مدرسه‌ رهایی
2.24K subscribers
6.7K photos
2.09K videos
191 files
4.82K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
🔴پیوند جنبش صنفی معلمان با «زن زندگی آزادی»
 
اکنون که بعد از «قیام ژینا» بار دیگر مبارزه‌ی صنفی معلمان کمابیش آغازشده و معلمان در اعتراض به عدم پاسخگویی مسئولین به مطالبات انباشته‌شده‌ی خودشان، از نو تجمعات اعتراضی صنفی را آغاز کرده‌اند، یک مسئله عمدتاً تحت‌تأثیر رسانه‌های جریان اصلی و چهره‌های اپوزیسیون راست در افکار عمومی مطرح شده است: مبارزات صنفی معلمان که منطقاً مطالباتی است یعنی برآورده شدن مطالباتی را پیگیری می‌کند، چه ارتباطی با قیام ژینایی دارد که در آن مردم خواهان دگرگونی نظم سیاسی حاکم و تغییر اوضاع شده‌اند؛ اما لازم به یادآوری است که اصلی‌ترین شعار قیام ژینا «زن، زندگی، آزادی» بوده و در واقع صورت ایجابی قیام نیز در درون قیام صورت‌بندی شده است؛ یعنی آنان که قیام را آغاز و شعار محوری آن را تکرار کردند، عملاً علاوه بر خواست سلبی سرنگونی نظم حاکم از نظم جایگزین جدیدی هم صحبت کردند، هرچند در بسیاری موارد کم و کیف این نظم جایگزین نوین، حتی برای سردهندگان شعار «زن، زندگی، آزادی» معلوم نباشد.
رجوع به تاریخ و محتوای مبارزات صنفی معلمان اتفاقاً نشان می‌دهد جنبش صنفی معلمان یکی از جنبش‌های صنفی‌ای است که خواسته‌ها و مطالبات آن عملاً افق‌ها و چشم‌اندازهایی است برای ساختن یک جامعه‌ی عاری از ستم و تبعیض که در آن مسئله‌ی زن، زندگی و آزادی هم در حوزه‌ی آموزش و هم برای همگان صورت عملی و عینی یافته باشد. توضیح می‌دهیم.
در تاریخ 7 دی‌ماه 1400 بعد از سلسله‌ای از اعتصابات و تجمعات معلمان شاغل و بازنشسته که اغلب با فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران شکل گرفته بود، این شورا بیانیه‌ی تحلیلی‌ای «در مورد نحوه ادامه مطالبه‌گری و اعتراضات» در 13 بند منتشر کرد و ضمن توضیح وضعیت معلمان و دیگر کارکنان شاغل و بازنشسته‌ی حوزه‌ی آموزش، دانش‌آموزان و خانواده‌های آن‌ها و وضعیت عمومی آموزش‌وپرورش در کشور، چشم‌اندازهای مبارزات صنفی معلمان را نیز ترسیم کرده بود. درواقع این بیانیه روشن می‌کرد مبارزات صنفی معلمان هم برای به دست آوردن چه چیزهایی است و هم می‌خواهد به چه چیزهایی برسد. توجه به محتوای این بیانیه که تاکنون نیز یکی از اسناد پایه‌ای مبارزات صنفی معلمان ایران است، نشان می‌دهد این جنبش چه پیوند عمیقی با شعار «زن، زندگی، آزادی» دارد.
 
زن
در بند نهم بیانیه‌ی تحلیلی می‌خوانیم: «بررسی عملکرد آموزش‌وپرورش در چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که سیاست‌های آموزش ایدئولوژیک شکست خورده است. معلمان و دانش‌آموزان نمی‌خواهند مدرسه مانند پادگان و حوزه باشد. [...] از نظر ما مدرسه باید مکانی برای رشد تفکر انتقادی و پرسشگری باشد. کودکان در مدرسه باید با مهارت‌های زندگی آشنا شوند و برای زندگی بهتر آماده گردند. امروز اما محتوای آموزشی تحت‌تأثیر سویه‌های ایدئولوژیک نظام سیاسی است و به برابری قومیتی، جنسیتی و مذهبی توجهی ندارد و بیشتر دنبال تربیت انسان‌های خنثی و منفعل است. ما خواهان آموزشی با ساختار و ویژ‌گی‌های دموکراتیک، غیرمتمرکز، مشارکتی و عادلانه هستیم که محتوای آن با توجه به نیازهای کودکان و تفاوت‌های جغرافیایی، فرهنگی و زبانی و دوستی با طبیعت تهیه شده باشد.»
مسئله‌ی بازتولید ستم جنسیتی در متون آموزشی مسئله‌ی جدیدی نیست و نه‌تنها در حکومت جمهوری اسلامی، بلکه هم‌چنین در دوران سلطنت پهلوی تقسیم نقش‌های جنسیتی در کتاب‌های درسی امری مشهود و هویداست. در واقع در دوران پهلوی نیز ما با شکلی از آموزش ایدئولوژیک روبه‌رو هستیم که تنها در وجوهی با ایدئولوژی حاکم بر آموزش در جمهوری اسلامی متفاوت است اما در مورد نقش اجتماعی زنان مشابهت‌های فراوانی میان این دو ایدئولوژی وجود دارد…

ادامه مطلب در لینک زیر 🔻🔻

bit.ly/3pekhHq
مدرسه‌ رهایی
Photo
ما آب می‌خواهیم
جعفر ابراهیمی
(بازنشر از اردیبهشت ۱۴۰۰)


یکسو اقلیتی زالو، فاسد و دزد قرار دارند که حاضرند برای #آب_آشامیدنی صرفا به خاطر مارکش ۲۸۰ هزار تومان پرداخت نمایند و شکلات یک میلیون و نیمی بخورند.

در سوی دیگر محذوفان و مطرودانی قرار دارند که هر روز بیش از پیش بر رنج‌هایشان افزوده می‌شود کشاورزی و دامداری خود را به خاطر بی‌آبی از دست می‌دهند و حتی از دسترسی به آب آشامیدنی محرومند وضعیتی چنان بغرنج و دردآور که با تمام همدلی‌ها، اگر آنجا نباشی نمی‌توانی عمق فاجعه را دریابی به خصوص برای ما که در مرکز نشسته‌ایم.

البته بین آن اقلیت فاسد نوکیسه با زندگی لاکچری‌شان و مدیران ناکارآمد و #مافیای_آب ارتباط تنگاتنگ وجود دارد کسانی که طی چهار دهه بلایی بر سر محیط زیست و آب این سرزمین آوردند که امروز از سیستان و بلوچستان تا خوزستان و آذربایجان مردم ستمدیده را با بی‌آبی و تشنگی و تبعات آن روبرو نموده‌اند و #هامون و #هورالعظیم و #دریاچه_ارومیه را به خشکی کشانده‌اند.
اما آن‌چیزی که باید بر آن تاکید نمود عاملیت به حاشیه‌رانده شدگان است کسانی که امید و حق داشتن زندگی بهتر آنان را به عرصه اعتراض و کنشگری کشانده‌است اینک مطرودان خود صدای خویش هستند زمانی که می‌گویند #ما_آب_می‌خواهیم.


پانوشت: #جعفر_ابراهیمی معلم و بازرس شورای صنفی فرهنگیان ایران، از اردیبهشت سال ۱۴۰۱ در زندان اوین محبوس است.

صدای ماهی سیاه

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
سرکوب دانشگاه
در حالی که همین چند وقت پیش ابراهیم رئیسی ابلاغیه‌ای مبنی بر «بخشودگی یا تخفیف مجازات اداری و انضباطی» به وزارتخانه‌ها ارسال کرد اما همچنان در حال سرکوب دانشگاه هستند.
#محمد_دارکش دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی که در آذرماه 1401 قصد دفاع از تز دکتری خودش تحت عنوان «تحولات نئولیبرالی آموزش عمومی در ایران پس از انقلاب» را داشت که دانشگاه مانع از دفاع ایشان می‌شود و علاوه بر تعلیق، پرونده‌اش را به اتهام بلوا و آشوب در دانشگاه، جهت بررسی و صدور حکم اخراج از دانشگاه به وزارتخانه ارسال شد.
#مطهره_گونه‌ای دانشجوی دانشکده‌ی دندان‌پزشکی دانشگاه تهران در شورای بدوی کمیته‌ی انضباطی به اتهام ایجاد بلوا و آشوب در محیط دانشکده پرونده‌اش به وزارتخانه جهت حکم اخراج ارسال شد.

#حق_تحصیل
🔴گزارشی از آخرین وضعیت #محمد_حبیبی معلم زندانی و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)


امروز ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ ، خانم خدیجه پاک‌ضمیر همسر محمد حبیبی موفق شدند پس از ۳۵ روز؛ به صورت کابینی با آقای حبیبی ملاقات کند.

در این ملاقات کوتاه؛ آقای حبیبی گفته‌اند که سه روز است از انفرادی ۲۰۹ به اتاقی ۱۲ نفره در همان بند ۲۰۹ منتقل شده‌اند.
حالشان خوب بود و به همه همکاران و دوستان سلام رساندند.
همچنین ایشان از واقعه حمله ماموران به منزلش و بازداشت دوستان و همکاران در تاریخ ۸ اردیبهشت؛ بسیار ابراز ناراحتی کردند و از همه دوستان و عزیزانی که برای همدلی و محبت به منزلشان آمده بودند تشکر و قدردانی کرد.

همچنین آقای حبیبی گفتند که از وضعیت پرونده و اتهامات و تمدید یا عدم تمدید قرار بازداشت خود؛ هیچ اطلاعی ندارد و هنوز در این باره به او چیزی نگفته‌اند.


#جای_معلم_زندان_نیست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی

@kashowra

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴گزارش تجمع صنفی فرهنگیان کشور، در ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، مبنی بر تجمع ۱۹ اردیبهشت، فرهنگیان۳۲ شهر در سراسر کشور، به خیابان آمدند تا بار دیگر خواسته‌های به‌حق خود را فریاد بزنند.

سال‌های مدیدی است که آموزش و پرورش در اولویت هیچ‌کدام از دولت‌ها قرار ندارد، طی این سال‌ها سهم آموزش و پرورش از درآمد ناخالص ملی، به پایین‌ترین سهم خود، در دوران پس از انقلاب رسیده است و از این بودجه ناچیز ۹۷.۷ دهم درصد صرف حقوق پرسنل و ۲.۳ دهم درصد آن صرف کیفیت بخشی می‌شود. این مطلب بدان معناست که اصل سی‌ام قانون اساسی که آموزش برابر و رایگان را برای دانش آموزان در نظر گرفته، عملا تعطیل شده‌است.
افزایش حقوق فرهنگیان شاغل و بازنشسته نیز، متناسب با نرخ تورم افزایش نداشته و عدم توازن در افزایش حقوق و دستمزد، با هزینه‌های زندگی، سفره فرهنگیان را هر روز کوچکتر کرده و آن‌ها را مجبور کرده که به مشاغل دوم و سوم روی آورند.

در این میان کانون‌ها و انجمن‌های صنفی فرهنگیان که در قالب شورای هماهنگی پیگیر معضلات آموزشی کشورند، طی بیست سال گذشته، به شکل‌های گوناگون (اخراج، تبعید، زندان، کسر حقوق، بازنشستگی پیش از موعد و…) مورد آزار قرار گرفته‌اند. با این حال، شورای هماهنگی هیچ‌گاه از مواضع به‌حق خود (حقوق معلمان و دانش‌آموزان) عقب نشینی نکرده و همچنان بر خواسته‌های به‌حق این دو قشر اصرار می‌ورزد.

در پایان لیست شهرهایی که در روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۴۰۲ به فراخوان شورای هماهنگی پاسخ مثبت داده‌اند ذکر می‌گردد، امید که گوش شنوایی برای شنیدن خواسته‌های به‌حق فرهنگیان پیدا شود:

۱-هرسین
۲-اراک 
۳-اهواز
۴شوش
۵-تربت حیدریه
۶-همدان
۷-اسلام‌آباد غرب
۸-سنندج
۹- قزوین
۱۰- تاکستان
۱۱- کرمانشاه
۱۲- جلفا
۱۳- بجنورد
۱۴- رشت
۱۵- آبدانان
۱۶-سقز
۱۷- بابل
۱۸- اردبیل
۱۹- اصفهان
۲۰ - مریوان،
۲۱-ساری
۲۲- یاسوج
۲۳- مشهد
۲۴- بهمئی
۲۵-الیگودرز
۲۶-شیروان
۲۷-بوشهر
۲۸-کازرون
۲۹-تهران
۳۰- نورآباد ممسنی
۳۱- شیراز
۳۲- دیواندره
۳۳- ایذه

منبع: کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان


#جای_معلم_زندان_نیست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#امرأة_حياة_حرية

🔻🔻
🔻
🆔 @edalatxah
🔴مراسم اهدای جایزه‌ی صلح ویژه حقوق بشر ٢٠٢٣ به شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در ۲۸ اردیبهشت ماه برگزار می‌گردد


◼️بنیاد ۱۸ می کره جنوبی، در نشست کنفرانسی خود، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران را برنده‌ی جایزه صلح حقوق بشری این بنیاد، در خصوص تعهد این شورا در رساندن صدای معلمان ایران در سطح بین‌المللی، و در ایجاد همبستگی بین‌المللی برای محکوم کردن سیاست‌های ضد حقوق بشری دولت ایران در سرکوب معلمان و فعالان اتحادیه‌های کارگری اعلام نمود.

◼️این بنیاد اعلام نمود که فعالیت‌های جنبش معلمان در راستای ایجاد همبستگی جهانی در دفاع از آزادی بیان، آزادی، حق تشکل‌یابی، دسترسی عمومی به آموزش رایگان و باکیفیت و مقابله با خصوصی‌سازی آموزش، سرکوب و بازداشت دانش‌آموزان، دانشجویان و معلمان فعالین اتحادیه‌های کارگری در ایران مبارزه می‌کنند و نیز در پتیشنی که به امضاهای فراوانی رسید از سازمان بین‌المللی کار (ILO) درخواست کرده است تا نمایندگان دولت ایران را از هیئت‌مدیره این سازمان برکنار کنند.

منبع: @kashowra

ادامه مطلب در لینک زیر: ⬇️

bit.ly/3nsD55b

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴جان #عاتکه_رجبی در خطر است

سومین روز
#اعتصاب_غذا

امروز جمعه، بیست و دوم اردیبهشت را در حالی به پایان میرسانیم که شیرآهن‌کوه #زنی در سومین روز اعتصاب غذای #خشک به سر می‌برد.

عاتکه رجبی معلم معترضی است که در اعتراض به زیرپاگذاشته‌شدن حقوق دانش‌آموزان خود، از دوم مهرماه اعتصاب کرده و صبح ۱۹ اردیبهشت، پیرو فراخوان شورای هماهنگی برای شرکت در تجمع اعتراضی از منزل خارج و در مقابل آموزش و پرورش مشهد دستگیر می‌شود و از لحظه بازداشت دست به اعتصاب غذا می‌زند.

تجربه نشان داده‌است که اعتصاب غذای خشک، آسیب‌های جسمی بسیار شدیدی دارد و فرد اعتصاب‌کننده بیش از ۱۰ روز نمی‌تواند دوام بیاورد.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز نگرانی در مورد سلامتی خانم عاتکه رجبی، عواقب هرنوع آسیب برای این همکار شریف را متوجه نهادهای امنیتی می‌داند و از تصمیم‌گیران این‌نهادها می‌خواهد از بروز هر نوع فاجعه انسانی در مورد ایشان جلوگیری نمایند.

#جای_معلم_زندان_نیست
#زن_زندگی_آزادی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴محمد سعیدی ابواسحاقی، معلم و هنرمند لردگانی، با حکم هیات تخلفات چهارمحال و بختیاری، از شغل خود اخراج شد


این معلم شریف، که فعالیتش در چهارچوب هنری و معلمی خلاصه می‌شود، با اتهاماتی (طرفداری و فعاليت به‌نفع گروه‌های معاند با فعالیت‌هایی از قبیل… سرکشی به خانواده‌های کشته‌شدگان جریان کشته‌سازی و یا اغتشاشگر و حضور در محل دفن برخی از کشته‌شدگان مذکور و اسطوره‌سازی از آن ها همسو با مطامع گروه‌های معاند و استفاده ابزاری از هنر و احساسات و نشر یا بازنشر آن‌ها در فضای مجازی…)در هیات تخلفات اداری، به اخراج محکوم شده‌است، در حالی که رسیدگی به این‌اتهامات در صلاحیت هیات تخلفات نبوده، چرا که هیچ‌یک از این اتهامات انتسابی، در هیچ دادگاهی به اثبات نرسیده‌است.

هیات تخلفات اداری چهارمحال و بختیاری، در اقدامی غیر قانونی و با استناد به اتهامات واهی این معلم را اخراج کرده‌ و اعضای این هیات باید در قبال ‌تصمیمات غیرقانونی خود، در نهادهای ذی‌ربط پاسخگو باشند./کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان

#ما_خاموش_شدنی_نیستیم

#زن_زندگی_آزادی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴#محمد_دارکش در آستانه اخراج از دانشگاه

#محمد_دارکش، دانشجوی ترم آخر دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه تهران ، فعال صنفی معلمی و دانشجویی و مترجم «کارگران و انقلاب 57»، با حکم بدوی کمیته انضباطی به علت ایجاد بلوا و آشوب تعلیق شد.
به دنبال ابلاغ این حکم، این دانشجو به آن اعتراض نمود اما کمیته انضباطی طی اقدامی غیرقانونی حکم بدوی را تشدید کرد و در حکم جدید به او اعلام کردند که پرونده او را جهت اخراج به وزارت علوم ارجاع داده‌اند.
رساله‌ی دکتری آقای دارکش با عنوان «تحولات نئولیبرالی آموزش عمومی در ایران پس از انقلاب» از آذرماه 1401 برای دفاع آماده است اما معاونت دانشگاه تهران با بستن فایل آموزشی این دانشجو پیش از تشکیل جلسه کمیته انضباطی و صدور حکم مانع برگزاری جلسه دفاع شد.

#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی

🆔
@kashowra

دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇

@kashowranews
🔴 توفان توییتری در حمایت از #مجید_کاظمی، #سعید_یعقوبی و #صالح_میرهاشمی بازداشت‌شدگان قیام ژینا که در پرونده خانه اصفهان به اعدام محکوم شده‌اند.

یکشنبه ۲۵ اردیبهشت
ساعت ۲۲ به وقت ایران

#StopExecutiomInIsfahan
#خانه_اصفهان
#قتل_حکومتی
#جمهوری_اعدامی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی

@sarkhatism


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
💢 انفرادی و زندان؛ هزینه فعالیت صنفی

مژگان باقری، معلم و فعال صنفی فارس

🔸 ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ را باید نقطه عطفی در تاریخ جنبش مطالبه گری معلمان ایران و بخصوص فارس به شمار آورد. روزی که قانونمندترین و مسالمت آمیزترین تجمع فرهنگیان از سوی حاکمیت سرکوب شد و افرادی بازداشت شدند که قانون، سرلوحه اعمال و گفتارشان بود. کسانی که حضور مستمر و مسالمت آمیز معلمان را در خیابان نشانه ای از پویایی جامعه و در عین حال نشانه سعه ی صدر حاکمیتی می دانستند که به قدرت خود ایمان دارد و با حضور معلمان احساس خطر نمی کند. شخصا به عنوان یک فعال صنفی هرگز گمان نمی کردم که تشکل های فرهنگی صرفا به دلیل حضور خیابانی و مطالبه گری صنفی بتوانند و یا اساسا بخواهند که امنیت ملی کشور را به خطر بیندازند و حتی در بدبینانه ترین محاسبات خود نیز جایی برای یک بازداشت دوماهه باز نکرده بودم. بنابراین وقتی در حالِ پارک ماشین توسط پنج نفر محاصره و به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" بازداشت شدم بیشتر از آنکه بترسم خنده ام گرفته بود و فکر می کردم سوء تفاهمی پیش آمده و مانند دفعات قبل که چندین نفر از همکاران تحت نظر قرار می گرفتند تا چند ساعت دیگر آزاد می شوم.

🔸 اما ظاهرا محاسبات من اشتباه بود و آن چند ساعت تبدیل به پنجاه و چهار روز شد. ۵۴ روزی که ۳۲ روزش در انفرادی گذشت و من در تمام این مدت به مفهوم امنیت ملی فکر می کردم و اینکه چگونه معلمی که هیچگاه پا را از دایره قانون فراتر نگذاشته، خطری برای امنیت ملی محسوب می شود. و اساسا این چه امنیتی است که نه تنها معلم و کارگر و دانشجو بلکه مردم عادی کوچه و بازار و حتی دانش آموزان دبیرستانی هم می توانند آن را به خطر بیندازند؟! وقتی هر شهروندی که در هر مقطعی مطالبه ای صنفی، سیاسی یا اقتصادی داشته باشد به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت می شود پس می توان نتیجه گرفت یا امنیت ملی خیلی سست و لرزان شده و نیروهای امنیتی نتوانسته اند از آن به خوبی محافظت کنند و یا امنیت ملی دستاویزی است برای سرکوب حقوق قانونی شهروندان.

🔸 درباره این دو ماه سخن بسیار است. شاید در آینده ای نه چندان دور، تمام آنچه را که دیده ام و به خاطرم مانده به روی کاغذ بیاورم؛ چرا که به هر حال این اتفاقات گوشه ای از تاریخ این سرزمین است و می بایست برای آیندگان مکتوب شود. ضمن آنکه فقط نوشتن می تواند آن کابوس دو ماهه را از ذهن و روحم پاک کند.
اما قبل از آن باید بگویم که تجربه انفرادی و بخصوص زندان عادل آباد برای من به عنوان یک معلم و یک دانش آموخته جامعه شناسی تجربه ای دردناک و در عین حال بسیار آموزنده بود. گویی از این جهان به جهانی دیگر پرتاب شده بودم. جهانی پر از معتاد، دزد، قاتل، قاچاقچی مواد مخدر که هر کدام دنیایی داشتند و داستانی منحصر به فرد. و من مانند وصله ای ناجور در بین آنان می چرخیدم و چون کودکی معصوم داستانشان را باور می کردم. اما بلافاصله توسط یکی از همانها که دلش برایم سوخته بود مورد خطاب قرار می گرفتم که هیچ کدام از این قصه ها را باور نکن. اینجا جز خودت هیچ کس بی گناه نیست. اما واقعیت این بود که جز تعدادی بسیار معدود، بقیه، قربانی نظام ناکارآمد اجتماعی و فرهنگی و قوانین سرتاسر ایراد و نقص مسائل مالی شده بودند.

🔸 در انفرادی فهمیدم که جمله "ما زندانها را تبدیل به دانشگاه می کنیم" را باید با طلا نوشت. گاهی اوقات وقتی صبحها مسئول بازداشتگاه برای سرکشی می آمد کنار سلول من می ایستاد و در مورد اینکه فرزندش را به چه مدرسه ای بفرستد یا چه بازیهای فکری برایش بخرد و دیگر مسائل مربوط به روانشناسی کودک با من مشورت می کرد! انصافا در کدام کشور جهان، متهم از پشت میله های سلول به زندانبان مشاوره می دهد؟

🔸 پس از گذشت یک سال از آن واقعه تاریخی هنوز پرونده های ما باز است و من برخلاف گذشته نسبت به سرانجام این پرونده خوشبین نیستم. ممکن است از کلاس درس دوباره به عادل آباد برگردم اما به آینده مطالبات صنفی خوشبینم و امیدوار و به همکارانم توصیه می کنم به این چندرغاز صدقه ای که به عنوان رتبه بندی به آنها داده شده دلخوش نشوند. برای به ثمر نشستن رتبه بندی، فعالین زیادی رنج انفرادی و زندان را تحمل کرده اند و خانواده های زیادی برای عزیزانشان اشک ریخته اند.
به معلمان توصیه می کنم هر روز یک صفحه کاغذ را با این جمله پر کنند: "تجمع، حق مسلم و قانونی ماست" تا ملکه ذهنشان شود. چون تا خودشان باور نکنند هیچ نیروی امنیتی باور نمی کند.

🔸 ما برای رسیدن به خواسته هایمان به هیچ راهی جز فعالیت صنفی اعتقاد نداریم. آنها که تجمعات معلمان را از کف خیابان جمع کردند در کمتر از چهار ماه بعد با جوانان خشمگینی روبرو شدند که هیچ نسخه ای جز براندازی در دست نداشتند. ما راه خود را انتخاب کرده ایم، حاکمیت هم ناچار است انتخاب کند.

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 #عاتکه_رجبی آزاد شد.

همکار عزیزمان، #عاتکه_رجبی آزادیتان مبارک.

دقایقی پیش عاتکه رجبی با قید وثیقه یک میلیارد و پانصد هزاری پس از پنج روز اعتصاب غذای خشک به صورت موقت از زندان مشهد آزاد شد.

عاتکه رجبی معلمی که در اعتراض به قتل و‌ بازداشت کودکان از دوم مهرماه ۱۴۰۱ از رفتن به مدرسه خوداری کرد و در ویدیویی اعتصاب حضور در مدرسه‌ را اعلام نمود ‌‌و بعدتر اخراج شد. ایشان صبح ۱۹ اردیبهشت، پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، به منظور شرکت در تجمع اعتراضی از منزل خارج و در مقابل آموزش و پرورش مشهد دستگیر شد و از لحظه بازداشت دست به اعتصاب غذای خشک زدند. در نهایت امروز بیست ‌و‌چهارم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ با قید وثیقه آزاد شدند.

📌
شورای هماهنگی ضمن استقبال از آزادی #عاتکه_رجبی، با تبریک به ایشان، خانواده‌یشان و جامعه‌ی فرهنگی ایران، و نیز آرزوی سلامتی برای ایشان، پس از ۵ روز سخت اعتصاب غذای خشک، امیدوار است که با پایان دادن به روند پرونده‌سازی و آزادی معلمان در بند روندی عقلایی و قانونی در تصمیم‌گیری‌های کشور ایجاد شود


#جای_معلم_زندان_نیست
#ژن_ژیان_ئازادی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴دانش آموزان هنرستان آوینی در روزهای ژوژمان( نمایش آثار دانش‌آموزان برای داوری و نمره پایانی)


جمله هایی که خانم ناظران پور همیشه سر کلاسشون گفته:«زندگی خیلی هم قشنگه باید امیدوار بود»


پ‌ن: خانم ناظران‌پور دبیر فرهیخته هنر در هنرستان دخترانه هستند که با اتهام نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام (به دلیل انتشار مطالب انتقادی در صفحات مجازی و روشنگری در کلاسهای درس)؛ به ۱۰ ماه حبس محکوم شدند و هم‌اکنون در زندان اوین بند زنان در حال گذران این حبس و محکومیت ظالمانه هستند…

#جای_معلم_زندان_نیست

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴سناریوسازی امنیتی از دیدار با خانواده‌ی یک معلم زندانی!

✍🏽ریحانه انصاری‌نژاد-کارگر بازنشسته
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲

🔸عصر روز ۸ اردبیهشت ۱۴۰۲ برای دیدار با خانواده‌ی معلم زندانی، محمد حبیبی، به منزل ایشان مراجعه کردم که در آن‌جا جمعی از دوستان دیگر نیز که برای دیدار با خانم خدیجه پاک ضمیر (همسر آقای حبیبی) آمده بودند حضور داشتند. در میانه‌ی این دیدار به ناگهان تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی به منزل آقای حبیبی هجوم آوردند و ضمن ایجاد رعب و وحشت، که منجر به وخامت حال یکی از مهمانان و انتقال ایشان به بیمارستان شد، در کمال بهت و ناباوری همه‌ی افراد داخل خانه را از جمله یک کودک ۸ ساله (که تمام مدت از شدت وحشت گریه‌اش قطع نمی‌شد)، به ساختمانی در شهریار منتقل کردند و بعد از حدود ۵ ساعت حدود ۱۰ نفر از جمله اینجانب را بازداشت و دیگران را آزاد کردند. نیروهای لباس شخصی برای ورود به خانه و همچنین دستگیری و انتقال حاضران هیچ حکمی ارائه نکردند؛ البته خودشان ادعا می‌کردند به خانم پاک‌ضمیر حکم نشان داده‌اند. اما برای دستگیری ما زحمت ارائه‌ی هیچ حکمی به خودشان ندادند.

🔸بعدازظهر روز شنبه ۹ اردیبهشت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به من تفهیم شد. بله! دور هم جمع شدن چند فعال صنفی و کارگری برای دیدار با خانواده‌ی یک دوست که در زندان به‌سر می‌برد، اقدام علیه امنیت ملی محسوب می‌شود، به همین سادگی!

🔸البته مدت‌ها است که به انتساب چنین اتهامات بی‌پایه و اساس و نخ‌نمایی عادت کرده‌ایم. اما غرض اصلی این نوشته شرح واقعه‌ی آن روز نیست بلکه انگیزه‌ی اصلی آن انتشار خبر دستگیری اینجانب و یکی دیگر از حاضران در خبرگزاری فارس با تیتر «آنیشا و ریحانه انصاری از تیم جاسوسان فرانسوی بازداشت شدند» است.

🔸اینکه چرا خبرگزاری فارس بدون ترس از عواقب قانونی، با فراغ بال اقدام به دروغ پراکنی و انتساب اتهامات سلیقه‌ای و ساختگی می‌کند، نیاز به تحلیل ندارد و کاملاً روشن است. وقتی دور هم جمع شدن چند فعال صنفی و کارگری برای دیدار با خانواده‌ی یک معلم زندانی، می‌تواند «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» محسوب شود، وقتی نیروهای لباس شخصی این قدرت فراقانونی را دارند که بدون ارائه‌ی حکم وارد منزل شهروندان شده و آن‌ها را بازداشت می‌کنند، خبرگزاری فارس هم که به خوبی می‌داند انتشار هویت متهمان در مرحله‌ی تحقیقات مقدماتی قانوناً ممنوع است و جرم محسوب می‌شود، می‌تواند بدون برگزاری حتی یک‌ جلسه دادگاه (حالا تشخیص و حکم دادگاه پیشکش!) و بدون ارائه‌ی هیچ مستنداتی و فقط با ذکر عبارت نامشخص و نامعلوم «به نقل از منابع مطلع»، اقدام به انتشار خبر بازداشت ما کرده و من را «از تیم جاسوسان فرانسوی» معرفی کند.

🔸جالب این که پرونده‌ی بازداشت اینجانب به تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ با اینکه به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده، هنوز تعیین شعبه نشده است و بر همین اساس و به دلیل عدم تشکیل دادگاه، هنوز حکمی برای اینجانب صادر نشده است که به واسطه‌ی آن حکم مشمول عفو قرار گیرم. در واقع من با تودیع وثیقه‌ی یک‌و‌نیم میلیارد تومانی به صورت موقت و تا تشکیل دادگاه احتمالی از زندان اوین آزاد شدم.

🔸وقتی هنوز نه من و نه وکیلم اجازه‌ی دسترسی به پرونده‌ را نداشته‌ و از محتویات آن بی‌‌خبریم و حتی هنوز نمی‌دانیم اساساً کیفرخواستی صادر شده یا نه، چگونه خبرگزاری فارس از محتویات پرونده‌ اطلاع دارد و ارتباط و همکاری با دو تبعه‌ی فرانسوی را به من نسبت می‌دهد!؟ این در حالی است که در تمام مدت سه‌ماهه‌ی بازداشت موقتم بارها به بازجویان اعلام کردم که هیچ‌گاه ارتباط و دیداری با اتباع فرانسوی بازداشت‌شده نداشته‌ام و در نهایت بازپرس شعبه‌ی دو بازپرسی دادسرای اوین شفاهاً اعلام کرد که شما از حیث ارتباط با اتباع فرانسه تبرئه شده‌اید.

◼️ادامه متن در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2qtugd4s

#جای_معلم_زندان_نیست
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_سناریوسازی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴ابلاغ اتهامات #جعفر_ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران توسط هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری

روز دوشنبه ۱۴۰۲/۲/۲۴ اتهامات جعفر ابراهیمی توسط مسئول کارگزینی اداره آموزش و پرورش شهرستان شهریار به یکی از همکاران وی ابلاغ شده است.
در این ابلاغیه این فعال صنفی به :

الف_ غیبت غیرموجه و متوالی از تاریخ ۱۴۰۱/۲/۱۱ تاکنون.
ب_شرکت در تحصن غیر قانونی، برای تحصیل مقاصد غیرقانونی خود از طریق شرکت در اجتماع و تبانی به قصد امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام متهم شده است .

این ابلاغیه که در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۵ با امضای مریم حسن‌پور, ریس هیات تخلفات بدوی رسیدگی به تخلفات اداره کارمندان آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران صادر شده و به آقای ابراهیمی که هم اکنون در زندان اوین است ده روز فرصت داده تا از تاریخ رؤیت این ابلاغیه دفاع کتبی خود را به انضمام سایر مدارک استنادی به امور اداری اداره مربوط تسلیم نماید.

این ابلاغیه یکی از صدها ابلاغیه در راستای صدور حکم اخراج، تبعید، بازنشستگی پیش از موعد، بازخرید اجباری، کسر از حقوق و مزایا، بخشی از فشارهای سرکوب‌گرانه علیه فعالان صنفی است که در طی سال‌های اخیر توسط هیات‌های رسیدگی به تخلفات اداری سراسر کشور برای خاموش کردن صدای معلمان صادر شده است.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم کردن این ابلاغ ظالمانه و اعلام حمایت قاطع از آقای ابراهیمی و دیگر فعالین صنفی به آمرین و عاملین آن هشدار می‌دهد که صدور این احکام نه تنها مانع مطالبه‌گری معلمان نخواهد شد بلکه این سرکوب‌ها خشم نهفته معلمان را شعله‌ورتر از هر زمانی خواهد کرد.


#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#ژن_ژیان_ئازادی
bit.ly/3MbgaUv


🔻🔻🔻
🆔
@edalatxah