#برگی_از_کتاب
مادرم به پرستارهايی که در بيمارستان های مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت میکرد.
دلش میخواست پدرم سلامتیاش را فقط مديون او بداند، میخواست پدرم به وفاداریِ خستگی ناپذيرِ او اهميت دهد.
ديکتاتوری رویِ ديگرِ فداکاری است...
📕آدمکش کور
✒️مارگارت اتوود
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
مادرم به پرستارهايی که در بيمارستان های مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت میکرد.
دلش میخواست پدرم سلامتیاش را فقط مديون او بداند، میخواست پدرم به وفاداریِ خستگی ناپذيرِ او اهميت دهد.
ديکتاتوری رویِ ديگرِ فداکاری است...
📕آدمکش کور
✒️مارگارت اتوود
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
مى پنداشتم كه تنهايى،
ديگر دست از جانِ من نخواهد كشید
و خستگى، ديگر روحِ مرا ترک نخواهد گفت.
تو طلوع كردی و عشق باز آمد،
شعر شكوفه كرد و كبوترِ شادى بال زنان بازگشت؛
تنهايى و خستگى بر خاک ریخت.
با توام و آينههاى خالى
از تصویرهاى مهر و امید سرشار میشوند...
📕 مثل خون در رگ های من
✒️احمد شاملو
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
مى پنداشتم كه تنهايى،
ديگر دست از جانِ من نخواهد كشید
و خستگى، ديگر روحِ مرا ترک نخواهد گفت.
تو طلوع كردی و عشق باز آمد،
شعر شكوفه كرد و كبوترِ شادى بال زنان بازگشت؛
تنهايى و خستگى بر خاک ریخت.
با توام و آينههاى خالى
از تصویرهاى مهر و امید سرشار میشوند...
📕 مثل خون در رگ های من
✒️احمد شاملو
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
آیدا، همزاد من!
ساعتهای دراز است که بر این صفحهی کاغذ خم شدهام تا برای تو، به مناسبت بزرگترین روز زندگیم -روز تولد تو- چیزی بنویسم.
چهرهی تو در برابر چشمهای من است. صدایت در گوشهایم میپیچد. و کشش فکرها مرا از نوشتن باز میدارد.
به چه چیز فکر میکنم؟ شاید به تو.
قدر مسلم این است که به هر چه فکر کنم، از "تو" خالی نیست، از این گذشته، این روزها تنها موضوع فکر من «زندگی کردن» است.
میخواهم زندگی کنم -به تمام معنا-
میخواهم با تمام وجودم زندگی کنم،
زندگی را بچشم،
لمس کنم، در آغوش بگیرم.
و طبیعی است که فکر کردن به زندگی، معنی دیگرش فکر کردن به تو است.
✍🏽 احمد شاملو
📕 مثل خون در رگهای من
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
آیدا، همزاد من!
ساعتهای دراز است که بر این صفحهی کاغذ خم شدهام تا برای تو، به مناسبت بزرگترین روز زندگیم -روز تولد تو- چیزی بنویسم.
چهرهی تو در برابر چشمهای من است. صدایت در گوشهایم میپیچد. و کشش فکرها مرا از نوشتن باز میدارد.
به چه چیز فکر میکنم؟ شاید به تو.
قدر مسلم این است که به هر چه فکر کنم، از "تو" خالی نیست، از این گذشته، این روزها تنها موضوع فکر من «زندگی کردن» است.
میخواهم زندگی کنم -به تمام معنا-
میخواهم با تمام وجودم زندگی کنم،
زندگی را بچشم،
لمس کنم، در آغوش بگیرم.
و طبیعی است که فکر کردن به زندگی، معنی دیگرش فکر کردن به تو است.
✍🏽 احمد شاملو
📕 مثل خون در رگهای من
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
از این حقیقت که روزگار نامساعد است بهانهای بزرگ برای توجیه کاهلیها و سست عنصریها میسازیم؛ بیآنکه یک دم به تاثیر کوشش آدمی در سرنوشت خود بیاندیشیم و بیآنکه برای کوششهای فرهنگی و هنری ارزش قائل شویم. سستی نیاز به اندیشه ندارد.
✍🏽 ژان پل سارتر
📕 اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
از این حقیقت که روزگار نامساعد است بهانهای بزرگ برای توجیه کاهلیها و سست عنصریها میسازیم؛ بیآنکه یک دم به تاثیر کوشش آدمی در سرنوشت خود بیاندیشیم و بیآنکه برای کوششهای فرهنگی و هنری ارزش قائل شویم. سستی نیاز به اندیشه ندارد.
✍🏽 ژان پل سارتر
📕 اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
میخواهم بگویم که اگر این سکوت ادامه یابد به زودی تنها جسد سرد و مُردهیی را در آغوش خواهی گرفت که از زندگی تنها نشانهاش همان است که نفسی میکشد. میخواهم بگویم که سکوت تو، پایان غمانگیز زندگی من است.
حرف بزن آیدا، حرف بزن!
📚مثل خون در رگهای من
🖋احمد شاملو
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
میخواهم بگویم که اگر این سکوت ادامه یابد به زودی تنها جسد سرد و مُردهیی را در آغوش خواهی گرفت که از زندگی تنها نشانهاش همان است که نفسی میکشد. میخواهم بگویم که سکوت تو، پایان غمانگیز زندگی من است.
حرف بزن آیدا، حرف بزن!
📚مثل خون در رگهای من
🖋احمد شاملو
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
و به راستی در حقیقت من تو را با چشمانم دوست ندارم، زیرا آنها در تو هزاران خطا میبینند اما این دلِ من است که چیزی را که چشمانم به تحقیر به آن مینگرند دوست میدارد، دلی که علیرغم آنچه آنها میبینند خوشش میآید دیوانهوار دوست بدارد.
📕 غزلهای عاشقانه
👤 ویلیام شکسپیر
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
و به راستی در حقیقت من تو را با چشمانم دوست ندارم، زیرا آنها در تو هزاران خطا میبینند اما این دلِ من است که چیزی را که چشمانم به تحقیر به آن مینگرند دوست میدارد، دلی که علیرغم آنچه آنها میبینند خوشش میآید دیوانهوار دوست بدارد.
📕 غزلهای عاشقانه
👤 ویلیام شکسپیر
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
از دست دادن زندگی چیزی نیست و هر وقت که لازم باشد من این شهامت را خواهم داشت.
اما از دست رفتن معنای زندگی و نابود شدن بهانه ی هستی ؛ این است آنچه تحمّل کردنی نیست. نمیشود بی دلیل زندگی کرد.
📙 کالیگولا
✍🏻 آلبر کامو
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
از دست دادن زندگی چیزی نیست و هر وقت که لازم باشد من این شهامت را خواهم داشت.
اما از دست رفتن معنای زندگی و نابود شدن بهانه ی هستی ؛ این است آنچه تحمّل کردنی نیست. نمیشود بی دلیل زندگی کرد.
📙 کالیگولا
✍🏻 آلبر کامو
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
سخنِ اندک و مُفید همچنان است که چراغی افروخته، چراغی ناافروخته را بوسهای داد و برفت. آن در حقِّ او بَس است و او به مقصود رسید.
✍🏽 #مولانا
📕 فیه ما فیه
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
سخنِ اندک و مُفید همچنان است که چراغی افروخته، چراغی ناافروخته را بوسهای داد و برفت. آن در حقِّ او بَس است و او به مقصود رسید.
✍🏽 #مولانا
📕 فیه ما فیه
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
چه انتظاری میتوان از انسان داشت؟ اين موجود كه چنين خصايص غريبی دارد؟
همه مواهب و نعمتهای زمينی را به پايش بريزيد، تا خرخره در سعادت غرقش كنيد، هر پنج انگشتتان را هم در عسل فروكنيد و به دهانش بگذاريد، چنان از پول بینيازش كنيد كه ديگر جز خوردن و خوابيدن و تلاش براي ادامهیِ تاريخِ پرافتخارِ بشری كاری نداشته باشد؛ همين آدم اما از روی حقناشناسی و فقط برای آزار و اذيت به شما صدمه میزند و خصومت میورزد.
داستایوفسکی/يادداشتهایزيرزمينی
#کتاب
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
چه انتظاری میتوان از انسان داشت؟ اين موجود كه چنين خصايص غريبی دارد؟
همه مواهب و نعمتهای زمينی را به پايش بريزيد، تا خرخره در سعادت غرقش كنيد، هر پنج انگشتتان را هم در عسل فروكنيد و به دهانش بگذاريد، چنان از پول بینيازش كنيد كه ديگر جز خوردن و خوابيدن و تلاش براي ادامهیِ تاريخِ پرافتخارِ بشری كاری نداشته باشد؛ همين آدم اما از روی حقناشناسی و فقط برای آزار و اذيت به شما صدمه میزند و خصومت میورزد.
داستایوفسکی/يادداشتهایزيرزمينی
#کتاب
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#برگی_از_کتاب
.
کسانی که بیش از همه میتوانند پذیرای عشقی بزرگ باشند، بیش از همه سودای استقلال دارند. زیرا همهچیز در آنان پُر توان است و اگر اصل غرور خود را در راه عشقشان فدا کنند، خود را حتّی در همان عشق خوار احساس میکنند، خود را مایهٔ بدنامی عشق میشمارند.
📕 جانِ شیفته
✍🏽 رومن رولان
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#کتاب
.
کسانی که بیش از همه میتوانند پذیرای عشقی بزرگ باشند، بیش از همه سودای استقلال دارند. زیرا همهچیز در آنان پُر توان است و اگر اصل غرور خود را در راه عشقشان فدا کنند، خود را حتّی در همان عشق خوار احساس میکنند، خود را مایهٔ بدنامی عشق میشمارند.
📕 جانِ شیفته
✍🏽 رومن رولان
بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan
ebultan.com
#کتاب