ثبتنام آزمون ورودی «مدارس نمونه دولتی» از فردا
—----------------
🔹ثبت نام داوطلبان آزمون مدارس نمونه دولتی برای سال تحصیلی 97-1396 از فردا (شنبه 14 اسفند) شروع می شود و تا روز شنبه 19 فروردین ماه 1396 ادامه خواهد داشت و از طریق سایت (tehranedu.ir) قابل انجام است.
—---------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
ثبتنام آزمون ورودی «مدارس نمونه دولتی» از فردا
—----------------
🔹ثبت نام داوطلبان آزمون مدارس نمونه دولتی برای سال تحصیلی 97-1396 از فردا (شنبه 14 اسفند) شروع می شود و تا روز شنبه 19 فروردین ماه 1396 ادامه خواهد داشت و از طریق سایت (tehranedu.ir) قابل انجام است.
—---------------
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی
💻 تاثیر #ورزش در روند آموزش 2
ورزش و رویای دختران دبیرستانی اتیوپیایی
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
💻 تاثیر #ورزش در روند آموزش 2
ورزش و رویای دختران دبیرستانی اتیوپیایی
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
marooned
Pink Floyd
#جیره_موسیقی شبانه 🎼🎼
🎼قطعه «دورافتاده»
#موسیقی_ملل
اثر گروه #پينك_فلويد
تاريخ انتشار: ١٩٩٤
اين قطعه در سال ١٩٩٥ برنده جايزه گرمي شده است
—---------------—
کانال مقاله ها @eduarticle
🎼قطعه «دورافتاده»
#موسیقی_ملل
اثر گروه #پينك_فلويد
تاريخ انتشار: ١٩٩٤
اين قطعه در سال ١٩٩٥ برنده جايزه گرمي شده است
—---------------—
کانال مقاله ها @eduarticle
🔵چگونه مهارت تفکر را به کودکان بیاموزیم؟ خلاصه شده
__________
هفته نامه سلامت - دکتر عاطفه کیانینژاد*:
چگونه #مهارت_تفکر را به #کودکان بیاموزیم؟
زمانی که فرزندتان سوالی میپرسد، پرسشی هرچند ساده از نظر شما، مثلا اینکه ابرها چطور به وجود میآیند، فورا به او جواب ندهید. اجازه بدهید خودش کمی فکر کند؛ مثلا بگویید: «چه سوال جالبی به ذهنت رسید! خودت چه فکر میکنی؟» شاید به شما بگوید نمیداند و برای همین از شما سوال پرسیده، اما به او یکی دو ساعت فرصت دهید تا حدسیاتش را بیان کند. نکته مهم اینجاست که هرچند شاید پاسخها درست نباشد، اما تفکر کودک را تحسین کنید و اگر پاسخها مسخره به نظر میرسد، هرگز او را مورد تمسخر قرار ندهید.
اجازه بدهید کودک هرچه حدس میزند را بیان کند و در نهایت باز هم فورا جواب را کف دستش نگذارید.
🔶از گفتن«نمیدانم» نهراسید
متاسفانه برخی والدین هرگز از کلمه نمیدانم استفاده نمیکنند. حتی اگر پاسخ سوالی را ندانند، فرزندشان را به گونهای سرگرم میکنند تا بتوانند در مورد آن مساله کمی اطلاعات به دست بیاورند. واقعا لازم نیست در نگاه فرزندتان خود را قدرت مطلق و بینقص نشان دهید زیرا درنهایت فرزندتان بزرگ میشود و متوجه نقص اطلاعاتی شما خواهد شد. در عین حال همیشه هم نباید با گفتن نمیدانم و محول کردن کودک به شخص دیگری برای یافتن جوابهایش خود را خلاص کنید. باید به کودک نشان دهید که شما هم به تفکر نیاز دارید و در برخی شرایط دنبال یادگیری و آموختن هستید.
🔶سیستم آموزش و پرورش را دریابید
متاسفانه سیستم آموزش و پرورش مانع از متفکر بار آمدن کودکان میشود. در مدرسه فضایی برای تفکر کردن نیست. موضوعات حفظی است. اگر دانشآموزی جوابی متفاوت بدهد، یا مورد تمسخر قرار میگیرد یا از سوی معلم توبیخ میشود. در مدرسه و در خانه مدام این جمله در گوش دانشآموز خوانده میشود که اگر مطمئن نیستی، جواب نده و این یعنی پاسخها را حفظ کن و تحویل بده و تفکر نکن! این در حالی است که تفکر کردن و رسیدن به برخی حدسیات باعث میشود شما درک بهتری از ماجرا داشته باشید و در نهایت پاسخ درست را بهتر به یاد بسپارید.
🔶برای کودکان لقب نگذارید
خطاب کردن کودکان با صفاتی مانند باهوش باعث میشود در آینده دچار مشکلاتی از جمله خودشیفتگی شوند. متاسفانه گاهی والدین یا خود کودک به اشتباه گمان میکنند که باهوش هستند و وقتی از آنها تست آیکیو گرفته میشود، مشخص میشود هوشی در حد متوسط دارند. این موضوع نهتنها به والدین، بلکه به کودک آسیب میرساند.
هوش موضوعی ژنتیکی است. هوش کودک شما از هوش شما خیلی بالاتر نیست اما برخلاف هوش، تلاش هر انسانی میتواند تا بینهایت پیش رود. تلاشگر بودن بسیار برتر از باهوش بودن است زیرا هوش را نمیتوان بالا برد اما با افزودن تلاش میتوان سطح اطلاعات و یادگیری را افزایش داد. پس هرگز به فرزندتان نگویید: «همه نمراتت 20 شده آفرین! چقدر باهوشی که 20 گرفتی! دقیق خوندی که 20 شدی!» بلکه بگویید: «چه خوب تلاش کردی آفرین!» و فراموش نکنید تلاش به معنی صبح تا شب درس خواندن نیست. اگر دانشآموزی سر کلاس درس خوب گوش کند و تمرکز داشته باشد و درس را یاد بگیرد، یعنی تلاش کرده است.
این موضوع در مورد صفات منفی هم صادق است. به فرزندتان مدام نگویید: «چقدر شیطونی!» بلکه بگویید: «از اینکه مدام روی مبل میپری، ناراحتم و اگر ادامه دهی، فلان تنبیه در انتظار توست.» اجازه بدهید کودک دقیقا متوجه شود منظور شما از ناراحتیای که از رفتار او دارید، کدام رفتارش است. صفات منفی دادن به کودکان باعث میشود آنها خود را ارزشمند ندانند و همین موضوع در آینده سبب احساس گناه و افسردگی و میل به اعتیاد و خودکشی میشود.
🔶تعریفهایتان را واقعی کنید
اگر فرزند شما نقاشی کشیده که زیبا نیست، او را با گفتن این جمله که آفرین پسر هنرمندم تشویق نکنید. اگر واقعا زیباست هنر او را ستایش کنید اما اگر نه به نکات مثبت آن اشاره کنید. مثلا چه رنگ سبز زیبایی استفاده کردی یا اینکه از او در مورد جزییاتی که کشیده، بپرسید و از کلماتی مثل چه جالب استفاده کنید. تعریفها روی عزتنفس کودک اثر مثبتی دارد.
__________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔵چگونه مهارت تفکر را به کودکان بیاموزیم؟ خلاصه شده
__________
هفته نامه سلامت - دکتر عاطفه کیانینژاد*:
چگونه #مهارت_تفکر را به #کودکان بیاموزیم؟
زمانی که فرزندتان سوالی میپرسد، پرسشی هرچند ساده از نظر شما، مثلا اینکه ابرها چطور به وجود میآیند، فورا به او جواب ندهید. اجازه بدهید خودش کمی فکر کند؛ مثلا بگویید: «چه سوال جالبی به ذهنت رسید! خودت چه فکر میکنی؟» شاید به شما بگوید نمیداند و برای همین از شما سوال پرسیده، اما به او یکی دو ساعت فرصت دهید تا حدسیاتش را بیان کند. نکته مهم اینجاست که هرچند شاید پاسخها درست نباشد، اما تفکر کودک را تحسین کنید و اگر پاسخها مسخره به نظر میرسد، هرگز او را مورد تمسخر قرار ندهید.
اجازه بدهید کودک هرچه حدس میزند را بیان کند و در نهایت باز هم فورا جواب را کف دستش نگذارید.
🔶از گفتن«نمیدانم» نهراسید
متاسفانه برخی والدین هرگز از کلمه نمیدانم استفاده نمیکنند. حتی اگر پاسخ سوالی را ندانند، فرزندشان را به گونهای سرگرم میکنند تا بتوانند در مورد آن مساله کمی اطلاعات به دست بیاورند. واقعا لازم نیست در نگاه فرزندتان خود را قدرت مطلق و بینقص نشان دهید زیرا درنهایت فرزندتان بزرگ میشود و متوجه نقص اطلاعاتی شما خواهد شد. در عین حال همیشه هم نباید با گفتن نمیدانم و محول کردن کودک به شخص دیگری برای یافتن جوابهایش خود را خلاص کنید. باید به کودک نشان دهید که شما هم به تفکر نیاز دارید و در برخی شرایط دنبال یادگیری و آموختن هستید.
🔶سیستم آموزش و پرورش را دریابید
متاسفانه سیستم آموزش و پرورش مانع از متفکر بار آمدن کودکان میشود. در مدرسه فضایی برای تفکر کردن نیست. موضوعات حفظی است. اگر دانشآموزی جوابی متفاوت بدهد، یا مورد تمسخر قرار میگیرد یا از سوی معلم توبیخ میشود. در مدرسه و در خانه مدام این جمله در گوش دانشآموز خوانده میشود که اگر مطمئن نیستی، جواب نده و این یعنی پاسخها را حفظ کن و تحویل بده و تفکر نکن! این در حالی است که تفکر کردن و رسیدن به برخی حدسیات باعث میشود شما درک بهتری از ماجرا داشته باشید و در نهایت پاسخ درست را بهتر به یاد بسپارید.
🔶برای کودکان لقب نگذارید
خطاب کردن کودکان با صفاتی مانند باهوش باعث میشود در آینده دچار مشکلاتی از جمله خودشیفتگی شوند. متاسفانه گاهی والدین یا خود کودک به اشتباه گمان میکنند که باهوش هستند و وقتی از آنها تست آیکیو گرفته میشود، مشخص میشود هوشی در حد متوسط دارند. این موضوع نهتنها به والدین، بلکه به کودک آسیب میرساند.
هوش موضوعی ژنتیکی است. هوش کودک شما از هوش شما خیلی بالاتر نیست اما برخلاف هوش، تلاش هر انسانی میتواند تا بینهایت پیش رود. تلاشگر بودن بسیار برتر از باهوش بودن است زیرا هوش را نمیتوان بالا برد اما با افزودن تلاش میتوان سطح اطلاعات و یادگیری را افزایش داد. پس هرگز به فرزندتان نگویید: «همه نمراتت 20 شده آفرین! چقدر باهوشی که 20 گرفتی! دقیق خوندی که 20 شدی!» بلکه بگویید: «چه خوب تلاش کردی آفرین!» و فراموش نکنید تلاش به معنی صبح تا شب درس خواندن نیست. اگر دانشآموزی سر کلاس درس خوب گوش کند و تمرکز داشته باشد و درس را یاد بگیرد، یعنی تلاش کرده است.
این موضوع در مورد صفات منفی هم صادق است. به فرزندتان مدام نگویید: «چقدر شیطونی!» بلکه بگویید: «از اینکه مدام روی مبل میپری، ناراحتم و اگر ادامه دهی، فلان تنبیه در انتظار توست.» اجازه بدهید کودک دقیقا متوجه شود منظور شما از ناراحتیای که از رفتار او دارید، کدام رفتارش است. صفات منفی دادن به کودکان باعث میشود آنها خود را ارزشمند ندانند و همین موضوع در آینده سبب احساس گناه و افسردگی و میل به اعتیاد و خودکشی میشود.
🔶تعریفهایتان را واقعی کنید
اگر فرزند شما نقاشی کشیده که زیبا نیست، او را با گفتن این جمله که آفرین پسر هنرمندم تشویق نکنید. اگر واقعا زیباست هنر او را ستایش کنید اما اگر نه به نکات مثبت آن اشاره کنید. مثلا چه رنگ سبز زیبایی استفاده کردی یا اینکه از او در مورد جزییاتی که کشیده، بپرسید و از کلماتی مثل چه جالب استفاده کنید. تعریفها روی عزتنفس کودک اثر مثبتی دارد.
__________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🌻بازگشت بازماندگان از تحصيل به مدرسه در روستاي سنچولي زهک با دستور آموزشوپرورش
________
✔معلم سيستاني به آرزويش رسيد
سارا زارع: «مثل اين است که خواب ببينم. خودم هم فکر نميکردم يک روز بتوانم براي دانشآموزانم اين امکانات را فراهم کنند. باور نميکنيد از وقتي شرايط مدرسه بهتر شده، روحيه بچهها چقدر تغيير کرده، باور نميکنيد اين ميز و نيمکتهاي جديد، آن سالن غذاخوري و چند دست لباس نو، چقدر توي رفتارشان تأثير گذاشته، انگار اصلا آن آدمهاي سابق نيستند.» از روزهايي ميگويد که خيلي از دانشآموزانش بهخاطر نداشتن حداقلهاي زندگي، ترک تحصيل کردهاند و هر ترک تحصيل، انگار تيري بوده که به قلبش فرورفته است. دو سال پيش بود که براي دانشآموزان بيبضاعتش صبحانه آماده کرد و حاتم طايي استان لقب گرفت. پس از رسانهايشدن داستان اين #معلم، خيل عظيمي از کمکهاي مردمي روانه سيستان، روستاي سنچولي و دبستان غلامعلی شهرکی شد. همين کمکها حالا براي دانشآموزان اين مدرسه، يک سالن چندمنظوره ساخته تا هر روز صبح، دانشآموزان کنار هم و به ميزباني مدرسه صبحانه بخورند. برايشان لوازمالتحرير و پوشاک رايگان آماده کرده تا خانوادههايشان بهدليل نداشتن هزينههاي تحصيل، مانع درس خواندنشان نشوند و از همه مهمتر، بازماندگان از تحصيل را راهي مدرسه و کلاس درس کرده تا بزرگترين آرزوي اين معلم فداکار تبديل به واقعيت شود.
ثبتنام بازماندگان از تحصيل، آرزوي ديرينه
مهر امسال بود که از ممنوعيت ثبتنام بازماندگان از تحصيل گلايه کرده بود. آن روزها به «وقايعاتفاقيه» گفت: «بسياري از بچهها بازمانده از تحصيل هستند و آموزشوپرورش براي اينکه شرايط سني خاصي را مشخص کرده، سد راهي براي ادامه تحصيل اين بچهها شده است.» او اينطور توضيح داده بود: «آموزشوپرورش تا 11 سالگي را براي مقطع ابتدايي در نظر گرفته ولي ما دانشآموز 12، 13 ساله داريم که از من خواهش ميکنند بگذارم در کلاسها شرکت کنند. پنج، 6 دانشآموز با اين شرايط دارم که با وجود نامه دادگاه مبنيبر اجازه تحصيل اين بچهها، آموزشوپرورش قبول نميکند ولي من عواقبش را در نظر گرفتهام و به مدرسه ميآيند. پدرومادرشان هم رضايت دادهاند و ميخواهند بچههايشان سواد داشته باشند. چه لزومي دارد وقتي اين بچهها ميتوانند تحصيل کنند و آموزش برايشان بدون مانع است، آموزشوپرورش مخالفت ميکند؟»
رامين ريگي ميگويد که بازتاب حرفهايش، موافقت آموزشوپرورش براي ثبتنام از بيشناسنامهها و بازماندگان از تحصيل بوده و آن لحظه انگار به تمام هدفش رسيده است. «چند روز پس از اينکه مصاحبهام چاپ شد از وزارت آموزشوپرورش به ما زنگ زدند و موافقت خود را براي ثبتنام بازماندگان از تحصيل اعلام کردند. بعد از آن، کار ما اين شد که بگرديم و اين بچهها را پيدا کنيم.»
ريگي از روزهاي سختي ميگويد که به همراه همکارانش براي برگرداندن بچهها به مدرسه تلاش کردهاند: «خانواده اين بچهها بهدليل فقر راضي نميشدند که فرزندانشان به مدرسه برگردند. برايشان توضيح داده بوديم که شرايط مدرسه تغيير کرده است و آنها براي تهيه پوشاک و لوازمالتحرير بچه، پولي را پرداخت نخواهند کرد. در ابتدا، چند خانواده راضي شدند اما مدتي که گذشت، بيشتر خانوادهها، بچههايشان را براي ثبتنام به مدرسه آوردند.»
وقایع اتفاقیه
_________
️ 🌟 کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🌻بازگشت بازماندگان از تحصيل به مدرسه در روستاي سنچولي زهک با دستور آموزشوپرورش
________
✔معلم سيستاني به آرزويش رسيد
سارا زارع: «مثل اين است که خواب ببينم. خودم هم فکر نميکردم يک روز بتوانم براي دانشآموزانم اين امکانات را فراهم کنند. باور نميکنيد از وقتي شرايط مدرسه بهتر شده، روحيه بچهها چقدر تغيير کرده، باور نميکنيد اين ميز و نيمکتهاي جديد، آن سالن غذاخوري و چند دست لباس نو، چقدر توي رفتارشان تأثير گذاشته، انگار اصلا آن آدمهاي سابق نيستند.» از روزهايي ميگويد که خيلي از دانشآموزانش بهخاطر نداشتن حداقلهاي زندگي، ترک تحصيل کردهاند و هر ترک تحصيل، انگار تيري بوده که به قلبش فرورفته است. دو سال پيش بود که براي دانشآموزان بيبضاعتش صبحانه آماده کرد و حاتم طايي استان لقب گرفت. پس از رسانهايشدن داستان اين #معلم، خيل عظيمي از کمکهاي مردمي روانه سيستان، روستاي سنچولي و دبستان غلامعلی شهرکی شد. همين کمکها حالا براي دانشآموزان اين مدرسه، يک سالن چندمنظوره ساخته تا هر روز صبح، دانشآموزان کنار هم و به ميزباني مدرسه صبحانه بخورند. برايشان لوازمالتحرير و پوشاک رايگان آماده کرده تا خانوادههايشان بهدليل نداشتن هزينههاي تحصيل، مانع درس خواندنشان نشوند و از همه مهمتر، بازماندگان از تحصيل را راهي مدرسه و کلاس درس کرده تا بزرگترين آرزوي اين معلم فداکار تبديل به واقعيت شود.
ثبتنام بازماندگان از تحصيل، آرزوي ديرينه
مهر امسال بود که از ممنوعيت ثبتنام بازماندگان از تحصيل گلايه کرده بود. آن روزها به «وقايعاتفاقيه» گفت: «بسياري از بچهها بازمانده از تحصيل هستند و آموزشوپرورش براي اينکه شرايط سني خاصي را مشخص کرده، سد راهي براي ادامه تحصيل اين بچهها شده است.» او اينطور توضيح داده بود: «آموزشوپرورش تا 11 سالگي را براي مقطع ابتدايي در نظر گرفته ولي ما دانشآموز 12، 13 ساله داريم که از من خواهش ميکنند بگذارم در کلاسها شرکت کنند. پنج، 6 دانشآموز با اين شرايط دارم که با وجود نامه دادگاه مبنيبر اجازه تحصيل اين بچهها، آموزشوپرورش قبول نميکند ولي من عواقبش را در نظر گرفتهام و به مدرسه ميآيند. پدرومادرشان هم رضايت دادهاند و ميخواهند بچههايشان سواد داشته باشند. چه لزومي دارد وقتي اين بچهها ميتوانند تحصيل کنند و آموزش برايشان بدون مانع است، آموزشوپرورش مخالفت ميکند؟»
رامين ريگي ميگويد که بازتاب حرفهايش، موافقت آموزشوپرورش براي ثبتنام از بيشناسنامهها و بازماندگان از تحصيل بوده و آن لحظه انگار به تمام هدفش رسيده است. «چند روز پس از اينکه مصاحبهام چاپ شد از وزارت آموزشوپرورش به ما زنگ زدند و موافقت خود را براي ثبتنام بازماندگان از تحصيل اعلام کردند. بعد از آن، کار ما اين شد که بگرديم و اين بچهها را پيدا کنيم.»
ريگي از روزهاي سختي ميگويد که به همراه همکارانش براي برگرداندن بچهها به مدرسه تلاش کردهاند: «خانواده اين بچهها بهدليل فقر راضي نميشدند که فرزندانشان به مدرسه برگردند. برايشان توضيح داده بوديم که شرايط مدرسه تغيير کرده است و آنها براي تهيه پوشاک و لوازمالتحرير بچه، پولي را پرداخت نخواهند کرد. در ابتدا، چند خانواده راضي شدند اما مدتي که گذشت، بيشتر خانوادهها، بچههايشان را براي ثبتنام به مدرسه آوردند.»
وقایع اتفاقیه
_________
️ 🌟 کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی
#کتابهای کودک و نوجوان یکی از شعبه های کتابفروشی زنجیره ای Barnes & Nobel در آمریکا
----------------------------
↩ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
#کتابهای کودک و نوجوان یکی از شعبه های کتابفروشی زنجیره ای Barnes & Nobel در آمریکا
----------------------------
↩ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
Forwarded from " مجله کاریکلماتور"
🍀
https://www.instagram.com/p/BRNZUHjDldL/
Alireza Jamshidi:
🍀
فرازی از بحث خلاقیت مطرح شده در برنامه
صبح خراسانی شبکه سیمای خراسان رضوی
شنبه 95/12/14
جلسه ششم
اولین نکته ای که باید والدین بدان توجه کنند تفاوت بین هوشمندی و خلاقیت است.
هوشمندی به معنی پیدا کردن روابط بین پدیده هاست که این روابط قبلا در جهان وجود داشته است . مثال: حل یک مسئله ریاضی که در کتب درسی وجود دارد. قطعا این مسئله قبلا دهها هزار بار توسط دیگران حل شده است و کودک با آموزش هایی که دیده است قادر به حل آن خواهد بود.
اما خلاقیت به معنی ربط دادن چیزها و خلق یک ارتباط جدید معنادار است که قبلا وجود نداشته است. مثال خلق یک بیت شعر یا خلق یک نقاشی توسط کودک
می توان گفت همه خلاق ها هوشمند هستند اما هر هوشمندی نمی تواند خلاق باشد.
خلاقیت یک توانایی بالاتر از هوشمندی است.
در نظام تربیتی خانواده و مدرسه سعی می شود کودک را به سطح هوشمندی برسانند گرچه خیلی وقت ها هوشمندی هم حاصل نمی شود و غیر از آموزش کپی برداری و پر کردن حافظه کودک از محفوظات، فعالیت بهتری صورت نمی گیرد.
در این میان هدف خلاقیت مورد غفلت برنامه ریزان آموزشی و تربیتی واقع می شود. که در سطوح بالاتر آموزشی خصوصا آموزش عالی اینگونه کپی برداری ها تبدیل می شود به تهیه پایان نامه هایی که توسط مراکز تایپ و تکثیر و کافی نت ها در اختیار دانشجویان قرار می گیرد. و هیچکدام رنگ و بویی از هوشمندی و خلاقیت ندارند.
- یکی دیگر از نکات مهم توجه به نو بودن محیط است. متفاوت بودن و تنوع در وقایع و تصاویری که کودک با آن مواجه می شود در ایجاد شوق و نشاط موثر بوده و البته خلاقیت در دل این شوق و نشاط زاده می شود.
برنامه های تکراری که بصورت عادت در می آید در طول زندگی شوق کودک را می گیرد. و نبود شوق و تحیر در دیدن پدیده های جدید، مانع خلاقیت کودک می شود.
بچه ها وقتی بزرگ می شوند بیشتر عادت می کنند و با نظم موجود خو می گیرند و در سایه سار این نظم لم می دهند و نیاز ی دیگر به شکستن نظم موجود نمی بینند و همین نظم را به آرامی و به دور از شوق ادامه می دهند.
در حالیکه ابتدای خلاقیت با شکستن نظم موجود شکل می گیرد و اصولا همراهی دو عامل بی نظمی و نظم در کنار هم بعنوان یک پاردوکس زیبا در خلقت عمل می کند و به بشر شوق کنجکاوی و خلاقیت عطا می کند.
یکی از فیلسوفان قدیم گفته بود که انسان اول از دیدن یک پدیده جدید تحیر و تعجب می کند و بعد سوال و تفکر می کند.
تا تصاویر موجود برای کودک نو نشوند و در برابر این نو شدن ها تحیر و تعجب نکند هرگز دچار سوال و تفکر نخواهد شد.
پس والدين هرزگاه بایستی کودک را در برابر تجربه های نو و دیدن تصاویر تازه از این جهان قرار دهند.
با احترام علیرضا جمشیدی 🍀
https://www.instagram.com/p/BRNZUHjDldL/
Alireza Jamshidi:
🍀
فرازی از بحث خلاقیت مطرح شده در برنامه
صبح خراسانی شبکه سیمای خراسان رضوی
شنبه 95/12/14
جلسه ششم
اولین نکته ای که باید والدین بدان توجه کنند تفاوت بین هوشمندی و خلاقیت است.
هوشمندی به معنی پیدا کردن روابط بین پدیده هاست که این روابط قبلا در جهان وجود داشته است . مثال: حل یک مسئله ریاضی که در کتب درسی وجود دارد. قطعا این مسئله قبلا دهها هزار بار توسط دیگران حل شده است و کودک با آموزش هایی که دیده است قادر به حل آن خواهد بود.
اما خلاقیت به معنی ربط دادن چیزها و خلق یک ارتباط جدید معنادار است که قبلا وجود نداشته است. مثال خلق یک بیت شعر یا خلق یک نقاشی توسط کودک
می توان گفت همه خلاق ها هوشمند هستند اما هر هوشمندی نمی تواند خلاق باشد.
خلاقیت یک توانایی بالاتر از هوشمندی است.
در نظام تربیتی خانواده و مدرسه سعی می شود کودک را به سطح هوشمندی برسانند گرچه خیلی وقت ها هوشمندی هم حاصل نمی شود و غیر از آموزش کپی برداری و پر کردن حافظه کودک از محفوظات، فعالیت بهتری صورت نمی گیرد.
در این میان هدف خلاقیت مورد غفلت برنامه ریزان آموزشی و تربیتی واقع می شود. که در سطوح بالاتر آموزشی خصوصا آموزش عالی اینگونه کپی برداری ها تبدیل می شود به تهیه پایان نامه هایی که توسط مراکز تایپ و تکثیر و کافی نت ها در اختیار دانشجویان قرار می گیرد. و هیچکدام رنگ و بویی از هوشمندی و خلاقیت ندارند.
- یکی دیگر از نکات مهم توجه به نو بودن محیط است. متفاوت بودن و تنوع در وقایع و تصاویری که کودک با آن مواجه می شود در ایجاد شوق و نشاط موثر بوده و البته خلاقیت در دل این شوق و نشاط زاده می شود.
برنامه های تکراری که بصورت عادت در می آید در طول زندگی شوق کودک را می گیرد. و نبود شوق و تحیر در دیدن پدیده های جدید، مانع خلاقیت کودک می شود.
بچه ها وقتی بزرگ می شوند بیشتر عادت می کنند و با نظم موجود خو می گیرند و در سایه سار این نظم لم می دهند و نیاز ی دیگر به شکستن نظم موجود نمی بینند و همین نظم را به آرامی و به دور از شوق ادامه می دهند.
در حالیکه ابتدای خلاقیت با شکستن نظم موجود شکل می گیرد و اصولا همراهی دو عامل بی نظمی و نظم در کنار هم بعنوان یک پاردوکس زیبا در خلقت عمل می کند و به بشر شوق کنجکاوی و خلاقیت عطا می کند.
یکی از فیلسوفان قدیم گفته بود که انسان اول از دیدن یک پدیده جدید تحیر و تعجب می کند و بعد سوال و تفکر می کند.
تا تصاویر موجود برای کودک نو نشوند و در برابر این نو شدن ها تحیر و تعجب نکند هرگز دچار سوال و تفکر نخواهد شد.
پس والدين هرزگاه بایستی کودک را در برابر تجربه های نو و دیدن تصاویر تازه از این جهان قرار دهند.
با احترام علیرضا جمشیدی 🍀
Instagram
کاریکلماتور های من
Alireza Jamshidi: 🍀 فرازی از بحث خلاقیت مطرح شده در برنامه صبح خراسانی شبکه سیمای خراسان رضوی شنبه 95/12/14 جلسه ششم اولین نکته ای که باید والدین بدان توجه کنند تفاوت بین هوشمندی و خلاقیت است. هوشمندی به معنی پیدا کردن روابط بین پدیده هاست که این روابط قبلا…
Forwarded from فرهنگیان خراسان
↩سقف دریافتی همه حقوقبگیران از جمله مدیران ۱۲میلیون و ۶۰۰ هزارتومان تعیین شد
رئیس کمیسیون تلفیق لایحه برنامه ششم گفت:
🔹طبق مصوبه امروز مجلس سقف دریافتی همه حقوق بگیران از جمله مدیران ۱۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان تعیین شد.
🔹سقف دریافتی ۴ گروه مستثنی شده از جمله مشاغل تخصصی، مشاغل عملیاتی، مناطق مرزی و مناطق محروم 30 درصد بیش از سقف دریافتی همه حقوق بگیران خواهد بود و سقف دریافتی آنان حدود ۱۶ میلیون تومان تعیین شد.
—------------------------
🌹 به جمع همکاران فرهنگی استان خراسان بپیوندید
@khorasanedu
رئیس کمیسیون تلفیق لایحه برنامه ششم گفت:
🔹طبق مصوبه امروز مجلس سقف دریافتی همه حقوق بگیران از جمله مدیران ۱۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان تعیین شد.
🔹سقف دریافتی ۴ گروه مستثنی شده از جمله مشاغل تخصصی، مشاغل عملیاتی، مناطق مرزی و مناطق محروم 30 درصد بیش از سقف دریافتی همه حقوق بگیران خواهد بود و سقف دریافتی آنان حدود ۱۶ میلیون تومان تعیین شد.
—------------------------
🌹 به جمع همکاران فرهنگی استان خراسان بپیوندید
@khorasanedu
#جیره_شعر شبانه 🌒🌒
دوش میگفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود
#حافظ
—---------------—
کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی و فرهنگی @eduarticle
دوش میگفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود
#حافظ
—---------------—
کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی و فرهنگی @eduarticle
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی
#انیمیشن تاریخ #تکنولوژی در تعلیم و تربيت
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
#انیمیشن تاریخ #تکنولوژی در تعلیم و تربيت
----------------------------
↩️ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔶ارتباط ميان خانواده با خشونت در مدرسه
__________
شهرام جمالي
متأسفانه از آغاز آموزش، چه سنتي و چه نوين در ايران خشونت بخش مهمي از آن بوده است. اين خشونت؛ البته لايههاي گوناگون و شکلهاي متفاوتي داشته است. شايد اگر بخواهيم مروري بر آخرين موردهاي #خشونت داشته باشيم، ميتوان به فرورفتن مداد در سر دانشآموز کرماني، کتکخوردن يک دبير در هنرستاني در تهران به دست دانشآموزش، زخميشدن خانم معلمي در شوش بهدست خانواده دانشآموز و... اشاره کرد؛ البته بسياري از خشونتهاي آشکار و پنهان دانشآموزان نسبت خودشان خبري نميشود يا کمتر به چشم ميآيد اما هر چه هست، شکي نيست که مدرسهها بهعنوان يکي از مهمترين نهادهاي اجتماعي ما درگير خشونت هستند و بر ماست که بهعنوان شهروندان به آن بيتفاوت نباشيم اما ريشه يا ريشههاي اين خشونت کجاست؟ و چه بايد کرد تا اين ريشهها خشکانده شوند؟ نگارنده تلاش ميکند به بخش کوچکي از آن اشاره کند؛ باشد که ديگر شهروندان نيز بنا بر وظيفه شهروندي خويش به اين موضوع مهم ورود پيدا کنند.
دلايل فردي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در بروز خشونت و رفتارهاي کنترلنشده در #مدارس چه از سوي #دانشآموزان و چه از سوي ساير عوامل آموزشي در مدرسه آنقدر زياد هستند که حتی فقط ذکر نام آنها مستلزم ارائه يک ليست طولاني از اين عوامل دروني و بيروني است که گاه تجميع و برايند آنها منجر به ناتواني فرد در کنترل خود و بروز خشونت ميشود. از سوي ديگر، به نظر ميرسد فرايند آموزشهاي تربيتي در ساحتهاي خانواده، مدرسه، رسانهها و... نهتنها با يک وحدت رويه انجام نميگيرد بلکه در مواردي در تناقض و حتی تضاد با يکديگر شکل گرفته و عمل ميکنند؛ بهاينترتيب، واکنش برخي دانشآموزان به اينگونه تضادها و تناقضات ممکن است به شکل نوعي خشونتهاي کلامي يا حتی جسماني بروز پيدا کند. هرچند اين موضوع قاعدتا و بهدليل مشکلات ناشي از اختلافات طبقاتي و تفاوتهاي فرهنگي، در سطح خانوادهها پررنگتر و ملموستر بوده و بديهي است که در نظام آموزشي رسمي و متمرکز مدارس، چنين تعارضات و دوگانگيهايي کمتر به چشم ميآيند. اين دوگانگي و تعارض، گاهي تا آنجا پيش ميرود که برخي خانوادهها که در اکثر موارد تنبيه بدني را اولين و تنها چاره برای تربيت بچههاي خود ميدانند، کوچکترين فشار و تنبيه از جانب مدرسه را حتي بهصورت خيلي جزئي مثل چند صفحه جريمه يا محروميت موقت از کلاس درس يا مدرسه و... برنميتابند و ضمن حمايت جانبدارانه و تمامقد از فرزند خود، کل شيوههاي تربيتي بهکارگرفتهشده از جانب معلم و مديريت مدرسه را زير سؤال ميبرند؛ البته اين حمايت جانبدارانه هم شايد بيشتر ناشي از نوعي حس تملک والدين به فرزندشان باشد که بهکارگيري برخي شيوههاي سختگيرانه تربيتي را صرفا محدود به خودشان بهعنوان «صاحب و مالک فرزند» ميدانند اما نتيجه طبيعي چنين رويکردي اين است که دانشآموز محيط مدرسه را مکاني براي تخليه هيجانات و بروز رفتارهايي ميبيند که در خانواده از آنها منع ميشود و ضمن اينکه ممکن است بهدليل ارتباط عيني و تأثيرپذيري از گروه همسالان در محيط مدرسه امکان تخليه چنين هيجاناتي به شکل رفتارهاي مخاطرهآميز بيشتر شود. برگزاري مستمر کارگاههاي آموزش خانواده با بهرهگيري از متخصصان تربيتي و با يک معيار استاندارد آموزشي در مدارس شايد بتواند ضمن درگيرکردن و مشارکت بيشتر خانوادهها در امر تربيت فرزندان خود، الگوهاي شخصيتدهي و کنترلي مناسب و استانداردي را در اختيار خانوادهها قرار داده و البته به شرط بهکارگيري اين روشها از سوي خانوادهها بتوان تا حد زيادي بر اين مشکلات فائق آمد.
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
__________
شهرام جمالي
متأسفانه از آغاز آموزش، چه سنتي و چه نوين در ايران خشونت بخش مهمي از آن بوده است. اين خشونت؛ البته لايههاي گوناگون و شکلهاي متفاوتي داشته است. شايد اگر بخواهيم مروري بر آخرين موردهاي #خشونت داشته باشيم، ميتوان به فرورفتن مداد در سر دانشآموز کرماني، کتکخوردن يک دبير در هنرستاني در تهران به دست دانشآموزش، زخميشدن خانم معلمي در شوش بهدست خانواده دانشآموز و... اشاره کرد؛ البته بسياري از خشونتهاي آشکار و پنهان دانشآموزان نسبت خودشان خبري نميشود يا کمتر به چشم ميآيد اما هر چه هست، شکي نيست که مدرسهها بهعنوان يکي از مهمترين نهادهاي اجتماعي ما درگير خشونت هستند و بر ماست که بهعنوان شهروندان به آن بيتفاوت نباشيم اما ريشه يا ريشههاي اين خشونت کجاست؟ و چه بايد کرد تا اين ريشهها خشکانده شوند؟ نگارنده تلاش ميکند به بخش کوچکي از آن اشاره کند؛ باشد که ديگر شهروندان نيز بنا بر وظيفه شهروندي خويش به اين موضوع مهم ورود پيدا کنند.
دلايل فردي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در بروز خشونت و رفتارهاي کنترلنشده در #مدارس چه از سوي #دانشآموزان و چه از سوي ساير عوامل آموزشي در مدرسه آنقدر زياد هستند که حتی فقط ذکر نام آنها مستلزم ارائه يک ليست طولاني از اين عوامل دروني و بيروني است که گاه تجميع و برايند آنها منجر به ناتواني فرد در کنترل خود و بروز خشونت ميشود. از سوي ديگر، به نظر ميرسد فرايند آموزشهاي تربيتي در ساحتهاي خانواده، مدرسه، رسانهها و... نهتنها با يک وحدت رويه انجام نميگيرد بلکه در مواردي در تناقض و حتی تضاد با يکديگر شکل گرفته و عمل ميکنند؛ بهاينترتيب، واکنش برخي دانشآموزان به اينگونه تضادها و تناقضات ممکن است به شکل نوعي خشونتهاي کلامي يا حتی جسماني بروز پيدا کند. هرچند اين موضوع قاعدتا و بهدليل مشکلات ناشي از اختلافات طبقاتي و تفاوتهاي فرهنگي، در سطح خانوادهها پررنگتر و ملموستر بوده و بديهي است که در نظام آموزشي رسمي و متمرکز مدارس، چنين تعارضات و دوگانگيهايي کمتر به چشم ميآيند. اين دوگانگي و تعارض، گاهي تا آنجا پيش ميرود که برخي خانوادهها که در اکثر موارد تنبيه بدني را اولين و تنها چاره برای تربيت بچههاي خود ميدانند، کوچکترين فشار و تنبيه از جانب مدرسه را حتي بهصورت خيلي جزئي مثل چند صفحه جريمه يا محروميت موقت از کلاس درس يا مدرسه و... برنميتابند و ضمن حمايت جانبدارانه و تمامقد از فرزند خود، کل شيوههاي تربيتي بهکارگرفتهشده از جانب معلم و مديريت مدرسه را زير سؤال ميبرند؛ البته اين حمايت جانبدارانه هم شايد بيشتر ناشي از نوعي حس تملک والدين به فرزندشان باشد که بهکارگيري برخي شيوههاي سختگيرانه تربيتي را صرفا محدود به خودشان بهعنوان «صاحب و مالک فرزند» ميدانند اما نتيجه طبيعي چنين رويکردي اين است که دانشآموز محيط مدرسه را مکاني براي تخليه هيجانات و بروز رفتارهايي ميبيند که در خانواده از آنها منع ميشود و ضمن اينکه ممکن است بهدليل ارتباط عيني و تأثيرپذيري از گروه همسالان در محيط مدرسه امکان تخليه چنين هيجاناتي به شکل رفتارهاي مخاطرهآميز بيشتر شود. برگزاري مستمر کارگاههاي آموزش خانواده با بهرهگيري از متخصصان تربيتي و با يک معيار استاندارد آموزشي در مدارس شايد بتواند ضمن درگيرکردن و مشارکت بيشتر خانوادهها در امر تربيت فرزندان خود، الگوهاي شخصيتدهي و کنترلي مناسب و استانداردي را در اختيار خانوادهها قرار داده و البته به شرط بهکارگيري اين روشها از سوي خانوادهها بتوان تا حد زيادي بر اين مشکلات فائق آمد.
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
علی ربیعی : 125 هزار کودک به مدرسه نمیروند. در سیستان و بلوچستان ۲۵ هزار کودک داشتیم که به مدرسه نمیرفتند
—---------------
🌟 کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—---------------
🌟 کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
۵۸ درصد معتادان کشور را افراد زیر ۳۴ تشکیل میدهند و این مساله، یک تهدید جدی محسوب میشود.
—---------------
🌟 کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—---------------
🌟 کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی
آیا می دانید با بازیافت فقط 1 تن کاغذ 17 درخت را حفظ کرده ایم؟
به کودکان آموزش دهیم.
----------------------------
↩ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
آیا می دانید با بازیافت فقط 1 تن کاغذ 17 درخت را حفظ کرده ایم؟
به کودکان آموزش دهیم.
----------------------------
↩ کانال مقاله ها
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
⬇️دانشجويان! اينترنت را رها کنيد/برگزیده از متن
—---------------------------
گفتوگوي اسکات اريک کافمن با مارک باوئرلين، #استاد دانشگاه ايموري درباره وضعيت اساتيد در ايالات متحده
مارک باوئرلین استاد دانشگاه ایموری، اخیراً با نگارش یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز از «معنای استاد دانشگاه بودن» سخن گفته است. او در طرح این مساله بر نقش استاد به عنوان نمونهای کامل از «اقتدار اخلاقی» تاکید کرده است. از دید باوئرلین، در حال حاضر بنابر دلایلی چنین امری در خصوص بسیاری از اساتید صدق نمیکند، و شماری از آنها به «ورشکستگان بیاعتبار اخلاقی» بدل شدهاند. البته برخی اساتید از تعریف باوئرلین و انتقادات او رنجیدهاند و چنانچه اریک لومیس، استاد تاریخ دانشگاه رودآیلند آشکارا بیان کرده است، باوئرلین در موقعیتی نیست که در خصوص سایر همکاران خود و چیستی حرفۀ آنها تصمیمگیری کند. در ادامه گزیده های از آن را می آوریم .
در دانشگاههای بزرگ برای اساتید ناممکن است که با تمامی دانشجویان ارتباط یکبهیک و رو در رو برقرار کنند. این مساله تأسفآور است.
به همین جهت، امروز این مساله حساسیت بیشتری پیدا کرده است که اساتید اهمیت و معنای اخلاقی پژوهشها را به #دانشجویان خود بیاموزند. [دوران دانشجویی] دورانی بسیار یگانه در زندگی است و به سرعت سپری میشود. در واقع بیشتر دانشجویان هرگز دوباره فرصت تفکر به این مساله را پیدا نخواهند کرد که چرا پائولا و فرانچسکا چنین رنجی طولانی را متحمل شدند [اشاره به نام شخصیتهایی در بخش دوزخ از کمدی الهی دانته]، چه چیزی افتتاحیه [اپرایم.] تریتسان اثر واگنر را چنین باشکوه کرده است یا نئوکانها چه کسانی هستند. با تاکید بر تفکر و مطالعه، ما دانشجویان را با درجات بالاتری از بلاغت آشنا میکنیم، اهمیت گذشته را به آنها یادآور میشویم وبه امور مغفول در فرهنگ عمومی و فرهنگ جوانان دوباره توجه میکنیم...
...آشنایی با پدیدههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی (که استدلال دیرپای هرش۴در پروژه ادبیات فرهنگی است) برای تفکر انتقادی اهمیتی حیاتی دارد. در واقع پرسش اصلی آن است که چه چیزی مهم شمرده میشود. افرادی که تصور میکنند تفکر انتقادی به سادگی از طریق خواندن «مرد دیوانه» نیز مانند مطالعه اثر سترگی چون «بهشت گمشده۵» ایجاد میشود و گسترش مییابد بسیار سادهاندیش هستند.
آشنایی با پدیدههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی برای تفکر انتقادی اهمیتی حیاتی دارد. در واقع پرسش اصلی آن است که چه چیزی مهم شمرده میشود.
ما به کتابهای بزرگ و محصولات فرهنگی سطح بالا نیاز داریم. آثاری برآمده از نبوغ و با اهمیت تاریخی، سیاسی و دینی؛ تولیداتی که در طول زمان همچنان محبوب باقی ماندهاند، کیفیت زیباشناختی بالایی دارند و طیف وسیعی از تجارب انسانی را در اختیار جوانان قرار میدهند.
البته شکی نیست که امروز تعریف و حد و مرز اقتدار تغییر کرده است. داستان رشد خودمداری و خودمحوری جوانان قدمتی صد ساله دارد و در میانه قرن بیستم با تولید فرهنگ نوجوانان و آنچه جیمز کولن در دهه شصت «جامعۀ نوجوانان۹» به زندگی آمریکایی سرازیر شده است.
ما باید به نوجوانان نشان دهیم که جامعۀ مجازی که سراسر زندگی آنها را اشغال کرده است باید در دانشکده کنار گذاشته شود، نه اینکه در آن گسترش یابد.
در حقیقت عصر دیجیتال فرآیند «تبعیض سنی۱۰» را سرعت بخشیده ست. با یاری ابزارهای دیجیتال، جوانان امروز میتوانند تمامی زمان خود را در ارتباط با دیگران سپری کنند. کنار گذاشتن مسنترها بسیار آسان شده و تنها کافی است صفحه نمایشگر خود را باز کنند.
آنها زمان بسیار اندکی را صرف توجه به افراد مسنتر میکنند و در نتیجه وقتی معلم بر حضور آنها برای ارتباط رو در رو تاکید میکند، بسیاری از آنها مقاومت کرده و این مساله را نمیپذیرند. ما باید این فضای حاکم بر جامعه را بشکنیم و به نوجوانان نشان دهیم جامعه مجازی که سراسر زندگی آنها را اشغال کرده است باید در دانشکده کنار گذاشته شود، نه اینکه در آن گسترش یابد...
*فکر میکنید که افزایش تعداد کلاسهای مباحثهای و در نتیجه کاهش درسگفتارها، دستکم در علوم انسانی، منجر به کاهش نیاز به ارتباط رو در رو میان استاد و شاگرد خواهد شد؟ادامه👇🏾
—---------------------------
گفتوگوي اسکات اريک کافمن با مارک باوئرلين، #استاد دانشگاه ايموري درباره وضعيت اساتيد در ايالات متحده
مارک باوئرلین استاد دانشگاه ایموری، اخیراً با نگارش یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز از «معنای استاد دانشگاه بودن» سخن گفته است. او در طرح این مساله بر نقش استاد به عنوان نمونهای کامل از «اقتدار اخلاقی» تاکید کرده است. از دید باوئرلین، در حال حاضر بنابر دلایلی چنین امری در خصوص بسیاری از اساتید صدق نمیکند، و شماری از آنها به «ورشکستگان بیاعتبار اخلاقی» بدل شدهاند. البته برخی اساتید از تعریف باوئرلین و انتقادات او رنجیدهاند و چنانچه اریک لومیس، استاد تاریخ دانشگاه رودآیلند آشکارا بیان کرده است، باوئرلین در موقعیتی نیست که در خصوص سایر همکاران خود و چیستی حرفۀ آنها تصمیمگیری کند. در ادامه گزیده های از آن را می آوریم .
در دانشگاههای بزرگ برای اساتید ناممکن است که با تمامی دانشجویان ارتباط یکبهیک و رو در رو برقرار کنند. این مساله تأسفآور است.
به همین جهت، امروز این مساله حساسیت بیشتری پیدا کرده است که اساتید اهمیت و معنای اخلاقی پژوهشها را به #دانشجویان خود بیاموزند. [دوران دانشجویی] دورانی بسیار یگانه در زندگی است و به سرعت سپری میشود. در واقع بیشتر دانشجویان هرگز دوباره فرصت تفکر به این مساله را پیدا نخواهند کرد که چرا پائولا و فرانچسکا چنین رنجی طولانی را متحمل شدند [اشاره به نام شخصیتهایی در بخش دوزخ از کمدی الهی دانته]، چه چیزی افتتاحیه [اپرایم.] تریتسان اثر واگنر را چنین باشکوه کرده است یا نئوکانها چه کسانی هستند. با تاکید بر تفکر و مطالعه، ما دانشجویان را با درجات بالاتری از بلاغت آشنا میکنیم، اهمیت گذشته را به آنها یادآور میشویم وبه امور مغفول در فرهنگ عمومی و فرهنگ جوانان دوباره توجه میکنیم...
...آشنایی با پدیدههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی (که استدلال دیرپای هرش۴در پروژه ادبیات فرهنگی است) برای تفکر انتقادی اهمیتی حیاتی دارد. در واقع پرسش اصلی آن است که چه چیزی مهم شمرده میشود. افرادی که تصور میکنند تفکر انتقادی به سادگی از طریق خواندن «مرد دیوانه» نیز مانند مطالعه اثر سترگی چون «بهشت گمشده۵» ایجاد میشود و گسترش مییابد بسیار سادهاندیش هستند.
آشنایی با پدیدههای تاریخی، فرهنگی و سیاسی برای تفکر انتقادی اهمیتی حیاتی دارد. در واقع پرسش اصلی آن است که چه چیزی مهم شمرده میشود.
ما به کتابهای بزرگ و محصولات فرهنگی سطح بالا نیاز داریم. آثاری برآمده از نبوغ و با اهمیت تاریخی، سیاسی و دینی؛ تولیداتی که در طول زمان همچنان محبوب باقی ماندهاند، کیفیت زیباشناختی بالایی دارند و طیف وسیعی از تجارب انسانی را در اختیار جوانان قرار میدهند.
البته شکی نیست که امروز تعریف و حد و مرز اقتدار تغییر کرده است. داستان رشد خودمداری و خودمحوری جوانان قدمتی صد ساله دارد و در میانه قرن بیستم با تولید فرهنگ نوجوانان و آنچه جیمز کولن در دهه شصت «جامعۀ نوجوانان۹» به زندگی آمریکایی سرازیر شده است.
ما باید به نوجوانان نشان دهیم که جامعۀ مجازی که سراسر زندگی آنها را اشغال کرده است باید در دانشکده کنار گذاشته شود، نه اینکه در آن گسترش یابد.
در حقیقت عصر دیجیتال فرآیند «تبعیض سنی۱۰» را سرعت بخشیده ست. با یاری ابزارهای دیجیتال، جوانان امروز میتوانند تمامی زمان خود را در ارتباط با دیگران سپری کنند. کنار گذاشتن مسنترها بسیار آسان شده و تنها کافی است صفحه نمایشگر خود را باز کنند.
آنها زمان بسیار اندکی را صرف توجه به افراد مسنتر میکنند و در نتیجه وقتی معلم بر حضور آنها برای ارتباط رو در رو تاکید میکند، بسیاری از آنها مقاومت کرده و این مساله را نمیپذیرند. ما باید این فضای حاکم بر جامعه را بشکنیم و به نوجوانان نشان دهیم جامعه مجازی که سراسر زندگی آنها را اشغال کرده است باید در دانشکده کنار گذاشته شود، نه اینکه در آن گسترش یابد...
*فکر میکنید که افزایش تعداد کلاسهای مباحثهای و در نتیجه کاهش درسگفتارها، دستکم در علوم انسانی، منجر به کاهش نیاز به ارتباط رو در رو میان استاد و شاگرد خواهد شد؟ادامه👇🏾
ادامه از قبل👆
بگذارید سؤال را به صورت دیگری بپرسم؛ چرا استفاده از ایمیل راه بسیار بدی برای ارتباط کلاسی است؟پرسش دشواری است و در واقع من برای پاسخ دادن به آن چندان مطمئن نیستم؛ اما به هر حال شکی نیست که مباحث کلاسی نمیتواند جایگزین ارتباط رو در رو میان استاد و دانشجو شود. دانشجویان در این گفتوگوها بسیار بیش از زمان کلاسی درباره وجوه نامطلوب زندگی دانشگاهی سخن میگویند. نوعی عامل شباهت و یک رنگی [با جمع] در کلاسها وجود دارد که در ملاقات مستقیم از میان میرود. ما انواع گوناگونی از شورش و نارضایتی جوانان را در فرهنگ عمومی شاهد هستیم اما نباید میزان عامل شباهت و ترس [از طرد شدن] را که در این گونه ژستها مستتر است دستکم بگیریم. خالکوبی، صورتآویزها، ترانههای رپ، زبان عامیانه؛ چه چیزی میتواند از این روشها عامیانهتر و احمقانهتر باشد؟
اما در مورد ایمیل، من با دانشجویان بسیاری از این طریق ارتباط دارم و برای من فرآیندی بسیار اساسی و چالشبرانگیز است. هنوز ایمیلهایی را درباره کتاب احمقترین نسل۱۱دریافت میکنم که به تمامی آنها (حتی پیامهای توهینآمیز) پاسخ میدهم. گاهی اوقات دانشجویان اعتراضات قانعکنندهای دارند و من باید آنها را تصدیق کنم؛ که مطلوبترین نوع تعامل از دیدگاه من است. (چراکه میخواهم ثابت کنند که در اشتباه هستم).
اما متاسفانه اکثر ایمیلهایی که دریافت میکنم شامل نکات و تمرینات بیاهمیتی هستند که مانع ارتباط سازنده میشوند. در واقع این خودِ ابزار [ایمیل] است که این نوع ارتباط را تشویق میکند. ایمیل زدن مشوق اطلاعات مختصر و نکات کوتاه است. این یکی از دلایلی است که استفاده از لپتاپ و تبلت را در کلاسها غدغن کردهام. دانشجویان باید در کلاسهای من صفحه نمایشهای خود را بسته نگاه دارند!
*شما به برخی از مشکلات نظام فعلی دانشگاهی اشاره کردید و به همین دلیل شاید افرادی کنجکاو باشند که در مورد راهحلهای ممکن نیز از شما بشنوند. آیا کاهش تکیه دانشگاهها بر استادان حقالتدریسی چارهِ کار است؟
کاهش تعداد دانشجویان کلاسها میتواند به حل مسائل کمک کند؟ کاستن از تکیه بر وجوه حرفهای و شغلی یا دستاوردهای مرتبط در فضای دانشگاهی چطور؟
نهاد دانشگاه به مانند کشتی تایتانیک [غولی بزرگ و در حال غرق شدن] است. پیشنهاد من آن است که مؤسسات علمی هزینههای پولی و انسانی گسترده روی مطالعات بیثمر در علوم انسانی را متوقف کنند و این هزینهها را به مباحث مرتبط با آموزش اختصاص دهند.
میتوان به مربیان حقالتدریسی دستمزد بالاتری پرداخت کرد و آنها را به عنوان مدرس سمینارها و یا ارتباطات عادی استخدام کرد. به علاوه نباید وظایف تحقیقاتی را بر عهده آنها گذاشت. از سوی دیگر در خصوص #استادان پژوهشی، باید از آنها خواسته شود که از سرعت انتشار تحقیقات خود بکاهند و مدل صنعتی۱۲را کنار بگذارند. مدیران مؤسسات باید به ازای ساعاتی که این اساتید برای ارتباط با دانشجویان اختصاص میدهند آنها را مورد تشویق مالی قرار دهند. به علاوه برنامههای تحصیلات تکمیلی که کمتر از هشتاد درصد #فارغالتحصیلان آنها به کار مشغول شده باشند باید متوقف شود. میبیند که پیشنهاد من تا چه میزان عمومی و شناختهشده است.
—---------------
🌟 کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
بگذارید سؤال را به صورت دیگری بپرسم؛ چرا استفاده از ایمیل راه بسیار بدی برای ارتباط کلاسی است؟پرسش دشواری است و در واقع من برای پاسخ دادن به آن چندان مطمئن نیستم؛ اما به هر حال شکی نیست که مباحث کلاسی نمیتواند جایگزین ارتباط رو در رو میان استاد و دانشجو شود. دانشجویان در این گفتوگوها بسیار بیش از زمان کلاسی درباره وجوه نامطلوب زندگی دانشگاهی سخن میگویند. نوعی عامل شباهت و یک رنگی [با جمع] در کلاسها وجود دارد که در ملاقات مستقیم از میان میرود. ما انواع گوناگونی از شورش و نارضایتی جوانان را در فرهنگ عمومی شاهد هستیم اما نباید میزان عامل شباهت و ترس [از طرد شدن] را که در این گونه ژستها مستتر است دستکم بگیریم. خالکوبی، صورتآویزها، ترانههای رپ، زبان عامیانه؛ چه چیزی میتواند از این روشها عامیانهتر و احمقانهتر باشد؟
اما در مورد ایمیل، من با دانشجویان بسیاری از این طریق ارتباط دارم و برای من فرآیندی بسیار اساسی و چالشبرانگیز است. هنوز ایمیلهایی را درباره کتاب احمقترین نسل۱۱دریافت میکنم که به تمامی آنها (حتی پیامهای توهینآمیز) پاسخ میدهم. گاهی اوقات دانشجویان اعتراضات قانعکنندهای دارند و من باید آنها را تصدیق کنم؛ که مطلوبترین نوع تعامل از دیدگاه من است. (چراکه میخواهم ثابت کنند که در اشتباه هستم).
اما متاسفانه اکثر ایمیلهایی که دریافت میکنم شامل نکات و تمرینات بیاهمیتی هستند که مانع ارتباط سازنده میشوند. در واقع این خودِ ابزار [ایمیل] است که این نوع ارتباط را تشویق میکند. ایمیل زدن مشوق اطلاعات مختصر و نکات کوتاه است. این یکی از دلایلی است که استفاده از لپتاپ و تبلت را در کلاسها غدغن کردهام. دانشجویان باید در کلاسهای من صفحه نمایشهای خود را بسته نگاه دارند!
*شما به برخی از مشکلات نظام فعلی دانشگاهی اشاره کردید و به همین دلیل شاید افرادی کنجکاو باشند که در مورد راهحلهای ممکن نیز از شما بشنوند. آیا کاهش تکیه دانشگاهها بر استادان حقالتدریسی چارهِ کار است؟
کاهش تعداد دانشجویان کلاسها میتواند به حل مسائل کمک کند؟ کاستن از تکیه بر وجوه حرفهای و شغلی یا دستاوردهای مرتبط در فضای دانشگاهی چطور؟
نهاد دانشگاه به مانند کشتی تایتانیک [غولی بزرگ و در حال غرق شدن] است. پیشنهاد من آن است که مؤسسات علمی هزینههای پولی و انسانی گسترده روی مطالعات بیثمر در علوم انسانی را متوقف کنند و این هزینهها را به مباحث مرتبط با آموزش اختصاص دهند.
میتوان به مربیان حقالتدریسی دستمزد بالاتری پرداخت کرد و آنها را به عنوان مدرس سمینارها و یا ارتباطات عادی استخدام کرد. به علاوه نباید وظایف تحقیقاتی را بر عهده آنها گذاشت. از سوی دیگر در خصوص #استادان پژوهشی، باید از آنها خواسته شود که از سرعت انتشار تحقیقات خود بکاهند و مدل صنعتی۱۲را کنار بگذارند. مدیران مؤسسات باید به ازای ساعاتی که این اساتید برای ارتباط با دانشجویان اختصاص میدهند آنها را مورد تشویق مالی قرار دهند. به علاوه برنامههای تحصیلات تکمیلی که کمتر از هشتاد درصد #فارغالتحصیلان آنها به کار مشغول شده باشند باید متوقف شود. میبیند که پیشنهاد من تا چه میزان عمومی و شناختهشده است.
—---------------
🌟 کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
Audio
#جیره_موسیقی شبانه 🎼🎼
🎼قطعه «ابديت»
اثر #شهرداد_روحاني
آهنگساز، اين قطعه را در سوگ پدر درگذشته اش و طي نيم ساعت ساخته است.
—---------------—
کانال مقاله ها @eduarticle
🎼قطعه «ابديت»
اثر #شهرداد_روحاني
آهنگساز، اين قطعه را در سوگ پدر درگذشته اش و طي نيم ساعت ساخته است.
—---------------—
کانال مقاله ها @eduarticle
Forwarded from فرهنگیان خراسان
آغاز ثبت نام در نوزدهمین دوره جشنواره جوان خوارزمی / متقاضیان شرکت در این جشنواره به سایت www.khwarizmi.ir مراجعه کنند.
—---------------
🌹 به جمع همکاران فرهنگی استان خراسان بپیوندید
@khorasanedu
—---------------
🌹 به جمع همکاران فرهنگی استان خراسان بپیوندید
@khorasanedu
🔶پرورش، غايب بزرگ مدارس ايران. برگزیده از متن
_________
↩آموزشوپرورش؛ ترکيبي که جدا نميشود
آموزشوپرورش براي ما جدا نميشود، درواقع، هيچ آموزشي نيست که از تربيت جدا شود و هيچ تربيتي هم نيست که نياز به آموزش نداشته باشد؛ بنابراين اين دو مسئله از هم جدا نيستند و بر يکديگر اثر دارند اما گروهي هستند که تقدم و تأخري براي آن در نظر ميگيرند و پرورش و تربيت را در اولويت با آموزش مطرح ميکنند. اهميت اين مسئله تا جايي است که پروانه مافي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي معتقد است آموزشوپرورش تقدم و تأخري ندارند بلکه همزاد يکديگر هستند. «ضروري است ابتدا اين نکته مشخص شود که منظور از آموزشوپرورش چيست که براساس آن، نتيجه گرفته ميشود که #پرورش مقدم بر #آموزش است. درواقع، سؤال اساسي اين است که بر مبناي چه تعريفي از آموزش است که ما نتيجه ميگيريم، ابتدا بايد پرورش شکل بگيرد و سپس آموزش؟ معتقدم تعريفي که از آموزش ارائه ميکنيم، تعريفي جامع و به معناي واقعي کلمه نيست. اساسا در توده جامعه و حتي در ميان صاحبنظران کشور ما، چنين نهادينه شده که آموزش، هيچ ارتباطي با عمل و حوزههاي معرفتي ندارد.
↩پرورش، نيازمند آموزش
معلم وقتي وارد کلاس ميشود، نوع لباسپوشيدن و برخورد با دانشآموزان همه اثر تربيتي دارد اما اينکه چرا مقدم است به اين دليل است که زندگي بشري از نبود علم و دانش کمتر رنج برده و ميبرد تا نبود تربيت. جامعه صدسال پيش را تصور کنيد که تکنولوژي نبود ولي مردم بههرصورت زندگي ميکردند اما در همان صدسال پيش و الان، نبودن راستي و امانتداري، بيطرفي و حقجويي سبب رنجش مردم بود، حالا هم، نبود همين مسائل موجب رنجش مردم ميشود. اين مسائل، مسائل پرورشي است که با آموزش درست نميشود. شايد بههميندليل است که گروهي معتقدند پرورش بايد در اولويت با آموزش قرار گيرد اما اين مسئله به معناي جدايي اين دو نيست بلکه همراه با هم هستند و در برخي موارد ميتوان يکي را بر ديگري مقدم دانست. پروانه مافي دراينزمينه معتقد بوده که پرورش، مرحله کاربست آموزشهاست و براي آنکه پرورش مناسب بيابيم، نيازمند آموزش مناسب و کاربردي هستيم. مبحث ديگري است.»
↩تربيت، حلقه گمشده نظام آموزش
تعريفي که از پرورش ميدانيم، مرحله اجرايي و بالفعلکردن آموزشهاست اما اينکه مدارس تا چه حد اين مسئله را تقويت ميکنند، مشخص نيست. سيدکاظم اکرمي، وزير پيشين آموزشوپرورش در توضيح اين مسئله ميگويد: «ما که از بيرون جامعه و مردم را نگاه ميکنيم، خيلي درصد بالايي نيست و مجموعا زير ٥٠ درصد است. الان بيشتر از ٣٠٠ هزار نفر زنداني داريم و درصد طلاق و خشونت در کشور ما بسيار بالاست. همه اينها نشان ميدهد افرادي که در اين ٣٨ سال تربيت کرديم، از لحاظ انساني و اخلاقي موفق نبودهايم. بااينحال، اگر مجموعه مدرسه، مدير و معلمان رفتاري با عدالت، محبت، عاطفه، تواضع و امثال اينها داشته باشند، قطعا محيط مدرسه، محيط مناسبي براي دانشآموزان ميشوند. در مقابل محيطي که در آن خشونت، تبعيض، بيعدالتي و... باشد، چه در دبستان و چه در دانشگاه باعث آزار و اذيت ميشود.» درواقع، ميتوان گفت آموزشوپرورش کارکردمحور، بهشدت در رغبت دانشآموزان اثرگذار است.
↩دانشآموز محصور در کلاس درس نيست
بحث اولويت آموزشوپرورش و تقدم و تأخر آن، طرحي بود که فخرالدين احمديدانشآشتياني، وزير جديد آموزشوپرورش
مطرح کرد؛ طرحي که معتقد بوده اهميت پرورش بيش از آموزش است. «پرورش به معناي برگزاري يکسري فعاليتهاي فوق برنامه در مدارس نيست بلکه به اين معناست که #نظام_آموزشي بايد کاري کند که دانشآموز در اين سن مهارتهاي زندگي را ياد بگيرد. دانشآموختگان ديپلم با وجود داشتن استعدادهاي لازم بهدليل اينکه در دوران تحصيل مهارتهايي را کسب نکردهاند، بعد از فراغت از تحصيل بيکار ميمانند. مهمترين عامل رشد و توسعه، تربيت نيروهاي کارآفرين است؛ به همين دلیل، نيروي کارآفرين بايد در شخصيت وجودي دانشآموز مانند خلاقيت، تفکر، نگرش مثبت به آينده، مسئوليت اجتماعي و در رأس اينها دينباوري شکل بگيرد. در نظامهاي پيشرفته آموزشي دنيا، مقطع تحصيلي ابتدايي محتواي آموزشي، دانشآموز محصور در کلاس درس نيست و براي رفع اين مشکل بايد دانشآموز در محيط جامعه ديده شود.» از تجربه ديگر کشورها در همکاري توأمان آموزشوپرورش ميتوان بهخوبي دريافت که اين دو از هم جدا و قابل تشکيک نيستند و بايد همراه با هم باشند. بعضي از کشورها مانند سوئد، اسکانديناوي و ژاپن، از آنجا که با توجه به فلسفه تربيتيشان، به دانش روانشناسي بها ميدهند، بسيار موفق بودهاند.
وقایع اتفاقیه
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔶پرورش، غايب بزرگ مدارس ايران. برگزیده از متن
_________
↩آموزشوپرورش؛ ترکيبي که جدا نميشود
آموزشوپرورش براي ما جدا نميشود، درواقع، هيچ آموزشي نيست که از تربيت جدا شود و هيچ تربيتي هم نيست که نياز به آموزش نداشته باشد؛ بنابراين اين دو مسئله از هم جدا نيستند و بر يکديگر اثر دارند اما گروهي هستند که تقدم و تأخري براي آن در نظر ميگيرند و پرورش و تربيت را در اولويت با آموزش مطرح ميکنند. اهميت اين مسئله تا جايي است که پروانه مافي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي معتقد است آموزشوپرورش تقدم و تأخري ندارند بلکه همزاد يکديگر هستند. «ضروري است ابتدا اين نکته مشخص شود که منظور از آموزشوپرورش چيست که براساس آن، نتيجه گرفته ميشود که #پرورش مقدم بر #آموزش است. درواقع، سؤال اساسي اين است که بر مبناي چه تعريفي از آموزش است که ما نتيجه ميگيريم، ابتدا بايد پرورش شکل بگيرد و سپس آموزش؟ معتقدم تعريفي که از آموزش ارائه ميکنيم، تعريفي جامع و به معناي واقعي کلمه نيست. اساسا در توده جامعه و حتي در ميان صاحبنظران کشور ما، چنين نهادينه شده که آموزش، هيچ ارتباطي با عمل و حوزههاي معرفتي ندارد.
↩پرورش، نيازمند آموزش
معلم وقتي وارد کلاس ميشود، نوع لباسپوشيدن و برخورد با دانشآموزان همه اثر تربيتي دارد اما اينکه چرا مقدم است به اين دليل است که زندگي بشري از نبود علم و دانش کمتر رنج برده و ميبرد تا نبود تربيت. جامعه صدسال پيش را تصور کنيد که تکنولوژي نبود ولي مردم بههرصورت زندگي ميکردند اما در همان صدسال پيش و الان، نبودن راستي و امانتداري، بيطرفي و حقجويي سبب رنجش مردم بود، حالا هم، نبود همين مسائل موجب رنجش مردم ميشود. اين مسائل، مسائل پرورشي است که با آموزش درست نميشود. شايد بههميندليل است که گروهي معتقدند پرورش بايد در اولويت با آموزش قرار گيرد اما اين مسئله به معناي جدايي اين دو نيست بلکه همراه با هم هستند و در برخي موارد ميتوان يکي را بر ديگري مقدم دانست. پروانه مافي دراينزمينه معتقد بوده که پرورش، مرحله کاربست آموزشهاست و براي آنکه پرورش مناسب بيابيم، نيازمند آموزش مناسب و کاربردي هستيم. مبحث ديگري است.»
↩تربيت، حلقه گمشده نظام آموزش
تعريفي که از پرورش ميدانيم، مرحله اجرايي و بالفعلکردن آموزشهاست اما اينکه مدارس تا چه حد اين مسئله را تقويت ميکنند، مشخص نيست. سيدکاظم اکرمي، وزير پيشين آموزشوپرورش در توضيح اين مسئله ميگويد: «ما که از بيرون جامعه و مردم را نگاه ميکنيم، خيلي درصد بالايي نيست و مجموعا زير ٥٠ درصد است. الان بيشتر از ٣٠٠ هزار نفر زنداني داريم و درصد طلاق و خشونت در کشور ما بسيار بالاست. همه اينها نشان ميدهد افرادي که در اين ٣٨ سال تربيت کرديم، از لحاظ انساني و اخلاقي موفق نبودهايم. بااينحال، اگر مجموعه مدرسه، مدير و معلمان رفتاري با عدالت، محبت، عاطفه، تواضع و امثال اينها داشته باشند، قطعا محيط مدرسه، محيط مناسبي براي دانشآموزان ميشوند. در مقابل محيطي که در آن خشونت، تبعيض، بيعدالتي و... باشد، چه در دبستان و چه در دانشگاه باعث آزار و اذيت ميشود.» درواقع، ميتوان گفت آموزشوپرورش کارکردمحور، بهشدت در رغبت دانشآموزان اثرگذار است.
↩دانشآموز محصور در کلاس درس نيست
بحث اولويت آموزشوپرورش و تقدم و تأخر آن، طرحي بود که فخرالدين احمديدانشآشتياني، وزير جديد آموزشوپرورش
مطرح کرد؛ طرحي که معتقد بوده اهميت پرورش بيش از آموزش است. «پرورش به معناي برگزاري يکسري فعاليتهاي فوق برنامه در مدارس نيست بلکه به اين معناست که #نظام_آموزشي بايد کاري کند که دانشآموز در اين سن مهارتهاي زندگي را ياد بگيرد. دانشآموختگان ديپلم با وجود داشتن استعدادهاي لازم بهدليل اينکه در دوران تحصيل مهارتهايي را کسب نکردهاند، بعد از فراغت از تحصيل بيکار ميمانند. مهمترين عامل رشد و توسعه، تربيت نيروهاي کارآفرين است؛ به همين دلیل، نيروي کارآفرين بايد در شخصيت وجودي دانشآموز مانند خلاقيت، تفکر، نگرش مثبت به آينده، مسئوليت اجتماعي و در رأس اينها دينباوري شکل بگيرد. در نظامهاي پيشرفته آموزشي دنيا، مقطع تحصيلي ابتدايي محتواي آموزشي، دانشآموز محصور در کلاس درس نيست و براي رفع اين مشکل بايد دانشآموز در محيط جامعه ديده شود.» از تجربه ديگر کشورها در همکاري توأمان آموزشوپرورش ميتوان بهخوبي دريافت که اين دو از هم جدا و قابل تشکيک نيستند و بايد همراه با هم باشند. بعضي از کشورها مانند سوئد، اسکانديناوي و ژاپن، از آنجا که با توجه به فلسفه تربيتيشان، به دانش روانشناسي بها ميدهند، بسيار موفق بودهاند.
وقایع اتفاقیه
___________
↩️ کانال مقاله ها و خبرهای آموزشی فرهنگی 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
Forwarded from فرهنگیان خراسان
🔶حقوق کارکنان دولت متعادلسازی میشود
—-------------------
نمایندگان مجلس با متعادلسازی حقوق کارکنان دولت موافقت کردند.
به نقل از تسنیم، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی نوبت عصر یکشنبه 15 اسفند قوه مقننه، در جریان بررسی بخش هزینهای لایحه بودجه سال 96 با 154 رأی موافق، 15 رأی مخالف و 2 رأی ممتنع از مجموع 203 نماینده حاضر در جلسه علنی پارلمان با الحاق یک بند به ماده واحده این لایحه موافقت کردند.
براساس این بند الحاقی، دولت موظف شد افزایش حقوق کارمندان دولت را در طی سال 96 به گونهای اعمال کند که ضریب افزایش حقوق کارمندان و کارکنان دولت با دریافتی بالا از حداقل درصد و پایینترین حقوقها از حداکثر افزایش برخوردار باشد.
—---------------
🌹 به جمع همکاران فرهنگی استان خراسان بپیوندید
@khorasanedu
—-------------------
نمایندگان مجلس با متعادلسازی حقوق کارکنان دولت موافقت کردند.
به نقل از تسنیم، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی نوبت عصر یکشنبه 15 اسفند قوه مقننه، در جریان بررسی بخش هزینهای لایحه بودجه سال 96 با 154 رأی موافق، 15 رأی مخالف و 2 رأی ممتنع از مجموع 203 نماینده حاضر در جلسه علنی پارلمان با الحاق یک بند به ماده واحده این لایحه موافقت کردند.
براساس این بند الحاقی، دولت موظف شد افزایش حقوق کارمندان دولت را در طی سال 96 به گونهای اعمال کند که ضریب افزایش حقوق کارمندان و کارکنان دولت با دریافتی بالا از حداقل درصد و پایینترین حقوقها از حداکثر افزایش برخوردار باشد.
—---------------
🌹 به جمع همکاران فرهنگی استان خراسان بپیوندید
@khorasanedu
مگا دانشمند(كيم پيك)، رکورد دار سریعترین کتابخوان جهان
در عرض چند دقیقه کتابی را خوانده و تمام مطالب آنرا به یاد می آورد .
—----------------------
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
در عرض چند دقیقه کتابی را خوانده و تمام مطالب آنرا به یاد می آورد .
—----------------------
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA