یکبازداشتگاه پیچ در پیچ در سه طبقه با سلولهای بسیار خاص
خیلی از افراد مهمبازداشت شده در اینمحل نگهداریمیشدند یا میشوند
اینمحل بدون هیچ نظارتی توسط قوه قضاییه توسط کارکنان خود سازمان اطلاعات سپاه اداره میشود
معمولا افرادی که درداینمحل نگهدلری میشوند حداقل سه ماه و حداکثر تادوسال بلاتکلیف میباشند
و در هیچ سیستم قوه قضاییه نامی از انها ثبتنمیشود و پرونده ها بصورت دستی در جریان است حتی احکام بازداشت و تمدید احکام بازداشت این افراد دستی نگارش میشود
در طبقه همکف یکسالن ویژه وجود دارد با اتاقهای شیشه ای که قابلیت فیلمبرداری دارد
تمام دربهای ورودی و خروجی بازداشتگاه با چیپست های خاص الکترونیکی بازو بسته میشود
زندانی در بدو ورود با چشم بند در یک سالن انگشت نگاری میشه تعویض لباس میشه عکس و کارت و پلاک و از یکمسیر باز با پای برهنه به ساختمان بازداتگاه منتقل میشه و به سلول انفرادی خودش منتقل میشه
سلولها دارای دوربین مدار بسته مخفی هست به درب سلولها بدون استثناء قفل های خاصی زده میشود
تمام مامورین بازداشتگاه با ماسک با زندانیان روبرو میشوند و چهره های خودشان را میپوشانند
در تمام مدت نگهداری زندانی در این بازداشتگاه زندانی با چشم بند نگهداری و در حال بازجویی پشت به مامورین بازجو مینشیند و جهره بازجوی خود را نمیبیند
این بازداشتگاه یکی از مخوف ترین بازداشتگاههای سازمان اطلاعات سپاه هست
خیلی از افراد مهمبازداشت شده در اینمحل نگهداریمیشدند یا میشوند
اینمحل بدون هیچ نظارتی توسط قوه قضاییه توسط کارکنان خود سازمان اطلاعات سپاه اداره میشود
معمولا افرادی که درداینمحل نگهدلری میشوند حداقل سه ماه و حداکثر تادوسال بلاتکلیف میباشند
و در هیچ سیستم قوه قضاییه نامی از انها ثبتنمیشود و پرونده ها بصورت دستی در جریان است حتی احکام بازداشت و تمدید احکام بازداشت این افراد دستی نگارش میشود
در طبقه همکف یکسالن ویژه وجود دارد با اتاقهای شیشه ای که قابلیت فیلمبرداری دارد
تمام دربهای ورودی و خروجی بازداشتگاه با چیپست های خاص الکترونیکی بازو بسته میشود
زندانی در بدو ورود با چشم بند در یک سالن انگشت نگاری میشه تعویض لباس میشه عکس و کارت و پلاک و از یکمسیر باز با پای برهنه به ساختمان بازداتگاه منتقل میشه و به سلول انفرادی خودش منتقل میشه
سلولها دارای دوربین مدار بسته مخفی هست به درب سلولها بدون استثناء قفل های خاصی زده میشود
تمام مامورین بازداشتگاه با ماسک با زندانیان روبرو میشوند و چهره های خودشان را میپوشانند
در تمام مدت نگهداری زندانی در این بازداشتگاه زندانی با چشم بند نگهداری و در حال بازجویی پشت به مامورین بازجو مینشیند و جهره بازجوی خود را نمیبیند
این بازداشتگاه یکی از مخوف ترین بازداشتگاههای سازمان اطلاعات سپاه هست
هر آنچه در راستای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و مدیریت فضا و پرهیز از امنیتی شدن فضا (به ویژه در سطح دانشکاه ها) مقرر شده توسط عدالت علی افشا خواهد شد تا بدانند انقلاب ما از دانشگاه ها آغاز خواهد شد و هیچ مدرکی «محرمانه» نخواهد ماند!
به مناسبت نحس ترین روز تاریخ معاصر ایران زمین، «عدالت علی» اسامی سه تن دیگر از جانیانی را که سال ها تحت تعقیب بودند، منتشر میکند.
این سه جانی عروسک های خیمه شب بازی هستند که ماشه ی شلیک به هواپیمای اوکراینی را به دستور دیگران فشردند.
این سه جانی عروسک های خیمه شب بازی هستند که ماشه ی شلیک به هواپیمای اوکراینی را به دستور دیگران فشردند.
ستوانیکم پاسدار محمد مجید اسلام دوست
کدملی: ۰۰۸۲۰۷۷۷۰۳
تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۱۱/۳۰
نام پدر: علی
موبایل: ۰۹۱۹۸۹۱۰۲۲۵
#عدالت_752
#PS752justice
کدملی: ۰۰۸۲۰۷۷۷۰۳
تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۱۱/۳۰
نام پدر: علی
موبایل: ۰۹۱۹۸۹۱۰۲۲۵
#عدالت_752
#PS752justice
سرگرد پاسدار حامد مهبوت
کدملی: ۰۰۷۰۲۸۷۹۵۳
تاریخ تولد: ۱۳۶۳/۰۱/۱۷
نام پدر: رضا
#عدالت_752
#PS752justice
کدملی: ۰۰۷۰۲۸۷۹۵۳
تاریخ تولد: ۱۳۶۳/۰۱/۱۷
نام پدر: رضا
#عدالت_752
#PS752justice
ستوانسوم پاسدار سید احمد میری
کدملی: ۰۰۶۰۸۴۳۳۶۵
تاریخ تولد: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
نام پدر: سید محمد
موبایل: ۰۹۱۲۵۳۸۲۲۱۷
#عدالت_752
#PS752justice
کدملی: ۰۰۶۰۸۴۳۳۶۵
تاریخ تولد: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
نام پدر: سید محمد
موبایل: ۰۹۱۲۵۳۸۲۲۱۷
#عدالت_752
#PS752justice
در قدم اول بهعنوان کسی که تجربه زندان و تیمارستان داشتم توصیه به همه فعالین و مبارزین و بخصوص خانوادههاشون اینه که هیچموقع گول رژیم را نخورند و تصور نکنند اینکه قبول کنند و بگن فرزند ما مشکل و بیماری روانی داره، به نفعش تموم میشه. باید بدونن در واقع به ضررش تموم میشه و بدینوسیله به قول یکی از دوستان هویت و حقوق و تأثیرگذاریش از بین میره و ضمناً رژیم ضربات و آسیبهای ویژه و بخصوص بهش وارد میکنه.
ضمناً انگ روانی همونطور که گفتم حربهای است که توسط سیستم امنیتی نظامی رژیم به کار گرفته میشه، حتی اگه از زبون خانواده و فرد خارج بشه! همیشه اینطور بوده و هست.
و اگر زمانی رژیم تشخیص بده این حربه به نفع فرد امکان داره تموم بشه، مثل مورد جاویدنام محمد قبادلو هیچگاه اجازه چنین فرصتی داده نمیشه!
مورد دیگه اینه که در روز آزادی یا اگر قرار بر بازدید گروههای بینالمللی حقوق بشری باشه باید همه تیمارستانها یا بیمارستانهای اعصاب و روان اردوگاه و کارگاههای کار مخصوص و وابسته به رژیم مراکز بهزیستی و کمپهای ترک اعتیاد و همچنین زندانهای مخفی ارگانهای مختلف مورد بازرسی دقیق قرار بگیره چونکه بنا بر تجربه شخصی و افراد دیگر امکان نگهداری فعالین و مبارزین سیاسی عقیدتی در همچین جاهایی وجود داره!
مسئله دیگر اینه که همه افرادی که قصد دارن وارد فعالیت سیاسی و عقیدتی بشن به نظر من به حقوق متهم و حقوق زندانی آشنا بشن از قبل و در صورت برخورد و دستگیری از نیروهای موردنظر رعایت کامل این حقوق را مطالبه کنند و در صورت رعایت نشدن، مقاومت و نافرمانی و اطلاعرسانی کنن، هم اون موقع و هم بعد از آزادی!
یکی از شکنجههایی که در بیمارستان اعصاب و روان و یا همان تیمارستانها روی فرد به کار میبرند شوک الکتریکی است که در موقع عادی باید روی بیماران مخصوص فقط به کار ببرن اما به خاطر از بین بردن حافظه فعالین این کار را روی مبارزین و سیاسیها به کار میبرن!
این کار ممکنه موجب از بین رفتن همه یا قسمتی از حافظه فرد برای مدتی یا حتی همیشه بشه و همچنین موجب پیری زودرس میشه. البته من از عوارض دیگرش اطلاع ندارم و متخصصین باید نظر بدن!
یکی دیگر از شکنجههای بیمارستان یا تیمارستان، دادن داروهایی است که ممکنه همون موقع یا در آینده عوارض مختلف و خطرناک روی قسمتهای مختلف بدن فرد داشته باشه!
مثالها زیاده به دلایل امنیتی گفته نمیشه!
یکی دیگر از شکنجهها در تیمارستان یا بیمارستان و همچنین زندان و بازداشتگاهها تهدید یا عملی کردن پاشیدن ادرار روی فرد است بعد از اینکه دست و پای فرد را بهصورت وحشتناک و زجرآوری روی تختهای مخصوص تیمارستان میبندن!
یکی دیگر از راههای از بین بردن عزتنفس طرف در تیمارستانها، حمام عمومی و همگانی و مجبور به لخت شدن در مقابل همدیگر و جمع است.
یکی دیگر از موارد موردنظر در تیمارستان، فرستادن مأمورین جهت شکنجه لو دادن اطلاعات و مغزشویی در قالب کارمند و دکتر و پرستار و حتی بیمار در کنار فرد موردنظر است!
یکی دیگر از راههای شکستن مقاومت فرد و عادی کردنش تا اینکه شرایط را قبول کنه در تیمارستان اینه که فرد را به تختهایی که قبلاً بهش اشاره کردم میبندند و تا خودش را به واسطه دستشویی بعد از ساعتها کثیف نکنه باز نمیکنن تا تسلیم شرایط بشه و مقاومت نکنه و همچنین تحقیر بشه!
یکی دیگر از شکنجهها که نمیدانم دقیقاً به خاطر تحقیر هست یا بیمار کردن و یا هر دو استفاده از داروهای بخصوص در قالب شامپو موقع حمام کردن است.
بنابر تجربه در بازداشتگاههای بخصوص و ویژه در محل دستشویی و حمام هم دوربین مخفی است و از فیلمهای دوربینهای موردنظر برای شناسایی و نحوه برخورد با طرف استفاده میشه.
یکی از فریبهای بازجویان اینه که به زندانی میگن وقتی وارد بند عمومی شدی از فعالیتها و اینکه زندانی سیاسی عقیدتی هستی دم مزن و خودتو فرد عادی با جرم عادی معرفی کن و در زندان تبلیغ سیاسی عقیدتی نکن که فرد باید هوشیار باشه و ضدش عمل بکنه!
یکی دیگر از شکنجهها وادار کردن فرد به همکاری و باب میل رفتار کردن با بازجوها است تا بهش قرار ملاقات حضوری یا تلفنی با خانواده داده بشه.
یکی دیگر از شکنجهها در زندان اینه که فرد زندانی را به صف زندانیان معتاد میبرن و تشویقش میکنن تا متادون مصرف کنه و معتاد بشه حتی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بهش فشار وارد میکنن برای این کار!
کتک زدن معمولی و توهین کردن هم بهصورت فردی و جمعی یکی دیگر از روشهای شکنجهست.
نگهداشتن طولانیمدت در انفرادی و ندادن هواخوری یا بد هواخوری دادن
افرادی را که در سلول انفرادی مقاومت میکنن بهصورتهای مختلف مقاومتشون میشکنن.
دادن اخبار دروغ در مورد نحوهمجازات و نگهداری به فرد تا مقاومتش رو بشکنن.
تشویق پنهانی و غیرمستقیم فرد در سلول انفرادی به خودکشی حتی فراهم کردن وسایلش مخصوصا در مورد زندانیان گمنام و ویژه.
ضمناً انگ روانی همونطور که گفتم حربهای است که توسط سیستم امنیتی نظامی رژیم به کار گرفته میشه، حتی اگه از زبون خانواده و فرد خارج بشه! همیشه اینطور بوده و هست.
و اگر زمانی رژیم تشخیص بده این حربه به نفع فرد امکان داره تموم بشه، مثل مورد جاویدنام محمد قبادلو هیچگاه اجازه چنین فرصتی داده نمیشه!
مورد دیگه اینه که در روز آزادی یا اگر قرار بر بازدید گروههای بینالمللی حقوق بشری باشه باید همه تیمارستانها یا بیمارستانهای اعصاب و روان اردوگاه و کارگاههای کار مخصوص و وابسته به رژیم مراکز بهزیستی و کمپهای ترک اعتیاد و همچنین زندانهای مخفی ارگانهای مختلف مورد بازرسی دقیق قرار بگیره چونکه بنا بر تجربه شخصی و افراد دیگر امکان نگهداری فعالین و مبارزین سیاسی عقیدتی در همچین جاهایی وجود داره!
مسئله دیگر اینه که همه افرادی که قصد دارن وارد فعالیت سیاسی و عقیدتی بشن به نظر من به حقوق متهم و حقوق زندانی آشنا بشن از قبل و در صورت برخورد و دستگیری از نیروهای موردنظر رعایت کامل این حقوق را مطالبه کنند و در صورت رعایت نشدن، مقاومت و نافرمانی و اطلاعرسانی کنن، هم اون موقع و هم بعد از آزادی!
یکی از شکنجههایی که در بیمارستان اعصاب و روان و یا همان تیمارستانها روی فرد به کار میبرند شوک الکتریکی است که در موقع عادی باید روی بیماران مخصوص فقط به کار ببرن اما به خاطر از بین بردن حافظه فعالین این کار را روی مبارزین و سیاسیها به کار میبرن!
این کار ممکنه موجب از بین رفتن همه یا قسمتی از حافظه فرد برای مدتی یا حتی همیشه بشه و همچنین موجب پیری زودرس میشه. البته من از عوارض دیگرش اطلاع ندارم و متخصصین باید نظر بدن!
یکی دیگر از شکنجههای بیمارستان یا تیمارستان، دادن داروهایی است که ممکنه همون موقع یا در آینده عوارض مختلف و خطرناک روی قسمتهای مختلف بدن فرد داشته باشه!
مثالها زیاده به دلایل امنیتی گفته نمیشه!
یکی دیگر از شکنجهها در تیمارستان یا بیمارستان و همچنین زندان و بازداشتگاهها تهدید یا عملی کردن پاشیدن ادرار روی فرد است بعد از اینکه دست و پای فرد را بهصورت وحشتناک و زجرآوری روی تختهای مخصوص تیمارستان میبندن!
یکی دیگر از راههای از بین بردن عزتنفس طرف در تیمارستانها، حمام عمومی و همگانی و مجبور به لخت شدن در مقابل همدیگر و جمع است.
یکی دیگر از موارد موردنظر در تیمارستان، فرستادن مأمورین جهت شکنجه لو دادن اطلاعات و مغزشویی در قالب کارمند و دکتر و پرستار و حتی بیمار در کنار فرد موردنظر است!
یکی دیگر از راههای شکستن مقاومت فرد و عادی کردنش تا اینکه شرایط را قبول کنه در تیمارستان اینه که فرد را به تختهایی که قبلاً بهش اشاره کردم میبندند و تا خودش را به واسطه دستشویی بعد از ساعتها کثیف نکنه باز نمیکنن تا تسلیم شرایط بشه و مقاومت نکنه و همچنین تحقیر بشه!
یکی دیگر از شکنجهها که نمیدانم دقیقاً به خاطر تحقیر هست یا بیمار کردن و یا هر دو استفاده از داروهای بخصوص در قالب شامپو موقع حمام کردن است.
بنابر تجربه در بازداشتگاههای بخصوص و ویژه در محل دستشویی و حمام هم دوربین مخفی است و از فیلمهای دوربینهای موردنظر برای شناسایی و نحوه برخورد با طرف استفاده میشه.
یکی از فریبهای بازجویان اینه که به زندانی میگن وقتی وارد بند عمومی شدی از فعالیتها و اینکه زندانی سیاسی عقیدتی هستی دم مزن و خودتو فرد عادی با جرم عادی معرفی کن و در زندان تبلیغ سیاسی عقیدتی نکن که فرد باید هوشیار باشه و ضدش عمل بکنه!
یکی دیگر از شکنجهها وادار کردن فرد به همکاری و باب میل رفتار کردن با بازجوها است تا بهش قرار ملاقات حضوری یا تلفنی با خانواده داده بشه.
یکی دیگر از شکنجهها در زندان اینه که فرد زندانی را به صف زندانیان معتاد میبرن و تشویقش میکنن تا متادون مصرف کنه و معتاد بشه حتی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بهش فشار وارد میکنن برای این کار!
کتک زدن معمولی و توهین کردن هم بهصورت فردی و جمعی یکی دیگر از روشهای شکنجهست.
نگهداشتن طولانیمدت در انفرادی و ندادن هواخوری یا بد هواخوری دادن
افرادی را که در سلول انفرادی مقاومت میکنن بهصورتهای مختلف مقاومتشون میشکنن.
دادن اخبار دروغ در مورد نحوهمجازات و نگهداری به فرد تا مقاومتش رو بشکنن.
تشویق پنهانی و غیرمستقیم فرد در سلول انفرادی به خودکشی حتی فراهم کردن وسایلش مخصوصا در مورد زندانیان گمنام و ویژه.
سلام بر مدیران کانال مستند و مستدل عدالت علی
*خانه از پایبست ویران است،*
از آنجائیکه این گزارش اگر به سازمان های بازرسی و اطلاعاتی داخلی ارسال بشه در بهترین حالت مفسدین ارتقا و گزارش دهنده از کار انقطاع و بدترین حالت هم از زندگی منقطع خواهد شد لذا این گزارش برای شما ارسال می شود امیدوارم با نشر و انعکاس این نوع گزارش ها باعث بیداری دیگر هموطنان خصوصا کارکنان دولت بشه و ترس از رسوا کردن مدیران فاسد را از خود دور کنند، شاید ذره ای موثر!
واویلا در شرکت پایانه های نفتی ایران متولی عملیات صادرات نفت و میعانات گازی،
۱_اسدروز مدیر عامل شرکت پایانه های نفتی ( از ۹۷ تا سال ۱۴۰۱) بدلیل فساد گسترده برکنار می شود، (رئیس سابق بسیج شرکت که تعقیبات نمازش نیم ساعت طول می کشد)سال ۱۴۰۳ با حمایت بی چون و چرای تاجگردون(فاسدی که دور قبلی مجلس، اعتبار نامه اش بدلیل فساد تایید نمی شود و این دوره علاوه بر ورود به مجلس رئیس کمیسیون برنامه بودجه می شود که از حامیان دولت پزشکیان نیز هست) اسدروز مجددا مدیر عامل شرکت پایانه های نفتی می شود و بورد مدیر عامل شرکت ملی نفت هم علی رغم میل به ناچار و برای حفظ جایگاه خود اسدروز را می پذیرد،
۲_ عباس اسدوز به همراه عباس سلیمانی مسئول امور پشتیبانی شرکت عضو اصلی بسیج و مداح( شغل و حرفه اصلیش مداحی است، معروف به عباس خالی بند) و یکی از فاسدترین افراد در حال اجرای برنامه های فساد خود هستند( جیب و زیپ هر دو عباس آشکارا باز تر شده)
۳_ اسدروز از روز اول حضور مجدد خود، شخص معلوم الحالی که سالها بازنشسته شده( به نام غریبی که سال ۹۰ برای یکسال مدیر عامل پایانه های نفتی بوده و بدلیل ناتوانی و فساد بعد از یکسال برکنار شده) را به همراه خود وارد شرکت می کند،
۴_ غریبی بطور روزانه به همراه انچوچکی بنام فریادرس از همشهریان و بستگان اسدروز( معاون بسیج و سیاه پوش در همه ایام عزا داری مذهبی) مسئول تدارکات و امور کالا که خود را نماینده جانشین امام زمان می داند و از مفسدین با سابقه است (نمونه کوچک فساد ایشان، دزدی ده تن کابل برق فشار قوی) به غریبی رفیق شفیق خود کمک می کند با استفاده غیره قانونی از امکانات شرکت از دریافت حقوق خلاف به عنوان یک بازنشسته، تا خودرو و پرواز و هتل و....در شرکت حضور دارد و *به نوبت بانوان بخت برگشته بیوه شده شرکت را نوبتی بزور صیغه می کنند* (حال آنکه داستان فساد دختر غریبی در خارگ که با رانت پدر جذب و مشغول بکار شده بود در محافل و شبکه ها هنوز کهنه نشده)
۵_ اسدروز، معاون فاسد قبلی خود، نوروزی فر( عضو بسیج شرکت) را که طبل و بوی فسادش در عسلویه، منطقه و استان بوشهر را پر کرده بود( فساد مالی و ناموسی) را همچنان معاون خود قرار داد نوروزی فر نیز جذب دختر و برادر خلاف کار خود با بیش از ۵۰ سال سن، کمترین خلافش است،
۶_ باحضور مجدد اسدروز، پور نظری دیوانه( یار گرمابه گلستان و منقل و وافور اسدروز) و مسئول بسیج شرکت که در سال ۱۴۰۱ پرسنل آبداچی و پرسنل خدمات را بزور لباس بسیج می پوشاند و باتوم بدست راهی خیابان می کرد برای زدن جوانان معترض، جان تازه ای گرفته و هر ماه به بهانه برگزاری نمایشگاهای مناسبتی بسیج در خارگ حضور دارد علاوه بر حقوق ماهیانه ۸۰ میلیون تومان و هر ما بیش از ۶۰ میلیون حق ماموریت دریافت می کند، سو استفاده و فساد در برگزاری نمایشگاه که جای خود دارد!
توجه بفرمایید همه افراد نامبرده شده، رئیس بسیج، معاون بسیج و عضو فعال بسیج شرکت هستند،
اینها نمونه های کوچکی از فسادهای گسترده مدیر عامل و مدیران بسیجی شرکت پایانه های به عنوان *یکی از ۲۰* شرکت زیر مجموعه *شرکت ملی نفت* است،
تو خود بخوان حدیث مفصل از فساد در وزارت نفت( پالایش و پخش و پتروشیمی و گاز) *یکی از وزارت خانه* های دولت جمهوری اسلامی،
*خانه از پایبست ویران است،*
از آنجائیکه این گزارش اگر به سازمان های بازرسی و اطلاعاتی داخلی ارسال بشه در بهترین حالت مفسدین ارتقا و گزارش دهنده از کار انقطاع و بدترین حالت هم از زندگی منقطع خواهد شد لذا این گزارش برای شما ارسال می شود امیدوارم با نشر و انعکاس این نوع گزارش ها باعث بیداری دیگر هموطنان خصوصا کارکنان دولت بشه و ترس از رسوا کردن مدیران فاسد را از خود دور کنند، شاید ذره ای موثر!
واویلا در شرکت پایانه های نفتی ایران متولی عملیات صادرات نفت و میعانات گازی،
۱_اسدروز مدیر عامل شرکت پایانه های نفتی ( از ۹۷ تا سال ۱۴۰۱) بدلیل فساد گسترده برکنار می شود، (رئیس سابق بسیج شرکت که تعقیبات نمازش نیم ساعت طول می کشد)سال ۱۴۰۳ با حمایت بی چون و چرای تاجگردون(فاسدی که دور قبلی مجلس، اعتبار نامه اش بدلیل فساد تایید نمی شود و این دوره علاوه بر ورود به مجلس رئیس کمیسیون برنامه بودجه می شود که از حامیان دولت پزشکیان نیز هست) اسدروز مجددا مدیر عامل شرکت پایانه های نفتی می شود و بورد مدیر عامل شرکت ملی نفت هم علی رغم میل به ناچار و برای حفظ جایگاه خود اسدروز را می پذیرد،
۲_ عباس اسدوز به همراه عباس سلیمانی مسئول امور پشتیبانی شرکت عضو اصلی بسیج و مداح( شغل و حرفه اصلیش مداحی است، معروف به عباس خالی بند) و یکی از فاسدترین افراد در حال اجرای برنامه های فساد خود هستند( جیب و زیپ هر دو عباس آشکارا باز تر شده)
۳_ اسدروز از روز اول حضور مجدد خود، شخص معلوم الحالی که سالها بازنشسته شده( به نام غریبی که سال ۹۰ برای یکسال مدیر عامل پایانه های نفتی بوده و بدلیل ناتوانی و فساد بعد از یکسال برکنار شده) را به همراه خود وارد شرکت می کند،
۴_ غریبی بطور روزانه به همراه انچوچکی بنام فریادرس از همشهریان و بستگان اسدروز( معاون بسیج و سیاه پوش در همه ایام عزا داری مذهبی) مسئول تدارکات و امور کالا که خود را نماینده جانشین امام زمان می داند و از مفسدین با سابقه است (نمونه کوچک فساد ایشان، دزدی ده تن کابل برق فشار قوی) به غریبی رفیق شفیق خود کمک می کند با استفاده غیره قانونی از امکانات شرکت از دریافت حقوق خلاف به عنوان یک بازنشسته، تا خودرو و پرواز و هتل و....در شرکت حضور دارد و *به نوبت بانوان بخت برگشته بیوه شده شرکت را نوبتی بزور صیغه می کنند* (حال آنکه داستان فساد دختر غریبی در خارگ که با رانت پدر جذب و مشغول بکار شده بود در محافل و شبکه ها هنوز کهنه نشده)
۵_ اسدروز، معاون فاسد قبلی خود، نوروزی فر( عضو بسیج شرکت) را که طبل و بوی فسادش در عسلویه، منطقه و استان بوشهر را پر کرده بود( فساد مالی و ناموسی) را همچنان معاون خود قرار داد نوروزی فر نیز جذب دختر و برادر خلاف کار خود با بیش از ۵۰ سال سن، کمترین خلافش است،
۶_ باحضور مجدد اسدروز، پور نظری دیوانه( یار گرمابه گلستان و منقل و وافور اسدروز) و مسئول بسیج شرکت که در سال ۱۴۰۱ پرسنل آبداچی و پرسنل خدمات را بزور لباس بسیج می پوشاند و باتوم بدست راهی خیابان می کرد برای زدن جوانان معترض، جان تازه ای گرفته و هر ماه به بهانه برگزاری نمایشگاهای مناسبتی بسیج در خارگ حضور دارد علاوه بر حقوق ماهیانه ۸۰ میلیون تومان و هر ما بیش از ۶۰ میلیون حق ماموریت دریافت می کند، سو استفاده و فساد در برگزاری نمایشگاه که جای خود دارد!
توجه بفرمایید همه افراد نامبرده شده، رئیس بسیج، معاون بسیج و عضو فعال بسیج شرکت هستند،
اینها نمونه های کوچکی از فسادهای گسترده مدیر عامل و مدیران بسیجی شرکت پایانه های به عنوان *یکی از ۲۰* شرکت زیر مجموعه *شرکت ملی نفت* است،
تو خود بخوان حدیث مفصل از فساد در وزارت نفت( پالایش و پخش و پتروشیمی و گاز) *یکی از وزارت خانه* های دولت جمهوری اسلامی،