🔵ناديدهگرفتن زنان، ريشه بياخلاقيهاست
—-------------------
مسئله #عقيمکردن زنان آسيبديده و کارتنخواب از مصاحبه مولاوردي در فروردين 95 شروع شد؛ طرحي که به نظر ميرسيد پاککردن صورتمسئله و رفتن بهدنبال آخرين راهحل براي حذف کارتنخوابها از جامعه باشد. راهحلي که نهتنها اخلاقي نيست بلکه نميتوان برنامهاي بلندمدت يا ميانمدت را در چشمانداز آن ترسيم کرد. فعالان حوزه آسيبهاي اجتماعي معتقد هستند طرح چنين موضوعاتي، بيش از آنکه مسئله را حل کند، نوعي جريانسازي ازسوي مسئولان براي پنهانکردن مشکل و به نوعي فرار از پاسخگويي به افکار عمومي است. پروژه قانعکردن زنان کارتنخواب و عقيمسازي آنها، آنچنانکه مسئولان طرح ادعا ميکنند، در راستاي کاهش #آسيبهاي_اجتماعي مطرح شده است. درواقع، اين گروه بهدنبال عقيمکردن هدايتشده گروهي از زنان کارتنخواب هستند تا با اين راهحل بتوانند جلوي متولدشدن کودکان معتاد و آسيبديده را بگيرند. اين درحالي است که طبق قانون اساسي، عقيمسازي جز در مواردي خاص که مربوط به بيماري است، کاملا غيرقانوني بوده و هيچ مجوزي براي آن وجود ندارد. در همين ميان، حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعهشناسی ايران در نشستي که با حضور سياوش شهريور، مديرکل امور اجتماعي و فرهنگي استانداري تهران؛ محمدامين قانعيراد، عضو هيأتعلمي مرکز تحقيقات سياست علمي کشور و نيره توکلي، جامعهشناس و مدرس دانشگاه به بررسي بحث عقيمسازي پرداخت.
لزوم ايجاد يک نظام اجتماعي براي #زنان بيسرپرست
در ابتداي اين نشست، سياوش شهريور، مديرکل امور اجتماعي و فرهنگي استانداري تهران با اشاره به اينکه هيچ قانوني در کشور از عقيمسازي حمايت نکرده و نميکند، ادامه ميدهد: «من معتقد هستم بايد يک نظام اجتماعي شکل گيرد که براي زنان بيسرپرست اقدام شود و جامعه بهسمت عدالت اجتماعي سوق پيدا کند. درواقع، آسيب اجتماعي امري نيست که بتوان با آن شوخي کرد. ما داراي يک جامعه در حالگذار بوده که اين جامعه بحرانهاي خاص خود را دارد و دچار يک پارادوکس هستيم؛ يک تضاد، بين جهاني که در آن زندگي ميکنيم و جهاني که در آن ميانديشيم؛ به عبارت ديگر، بين بستري که در آن زندگي ميکنيم و بستري که در آن ميانديشيم، تفاوت وجود دارد؛ به بياني ديگر، ما مدرن ميانديشيم اما در جامعهاي سنتي زندگي ميکنيم. بسياري از گزارههاي ذهني هستند که به آنها فکر ميکنيم و باورشان داريم اما در جامعهاي سنتي نميتوانيم از آنها استفاده کرده يا به آنها عمل کنيم.»
در ساختار فضاي شهري، جايگاه زنان کجاست؟
در ادامه نشست، نيره توکلي، جامعهشناس و مدرس دانشگاه، گفت: «ما در جامعه شاهد سستشدن پيوندهاي اخلاقي هستيم اما وجود گورخوابان و زنان خياباني بهعلت سستشدن پيوندهاي اخلاقي نيست؟ ما در کشوري زندگي ميکنيم که براي زنان تصميم ميگيرند اما در اين ميان، حرفي از بيان مسائل از زبان زنان جامعه و دخيلبودنشان در کارشناسي اين امور نيست. او همچنين درباره عقيمسازي زنان آسيبديده اجتماعي گفت: «عقيمسازي اين افراد بايد با رضايت خودشان باشد اما نهتنها بهخاطر هزينهآوربودن فرزندآوري آنها بلکه بهعلت حمايت از خودشان و اين حمايتها باید ادامهدار باشند؛ چه در سطح امکانات شهري و چه در سطح امکانات پزشکي درباره حفاظت و مراقبت از خود. بار ديگر تکرار ميکنم که جريان عقيمسازي بايد با رضايت خود فرد باشد، نه به اين صورت که براي او تصميم گرفته شود. خيلي کمتر ميبينيم که در سطح کلان براي تصميمگيري زنان از خود آنها استفادهاي شود و در حقيقت، ناديده گرفته ميشوند. بهتر آن است که تصميمگيري در حوزه زنان به خود آنها واگذار شود.».متن کامل http://vaghayedaily.ir/fa/News/61891
—------------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3
—-------------------
مسئله #عقيمکردن زنان آسيبديده و کارتنخواب از مصاحبه مولاوردي در فروردين 95 شروع شد؛ طرحي که به نظر ميرسيد پاککردن صورتمسئله و رفتن بهدنبال آخرين راهحل براي حذف کارتنخوابها از جامعه باشد. راهحلي که نهتنها اخلاقي نيست بلکه نميتوان برنامهاي بلندمدت يا ميانمدت را در چشمانداز آن ترسيم کرد. فعالان حوزه آسيبهاي اجتماعي معتقد هستند طرح چنين موضوعاتي، بيش از آنکه مسئله را حل کند، نوعي جريانسازي ازسوي مسئولان براي پنهانکردن مشکل و به نوعي فرار از پاسخگويي به افکار عمومي است. پروژه قانعکردن زنان کارتنخواب و عقيمسازي آنها، آنچنانکه مسئولان طرح ادعا ميکنند، در راستاي کاهش #آسيبهاي_اجتماعي مطرح شده است. درواقع، اين گروه بهدنبال عقيمکردن هدايتشده گروهي از زنان کارتنخواب هستند تا با اين راهحل بتوانند جلوي متولدشدن کودکان معتاد و آسيبديده را بگيرند. اين درحالي است که طبق قانون اساسي، عقيمسازي جز در مواردي خاص که مربوط به بيماري است، کاملا غيرقانوني بوده و هيچ مجوزي براي آن وجود ندارد. در همين ميان، حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعهشناسی ايران در نشستي که با حضور سياوش شهريور، مديرکل امور اجتماعي و فرهنگي استانداري تهران؛ محمدامين قانعيراد، عضو هيأتعلمي مرکز تحقيقات سياست علمي کشور و نيره توکلي، جامعهشناس و مدرس دانشگاه به بررسي بحث عقيمسازي پرداخت.
لزوم ايجاد يک نظام اجتماعي براي #زنان بيسرپرست
در ابتداي اين نشست، سياوش شهريور، مديرکل امور اجتماعي و فرهنگي استانداري تهران با اشاره به اينکه هيچ قانوني در کشور از عقيمسازي حمايت نکرده و نميکند، ادامه ميدهد: «من معتقد هستم بايد يک نظام اجتماعي شکل گيرد که براي زنان بيسرپرست اقدام شود و جامعه بهسمت عدالت اجتماعي سوق پيدا کند. درواقع، آسيب اجتماعي امري نيست که بتوان با آن شوخي کرد. ما داراي يک جامعه در حالگذار بوده که اين جامعه بحرانهاي خاص خود را دارد و دچار يک پارادوکس هستيم؛ يک تضاد، بين جهاني که در آن زندگي ميکنيم و جهاني که در آن ميانديشيم؛ به عبارت ديگر، بين بستري که در آن زندگي ميکنيم و بستري که در آن ميانديشيم، تفاوت وجود دارد؛ به بياني ديگر، ما مدرن ميانديشيم اما در جامعهاي سنتي زندگي ميکنيم. بسياري از گزارههاي ذهني هستند که به آنها فکر ميکنيم و باورشان داريم اما در جامعهاي سنتي نميتوانيم از آنها استفاده کرده يا به آنها عمل کنيم.»
در ساختار فضاي شهري، جايگاه زنان کجاست؟
در ادامه نشست، نيره توکلي، جامعهشناس و مدرس دانشگاه، گفت: «ما در جامعه شاهد سستشدن پيوندهاي اخلاقي هستيم اما وجود گورخوابان و زنان خياباني بهعلت سستشدن پيوندهاي اخلاقي نيست؟ ما در کشوري زندگي ميکنيم که براي زنان تصميم ميگيرند اما در اين ميان، حرفي از بيان مسائل از زبان زنان جامعه و دخيلبودنشان در کارشناسي اين امور نيست. او همچنين درباره عقيمسازي زنان آسيبديده اجتماعي گفت: «عقيمسازي اين افراد بايد با رضايت خودشان باشد اما نهتنها بهخاطر هزينهآوربودن فرزندآوري آنها بلکه بهعلت حمايت از خودشان و اين حمايتها باید ادامهدار باشند؛ چه در سطح امکانات شهري و چه در سطح امکانات پزشکي درباره حفاظت و مراقبت از خود. بار ديگر تکرار ميکنم که جريان عقيمسازي بايد با رضايت خود فرد باشد، نه به اين صورت که براي او تصميم گرفته شود. خيلي کمتر ميبينيم که در سطح کلان براي تصميمگيري زنان از خود آنها استفادهاي شود و در حقيقت، ناديده گرفته ميشوند. بهتر آن است که تصميمگيري در حوزه زنان به خود آنها واگذار شود.».متن کامل http://vaghayedaily.ir/fa/News/61891
—------------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3
❓آيا ميتوان مسئوليتهاي شغلي و خانوادگي را همزمان با هم انجام داد؟
—-------------------
#مادرانگيهايي براي خانه و شهر
صدف فاطمي: جلسه انجمن بينالمللي زنان در لندن که تمام شد، حاضران در محوطه جمع شدند. زنان از هر سنوسالي دور هم بودند و مباحث مطرحشده در جلسه را با هم مرور ميکردند. در ميان آنها، عدهاي که سنشان بيشتر بود، بحثهاي جديتري را مطرح ميکردند و نگرانيشان از آينده کودکان را هم روي ميز ميآوردند. حرفشان اين بود که وظيفه ماست به اوضاع نامشخص آينده کاري فرزندانمان رسيدگي کرده و با طرح برنامههاي متفاوت، مسير را به سمت موفقيت بيشتر هدايت کنيم؛ ايدههايشان بزرگ بود و کارساز. هر چند، به اعتقاد زنان جوانتر، عمليشدن اين ايدهها پيشزمينههاي زيادي لازم داشت اما آنها دستبردار نبودند و با قاطعيت ميگفتند کار نشد ندارد، اگر بخواهيم ميتوانيم تمام تصميمات را اجرايي کنيم و دستي بر سر و روي آينده فرزندان سرزمينمان بکشيم. حرفها که ادامه پيدا کرد، موضوع اصليتري بين آنها مطرح شد و زنان جوانتر، سؤالهاي اساسي و مهمي داشتند؛ اينکه آيا ميتوان همزمان با کار و تلاش براي رسيدن به موفقيتهاي شغلي، مادر خوب و دلسوزي بود و از تربيت فرزندان غافل نشد؛ چيزي که مدتها موضوع داغ بسياري از دورهميهاي زنانه بوده و هنوز هم هست. کاترين وايتهورن، جامعهشناس گاردين ميگويد: «زنان امروزي، مهارتهاي زيادي درزمينه مديريت حرفه و زندگيشان دارند. آنها راه کنارآمدن با اوضاع پيچيده را ياد گرفتهاند و خيلي بهتر از ديگران ميتوانند زندگي حرفهاي و خانوادگيشان را همزمان با هم مديريت کنند. باوجوداين، براي بسياري از زناني که در اين دوره و زمانه ميخواهند در عرصه فعاليتهاي شغلي، کارهاي بزرگي کنند، وجود فرزندان و تربيت صحيح آنها دغدغهاي تمامنشدني است که هنوز راهي براي کنارآمدن با آن پيدا نکردهاند. از چندين سال پيش، روال درآمدزايي و نقش زنان در مديريت مالي خانه پررنگتر شده است. قديمترها همهچيز طور ديگري بود؛ مردان، مسئوليتهاي بيرون خانه را به دوش ميکشيدند و زنان در خانه نقشآفريني ميکردند. حالا ما شاهد جامعهاي هستيم که #زنان و مردانش پابهپاي يکديگر در عرصه کار و درآمدزايي فعاليت ميکنند و آنطرف، مردان هم مسئوليتهاي بيشتري در مقابل درس، تحصيل و تربيت فرزندان احساس ميکنند. مرداني که در گذشته، اغلب هيچ خبري از وضعيت تحصيلي فرزندان خود نداشتند، امروز در کنار زنان خود، بخشهايي از مسئوليت نگهداري از کودکان را برعهده ميگيرند و آنطرف زناني که پيشتر هيچگونه مشارکتي در بخش درآمدزايي نداشتند، امروز در مهمترين پستهاي شغلي ايفاي نقش ميکنند. اينها همه از آنجايي ميآيند که زنان تصميم گرفتند جاي کارهاي مردانه و زنانه را ناديده بگيرند و تعريفهاي جديدي براي انجام مسئوليتها ارائه دهند. آنها با نشاندادن قدرت و توانايي خود سعي کردند به مردان نشان دهند که ميتوانند علاوهبر انجام مسئوليتهاي خانه، در محيطهاي کاري هم افراد موفقي باشند. اين شد که مردان رفتهرفته، استعداد آنها را درک کردند و حاضر شدند با آنها همکاري کنند. پيشبينيها نشان ميدهند، سال 2017 در مقايسه با سالهاي گذشته، زمان پربارتري براي تمام زنان دنيا خواهد بود زيرا حالا آنها مهارت مديريت همزمان فعاليتهاي شغلي و نگهداري از کودکان را بهخوبي آموخته و تابوهاي گذشته را کنار گذاشتهاند. روزگاري بود که زنان باوجود مهارتها و استعدادهاي نابي که داشتند، از ترس ازهمپاشيدن چارچوب خانواده، خودشان را بين ديوارهاي زندگي خانوادگي محصور ميکردند و جرأت قدمگذاشتن در محيطهاي شغلي را نداشتند اما حالا آنها ياد گرفتهاند که ميتوانند در عين حالي که مادران خوبي براي فرزندان خود باشند، در محيطهاي شغلي هم پا بگذارند و موفقيتهاي زيادي کسب کنند.
هر چند، هنوز هم در جوامع مختلف، شاهد حضور خانوادههايي هستيم که هنوز آداب زندگي در قرن مدرن را ياد نگرفتهاند و به دليل شاغلبودن زنان با مشکلات جديدي دستوپنجه نرم ميکنند اما يادتان باشد که براي قضاوت درست درباره خانوادههايي که زنان شاغل دارند، نبايد به يک يا چند مورد محدود ناموفق نگاه کرد و رأي کلي داد. جوامع موفق، آنهايي هستند که از موارد موفقشان بهعنوان الگويي براي بهبود عملکرد ديگراني که هنوز راه و چاه را ياد نگرفتهاند، استفاده ميکنند. يادتان باشد، اگر فقط يک نمونه زن موفق در اين دنيا وجود داشته باشد که ميتواند در کنار کار حرفهاي، زندگي خانوادگي خوبي هم داشته باشد، پس اين اتفاق، شدني است و همه ميتوانند آن را تکرار کنند. کافي است همهچيز در جاي خودش قرار بگيرد و نقشها يکبار ديگر بهدرستي تعريف شوند.»
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—-------------------
#مادرانگيهايي براي خانه و شهر
صدف فاطمي: جلسه انجمن بينالمللي زنان در لندن که تمام شد، حاضران در محوطه جمع شدند. زنان از هر سنوسالي دور هم بودند و مباحث مطرحشده در جلسه را با هم مرور ميکردند. در ميان آنها، عدهاي که سنشان بيشتر بود، بحثهاي جديتري را مطرح ميکردند و نگرانيشان از آينده کودکان را هم روي ميز ميآوردند. حرفشان اين بود که وظيفه ماست به اوضاع نامشخص آينده کاري فرزندانمان رسيدگي کرده و با طرح برنامههاي متفاوت، مسير را به سمت موفقيت بيشتر هدايت کنيم؛ ايدههايشان بزرگ بود و کارساز. هر چند، به اعتقاد زنان جوانتر، عمليشدن اين ايدهها پيشزمينههاي زيادي لازم داشت اما آنها دستبردار نبودند و با قاطعيت ميگفتند کار نشد ندارد، اگر بخواهيم ميتوانيم تمام تصميمات را اجرايي کنيم و دستي بر سر و روي آينده فرزندان سرزمينمان بکشيم. حرفها که ادامه پيدا کرد، موضوع اصليتري بين آنها مطرح شد و زنان جوانتر، سؤالهاي اساسي و مهمي داشتند؛ اينکه آيا ميتوان همزمان با کار و تلاش براي رسيدن به موفقيتهاي شغلي، مادر خوب و دلسوزي بود و از تربيت فرزندان غافل نشد؛ چيزي که مدتها موضوع داغ بسياري از دورهميهاي زنانه بوده و هنوز هم هست. کاترين وايتهورن، جامعهشناس گاردين ميگويد: «زنان امروزي، مهارتهاي زيادي درزمينه مديريت حرفه و زندگيشان دارند. آنها راه کنارآمدن با اوضاع پيچيده را ياد گرفتهاند و خيلي بهتر از ديگران ميتوانند زندگي حرفهاي و خانوادگيشان را همزمان با هم مديريت کنند. باوجوداين، براي بسياري از زناني که در اين دوره و زمانه ميخواهند در عرصه فعاليتهاي شغلي، کارهاي بزرگي کنند، وجود فرزندان و تربيت صحيح آنها دغدغهاي تمامنشدني است که هنوز راهي براي کنارآمدن با آن پيدا نکردهاند. از چندين سال پيش، روال درآمدزايي و نقش زنان در مديريت مالي خانه پررنگتر شده است. قديمترها همهچيز طور ديگري بود؛ مردان، مسئوليتهاي بيرون خانه را به دوش ميکشيدند و زنان در خانه نقشآفريني ميکردند. حالا ما شاهد جامعهاي هستيم که #زنان و مردانش پابهپاي يکديگر در عرصه کار و درآمدزايي فعاليت ميکنند و آنطرف، مردان هم مسئوليتهاي بيشتري در مقابل درس، تحصيل و تربيت فرزندان احساس ميکنند. مرداني که در گذشته، اغلب هيچ خبري از وضعيت تحصيلي فرزندان خود نداشتند، امروز در کنار زنان خود، بخشهايي از مسئوليت نگهداري از کودکان را برعهده ميگيرند و آنطرف زناني که پيشتر هيچگونه مشارکتي در بخش درآمدزايي نداشتند، امروز در مهمترين پستهاي شغلي ايفاي نقش ميکنند. اينها همه از آنجايي ميآيند که زنان تصميم گرفتند جاي کارهاي مردانه و زنانه را ناديده بگيرند و تعريفهاي جديدي براي انجام مسئوليتها ارائه دهند. آنها با نشاندادن قدرت و توانايي خود سعي کردند به مردان نشان دهند که ميتوانند علاوهبر انجام مسئوليتهاي خانه، در محيطهاي کاري هم افراد موفقي باشند. اين شد که مردان رفتهرفته، استعداد آنها را درک کردند و حاضر شدند با آنها همکاري کنند. پيشبينيها نشان ميدهند، سال 2017 در مقايسه با سالهاي گذشته، زمان پربارتري براي تمام زنان دنيا خواهد بود زيرا حالا آنها مهارت مديريت همزمان فعاليتهاي شغلي و نگهداري از کودکان را بهخوبي آموخته و تابوهاي گذشته را کنار گذاشتهاند. روزگاري بود که زنان باوجود مهارتها و استعدادهاي نابي که داشتند، از ترس ازهمپاشيدن چارچوب خانواده، خودشان را بين ديوارهاي زندگي خانوادگي محصور ميکردند و جرأت قدمگذاشتن در محيطهاي شغلي را نداشتند اما حالا آنها ياد گرفتهاند که ميتوانند در عين حالي که مادران خوبي براي فرزندان خود باشند، در محيطهاي شغلي هم پا بگذارند و موفقيتهاي زيادي کسب کنند.
هر چند، هنوز هم در جوامع مختلف، شاهد حضور خانوادههايي هستيم که هنوز آداب زندگي در قرن مدرن را ياد نگرفتهاند و به دليل شاغلبودن زنان با مشکلات جديدي دستوپنجه نرم ميکنند اما يادتان باشد که براي قضاوت درست درباره خانوادههايي که زنان شاغل دارند، نبايد به يک يا چند مورد محدود ناموفق نگاه کرد و رأي کلي داد. جوامع موفق، آنهايي هستند که از موارد موفقشان بهعنوان الگويي براي بهبود عملکرد ديگراني که هنوز راه و چاه را ياد نگرفتهاند، استفاده ميکنند. يادتان باشد، اگر فقط يک نمونه زن موفق در اين دنيا وجود داشته باشد که ميتواند در کنار کار حرفهاي، زندگي خانوادگي خوبي هم داشته باشد، پس اين اتفاق، شدني است و همه ميتوانند آن را تکرار کنند. کافي است همهچيز در جاي خودش قرار بگيرد و نقشها يکبار ديگر بهدرستي تعريف شوند.»
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅ دغدغههای زنان معلم در آموزشوپرورش در گفتوگو با معلمان
برگزیده از متن
—----------------------
شرق: چند سالی است که چرخ زندگی بدون همراهی زنان، بهویژه در کلانشهرها بهسختی میچرخد. وجود شرایط نامطمئن اقتصادی در کشور، #زنان بیشتری را روانه بازار کار کرده است. زنان شاغلی که علاوه بر دغدغههای مسئولیت روزانه زندگی (همسربودن و مادربودن) باید بتوانند هماهنگی خوبی بین زندگی خانوادگی و زندگی حرفهای خود ایجاد کنند. شاهکارنامیدن این هماهنگی شاید اغراق باشد؛ اما برقراری این تعادل نشان از قدرت مدیریت یک زن و امتیاز ویژه آن نسبت به زنان شاغل دیگر یا حتی زنان خانهدار دارد. معلمی یکی از شغلهایی است که با توجه به بافت سنتی جامعه، برای زنان پذیرفتهشده است و شاید شغلی است که میتواند زمینههای مشترک فکری جامعه سنتی و مدرن را به هم پیوند بزند. درحالحاضر ظرفیت بیش از نیمی از نیروی کار وزارت آموزشوپرورش را زنان تشکیل میدهند؛ ظرفیت بزرگی که حتی باید در اولویتهای نیازسنجیهای پژوهشی آموزشوپرورش قرار گیرد. در این گفتوگو به سراغ چند معلم رفتهایم و بیشتر از مشکلات خاص زنان در آموزشوپرورش و راهکارهای برخورد با آنان پرسیده و پاسخ آنها را شنیدهایم.
🔶بهعنوان سؤال اول مشکل خاص #معلمان_زن چیست؟
نرگس ملکزاده: بسیاری از #فرهنگیان زن مجبور هستند برای تدریس به مناطق محروم یا منطقهای به غیر از منطقه زندگی خود بروند که در دل این مسئله چند مشکل دیگر نهفته است. ممکن است معلمان بنا به دلایل متعدد از قبیل نبودن امکانات و شرایط زندگی در مناطق محروم نتوانند در منطقه مربوطه اقامت داشته باشند که علاوه بر تحمیل هزینه رفتوآمد و هزینه روانی حاصل از این آمدوشدها ممکن است امنیت آنها هم به خطر بیفتد. یکی از مشکلات زنان شاغل همیشه مشکل تنظیم زمان برای زندگی شخصی و زندگی حرفهای است؛ اما چرا باید تنظیم این مشارکت در زندگی طوری نباشد که زن -که همپای مرد در جامعه به فعالیت مشغول است- نتواند در شغل خود ارتقایی شایسته داشته باشد؟ منشأ این بیاعتمادی هم در افکار ماست که هنوز خود قبول نداریم یک زن میتواند یک مدیر یا یک کارمند موفقتر از مردان باشد و همیشه برتری را به مردبودن دادهایم. محدودیت در پوشش را هم میتوان به مشکلات خاص زنان اضافه کرد. در آموزشوپرورش درباره پوشش زنان، هیچ قانون یا بخشنامهای نداریم. بخشنامهای کلی وجود دارد؛ اما نوع پوشش را محدود نمیکند. کسی حق ندارد پوشش مناسب را به دلیل آراستهبودن نقد کند. پیامدهای این سختگیریهای بیمورد وقتی بیشتر نمایان میشود که دقت داشته باشیم که فرسایش شغلی معلمان زن و حتی سلب آرامش روانی از آنها اثراتش را بر ۳۰ دانشآموز میگذارد و این چیزی است که برای زنان شاغل در ارگانهای دیگر صدق نمیکند.
🔶فریبا ایازی: زنان ما از وقتی که دیده نشدند، غیرشاغل نامیده شدند. غافل از آنکه زنان همیشه شاغل بودند. مدیریت امور خانه، شغل کمی نبود؛ اما هرگز خانهداری شغل به حساب نیامد. چندی بعد همزمان با تغییر رویکرد دنیا نسبت به حقوق زن و مرد، زنان اجازه یافتند درس بخوانند تا بتوانند وارد اجتماع شوند. پس از مدتی، زنان همپای مردان در تمام عرصهها به فعالیت مشغول شدند؛ تاآنجاکه عنوان زن شاغل و زن خانهدار زبانزد مردم جامعه شد؛ اما مردها همچنان مرد ماندند و وظایف مردانگی آنان نه کم شد و نه زیاد. زنان شاغل همسر شدند و مادر و همچنان عنوان کدبانوی خانه جزء وظایف لاینفک آنان تعریف میشد. زنان شاغل مادر میشدند و برای مراقبت از خود و فرزند، چهار ماه مرخصی به آنان داده میشد؛ هرچند امروز اخبار خوبی مبنی بر طول مدت مرخصیها شنیده میشود؛ اما سخن ما درباره مشکلات خاص زنان شاغل است. با وجود آنکه امروز زنان، بخش مهمی از وظایف مربوط به همسرداری و فرزندان را برعهده دارند؛ ولی بند مربوط به حق اولاد و عائلهمندی به مردان تعلق میگیرد. این توجیه که مرد سرپرست خانواده است عقلانی نيست زیرا شرایط اقتصادی و حقوقی مردان کارمند بهگونهای نیست که بهتنهایی از مخارج زندگی برآیند.
🔶اگر بخواهید چالش اصلی خودتان را به عنوان یک زن فرهنگی مطرح کنید به چه موردی اشاره میکنید؟ ادامه👇🏾
برگزیده از متن
—----------------------
شرق: چند سالی است که چرخ زندگی بدون همراهی زنان، بهویژه در کلانشهرها بهسختی میچرخد. وجود شرایط نامطمئن اقتصادی در کشور، #زنان بیشتری را روانه بازار کار کرده است. زنان شاغلی که علاوه بر دغدغههای مسئولیت روزانه زندگی (همسربودن و مادربودن) باید بتوانند هماهنگی خوبی بین زندگی خانوادگی و زندگی حرفهای خود ایجاد کنند. شاهکارنامیدن این هماهنگی شاید اغراق باشد؛ اما برقراری این تعادل نشان از قدرت مدیریت یک زن و امتیاز ویژه آن نسبت به زنان شاغل دیگر یا حتی زنان خانهدار دارد. معلمی یکی از شغلهایی است که با توجه به بافت سنتی جامعه، برای زنان پذیرفتهشده است و شاید شغلی است که میتواند زمینههای مشترک فکری جامعه سنتی و مدرن را به هم پیوند بزند. درحالحاضر ظرفیت بیش از نیمی از نیروی کار وزارت آموزشوپرورش را زنان تشکیل میدهند؛ ظرفیت بزرگی که حتی باید در اولویتهای نیازسنجیهای پژوهشی آموزشوپرورش قرار گیرد. در این گفتوگو به سراغ چند معلم رفتهایم و بیشتر از مشکلات خاص زنان در آموزشوپرورش و راهکارهای برخورد با آنان پرسیده و پاسخ آنها را شنیدهایم.
🔶بهعنوان سؤال اول مشکل خاص #معلمان_زن چیست؟
نرگس ملکزاده: بسیاری از #فرهنگیان زن مجبور هستند برای تدریس به مناطق محروم یا منطقهای به غیر از منطقه زندگی خود بروند که در دل این مسئله چند مشکل دیگر نهفته است. ممکن است معلمان بنا به دلایل متعدد از قبیل نبودن امکانات و شرایط زندگی در مناطق محروم نتوانند در منطقه مربوطه اقامت داشته باشند که علاوه بر تحمیل هزینه رفتوآمد و هزینه روانی حاصل از این آمدوشدها ممکن است امنیت آنها هم به خطر بیفتد. یکی از مشکلات زنان شاغل همیشه مشکل تنظیم زمان برای زندگی شخصی و زندگی حرفهای است؛ اما چرا باید تنظیم این مشارکت در زندگی طوری نباشد که زن -که همپای مرد در جامعه به فعالیت مشغول است- نتواند در شغل خود ارتقایی شایسته داشته باشد؟ منشأ این بیاعتمادی هم در افکار ماست که هنوز خود قبول نداریم یک زن میتواند یک مدیر یا یک کارمند موفقتر از مردان باشد و همیشه برتری را به مردبودن دادهایم. محدودیت در پوشش را هم میتوان به مشکلات خاص زنان اضافه کرد. در آموزشوپرورش درباره پوشش زنان، هیچ قانون یا بخشنامهای نداریم. بخشنامهای کلی وجود دارد؛ اما نوع پوشش را محدود نمیکند. کسی حق ندارد پوشش مناسب را به دلیل آراستهبودن نقد کند. پیامدهای این سختگیریهای بیمورد وقتی بیشتر نمایان میشود که دقت داشته باشیم که فرسایش شغلی معلمان زن و حتی سلب آرامش روانی از آنها اثراتش را بر ۳۰ دانشآموز میگذارد و این چیزی است که برای زنان شاغل در ارگانهای دیگر صدق نمیکند.
🔶فریبا ایازی: زنان ما از وقتی که دیده نشدند، غیرشاغل نامیده شدند. غافل از آنکه زنان همیشه شاغل بودند. مدیریت امور خانه، شغل کمی نبود؛ اما هرگز خانهداری شغل به حساب نیامد. چندی بعد همزمان با تغییر رویکرد دنیا نسبت به حقوق زن و مرد، زنان اجازه یافتند درس بخوانند تا بتوانند وارد اجتماع شوند. پس از مدتی، زنان همپای مردان در تمام عرصهها به فعالیت مشغول شدند؛ تاآنجاکه عنوان زن شاغل و زن خانهدار زبانزد مردم جامعه شد؛ اما مردها همچنان مرد ماندند و وظایف مردانگی آنان نه کم شد و نه زیاد. زنان شاغل همسر شدند و مادر و همچنان عنوان کدبانوی خانه جزء وظایف لاینفک آنان تعریف میشد. زنان شاغل مادر میشدند و برای مراقبت از خود و فرزند، چهار ماه مرخصی به آنان داده میشد؛ هرچند امروز اخبار خوبی مبنی بر طول مدت مرخصیها شنیده میشود؛ اما سخن ما درباره مشکلات خاص زنان شاغل است. با وجود آنکه امروز زنان، بخش مهمی از وظایف مربوط به همسرداری و فرزندان را برعهده دارند؛ ولی بند مربوط به حق اولاد و عائلهمندی به مردان تعلق میگیرد. این توجیه که مرد سرپرست خانواده است عقلانی نيست زیرا شرایط اقتصادی و حقوقی مردان کارمند بهگونهای نیست که بهتنهایی از مخارج زندگی برآیند.
🔶اگر بخواهید چالش اصلی خودتان را به عنوان یک زن فرهنگی مطرح کنید به چه موردی اشاره میکنید؟ ادامه👇🏾
🌼 روز جهاني زن و برخي مشکلات کاري خانممعلمها
—-------------
مهدي بهلولي: روز جهاني #زن، فرصتي است براي پرداختن به سختيها و دشواريهاي کهنه و نويي که زنان با آن روبهرو هستند و بخش چشمگيري از زنان جامعه و بهويژه جامعه زنان شاغل ما را زنان آموزگار تشکيل ميدهند. بخشي از مشکلات آموزگاران زن آموزشوپرورش ما، مشکلات عام همه آموزگاران زن جهان- و حتي همه زنان شاغل- است. در زندگي ما انسانها، زن در تربيت کودک، نقش خيلي زيادي دارد؛ بنابراين کارکردن در بيرون، براي زنان شاغل، دشواريها و سختيهاي زيادي بههمراه ميآورد اما بخشي از مشکلات هم، به روحيه و روانشناسي خود زنان برميگردد که نسبت به خيلي چيزها حساستر هستند و از اين نظر آسيبپذيرتر به نظر ميرسند.
مردها نسبتا کار را راحتتر ميگيرند و خيلي به خودشان سخت نميگيرند اما زنان اغلب به کارشان اهميت بيشتري ميدهند و درنتیجه بر خودشان هم سختتر ميگيرند؛ البته درزمينه روانشناسي زن، حرفهاي زيادي ميتوان زد اما به گمان من، ما در اينجا نبايد عاملهاي جامعهشناسانه را فراموش کنيم. ساختار فرهنگي جامعه ما مردسالارانه است و خيلي سخت، فرادستي زنان را بر مردان ميپذيرد و از همين نظر است که زنان شايسته ما در آموزشوپرورش، کمتر به پستهاي مهم و ارشد مديريتي ميرسند؛ البته تفکيک جنسيتي آموزش ما در ايران، باعث شده شمار مديران زن مدرسهها، شايد حتي از شمار مديران زن برخي از کشورهاي جهان توسعهيافته بيشتر باشد اما وقتي از سطح مدرسه بالاتر ميرويم، اين نسبت بهشدت بههم ميخورد.
مشکلات زنان در محيط کار به طبيعت کار هم برميگردد؛ براي نمونه، مشکلات يک #آموزگار_زن با مشکل زني که در بانک کار ميکند تا اندازهاي متفاوت است. در خود آموزشوپرورش هم، آموزگار زني که در مدرسه دولتي کار ميکند و رسمي آموزشوپرورش است، با آموزگار زني که رسمي نيست و در مدرسههاي پولي درس ميدهد، از يک موقعيت برخوردار نيست. تا آنجا که من ميدانم، آموزگاران زن در مدرسههاي پولي، بسيار مورد تبعيض زيادتري قرار ميگيرند. دو، سه سال پيش بحث آموزگاران آزاد شهرهاي اطراف تهران، رسانهاي شد که اغلب زن بودند و با مدرکهاي ليسانس و فوقليسانس با حقوق 300 هزار توماني و بدون بيمه درس ميدادند اما در سالهاي گذشته و در جهت رفع برخي مشکلات آموزگاران زن، اقداماتي انجام گرفته است و در برهههايي به اين موضوع اهميت بيشتري داده شده اما به باور من و با توجه به شمار بالاي آموزگاران زن، آموزشوپرورش بايد از مديران ارشد بيشتري بهره بگيرد تا هم براي ديگر آموزگاران زن و هم براي دانشآموزان دختر ما و هم در کل، براي همه جامعه زنان ما بهعنوان «نقش- مدل» عمل کنند. بايد پذيرفت که اگر ميخواهيم آموزشوپرورش ما به مشکلات زنان ما توجه بيشتري نشان دهد بايد مديراني داشته باشيم که مشکلات آموزگاران زن را از همه نظر با پوست و گوشت خود احساس کرده باشند.
فکر نميکنم بشود در جايي که بيشتر مديران ارشد و تصميمگيرنده آن مرد هستند، حکم داد که دغدغه مشکلات خاص زنان را دارد. شايد آموزشوپرورش از اين نظر که درصد بالايي از نيروهاي آن زن هستند- که در برخي از منطقهها به نزديک 80 درصد ميرسد- يکي از مناسبترين وزارتخانههايي باشد که بايد وزير زن داشته باشد اما اين سخن در اين شرايطي که ما هستيم، چندان واقعبينانه نمينمايد ولي بيگمان در ميان آموزگاران زن کنوني ما، کساني هستند که شايستگي نشستن بر مسند اين وزارتخانه را دارند؛ البته در پيش از انقلاب، وزير زن آموزشوپرورش هم داشتهايم.
در راستاي بهبود اين وضعيت و ارتقاي جايگاه #زنان در آموزشوپرورش، بيش از هر چيز بايد بر آگاهيرساني تأکيد کنيم و نقد زاويههاي گوناگون فرهنگ مردسالارانه را در اولويت بگذاريم.
دوم پشتيباني مردان از زنان و بهويژه زنان توانمند است- در هر جايي که با همديگر همکاري ميکنند. زنان توانمند ما «نقش- مدل»هاي زنان جامعه ما هستند که ميتوانند پيشگام توسعه ما باشند- البته هر پشتيباني مفيد و سازندهاي بايد همراه با نقد باشد. راهکار سوم، پشتيبانيهاي قانوني و کاري از آنان است و زدودن تبعيضها. آموزگاران نبايد فراموش کنند که کارشان با روشنفکري، پيوندي سفت و سخت دارد و روشنفکر جهان کنوني، نميتواند نسبت به تبعضها بيتفاوت باشد. وقایع اتفاقیه
—------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🌼 روز جهاني زن و برخي مشکلات کاري خانممعلمها
—-------------
مهدي بهلولي: روز جهاني #زن، فرصتي است براي پرداختن به سختيها و دشواريهاي کهنه و نويي که زنان با آن روبهرو هستند و بخش چشمگيري از زنان جامعه و بهويژه جامعه زنان شاغل ما را زنان آموزگار تشکيل ميدهند. بخشي از مشکلات آموزگاران زن آموزشوپرورش ما، مشکلات عام همه آموزگاران زن جهان- و حتي همه زنان شاغل- است. در زندگي ما انسانها، زن در تربيت کودک، نقش خيلي زيادي دارد؛ بنابراين کارکردن در بيرون، براي زنان شاغل، دشواريها و سختيهاي زيادي بههمراه ميآورد اما بخشي از مشکلات هم، به روحيه و روانشناسي خود زنان برميگردد که نسبت به خيلي چيزها حساستر هستند و از اين نظر آسيبپذيرتر به نظر ميرسند.
مردها نسبتا کار را راحتتر ميگيرند و خيلي به خودشان سخت نميگيرند اما زنان اغلب به کارشان اهميت بيشتري ميدهند و درنتیجه بر خودشان هم سختتر ميگيرند؛ البته درزمينه روانشناسي زن، حرفهاي زيادي ميتوان زد اما به گمان من، ما در اينجا نبايد عاملهاي جامعهشناسانه را فراموش کنيم. ساختار فرهنگي جامعه ما مردسالارانه است و خيلي سخت، فرادستي زنان را بر مردان ميپذيرد و از همين نظر است که زنان شايسته ما در آموزشوپرورش، کمتر به پستهاي مهم و ارشد مديريتي ميرسند؛ البته تفکيک جنسيتي آموزش ما در ايران، باعث شده شمار مديران زن مدرسهها، شايد حتي از شمار مديران زن برخي از کشورهاي جهان توسعهيافته بيشتر باشد اما وقتي از سطح مدرسه بالاتر ميرويم، اين نسبت بهشدت بههم ميخورد.
مشکلات زنان در محيط کار به طبيعت کار هم برميگردد؛ براي نمونه، مشکلات يک #آموزگار_زن با مشکل زني که در بانک کار ميکند تا اندازهاي متفاوت است. در خود آموزشوپرورش هم، آموزگار زني که در مدرسه دولتي کار ميکند و رسمي آموزشوپرورش است، با آموزگار زني که رسمي نيست و در مدرسههاي پولي درس ميدهد، از يک موقعيت برخوردار نيست. تا آنجا که من ميدانم، آموزگاران زن در مدرسههاي پولي، بسيار مورد تبعيض زيادتري قرار ميگيرند. دو، سه سال پيش بحث آموزگاران آزاد شهرهاي اطراف تهران، رسانهاي شد که اغلب زن بودند و با مدرکهاي ليسانس و فوقليسانس با حقوق 300 هزار توماني و بدون بيمه درس ميدادند اما در سالهاي گذشته و در جهت رفع برخي مشکلات آموزگاران زن، اقداماتي انجام گرفته است و در برهههايي به اين موضوع اهميت بيشتري داده شده اما به باور من و با توجه به شمار بالاي آموزگاران زن، آموزشوپرورش بايد از مديران ارشد بيشتري بهره بگيرد تا هم براي ديگر آموزگاران زن و هم براي دانشآموزان دختر ما و هم در کل، براي همه جامعه زنان ما بهعنوان «نقش- مدل» عمل کنند. بايد پذيرفت که اگر ميخواهيم آموزشوپرورش ما به مشکلات زنان ما توجه بيشتري نشان دهد بايد مديراني داشته باشيم که مشکلات آموزگاران زن را از همه نظر با پوست و گوشت خود احساس کرده باشند.
فکر نميکنم بشود در جايي که بيشتر مديران ارشد و تصميمگيرنده آن مرد هستند، حکم داد که دغدغه مشکلات خاص زنان را دارد. شايد آموزشوپرورش از اين نظر که درصد بالايي از نيروهاي آن زن هستند- که در برخي از منطقهها به نزديک 80 درصد ميرسد- يکي از مناسبترين وزارتخانههايي باشد که بايد وزير زن داشته باشد اما اين سخن در اين شرايطي که ما هستيم، چندان واقعبينانه نمينمايد ولي بيگمان در ميان آموزگاران زن کنوني ما، کساني هستند که شايستگي نشستن بر مسند اين وزارتخانه را دارند؛ البته در پيش از انقلاب، وزير زن آموزشوپرورش هم داشتهايم.
در راستاي بهبود اين وضعيت و ارتقاي جايگاه #زنان در آموزشوپرورش، بيش از هر چيز بايد بر آگاهيرساني تأکيد کنيم و نقد زاويههاي گوناگون فرهنگ مردسالارانه را در اولويت بگذاريم.
دوم پشتيباني مردان از زنان و بهويژه زنان توانمند است- در هر جايي که با همديگر همکاري ميکنند. زنان توانمند ما «نقش- مدل»هاي زنان جامعه ما هستند که ميتوانند پيشگام توسعه ما باشند- البته هر پشتيباني مفيد و سازندهاي بايد همراه با نقد باشد. راهکار سوم، پشتيبانيهاي قانوني و کاري از آنان است و زدودن تبعيضها. آموزگاران نبايد فراموش کنند که کارشان با روشنفکري، پيوندي سفت و سخت دارد و روشنفکر جهان کنوني، نميتواند نسبت به تبعضها بيتفاوت باشد. وقایع اتفاقیه
—------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝 معلمان زن (به بهانه هفته معلم)
—------------------------—
پريسيما ساداتماجدي
فعال صنفی معلمان
با نگاهي به آمار تعداد #معلمان شاغل در کشور درمييابيم #زنان با بيش از ۶۰ درصد شاغلان در #آموزشوپرورش، بيادعا در برابر همه مشکلات و ناملايمات، سالهاي متمادي طلاييترين دوران زندگي خود را وقف نونهالان و نوجوانان کشور کرده و کمتر دم برميآورند. معلمان زن با انواع تصميمات و برنامههاي آموزشوپرورش با توجه به روحيه سازگارانه، خود را تطبيق داده و انعطافپذيرتر هستند. از منظر ديگر معلمان زن، علاوهبر تمام مسئوليتهاي شغلي و زندگي، به تعداد بيشتري (نسبت به معلمان مرد) در دورههاي بازآموزي، ضمن خدمت، کارگاهها و جلسات آموزشي شرکت کرده و آمادگي ايجاد تغييرات و انجام اصلاحات لازم را براي آموزشوپرورش دارند. شوق آموختن و اشتياق به يادگيري، متعهدبودن، قانونمندي، عدم توسل به خشونت و تنبيه بدني، وقتگذاري و داشتن طرح و برنامه کلاسي بهطور چشمگير و فزايندهتري در زنان معلم وجود دارد. معلمان زن علاوهبر دغدغههاي مشترک با معلمان مرد، مطالبات ويژه خود را نيز دارند که لازم است مورد توجه قرار گيرد. شوربختانه به علت عدم آيندهنگري در تربيت معلم و تغييرات ساختاري در سالهای گذشته، تناسبي متوازن و منطقي در جذب و اشتغال نيروي انساني در دورهها و رشتههاي مختلف وجود نداشته و در بعضي استانها ازجمله تهران با پديدهاي بهعنوان نيروي مازاد، آن هم صرفا در جنسيت زن مواجه هستيم. عاملي که زنان بههيچوجه در شکلگيري آن نقشي نداشته اما بايد تاوان بيبرنامگي و بيخردي آن را بدهند. طي ساليان اخير، #دبيران_خانم مازاد با مدارک کارشناسي بالاجبار، به دوره ابتدايي منتقل ميشوند و به علت ناکارآمدي يا بيانگيزگي دچار فرسايش شغلي شده و با مشکلات زيادي دستوپنجه نرم ميکنند که بيشک لازم است مور توجه قرار گيرد. مطالبات زنان در آموزشوپرورش بهطور کلي تسهيل در روند #بازنشستگي اختياري، برقراري حقوق و مزاياي متناسب با شغل معلمي، برقراري حق عائلهمندي همانند مردان، اختصاص مأموريت آموزشي براي ادامه تحصيل، راهاندازي مراکز نگهداري کودک در کنار مدارس يا پرداخت کمکهزينه نگهداري کودکان زير6 سال همانند ساير ارگانها، دردسترسداشتن منابع و امکانات متنوع آموزشي در مدارس، اختصاص بخشي از ساعت موظف براي گذراندن دورههاي ضمن خدمت يا پرداخت اضافهکار براي شرکت در اين دورهها، ايجاد فرصتهاي برابر يادگيري در قالب اردوهاي علمي و آموزشي در داخل و خارج از کشور، برخورداري از مديران زن کارآمد خوشفکر و آشنا با روشهاي نوين تعليم و تربيت در مدارس و ادارات، ايجاد فضاي گفتوگو و تعامل سازنده در مدارس و کلاسهاي درس و بالاخره تبعيض مثبت در بودجه و امکانات براي تربيت دختران که آيندهسازان کشور هستند، ميباشد. زنان اميدوارند با بهکارگيري آنها در مسئوليتهاي کلان سياستگذاري و تصميمگيري، منافع اکثريت شاغلان در آموزشوپرورش تأمين شود. . وفایع اتفاقیه
—---------------------------
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟لینک عضویت 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📝 معلمان زن (به بهانه هفته معلم)
—------------------------—
پريسيما ساداتماجدي
فعال صنفی معلمان
با نگاهي به آمار تعداد #معلمان شاغل در کشور درمييابيم #زنان با بيش از ۶۰ درصد شاغلان در #آموزشوپرورش، بيادعا در برابر همه مشکلات و ناملايمات، سالهاي متمادي طلاييترين دوران زندگي خود را وقف نونهالان و نوجوانان کشور کرده و کمتر دم برميآورند. معلمان زن با انواع تصميمات و برنامههاي آموزشوپرورش با توجه به روحيه سازگارانه، خود را تطبيق داده و انعطافپذيرتر هستند. از منظر ديگر معلمان زن، علاوهبر تمام مسئوليتهاي شغلي و زندگي، به تعداد بيشتري (نسبت به معلمان مرد) در دورههاي بازآموزي، ضمن خدمت، کارگاهها و جلسات آموزشي شرکت کرده و آمادگي ايجاد تغييرات و انجام اصلاحات لازم را براي آموزشوپرورش دارند. شوق آموختن و اشتياق به يادگيري، متعهدبودن، قانونمندي، عدم توسل به خشونت و تنبيه بدني، وقتگذاري و داشتن طرح و برنامه کلاسي بهطور چشمگير و فزايندهتري در زنان معلم وجود دارد. معلمان زن علاوهبر دغدغههاي مشترک با معلمان مرد، مطالبات ويژه خود را نيز دارند که لازم است مورد توجه قرار گيرد. شوربختانه به علت عدم آيندهنگري در تربيت معلم و تغييرات ساختاري در سالهای گذشته، تناسبي متوازن و منطقي در جذب و اشتغال نيروي انساني در دورهها و رشتههاي مختلف وجود نداشته و در بعضي استانها ازجمله تهران با پديدهاي بهعنوان نيروي مازاد، آن هم صرفا در جنسيت زن مواجه هستيم. عاملي که زنان بههيچوجه در شکلگيري آن نقشي نداشته اما بايد تاوان بيبرنامگي و بيخردي آن را بدهند. طي ساليان اخير، #دبيران_خانم مازاد با مدارک کارشناسي بالاجبار، به دوره ابتدايي منتقل ميشوند و به علت ناکارآمدي يا بيانگيزگي دچار فرسايش شغلي شده و با مشکلات زيادي دستوپنجه نرم ميکنند که بيشک لازم است مور توجه قرار گيرد. مطالبات زنان در آموزشوپرورش بهطور کلي تسهيل در روند #بازنشستگي اختياري، برقراري حقوق و مزاياي متناسب با شغل معلمي، برقراري حق عائلهمندي همانند مردان، اختصاص مأموريت آموزشي براي ادامه تحصيل، راهاندازي مراکز نگهداري کودک در کنار مدارس يا پرداخت کمکهزينه نگهداري کودکان زير6 سال همانند ساير ارگانها، دردسترسداشتن منابع و امکانات متنوع آموزشي در مدارس، اختصاص بخشي از ساعت موظف براي گذراندن دورههاي ضمن خدمت يا پرداخت اضافهکار براي شرکت در اين دورهها، ايجاد فرصتهاي برابر يادگيري در قالب اردوهاي علمي و آموزشي در داخل و خارج از کشور، برخورداري از مديران زن کارآمد خوشفکر و آشنا با روشهاي نوين تعليم و تربيت در مدارس و ادارات، ايجاد فضاي گفتوگو و تعامل سازنده در مدارس و کلاسهاي درس و بالاخره تبعيض مثبت در بودجه و امکانات براي تربيت دختران که آيندهسازان کشور هستند، ميباشد. زنان اميدوارند با بهکارگيري آنها در مسئوليتهاي کلان سياستگذاري و تصميمگيري، منافع اکثريت شاغلان در آموزشوپرورش تأمين شود. . وفایع اتفاقیه
—---------------------------
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟لینک عضویت 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
❎ از دلیل تجرد دهه شصتیها تا افزایش ازدواج دهه هفتادیها
—------------------------------------
در حال حاضر ۲۵.۱ درصد (حدود ۱۰ میلیون نفر) از جمعیت زنان کل کشور را «دختران» جوان تشکیل میدهند؛ این در حالیست که ۴۲۶ هزار نفر از آنها که بالای ۴۰ سال سن دارند، دچار «تجرد قطعی» بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند.
🔸به گزارش ایسنا، بر اساس آخرین سرشماری سال ۹۵ ، حدود نیمی از جمعیت کشور (۴۹ درصد) را #زنان تشکیل میدهند که حدود یک چهارم این تعداد (۹ میلیون و ۸۹۰ هزار نفر) #دختران جوانی هستند که #مجرد بوده و تاکنون #ازدواج نکردهاند.
سوم مرداد ماه به مناسبت ولادت حضرت معصومه(ع) «روز ملی دختر» در کشور نامگذاری شده است که ایسنا به بهانه این روز به بررسی مختصر وضعیت زنان و دختران جوان کشور در ابعاد اجتماعی، آموزشی و اقتصادی پرداخته که مشروح آن در پی میآید:
وجود ۱۰۰ پسر در سن ازدواج در برابر ۸۲ دختر
سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفت و گو با ایسنا گفت: براساس آخرین سرشماری سال ۹۵ جمعیت کل کشور ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر است که از این تعداد ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن هستند. این در حالیست که ۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۲۲۵ نفر دختر مجرد در سن ازدواج (۱۵ تا ۲۹ سال) و ۵ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۹۸۹ نفر پسر در سن ازدواج (۲۰ تا ۳۴ سال) در کشور داریم.
چلک همچنین تصریح کرد: در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ پسر، ۸۲ دختر در سن ازدواج در کشور وجود دارد این در حالیست که میانگین سن ازدواج در حال افزایش و به کمتر از ۲۵ سال رسیده است؛ البته میانگین سن ازدواج در میان تحصیلکردگان بیش از جمعیت عمومی کشور است.ادامه گزارش https://eduarticle.me/?p=2430
ایسنا- شادی مختاری
—----------------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—------------------------------------
در حال حاضر ۲۵.۱ درصد (حدود ۱۰ میلیون نفر) از جمعیت زنان کل کشور را «دختران» جوان تشکیل میدهند؛ این در حالیست که ۴۲۶ هزار نفر از آنها که بالای ۴۰ سال سن دارند، دچار «تجرد قطعی» بوده و تاکنون ازدواج نکردهاند.
🔸به گزارش ایسنا، بر اساس آخرین سرشماری سال ۹۵ ، حدود نیمی از جمعیت کشور (۴۹ درصد) را #زنان تشکیل میدهند که حدود یک چهارم این تعداد (۹ میلیون و ۸۹۰ هزار نفر) #دختران جوانی هستند که #مجرد بوده و تاکنون #ازدواج نکردهاند.
سوم مرداد ماه به مناسبت ولادت حضرت معصومه(ع) «روز ملی دختر» در کشور نامگذاری شده است که ایسنا به بهانه این روز به بررسی مختصر وضعیت زنان و دختران جوان کشور در ابعاد اجتماعی، آموزشی و اقتصادی پرداخته که مشروح آن در پی میآید:
وجود ۱۰۰ پسر در سن ازدواج در برابر ۸۲ دختر
سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفت و گو با ایسنا گفت: براساس آخرین سرشماری سال ۹۵ جمعیت کل کشور ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر است که از این تعداد ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن هستند. این در حالیست که ۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۲۲۵ نفر دختر مجرد در سن ازدواج (۱۵ تا ۲۹ سال) و ۵ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۹۸۹ نفر پسر در سن ازدواج (۲۰ تا ۳۴ سال) در کشور داریم.
چلک همچنین تصریح کرد: در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ پسر، ۸۲ دختر در سن ازدواج در کشور وجود دارد این در حالیست که میانگین سن ازدواج در حال افزایش و به کمتر از ۲۵ سال رسیده است؛ البته میانگین سن ازدواج در میان تحصیلکردگان بیش از جمعیت عمومی کشور است.ادامه گزارش https://eduarticle.me/?p=2430
ایسنا- شادی مختاری
—----------------------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی 💻
آشنایی با فعالیت 4 زن پیشرو در امر #آموزش برای ایجاددنیایی بهتر برای #زنان . ملاله ، شری بلر ، کلودیو ایگنیوره و سعادشریف.↩️
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
آشنایی با فعالیت 4 زن پیشرو در امر #آموزش برای ایجاددنیایی بهتر برای #زنان . ملاله ، شری بلر ، کلودیو ایگنیوره و سعادشریف.↩️
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🎓🎓#بيکاري، چاقوي دولبه آموزش عالي
—---------------
نتایج یک پژوهش درباره چالش های اقتصادی حضور #زنان در آموزش عالی نشان می دهد بیشترین نرخ بیکاری کشور به #زنان_تحصیلکرده تعلق دارد اما حضور زنان در مقاطع مختلف افزایش یافته است.
به گزارش مهر به نقل از پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در نشست تخصصی «چالشها و راهبردهای ارتقای زنان در عرصه پژوهش» که در باغ نگارستان دانشگاه تهران برگزار شد، نتیجه سه پژوهش عمده در زمینه حضور زنان در آموزش عالی بررسی شد.
دکتر زهرامیلا علمی، گزارشی از پژوهش «دستاوردها و چالش های اقتصادی حضور زنان در آموزش عالی» ارائه و بیان کرد: در این پژوهش ۲۰۰مقاله را فراتحلیل و تاثیر آموزش عالی بر حضور زنان در بازار کار را مطالعه کردیم.
علمی افزود: یکی از دستاوردهای این پژوهش این است که زنان توانستهاند با آموزش منتهی به بازار کار خود را از فقر نجات دهند. البته در پژوهش تاثیر آموزش بر نرخ مشارکت اقتصادی نیز بررسی شد و مشخص شده است که زنان تحصیلکرده نسبت به سایر گروههای زنان نرخ مشارکت بالاتری داشتهاند.
وی افزود: نوع فعالیت زنان را نتوانستیم مشخص کنیم اما دانستیم که زنان تحصیلکرده بهتر میتوانند از نظر اقتصادی خود را اداره کنند و تحصیلات باعث افزایش سرانه در کشور و رشد میشود.
قشر تحصیل کرده علاف علمی نگرانی مهم امروز خود را آینده دانشجویان در بازار کار ذکر و بیان کرد: با قشری در این تحقیق به عنوان تحصیلکرده علاف مواجهیم که بعد از تحصیل در خانه مانده است و وارد بازار کار نمیشود. یعنی؛ امروزه وضعیت تعداد دانشجویان در مقاطع مختلف آموزش عالی با بازار کار تناسب ندارد. زنان در پستهای مدیریتی آموزشی و بهداشتی فعال هستند، اما بیش از آنکه لازم باشد به پستهای مدیریتی برای زنان بیندیشیم باید به بیکاری دختران و زنان تحصیلکرده فکر کنیم.
وی افزود: اعداد و ارقام نگرانکننده است و آموزش عالی چاقویی دولبه شده است؛ بیشترین نرخ بیکاری کشور به زنان تحصیلکرده تعلق دارد و این در حالی است که حضور زنان در مقاطع مختلف افزایش یافته است. ادامه مطلب در سایت بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی 👈 https://eduarticle.me/?p=3329
___
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—---------------
نتایج یک پژوهش درباره چالش های اقتصادی حضور #زنان در آموزش عالی نشان می دهد بیشترین نرخ بیکاری کشور به #زنان_تحصیلکرده تعلق دارد اما حضور زنان در مقاطع مختلف افزایش یافته است.
به گزارش مهر به نقل از پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در نشست تخصصی «چالشها و راهبردهای ارتقای زنان در عرصه پژوهش» که در باغ نگارستان دانشگاه تهران برگزار شد، نتیجه سه پژوهش عمده در زمینه حضور زنان در آموزش عالی بررسی شد.
دکتر زهرامیلا علمی، گزارشی از پژوهش «دستاوردها و چالش های اقتصادی حضور زنان در آموزش عالی» ارائه و بیان کرد: در این پژوهش ۲۰۰مقاله را فراتحلیل و تاثیر آموزش عالی بر حضور زنان در بازار کار را مطالعه کردیم.
علمی افزود: یکی از دستاوردهای این پژوهش این است که زنان توانستهاند با آموزش منتهی به بازار کار خود را از فقر نجات دهند. البته در پژوهش تاثیر آموزش بر نرخ مشارکت اقتصادی نیز بررسی شد و مشخص شده است که زنان تحصیلکرده نسبت به سایر گروههای زنان نرخ مشارکت بالاتری داشتهاند.
وی افزود: نوع فعالیت زنان را نتوانستیم مشخص کنیم اما دانستیم که زنان تحصیلکرده بهتر میتوانند از نظر اقتصادی خود را اداره کنند و تحصیلات باعث افزایش سرانه در کشور و رشد میشود.
قشر تحصیل کرده علاف علمی نگرانی مهم امروز خود را آینده دانشجویان در بازار کار ذکر و بیان کرد: با قشری در این تحقیق به عنوان تحصیلکرده علاف مواجهیم که بعد از تحصیل در خانه مانده است و وارد بازار کار نمیشود. یعنی؛ امروزه وضعیت تعداد دانشجویان در مقاطع مختلف آموزش عالی با بازار کار تناسب ندارد. زنان در پستهای مدیریتی آموزشی و بهداشتی فعال هستند، اما بیش از آنکه لازم باشد به پستهای مدیریتی برای زنان بیندیشیم باید به بیکاری دختران و زنان تحصیلکرده فکر کنیم.
وی افزود: اعداد و ارقام نگرانکننده است و آموزش عالی چاقویی دولبه شده است؛ بیشترین نرخ بیکاری کشور به زنان تحصیلکرده تعلق دارد و این در حالی است که حضور زنان در مقاطع مختلف افزایش یافته است. ادامه مطلب در سایت بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی 👈 https://eduarticle.me/?p=3329
___
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
بیکاری، چاقوی دولبه آموزش عالی
نتایج یک پژوهش درباره چالش های اقتصادی حضور زنان در آموزش عالی نشان می دهد بیشترین نرخ بیکاری کشور به زنان تحصیلکرده تعلق دارد اما حضور زنان در مقاطع مختلف افزایش یافته است. به گزارش مهر به نقل از پژ
⛔️تفاوت قانون کودکهمسری در ایران و کشورهای منطقه
_________
عقب ماندیم| روزنامه همدلی |
در حالی که در ایران مادهها و تبصرهها با حمایت مردان قانونگذار در مجلس، تور سفید را بر سر کودکان میاندازند و اجازه عروس شدن به آنان میدهند و این گونه آنان را در سن #کودکی به دنیای بزرگسالی پرتاب میکنند، در همسایگی ما و در همین بیخ گوشمان، کشورهای که تا دیروز در نقض حقوق زنان در دنیا سرآمد بودند، اصلاحاتی را یک شبه انجام دادند که تصور میشد سالهای سال با تصویب آن قانون فاصله دارند.
به یاد داریم تا همین یک سال پیش عربستان در دنیا بهعنوان کشوری که بیشترین محدودیتها را نسبت به زنان اعمال میکرد، شناخته میشد. اما از یک سال پیش و با اصلاحاتی که« محمد بن سلمان» ولیعهد آن کشور انجام داد روز به روز درهای بیشتری بر روی #زنان عربستان باز شد. از اجازه ورود زنان به ورزشگاه گرفته، تا همین قانونی که دو روز پیش در مجلس شورای عربستان تایید شد، نمونه روشنی از این اصلاحات است. اگر چه برخی اصلاحات عربستان را در زمینه حقوق زنان اصلاحات نمایشی میدانند که محصول جامعه عربستان نیست، اما برخی دیگر معتقدند حتی اگر اصلاحات این حوزه را نمایشی و ژست سیاسی بدون پشتوانه اجتماعی بدانیم، تصویب این گونه قوانین در کشوری که تا دیروز کوچکترین حقوقی برای زنان خود قائل نبود، اتفاقی تاریخی و تاثیرگذار در سرنوشت زنان و دختران این جامعه و حتی زندگی نسلهای آینده این کشور است.
در حالی که طرح کودک همسری که برای «جلوگیری از #ازدواج_کودکان » توسط فراکسیون زنان مجلس پیشنهاد شده بود، با حمله برخی از نمایندگان ناکام ماند و نتوانست جامه قانون بر تن کند، مجلس شورای عربستان ضوابط جدیدی برای ثبت ازدواج تصویب کرد که بر اساس آن ازدواج دختران و پسران زیر ۱۵ سال را به طور کلی ممنوع و ازدواج زیر ۱۸ سال منوط به کسب اجازه از دادگاه میشود.
🔸متن کامل در سایت بانک مقاله ها.👈 https://eduarticle.me/?p=4675
___________
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
_________
عقب ماندیم| روزنامه همدلی |
در حالی که در ایران مادهها و تبصرهها با حمایت مردان قانونگذار در مجلس، تور سفید را بر سر کودکان میاندازند و اجازه عروس شدن به آنان میدهند و این گونه آنان را در سن #کودکی به دنیای بزرگسالی پرتاب میکنند، در همسایگی ما و در همین بیخ گوشمان، کشورهای که تا دیروز در نقض حقوق زنان در دنیا سرآمد بودند، اصلاحاتی را یک شبه انجام دادند که تصور میشد سالهای سال با تصویب آن قانون فاصله دارند.
به یاد داریم تا همین یک سال پیش عربستان در دنیا بهعنوان کشوری که بیشترین محدودیتها را نسبت به زنان اعمال میکرد، شناخته میشد. اما از یک سال پیش و با اصلاحاتی که« محمد بن سلمان» ولیعهد آن کشور انجام داد روز به روز درهای بیشتری بر روی #زنان عربستان باز شد. از اجازه ورود زنان به ورزشگاه گرفته، تا همین قانونی که دو روز پیش در مجلس شورای عربستان تایید شد، نمونه روشنی از این اصلاحات است. اگر چه برخی اصلاحات عربستان را در زمینه حقوق زنان اصلاحات نمایشی میدانند که محصول جامعه عربستان نیست، اما برخی دیگر معتقدند حتی اگر اصلاحات این حوزه را نمایشی و ژست سیاسی بدون پشتوانه اجتماعی بدانیم، تصویب این گونه قوانین در کشوری که تا دیروز کوچکترین حقوقی برای زنان خود قائل نبود، اتفاقی تاریخی و تاثیرگذار در سرنوشت زنان و دختران این جامعه و حتی زندگی نسلهای آینده این کشور است.
در حالی که طرح کودک همسری که برای «جلوگیری از #ازدواج_کودکان » توسط فراکسیون زنان مجلس پیشنهاد شده بود، با حمله برخی از نمایندگان ناکام ماند و نتوانست جامه قانون بر تن کند، مجلس شورای عربستان ضوابط جدیدی برای ثبت ازدواج تصویب کرد که بر اساس آن ازدواج دختران و پسران زیر ۱۵ سال را به طور کلی ممنوع و ازدواج زیر ۱۸ سال منوط به کسب اجازه از دادگاه میشود.
🔸متن کامل در سایت بانک مقاله ها.👈 https://eduarticle.me/?p=4675
___________
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
تفاوت قانون کودکهمسری در ایران و کشورهای منطقه
عقب ماندیم |روزنامه همدلی در حالی که در ایران مادهها و تبصرهها با حمایت مردان قانونگذار در مجلس، تور سفید را بر سر کودکان میاندازند و اجازه عروس شدن به آنان میدهند و این گونه آنان را در سن کودکی