید بکار گرفت نه اینکه روی توزیع آن ائتلاف شود و نام آن را وفاق گذاشت.
لینک در روزنامه شرق
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
🔵 دکتر یعقوب اندایش
🔵 رئیس انجمن اقتصاد ایران
روزنامه شرق ۱۴ آبان ۱۴۰۳
بودجه سال آینده در حالی تقدیم مجلس شده که کوچکترین تعرضی به منافع صاحبان قدرت و صاحبان ردیفهای بودجه نشده است بدین معنی که قدرت همه صاحبان ردیفها به رسمیت شناخته شده و وفاق صورت گرفته است. هنر دولت شفاف کردن استقراض و آوردن ارقام و محل استقراض در لایحه است که ستودنی است اما ادامه روند بودجه ریزی به شکل کنونی یعنی یک سند رسمی توزیع رانت و وفاق قدرتهایی که خود از گذشته ساختار معیوب و حیف و میل کننده منابع بودجه را تشکیل دادهاند.
اقتصاد ایران دیگر بعد از یک و نیم دهه فرصت دیگری برای اصلاح جسورانه ندارد. شکل توزیع رانت باید کلا تغییر کند. صندلیها، امضاها و ردیفهایی که طی چند دهه تصاحب شده باید در هم شکسته شود و گرنه با وفاق کردن این صندلیها روند فعلی ادامه می یابد و محصولش سرکوب تولید، زیرساختها، کسری های فراگیر در دولت، خانوار و بخش خصوصی و تجارت خارجی و تورم فزاینده و توزیع نابرابر و انواع و اقسام عوارض دیگر خواهد بود.
ایران سخت نیازمند اصلاحات مالی فراگیر است. نتیجه سهم گیری از بودجه و بودجه پنهان دولت و آنچه که فراتر از بودجه است و در بودجه نمیآید مثل انواع مجوزها، واگذاری های زمین، برخورداری از تسهیلات و انواع امتیازات و کلا اتصال به بدنه توزیع رانت، فشار بر اقتصاد و مردم است. بدون اصلاح و تغییر اساسی این رویه وضعیت اقتصادی تغییر نخواهد یافت.
اگر معنای وفاق ملی در دولت چهاردهم این باشد که به هیچکدام از این صاحبان قدرت رو ترش نشود و گفته شود برای اینکه دعوا نکنیم، سنگاندازی نشود و همدل باشیم باید آنچه برای خود تصاحب کرده و حق میدانند را رسمیت شماریم و به آنها تقدیم کنیم، هیچ وقت ساختار موجود رانتی اصلاح نخواهد شد.
ایران نیازمند رییس جمهور ساختار شکن است تا ساختار شکل گرفته تو در توی رانتی فعلی را در هم شکند و اصلاح کند. به جای اصلاح این ساختار اگر سهم بودجهای داده شود و همچنان در بر همان پاشنه بچرخد، اوضاع اقتصادی اصلاح نخواهد شد.
چپ و راست سیاسی غیر از بحثهای ایدئولوژیک، عمده دعوا و یا پس دعوایشان همین توزیع رانت به نفع خود در کشور است. ساختار سیاسی از همین اقتصادی سیاسی رانتی شکل گرفته و نمیتواند کارا باشد که خود قوانین، روابط اقتصادی، حقوق مالکیت، وضعیت دموکراسی، حاکمیت قانون، حکمرانی و وضعیت اقتصاد کشور را متاثر ساخته است.
متاسفانه تنها برداشت یا توان دولت از اصلاح بودجه، افزایش قیمت است در حالیکه بهای تمام شده ارایه کالا و خدمات عمومی در کشور به دلیل ناکارایی و وجود فساد و حیف و میل، بالاست و باید با اصلاح ساختار، بهای تمام شده را کاهش داد نه اینکه هزینه ها و بهای این ساختار معیوب را بر دوش بودجه دولت و ملت گذاشت.
وفاق درست انجام شود تا بهای تمام شده کاهش یابد، تا بهره وری بودجه افزایش یابد، ردیفها متعلقه به نهادها و سازمانهای غیر بهرهور حذف شود، سهمخواهی ها بر چیده شود، بودجه ایجاد تولید کند نه تورم را بر دوش مردم بگذارد.
برای چنین هدفی نیازمند وفاق در مورد حذف عدهای از قدرت است که باری بر دوش مردم و بودجه هستند، البته نه تنها بودجه بلکه این امتیازات فراتر و در خارج از بودجه هم کم نیستند که باید برچیده شوند.
لذا اگر وفاق اینگونه معنی شود که برای اینکه دعوا نکنیم، سهم افراد و نهادهایی که خود را قبلا هر طور بوده در قدرت و رانت گیری جا دادهاند را بدهیم نه تنها انتظار به بهبود وضعیت فعلی نیست بلکه به رسمیت شناختن ساختار شکل گرفته موجود است که پیامدهای بدتر از این نیز به همراه خواهد داشت.
جسورانه باید تصمیم گرفت و وفاق را به گونهای دیگر در همدلی و اجماع برای در هم شکستن این ساختار معنی کرد و ائتلاف فراگیر در مسیر منافع عموم شکل داد و رانت را برای تولید بکار گرفت نه اینکه روی توزیع آن ائتلاف شود و نام آن را وفاق گذاشت.
لینک در روزنامه شرق
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
شرق
وفاق هشداردهنده در بودجه
بودجه سال آینده در حالی تقدیم مجلس شده که کوچکترین تعرضی به منافع صاحبان قدرت و صاحبان ردیفهای بودجه نشده است. بدین معنی که قدرت همه صاحبان ردیفها به رسمیت شناخته شده و وفاق انجام شده است! هنر دولت، شفافکردن استقراض و آوردن ارقام و محل استقراض در لایحه…