ECONOMY | اقتصاد
6.18K subscribers
1.46K photos
665 videos
1.25K files
271 links
« دانایی؛ فهم و شعور است، ربطى به مدرك تحصيلى ندارد.»
.
(جهت تبلیغات از ۲۴ ساعت قبل برای رزرو هماهنگی صورت گیرد.)
👇👇
@Ad_dmin
Download Telegram
ECONOMY | اقتصاد pinned «🔰 اگر علاقه مند به موضوعات عدالت هستید،پیشنهاد میکنیم در این کانال عضو شوید. کانال تلگرامی "گامی به سوی جهانی عادلانه تر" دکتر سیروس امیدوار ▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران 🔻 @edalateRawls 🔺 @edalateRawls»
🔰ما خودمان حوصله نداریم پیشرفت کنیم
دکتر محمود سریع‌القلم

🔸نزدیک به 130 سال پیش در سال 1875 میلادی ، ژاپنی‌ها یکبار به این نتیجه رسیدند که توسعه‌یافتگی در بخش خصوصی حاصل میشود و این را یک بار روی کاغذ نوشتند و امروز هم در حال اجرای آن هستند ولی ما از مشروطه تا امروز مرتب سمینار و همایش برگزار میکنیم تا مشخص کنیم توسعه‌یافتگی خوب است یا بد ...
دلیلش هم این است که با جهان ارتباط نداریم
در نتیجه نمی‌توانیم از دیگر کشورها بیاموزیم .

اگر قرار باشد فردی را چند سال به کلاس ببرند و درباره شنا کردن با او صحبت کنند اما هیچگاه به استخر نرود و شنا نکند هرگز نمی‌تواند شنا را یاد بگیرد

🔸ژاپن از ایران یک بشکه نفت میخرد به قیمت 60 دلار و آن را تبدیل به 600 دلار می‌کند و به دنیا می‌فروشد

🔸اما ما در ایران راحت‌تر می‌توانیم همین کار را انجام دهیم چون ما هم خودمان تا یک قرن سوخت فسیلی در اختیار داریم هم به آب‌های بین‌المللی دسترسی مستقیم داریم بنابراین اگر توسعه‌ هدفمان باشد این همه سمینار و برنامه نیاز نداریم چون همۀ مسائل تقریبا مشخص هستند

💥ولی سوال اصلی این است آیا ما ایرانی‌ها واقعا می‌خواهیم پیشرفت کنیم ؟؟

🔸پیشرفت یعنی تغییر .
ما چقدر علاقه‌مندیم تغییر کنیم ؟
همه میدانیم که کره جنوبی 40 سال پیش چه وضعی داشت ولی وضع امروزش به این خاطر است که هم مردمش و هم حکومتش خواستند تغییر کنند

🔸در نتیجه این کشور 40 میلیونی امروز 800 میلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد و ایران 80 میلیونی 400 میلیون تولید ناخالص دارد
که اگر نفت نبود به 100 میلیون دلار می رسید

🔸 باور کنید نمی‌توان گفت که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم ولی نرخ مطالعه در افغانستان از ایران بیشتر باشد .دموکراسی در کشوری به وجود می‌آید که طبقه متوسط آن به آگاهی رسیده باشند ، مشروطه شکست خورد چون از ده میلیون نفر مردم ایران در آن زمان فقط 10 هزار نفر سواد داشتند

🔸 اما جمهوری چک به این دلیل شش ماه بعد از فروپاشی شوروی به دموکراسی رسید که جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت و وقتی واسلاو هاول از دموکراسی حرف زد مردم همه میدانستند یعنی چه و آنرا پذیرفتند .

🔸 تا این آگاهی به خصوص در قشر متوسط ما وجود نداشته باشد هیچ حرکت رو به جلویی انجام نخواهد شد .

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ببینید: موشن گرافیک
🔹 خلق پول از هیچ

▪️خلق پول و ظرفیت هایی که از دست رفت
▪️روایتی متفاوت از جریان اصلی اقتصاد

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه
خطر «جنگل» شدن جامعه را جدی بگیریم❗️
مصطفی داننده

⭕️این روزها بسیاری از کسانی که هشت شان گرو نه شان است، بسیاری از کسانی که چرخ زندگی‌شان درست نمی‌چرخد، بسیاری از کسانی که کمرشان زیر بار قرض شکسته است، همان هایی هستند که در بلبشوی اقتصاد ایران درست زندگی کردند. دلار نخریدند، سکه روی سکه نگذاشتند، برای سود بیشتر ملک و ماشین نخریدند، نفروختند و تنها و تنها زندگی کردند.

⭕️خیلی‌ها در الاکلنگ قیمت دلار سرمایه‌شان را به بازار ارز نریختند و سعی کردند دلالی نکنند. آنها نمی‌خواستند سهمی در گرانی اجناس داشته باشند.

⭕️خیلی‌ها وقتی سایت‌ ثبت نام خودرو باز شد، ثبت نام نکردند تا بازار دچار شوک نشود. خیلی‌ها برای اینکه پول بیشتر در بیاورند خانه دوم و سوم نخریدند تا قیمت خانه سر به فلک نگذارد.

⭕️خیلی‌ها به سخنان مسؤولان کشور اعتماد کردند و دلار، سکه و طلا نخریدند تا بازار به آرامش برسد.

⭕️حالا همین آدم‌ها که سعی کردند در این جامعه پر گرگ، انسان باشند، بیش ازهمه مشکل دارند. به نظر می‌رسد جامعه این روزهای ایران، آدم‌های خوب را پس می‌زند و همه را ترغیب می‌کند به بد بودن و به دغل بودن.

⭕️امروز آنهایی که فروختند، خوردند و بردند، سرکوفت خانواده را نمی‌شنوند. نگران شام شب خودشان نیستند، نگران بالا رفتن قیمت پوشک نیستند و پا را روی پا گذاشته‌اند و از زندگی در ایران لذت می‌برند.

⭕️سبک زندگی در ایران به گونه‌ای شده است که آدم خوب بودن و خوب ماندن راحت نیست. آدم‌های خوب معمولا ضرر می‌کنند و هزینه درست زندگی کردن خود را می‌پردازند.

⭕️باید از خودمان بپرسیم چرا جامعه امروز ایران به اینجا رسیده است؟

⭕️چرا انسان‌های خوب برای خوب بودن مجبور به سرکوفت شنیدن هستند و آدم‌های بد تشویق می‌شوند؟ پول، وجدان جامعه ایران را خریده است.

⭕️به نظر می‌رسد بخشی از مردم وجدان خود را جلوی خانه خوب در شمال شهر و ماشین آخرین مدل قربانی کرده‌اند.

⭕️این سبک زندگی کم کم باعث می‌شود تعداد آدم‌های خوب و با وجدان در کشور کم شود. چون آنها هم مجبور هستند برای ساختن زندگی خود، چشم خود را بر روی وجدان ببندند و آجر روی آجر بگذارند.

⭕️جامعه بی وجدان بیشتر شبیه جنگل است. هر کسی برای رسیدن به هدف خود زندگی می‌کند و کاری به دیگران ندارد.

⭕️واقعا باید دست به دست هم بدهیم و وجدان جامعه را بیدار کنیم. به مردم یادآوری کنیم که کم فروشی، گران فروشی، پارتی بازی و ... در زمان‌های نه چندان دور در همین جامعه زشت و پلید بود. خانواده‌های سعی می‌کردند پول کم فروشی به سر سفره نیاید.

⭕️باید فرد فردمان کلاه‌مان را قاضی کنیم و از خود بپرسیم چه بلایی سر وجدانمان آورده‌ایم؟ چرا وجدان ما که روی کوچک‌ترین کارهای بد هم حساس بود حالا خود را به کوچه علی چپ زده است و انگار نه انگار.

⭕️فکری به حال خودمان کنیم تا اوضاع از این بدتر نشده است.

لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰 آمریکا با اینستکس موافقت کرد.
▪️بعیدی‌نژاد: موافقت مشروط آمریکا با اینستکس متاثر از اقدام اخیر ایران است

سفیر ایران در لندن در صفحه توئیتر خود با اشاره به اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا که در دیدار با همتای بریتانیایی خود در لندن گفته بود "با اینستکس برای اهداف بشردوستانه مشکلی نداریم" نوشت:
🔹بلافاصله بعد از اقدام ایران در تعلیق دو اقدام خود بر اساس برجام، وزیر خارجه آمریکا پس از ملاقات امروز خود با وزیر خارجه انگلیس در لندن برای اولین بار اعلام کرد که آمریکا با راه اندازی مرحله اول اینستکس که به تبادل کالاهای اساسی و دارو اختصاص می‌یابد مشکلی ندارد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰در باب راه خروج از مهلکه توسعه نیافتگی

امیر حسین خالقی

اسنپ و تپسی دو نوآوری جالب اند، توانسته اند در این وضع بد اقتصادی کارستان کنند، خیلی ها به عنوان شغل اول یا دوم با این دو شرکت همکاری دارند و کم یا زیاد درآمدی کسب می کنند. وضع مسافران هم بد نیست، یک گزینه اقتصادی برایشان فراهم شده که خدمتی استاندارد و بسیار بهتر از روش سنتی آژانس و دربستی و ... ارائه می دهد.

اگر این تاکسی یاب های اینترنتی نبودند خیلی از رانندگان فعلی بعید بود وارد کار جابه جایی مسافر شوند و دردسر سروکله زدن با دیگر رقبا را برای خود بخرند، زد وخورد و ناسزا بر سر قاپیدن مسافر در این بیزینس اتفاق نادری نیست. همین طور بسیاری مسافران هم بعید بود سمت استفاده از آژانس با قیمت بالا بروند یا از تاکسی های شهری استفاده کند که کولر روشن کردن برایشان مسئله ای ناموسی بود. برای خیلی ها ماشین شخصی گزینه بهتری بود.

در واقع با نوآوری این شرکت ها، کسانی اعم از راننده و مسافر که پیشتر مشتری/ مصرف کننده خدمات حمل و نقل شهری نبودند وارد بازی شدند و یک بازار جدید ایجاد شد. استفاده خلاقانه از فناوری جدید که ناممکن های قبلی را ممکن می کرد به کمک آمد و برای بسیاری شغل ایجاد شد. بیزنس های تازه دیگری هم بر اساس همین تجربه های موفق ایجاد شدند و از خدمات این دو هم بهره می گرفتند. جالب اینجا بود که در ابتدا کسی تصور نمی کرد سرمایه گذاری روی این کار موفق شود، بعید بود قرتی بازی های مثل اوبر در ایران جواب می داد، ولی کار به شکل دیگری گشت.

این نوع نوآوری ها همان چیزی است که آن کلیتن کریستینسن، استاد بنام نوآوری هاروارد، اسمشان را "نوآوری های بازارساز" گذاشته است، آنهایی که خدمات و کالاهایی که پیشتر برای عده ای خاص موجود بود را در دسترس دیگران قرار می دهند. قضیه فقط مربوط به امروز و استفاده تکنولوژی های جدید هم نیست، هنری فورد هم در میانه قرن 20 کاری مشابه کرد و اتومبیلی ساخت که همه می توانستند آن را بخرند، کاری که در کشوری بدون جاده کافی ناممکن می نمود. آمادئو جیانینی بنیانگذار بانک آمریکا (بی اُ ای) هم خدمات وام و بانکداری را که فقط برای ثروتمندان فراهم بود را برای دیگران هم دسترس پذیر کرد. بانکداری امروز را مدیون نبوغ و الهام بخشی اوییم. او هم غیرممکن را ممکن کرده بود.

اما همه نوآوری ها این طور نیستند، برخی دیگر که به آنها نواوری کارایی محور می گویند بهبود عملیاتی و کاهش هزینه ها را به همراه دارند و لزوما بازار جدیدی خلق نمی کنند. اما کریستینسن ادعا می کند برای توسعه پیدا یک کشور علیرغم اینکه هر دو نوع نوآوری نیاز اند، ولی نوآوری بازارساز اصل مطلب است، به طوریکه تکیه بیش از حد بر نوع دیگر حتی می تواند خسارت بار باشد؛ مکزیک را هم به عنوان نمونه مثال می زند که با جمعیت سرشار و عایدات نفت و جذب سرمایه گذاری کلان چند ده میلیاردی از همسایه ثروتمندش امریکا همچنان با مشکل فقر دست و پنجه نرم می کند. حرفش اینست که مکزیکی ها البته غیرخلاق نیستند، ولی روی نوآوری بازارساز تکیه نکرده اند، برای همین است که مثلا انحلال نفتا برایشان فاجعه می شود و اگر فلان کمپانی بخواهد کارخانه اش را به چین منتقل کند مصیبت زده می شوند.

استاد اعظم معتقد است توسعه یک کشور راهی جز خلاقیت آن هم از نوع بازارساز آن ندارد، نکته اش هم این است که دولت ها در این حوزه نمی توانند کاری کنند، تزریق پول فراوان هم در اقتصاد تا وقتی کارآفرینان خلاقی نباشند که کار را پیش ببرند فقط کار را خراب تر می کند، کسانی می گفتند بعد از 2003 افغانستان تا ده سال دیگر کره جنوبی دوم می شود، ولی با میلیارد دلار هزینه و استفاده از قانون ها و نهادهای "غربی" امروز وضعیت چیزی کم از فاجعه ندارد؛ فساد بالاست، اسلامگراهای تندرو فعال اند و البته امیدی به بهبود هم نیست.

پس اگر راه توسعه از نوآوری می گذارد چه باید کرد؟ روشن است: باید اجازه داد آدم ها سعی و خطا کنند و آنها را با انبوه مقررات و صلاحدید بوروکرات های دولت خفه نکرد. به ویژه دور "حمایت های دولتی" را خط کشید، دولت پای نوآوران را نگیرد، لازم به گرفتن دست آنها نیست. به ویژه به بهانه تحریم و "منافع ملی" سنگ جلوی پای کارآفرینان نیندازیم. در این میانه "تمرکز ثروت" و "بزرگ شدن برخی شرکت ها و افراد" هم طبیعی است، تنگ چشمانی هستند که شاید دل خوشی از موفقیت دیگران نداشته باشند، ایرادی ندارد، ولی نباید اجازه سوء استفاده از قانون را پیدا کنند. سیاسیون عزیز در این برزخی که گرفتارش هستیم، شاید خیلی ها بگویند وقتش است دولت کاری کند، ولی درست برعکس الان وقتی است که باید دولت کار را به دست کاردان و ثروت آفرینان واقعی بسپارد، والله اعلم.

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چه چیز آزادی اقتصادی اینقدر خوب است؟
👤 پروفسور آنتونی دیویس از دانشگاه دو کین
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 اقتصاد جهان در سال ۲۰۵۰ چه شکلی است؟

▪️طی مطالعه‌ای که سال ۲۰۱۷ در موسسه پی.دبلیو.سی توسط جمعی از محققان (جان هاکس‌ورس، راب کلاری و هانا آدینو) صورت گرفته است؛ وضعیت اقتصاد جهانی در سال ۲۰۵۰ از منظر اندازه اقتصاد جهان، بازارهای نوظهور و وضعیت آن‌ها، سهم کشورها از تولید ناخالص داخلی جهان، کشورهای پیشرو در رشد اقتصادی و... بررسی شده است.

▪️نتایج این مطالعه حاکی از آن است که:

1️⃣ بیش از دو برابر شدن اندازه اقتصاد جهان تا سال ۲۰۵۰ (با فرض وجود سیاست‌های وسیع مشوق رشد و نبود هرگونه فاجعه تهدیدکننده تمدن جهانی)

2️⃣ نقش بازارهای نوظهور به عنوان موتورهای رشد اقتصاد جهانی

3️⃣ افزایش سهم اقتصادهای E7 (چین، هند، اندونزی، برزیل، روسیه، مکزیک و ترکیه) از تولید ناخالص داخلی جهان از ۳۵ درصد فعلی به ۵۰ درصد

4️⃣ تبدیل شدن چین به عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا تا سال ۲۰۵۰ (با سهمی حدود ۲۰ درصد) و کسب جایگاه‌های دوم و چهارمی توسط هند و اندونزی و مبدل شدن آمریکا به اقتصاد سوم جهان

5️⃣ بزرگ‌تر شدن اقتصاد مکزیک از اقتصاد انگلستان و آلمان تا سال ۲۰۵۰ با ورود به یکی از هفت اقتصاد بزرگ دنیا

6️⃣ کاهش سهم ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا از تولید ناخالص داخلی جهان تا سال ۲۰۵۰ به کمتر از ۱۰ درصد(حتی کمتر از هند)

7️⃣ سریع‌ترین رشد در جهان را ویتنام، هند و بنگلادش خواهند داشت و پیشی گرفتن رشد اقتصاد انگلستان از اتحادیه اروپا (گرچه سریع‌ترین رشد اقتصادی در اروپا مربوط به لهستان خواهد بود.)

8️⃣ ضرورت تلاش بیشتر اقتصادهای نوظهور برای از بین بردن شکاف درآمدی نسبت به اقتصادهای توسعه‌یافته؛ که این موضوع بستر ایجاد فرصت‌های عظیمی را برای کسب‌وکارهایی ایجاد خواهد کرد که قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت در این بازارها را دارند.

9️⃣ انجام اصلاحات ساختاری برای بهبود ثبات اقتصاد کلان، تنوع بخشیدن به اقتصاد، رها شدن از وابستگی بیش از حد به منابع طبیعی ایجاد نهادهای سیاسی و حقوقی اثربخش‌تر از جمله راه‌های تحقق پتانسیل رشد دولت‌های بازارهای نوظهور در سال‌های آینده است.

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰10 اقتصاد برتر جهان از نگاه صندوق بین‌المللی پول ( اینفوگرافیک)

🔹داده‌های صندوق بین‌المللی پول از برتری اقتصاد آمریکا و چین در بین اقتصادهای برتر جهان در سال 2019 خبر می‌دهد. آمریکا با 21 هزار و 345 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی لقب برترین اقتصاد سال را به خود اختصاص داده است.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 ابرچالش‌ها چگونه خون اقتصاد را می‌مکند؟
▪️اثر ابرچالش‌ها بر رشد اقتصادی
✍🏻 دکتر مسعود نیلی

▪️سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران متوقف شده و رشد موجودی سرمایه به صفر گراییده، بودجه عمرانی دولت نیز به تدریج در حال حذف شدن است؛ چون بخش مهمی از منابع کشور صرف کسری صندوق‌های بازنشستگی، مشکلات نظام بانکی و کسری بودجه دولت می‌شود.

▪️از منظر اثرگذاری در رشد اقتصادی، ابرچالش‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

▪️دسته اول مساله آب، محیط زیست و بیکاری
▪️دسته دوم سه ابرچالش مالی یعنی نظام بانکی، کسری بودجه و صندوق‌های بازنشستگی.

▪️سه ابرچالش دسته اول احتیاج به سرمایه‌گذاری‌های بسیار بالا دارند. در واقع اگر قرار باشد مشکلات زیست‌محیطی کشور برطرف شود، با توجه به وضعیتی که در مسائل مربوط به آلودگی هوا، ریزگردها و... مشاهده می‌شود نیاز به سرمایه‌گذاری عظیمی وجود دارد.

▪️عدم سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها منجر به وارد آمدن ضربات جدی به سلامت و رفاه و حیات مردم می‌شود، اما انجام این سرمایه‌گذاری‌ها لزوماً به رشد اقتصادی کمک نمی‌کند.

▪️این مساله در مورد آب و بیکاری هم صدق می‌کند. در دو دهه گذشته میزان سرمایه‌گذاری حدود ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی بوده که برای حل این چالش‌ها جوابگو نبوده و اکنون این میزان سرمایه‌گذاری به کمتر از ۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده در حالی که چالش‌ها بسیار عمیق‌تر و بزرگ‌تر شده است.

▪️دسته دوم ابرچالش‌ها یعنی نظام بانکی، کسری بودجه و صندوق‌های بازنشستگی به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که منابع را از سرمایه‌گذاری دور و به سمت مصرف هدایت می‌کنند.

▪️برای نمونه صندوق‌های بازنشستگی را در نظر بگیرید. تراز صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح کاملاً منفی است، صندوق کشوری هم عدم تعادل بسیار بزرگی دارد و در نهایت تامین اجتماعی هم از نظر منابع و مصارف لب مرز است.

▪️برآیند عملکرد این صندوق‌ها این است که در بودجه سالانه بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان گنجانده می‌شود که حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری پرداخت شود. این ارقام را که از بودجه جاری کشور کم کنید، رقم محدودی باقی می‌ماند و در واقع آنچه به عنوان رشد بالای بودجه جاری گفته می‌شود ناشی از افزایش عدم تعادل صندوق‌ها و بالا رفتن تعداد بازنشستگان است.

▪️بار مالی صندوق‌های بازنشستگی وارد بودجه جاری شده است یعنی هزینه فرصت سرمایه‌گذاری بسیار بالا رفته است. اگر صندوق‌های بازنشستگی تعادل مالی داشتند این مبلغ بالای بیش از ۶۰ هزار میلیاردتومانی می‌توانست در بودجه عمرانی هزینه شود که سرمایه‌گذاری دولت را بالا می‌برد؛ و البته این سرمایه‌گذاری و کارایی آن، روش‌های خاص خودش را دارد.

▪️با این حال مساله این است که کسری صندوق‌ها باعث شده است مبلغ قابل توجهی از بودجه به پرداخت مستمری بازنشستگان اختصاص پیدا کند و این رقم با شتاب بالایی در سال‌های آینده بیشتر و بیشتر می‌شود و تا سال ۱۴۰۰ حتماً از مرز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد گذشت. ضمن اینکه حقوق بازنشستگان نباید مشمول تاخیر شود و پرداخت آن از ضرورت‌هاست.

▪️از طرف دیگر، اگر ارقام کلان بودجه عمومی دولت را در چند سال گذشته بررسی کنیم متوجه می‌شویم که بودجه عمرانی کشور به تدریج در حال حذف شدن است و منابع دولت به ناچار صرف پرداخت‌های جاری می‌شود؛ حتی بودجه جاری دولت به تدریج برای همین پرداخت‌ها هم دچار تنگنا خواهد شد و قاعدتاً دولت نمی‌تواند کمکی به سرمایه‌گذاری کند.

▪️نظام بانکی هم در دهه‌های گذشته و به‌ویژه دهه ۹۰ وابستگی بسیار بالایی به بانک مرکزی پیدا کرده است. عامل اصلی که نقدینگی را در اقتصاد ایران در چند سال گذشته بسیار افزایش داده، بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی بوده است. بنابراین بانک‌ها در گردش فعالیت‌های جاری خودشان با کسری مواجه بوده‌اند. طبیعی است که وقتی بانک‌ها قصد دارند کسری منابع خود را از بانک مرکزی تامین کنند، با مقاومت بانک مرکزی روبه‌رو شوند. نتیجه این می‌شود که بانک‌ها در شرایط عدم تعادل،‌ منابع خود را به‌طور اجتناب‌ناپذیری به تامین سرمایه در گردش بنگاه‌ها اختصاص می‌دهند. یعنی اولویت سیاستگذار هم تامین سرمایه در گردش بوده است نه سرمایه‌گذاری. در نتیجه سهم بانک‌ها در سرمایه‌گذاری رو به افول بوده و بازار سرمایه هم که از گذشته سهم قابل توجهی در تامین مالی سرمایه‌گذاری نداشته است.

❇️ نتیجه اینکه سه ابرچالش مالی هم باعث می‌شود منابع به‌جای سرمایه‌گذاری به سمت مصرف حرکت کند.

💢 در واقع دقیقاً در شرایطی که استراتژی رشد نیاز به ارقام بزرگی برای سرمایه‌گذاری دارد، منابعی برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺 معمای آب و الماس چیست ؟

▪️یکی از تناقض های تاریخی در علم اقتصاد معمای آب و الماس است که در ویدئوی بالا به خوبی نمایش داده شده است.
▪️سوال اساسی این معما آن است که چرا الماس از آب ارزشمندتر است با آنکه آب از الماس حیاتی تر است .
▪️معمای آب و الماس در واقع مثالی است که در صدد بیان مفهوم کمیابی و تقاضای کالاها و ارزشگذاری انها بر اساس این دو مقوله می باشد.
▪️کالایی که کمیاب باشد ارزشمندتر است مثل الماس حتی ارزشمندتر از آب که مایه حیات است ولی در بیابان داستان برعکس است و آب ارزش بالاتری دارد.
▪️در واقع کمیابی و نداشتن جایگزین برای یک کالا می تواند ارزش یک کالا را فوق العاده افزایش دهد.
🔹این معما به نوعی اهمیت تحلیل براساس marginal ها را هم نشان می دهد. کالایی که ارزش نهایی marginal بالاتری دارد قیمتش بالاتر است حتی اگر فایده کمتری داشته باشد مانند الماس که نسبت به آب فایده کمتری دارد ولی ارزش نهایی بالاتری دارد./صفیر مهان

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 آيا ايران هنوز هم يك "كشور در حال توسعه" است؟

دکتر عباس شاکری

▪️بصورت سنتي ايرانيان، كشور خود را بخشي از كشورهاي در حال توسعه( در مقابل كشورهاي توسعه يافته) قلمداد مي كنند. اما آيا چنين تعبيري اكنون صحيح است؟

▪️آيا مي توان به كشوري كه رشد اقتصادي آن دستكم در چهار سال از هشت سال گذشته منفي بوده و قريب به هفت سال است نرخ تشكيل سرمايه ثابت در آن منفي است كشور در حال توسعه گفت؟ اگر بخواهيم صريح باشيم خير. به چنين كشوري احتمالا بايد لقب "كشور در حال پسرفت" داد.

▪️تنها سال هايي كه چرخشي در منحني رشد اقتصادي رخ داده سالهاي ٩٣( بعد از توافق ژنو) و ٩٥( بعد از برجام) بوده است، كه نشان مي دهد عليرغم همه سياستگذاري ها مفهوم توسعه تا چه حد گروگان موضوع تحريم ها بوده است يا بهتر بگويم سياستگذاري واقعي مبتني بر بقا در شرايط تحريم بوده نه توسعه در شرايط تحريم.

▪️اما آيا اساسا اجراي يك برنامه توسعه در شرايط تحريم شدني است؟بله.

▪️هدف مركزي تحريم افزايش هزينه تجارت خارجي و محدود سازي درآمدهاي ارزي ايران هم از طريق تحريم زنجيره فروش نفت و هم از طريق تحريم هاي به هم پيوسته مالي است.

▪️اگر چه تحريم ايران در تاريخ بي سابقه است، اما پيش از ايران كشورهاي مختلفي بوده اند كه در وضعيت كسري بسيار شديد درآمد ارزي گرفتار آمده اند. اين كسري شديد گاه ناشي از پرداخت غرامت( آلمان بعد از جنگ اول)، گاه ناشي از ناكارآيي شديد اقتصاد در كنار فضاي سياسي نامناسب براي سرمايه گذاري( كره جنوبي قبل از پارك) و گاه ناشي از تركيب فساد و برنامه هاي توسعه خيالي( چين سالهاي اخر مائو تا استقرار دنگ) بوده است.

▪️اما نتيجه همه اين دلايل مختلف بصورت كسري شديد درآمد ارزي، نبود پس انداز داخلي يا خارجي براي تشكيل سرمايه ثابت و بحران هاي امنيتي- اجتماعي ناشي از ركود همه جانبه خود را نشان داده است.

▪️در كره قبل از پارك وضع حساب سرمايه چنان اسف بار بود كه ناچار سپرده ارزي سود روزشمار بسيار بالا داشت بنحوي كه براي توريست مي ارزيد در ابتداي سفر بخشي از هزينه سفر را سپرده كند و تا اخر سفر بسته به نياز هزينه كند.

▪️پاسخ مشترك اين سه كشور و مثالهاي ديگر( ژاپن بعد از جنگ دوم، ايران دهه ٤٠ و ...) به سوال " نياز به تشكيل سرمايه ثابت" در عين عدم دسترسي به پس اندازداخلي يا خارجي يك چيز بوده:" هدايت اعتبار"

▪️هدايت اعتبار در اين تعريف يعني استفاده از پايه پولي به ناچار فزاينده در شرايط تنگنا، به هدايت رفتار اعتباري بانكها به نحوي كه اعتبار خلق شده در سيستم بانكي به صورتي هدفمند به نقاط اصلي اقتصاد اصابت كند.

▪️به صراحت بايد گفت كه هدايت اعتبار تنها راه باقي مانده براي بازگشت اقتصاد ايران به جمع كشورهاي در حال توسعه است.
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
عکس/ کف خیابانی در ونزوئلا مملو از اسکناس

🔹تثبیت طولانی مدت نرخ ارز همزمان با کاهش درآمدهای نفتی و اعمال تحریم‌های آمریکا اقتصاد ونزوئلا را وارد دوره‌ای از قحطی و بحران اقتصادی-سیاسی بی‌سابقه کرده است.
🔹 به طوری که صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده که نرخ تورم در این کشور تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی به ۱۰ میلیون درصد برسد./انتخاب

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 از اقتصاد بی وزن چه میدانید؟


✳️ ثروت جف بزوس مالک آمازون به 106 میلیارد دلار رسید! برای آن که تصوری از 106 میلیارد دلار بدست آورید کافیست آن را با مجموع دارایی های صندوق توسعه ملی مقایسه کنید. یک فرد بیش از دارایی های تجمیع شده و پس انداز شده یک کشور80 میلیونی، ثروت دارد.

✳️ اما وی چگونه به چنین ثروت افسانه ای دست یافته است؟ وی استراتژی «اقتصاد بی وزن» را انتخاب کرده است. آمازون بزرگ ترین کتاب فروش جهان است بدون آن که تا مدت ها حتی یک کتاب داشته باشند و یک مغازه کتاب فروشی تاسیس کرده باشد! بزوس فعالیت فروشگاه اینترنتی آمازون دات کام را از یک گاراژ آغاز کرد و بسیاری از قرار ملاقات های خود را در کتاب فروشی همسایه خود برگزار می کرد. در حال حاضر آمازون، علاوه بر کتاب، کسب و کار خود را به موارد دیگری از جمله لوازم خانگی، پوشاک و هر چیز دیگری که تصور کنید، گسترش داده است.

✳️ «دنی کوا» پروفسور اقتصاد، اقتصاد مبتنی بر اطلاعات را اقتصاد بدون وزن می نامند وی معتقد است برخلاف گذشته که رشد اقتصادی را بر حسب تولید محصولات سنگین همچون فولاد و تجهیزات و ماشین آلات سنگین صنعتی و نظایر آن تعریف می کردند امروزه رشد اقتصادی بر حسب محصولات سبک الکترونیکی تعریف می شود و نیز به این نکته توجه می شود که سهم اطلاعات-ارتباطات در ارزش افزوده به مراتب بیش از سهم سایر عوامل تولید است.

✳️ بسیاری از شرکت های برتر جهانی، مبتنی بر اقتصاد بی وزن فعالیت می کنند. اقتصادی که بر شانه دو پارامتر کلیدی است: اطلاعات و ارتباطات. بزرگترین اجاره دهندگان ماشین، حتی یک ماشین هم ندارند. چگونه؟ با استفاده از اطلاعات آن هایی که ماشین دارند و برقراری ارتباط با کسانی که در جستجوی ماشین اجاره ای هستند. بزرگ ترین شرکت تبلیغاتی جهان یعنی گوگل، حتی یک بیلبورد فیزیکی هم ندارد. چگونه؟ دوباره مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات!

✳️ مثال های اقتصاد بی وزن را مقایسه کنید با مدل ذهنی برخی از مدیران ارشد. اگر ایجاد یک پل، تاسیس یک بیمارستان، احداث یک جاده باشد همه دوست دارند در کلنگ و قیچی اش باشند. کلنگ یعنی آغاز پروژه (زمانی که پروژه کلید می خورد) و قیچی یعنی زمانی که در انتهای پروژه، روبان را می برند (زمانی که پروژه افتتاح می شود). این پروژه ها، ملموس هستند، دیده می شوند. به همین خاطر جذابیت بیشتری دارند. اما آیا این ها مهم ترین کاری است که ما باید انجام دهیم؟ به این می گویند کشورداری کلنگی. کشورداری و اقتصادی که مبتنی بر سرمایه های فیزیکی و ملموس و سنگین است.

✳️ اما در کشورداری نسل جدید یا در کشورداری بی وزن، دولت نه سد می زند و نه جاده احداث می کند و نه بیمارستان و نه مدرسه. بلکه مکانیزمی طراحی می کند که بخش مردمی اقتصاد با انگیزه تمام سرمایه گذاری های لازم را انجام می دهند. در این حالت دیگر این دولتی ها نیستند که در مراسم کلنگ-قیچی نفر اول هستند. همچنین دیگر از فساد دولتی (از لفت و لیس های کوچک تا رانت های کلان) خبری نیست. دولت و اقتصاد بی وزن است! سبک است و چالاک! سالم است و شفاف!
به همین خاطر است که با بودجه های میلیاردی ساختمان های دولتی و تجهیزات اداری دولتی نو می شوند. اما قوانین پایه کشور برای 50 سال پیش است. حاضریم برای خرید یک ساختمان 20 میلیارد تومان بدهیم اما برای بودجه 50 میلیونی برای اصلاح قوانین کهنه دل درد می گیریم. کافیست به تاریخ قانون تجارت، قانون محاسبات عمومی و قانون برنامه و بودجه کشور نگاه کنیم که برای سال های دور، خیلی دور است.

✳️ در زندگی فردی: از خود بپرسیم چقدر از سرمایه گذاری ام را دارم روی دارایی های فیزیکی (مانند خانه، ماشین و ساید بای ساید) انجام می دهم و چقدر را به دارایی های نامشهود (ایجاد شبکه ارتباطی، برندسازی شخصی، مهارت های نرم) تخصیص می دهم؟ سرمایه گذاری کلنگی می کنم یا سرمایه گذاری بی وزن؟

✳️ در مدیریت سازمانی: آیا واقعا لازم است که منابع محدودم را صرف خرید و واردات و تجهیزات جدید کنم یا می توانم با استراتژی تولید بدون کارخانه و با استفاده از ظرفیت دیگران به تولید ارزش بپردازم؟

✳️ در کشورداری: آیا لازم است که دولت مدرسه داری، بیمارستان داری و کارخانه داری کند یا اینکه باید روی زیرساخت های نرم مانند محیط کسب وکار، قانون های پایه، مقررات تسهیل کننده، مشوق های انگیزاننده کار کند؟ تا کی می خواهیم قیچی-کلنگی فکر کنیم؟
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تحصیلات زنان چه تاثیری در رسیدن به توسعه پایدار و از بین بردن فقر دارد؟
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰اقتصاد در یک درس
هنری هازلیت

▪️اجازه دهید این بخش را با ساده‌ترین مثال ممکن آغاز کنیم. بیایید با تقلید از [فردریک] باستیا، شیشه شکسته یک پنجره را برای بحث برگزینیم.

▪️فرض کنید جوان لاتی تکه آجری را برداشته و به سوی پنجره یک نانوایی پرت می‌کند. صاحب این نانوایی با حالتی برافروخته بیرون می‌دود، اما پسرک فرار کرده است. عده‌ای جمع می‌شوند و به تکه‌ شیشه‌های خرد و خمیر‌ شده‌ای که روی نان‌ها ریخته و به سوراخی که در پنجره دهان باز کرده است، خیره می‌شوند.

▪️مدتی بعد، جمعیت نیاز به تامل فلسفی را در خود حس می‌کند. افراد زیادی تقریبا یقین دارند که باید به یاد یکدیگر و نانوا بیندازند که این بد‌بیاری، به هر صورت جنبه مثبتی هم دارد. این اتفاق، کاری را برای شیشه‌بر ترتیب می‌دهد. جمعیت با فکر کردن به این مساله آن را طول و تفصیل می‌دهد و به جزئیات بیشتری درباره آن می‌پردازد. نصب یک شیشه جدید برای این پنجره، چه مقدار هزینه خواهد داشت؟ دویست و پنجاه دلار؟ خب، این مبلغ زیادی است، اما گذشته از همه اینها اگر هرگز هیچ شیشه‌ای نمی‌شکست، چه اتفاقی برای کسب‌و‌کار مربوط به آن رخ می‌داد؟ واضح است که این بحث پایانی ندارد. حال شیشه‌ساز 250 دلار بیشتر برای خرید از کاسب‌های دیگر دارد و الی آخر. این شیشه شکسته، پیوسته پول و اشتغال را در چرخه‌هایی که دائما گسترده‌تر می‌شوند، به وجود خواهد آورد. نتیجه منطقی همه این گفته‌ها، اگر جمعیت به این مرحله از بحث می‌رسید، آن بود که جوان لاتی که تکه آجر را پرت کرده، نه تهدیدی عمومی، بلکه یک خیر و نیکوکار عمومی است.

▪️حال بیایید نگاهی دوباره به این ماجرا بیندازیم. جمعیت، حداقل در نتیجه اولی که گرفته، درست می‌گوید. این خرابکاری کوچک، در وهله اول، به معنای کسب‌و‌کار بیشتر برای یک شیشه‌بر خواهد بود. وقتی که این فرد از ماجرا خبر‌دار می‌شود، ناراضی‌تر از مامور کفن‌و‌دفنی که از مرگ یک نفر مطلع می‌شود، نخواهد بود، اما صاحب مغازه نانوایی، 250 دلاری را که برای خرید یک دست کت‌و‌شلوار نو روی آن حساب کرده بود، از دست می‌دهد. به این خاطر که مجبور شده شیشه را عوض کند، باید کت‌و‌شلوار (یا نیاز مشابهی به یک کالای عادی یا تجملی دیگر) را از ذهن بیرون براند. او حالا به جای آنکه یک شیشه به همراه 250 دلار پول داشته باشد، تنها یک شیشه دارد. یا در حالی که مشغول برنامه‌ریزی برای خرید کت‌و‌شلوار در عصر همان روز بود، حالا باید به جای برخورداری از یک شیشه و یک دست کت‌و‌شلوار، به داشتن شیشه بدون کت‌و‌شلوار راضی باشد.
اگر او را بخشی از یک جامعه در نظر بگیریم، این جامعه کت‌و‌شلوار جدیدی را که در غیر این صورت ممکن بود به وجود بیاید، از دست داده و به همین اندازه فقیر‌تر شده است.

▪️در یک کلام، رونق کسب‌و‌کار شیشه‌بر، صرفا به معنای لطمه به کسب‌و‌کار خیاط است. هیچ «شغل» تازه‌ای ایجاد نشده است. مردمی که در نانوایی جمع شده بودند، تنها به دو طرف این معامله یعنی نانوا و شیشه‌بر فکر می‌کردند و طرف بالقوه سوم، یعنی خیاط را از یاد برده بودند. آنها او را دقیقا به این خاطر فراموش کردند که حالا وارد صحنه نخواهد شد. جمعیت، فردا یا پس فردای آن روز، شیشه نو را خواهند دید، اما هیچ‌گاه کت‌و‌شلوار اضافی کذایی را نخواهند دید، دقیقا به این خاطر که هرگز تولید نخواهد شد. آنها فقط آن چه را که بلا‌فاصله برای چشم قابل رویت است، می‌بینند.

▪️"هنر اقتصاد، صرفاً توجه به تاثیرات بلا‌فصل هر اقدام یا سیاست نیست، بلکه توجه به آثار بلند‌مدت آن و ترسیم پیامد‌های آن سیاست نه تنها بر یک گروه، بلکه بر همه گروه‌ها است."

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نقش دلار در اقتصاد چیست؟

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 شلاق ارزان فروشی

دکتر لطفعلی بخشی

▪️این از موارد معدودی است که یک مقام عالی‌رتبه دولتی از اقتصاددانان کشور کمک می‌خواهد و باید به عرض ایشان رساند که متاسفانه این سوال بسیار دیرهنگام است. هرچند به‌نظر می‌رسد این سوال نیز تشریفاتی است و دولت مصمم به ارائه کالا‌برگ الکترونیک است.

▪️سوال مقدر این است که در دهه‌های گذشته چه کرده‌اید که اقتصاد به جایی رسیده است که چاره‌ای جز راه‌اندازی کوپن نداشته باشیم؟

▪️دولت محترم باید بداند جایی که اکنون ایستاده نتیجه انتخاب‌های چند دهه گذشته است و اگر بخواهد از این وضعیت رهایی یابد ناچار به انتخاب‌های متفاوتی است. از بحث تولید‌کننده و مصرف‌کننده آغاز کنیم. برای مصرف هر کالایی ابتدا باید آن را تولید کرد. در چند دهه گذشته متاسفانه دولتمردان ما، برخلاف همه اصول، مدام بر حمایت و تقدم مصرف‌کننده تاکید کردند و حتی سازمان حمایت از تولید‌کننده و مصرف‌کننده، که عجیب ترین سازمان اقتصادی در سطح جهان است، وظیفه اصلی آن پایین نگه‌داشتن و سرکوب قیمت تولیدکنندگان و به زعم دولتیان، حمایت از مصرف‌کننده است. بنابراین این دولت و همه دولت‌های پیش از آن، همه اهتمام خود را به حمایت از مصرف‌کننده معطوف داشتند و هر جا هم که با مشکلی برای تامین کالا روبه‌رو شدند، با ارز نفت و واردات انبوه مصرف‌کنندگان را راضی نگه داشتند و به تولید داخلی وقعی ننهاده‌اند.

▪️در نتیجه در اختیار داشتن درآمدهای هنگفت نفتی و سیاست‌های ضدتولیدی، در عمل به کشوری مصرفی و وابسته به درآمد نفت و فسادهای آن، که گوشه‌ای از آن در تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی دیده شد، تبدیل شدیم. اینک که به خواست دشمن و شاید از نگاهی خوشبختانه، دست دولتمردان معتاد به مصرف ارز نفت و واردات، از این مسیر بی‌دردسر کوتاه شده است، سوال می‌کنند چه باید کرد؟ نظام‌های کنترلی از این دست در هیچ جای دنیا پاسخ نداده است و در کشور ما نیز، غیر از دوران متفاوت جنگ، نتیجه‌ای بس نامطلوب داشته است.

▪️کوپن مصرف‌کننده را معتاد و چشم انتظار دست دولت و تولید‌کننده را مجبور به تولید کالاهای محدود می‌کند که هیچ‌یک از این ویژگی‌ها در دنیای امروز کارساز نیست. به‌علاوه کوپن موجب بزرگ‌تر شدن دولت و گسترده شدن فساد نیز می‌شود. در وضعیتی که تولید و تامین مواد اولیه و راضی نگه داشتن نیروی کار بسیار دشوار است و دولتیان می‌دانند که دستگاه‌های مالیات، تامین اجتماعی، شهرداری‌ها و... چه بر سر تولید‌کنندگان شناسنامه‌دار می‌آورند، تجدید نظر اساسی در سیاست‌های نادرست این چند دهه اجباری است. امید که دولت محترم از همه تجربیات تلخ این چند دهه درس گرفته باشد و در رفتار و کردار خود نسبت به تولیدکنندگان مسیر درستی در پیش بگیرد. روند کاهش‌یابنده سرمایه‌گذاری صنعتی در کشور نیز نتیجه همین سیاست‌هاست. روند کاهش نرخ رشد اقتصادی و نرخ سرمایه‌گذاری، حتی کمتر از نرخ استهلاک سرمایه، علائم بیماری دردناکی است که نشانه‌های آن دائما رو به فزونی است.

📚 توماس پیکتی در کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم دلیل ایجاد نابرابری‌های بزرگ را بیشتر بودن نرخ بازگشت سرمایه از نرخ رشد اقتصادی می‌داند اما در کشور ما نرخ بازگشت سرمایه در سرمایه‌گذاری‌های مضر برای اقتصاد، مانند ارز، طلا و واردات، ده‌ها برابر سرمایه‌گذاری مولد و رشد اقتصادی است. حال آنکه سرمایه‌گذاری‌های مضر معمولا مالیاتی نمی‌پردازند و تولیدکنندگان با انواع مالیات‌ها، عوارض و بیمه‌ها دست به گریبانند. نرخ سود سرمایه‌گذاری‌ها در ارز و طلا سر به آسمان می‌زند و در همین حال سود تولیدکنندگان توسط سازمان حمایت تولیدکننده و مصرف‌کننده به ۱۰ درصد محدود می‌شود و از محل همین سود باید مالیات نیز بپردازند! زمان تجدید نظر اساسی در همه سیاست‌های نادرست چند دهه گذشته هم اکنون است. نگاهی به رتبه کشور ما در فضای کسب و کار مبین آن است که تولید جزو پردردسرترین کارها در کشور است.

▪️بها دادن به تولیدکنندگان واقعی و بهبود فضای کسب و کار، ایجاد فضای رقابتی در تولید و باز گذاشتن دست تولیدکنندگان واقعی در قیمت‌گذاری کالاها و خدمات است. از این تولید نحیف رو به زوال، انتظار تحمل شلاق ارزان‌فروشی و کنترل قیمت نداشته باشید.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
توسعه مناطق آزاد.doc
24 KB
توسعه مناطق آزاد با کدام الگو و روش؟
سامان پناهی/پژوهشگر‌اقتصادی

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰🔰🔰 سیاست اقتصادی ما و تهدیدات آمریکا!


✍️ پویا ناظران
❇️ اگه آمریکا حمله کنه، هزینه انسانی‌ش غیرقابل جبرانه، اما غیر از اون، چکار می‌خواد بکنه؟ فرضا یک بندر و دو تا پالایشگاه و چهار تا پایگاه نظامی رو هم منهدم کنه. با ۱۰ ه.م.ت می‌شه دوباره از نو ساخت‌شون. (ه.م.ت = هزار میلیارد تومن) اما وقتی دولت ۱۴ میلیارد دلار رو ۱۰هزار تومن زیر قیمت به یه عده خاص می‌ده، ۱۴۰ ه.م.ت خسارت زده.

❇️ وقتی بنزین رو یک هفتم فوب و گازوئیل رو یک بیستم فوب می‌فروشه، هم باعث اسراف می‌شه و هم باعث قاچاق.
تخمین زده می‌شه که از ۲۰۰ میلیون لیتر بنزین و گازوئیلی که روزانه توزیع می‌شه، یک چهارمش یا اسراف می‌شه یا قاچاق. از قرار هر لیتر ۵۰ سنت، سالی ۱۰ میلیارد دلار، یا ۱۴۰ ه.م.ت از سرمایه این کشور یا بیجهت سوزونده می‌شه، یا از کشور خارج می‌شه.

❇️ آمریکا نظام بانکی و صنعت نفت رو تحریم کرد، اما شبکه صرافی کشور رو دولت خودمون بهم ریخت. آمریکا سعی کرد صادرات و واردات رو سخت کنه، اما کمیاب شدن کاغذ و پوشک و گوشت کار دولت خودمون بود. ممنوعیت صادرات گوجه فرنگی، تخم مرغ، خرما، دام و غیره به کشورهای همسایه که کار آمریکا نبود. سخت و زمانبر شدن ترخیص از گمرک که کار آمریکا نبود!

❇️ فرماندهی سنتکام آمریکا می‌تونه چند تا موشک بزنه و چند ه.م.ت زیرساخت و تجهیزات کشور رو نابود کنه. اما ما یک فرمانده اقتصادی تو کشور داریم که ۲۸۰ ه.م.ت خسارت فقط مال یک سالشه، تازه اونهم فقط از دو تا سیاست اقتصادی‌ش.

💠 آمریکا ما رو از چی می‌ترسونه؟!

❇️ گرچه صدمه‌ای که محمد باقر نوبخت و حسن روحانی به اقتصاد کشور زدند، ارتش آمریکا نمی‌تونه بزنه، اما واقعیتش اینه که نوبخت و روحانی مشکل اصلی این کشور نیستند.

❇️ مشکل اصلی اینه که پنجاه ساله که سیاستگذار اقتصادی ما جز دخالت در قیمت‌گذاری کاری بلد نبوده.

❇️ اگه سال ۹۶ حجت‌الاسلام رئیسی پیروز شده بود، امروز فرماندهی اقتصادی دست کی بود؟ با توجه به ترکیب ستاد انتخاباتی ایشون، احتمالا دست فرهاد رهبر یا علی نیکزاد می‌بود. خب عملکرد این افراد رو هم در طول دولت نهم و دهم دیدیم. سیاستگذاری سال ۹۱ چندان با سال ۹۷ متفاوت نبود.

❇️ بیشتر بریم عقب. اگه امروز میرحسین موسوی رییس جمهور بود، تیم اقتصادی دست کی می‌بود؟ مشاور ارشد اقتصادی ستاد انتخاباتی موسوی، فرشاد مومنی بود. پس در اون صورت، شاید امروز فرمانده اقتصادی فرشاد مومنی می‌بود و ای بسا رییس کل بانک مرکزی هم حسین راغفر می‌بود. یکساله که ایشون از سویی از رواج رانت در اقتصاد کشور شکایت می‌کنند، و از سوی دیگه می‌گن دلار ۴۲۰۰ تومنی گرونه و باید ارزونتر فروخته بشه!!! پس در اون صورت هم، وضع ما بهتر از وضع امروز نمی‌بود.

❇️ امروز این نوبخت و روحانی هستند که در حال نابودی اقتصاد کشورند. اما به احتمال زیاد تیم اقتصادی هیچکدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سالهای اخیر، عملکرد متفاوتی نمی‌داشت. همچنانکه از نظر مرحوم عالی‌نسب، سکان‌دار سیاستهای اقتصادی دهه ۶۰، سیاستگذاری اقتصادی چیزی به جز قیمت‌گذاری نبود!

❇️ ۵۰ ساله که وضع همینه. از اواخر دهه ۴۰ که محمدرضا پهلوی تیم اقتصادی دهه ۴۰ رو کنار گذاشت و خودش از طریق هویدا وارد عمل شد، سیاستگذاری اقتصادی کشور غیرعلمی بوده تا همین حالا.

❇️ قدرت تخریب یک سیاست اقتصادی غلط، صدها برابر بمب و موشکهای آمریکاست. مهم نیست چه کسی بر سر کار باشه، تا زمانی که سیاستگذاری اقتصادی علمی نشه، توانایی‌های بالقوه این سرزمین و این ملت بالفعل نمی‌شه./اقتصاد بازار

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7