ECONOMY | اقتصاد
6.18K subscribers
1.46K photos
665 videos
1.25K files
271 links
« دانایی؛ فهم و شعور است، ربطى به مدرك تحصيلى ندارد.»
.
(جهت تبلیغات از ۲۴ ساعت قبل برای رزرو هماهنگی صورت گیرد.)
👇👇
@Ad_dmin
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جريان درآمد و مخارج در اقتصاد⬆️

فايل به زبان انگليسي است.
#آموزش_اقتصاد_کلان


@economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 نحوه آموزش دانش آموزان در كشور فنلاند
#آموزش
لینک کانال👇👇
@economy7
@economy7
به نقل از یک ایرانی:

در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.

ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.

منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...

#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
@economy7
@economy7
به نقل از یک ایرانی:

در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.

ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.

منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...

#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔹ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم!

یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.

روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت ، پدر از او پرسید : پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
 پسر جواب داد : امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم!

پدر پرسید : ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت : نه!

 روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد : امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.

بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد!

چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.

از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت : پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم!

پس پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت ، دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده گفتند مریض است
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند

بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت

بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
 مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد :

"ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم"

تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسائل جامعه است

مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔹ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم!

یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.

روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت ، پدر از او پرسید : پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
 پسر جواب داد : امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم!

پدر پرسید : ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت : نه!

 روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد : امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.

بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد!

چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.

از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت : پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم!

پس پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت ، دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده گفتند مریض است
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند

بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت

بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
 مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد :

"ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم"

تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسائل جامعه است

مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
به نقل از یک ایرانی:

در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.

ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.

منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...

#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰🔰 به نقل از یک ایرانی:

در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.

ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.

منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...

#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه
🔹ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم!

یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.

روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت ، پدر از او پرسید : پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
 پسر جواب داد : امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم!

پدر پرسید : ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت : نه!

 روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد : امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.

بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد!

چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.

از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت : پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم!

پس پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت ، دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده گفتند مریض است
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند

بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت

بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
 مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد :

"ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم"

تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسائل جامعه است

مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
📑 تحلیل محتوای کتاب فارسی اول دبستان سه کشور❗️

🇮🇷 کودک ایرانی «اطاعت» یاد می گیرد
🇩🇪 کودک آلمانی «پیشرفت»
🇨🇳 و کودک چینی «مهرورزی»

🔹 علیرضا عابدین (روان شناس) در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستان‌های کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسه آن با داستان‌های کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی چین، به عنوان نماینده فرهنگ جمع‌گرا و آلمان، به عنوان نماینده فرهنگ فردگرا پرداخته است.

🔸او به این منظور تمامی داستان‌های کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستان‌های کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان را به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب کرده است.

🔍 نتایج این پژوهش نشان می دهد
♻️نیازهای «پیروی » و اطاعت در ایران
♻️ «پیشرفت » در آلمان
♻️ و «مهرورزی » در چین، سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند.

🖇 نیاز به «پیروی » و اطاعت به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.

🔹 نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمع‌گرای شرقی مطابقت دارد.
در مرتبه‌های بعدی نیاز «فهمیدن » و همچنین نیاز به «ارائه و بیان » در چین قراردارند.

🔸به طور خلاصه می‌توان گفت کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند.

🔹بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا می‌کنند، نیازهای شخصی‌تر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور می‌کنند.

🔸این در حالی است که بروز نیازها در آلمان درست وارونه چین است.
در آلمان نیاز به «پیشرفت »، «بازی» و «شناخت » که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی » ظهور می کند.

▪️ بنابراین کودک ایرانی می‌آموزد طلب‌کننده و گیرنده (مصرف کننده و تنبل) باشد.

▫️ کودک چینی اما می‌آموزد دهنده و بخشنده
(تولیدکننده و کارگر) باشد

▪️ در حالی که کودک آلمانی اساسا چیزی طلب نمی‌کند ( استقلال طلب) است.

🔹بر این پایه می‌توان نتیجه گرفت کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد می‌گیرد که مطیع و سربه زیر باشد.

▪️ نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه می‌کند.

▫️نگاه کودک چینی به اطراف است و یک نگاه دایره‌وار دارد.

▪️ ولی کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد.

⭕️ او به یک نقطه و هدف چشم می دوزد و تنها برای رسیدن به‌ آن در یک خط سیر مشخص می کوشد و در نهایت هم موفق است.

🔹 پ.ن: هر چیزی که الان هستیم ، به خاطر آموزشی است که در دوران ابتدایی دیدیم ...
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه
🔹ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم!

یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.

روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت ، پدر از او پرسید : پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
 پسر جواب داد : امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم!

پدر پرسید : ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت : نه!

 روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد : امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.

بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد!

چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.

از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت : پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم!

پس پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت ، دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده گفتند مریض است
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند

بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت

بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
 مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد :

"ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم"

تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسائل جامعه است

مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
📑 تحلیل محتوای کتاب فارسی اول دبستان سه کشور❗️

🇮🇷 کودک ایرانی «اطاعت» یاد می گیرد
🇩🇪 کودک آلمانی «پیشرفت»
🇨🇳 و کودک چینی «مهرورزی»

🔹 علیرضا عابدین (روان شناس) در پژوهشی به بررسی و تحلیل داستان‌های کتاب فارسی کلاس اول در ایران و مقایسه آن با داستان‌های کتاب زبان کلاس اول در دو کشور شرقی و غربی یعنی چین، به عنوان نماینده فرهنگ جمع‌گرا و آلمان، به عنوان نماینده فرهنگ فردگرا پرداخته است.

🔸او به این منظور تمامی داستان‌های کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستان‌های کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان را به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب کرده است.

🔍 نتایج این پژوهش نشان می دهد
♻️نیازهای «پیروی » و اطاعت در ایران
♻️ «پیشرفت » در آلمان
♻️ و «مهرورزی » در چین، سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند.

🖇 نیاز به «پیروی » و اطاعت به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.

🔹 نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمع‌گرای شرقی مطابقت دارد.
در مرتبه‌های بعدی نیاز «فهمیدن » و همچنین نیاز به «ارائه و بیان » در چین قراردارند.

🔸به طور خلاصه می‌توان گفت کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند.

🔹بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا می‌کنند، نیازهای شخصی‌تر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور می‌کنند.

🔸این در حالی است که بروز نیازها در آلمان درست وارونه چین است.
در آلمان نیاز به «پیشرفت »، «بازی» و «شناخت » که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی » ظهور می کند.

▪️ بنابراین کودک ایرانی می‌آموزد طلب‌کننده و گیرنده (مصرف کننده و تنبل) باشد.

▫️ کودک چینی اما می‌آموزد دهنده و بخشنده
(تولیدکننده و کارگر) باشد

▪️ در حالی که کودک آلمانی اساسا چیزی طلب نمی‌کند ( استقلال طلب) است.

🔹بر این پایه می‌توان نتیجه گرفت کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد می‌گیرد که مطیع و سربه زیر باشد.

▪️ نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه می‌کند.

▫️نگاه کودک چینی به اطراف است و یک نگاه دایره‌وار دارد.

▪️ ولی کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدفمند دارد.

⭕️ او به یک نقطه و هدف چشم می دوزد و تنها برای رسیدن به‌ آن در یک خط سیر مشخص می کوشد و در نهایت هم موفق است.

🔹 پ.ن: هر چیزی که الان هستیم ، به خاطر آموزشی است که در دوران ابتدایی دیدیم ...
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه
🔹ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم!

یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.

روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت ، پدر از او پرسید : پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
 پسر جواب داد : امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم!

پدر پرسید : ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت : نه!

 روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد : امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.

بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد!

چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.

از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت : پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم!

پس پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت ، دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده گفتند مریض است
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند

بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت

بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
 مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد :

"ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم"

تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسائل جامعه است

مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰🔰 به نقل از یک ایرانی:

در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.

ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.

منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...

#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
📊 ۸۷ درصد نفرات برتر کنکور سراسری امسال، در مدارس پولی درس خواندند. ۱۳ درصد دیگر هم در مدارس نمونه دولتی.

▪️‏امسال از نفرات برتر کنکور هیچکدوم از مدارس عادی نیستن.
پولدارها و قشر بالا موفق‌تر و موفق‌تر میشن.
قشر پایین هم بی‌سوادتر و ضعیف‌تر.
این هم از زیبایی‌های سیستم عادلانه‌ی آموزش و پرورش کشور ماست.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دکتر محسن رنانی
استاد دانشگاه و پژوهشگر توسعه:
▪️ما در مدرسه، دوازده سال، روزانه استرس به بچه‌ها تزریق می‌کنیم.
▪️آموزش و پرورش، کارخانه تولید افسردگی است.
▪️باید در دبستان، زیستن، در دبیرستان، فکر کردن، و در دانشگاه تخصص بیاموزیم.‌
#آموزش_زیربنای_توسعه_است.

📊کانال تخصصی اقتصاد
 ┏━━━━━
🔻@ECONOMY7
 ┗━━━━━━━━━━━