🔶 چرا #نعمت_الله_ولی را از شهر اخراج کردند؟
🔻 شیخ ذبیح الله محلاتی رحمه الله:
انحراف نعمت الله ولی از سلسله جليله علماء حقهٔ جعفريه كافی و وافی است در ضلال او، و حيرت افزای اولیالالباب است كه چگونه او با اهل بيت عصت دوستى و محبت داشته به قول قاضى نورالله، و روی از علماء جعفريه برگردانيده و كاسه ليس "عبدالله يافعي" ناصبی شده است و در محبت اين سُنیِ اشعری چندان سراسيمه شده است كه او را در سلسله اجازه خود داخل كرده؟! نمیدانم در نزد عبدالله يافعی چه علمى پيدا میشده است كه در نزد علماء جعفريه نبوده؟! چون صوفی مسلك بود به مصداق "الجنس مع الجنس يميل" مجذوب او شده بود و قاضی نور الله در ترجمه او تصريح دارد كه علماء او را تكفير كردند ناچار از كرمان به هرات آمد. و زين العابدين شيروانی تصريح كرده در "بستان السياحه" كه شاه نعمة الله را اذيت و اهانت كردند و از شهر اخراج نمودند.
👈🏻 ما میپرسيم جهت اذيت اهل يزد و كرمان به او چه بوده كه در آن تاريخ تا كنون، يزد و كرمان هر دو دارالمؤمنين بوده، بالفرض كه او مذهب باطلى هم داشته، اگر به كسى كار نداشت كسى هم به او كارى نداشت، مگر هر كس كه مذهب باطلى دارد وارد شهرى مىشود او را بيرون مىكنند؟! پس معلوم بوده كه وی در مقام اضلال مردم و دعوت كردن عوام بسوی خود بوده، و از اين جهت علماء او را از شهر بيرون میكردند.
📙 کشف الاشتباه، ص ١٤٢
🔻 شیخ ذبیح الله محلاتی رحمه الله:
انحراف نعمت الله ولی از سلسله جليله علماء حقهٔ جعفريه كافی و وافی است در ضلال او، و حيرت افزای اولیالالباب است كه چگونه او با اهل بيت عصت دوستى و محبت داشته به قول قاضى نورالله، و روی از علماء جعفريه برگردانيده و كاسه ليس "عبدالله يافعي" ناصبی شده است و در محبت اين سُنیِ اشعری چندان سراسيمه شده است كه او را در سلسله اجازه خود داخل كرده؟! نمیدانم در نزد عبدالله يافعی چه علمى پيدا میشده است كه در نزد علماء جعفريه نبوده؟! چون صوفی مسلك بود به مصداق "الجنس مع الجنس يميل" مجذوب او شده بود و قاضی نور الله در ترجمه او تصريح دارد كه علماء او را تكفير كردند ناچار از كرمان به هرات آمد. و زين العابدين شيروانی تصريح كرده در "بستان السياحه" كه شاه نعمة الله را اذيت و اهانت كردند و از شهر اخراج نمودند.
👈🏻 ما میپرسيم جهت اذيت اهل يزد و كرمان به او چه بوده كه در آن تاريخ تا كنون، يزد و كرمان هر دو دارالمؤمنين بوده، بالفرض كه او مذهب باطلى هم داشته، اگر به كسى كار نداشت كسى هم به او كارى نداشت، مگر هر كس كه مذهب باطلى دارد وارد شهرى مىشود او را بيرون مىكنند؟! پس معلوم بوده كه وی در مقام اضلال مردم و دعوت كردن عوام بسوی خود بوده، و از اين جهت علماء او را از شهر بيرون میكردند.
📙 کشف الاشتباه، ص ١٤٢