💠 به مرگ بیاندیش نه به پس از مرگ
🔹عارفان به ما میگفتند که تنها در فکر مرگ باشید و نه پس از مرگ و این که بعد از مرگ چه خواهد شد؟ این که در اندیشه باشیم که پس از مرگ چه اتفاقی خواهد افتاد و بهشت و جهنم چه گونه جایی است، تمرکز را سلب می کند. هیچ عارفی نگفته است که به پس از مرگ بیندیشید بلکه همه می گویند در اندیشه مرگ باشید
🔹بودا میگفت که من نه خبر دارم از کجا آمدهام و نه خبر دارم که به کجا خواهم رفت، اما خبر دارم که در این مدت چه کار باید بکنم. این مهم است که در این مدت چه کاری باید انجام دهیم و گرنه چه سودی دارد که بدانیم از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟ باز به تعبیری که به علی ابنابیطالب نسبت میدهند، درسته «ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیکَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَهَ بَینَ العَدَمَین. فرصت میان دو عدم جای گرفته را این را دریاب. زندگی این جهانی فرصتی است که میان دو عدم جای گرفته است: عدم گذشته و عدم آینده. این فرصتی که در میان دو عدم نشسته است را در چنگ بگیر، عدم گذشته و عدم آینده چه سودی دارد؟
🔹بودا می گفت از من سؤال درباره ماوراء الطبیعه نکنید؛ چون من نمی دانم و عمرم را هم صرف آن ها نمیکنم. من فقط میدانم که این جا چگونه میشود با درد و رنج کمتری زیست. من دنبال این هستم.از کجا بدانم که از کجا آمدهام، و به کجا خواهم رفت؟ من چه میدانم؟اگر میدانستم هم فرقی نمیکرد، چون باز هم همین زندگی را می کردم.
مصطفی ملکیان
🌂سخنرانی مجموع نشینی
_______________________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
💠 به مرگ بیاندیش نه به پس از مرگ
🔹عارفان به ما میگفتند که تنها در فکر مرگ باشید و نه پس از مرگ و این که بعد از مرگ چه خواهد شد؟ این که در اندیشه باشیم که پس از مرگ چه اتفاقی خواهد افتاد و بهشت و جهنم چه گونه جایی است، تمرکز را سلب می کند. هیچ عارفی نگفته است که به پس از مرگ بیندیشید بلکه همه می گویند در اندیشه مرگ باشید
🔹بودا میگفت که من نه خبر دارم از کجا آمدهام و نه خبر دارم که به کجا خواهم رفت، اما خبر دارم که در این مدت چه کار باید بکنم. این مهم است که در این مدت چه کاری باید انجام دهیم و گرنه چه سودی دارد که بدانیم از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟ باز به تعبیری که به علی ابنابیطالب نسبت میدهند، درسته «ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیکَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَهَ بَینَ العَدَمَین. فرصت میان دو عدم جای گرفته را این را دریاب. زندگی این جهانی فرصتی است که میان دو عدم جای گرفته است: عدم گذشته و عدم آینده. این فرصتی که در میان دو عدم نشسته است را در چنگ بگیر، عدم گذشته و عدم آینده چه سودی دارد؟
🔹بودا می گفت از من سؤال درباره ماوراء الطبیعه نکنید؛ چون من نمی دانم و عمرم را هم صرف آن ها نمیکنم. من فقط میدانم که این جا چگونه میشود با درد و رنج کمتری زیست. من دنبال این هستم.از کجا بدانم که از کجا آمدهام، و به کجا خواهم رفت؟ من چه میدانم؟اگر میدانستم هم فرقی نمیکرد، چون باز هم همین زندگی را می کردم.
مصطفی ملکیان
🌂سخنرانی مجموع نشینی
_______________________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📢پیام برای #مدیران_مدارس
⭕️به کارکنان با عملکرد بالا بازخورد دهید.
نظرات خود را درباره نحوه عملکرد کارکنان برتر، آن طور که شایسته است در اختیار آنها قرار دهید برای اینکار به توصیه های زیر عمل کنید:
🔵حوزه هایی که نیاز به تقویت دارند را شناسایی کنید:
کارکنان برتر اغلب نقاط ضعف اندکی دارند و شناسایی و بیان آنها نیز چندان آسان نیست. با وجود این تمام تلاش خود را برای کمک به این کارکنان به کار بگیرید تا بتوانند عملکرد خود را در حوزه های شناسایی شده تقویت کنند.
🔵قدردانی خود را نثار آنها کنید:
عدم قدردانی از تلاش های معلمان وکارکنان برتر یکی از اشتباهات ساده و رایجی است که اکثر مدیران مرتکب آن می شوند. معلمان وکارکنان برتر نیز مانند دیگران نیازمند دریافت بازخورد و قدردانی هستند، غافل نشوید.
🔵نظرات خود را درباره عملکرد کارکنان برتر پیوسته در اختیار آنها قرار دهید:
منتظر فرا رسیدن زمان مناسب و یا زمان بررسی عملکرد کارکنان نباشید.
کارکنان برتر تشنه دریافت نظرات شما درباره عملکرد خود هستند. بنابراین، نظرات خود را به صورت منظم در اختیار آنها قرار دهید.
📚نکات کاربردی مدیریت در ایران
_______________________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📢پیام برای #مدیران_مدارس
⭕️به کارکنان با عملکرد بالا بازخورد دهید.
نظرات خود را درباره نحوه عملکرد کارکنان برتر، آن طور که شایسته است در اختیار آنها قرار دهید برای اینکار به توصیه های زیر عمل کنید:
🔵حوزه هایی که نیاز به تقویت دارند را شناسایی کنید:
کارکنان برتر اغلب نقاط ضعف اندکی دارند و شناسایی و بیان آنها نیز چندان آسان نیست. با وجود این تمام تلاش خود را برای کمک به این کارکنان به کار بگیرید تا بتوانند عملکرد خود را در حوزه های شناسایی شده تقویت کنند.
🔵قدردانی خود را نثار آنها کنید:
عدم قدردانی از تلاش های معلمان وکارکنان برتر یکی از اشتباهات ساده و رایجی است که اکثر مدیران مرتکب آن می شوند. معلمان وکارکنان برتر نیز مانند دیگران نیازمند دریافت بازخورد و قدردانی هستند، غافل نشوید.
🔵نظرات خود را درباره عملکرد کارکنان برتر پیوسته در اختیار آنها قرار دهید:
منتظر فرا رسیدن زمان مناسب و یا زمان بررسی عملکرد کارکنان نباشید.
کارکنان برتر تشنه دریافت نظرات شما درباره عملکرد خود هستند. بنابراین، نظرات خود را به صورت منظم در اختیار آنها قرار دهید.
📚نکات کاربردی مدیریت در ایران
_______________________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
کارتون / خرید و فروش جسد برای تشریح!
(مهدی معتضدیان_ «شهروند»)
_______________
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
(مهدی معتضدیان_ «شهروند»)
_______________
🌟 مقاله ها وخبرهای آموزشی و فرهنگی🌟
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📚 چگونه کتاب چاپ کنيم!
—---------------------—
مرتضي رويتوند/طنزنویس
شما يادتان نميآيد، خيلي سال پيش، ما تعدادي نويسنده و شاعر داشتيم و تعداد محدودي هم #ناشر. تقريبا تعادلي بين تعداد کتابهاي چاپشده و مؤسسههاي انتشاراتي وجود داشت اما اين روزها از آنجايي که 67 درصد مردم، شاعر و نويسنده هستند (بقيه هم بازيگر)، دنياي چاپ کتاب متحول شده است. اگر شما شاعر يا نويسندهاي مطرح هستيد که خيلي ماجرا پيچيده نيست، شما کتاب مينويسيد و کسي نميخرد؛ به همين سادگي. حالا اگر کتاب هم فروش خوبي کرد، ناشر مبلغ کمي در حد چنددرصد از فروش به شما ميدهد که براي نوشتن کتاب بعديتان، چند خودکار و مقداري کاغذ داشته باشيد. اگر شما نويسنده يا شاعري گمنام هستيد و کتاباولي، پيشنهادم به شما اين است که کتاب چاپ نکنيد! اما اگر عزمتان براي چاپ کتاب، جزم است، شما را راهنمايي خواهم کرد.اگر از تعداد محدودي انتشاراتي بگذريم که سازوکار مشخصي براي چاپ کتاب دارند، بقيه کمي عجيب هستند. بگذاريد برايتان بگويم؛ شما نوشتههايتان را دستتان ميگيريد و ميرويد به يک انتشاراتي. طبيعتا روز اول، مدير مربوطه پاسخگو نيست و در جلسهاي مهم حضور دارد. شما ميدانيد که 97 درصد وقت يک مدير موفق در هر مؤسسهاي در جلسههاي مهم صرف ميشود. فرض کنيد شما بيکار هستيد و فردا هم به همان انتشاراتي ميرويد اما اي دل غافل، مدير مربوطه همين الان از مؤسسه خارج شده است. شما هم که بيکار، روز بعد هم ميرويد که از بدِ روزگار، آن روز پنجشنبه است و مؤسسه تعطيل. شما هم که سماجت خاصي در انتشار کتاب خود داريد و ميدانيد کتاب شما ميتواند دنيا را متحول کند، شنبه به انتشاراتي ميرويد و اگر خوششانس باشيد، مدير مربوطه در مؤسسه حضور دارد. شما سلام ميکنيد و او سرش در کاغذهاي روي ميز است؛ شما خودتان را معرفي ميکنيد، او سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ شما از کتابتان ميگوييد و او همچنان سرش روي کاغذهاي روي ميز است. خلاصه درحاليکه سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ يا مطالب شما را ميگيرد يا ميگويد به فلان ايميل، بفرستيد. شما شاد و شنگول درحاليکه ديگر خود را همرده با ويکتور هوگو ميدانيد، به خانه ميرويد. يک هفته، دندان روي جگر ميگذاريد و سراغي از کتاب خود نميگيريد. پس از يک هفته با مؤسسه تماس ميگيريد؛ احتمال قريببهيقين، تلفن، روي پيغامگير است. چند روز تماس ميگيريد و روي همه شمارههاي داخلي مؤسسه پيغام ميگذاريد. همانطور که عرض کردم، فرض بر آن است که شما بيکار هستيد؛ پس يک روز تصميم ميگيريد خودتان به مؤسسه تشريف ببريد. طبيعتا مدير مربوطه در جلسه است. شما را به مدير ديگري حواله ميکنند و اگر او در جلسه نباشد به شما خواهد گفت: کتاب شما در دست بررسي بوده و چون تعداد کتابها زياد است، چند ماه ديگر نوبت به کتاب شما ميرسد. سرتان را درد نياورم، چند ماه بعد ميرويد و سرتان را به سقف ميکوبند؛ ايرادي، نکتهاي، چيزي ميآورند و ميگويند: متأسفانه نميتوانيم با شما همکاري کنيم. مورد داشتهايم که به نويسندهاي گفتهاند نوشتههاي شما ايراد وزني دارند و بهتر است کتاب «عروض و قافيه» استاد سيروس شميسا را مطالعه کنيد؛ غافل از اينکه، نوشته اين بنده خدا اصلا رمان بوده است، نه شعر. اين ماجرا اصلا عجيب نيست، از اين عجيبتر هم داريم. برخي انتشاراتيها روش جالبي دارند؛ ميگويند هزينه کتاب از شما، چاپ از ما. اينها خيلي با محتوا کاري ندارند؛ نوشتههاي شما را ميگيرند، چند ميليوني پول گرفته و مدتي بعد، کتابها را به شما تحويل ميدهند و نوبت شماست که چون کتابفروشي دورهگرد، بگرديد و کتاب خود را توزيع کنيد. برخي انتشاراتيها هم پول جدا ميگيرند و کار توزيع را هم انجام ميدهند که البته برخي بهصورت صوري، کتاب را توزيع کرده و به نويسنده بختبرگشته ميگويند ما کتابت را توزيع کرديم اما در حقيقت احتمالا کتابهاي موردنظر يا در انبار ناشر ميمانند يا خمير ميشوند يا اصلا از اولش هم چاپ نشدهاند. ناشران منصفتر، نيم، يکسوم يا دوسوم هزينه کتاب را از نويسنده ميگيرند.
تازگيها ميگويند، سبکي هم اختراع شده است که ميشود نامش را گذاشت «نتورک پابليشينگ». به اين صورت که ناشر ميگويد، اگر يک نويسنده بياوري که ما کتابش را چاپ کنيم، فلاندرصد تخفيف ميگيري، اگر دو نفر بياوري، فلاندرصد تخفيف. خلاصه نوعي خاصي از نتورک مارکتينگ هم در بازار کتاب ايجاد شده است.
سبکهاي ديگري هم براي چاپ #کتاب وجود دارد که فرصت براي ارائه آن، وجود ندارد.
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
📚 چگونه کتاب چاپ کنيم!
—---------------------—
مرتضي رويتوند/طنزنویس
شما يادتان نميآيد، خيلي سال پيش، ما تعدادي نويسنده و شاعر داشتيم و تعداد محدودي هم #ناشر. تقريبا تعادلي بين تعداد کتابهاي چاپشده و مؤسسههاي انتشاراتي وجود داشت اما اين روزها از آنجايي که 67 درصد مردم، شاعر و نويسنده هستند (بقيه هم بازيگر)، دنياي چاپ کتاب متحول شده است. اگر شما شاعر يا نويسندهاي مطرح هستيد که خيلي ماجرا پيچيده نيست، شما کتاب مينويسيد و کسي نميخرد؛ به همين سادگي. حالا اگر کتاب هم فروش خوبي کرد، ناشر مبلغ کمي در حد چنددرصد از فروش به شما ميدهد که براي نوشتن کتاب بعديتان، چند خودکار و مقداري کاغذ داشته باشيد. اگر شما نويسنده يا شاعري گمنام هستيد و کتاباولي، پيشنهادم به شما اين است که کتاب چاپ نکنيد! اما اگر عزمتان براي چاپ کتاب، جزم است، شما را راهنمايي خواهم کرد.اگر از تعداد محدودي انتشاراتي بگذريم که سازوکار مشخصي براي چاپ کتاب دارند، بقيه کمي عجيب هستند. بگذاريد برايتان بگويم؛ شما نوشتههايتان را دستتان ميگيريد و ميرويد به يک انتشاراتي. طبيعتا روز اول، مدير مربوطه پاسخگو نيست و در جلسهاي مهم حضور دارد. شما ميدانيد که 97 درصد وقت يک مدير موفق در هر مؤسسهاي در جلسههاي مهم صرف ميشود. فرض کنيد شما بيکار هستيد و فردا هم به همان انتشاراتي ميرويد اما اي دل غافل، مدير مربوطه همين الان از مؤسسه خارج شده است. شما هم که بيکار، روز بعد هم ميرويد که از بدِ روزگار، آن روز پنجشنبه است و مؤسسه تعطيل. شما هم که سماجت خاصي در انتشار کتاب خود داريد و ميدانيد کتاب شما ميتواند دنيا را متحول کند، شنبه به انتشاراتي ميرويد و اگر خوششانس باشيد، مدير مربوطه در مؤسسه حضور دارد. شما سلام ميکنيد و او سرش در کاغذهاي روي ميز است؛ شما خودتان را معرفي ميکنيد، او سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ شما از کتابتان ميگوييد و او همچنان سرش روي کاغذهاي روي ميز است. خلاصه درحاليکه سرش روي کاغذهاي روي ميز است؛ يا مطالب شما را ميگيرد يا ميگويد به فلان ايميل، بفرستيد. شما شاد و شنگول درحاليکه ديگر خود را همرده با ويکتور هوگو ميدانيد، به خانه ميرويد. يک هفته، دندان روي جگر ميگذاريد و سراغي از کتاب خود نميگيريد. پس از يک هفته با مؤسسه تماس ميگيريد؛ احتمال قريببهيقين، تلفن، روي پيغامگير است. چند روز تماس ميگيريد و روي همه شمارههاي داخلي مؤسسه پيغام ميگذاريد. همانطور که عرض کردم، فرض بر آن است که شما بيکار هستيد؛ پس يک روز تصميم ميگيريد خودتان به مؤسسه تشريف ببريد. طبيعتا مدير مربوطه در جلسه است. شما را به مدير ديگري حواله ميکنند و اگر او در جلسه نباشد به شما خواهد گفت: کتاب شما در دست بررسي بوده و چون تعداد کتابها زياد است، چند ماه ديگر نوبت به کتاب شما ميرسد. سرتان را درد نياورم، چند ماه بعد ميرويد و سرتان را به سقف ميکوبند؛ ايرادي، نکتهاي، چيزي ميآورند و ميگويند: متأسفانه نميتوانيم با شما همکاري کنيم. مورد داشتهايم که به نويسندهاي گفتهاند نوشتههاي شما ايراد وزني دارند و بهتر است کتاب «عروض و قافيه» استاد سيروس شميسا را مطالعه کنيد؛ غافل از اينکه، نوشته اين بنده خدا اصلا رمان بوده است، نه شعر. اين ماجرا اصلا عجيب نيست، از اين عجيبتر هم داريم. برخي انتشاراتيها روش جالبي دارند؛ ميگويند هزينه کتاب از شما، چاپ از ما. اينها خيلي با محتوا کاري ندارند؛ نوشتههاي شما را ميگيرند، چند ميليوني پول گرفته و مدتي بعد، کتابها را به شما تحويل ميدهند و نوبت شماست که چون کتابفروشي دورهگرد، بگرديد و کتاب خود را توزيع کنيد. برخي انتشاراتيها هم پول جدا ميگيرند و کار توزيع را هم انجام ميدهند که البته برخي بهصورت صوري، کتاب را توزيع کرده و به نويسنده بختبرگشته ميگويند ما کتابت را توزيع کرديم اما در حقيقت احتمالا کتابهاي موردنظر يا در انبار ناشر ميمانند يا خمير ميشوند يا اصلا از اولش هم چاپ نشدهاند. ناشران منصفتر، نيم، يکسوم يا دوسوم هزينه کتاب را از نويسنده ميگيرند.
تازگيها ميگويند، سبکي هم اختراع شده است که ميشود نامش را گذاشت «نتورک پابليشينگ». به اين صورت که ناشر ميگويد، اگر يک نويسنده بياوري که ما کتابش را چاپ کنيم، فلاندرصد تخفيف ميگيري، اگر دو نفر بياوري، فلاندرصد تخفيف. خلاصه نوعي خاصي از نتورک مارکتينگ هم در بازار کتاب ايجاد شده است.
سبکهاي ديگري هم براي چاپ #کتاب وجود دارد که فرصت براي ارائه آن، وجود ندارد.
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅ بازنگری #علومانسانی در ایستگاه آشفتگی
—----------------------
فعاليتها براي بازنگري در علومانساني بهعنوان يکي از مهمترين خواستههاي نظام از «دانشگاه»، حالا بعد از پنج سال، قدمهاي افتانوخيزان، دوباره بالا گرفته شده است؛ بهطوريکه تهيه پيشنويس برنامه #جامعهشناسي در دوره کارشناسي ازسوي شوراي تحول در علومانساني با واکنش جامعهشناسان ايراني همراه شده و آنها نامهاي سرگشاده به رئيسجمهوري نوشتند. پس از جامعهشناسان، حدادعادل بهعنوان رئيس شوراي تحول در علومانساني، در نامهاي به رئيسجمهوري بهعنوان رئيس شورايعالي انقلاب فرهنگي، توضيحاتي را دراينباره اعلام کرده است.
پس از فاز اوليه اين کار يعني بررسي سرفصلهاي علومانساني در سال ١٣٩٠، مهمترين بخش از تحول در علومانساني يعني تحول در محتوا، در اواسط سال ۱۳۹۱ شروع شد اما مسئلهاي که مهم بوده، اين بود که در دولت احمدينژاد بهواسطه درگيري رؤساي دو جريان مهم اين بازنگري يعني پژوهشگاه مطالعات فرهنگي و علومانساني و دانشگاه علامه طباطبايي در قدم اول، شتابزدگي و کميتگرايي وزارت علوم در دولت دهم در قدم دوم و جابهجايي دولت بهعنوان دليل مؤثر ديگر، موجب شد بازنگري در علومانساني بين سالهاي ١٣٩٠ تا ١٣٩٣ روند کند و دستبهعصايي داشته باشد اما پس از آن در دولت روحاني، بازنگران با همکاري تعريفشده و مؤثري ازسوي وزير جديد علوم، دوباره فعال شدهاند؛ بهطوريکه از ابتداي سال ١٣٩٤، برنامه کارشناسي رشته فلسفه آماده ابلاغ به دانشگاهها شد؛ روند رو به جلويي که بهجرأت ميتوان آن را متأثر از ورود محمد فرهادي به وزارت علوم دانست زيرا فرهادي با همکاري با حدادعادل سرعت بالايي به بازنگري در علومانساني در دولت يازدهم داد و بعدها حدادعادل، يک هفته پس از حضورش در جلسه توديع و معارفه فرهادي در تاريخ ٢٣ آذر ١٣٩٣، در نامهاي به وزير جديد علوم، خواستار برگزاري جلسه مشترک ميان وزارت علوم و شوراي تحول علومانساني شده بود. او دراينباره عنوان کرده بود: «نامهاي از جانب شوراي تحول و ارتقاي علومانساني، براي دکتر فرهادي، وزير جديد علوم، تحقيقات و فناوري نگاشته شده و در اين نامه، ضمن معرفي شوراي تحول و ارتقاي علومانساني از او درخواست شده تا جلسه مشترکي بهمنظور آشنايي بيشتر بين طرفين برگزار شود.» پس از آن، فرهادي نيز درخواست حدادعادل را در کمتر از يک ماه اجابت کرد و وزارت علوم در روزهاي آخر دي ١٣٩٣، ميزبان اعضاي شوراي تحول در علومانساني بود. حدادعادل در آن جلسه که در محل وزارت علوم برگزار شد، ابراز اميدواري کرد: «همکاري بين وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و شوراي تحول و ارتقاي علومانساني تعميق و گسترش خواهد يافت.» او با اشاره به رويکرد اين شورا نسبت به بازنگري در علومانساني خاطرنشان کرد: «در بازنگري علومانساني از کار جناحي، سياسي و شعارزدگي جدا خودداري کرده و ميکنيم و معتقديم اين کار، يک کار فرادستگاهي بوده که به ماهيت انقلاب اسلامي مرتبط است.»
پس از اين ماجراها، حدود يک ماه پيش، تدوين پيشنويس برنامه درسي جديد در دوره کارشناسي رشته جامعهشناسي، دوباره بازنگري در علومانساني را به زبانها آورد. ماجرا از اين قرار است که انجمن جامعهشناسي ايران به همراه گروهي از استادان جامعهشناسي نسبت به پيشنويس برنامه درسي جديد جامعهشناسي اعتراض کردند. زمزمهها درباره تغيير عناوين دروس برخي رشتهها ازجمله جامعهشناسي، علومسياسي و روانشناسي هم درواقع، از همان اواخر دهه 80 قوت گرفت؛ آنچنان که رئيس کارگروه جامعهشناسي شوراي تحول ميگويد ابتدا برنامهريزي براي تحول در برنامههاي دروس به دانشگاه علامه طباطبايي و گروه جامعهشناسي اين دانشگاه سپرده شده و بعد به دلايلي چون ناکارآمدبودن برنامهريزي انجامشده و مغايرت با اصول شورا، اين وظيفه به دانشگاه تهران واگذار شد. همکارينکردن گروههاي علوماجتماعي حتي در دانشگاه تهران نشان ميداد چندان تمايلي براي همکاري با اين کارگروه وجود ندارد. از طرفي، آنچنان که از گفتههاي برخي استادان و مديران گروههاي جامعهشناسي برميآيد، تلاشي ازسوي اين کارگروه براي جلبنظر تمام گروههاي جامعهشناسي در کشور صورت نگرفته و اين تغييرات، بهصورت يک امر «فرماليته» و «صوري» از بالا قرار است اعمال شود. رئيس کارگروه جامعهشناسي شوراي تحول علومانساني، انتشار نامهاي سرگشاده را «جار و جنجال سياسي» توصيف ميکند و با اشاره به اين مسئله که ما در شوراي تحول پنهانکاري نکردهايم که به رئيسجمهوري نامه مينويسند، ميگويد: درسها همان درسهاي قبلي است. من نميدانم چرا انجمن جامعهشناسي چنين مسائلي را مطرح ميکند. وقایع اتفاقیه
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—----------------------
فعاليتها براي بازنگري در علومانساني بهعنوان يکي از مهمترين خواستههاي نظام از «دانشگاه»، حالا بعد از پنج سال، قدمهاي افتانوخيزان، دوباره بالا گرفته شده است؛ بهطوريکه تهيه پيشنويس برنامه #جامعهشناسي در دوره کارشناسي ازسوي شوراي تحول در علومانساني با واکنش جامعهشناسان ايراني همراه شده و آنها نامهاي سرگشاده به رئيسجمهوري نوشتند. پس از جامعهشناسان، حدادعادل بهعنوان رئيس شوراي تحول در علومانساني، در نامهاي به رئيسجمهوري بهعنوان رئيس شورايعالي انقلاب فرهنگي، توضيحاتي را دراينباره اعلام کرده است.
پس از فاز اوليه اين کار يعني بررسي سرفصلهاي علومانساني در سال ١٣٩٠، مهمترين بخش از تحول در علومانساني يعني تحول در محتوا، در اواسط سال ۱۳۹۱ شروع شد اما مسئلهاي که مهم بوده، اين بود که در دولت احمدينژاد بهواسطه درگيري رؤساي دو جريان مهم اين بازنگري يعني پژوهشگاه مطالعات فرهنگي و علومانساني و دانشگاه علامه طباطبايي در قدم اول، شتابزدگي و کميتگرايي وزارت علوم در دولت دهم در قدم دوم و جابهجايي دولت بهعنوان دليل مؤثر ديگر، موجب شد بازنگري در علومانساني بين سالهاي ١٣٩٠ تا ١٣٩٣ روند کند و دستبهعصايي داشته باشد اما پس از آن در دولت روحاني، بازنگران با همکاري تعريفشده و مؤثري ازسوي وزير جديد علوم، دوباره فعال شدهاند؛ بهطوريکه از ابتداي سال ١٣٩٤، برنامه کارشناسي رشته فلسفه آماده ابلاغ به دانشگاهها شد؛ روند رو به جلويي که بهجرأت ميتوان آن را متأثر از ورود محمد فرهادي به وزارت علوم دانست زيرا فرهادي با همکاري با حدادعادل سرعت بالايي به بازنگري در علومانساني در دولت يازدهم داد و بعدها حدادعادل، يک هفته پس از حضورش در جلسه توديع و معارفه فرهادي در تاريخ ٢٣ آذر ١٣٩٣، در نامهاي به وزير جديد علوم، خواستار برگزاري جلسه مشترک ميان وزارت علوم و شوراي تحول علومانساني شده بود. او دراينباره عنوان کرده بود: «نامهاي از جانب شوراي تحول و ارتقاي علومانساني، براي دکتر فرهادي، وزير جديد علوم، تحقيقات و فناوري نگاشته شده و در اين نامه، ضمن معرفي شوراي تحول و ارتقاي علومانساني از او درخواست شده تا جلسه مشترکي بهمنظور آشنايي بيشتر بين طرفين برگزار شود.» پس از آن، فرهادي نيز درخواست حدادعادل را در کمتر از يک ماه اجابت کرد و وزارت علوم در روزهاي آخر دي ١٣٩٣، ميزبان اعضاي شوراي تحول در علومانساني بود. حدادعادل در آن جلسه که در محل وزارت علوم برگزار شد، ابراز اميدواري کرد: «همکاري بين وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و شوراي تحول و ارتقاي علومانساني تعميق و گسترش خواهد يافت.» او با اشاره به رويکرد اين شورا نسبت به بازنگري در علومانساني خاطرنشان کرد: «در بازنگري علومانساني از کار جناحي، سياسي و شعارزدگي جدا خودداري کرده و ميکنيم و معتقديم اين کار، يک کار فرادستگاهي بوده که به ماهيت انقلاب اسلامي مرتبط است.»
پس از اين ماجراها، حدود يک ماه پيش، تدوين پيشنويس برنامه درسي جديد در دوره کارشناسي رشته جامعهشناسي، دوباره بازنگري در علومانساني را به زبانها آورد. ماجرا از اين قرار است که انجمن جامعهشناسي ايران به همراه گروهي از استادان جامعهشناسي نسبت به پيشنويس برنامه درسي جديد جامعهشناسي اعتراض کردند. زمزمهها درباره تغيير عناوين دروس برخي رشتهها ازجمله جامعهشناسي، علومسياسي و روانشناسي هم درواقع، از همان اواخر دهه 80 قوت گرفت؛ آنچنان که رئيس کارگروه جامعهشناسي شوراي تحول ميگويد ابتدا برنامهريزي براي تحول در برنامههاي دروس به دانشگاه علامه طباطبايي و گروه جامعهشناسي اين دانشگاه سپرده شده و بعد به دلايلي چون ناکارآمدبودن برنامهريزي انجامشده و مغايرت با اصول شورا، اين وظيفه به دانشگاه تهران واگذار شد. همکارينکردن گروههاي علوماجتماعي حتي در دانشگاه تهران نشان ميداد چندان تمايلي براي همکاري با اين کارگروه وجود ندارد. از طرفي، آنچنان که از گفتههاي برخي استادان و مديران گروههاي جامعهشناسي برميآيد، تلاشي ازسوي اين کارگروه براي جلبنظر تمام گروههاي جامعهشناسي در کشور صورت نگرفته و اين تغييرات، بهصورت يک امر «فرماليته» و «صوري» از بالا قرار است اعمال شود. رئيس کارگروه جامعهشناسي شوراي تحول علومانساني، انتشار نامهاي سرگشاده را «جار و جنجال سياسي» توصيف ميکند و با اشاره به اين مسئله که ما در شوراي تحول پنهانکاري نکردهايم که به رئيسجمهوري نامه مينويسند، ميگويد: درسها همان درسهاي قبلي است. من نميدانم چرا انجمن جامعهشناسي چنين مسائلي را مطرح ميکند. وقایع اتفاقیه
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_اسلاید
💻 #عکسهای شگفت انگیز #ایران قسمت دوم
عکاس : محمدرضا #دومیری_گنجی
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
💻 #عکسهای شگفت انگیز #ایران قسمت دوم
عکاس : محمدرضا #دومیری_گنجی
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جیره_موسیقی شبانه 🎼🎼
آهای خبردار
کلیپ اختتامیه فیلم فجر
#همایون_شجریان
از موسیقی متن فیلم رگ خواب
__________
کانال مقاله ها @eduarticle
آهای خبردار
کلیپ اختتامیه فیلم فجر
#همایون_شجریان
از موسیقی متن فیلم رگ خواب
__________
کانال مقاله ها @eduarticle
❎ اخلاق و #بلایای_طبیعی
—------------------------
دکتر نادر هوشمنديار، استاد دانشگاه: در همه جاي دنيا، وقوع حوادث ناگهاني، همراه است با بسيج عمومي امکانات که با روشهاي طراحيشده از سوي سياستگذاران عمومي در کانال ترميمسازي و سازندگي آسيبهاي شکلگرفته، مورد استفاده و بهرهبرداري قرار ميگيرند. اين بسيج عمومي امکانات، البته همه مؤلفههاي موردنياز در برطرفسازي يک اتفاق ناگوار (که توانسته زيان عمومي ايجاد کند) را دربر ميگيرد؛ يعني سياستگذاران عمومي بهگونهاي مديريت بحران را طراحي و تجهيز ميکنند که در هنگامه حادثهاي غيرمترقبه، بتوان همياري و همراهي گستردهاي از ايدهها، گروهها، افراد مختلف جامعه و کمکهاي مادي و کالايي موردنياز بحران را در کوتاهترين زمان فراهم کرد اما در ايران متأسفانه، چنين روندي بهدليل وجود مشکلات مختلف، آنطور که بايد شکل نميگيرد. ماجراهاي چند روز و چند هفته گذشته، از سقوط دردناک ساختمان پلاسکو تا سيل، بهمن، بارشهاي شديد و گردوغباري که دمار از روزگار زندگي آسوده در بخشي از شهرهاي جنوبي کشور درآورده است، بهخوبي نشان داد که در سرزمين ما متأسفانه، مديريت بحران از دو ناحيه آسيب ميبيند و بههمينخاطر، دو مؤلفه ناگوار نميتواند يا توانش، آنطور که بايد شکل نگرفته است تا بتواند با قدرت بيشتري از عهده برطرفکردن حوادث بربيايد. نخستين مسئلهاي که دستوپاگير بوده و مقابله با وقايع را با تعلل همراه ميکند، کاري است که بايد با قدرت بيشتر در فرايند سياستگذاري عمومي شکل ميگرفت تا امروز کشور، صاحب ساختار محکمتري از فعاليتهاي اجرايي مديريت بحران باشد اما متأسفانه در سالهاي گذشته نهتنها اين اتفاق رخ نداده است بلکه تاحد زيادي ناکارآمدي سياستگذاران عمومي باعث شده امروز گرفتاريها دوچندان افزايش يابند؛ مثلا شنيده ميشود که در دولتهاي نهم و دهم به دلايل واهي، ناکارآمدي و آشنانبودن با عقلانيت موردنياز در مديريت بحران، هليکوپترهاي آتشنشان فروخته شدهاند و بههمينخاطر، ايران هرسال بايد شاهد ازبينرفتن حجم وسيعي از جنگلهاي خود در آتش باشد.
اگر چنين چيزي واقعيت داشته باشد، حتما نمونهاي براي معرفي يکي از بدترين ناکارآمديهاي تاريخي محسوب ميشود. فارغ از اين ماجرا به نظر ميرسد، نميشود وجودنداشتن توانايي مطلوب در سياستگذاري عمومي را براي برطرفکردن ضعفهاي مديريت بحران ناديده گرفت. اين مسئله هم چيزي نيست که به مديران و مديريتهاي کنوني مربوط باشد بلکه ما از ناحيه رفتاري تاريخي ضربه ميخوريم. مشکل دوم، وجودنداشتن فرهنگ مناسب در جامعه و بهویژه در ميان گروههاي مرجع و از همه مهمتر، کنشگران سياسي براي ايجاد حس همياري در جامعه است. همانطور که گفته شد، وقوع وقايع ناگهاني در هر کشوري با بسيج امکانات همراه است؛ هم امکانات مصرفي و هم امکاناتي که بهنوعي فکرها و ايدهها را براي رهايي از آسيبهاي ناشی از خطرهاي محيطي و زيستمحيطي، تجهيز و آماده ميکنند اما درست در همين ناحيه، کارکردهاي غيرفرهنگي باعث ميشوند برخي از گروهها و افراد مرجع بهجاي ياريرساندن به آسيبديدگان، از وقايع تلخ و ناگوار با عنوان ابزاري براي حذف رقيب سياسي بهرهبرداري کنند. اين روزها شاهد هستيم که مصيبتهاي طبيعي در شهرهاي جنوبي بهجاي آنکه نيروهاي سياسي را يکپارچه براي امدادرساني وارد ميدان کند، باعث شده تا برخي از گروهها به گوشهاي بنشينند و از فضاي بهوجودآمده براي برخورد با دولت استفاده کنند... روزنامه وقایع اتفاقیه
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
❎ اخلاق و #بلایای_طبیعی
—------------------------
دکتر نادر هوشمنديار، استاد دانشگاه: در همه جاي دنيا، وقوع حوادث ناگهاني، همراه است با بسيج عمومي امکانات که با روشهاي طراحيشده از سوي سياستگذاران عمومي در کانال ترميمسازي و سازندگي آسيبهاي شکلگرفته، مورد استفاده و بهرهبرداري قرار ميگيرند. اين بسيج عمومي امکانات، البته همه مؤلفههاي موردنياز در برطرفسازي يک اتفاق ناگوار (که توانسته زيان عمومي ايجاد کند) را دربر ميگيرد؛ يعني سياستگذاران عمومي بهگونهاي مديريت بحران را طراحي و تجهيز ميکنند که در هنگامه حادثهاي غيرمترقبه، بتوان همياري و همراهي گستردهاي از ايدهها، گروهها، افراد مختلف جامعه و کمکهاي مادي و کالايي موردنياز بحران را در کوتاهترين زمان فراهم کرد اما در ايران متأسفانه، چنين روندي بهدليل وجود مشکلات مختلف، آنطور که بايد شکل نميگيرد. ماجراهاي چند روز و چند هفته گذشته، از سقوط دردناک ساختمان پلاسکو تا سيل، بهمن، بارشهاي شديد و گردوغباري که دمار از روزگار زندگي آسوده در بخشي از شهرهاي جنوبي کشور درآورده است، بهخوبي نشان داد که در سرزمين ما متأسفانه، مديريت بحران از دو ناحيه آسيب ميبيند و بههمينخاطر، دو مؤلفه ناگوار نميتواند يا توانش، آنطور که بايد شکل نگرفته است تا بتواند با قدرت بيشتري از عهده برطرفکردن حوادث بربيايد. نخستين مسئلهاي که دستوپاگير بوده و مقابله با وقايع را با تعلل همراه ميکند، کاري است که بايد با قدرت بيشتر در فرايند سياستگذاري عمومي شکل ميگرفت تا امروز کشور، صاحب ساختار محکمتري از فعاليتهاي اجرايي مديريت بحران باشد اما متأسفانه در سالهاي گذشته نهتنها اين اتفاق رخ نداده است بلکه تاحد زيادي ناکارآمدي سياستگذاران عمومي باعث شده امروز گرفتاريها دوچندان افزايش يابند؛ مثلا شنيده ميشود که در دولتهاي نهم و دهم به دلايل واهي، ناکارآمدي و آشنانبودن با عقلانيت موردنياز در مديريت بحران، هليکوپترهاي آتشنشان فروخته شدهاند و بههمينخاطر، ايران هرسال بايد شاهد ازبينرفتن حجم وسيعي از جنگلهاي خود در آتش باشد.
اگر چنين چيزي واقعيت داشته باشد، حتما نمونهاي براي معرفي يکي از بدترين ناکارآمديهاي تاريخي محسوب ميشود. فارغ از اين ماجرا به نظر ميرسد، نميشود وجودنداشتن توانايي مطلوب در سياستگذاري عمومي را براي برطرفکردن ضعفهاي مديريت بحران ناديده گرفت. اين مسئله هم چيزي نيست که به مديران و مديريتهاي کنوني مربوط باشد بلکه ما از ناحيه رفتاري تاريخي ضربه ميخوريم. مشکل دوم، وجودنداشتن فرهنگ مناسب در جامعه و بهویژه در ميان گروههاي مرجع و از همه مهمتر، کنشگران سياسي براي ايجاد حس همياري در جامعه است. همانطور که گفته شد، وقوع وقايع ناگهاني در هر کشوري با بسيج امکانات همراه است؛ هم امکانات مصرفي و هم امکاناتي که بهنوعي فکرها و ايدهها را براي رهايي از آسيبهاي ناشی از خطرهاي محيطي و زيستمحيطي، تجهيز و آماده ميکنند اما درست در همين ناحيه، کارکردهاي غيرفرهنگي باعث ميشوند برخي از گروهها و افراد مرجع بهجاي ياريرساندن به آسيبديدگان، از وقايع تلخ و ناگوار با عنوان ابزاري براي حذف رقيب سياسي بهرهبرداري کنند. اين روزها شاهد هستيم که مصيبتهاي طبيعي در شهرهاي جنوبي بهجاي آنکه نيروهاي سياسي را يکپارچه براي امدادرساني وارد ميدان کند، باعث شده تا برخي از گروهها به گوشهاي بنشينند و از فضاي بهوجودآمده براي برخورد با دولت استفاده کنند... روزنامه وقایع اتفاقیه
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
احمد شعبانيفرد ورزشکار ایرانی قرار است مسیری 2 هزار و 200 کیلومتری از شمال تا جنوب را با دوچرخه، شنا و دو برای کودکان کارطی کند.
—------------------
↩️ کانال مقاله ها @eduarticle
—------------------
↩️ کانال مقاله ها @eduarticle
⬅️ پاسخ کتبی مدیر گوگل به دختربچه
—-------------------
یک دختر هفتساله که با ارسال نامه از شرکت گوگل خواسته بود وی را استخدام کنند، پاسخ خود را در نامهای با امضای مدیرعامل اجرایی این شرکت دریافت کرده است.
مدير گوگل براي او نوشت: «از نامه ات خيلي متشكريم. خوشحالم كه به رايانه و روباتها علاقهمندي و اميدوارم كه به آموختن درباره فناوري ادامه بدهي. باور دارم كه اگر همچنان سخت كار كني به هدف خود ميرسي.»
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
⬅️ پاسخ کتبی مدیر گوگل به دختربچه
—-------------------
یک دختر هفتساله که با ارسال نامه از شرکت گوگل خواسته بود وی را استخدام کنند، پاسخ خود را در نامهای با امضای مدیرعامل اجرایی این شرکت دریافت کرده است.
مدير گوگل براي او نوشت: «از نامه ات خيلي متشكريم. خوشحالم كه به رايانه و روباتها علاقهمندي و اميدوارم كه به آموختن درباره فناوري ادامه بدهي. باور دارم كه اگر همچنان سخت كار كني به هدف خود ميرسي.»
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🖥بایدها و نبایدهای استفاده کودکان از محیط اینترنت
—---------------------------
امروز دیگر ابزاری مانند #رایانه و پدیده هایی مثل #اینترنت یکی از اجزای زندگی روزمره ما شده اند. در جامعه امروز تعاملات و روابط افراد برخی خانواده ها، چه در امور شخصی و چه در مسایل کاری به قدری با این ابزار گره خورده اند که حتی دیگر تصور وجود نداشتن رایانه و #اینترنت در زندگی آنها غیرممکن است.
به گزارش کانال مقاله ها ،در عین حال این ابزار مانند تمام تکنولوژی های نوین دارای عوارضی است که بی توجهی به آن می تواند بسیار خطرناک باشد.
جالب اینکه اینترنت به دلیل گستردگی خدماتی که به کاربران عرضه می کند و همچنین به دلیل فراگیری کاربرد آن در میان افراد در سراسر جهان، طبیعتا مستعد بروز عوارض و انحراف های بیشتری نسبت به سایر پدیده های نوین است.
قطعا آسیب پذیرترین گروه در برابر این عوارض هم #کودکان و #نوجوانان هستند.
اهمیت این موضوع باعث شد با دکتر پرویز رزاقی، روان شناس و مدرس دانشگاه در این مورد گفت وگو کنیم.
برای پدیده هایی مثل اینترنت، اعمال محدودیت برای کودکان و نوجوانان لازم است یا نه؟
اگر بخواهیم یک تقسیم بندی کلی برای این موضوع داشته باشیم، ترجیح اول ما برای ایجاد محدودیت، انجام این کار با آموزش و آگاه سازی است یعنی باید با شرح خطرها، انحرافات و مشکلات احتمالی، کودک و نوجوان را قانع کنیم وارد سایت هایی که مناسب سن او نیست، نشود و خودش یک محدودیت خودخواسته ایجاد کند. این امکان حتی روی بیشتر موتورهای جستجوگر در اینترنت قرار داده شده که کاربر خودخواسته، با انتخاب گزینه موردنظر، جستجوی ایمن در سایت های اینترنتی داشته باشد.
این اعمال محدودیت ها در خانواده چگونه باید باشد؟
همواره در اولین قدم تعامل را پیشنهاد می کنیم. ارتباط و تعامل والدین و نوجوان اگر اتفاق بیفتد و نوجوان آن را بپذیرد، بسیاری از مشکلات احتمالی برطرف خواهد شد. خانواده ها همچنین باید موقعیت و شرایط فرزند نوجوان خود را درک و با توجه به آن، محدودیت های خود را اعمال کنند. درنهایت اینکه والدین باید طوری رفتار کنند که در کنار فرزند خود باشند و او آنها را در مقابل خود حس نکند.
در مراحل بعد این برخوردها چطور باید باشد؟
والدین باید با لحن مناسب با نوجوان گفت وگو کنند. آنها می توانند با شرح موقعیت زمانی و مکانی، درک درستی از آسیب هایی که می تواند تهدیدش کند به او بدهند و شأن و جایگاهش را یادآوری کنند. همچنین پدر و مادر می توانند با جمله های مناسب مانند «به نظر تو بهتر نیست که...؟» یا «فکر نمی کنی مناسب تر باشد که...؟»، ذهن فرزند خود را درگیر این ماجرا و او را به صورت فعال با مساله روبرو کنند تا حس کند برای او شخصیت قائل شده اند. البته در برخی موارد هم لازم است قاطعانه برخورد و مثلا ورود به سایتی خاص برای نوجوان ممنوع شود.
البته به این نکته هم باید توجه داشت که برخورد قاطعانه و منع مستقیم هم شرایط خاص خود را دارد.
چه شرایطی؟
اگر همواره برخورد منعی و اعتقاد داشته باشیم فقط همین که من می گویم، ممکن است باعث نافرمانی نوجوان شویم و مشکلات متعدد دیگری ایجاد شود. از روش منع نباید دائم استفاده کرد. همچنین اگر از انتخاب یک گزینه منعش می کنیم، حتما باید گزینه های متعدد دیگری به او معرفی کنیم تا قدرت مانور او زیادتر باشد و حس کند حق انتخاب هم دارد.
و نکته پایانی؟
اگر والدین قصد دارند عوارض اینترنت و پدیده هایی مانند آن را برای نوجوان خود کم کنند برای این کار لازم است فرزندشان، آنها را دوست خود بداند و بداند که والدین صلاح او را می خواهند.
منبع : پرشین استار
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🖥بایدها و نبایدهای استفاده کودکان از محیط اینترنت
—---------------------------
امروز دیگر ابزاری مانند #رایانه و پدیده هایی مثل #اینترنت یکی از اجزای زندگی روزمره ما شده اند. در جامعه امروز تعاملات و روابط افراد برخی خانواده ها، چه در امور شخصی و چه در مسایل کاری به قدری با این ابزار گره خورده اند که حتی دیگر تصور وجود نداشتن رایانه و #اینترنت در زندگی آنها غیرممکن است.
به گزارش کانال مقاله ها ،در عین حال این ابزار مانند تمام تکنولوژی های نوین دارای عوارضی است که بی توجهی به آن می تواند بسیار خطرناک باشد.
جالب اینکه اینترنت به دلیل گستردگی خدماتی که به کاربران عرضه می کند و همچنین به دلیل فراگیری کاربرد آن در میان افراد در سراسر جهان، طبیعتا مستعد بروز عوارض و انحراف های بیشتری نسبت به سایر پدیده های نوین است.
قطعا آسیب پذیرترین گروه در برابر این عوارض هم #کودکان و #نوجوانان هستند.
اهمیت این موضوع باعث شد با دکتر پرویز رزاقی، روان شناس و مدرس دانشگاه در این مورد گفت وگو کنیم.
برای پدیده هایی مثل اینترنت، اعمال محدودیت برای کودکان و نوجوانان لازم است یا نه؟
اگر بخواهیم یک تقسیم بندی کلی برای این موضوع داشته باشیم، ترجیح اول ما برای ایجاد محدودیت، انجام این کار با آموزش و آگاه سازی است یعنی باید با شرح خطرها، انحرافات و مشکلات احتمالی، کودک و نوجوان را قانع کنیم وارد سایت هایی که مناسب سن او نیست، نشود و خودش یک محدودیت خودخواسته ایجاد کند. این امکان حتی روی بیشتر موتورهای جستجوگر در اینترنت قرار داده شده که کاربر خودخواسته، با انتخاب گزینه موردنظر، جستجوی ایمن در سایت های اینترنتی داشته باشد.
این اعمال محدودیت ها در خانواده چگونه باید باشد؟
همواره در اولین قدم تعامل را پیشنهاد می کنیم. ارتباط و تعامل والدین و نوجوان اگر اتفاق بیفتد و نوجوان آن را بپذیرد، بسیاری از مشکلات احتمالی برطرف خواهد شد. خانواده ها همچنین باید موقعیت و شرایط فرزند نوجوان خود را درک و با توجه به آن، محدودیت های خود را اعمال کنند. درنهایت اینکه والدین باید طوری رفتار کنند که در کنار فرزند خود باشند و او آنها را در مقابل خود حس نکند.
در مراحل بعد این برخوردها چطور باید باشد؟
والدین باید با لحن مناسب با نوجوان گفت وگو کنند. آنها می توانند با شرح موقعیت زمانی و مکانی، درک درستی از آسیب هایی که می تواند تهدیدش کند به او بدهند و شأن و جایگاهش را یادآوری کنند. همچنین پدر و مادر می توانند با جمله های مناسب مانند «به نظر تو بهتر نیست که...؟» یا «فکر نمی کنی مناسب تر باشد که...؟»، ذهن فرزند خود را درگیر این ماجرا و او را به صورت فعال با مساله روبرو کنند تا حس کند برای او شخصیت قائل شده اند. البته در برخی موارد هم لازم است قاطعانه برخورد و مثلا ورود به سایتی خاص برای نوجوان ممنوع شود.
البته به این نکته هم باید توجه داشت که برخورد قاطعانه و منع مستقیم هم شرایط خاص خود را دارد.
چه شرایطی؟
اگر همواره برخورد منعی و اعتقاد داشته باشیم فقط همین که من می گویم، ممکن است باعث نافرمانی نوجوان شویم و مشکلات متعدد دیگری ایجاد شود. از روش منع نباید دائم استفاده کرد. همچنین اگر از انتخاب یک گزینه منعش می کنیم، حتما باید گزینه های متعدد دیگری به او معرفی کنیم تا قدرت مانور او زیادتر باشد و حس کند حق انتخاب هم دارد.
و نکته پایانی؟
اگر والدین قصد دارند عوارض اینترنت و پدیده هایی مانند آن را برای نوجوان خود کم کنند برای این کار لازم است فرزندشان، آنها را دوست خود بداند و بداند که والدین صلاح او را می خواهند.
منبع : پرشین استار
—------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_اسلاید
💻عکس و مکث ایران . قسمت هفتم
مجموعه عکسهای کمتر دیده شده ایران 1920
----------------------------
کانال مقاله ها لینک عضویت 👇
https://telegram.me/joinchat/BLf0qT5oqnlU7BbDAeE3WA
💻عکس و مکث ایران . قسمت هفتم
مجموعه عکسهای کمتر دیده شده ایران 1920
----------------------------
کانال مقاله ها لینک عضویت 👇
https://telegram.me/joinchat/BLf0qT5oqnlU7BbDAeE3WA
#جیره_شعر شبانه 🌒🌒
شخصیت هایی در من اند
که با برف ها آب می شوند
با رود ها می روند
و سالها بعد
در من می بارند
#گروس_عبدالملکیان
______________
کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی و فرهنگی
@eduarticle
شخصیت هایی در من اند
که با برف ها آب می شوند
با رود ها می روند
و سالها بعد
در من می بارند
#گروس_عبدالملکیان
______________
کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی و فرهنگی
@eduarticle
✅ دانشجویان بورسیه دولت یازدهم به کشور بازگشتند
____________
مدیر کل بورس و اعزام دانشجویان خارج با اشاره به نتیجه تغییر و هدفمند شدن اعزام دانشجویان برای بورس گفت: تمامی دانشجویانی که در این دولت بورسیه خارج شده بودند، به کشور بازگشتند.
ابراهیم حاجی زاده در گفتگو با مهر گفت: شاید یکی الی دو نفر از این دانشجویان به خاطر مسایل مختلف باز نگشته باشند، اما می توان گفت، ۹۹درصد آنها بازگشته اند .
وی در خصوص روش اعزام دانشجویان بورسیه ادامه داد: فرایند اعزام را به خود دانشگاهها تفویض کردهایم، هیچ ورودی غیر از ورودی سازمان سنجش پذیرش نمی شود، سازمان سنجش به دانشگاه ها اعلام می کند، خود دانشگاه ها با این دانشجویان مصاحبه کرده، بعد از ارزیابی مباحث علمی و اخلاقی را مشخص می کنند.
حاجی زاده افزود: سپس برای بررسی مجدد گزارشی از فرایند مذکور به اداره کل بورس و اعزام دانشجویان وزارت علوم ارایه می دهند، حتی محل تحصیل دانشجوی بورسیه در خارج را نیز دانشگاهی که قرار است با وی همکاری کند، تعیین می کند.
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
____________
مدیر کل بورس و اعزام دانشجویان خارج با اشاره به نتیجه تغییر و هدفمند شدن اعزام دانشجویان برای بورس گفت: تمامی دانشجویانی که در این دولت بورسیه خارج شده بودند، به کشور بازگشتند.
ابراهیم حاجی زاده در گفتگو با مهر گفت: شاید یکی الی دو نفر از این دانشجویان به خاطر مسایل مختلف باز نگشته باشند، اما می توان گفت، ۹۹درصد آنها بازگشته اند .
وی در خصوص روش اعزام دانشجویان بورسیه ادامه داد: فرایند اعزام را به خود دانشگاهها تفویض کردهایم، هیچ ورودی غیر از ورودی سازمان سنجش پذیرش نمی شود، سازمان سنجش به دانشگاه ها اعلام می کند، خود دانشگاه ها با این دانشجویان مصاحبه کرده، بعد از ارزیابی مباحث علمی و اخلاقی را مشخص می کنند.
حاجی زاده افزود: سپس برای بررسی مجدد گزارشی از فرایند مذکور به اداره کل بورس و اعزام دانشجویان وزارت علوم ارایه می دهند، حتی محل تحصیل دانشجوی بورسیه در خارج را نیز دانشگاهی که قرار است با وی همکاری کند، تعیین می کند.
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔵 ضرورت آموزش #حقوق_شهروندي در مدارس
___________
يونس رومياني،پروانه ولوي و وحيده نصاري
واژه شهروند معادل واژه انگليسي Citizenاست که در آن واحد مي تواند داراي دو مفهوم باشد. نخست مفهومي که داراي يك منشا تاريخي است، يعني زماني که انقلاب هاي سياسي بورژوازي در قرن نوزدهم اتفاق افتاد و دولت هاي جديدي به وجود آمدند که مدعي شدند مشروعيت خود را ديگر نه همچون دولت هاي گذشته از بالا( از کليسا يا از اشرافيت) بلکه از پايين يعني از «مردم» يا «ملت» مي گيرند. از اين زمان شهروند به معني واحد تشکيل دهنده مردم يا ملت است. در اين معنا شهروند يک مفهوم کاملا سياسي و حقوقي است که در قوانين تمام دولت هاي ملي به آن اشاره شده است. اين واحد اجتماعي بر اساس گروهي از قراردادهاي اجتماعي يا همان قوانين گوناگوني که در حوزه هاي
مختلف زندگي وجود دارد با دولت پيوند مي خورد. مفهوم شهروند معناي ديگري نيز دارد که اين معنا بيشتر در کشور ما (ايران) رايج است. در اين معنا، به هر يک از ساکنان شهر مي توان شهروند گفت زيرا در چارچوب حقوقي و سياسي گروهي از وظايف و حقوق تعريف شده قرار مي گيرند.
از مفهوم "شهروند" در طي دوران مختلف تاريخي درکشورمااستفاده نشده است. به عبارت ديگر آنچه در لفظ و كلام يا به صورت حقوق رسمي موجود نبوده است در هنجارهاي اجتماعي دوره هاي مختلف تاريخي جود داشته است که قديميترين الگوي آن نيز از تعليمات زرتشتي الهام گرفته شده بود.
يكي از مسائل مهمي كه در رابطه با مفهوم شهروند و شهروندي وجود دارد اين است كه چگونه مي توان آن را تعليم و آموزش داد تا بر اساس آن شاهد اجراي صحيح آن در جامعه و شناخت وظايف و تكاليف مبتني بر آن بود. در اين رابطه صاحب نظران مدرسه را بهترين مكان براي آموزش و تعليم اين مقوله مي دانند. آنها معتقدند چون مدرسه بعد از خانه دومين محيطي است که کودکان و نوجوانان قسمت اعظم وقت خود را در آن سپري مي کنند، و نقش مهمي در رشد شخصيت و انتقال دانش و مهارت هاي زندگي به آنها دارد، در نتيجه آشنايي با شهروند و شهروندي نيز از جمله مهارتهايي است که در مدرسه بايد آموزش داده شود و دانش آموزان رده هاي مختلف تحصيلي بايد حقوق، تکاليف و مسئوليتهاي شهروندي را در مدرسه فرابگيرند. به عبارت ديگر گنجاندن مطالب مهم و ضروري در مورد حقوق شهروندي براساس اصول و قواعد در برنامه درسي و کاربردي ساختن آنها توسط نظام آموزش و پرورش حاکم بر هر کشوري، افراد متعهد و مسئول و آگاه را پرورش خواهد داد که خواهند توانست نظام نماينده –شهروند را (که نظامي عادل و قانونمند است) بنا نهند؛ نظامي که افراد جامعه در آن حق آزادي، حق مشارکت، حق انتخاب و.... را داشته باشند. برخي از صاحب نظران نيز ضرورت آموزش شهروندي را پرورش قابليتهايي در فرد که با افراد ديگر جامعه همزيستي اجتماعي سالمي پيدا کنند مي دانند. در واقع فرد با آموزشهايي که در زمينه حقوق شهروندي از طريق نظام آموزشي و مدارس دريافت مي کنند به فردي مستقل که داراي حس مسئوليتهاي اخلاقي و اجتماعي رشد يافته اي باشد تبديل شود و عضو سودمندي براي جامعه گردد. به همين دليل آشنا شدن با اين حقوق و ضرورت آموزش آنها به شهروندان، مزاياي زيادي مي تواند داشته باشد. بنابراين آموزش حقوق شهروندي در #مدارس ضرورت پيدا خواهد کرد. ادامه مقاله
bit.ly/2l7QsVw
_________________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔵 ضرورت آموزش #حقوق_شهروندي در مدارس
___________
يونس رومياني،پروانه ولوي و وحيده نصاري
واژه شهروند معادل واژه انگليسي Citizenاست که در آن واحد مي تواند داراي دو مفهوم باشد. نخست مفهومي که داراي يك منشا تاريخي است، يعني زماني که انقلاب هاي سياسي بورژوازي در قرن نوزدهم اتفاق افتاد و دولت هاي جديدي به وجود آمدند که مدعي شدند مشروعيت خود را ديگر نه همچون دولت هاي گذشته از بالا( از کليسا يا از اشرافيت) بلکه از پايين يعني از «مردم» يا «ملت» مي گيرند. از اين زمان شهروند به معني واحد تشکيل دهنده مردم يا ملت است. در اين معنا شهروند يک مفهوم کاملا سياسي و حقوقي است که در قوانين تمام دولت هاي ملي به آن اشاره شده است. اين واحد اجتماعي بر اساس گروهي از قراردادهاي اجتماعي يا همان قوانين گوناگوني که در حوزه هاي
مختلف زندگي وجود دارد با دولت پيوند مي خورد. مفهوم شهروند معناي ديگري نيز دارد که اين معنا بيشتر در کشور ما (ايران) رايج است. در اين معنا، به هر يک از ساکنان شهر مي توان شهروند گفت زيرا در چارچوب حقوقي و سياسي گروهي از وظايف و حقوق تعريف شده قرار مي گيرند.
از مفهوم "شهروند" در طي دوران مختلف تاريخي درکشورمااستفاده نشده است. به عبارت ديگر آنچه در لفظ و كلام يا به صورت حقوق رسمي موجود نبوده است در هنجارهاي اجتماعي دوره هاي مختلف تاريخي جود داشته است که قديميترين الگوي آن نيز از تعليمات زرتشتي الهام گرفته شده بود.
يكي از مسائل مهمي كه در رابطه با مفهوم شهروند و شهروندي وجود دارد اين است كه چگونه مي توان آن را تعليم و آموزش داد تا بر اساس آن شاهد اجراي صحيح آن در جامعه و شناخت وظايف و تكاليف مبتني بر آن بود. در اين رابطه صاحب نظران مدرسه را بهترين مكان براي آموزش و تعليم اين مقوله مي دانند. آنها معتقدند چون مدرسه بعد از خانه دومين محيطي است که کودکان و نوجوانان قسمت اعظم وقت خود را در آن سپري مي کنند، و نقش مهمي در رشد شخصيت و انتقال دانش و مهارت هاي زندگي به آنها دارد، در نتيجه آشنايي با شهروند و شهروندي نيز از جمله مهارتهايي است که در مدرسه بايد آموزش داده شود و دانش آموزان رده هاي مختلف تحصيلي بايد حقوق، تکاليف و مسئوليتهاي شهروندي را در مدرسه فرابگيرند. به عبارت ديگر گنجاندن مطالب مهم و ضروري در مورد حقوق شهروندي براساس اصول و قواعد در برنامه درسي و کاربردي ساختن آنها توسط نظام آموزش و پرورش حاکم بر هر کشوري، افراد متعهد و مسئول و آگاه را پرورش خواهد داد که خواهند توانست نظام نماينده –شهروند را (که نظامي عادل و قانونمند است) بنا نهند؛ نظامي که افراد جامعه در آن حق آزادي، حق مشارکت، حق انتخاب و.... را داشته باشند. برخي از صاحب نظران نيز ضرورت آموزش شهروندي را پرورش قابليتهايي در فرد که با افراد ديگر جامعه همزيستي اجتماعي سالمي پيدا کنند مي دانند. در واقع فرد با آموزشهايي که در زمينه حقوق شهروندي از طريق نظام آموزشي و مدارس دريافت مي کنند به فردي مستقل که داراي حس مسئوليتهاي اخلاقي و اجتماعي رشد يافته اي باشد تبديل شود و عضو سودمندي براي جامعه گردد. به همين دليل آشنا شدن با اين حقوق و ضرورت آموزش آنها به شهروندان، مزاياي زيادي مي تواند داشته باشد. بنابراين آموزش حقوق شهروندي در #مدارس ضرورت پيدا خواهد کرد. ادامه مقاله
bit.ly/2l7QsVw
_________________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
✅کودکان را زیر بار تکلیف له نکنید.
کودکان به جز درس به بازی هم نیاز دارند .
—------------------—
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
کودکان به جز درس به بازی هم نیاز دارند .
—------------------—
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
Forwarded from نسل نو
video_2017-02-19_10-56-07.mov
5.7 MB
چطور به شکل انگیزیشی و فعال برای فرزندمون کتاب بخونیم؟ #قهرمان_پروری_به_جای_قهرمان_سازی 🌱نسل نو🌱
Forwarded from نسل نو
موفقیت_در_مدرسه_ضامن_خوشحالی_است؟.mov
8.4 MB
آیا موفقیت در مدرسه ضامن خوشبختی در زندگی است؟ آیا بچه مثبت بودن به خوشبخت بودن منجر می شود؟ #قهرمان_پروری_به_جای_قهرمان_سازی 🌱نسل نو🌱
🔶 سرنوشت تلخ یک محکوم دادگاه انگیزاسیون
______________
نام دادگاه انگیزاسیون برای قرن ها لرزه به اندام فلاسفه، دانشمندان و حتی مردم عادی می انداخت. کمترین حرف، بی اهمیت ترین اقدام و حتی شایعات بی اساس در مورد یک فرد، موجب می شد تا دادگاه انگیزاسیون احکامی با مجازات های وحشتناک را صادر کند.
به گزارش جام جم آنلاین ، مرگ دردناک جیوردانو برونو فقط یکی از دهها و حتی صدها هزار مورد مجازات هایی بود که دادگاه انگیزاسیون در جریان چند قرن حیاتش علیه انسان های بیگناه صادر کرده بود.
417 سال پیش در روز 17 فوریه سال 1600 میلادی جیوردانو برونو ، فیلسوف ایتالیایی پس از گذراندن هشت سال در سیاه چالهای خوفناک دادگاه #انگیزاسیون (تفتیش عقاید) در میدان کامپو دی فیوری شهر رم زنده زنده در آتش سوزانده شد.
قبل از اینکه جیوردانو برونو در آتش سوزانده شود ، جلادان پاپ برای اینکه او را از گفتن سخنان کفرآمیز البته از نظر دادگاه انگیزاسیون بازدارند ، زبانش را قطع کردند.
اجرای حکم مجازات مرگ جیوردانو برونو در آتش که به دستور پاپ کلمان هشتم صورت گرفت به زندگی سراسر مجادله و پرفراز و نشیب او خاتمه داد.
جیوردانو برونو در سال 1548 میلادی در روستای نولا در نزدیکی شهر ناپل متولد شده بود.
او ابتدا نزد فرقه دومینیکن ها رفت ، آنگاه در ژنو با عقاید ژان کالون آشنا شد.جیوردانو برونو در شهر تولوز فرانسه و سپس در پاریس به تدریس الهیات پرداخت.
برونو از یک حافظه فوق العاده برخوردار بود که به او امکان می داد 7000 روایت انجیل و یا هزاران بیت شعر را از حفظ بخواند.
برونو در سال 1584 میلادی عقایدش را در مورد عالم و کائنات به زبان ایتالیایی و لاتین در اثری تحت عنوان «از بی نهایت ، از عالم و از جهان ها» نوشت.
تالیف این کتاب دشمنی کلیسای کاتولیک را علیه او برانگیخت و سرانجام #برونو مانند بسیاری از دیگر دانشمندان و فلاسفه معاصرش به دادگاه انگیزاسیون ختم شد.
این سرنوشت اغلب فلاسفه و دانشمندان دوره انگیزاسیون (تفتیش عقاید) کلیسای کاتولیک بود.
بهرام افتخاری
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔶 سرنوشت تلخ یک محکوم دادگاه انگیزاسیون
______________
نام دادگاه انگیزاسیون برای قرن ها لرزه به اندام فلاسفه، دانشمندان و حتی مردم عادی می انداخت. کمترین حرف، بی اهمیت ترین اقدام و حتی شایعات بی اساس در مورد یک فرد، موجب می شد تا دادگاه انگیزاسیون احکامی با مجازات های وحشتناک را صادر کند.
به گزارش جام جم آنلاین ، مرگ دردناک جیوردانو برونو فقط یکی از دهها و حتی صدها هزار مورد مجازات هایی بود که دادگاه انگیزاسیون در جریان چند قرن حیاتش علیه انسان های بیگناه صادر کرده بود.
417 سال پیش در روز 17 فوریه سال 1600 میلادی جیوردانو برونو ، فیلسوف ایتالیایی پس از گذراندن هشت سال در سیاه چالهای خوفناک دادگاه #انگیزاسیون (تفتیش عقاید) در میدان کامپو دی فیوری شهر رم زنده زنده در آتش سوزانده شد.
قبل از اینکه جیوردانو برونو در آتش سوزانده شود ، جلادان پاپ برای اینکه او را از گفتن سخنان کفرآمیز البته از نظر دادگاه انگیزاسیون بازدارند ، زبانش را قطع کردند.
اجرای حکم مجازات مرگ جیوردانو برونو در آتش که به دستور پاپ کلمان هشتم صورت گرفت به زندگی سراسر مجادله و پرفراز و نشیب او خاتمه داد.
جیوردانو برونو در سال 1548 میلادی در روستای نولا در نزدیکی شهر ناپل متولد شده بود.
او ابتدا نزد فرقه دومینیکن ها رفت ، آنگاه در ژنو با عقاید ژان کالون آشنا شد.جیوردانو برونو در شهر تولوز فرانسه و سپس در پاریس به تدریس الهیات پرداخت.
برونو از یک حافظه فوق العاده برخوردار بود که به او امکان می داد 7000 روایت انجیل و یا هزاران بیت شعر را از حفظ بخواند.
برونو در سال 1584 میلادی عقایدش را در مورد عالم و کائنات به زبان ایتالیایی و لاتین در اثری تحت عنوان «از بی نهایت ، از عالم و از جهان ها» نوشت.
تالیف این کتاب دشمنی کلیسای کاتولیک را علیه او برانگیخت و سرانجام #برونو مانند بسیاری از دیگر دانشمندان و فلاسفه معاصرش به دادگاه انگیزاسیون ختم شد.
این سرنوشت اغلب فلاسفه و دانشمندان دوره انگیزاسیون (تفتیش عقاید) کلیسای کاتولیک بود.
بهرام افتخاری
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_اسلاید
💻 #سخنان_بزرگان 2
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
💻 #سخنان_بزرگان 2
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA