ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.06K subscribers
701 photos
120 videos
24 files
354 links
Download Telegram
@ebteda_ir
🔺سنت‌های سرمایهداری در سرزمین انقلاب اسلامی

این عین بلاهت و سبک‌سَری است که سنت‌های #سرمایه‌داری را که سالهاست چنگ و دندانِ خون‌آلودش را به مردمانِ دور و نزدیکش نشان داده و حتی علمایِ جهانِ خودش را به بازاندیشی و تلاش برای اعاده‌ی حیثیت از سرمایهداری واداشته، با سلام و صلوات، از روی فرشِ خون‌فامِ جمهوری اسلامی عبور داده و سوارِ گُرده‌های مردم رنج‌کشیده‌ی این دیار کنند.
چه ظلمی از این بالاتر که مناسباتی را که ذاتش بر برده‌داری و خون‌خواری است، زیر عَلم اسلامِ عزیز و در زمانه‌ی انقلاب اسلامی بر ساحاتِ حیاتِ مردمان این سرزمین حاکم کنند و بر پُشته‌های بیچارگانش، بنایِ توسعه‌‌ی سرمایه‌دارانه بگذارند.
جهتِ فکر و عملِ متولیان امور، صراحتاً به سمتِ همان سنت‌های امتحان‌پس‌داده‌ی سرمایهداری می‌رود. ادبیاتِ این جماعتِ مسئول، سرشار از تعبد نسبت به مبانی سرمایهداری‌ست. عملشان هم سرتاسر و مو به مو منطبق بر همان اصول!
از نوع نگاهشان به مفهوم #کارگر گرفته تا غش رفتن‌شان برای کراوات‌زده‌های چشم‌آبی.
اینکه می‌گوییم کنده شدن از مبدأ انقلاب و انقطاع از اصول آن در لفافه‌های مضحکی چون تنش‌زدایی و توسعه‌گرایی، #ارتجاع است، به اعتبار همین جهت‌گیریهاست. وقتی جهان در تقلاست تا از بند سرمایهداری برهد، آنها که ذوق‌زده آغوش باز کنند برای چنین موجودِ خونخواری، قطعاً مرتجع‌اند.
و انقلاب را با ارتجاع سرمایهداری چه نسبتی!
🔺مک‌کارتیسم علیه عدالتخواهی!

امروز در نشستِ «آیین عدالتخواهی» #حاج_محمدحسن_اسوتچی، عضوِ عدالتخواه شورای شهر تبریز که ید طولایی در پیگیریِ مسائل #کارگران و سایر #مستضعفان دارد، نقل می‌کرد: فلان مقام مسئولِ شهر، در واکنش به پیگیری‌هایم در باب حقوق ضعفا و ‌کارگران به من گفت که «اسوتچی! مگر تو‌ #کمونیست هستی که اینقدر سنگ کارگرها را به سینه می‌زنی؟»
با شنیدن این نقل قول، یادم آمد که اخیرا جریانِ لیبرال‌منشِ مدیریت کشور، به صراحت دارد پوستینِ #کمونیسم و #مارکسیسم و #سوسیالیسم را بر تنِ هر حرکت عدالتخواهانه‌ای می‌کند. اخیرا مُد شده که هر مطالبه‌ی عدل‌محوری را با انگِ کمونیسم خفه کنند.
بنظر می‌رسد، این برچسب‌زنی‌های ایدئولوژیک، بیش از آنکه کمونیست بودن عدالتخواهان را نشان دهد، آشکارا حکایت از کاپیتالیست بودن حضرات دارد. خود، تسلیم مطلق سنت‌های ظالمانه‌ی #سرمایه‌داری هستند و با پررویی، منتقدان را کمونیست می‌نامند.
یقیناً روحِ سناتور #مک‌کارتی در این نسل از مدیران جمهوری اسلامی حلول کرده که چنین بی‌محابا، برای عدالتخواهان، پرونده‌ی کمونیستی می‌سازند...
#عدالتخواهی
#کمونیسم
#مک‌کارتیسم
@ebteda_ir
@ebteda_ir
🔺#ساده‌زیستی نه‌فقط زیبا بلکه ضروری است

دیدگاه ما دربارۀ #سادگی و #تجمل، و #قناعت و #اسراف، از بُن، دچار تناقض است.

طی بخش عمده‌ای از تاریخ انسان، سادگیِ مقتصدانه نه گزینش نوعی از زندگی بلکه ضرورتی برای آن بود؛ و از سرِ همین ضرورتش، فضیلت اخلاقی تلقی می‌شد. اما با ظهور #سرمایه‌داری_صنعتی و جامعۀ مصرفی، نظامی پدید آمد که محکوم به رشدی بی‌وقفه بود. با این حال، اشتیاقی روزافزون به کشف دوبارۀ فواید ساده‌زیستی، به‌ویژه نزد نسل بیست‌سی‌ساله، به چشم می‌خورد. اشتیاقی که البته تاحدی نوستالژیک و بعضاً تناقض‌آمیز است.

http://tarjomaan.com/vdcj.ieofuqexvsfzu.html
@ebteda_ir

🔺انقلابی‌ها چگونه سرمایه‌گرا شدند؟!

✔️روایت #اسحاق_جهانگیری از سیرِ استحاله‌ی مدیران انقلابی!

ما وقتی اوایل انقلاب در مجلس حضور پیدا کردیم مثل همه نیروهایی که از پشت میزهای دانشگاه و #سنگرهای_انقلابی بیرون آمدیم و مسئولیت‌های مهم را برعهده گرفتیم، به شکلی دیگر فکر می‌کردیم. در مجلس، در دوره‌ای کوتاه، همه ما به #واقعیت‌ها پی بردیم و فکر خود را در مورد #توسعه، #عدالت، #رشد و دیگر مفاهیم اقتصادی اصلاح کردیم. در #مجلس_سوم نشان دادیم که خیلی از ذهنیت‌‌هایی که قبلاً داشته‌ایم اگرچه مبتنی بر #عدالت‌خواهی و انسان‌دوستانه است اما روش‌هایی که در ادبیات ما برای دستیابی به آن وجود دارد، تحقق آن را #غیر‌ممکن کرده است. اینجا بود که دیدیم #سرمایه‌گذاری_خارجی ضرورتی انکارناپذیر است. بنابراین اگر در سال‌های اولیه انقلاب نسبت به سرمایه‌گذاری خارجی و درمجموع مقوله #سرمایه‌داری موضع می‌گرفتیم، بعدها که با #واقعیت‌های_اقتصاد مواجه شدیم، سعی کردیم آرام‌آرام، این مواضع را کنار بگذاریم.

▪️نقل از مجله‌ی #تجارت_فردا
@ebteda_ir

🔺انقلابی‌ها چگونه سرمایه‌گرا شدند؟!

✔️روایت #اسحاق_جهانگیری از سیرِ استحاله‌ی مدیران انقلابی!

ما وقتی اوایل انقلاب در مجلس حضور پیدا کردیم مثل همه نیروهایی که از پشت میزهای دانشگاه و #سنگرهای_انقلابی بیرون آمدیم و مسئولیت‌های مهم را برعهده گرفتیم، به شکلی دیگر فکر می‌کردیم. در مجلس، در دوره‌ای کوتاه، همه ما به #واقعیت‌ها پی بردیم و فکر خود را در مورد #توسعه، #عدالت، #رشد و دیگر مفاهیم اقتصادی اصلاح کردیم. در #مجلس_سوم نشان دادیم که خیلی از ذهنیت‌‌هایی که قبلاً داشته‌ایم اگرچه مبتنی بر #عدالت‌خواهی و انسان‌دوستانه است اما روش‌هایی که در ادبیات ما برای دستیابی به آن وجود دارد، تحقق آن را #غیر‌ممکن کرده است. اینجا بود که دیدیم #سرمایه‌گذاری_خارجی ضرورتی انکارناپذیر است. بنابراین اگر در سال‌های اولیه انقلاب نسبت به سرمایه‌گذاری خارجی و درمجموع مقوله #سرمایه‌داری موضع می‌گرفتیم، بعدها که با #واقعیت‌های_اقتصاد مواجه شدیم، سعی کردیم آرام‌آرام، این مواضع را کنار بگذاریم.

▪️نقل از مجله‌ی #تجارت_فردا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ضدّیت با خود!


🎙حجت‌الاسلام مجتبی #نامخواه:

💬 اگر حتی جامعه‌ای بودیم که #عدالت_آموزشی و آموزش عمومی یکی از اهداف قانون اساسی آن نبود باز هم این حد از #خصوصی_سازی_آموزش مختل کننده مناسبات اجتماعی در یک جامعه عادی است

💬 در لیبرال‌ترین کشورها هم این حد از خصوصی‌سازی آموزش وجود ندارد.

💬 انقلاب کردیم که با #سرمایه‌داری درگیر شویم اما اکنون داریم به سمتی می‌رویم که از سرمایه‌دارترین جوامع هم داریم جلو می‌زنیم!

🎬 @Mostazafin_TV
@ebteda_ir
🔺نوادگانِ ایرانیِ مک‌کارتی

سیاهی‌لشگرِ #نولیبرالیسم در ایران، حتی با وجود مشاهده‌ی مستقیم و مکررِ عوارض ضدانسانی #سرمایه‌داری، همچنان ترجیح می‌دهند متعبدانه به قبله‌ی واشنگتن نماز کنند. این‌ها که سال‌هاست نسخه‌ای من‌درآوردی از لیبرالیسم را سر دست گرفته و برایش سینه چاک می‌کنند، هیچ ابزاری جز لولوسازی از #مارکسیسم نداشته‌اند.
همین تریبون‌، چند روز پیش بود که #عدالتخواهان انقلابی ایران را هم مارکسیست نامید و خطرشان را افشا کرد!
این موضع‌گیری قرون‌وسطایی، یادآور دورانِ سیاه #مک_کارتیسم در آمریکاست. روزگاری که کوچکترین نقدی به سرمایهداری، بی‌بروبرگرد مترادف با مزدوریِ شوروی محسوب می‌شد و منتقد، هرکس که بود از هستی ساقط!
این جماعت، دارند نقش یک بلندگوی تاریخ‌مصرف‌گذشته را برای سرمایهداری بازی می‌کنند؛ چرا که خود سرمایهداری با همان عقلانیت سودمحورش، بارها در خود بازاندیشی کرده و همین الان هم دارد از درد به خود می‌پیچد.
⭕️ این یک اعلام جنگ است!

در معنای «جنگ» فقر و غنا

#مجتبی_نامخواه:


🔸سه دهه از طرح #جنگ_فقروغنا می‌گذرد. سه دهه پیش #امام_خمینی با صراحت تمام از جنگ فقر و غنا گفت؛ در برابر یکی از آخرین و مهم‌ترین ایده‌های امام خمینی رسانه‌ها و نخبگان چه کار کردند؟ تقریبا هیچ؛ نوعی طرد و انکار.


🔹جنگ فقر و غنا در مجموع تفکر امام خمینی، مفهومی مهم و تعیین کننده است. این تعیین‌کنندگی عمدتا خود را در سه سطح نشان می‌دهد.

◀️ یکی این که امام خمینی این دوگانه را چارچوب کلان حاکم بر تحلیل مسیر طی شده انقلاب اسلامی می‌دانند؛ از نظر امام خمینی، هم #اصل_نهضت_انقلاب_اسلامی (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) و هم «جنگ ما [دفاع مقدس] جنگ فقر و غنا بود» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۴)


◀️ دیگر آن‌که امام این مفهوم را چارچوبی برای درک آینده‌ انقلاب می‌دانند و استدلال می‌کنند که «امروز [و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸] جنگ فقر و غنا شروع شده»(صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵).


◀️ دست آخر این‌که امام خمینی جنگ فقر و غنا را یک #تقابل_مقدس عنوان می‌کنند و در این‌باره تعبیر «نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا» (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) را به کار می‌برند.


🔸به راستی اما این جنگ فقر و غنا چیست که همه چیز تحلیل اجتماعی از منظر امام خمینی را شکل می‌دهد؟ جنگ فقر و غنا چیست که هم گذشته ما بوده و هم آینده ماست و هم امری مقدس است؟


برای یک جامعه، مهم‌تر و مهلک‌تر از وجود فقر و نابرابری، تحلیل‌ها و تصویرهای نادرستی است که در درک این پدیده رایج است.


🔹اگر در جامعه‌ای این باور وجود داشته باشد که وجود #دره‌های_فقر و #قله‌های_ثروت طبیعی و گریز‌ناپذیر است؛ اگر #نابرابری_اجتماعی به مثابه یک مسئله فرعی، که به سادگی قابل حل است، تصویر کرد؛ یا اگر گمان شود با خدمت به #محرومین و اصلاح برخی قوانین و رویه‌ها، می‌توان راه درمان ناعدالتی‌ها را پیمود؛ بی‌شک رواج یک چنین درک‌ها و تفسیرهایی از نابرابری در اذهان عمومی یک جامعه، از مهم‌ترین محرک‌ها و #مولدهای_نابرابری است و به مراتب از خودِ نابرابری خطرناک‌تر است.


🔸«جنگ فقر و غنا» به مثابه یک نظریه و چارچوب مفهومی، تعریفِ منحصر به فرد انقلاب اسلامی از نابرابری اجتماعی را بازتاب می‌دهد.


دو عنصر در این تعریف، در تعیین غیریت‌های ایده‌ی جنگ فقر و غنا اهمیتی بنیادین دارند:


◀️ یکی این‌که بر واقعیتِ تعارض‌های عینی و اجتماعی تأکید می‌شود؛ ما با «جنگ» فقر و غنا مواجهیم. تأکید بر این قید است که به مرزگذاری تفکر انقلاب اسلامی با #سرمایه‌داری و #مقدس‌مآبی می‌انجامد. چه آن‌که در اولی منفعت مادی و در دومی عزلت معنوی، مانع دیدن و اصالت بخشیدن به جنگ فقر و غنا می‌شود.


◀️ عنصر و قید دیگر اما به تمایز مراد جنگ فقر و غنا از رویکردهای چپ‌گرایانه می‌انجامد: از نظر انقلاب اسلامی جنگ فقر و غنا در دامن و ادامه #جنگ_حق_و_باطل بوده و نهضتی مقدس است.


🔸بنابراین مفهوم جنگ فقر و غنا، آن‌چه متجددین دست چپی، متجددین دست راستی و متحجرین مقدس‌مآب در تحلیل جامعه می‌گویند را نمی‌گوید؛ اما به واقع جنگ فقر و غنا چه می‌گوید؟


🔹جنگ فقر و غنا به ما می‌گوید در تحلیل انقلاب اسلامی، به ویژه در دوران پس از جنگ که تاریخ آغاز این درگیری اجتماعی است، ما با یک «#طبقه_مرفه_جدید» (رهبر انقلاب، ۷۶/۴/۲۵) مواجهیم. طبقه‌ای که در بالادست جامعه به وجود آمده و یکسره می‌کوشد وضع موجود را حفظ و آن را به نفع خود بسط دهد. ابزارهای طبقه مرفه جدید برای این امر، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، اقدامات و یا عدم اقدام‌های اجرایی، تقنین‌ و دیگر اقدامات پارلمانی و نیز بازتولید خود در عرصه‌های غیررسمی، همچون رسانه، فرهنگ، دین و جامعه است.


🔸طبقه مرفه جدید امروزه و سه دهه پس از آغاز آرام و انکارشده‌ جنگ فقر و غنا، توفیق‌های بسیار در بسط منافع خود داشته است. سلامت، #آموزش_عمومی، بازار پولی، نفت، #خصوصی‌‌سازی، صندوق‌ها و شرکت‌های (نیمه)دولتی، رسانه و تا حدود قابل توجهی مذهب، از جمله عرصه‌های حیات اجتماعی ماست که تمامی یا بخش قابل توجهی از آن به خدمت منافع این طبقه درآمده است.


🔹هر اقدام یا تحلیل اجتماعی، اگر با این طبقه و منافعش درگیری صریح و آشکار (جنگ) نداشته باشد، هر چند جای خود عملی نیکو باشد هم گامی در مسیر جنگ فقر و غنا نیست و چه بسا در شمار مهم‌ترین خدمت‌ها به طبقه مرفه جدید باشد.


#جنگ_فقروغنا
#سرمایه_داری
#سانسور_۲۹تیر


🎬 @Mostazafin_TV
🔹 خصوصی‌سازیِ ناموفق #شهرداری در ایران، که در اواخر دهه شصت با کاستن از مسئولیت #دولت در قبال شهر آغاز شد و در ابتدای دهه هفتاد با کاهش شدید کمک دولت به شهرداری‌ها و تبدیل آن‌ها به نهاد عمومی غیر دولتی ادامه یافت، یکی از مهم‌ترین ریشه‌های شهرفروشی و پیدایش #متروپل و متروپلیسم است.

🔹 دولت با سلب مسئولیت از خود در شهر، مدیریت شهرها را به لابی #سرمایه‌داری_مستغلاتی تقدیم کرد. اکنون که میزان ادراک فساد شهرداری در بالاترین سطح قرار دارد، در نظر #مردم دولت و نظام در شهر فاقد مسئولیت نیستند و فساد شهرداری‌ها، پیش و بیش از هر چیز سرمایه اجتماعی #نظام را دود می‌کند.

🖋 مجتبی #نامخواه

🎬 @Mostazafin_TV
@ebteda_ir

🔺یک درس از ماجرای حوزهٔ علمیهٔ آقای صدیقی

مناقشهٔ مربوط به حوزهٔ آقای #صدیقی از جهات مختلف، ارزش مطالعه و تأمل دارد؛ اگر البته انگیزهٔ اصلاح داشته باشیم!
در این ماجرا، مسئلهٔ #زمین و‌ نسبتش با نهادهای دولتی و غیردولتی و... بار دیگر خود را نشان داد.
مداخلهٔ تصاحب‌گرانهٔ نهادهای حاکمیتی، دولتی و غیردولتی در مسئلهٔ زمین، وضعیت وحشتناکی دارد.
ورود این نهادها به توسعهٔ املاک و‌ سرمایه‌گذاری در حوزهٔ زمین و مسکن، در ابتدا به بهانهٔ #تامین_مسکن_کارکنان یا توسعهٔ فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی اتفاق افتاده، اما در کمترین زمان، سر از سوداگری زمین و ملک و توسعه‌طلبی و سودجویی درآورده‌اند.
نه خبری از تامین مسکن برای کارکنان بوده و نه توسعهٔ فعالیت فرهنگی و اجتماعی.
هزاران نفر، امروز در دادگاه‌ها دنبال اعادهٔ حق خود از تعاونی!های مسکن هستند!
امروز، تقریباً جایی نیست که چالش و مسئله‌ای در موضوع زمین وجود داشته باشد و ردی از این نهادها نباشد. بسیاری از تغییر کاربری‌های خسارت‌بار (تبدیل از باغ و فضای سبز به مسکونی و تجاری و خدماتی) در امتداد طمع‌ورزی صاحبان قدرت و نفوذ رخ داده و شهرها را از چهار سو به مخاطره انداخته است.
بخش وسیعی از اراضی ارزشمند اطراف تبریز، که ذخیره‌گاه و پشتوانهٔ توسعهٔ شهر بوده است،  در چنبرهٔ همین توسعه‌طلبی قرار دارد.
این پدیدهٔ خسارت‌بار، با چراغ سبز دولت‌ها در #کمیسیون‌های_ماده_پنج و با هدف دلربایی از گروه‌های ذی‌نفوذ و پرسروصدا شکل گرفته است.
امروز از رهگذر این توسعه‌طلبی و ‌دست‌اندازی به اراضی عمومی، رسماً شاهد شکل‌گیری نوعی #سرمایه‌داری_مستغلاتی در پوشش تعاونی‌های منتسب به نهادها هستیم.

پی‌نوشت ۱:
همین الان، با شکل‌گیری یک حملهٔ گازانبری (طرح نهضت ملی مسکن + مولدسازی اموال مازاد دولتی) موج جدیدی از این دست‌اندازی به اراضی ملی در حال رقم خوردن است. بازهم با محوریت نهادهای دولتی و در پوشش تامین مسکن کارکنان!

پی‌نوشت ۲: یک مطالبهٔ کاملاً عقلانی و دینی که فراموش شده، شفافیت در مسئلهٔ زمین است.
به مردم بگوییم در دهه‌های گذشته، چه کسانی/نهادهایی با چه عناوینی از دولت و شهرداری‌ها زمین و ملک گرفته‌اند و با آن چه کرده‌اند.