This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆 داستان اقتصاددان و سیاستمدار
📚 علی میرزاخانی
توماس ساول، اقتصاددان و فیلسوف آمریکایی میگوید: درس اول اقتصاد «محدودیت منابع» است اما درس اول سیاست، نادیده گرفتن درس اول اقتصاد است!
به بیان واضحتر، سیاستمدار نمیتواند قبول کند یا این یا آن، او میگوید هم این و هم آن! و چون در پلهای بالاتر نشسته است آنانی که در پلههای پایین نشستهاند از او اطاعت میکنند اما سیاستمدار فراموش میکند که قوانین اقتصاد از دستورات او اطاعت نخواهند کرد. هر اقتصاددانی هم که محدودیت منابع را تذکر دهد باعث تکدر سیاستمدار میشود.
سیاستمدار چون درس اول را نادیده میگیرد تصور میکند که درس دوم را هم میتوان نادیده گرفت و از سیلی محکم اقتصاد در امان ماند؛ اما درس دوم شوخیبردار نیست! به همین دلیل، این سیلی را فقط دولت روحانی نخورده است دولت هاشمی و دولت احمدینژاد هم خوردهاند.
نمیتوان مخارج بودجه را بالا برد و منابع بانکی را به روش دستوری تخصیص داد و هر جا هم کم آمد به «چاپ پول» یا «اجازه اضافه برداشت به بانکها» متوسل شد و بدهی موسسات متقلب را از محل هزاران میلیارد پول بیپشتوانه داد و نقدینگی را چندین برابر کرد و با این خیال خوش بود که قیمتها هم ثابت خواهد ماند.
البته دلارهای نفتی همیشه به سیاستمدار ایرانی اجازه داده است فشار تورمی را به آینده پرتاب کند اما این آینده را دیگر نمیتوان به آیندهای دورتر پرتاب کرد! اتفاقاتی که از اواخر سال گذشته در اقتصاد ایران رخ داده است تاوان نادیده گرفتن درس اول اقتصاد است. حال سؤال این است که «درس اول اقتصاد» مقصر است یا «درس اول سیاست»؟
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
📚 علی میرزاخانی
توماس ساول، اقتصاددان و فیلسوف آمریکایی میگوید: درس اول اقتصاد «محدودیت منابع» است اما درس اول سیاست، نادیده گرفتن درس اول اقتصاد است!
به بیان واضحتر، سیاستمدار نمیتواند قبول کند یا این یا آن، او میگوید هم این و هم آن! و چون در پلهای بالاتر نشسته است آنانی که در پلههای پایین نشستهاند از او اطاعت میکنند اما سیاستمدار فراموش میکند که قوانین اقتصاد از دستورات او اطاعت نخواهند کرد. هر اقتصاددانی هم که محدودیت منابع را تذکر دهد باعث تکدر سیاستمدار میشود.
سیاستمدار چون درس اول را نادیده میگیرد تصور میکند که درس دوم را هم میتوان نادیده گرفت و از سیلی محکم اقتصاد در امان ماند؛ اما درس دوم شوخیبردار نیست! به همین دلیل، این سیلی را فقط دولت روحانی نخورده است دولت هاشمی و دولت احمدینژاد هم خوردهاند.
نمیتوان مخارج بودجه را بالا برد و منابع بانکی را به روش دستوری تخصیص داد و هر جا هم کم آمد به «چاپ پول» یا «اجازه اضافه برداشت به بانکها» متوسل شد و بدهی موسسات متقلب را از محل هزاران میلیارد پول بیپشتوانه داد و نقدینگی را چندین برابر کرد و با این خیال خوش بود که قیمتها هم ثابت خواهد ماند.
البته دلارهای نفتی همیشه به سیاستمدار ایرانی اجازه داده است فشار تورمی را به آینده پرتاب کند اما این آینده را دیگر نمیتوان به آیندهای دورتر پرتاب کرد! اتفاقاتی که از اواخر سال گذشته در اقتصاد ایران رخ داده است تاوان نادیده گرفتن درس اول اقتصاد است. حال سؤال این است که «درس اول اقتصاد» مقصر است یا «درس اول سیاست»؟
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆 مهندسي و دموکراسي: داستان بخشي از بدبختيهاي ما
📚 محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ «دموکراسي نبايد پشت در آزمايشگاه متوقف شود.» اين جمله اولريش بِک جامعهشناس آلماني است. آيا ميخواهيد بدانيد بخش مهمي از علل آنکه سرمايههاي عظيم در اين کشور به توسعه نميانجامند، پروژههاي عظيمي ساخته ميشوند اما ما توسعه نمييابيم و برخي پروژهها به عوض بهبود کيفيت زندگي، بدبختي به بار ميآورند چيست؟ پاسخ در اين جمله اولريش بِک نهفته است.
✅ انتخابات به ما امکان ميدهد که نمايندگان مجلس و رئيسجمهور را انتخاب کنيم (کاري به فرايند و کيفيت انتخاب ندارم). اين افراد بعد از آنکه انتخاب شدند درباره زندگي ما تصميمهايي ميگيرند، و اين تصميمهايشان درباره سرنوشت پولها و منابعي است که به ما تعلق دارد. آنها درباره پول نفت، منابع صندوق توسعه ملي، آبها، خاک، جنگل، معادن، ميراث فرهنگي، و ما شهروندان اين سرزمين تصميم ميگيرند. آنها درباره فرزندان ما هم تصميم ميگيرند. شما تحت چه شرايطي به غريبهاي اجازه ميدهيد درباره فرزندتان تصميم بگيرد؟
✅ ما وقتي به غريبهاي – براي مثال پزشک يا مهندس ساختمان – اجازه ميدهيم درباره ما و خانوادهمان تصميم بگيرد (براي مثال جراحي کند يا لولهکشي ساختمان ما را عوض کند) که به اندازه کافي توضيح بدهد، اسناد و مدارک نشان دهد، جواب آزمايشگاه را براي ما تشريح نمايد و بالاخره ما را متقاعد کند که آنچه انجام ميدهد به نفعمان است. اين حق را هم براي خودمان قائل هستيم که اسناد و مدارک را به متخصصان ديگر هم نشان دهيم و از درستي دلايلش مطمئن شويم. يک مرحله بالاتر اين است که مطمئن شويم آيا در علم پزشکي يا اصول مهندسي ساختمان (براي مثال طبق مقررات ملي ساختمان) آنچه پزشک يا مهندس توصيه ميکند درست هست يا نيست، و آيا آنها با اطلاعات غلط دادن سعي نکردهاند ما را که غيرمتخصص هستيم بفريبند.
✅ کندوکاوي که براي اطمينان از درستي نظر پزشک يا مهندس انجام ميدهيم، يعني ما صرفاً به متخصص بودن آنها قناعت نکرده و تلاش ميکنيم در فرايندي شفاف، با حضور ديگران (ساير متخصصان) به تصميمي درست برسيم. اين يعني ما نظر پزشک و مهندس را تحت نظارت ديگران هم قرار ميدهيم و آنرا با معيارهايي مقايسه ميکنيم و اختيارات خود را پشت در آزمايشگاه و مطب پزشک يا کارگاه مهندس رها نکرده و خود را دربست به اراده آنها نميسپاريم.
✅ بخشي از بدبختي کشور از آنجا ناشي ميشود که ده برابر همان اختيار کوچکي را که بيحساب و کتاب به مهندس خانهمان نميدهيم (که مثلاً درباره براي ما پنج ميليون خرج بتراشد)، بدون نظارت کافي به نمايندگان مجلس، مهندسان و مقامات دولتي و اداري واگذار کردهايم. نمايندگان، اداريها و مهندسان، براي سرمايههاي ما تصميم ميگيرند. آنها تصميم ميگيرند براي ما جاده بسازند (صرفنظر از اينکه ما متقاضي جاده هستيم يا نيستيم)، تصميم ميگيرند براي ما سد بسازند (مهم نيست مسأله توسعه منطقه ما سد هست يا نيست)، درباره آموزش و پرورش نسخه ميپيچند (مهم نيست به سر بچههاي ما چه ميآيد) و همين طور الي آخر. آنها درباره تصميمهايشان به ما توضيح نميدهند، گزارش منتشر نميکنند، و درباره آن پولهايي که به اختيار خودشان از کيسه ما برايش در رديفهاي بودجه چاله ميکنند، توضيح نميدهند.
✅ دموکراسي ما – با همه نواقصش که کارکرد آن انتخاب مستقيم مقامات انتخابي و گزينش غيرمستقيم مقامات غيرانتخابي (بوروکراتها) است – پشت در آزمايشگاه مهندسان، اتاقهاي مقامات اداري و جلسات تصميمگيري متوقف ميشود. رأيهاي ما را به داخل اين اتاقها و آزمايشگاهها راه نميدهند. آنها بعد از اينکه به اسم نفع و خير ما تصميم گرفتند، جاده ساختند، لوله کشيدند، بتون ريختند، کوه را سوراخ کردند، آب را منتقل کردند، زمينها را زير کشت بردند و جنگلها را واگذار نمودند، صرفنظر از اينکه اين کارها چقدر براي ما توسعه ايجاد کرده است، بر سرمان منت ميگذارند و به ازاي آن از ما رأي دوباره ميخواهند. آنها خود را موظف به توضیح دادن شفاف درباره تصمیمها نمیدانند.
✅ آن دموکراسي انتخاباتی که پشت در آزمايشگاه متوقف شود و به داخل اتاق تصميم رسوخ نکند، از تصميمها و عواقبش به مردم اطلاع ندهد و شفاف نسازد که در هر تصميمي، معيارهاي علمي و کارشناسي رعايت ميشود، نه سليقههاي سياسي و منافع نامشروع، و حداقل تضمين ندهد که معيارهاي نظام فني و اجرايي کشور کاملاً مبنا قرار ميگيرد، توسعه نميآفريند. دموکراسي درون آزمايشگاه را مطالبه کنيم.
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
📚 محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
✅ «دموکراسي نبايد پشت در آزمايشگاه متوقف شود.» اين جمله اولريش بِک جامعهشناس آلماني است. آيا ميخواهيد بدانيد بخش مهمي از علل آنکه سرمايههاي عظيم در اين کشور به توسعه نميانجامند، پروژههاي عظيمي ساخته ميشوند اما ما توسعه نمييابيم و برخي پروژهها به عوض بهبود کيفيت زندگي، بدبختي به بار ميآورند چيست؟ پاسخ در اين جمله اولريش بِک نهفته است.
✅ انتخابات به ما امکان ميدهد که نمايندگان مجلس و رئيسجمهور را انتخاب کنيم (کاري به فرايند و کيفيت انتخاب ندارم). اين افراد بعد از آنکه انتخاب شدند درباره زندگي ما تصميمهايي ميگيرند، و اين تصميمهايشان درباره سرنوشت پولها و منابعي است که به ما تعلق دارد. آنها درباره پول نفت، منابع صندوق توسعه ملي، آبها، خاک، جنگل، معادن، ميراث فرهنگي، و ما شهروندان اين سرزمين تصميم ميگيرند. آنها درباره فرزندان ما هم تصميم ميگيرند. شما تحت چه شرايطي به غريبهاي اجازه ميدهيد درباره فرزندتان تصميم بگيرد؟
✅ ما وقتي به غريبهاي – براي مثال پزشک يا مهندس ساختمان – اجازه ميدهيم درباره ما و خانوادهمان تصميم بگيرد (براي مثال جراحي کند يا لولهکشي ساختمان ما را عوض کند) که به اندازه کافي توضيح بدهد، اسناد و مدارک نشان دهد، جواب آزمايشگاه را براي ما تشريح نمايد و بالاخره ما را متقاعد کند که آنچه انجام ميدهد به نفعمان است. اين حق را هم براي خودمان قائل هستيم که اسناد و مدارک را به متخصصان ديگر هم نشان دهيم و از درستي دلايلش مطمئن شويم. يک مرحله بالاتر اين است که مطمئن شويم آيا در علم پزشکي يا اصول مهندسي ساختمان (براي مثال طبق مقررات ملي ساختمان) آنچه پزشک يا مهندس توصيه ميکند درست هست يا نيست، و آيا آنها با اطلاعات غلط دادن سعي نکردهاند ما را که غيرمتخصص هستيم بفريبند.
✅ کندوکاوي که براي اطمينان از درستي نظر پزشک يا مهندس انجام ميدهيم، يعني ما صرفاً به متخصص بودن آنها قناعت نکرده و تلاش ميکنيم در فرايندي شفاف، با حضور ديگران (ساير متخصصان) به تصميمي درست برسيم. اين يعني ما نظر پزشک و مهندس را تحت نظارت ديگران هم قرار ميدهيم و آنرا با معيارهايي مقايسه ميکنيم و اختيارات خود را پشت در آزمايشگاه و مطب پزشک يا کارگاه مهندس رها نکرده و خود را دربست به اراده آنها نميسپاريم.
✅ بخشي از بدبختي کشور از آنجا ناشي ميشود که ده برابر همان اختيار کوچکي را که بيحساب و کتاب به مهندس خانهمان نميدهيم (که مثلاً درباره براي ما پنج ميليون خرج بتراشد)، بدون نظارت کافي به نمايندگان مجلس، مهندسان و مقامات دولتي و اداري واگذار کردهايم. نمايندگان، اداريها و مهندسان، براي سرمايههاي ما تصميم ميگيرند. آنها تصميم ميگيرند براي ما جاده بسازند (صرفنظر از اينکه ما متقاضي جاده هستيم يا نيستيم)، تصميم ميگيرند براي ما سد بسازند (مهم نيست مسأله توسعه منطقه ما سد هست يا نيست)، درباره آموزش و پرورش نسخه ميپيچند (مهم نيست به سر بچههاي ما چه ميآيد) و همين طور الي آخر. آنها درباره تصميمهايشان به ما توضيح نميدهند، گزارش منتشر نميکنند، و درباره آن پولهايي که به اختيار خودشان از کيسه ما برايش در رديفهاي بودجه چاله ميکنند، توضيح نميدهند.
✅ دموکراسي ما – با همه نواقصش که کارکرد آن انتخاب مستقيم مقامات انتخابي و گزينش غيرمستقيم مقامات غيرانتخابي (بوروکراتها) است – پشت در آزمايشگاه مهندسان، اتاقهاي مقامات اداري و جلسات تصميمگيري متوقف ميشود. رأيهاي ما را به داخل اين اتاقها و آزمايشگاهها راه نميدهند. آنها بعد از اينکه به اسم نفع و خير ما تصميم گرفتند، جاده ساختند، لوله کشيدند، بتون ريختند، کوه را سوراخ کردند، آب را منتقل کردند، زمينها را زير کشت بردند و جنگلها را واگذار نمودند، صرفنظر از اينکه اين کارها چقدر براي ما توسعه ايجاد کرده است، بر سرمان منت ميگذارند و به ازاي آن از ما رأي دوباره ميخواهند. آنها خود را موظف به توضیح دادن شفاف درباره تصمیمها نمیدانند.
✅ آن دموکراسي انتخاباتی که پشت در آزمايشگاه متوقف شود و به داخل اتاق تصميم رسوخ نکند، از تصميمها و عواقبش به مردم اطلاع ندهد و شفاف نسازد که در هر تصميمي، معيارهاي علمي و کارشناسي رعايت ميشود، نه سليقههاي سياسي و منافع نامشروع، و حداقل تضمين ندهد که معيارهاي نظام فني و اجرايي کشور کاملاً مبنا قرار ميگيرد، توسعه نميآفريند. دموکراسي درون آزمايشگاه را مطالبه کنيم.
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
▪️ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﺎﻣﺒﻮﺭﮒ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎهماﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪ.
▪️زﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﻞ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﻧﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩ.
▪️ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ یک ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺭﻣﺎنتیک ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ.
▪️ﺩﺭ ﻣﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻨﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ ﻏﺬﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﮐﻤﯽ ﺑرای آﻧﻬﺎ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ آنها ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ که هیچ غذایی باقی نگذراند.
▪️ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻫمکلاسیهایمان ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻏﺬﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻧﺪ بطوﺭیکه ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﯾﮏ ﺳﻮﻡ ﻏﺬﺍ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺑﻮﺩ.
▪️ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺗﺮﮎ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺧﺎنمﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻠﻒﮐﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
▪️ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻏﺬﺍﯼ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
▪️ﺧﺎﻧم ﭘﯿﺮ ﺳﭙﺲ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﯾﻮﻧﯿﻔﻮﺭﻡ ﺍﺯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ.
▪️ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ؛ 50 ﯾﻮﺭﻭ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺷﺪﯾﻢ.
💢ﺍﻓﺴﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﻣﺼﺮﻑ ﺑﮑﻨﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻫﯽ، ﭘﻮل ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻤﻠﮑﺖ متعلق ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﺖ.
بله این است تفاوت و حال میفهمم که چرا آلمان صنعتی ترین و پیشرفته ترین کشور قاره اروپاست!
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
▪️ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﺎﻣﺒﻮﺭﮒ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ، ﻫﻤﮑﻼﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎهماﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪ.
▪️زﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﻞ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﻭ ﺩﻭ ﻋﺪﺩ ﻧﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩ.
▪️ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ یک ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺭﻣﺎنتیک ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ.
▪️ﺩﺭ ﻣﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻨﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ ﻏﺬﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﮐﻤﯽ ﺑرای آﻧﻬﺎ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ آنها ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ که هیچ غذایی باقی نگذراند.
▪️ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻫمکلاسیهایمان ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻏﺬﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻧﺪ بطوﺭیکه ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﯾﮏ ﺳﻮﻡ ﻏﺬﺍ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺑﻮﺩ.
▪️ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﺗﺮﮎ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺧﺎنمﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮ ﺑﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻠﻒﮐﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍﯼ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
▪️ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﻫﯿﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﻫﻤﯿﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻏﺬﺍﯼ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
▪️ﺧﺎﻧم ﭘﯿﺮ ﺳﭙﺲ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﯾﻮﻧﯿﻔﻮﺭﻡ ﺍﺯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ.
▪️ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ؛ 50 ﯾﻮﺭﻭ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺷﺪﯾﻢ.
💢ﺍﻓﺴﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﻣﺼﺮﻑ ﺑﮑﻨﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻫﯽ، ﭘﻮل ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻤﻠﮑﺖ متعلق ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﺖ.
بله این است تفاوت و حال میفهمم که چرا آلمان صنعتی ترین و پیشرفته ترین کشور قاره اروپاست!
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰🔰🔰 ۱۷ استراتژی پیشنهادی برای سال ۹۸
✍🏻 مرتضی ایمانی راد
💠 با توجه به روندهای اقتصاد ایران که در این خلاصه نمی توان به انها پرداخت ، استراتژی های زیر را به طور کلی برای واحدهای اقتصادی پیشنهاد میکنم.
❇ اول، هر کس درآمد ارزی داشته باشد سال جاری سال فرصت ها است. بنابراین دسترسی به درآمدهای ارزی یکی از استراتژی های محوری سال جاری است. دسترسی به درآمد ارزی هم الزاما از طریق صادرات نیست، بلکه می شود با مشارکت، سرمایه گذاری روی ابزارهای بین المللی ، انواع جوینت ونچرها و روشهای دیگر به درآمدهای ارزی دست یافت.
❇️ دوم، شرکتهایی که گرفتاری مالی دارند بهتر است استراتژی توسعه و یا افزایش سهم بازار را کنار بگذارند و تنها به بقا فکر کنند.
❇️ سوم، با توجه به کمبود نقدینگی، مدیریت نقدینگی یکی از کلیدهای سال جاری است.
❇️ چهارم، مانیتور کردن محیط، مخصوصا بازار ارز اهمیتی کمتر از تولید ندارد. مرتب باید اقتصاد را رصد کرد.
❇️ پنجم، پیشنهاد میکنم برنامه ریزی را کنار بگذارید. برنامه ریزی در هر زمان و به هر شکلش کاری انجام نمی دهد. بهتر است همانند مغولها تصمیم بگیرید. آنها کشک در دهان و روی اسب استراتژی های خود را می ساختند. در نتیجه باید زمان را از استراتژی گرفت.
❇️ ششم، کنترل هزینه ها بسیار مهم است. بدون کنترل هزینه ها نمی توان بقا را تضمین کرد.
❇️ هفتم، در همین شرایط ایران، فرصت های بسیار زیادی است، فقط باید متفاوت فکر کرد.
❇️ هشتم، بهتر است تا جاییکه می توانید روی وب بروید. این روزها کسب و کار را روی وب بردن اجتناب ناپذیر شده است.
❇️ نهم، تا مواد اولیه را تهیه نکرده باشید فروش نکنید. به مرور زمان ممکن است سود شما به زیان تبدیل شود.
❇️ دهم، تا حد امکان از فروش اعتباری خود داری کنید مگر اینکه هزینه اعتبار را در قیمت خود منظور کرده باشید.
❇️ یازدهم، از هر گونه تعهد ارزی که باید ریالی تسویه شود خود داری کنید.
❇️ دوازدهم، مدیریت موجودی کالا یکی از مبرم ترین فعالیت های سال جاری است. اینکه در هر مقطع چه میزان موجودی در شرکت باشد، در سود آوری شرکت تاثیر بسیار زیادی دارد.
❇️ سیزدهم، با توجه به اینکه بازار ایران در سال ۹۸ کوچکتر می شود، اتخاذ استراتژی های رقابتی از قبیل دست یابی به تکنولوژی های جدید بسیار ضروری است.
❇️ چهاردهم، بهتر است تا جاییکه امکان دارد فروش به دولت کمتر و بیشتر به سمت شرکتها و مصرف کنندگان حرکت کنید.
❇️ پانزدهم، در صورت امکان بخشی از درآمدهای شرکت ارزی باشد و یا به صورت ارز نگهداری شود که در مواقع واردات ضروری بدون پرداخت بهایی بالا بتوان از آن استفاده کرد.
❇️ شانزدهم، استفاده از منابع اعتباری داخلی پیشنهاد می شود و استفاده از منابع اعتباری ارزی بهتر است اجتناب شود، مگر اینکه از اعتبار خارجی برای توسعه صادرات استفاده شود.
❇️ هفدهم، استفاده از تولیدات جایگزین واردات به عنوان یک فرصت./اقتصادبازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍🏻 مرتضی ایمانی راد
💠 با توجه به روندهای اقتصاد ایران که در این خلاصه نمی توان به انها پرداخت ، استراتژی های زیر را به طور کلی برای واحدهای اقتصادی پیشنهاد میکنم.
❇ اول، هر کس درآمد ارزی داشته باشد سال جاری سال فرصت ها است. بنابراین دسترسی به درآمدهای ارزی یکی از استراتژی های محوری سال جاری است. دسترسی به درآمد ارزی هم الزاما از طریق صادرات نیست، بلکه می شود با مشارکت، سرمایه گذاری روی ابزارهای بین المللی ، انواع جوینت ونچرها و روشهای دیگر به درآمدهای ارزی دست یافت.
❇️ دوم، شرکتهایی که گرفتاری مالی دارند بهتر است استراتژی توسعه و یا افزایش سهم بازار را کنار بگذارند و تنها به بقا فکر کنند.
❇️ سوم، با توجه به کمبود نقدینگی، مدیریت نقدینگی یکی از کلیدهای سال جاری است.
❇️ چهارم، مانیتور کردن محیط، مخصوصا بازار ارز اهمیتی کمتر از تولید ندارد. مرتب باید اقتصاد را رصد کرد.
❇️ پنجم، پیشنهاد میکنم برنامه ریزی را کنار بگذارید. برنامه ریزی در هر زمان و به هر شکلش کاری انجام نمی دهد. بهتر است همانند مغولها تصمیم بگیرید. آنها کشک در دهان و روی اسب استراتژی های خود را می ساختند. در نتیجه باید زمان را از استراتژی گرفت.
❇️ ششم، کنترل هزینه ها بسیار مهم است. بدون کنترل هزینه ها نمی توان بقا را تضمین کرد.
❇️ هفتم، در همین شرایط ایران، فرصت های بسیار زیادی است، فقط باید متفاوت فکر کرد.
❇️ هشتم، بهتر است تا جاییکه می توانید روی وب بروید. این روزها کسب و کار را روی وب بردن اجتناب ناپذیر شده است.
❇️ نهم، تا مواد اولیه را تهیه نکرده باشید فروش نکنید. به مرور زمان ممکن است سود شما به زیان تبدیل شود.
❇️ دهم، تا حد امکان از فروش اعتباری خود داری کنید مگر اینکه هزینه اعتبار را در قیمت خود منظور کرده باشید.
❇️ یازدهم، از هر گونه تعهد ارزی که باید ریالی تسویه شود خود داری کنید.
❇️ دوازدهم، مدیریت موجودی کالا یکی از مبرم ترین فعالیت های سال جاری است. اینکه در هر مقطع چه میزان موجودی در شرکت باشد، در سود آوری شرکت تاثیر بسیار زیادی دارد.
❇️ سیزدهم، با توجه به اینکه بازار ایران در سال ۹۸ کوچکتر می شود، اتخاذ استراتژی های رقابتی از قبیل دست یابی به تکنولوژی های جدید بسیار ضروری است.
❇️ چهاردهم، بهتر است تا جاییکه امکان دارد فروش به دولت کمتر و بیشتر به سمت شرکتها و مصرف کنندگان حرکت کنید.
❇️ پانزدهم، در صورت امکان بخشی از درآمدهای شرکت ارزی باشد و یا به صورت ارز نگهداری شود که در مواقع واردات ضروری بدون پرداخت بهایی بالا بتوان از آن استفاده کرد.
❇️ شانزدهم، استفاده از منابع اعتباری داخلی پیشنهاد می شود و استفاده از منابع اعتباری ارزی بهتر است اجتناب شود، مگر اینکه از اعتبار خارجی برای توسعه صادرات استفاده شود.
❇️ هفدهم، استفاده از تولیدات جایگزین واردات به عنوان یک فرصت./اقتصادبازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️سه مسئله اساسی اقتصادی هر جامعه
✏️هر جامعه ای چه یک قبیله باشد و چه کشوری بزرگ با جمعیتی زیاد باید سه مسئله اساسی اقتصادی را حل کند.
📍چه کالایی به چه مقدار باید تولید شود؟ یعنی کدام کالاها و خدمات و با چه مقدار باید تولید شوند. (what)
📍چگونه باید این کالاها را تولید کرد؟ یعنی چه کسی با کدام منابع و با چه روش فنی ای باید آنها را تولید کند. (how)
📍برای چه کسانی این کالاها را باید تولید کرد؟ یعنی کیست که از کالاها و خدماتی که تولید می شود بهره مند می شود و این کالاها و خدمات به دست چه کسانی می رسد. به عبارت دیگر مجموع تولید ملی چگونه باید بین افراد و خانواده های مختلف توزیع گردد. (whom)
✏️این سه مسئله در هر جامعه ای مشترک است. یک قبیله آن را براساس آداب و رسوم حل می کند. در یک دیکتاتوری با دستور و حکم تصمیم گیری می شود که چه کالا و خدماتی چگونه و برای چه کسانی تولید شود. در یک دموکراسی که دولت با رأی مردم انتخاب می شود صدور دستورها در زمینه تولید کالا و خدمات از طرف کسانی که به وسیله مردم انتخاب شده اند و براساس تصمیمات قانون گذاران و برنامه نویسان انجام می شود.
✏️در اقتصاد آزاد یا سرمایه داری نیز نظام قیمت یا بازار سود و زیان تعیین می کند کالاها و خدمات به چه مقدار، چگونه و برای چه کسانی تولید شود. البته هیچ گاه یک نظام اقتصادی صد درصد آزاد و خودکار وجود نداشته. حتی در آمریکا که به عنوان کشوری سرمایه داری شناخته می شود دولت در تعیین جریان نظام قیمت نقش عمده ای دارد.
.لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
✏️هر جامعه ای چه یک قبیله باشد و چه کشوری بزرگ با جمعیتی زیاد باید سه مسئله اساسی اقتصادی را حل کند.
📍چه کالایی به چه مقدار باید تولید شود؟ یعنی کدام کالاها و خدمات و با چه مقدار باید تولید شوند. (what)
📍چگونه باید این کالاها را تولید کرد؟ یعنی چه کسی با کدام منابع و با چه روش فنی ای باید آنها را تولید کند. (how)
📍برای چه کسانی این کالاها را باید تولید کرد؟ یعنی کیست که از کالاها و خدماتی که تولید می شود بهره مند می شود و این کالاها و خدمات به دست چه کسانی می رسد. به عبارت دیگر مجموع تولید ملی چگونه باید بین افراد و خانواده های مختلف توزیع گردد. (whom)
✏️این سه مسئله در هر جامعه ای مشترک است. یک قبیله آن را براساس آداب و رسوم حل می کند. در یک دیکتاتوری با دستور و حکم تصمیم گیری می شود که چه کالا و خدماتی چگونه و برای چه کسانی تولید شود. در یک دموکراسی که دولت با رأی مردم انتخاب می شود صدور دستورها در زمینه تولید کالا و خدمات از طرف کسانی که به وسیله مردم انتخاب شده اند و براساس تصمیمات قانون گذاران و برنامه نویسان انجام می شود.
✏️در اقتصاد آزاد یا سرمایه داری نیز نظام قیمت یا بازار سود و زیان تعیین می کند کالاها و خدمات به چه مقدار، چگونه و برای چه کسانی تولید شود. البته هیچ گاه یک نظام اقتصادی صد درصد آزاد و خودکار وجود نداشته. حتی در آمریکا که به عنوان کشوری سرمایه داری شناخته می شود دولت در تعیین جریان نظام قیمت نقش عمده ای دارد.
.لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰🔰 به نقل از یک ایرانی:
در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.
ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.
منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...
#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.
ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.
منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...
#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
✅هر گردی گردو نیست
🔵اقتصاد ایران را تحریک تقاضا تکان میدهد یا مدیریت عرضه؟
✍️مصطفی نعمتی/ نویسنده نشریه
🔹اقتصاددانان، پس از گذشت حدود 9 دهه از بحران بزرگ 1929، هنوز در مورد علل وقوع آن، توافق ندارند. کینز معتقد بود که در بحران، مردم به دلایل روانی، مخارج خود را کاهش میدهند و از این طریق، تقاضا کاهش پیدا میکند و اقتصاد در رکود فرو میرود و از آنجا که هیچکس جز دولت قادر به افزایش هزینهها نیست، افزایش مخارج دولت باید جایگزین مخارج بخش خصوصی شود تا مجدداً رونق به اقتصاد بازگردد. در کنار آن، اقتصاددانان دیگری چون فریدمن بر این عقیدهاند که سیاستهای انقباض پولی فدرالرزرو آمریکا، آن هم در آستانه بحران، بحران را عمیقتر کرد و به گسترش آن طی زمان دامن زد.
🔹اگر تحریک تقاضا با حضور دولت را بتوان توجیه کرد، حداقل شرط لازم آن، فراوانی نسبی تولید و نبود تنگناهای عرضه در کنار بدبینی عاملان اقتصادی و مصرفکنندگان نسبت به افزایش تقاضاست. وقتی تولید با انواع و اقسام محدودیتها و تنگناها مواجه باشد، حضور دولت به عنوان یک مصرفکننده بزرگ، نهتنها گره از کار نمیگشاید، خود به بزرگترین معضل و تنگنای تولید بدل میشود؛ به ویژه اگر بخش بزرگی از اقتصاد بهطور مستقیم به وسیله دولت کنترل و مدیریت شود یا بدتر از آن، حضور پررنگ دولت در اقتصاد چه در قالب رقیب سایر تولیدکنندگان و چه به رویکردهای سیاسی و دیپلماسی، مهمترین عامل تنگنای تولید باشد، آنگاه، نهتنها تحریک تقاضا گرهگشا نیست که خود به عامل تعمیق رکود بدل میشود.
🔹وضعیتی که امروز ما در ایران با آن مواجهیم؛ وجود تنگناهای بسیار برای بخش عرضه، چشمانداز تورمی و کاهش شدید قدرت خرید پول است. تنگناهای عرضه، از دو سمت سیاستهای داخلی و دیپلماسی خارجی بر اقتصاد تحمیل شدهاند. جهتگیریهای کلان اقتصادی طی چهار دهه گذشته، حتی پیش از تحریمها، کارنامه قابل قبولی از خود بر جای نگذاشتهاند. رشد متوسط سالانه 5/2 درصد همراه با نوسانات بالا (در بازه منفی 5 درصد تا 12 درصد)، در کنار همبستگی شدید آن با درآمدهای نفتی و عدم توانایی یا به بیان بهتر، خواست دولت در پنج دهه گذشته بر کاهش میزان وابستگی اقتصاد کشور به نفت، گویای این حقیقت است که اقتصاد ایران با فشاری که از درون مرزها با آن مواجه بوده، به شدت آسیب دیده و نتوانسته است پتانسیلهای خود را آشکار کند. این یعنی، شواهد آشکارکننده این حقیقت بودهاند که اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته همواره با تنگنا و کمبود عرضه روبهرو بوده است.
🔹وابستگی شدید اقتصاد ایران به ارز نفتی، موجب شده است که صنایع و کسبوکارهای داخلی، به شدت به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت وابسته باشند و نتیجه آنکه، کاهش عرضه ارز نفتی، این صنایع و کسبوکارها را زمینگیر میکند. در واقع، برخلاف وضعیت شرایط کلاسیک رکودی، رکود اقتصادی در ایران، نه از سمت تقاضا بلکه به دلیل تنگناهای عرضه و دشواری تجارت خارجی و همراه شدن آن با وضعیت تورمی است. چنین رکود تورمی را نمیتوان با سیاستهای تحریک تقاضا مرتفع کرد که حتی سیاستهای تحریک تقاضا، شرایط تورمی را حادتر نیز میکند.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔵اقتصاد ایران را تحریک تقاضا تکان میدهد یا مدیریت عرضه؟
✍️مصطفی نعمتی/ نویسنده نشریه
🔹اقتصاددانان، پس از گذشت حدود 9 دهه از بحران بزرگ 1929، هنوز در مورد علل وقوع آن، توافق ندارند. کینز معتقد بود که در بحران، مردم به دلایل روانی، مخارج خود را کاهش میدهند و از این طریق، تقاضا کاهش پیدا میکند و اقتصاد در رکود فرو میرود و از آنجا که هیچکس جز دولت قادر به افزایش هزینهها نیست، افزایش مخارج دولت باید جایگزین مخارج بخش خصوصی شود تا مجدداً رونق به اقتصاد بازگردد. در کنار آن، اقتصاددانان دیگری چون فریدمن بر این عقیدهاند که سیاستهای انقباض پولی فدرالرزرو آمریکا، آن هم در آستانه بحران، بحران را عمیقتر کرد و به گسترش آن طی زمان دامن زد.
🔹اگر تحریک تقاضا با حضور دولت را بتوان توجیه کرد، حداقل شرط لازم آن، فراوانی نسبی تولید و نبود تنگناهای عرضه در کنار بدبینی عاملان اقتصادی و مصرفکنندگان نسبت به افزایش تقاضاست. وقتی تولید با انواع و اقسام محدودیتها و تنگناها مواجه باشد، حضور دولت به عنوان یک مصرفکننده بزرگ، نهتنها گره از کار نمیگشاید، خود به بزرگترین معضل و تنگنای تولید بدل میشود؛ به ویژه اگر بخش بزرگی از اقتصاد بهطور مستقیم به وسیله دولت کنترل و مدیریت شود یا بدتر از آن، حضور پررنگ دولت در اقتصاد چه در قالب رقیب سایر تولیدکنندگان و چه به رویکردهای سیاسی و دیپلماسی، مهمترین عامل تنگنای تولید باشد، آنگاه، نهتنها تحریک تقاضا گرهگشا نیست که خود به عامل تعمیق رکود بدل میشود.
🔹وضعیتی که امروز ما در ایران با آن مواجهیم؛ وجود تنگناهای بسیار برای بخش عرضه، چشمانداز تورمی و کاهش شدید قدرت خرید پول است. تنگناهای عرضه، از دو سمت سیاستهای داخلی و دیپلماسی خارجی بر اقتصاد تحمیل شدهاند. جهتگیریهای کلان اقتصادی طی چهار دهه گذشته، حتی پیش از تحریمها، کارنامه قابل قبولی از خود بر جای نگذاشتهاند. رشد متوسط سالانه 5/2 درصد همراه با نوسانات بالا (در بازه منفی 5 درصد تا 12 درصد)، در کنار همبستگی شدید آن با درآمدهای نفتی و عدم توانایی یا به بیان بهتر، خواست دولت در پنج دهه گذشته بر کاهش میزان وابستگی اقتصاد کشور به نفت، گویای این حقیقت است که اقتصاد ایران با فشاری که از درون مرزها با آن مواجه بوده، به شدت آسیب دیده و نتوانسته است پتانسیلهای خود را آشکار کند. این یعنی، شواهد آشکارکننده این حقیقت بودهاند که اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته همواره با تنگنا و کمبود عرضه روبهرو بوده است.
🔹وابستگی شدید اقتصاد ایران به ارز نفتی، موجب شده است که صنایع و کسبوکارهای داخلی، به شدت به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت وابسته باشند و نتیجه آنکه، کاهش عرضه ارز نفتی، این صنایع و کسبوکارها را زمینگیر میکند. در واقع، برخلاف وضعیت شرایط کلاسیک رکودی، رکود اقتصادی در ایران، نه از سمت تقاضا بلکه به دلیل تنگناهای عرضه و دشواری تجارت خارجی و همراه شدن آن با وضعیت تورمی است. چنین رکود تورمی را نمیتوان با سیاستهای تحریک تقاضا مرتفع کرد که حتی سیاستهای تحریک تقاضا، شرایط تورمی را حادتر نیز میکند.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰چالش رشد اقتصادی
🔰ریشههای بازگشت رکود به اقتصاد
✍سیدعلی مدنیزاده، اقتصاددان
🔻زمانیکه یک کشور سیاستگذاری پولی به معنای واقعی کلمه نداشته باشد و ساختار سیاستگذاری پولی عمدتاً بر اساس رفتارهای کجدار و مریز صورت گیرد، به تناوب با رکود تورمی دست و پنجه نرم میکند. رفتارهای کجدار و مریز، به این معنی است که در زمان تورم بالا، سیاستهای پولی به سرعت شکل انقباضی گرفته، که در نهایت با این سیاستها اقتصاد وارد فاز رکود میشود، پس از آن برای خروج از رکود دوباره سیاستهای انبساطی اجرا شده و باعث ایجاد تورم میشود و نهایتاً این سیکل معیوب مدام تکرار میشود.
🔻 در این نوع سیاستگذاری، هنگامیکه یک شوک عرضه به اقتصاد وارد میشود، بانک مرکزی توانایی کنترل آن را نخواهد داشت. به بیان دیگر، در شرایطی که ساختار بانک مرکزی، یک ساختار سنتی و غیرمستقل بوده و هیچ قاعده سیاستگذاری تعریف نشده باشد، یک شوک عرضه مانند تحریم، باعث ایجاد شرایط رکود تورمی خواهد شد.
🔻 در واقعیت چه اتفاقاتی در اقتصاد کشور ما روی داد؟ در گام نخست، اقدامات اولیه جهت کاهش تورم صورت گرفت، اما در گام بعدی اصلاح ساختار بودجهای و اصلاح ساختار پولی و بانکی عملی نشد. بهرغم تاکیدات ویژه در این سالها برای اصلاح ساختار، در مقام عمل اتفاقی نیفتاد. بنابراین دوباره اقتصاد کشور به دلیل انباشت شدن معضلات بانکی، با یک شوک، وارد بحران ارزی و تورمی شد و باز به نقطه رکود تورمی رسیدیم.
🔻 در سالهای آینده رکود ناشی از تحریم اثر خود را از طریق کاهش سرمایهگذاری منعکس کرده و همچنین در کنار آن به دلیل اینکه واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای سخت و هزینهبر میشود، تولید با چالش روبهرو خواهد شد. علاوه بر این، با یک وقفه زمانی کوتاه، کاهش درآمدهای نفتی کشور ابتدا در قالب کاهش سرمایهگذاری و سپس در قالب کاهش تقاضا اثرگذار خواهد شد. در نتیجه تحریمها، در بازه 12 تا 18 ماه آینده باعث تشدید رکود در اقتصاد خواهد شد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰ریشههای بازگشت رکود به اقتصاد
✍سیدعلی مدنیزاده، اقتصاددان
🔻زمانیکه یک کشور سیاستگذاری پولی به معنای واقعی کلمه نداشته باشد و ساختار سیاستگذاری پولی عمدتاً بر اساس رفتارهای کجدار و مریز صورت گیرد، به تناوب با رکود تورمی دست و پنجه نرم میکند. رفتارهای کجدار و مریز، به این معنی است که در زمان تورم بالا، سیاستهای پولی به سرعت شکل انقباضی گرفته، که در نهایت با این سیاستها اقتصاد وارد فاز رکود میشود، پس از آن برای خروج از رکود دوباره سیاستهای انبساطی اجرا شده و باعث ایجاد تورم میشود و نهایتاً این سیکل معیوب مدام تکرار میشود.
🔻 در این نوع سیاستگذاری، هنگامیکه یک شوک عرضه به اقتصاد وارد میشود، بانک مرکزی توانایی کنترل آن را نخواهد داشت. به بیان دیگر، در شرایطی که ساختار بانک مرکزی، یک ساختار سنتی و غیرمستقل بوده و هیچ قاعده سیاستگذاری تعریف نشده باشد، یک شوک عرضه مانند تحریم، باعث ایجاد شرایط رکود تورمی خواهد شد.
🔻 در واقعیت چه اتفاقاتی در اقتصاد کشور ما روی داد؟ در گام نخست، اقدامات اولیه جهت کاهش تورم صورت گرفت، اما در گام بعدی اصلاح ساختار بودجهای و اصلاح ساختار پولی و بانکی عملی نشد. بهرغم تاکیدات ویژه در این سالها برای اصلاح ساختار، در مقام عمل اتفاقی نیفتاد. بنابراین دوباره اقتصاد کشور به دلیل انباشت شدن معضلات بانکی، با یک شوک، وارد بحران ارزی و تورمی شد و باز به نقطه رکود تورمی رسیدیم.
🔻 در سالهای آینده رکود ناشی از تحریم اثر خود را از طریق کاهش سرمایهگذاری منعکس کرده و همچنین در کنار آن به دلیل اینکه واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای سخت و هزینهبر میشود، تولید با چالش روبهرو خواهد شد. علاوه بر این، با یک وقفه زمانی کوتاه، کاهش درآمدهای نفتی کشور ابتدا در قالب کاهش سرمایهگذاری و سپس در قالب کاهش تقاضا اثرگذار خواهد شد. در نتیجه تحریمها، در بازه 12 تا 18 ماه آینده باعث تشدید رکود در اقتصاد خواهد شد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 ترمیم زخمهای جامعه
✍ تقی آزاد ارمکی از تابآوری روانی جامعه و خانواده ایرانی در بحرانها میگوید؛
▪️ فضای رسمی رسانهای ما بازی با اخبار را هنوز یاد نگرفته است. از طرفی فضای مجازی فضای گسترده و مهمی است که هنوز در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است. هنوز ما درگیر فیلترینگ تلگرام هستیم. این دوگانگی فضای واقعی و فضای مجازی موجب تناقض در نحوه گردش اطلاعات در جامعه نیز شده است. در موضوع سیل اخیر، ما شاهد حضور کارشناسان و متخصصان قدری در رسانه ملی نبودیم. مردم نتوانستند اطلاعات کافی را از رسانههای اصلی یعنی از رسانه ملی دریافت کنند. مردم نمایندگانی در تلویزیون احساس نمیکنند. در سیل کسی مردم را هوشیار نکرده است. اگر آزادی بیان در رسانههای رسمی وجود نداشته باشد، مردم ناگزیر برای تخلیه روانی خود در فضاهای مجازی دست به تخریب چهرههای سیاسی و اجتماعی و بیان اعتراضات خود میزنند.
▪️ نظام حقوقی ایران به تغییرات اساسی نیاز دارد. نظام حقوقی باید دیدگاه ساختن جامعه را داشته باشد. تا زمانی که این نظام حقوقی نیازهای تودههای اجتماعی را پاسخ ندهد، راه عبوری برای مردم از شرایط فعلی وجود ندارد. نظام حقوقی میتواند در مواقع بحران، امنیت روانی اجتماعی را تامین کند. چراکه در شرایط بحران مردم درگیر مسائلی هستند که به بقای خود و دیگران فکر میکنند زمانی که یک نظام حقوقی همهجانبه وجود داشته باشد، ساحت اجتماعی با اعتماد بیشتری به آن نگاه میکند.
▪️ هزاران عرصه فرهنگی در ایران وجود دارد که میخواهند مردم را بااخلاق و بافرهنگ کنند. اما مدیریت فرهنگی و اجتماعی در ایران فشل است. اما به این معنا نیست که مردم احساس افسردگی و فشلی میکنند. هیچکس در جامعه ما موضوع ازدواج و طلاق را جدی نگرفته است و نظام مدیریتی نمیتواند برای این معضلات کاری انجام دهد. بنابراین مردم به جایی رسیدهاند که راههای متکثری در باب سامان خانواده پی گرفتهاند. عدهای اصلاً وارد تشکیل نظام خانواده نمیشوند. یک عده هم کنشهای جدیدی در ایجاد نظام خانواده در پی گرفتهاند. در حوزه همیاری اجتماعی هم ما شاهد هستیم که جامعه صورت جدیدی از همیاری و مشارکت اجتماعی را طراحی میکند که هزینه آن به دوش خودش است.
▪️ جامعه ما میل به دموکرات شدن ندارد. ما جامعه قوامیافتهای به لحاظ اجتماعی نداریم. به همین دلیل است که رابطه حوزه اجتماعی و سیاسی رابطهای پوپولیستی است و هر دو به آن تن میدهند. جامعه ما بر روی ضرورتها و نیازهایش زیست میکند. ضرورتها و اقتضائات و نیازهای فراوانی که جامعه بر روی او سوار است. درحالیکه دموکراسی اجازه به انباشت دزدی و بحران و فساد نمیدهد. ما در ایران شکست نخبگانی داشتیم و سبب شد زودتر از دیگر کشورهای جهان به پوپولیسم دست پیدا کنیم. این موضوع باعث تشکیل نیروهای جدید اجتماعی میشود. نیروهای اجتماعی که بنا بر اقتضائات محلهای و موقعیتی شکل میگیرد. در همین بحران سیل نیز ما شاهد ظهور نهادهای محلهای و منطقهای خواهیم بود. این ویرانیها که تمام نمیشود. این نیروهای محلی تبدیل به حوزه مهمی برای نقل حوزههای سیاسی و مدیریتی کشور میشوند. در ماجرای زلزله کرمانشاه که هنوز هم جامعه ما از این بحران زخمی است نیز ما شاهد ظهور سرمایهها و نیروهایی بودیم که برای ساختن آمدند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍ تقی آزاد ارمکی از تابآوری روانی جامعه و خانواده ایرانی در بحرانها میگوید؛
▪️ فضای رسمی رسانهای ما بازی با اخبار را هنوز یاد نگرفته است. از طرفی فضای مجازی فضای گسترده و مهمی است که هنوز در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است. هنوز ما درگیر فیلترینگ تلگرام هستیم. این دوگانگی فضای واقعی و فضای مجازی موجب تناقض در نحوه گردش اطلاعات در جامعه نیز شده است. در موضوع سیل اخیر، ما شاهد حضور کارشناسان و متخصصان قدری در رسانه ملی نبودیم. مردم نتوانستند اطلاعات کافی را از رسانههای اصلی یعنی از رسانه ملی دریافت کنند. مردم نمایندگانی در تلویزیون احساس نمیکنند. در سیل کسی مردم را هوشیار نکرده است. اگر آزادی بیان در رسانههای رسمی وجود نداشته باشد، مردم ناگزیر برای تخلیه روانی خود در فضاهای مجازی دست به تخریب چهرههای سیاسی و اجتماعی و بیان اعتراضات خود میزنند.
▪️ نظام حقوقی ایران به تغییرات اساسی نیاز دارد. نظام حقوقی باید دیدگاه ساختن جامعه را داشته باشد. تا زمانی که این نظام حقوقی نیازهای تودههای اجتماعی را پاسخ ندهد، راه عبوری برای مردم از شرایط فعلی وجود ندارد. نظام حقوقی میتواند در مواقع بحران، امنیت روانی اجتماعی را تامین کند. چراکه در شرایط بحران مردم درگیر مسائلی هستند که به بقای خود و دیگران فکر میکنند زمانی که یک نظام حقوقی همهجانبه وجود داشته باشد، ساحت اجتماعی با اعتماد بیشتری به آن نگاه میکند.
▪️ هزاران عرصه فرهنگی در ایران وجود دارد که میخواهند مردم را بااخلاق و بافرهنگ کنند. اما مدیریت فرهنگی و اجتماعی در ایران فشل است. اما به این معنا نیست که مردم احساس افسردگی و فشلی میکنند. هیچکس در جامعه ما موضوع ازدواج و طلاق را جدی نگرفته است و نظام مدیریتی نمیتواند برای این معضلات کاری انجام دهد. بنابراین مردم به جایی رسیدهاند که راههای متکثری در باب سامان خانواده پی گرفتهاند. عدهای اصلاً وارد تشکیل نظام خانواده نمیشوند. یک عده هم کنشهای جدیدی در ایجاد نظام خانواده در پی گرفتهاند. در حوزه همیاری اجتماعی هم ما شاهد هستیم که جامعه صورت جدیدی از همیاری و مشارکت اجتماعی را طراحی میکند که هزینه آن به دوش خودش است.
▪️ جامعه ما میل به دموکرات شدن ندارد. ما جامعه قوامیافتهای به لحاظ اجتماعی نداریم. به همین دلیل است که رابطه حوزه اجتماعی و سیاسی رابطهای پوپولیستی است و هر دو به آن تن میدهند. جامعه ما بر روی ضرورتها و نیازهایش زیست میکند. ضرورتها و اقتضائات و نیازهای فراوانی که جامعه بر روی او سوار است. درحالیکه دموکراسی اجازه به انباشت دزدی و بحران و فساد نمیدهد. ما در ایران شکست نخبگانی داشتیم و سبب شد زودتر از دیگر کشورهای جهان به پوپولیسم دست پیدا کنیم. این موضوع باعث تشکیل نیروهای جدید اجتماعی میشود. نیروهای اجتماعی که بنا بر اقتضائات محلهای و موقعیتی شکل میگیرد. در همین بحران سیل نیز ما شاهد ظهور نهادهای محلهای و منطقهای خواهیم بود. این ویرانیها که تمام نمیشود. این نیروهای محلی تبدیل به حوزه مهمی برای نقل حوزههای سیاسی و مدیریتی کشور میشوند. در ماجرای زلزله کرمانشاه که هنوز هم جامعه ما از این بحران زخمی است نیز ما شاهد ظهور سرمایهها و نیروهایی بودیم که برای ساختن آمدند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
~~ گامی به سوی جهانی عادلانه تر ~~
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
💢« عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است همان طور که حقیقت نخستین فضیلت نظامهای فکری است. یک نظریه هرقدر خوشساخت و صرفهجویانه باشد، اگر نادرست باشد باید رد یا اصلاح شود. به نحو مشابه، قوانین و نهادها صرفنظر از این که چه میزان کارا و بسامان باشند، اگر ناعادلانه باشند باید اصلاح یا الغاء شوند. هر شخص از یک حرمت مبتنی بر عدالت برخوردار است که حتی رفاه جامعه به منزله یک کل نمیتواند [آن را] پایمال کند. »💢
▪️(جان رالز-نظریهای در باب عدالت-1971- ص3).
لینک عضویت در کانال👇👇
🔹 T.me/edalateRawls
🔹 T.me/edalateRawls
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
💢« عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است همان طور که حقیقت نخستین فضیلت نظامهای فکری است. یک نظریه هرقدر خوشساخت و صرفهجویانه باشد، اگر نادرست باشد باید رد یا اصلاح شود. به نحو مشابه، قوانین و نهادها صرفنظر از این که چه میزان کارا و بسامان باشند، اگر ناعادلانه باشند باید اصلاح یا الغاء شوند. هر شخص از یک حرمت مبتنی بر عدالت برخوردار است که حتی رفاه جامعه به منزله یک کل نمیتواند [آن را] پایمال کند. »💢
▪️(جان رالز-نظریهای در باب عدالت-1971- ص3).
لینک عضویت در کانال👇👇
🔹 T.me/edalateRawls
🔹 T.me/edalateRawls
ECONOMY | اقتصاد
~~ گامی به سوی جهانی عادلانه تر ~~ ✍ دکتر سیروس امیدوار ▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران 💢« عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است همان طور که حقیقت نخستین فضیلت نظامهای فکری است. یک نظریه هرقدر خوشساخت و صرفهجویانه باشد، اگر نادرست باشد باید…
🔰 اگر علاقه مند به موضوعات عدالت هستید،پیشنهاد میکنیم در این کانال عضو شوید.
کانال تلگرامی "گامی به سوی جهانی عادلانه تر"
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
🔻 @edalateRawls
🔺 @edalateRawls
کانال تلگرامی "گامی به سوی جهانی عادلانه تر"
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
🔻 @edalateRawls
🔺 @edalateRawls