Forwarded from آگاهی و اتحاد: معلولان اصفهان
بسمالله الرحمن الرحیم
روزگاری «انتخابات» شور و تشویش سازندهای در میان مردم ایجاد میکرد. از تردید تا بیم و امید. اما امروز، بخش بزرگی از جامعه به چنان درماندگیِ آموختهشدهای رسیده که تکاپوی ساختگی این دوره از انتخابات -بعنوان گذری مهم- هیچ شوری در آن ایجاد نمیکند.
در این میان، افراد دارای معلولیت که بزرگترین اقلیت کشور را تشکیل میدهند، بیش از هر زمان دیگر قربانی بیتفاوتی، شقاوت و در حالت خوشبینانه ناآگاهی مسئولین قرار گرفته اند. در شرایطی که عموم مردم دچار معضلات اقتصادی و گاه اجتماعی هستند، از چه کسی انتظار میرود که فقر و بیماری و پژمردگی معلولان را پی بگیرد؟. از کنشگران اجتماعیِ درگیر هزار تبعیض دیگر؟ از رسانهی در تسخیر دولت؟ از سیستم آموزش رسمی فرسوده و خاک گرفته؟ خیر! این وزارت کار و رفاه اجتماعی، مدیر کل بهزیستی کشور و مسئولان بهزیستیهای سطح کشورند که متولی امور قشر آسیبپذیر معلولان بوده و قانونا و شرعا موظف به رفع تبعیض علیه این اقلیت هستند.
در دولت سیزدهم وضعیت معیشت و سلامت جسم و روان معلولان کشور روزبهروز اسفبارتر شد؛ اقدامات مطالبهگرانهی معلولین (تجمعات گسترده، مکاتبات و مذاکرات متعدد با نمایندگان و...) نیز نه تنها سبب شرمساری و تغییر رویهی دولت نشد، بلکه ابقای علیمحمد قادری -که به کرّات بیاطلاعی و بیاعتنایی خود را نسبت به معلولان اثبات کرده- دهنکجی آشکار دولت به فعالان حوزهی معلولیت و نزدیک به هشت میلیون شهروند تحت ستم و تبعیض بود.
چنان که بارها به صورت حضوری و در بیانیهها ذکر کردیم، مطالبه ی کمپین معلولان اصفهان صرفا «اجرای قانون حمایت از حقوق معلولین مصوب 1397» است؛ و ترک این فعل از سوی دولت، نه تنها تضییع حقوق معلولین، بلکه پشت کردن به قانون اساسی کشور، قوهی مقننه و بدین ترتیب اتلاف بیتالمال است. شایان ذکر است که حتی قوهی قضائیه نیز اقدام قابل توجهی در راستای نظارت بر اجرای قانون حمایت از معلولین و بازخواست مسئولین خاطی انجام نداد.
با این اوصاف قشری که هویت مستقلی برایشان قائل نیستند؛ یعنی جایی در اهداف دولتها و سهم درخوری از بودجهی کشور و در یک کلام: اولویتی در برنامههای قوهی مجریهی کشور خود ندارد، با چه انگیزه و دلیلی باید در انتخابات شرکت کند؟!
ما میخواهیم حضورمان چیزی بیش از یک کاغذ و یک عددِ افزوده به تعداد آراء باشد. دیگر دوران استفادهی تبلیغاتی از افراد دارای معلولیت برای تصاحب پست و مقام گذشته است. چهرهی واقعی زندگی معلولان و خانوادههای آنها را باید در اخبار آزارگریهای مراکز نگهداری، آمار مرگ و میر معلولان و فرزندکشیهای اخیر جستجو کرد، نه در ادعاهای سراسر کذب مسئولین یا در نمایشهای رضایتمندی معدود معلولین خائن به همنوعان خود.
شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو یک تصمیم کاملا شخصی است. بنابراین ما به هیچ وجه حق امر یا نهیی در این مورد نسبت به گروه هدف خود نداریم. تنها انتظار داریم افراد دارای معلولیت به گونهای عمل کنند که شان و حقوق قانونی و انسانی خود و همنوعانشان را هرچند اندک باز پس بگیرند.
#آگاهی_و_اتحاد_معلولان_اصفهان تیرماه 1403
روزگاری «انتخابات» شور و تشویش سازندهای در میان مردم ایجاد میکرد. از تردید تا بیم و امید. اما امروز، بخش بزرگی از جامعه به چنان درماندگیِ آموختهشدهای رسیده که تکاپوی ساختگی این دوره از انتخابات -بعنوان گذری مهم- هیچ شوری در آن ایجاد نمیکند.
در این میان، افراد دارای معلولیت که بزرگترین اقلیت کشور را تشکیل میدهند، بیش از هر زمان دیگر قربانی بیتفاوتی، شقاوت و در حالت خوشبینانه ناآگاهی مسئولین قرار گرفته اند. در شرایطی که عموم مردم دچار معضلات اقتصادی و گاه اجتماعی هستند، از چه کسی انتظار میرود که فقر و بیماری و پژمردگی معلولان را پی بگیرد؟. از کنشگران اجتماعیِ درگیر هزار تبعیض دیگر؟ از رسانهی در تسخیر دولت؟ از سیستم آموزش رسمی فرسوده و خاک گرفته؟ خیر! این وزارت کار و رفاه اجتماعی، مدیر کل بهزیستی کشور و مسئولان بهزیستیهای سطح کشورند که متولی امور قشر آسیبپذیر معلولان بوده و قانونا و شرعا موظف به رفع تبعیض علیه این اقلیت هستند.
در دولت سیزدهم وضعیت معیشت و سلامت جسم و روان معلولان کشور روزبهروز اسفبارتر شد؛ اقدامات مطالبهگرانهی معلولین (تجمعات گسترده، مکاتبات و مذاکرات متعدد با نمایندگان و...) نیز نه تنها سبب شرمساری و تغییر رویهی دولت نشد، بلکه ابقای علیمحمد قادری -که به کرّات بیاطلاعی و بیاعتنایی خود را نسبت به معلولان اثبات کرده- دهنکجی آشکار دولت به فعالان حوزهی معلولیت و نزدیک به هشت میلیون شهروند تحت ستم و تبعیض بود.
چنان که بارها به صورت حضوری و در بیانیهها ذکر کردیم، مطالبه ی کمپین معلولان اصفهان صرفا «اجرای قانون حمایت از حقوق معلولین مصوب 1397» است؛ و ترک این فعل از سوی دولت، نه تنها تضییع حقوق معلولین، بلکه پشت کردن به قانون اساسی کشور، قوهی مقننه و بدین ترتیب اتلاف بیتالمال است. شایان ذکر است که حتی قوهی قضائیه نیز اقدام قابل توجهی در راستای نظارت بر اجرای قانون حمایت از معلولین و بازخواست مسئولین خاطی انجام نداد.
با این اوصاف قشری که هویت مستقلی برایشان قائل نیستند؛ یعنی جایی در اهداف دولتها و سهم درخوری از بودجهی کشور و در یک کلام: اولویتی در برنامههای قوهی مجریهی کشور خود ندارد، با چه انگیزه و دلیلی باید در انتخابات شرکت کند؟!
ما میخواهیم حضورمان چیزی بیش از یک کاغذ و یک عددِ افزوده به تعداد آراء باشد. دیگر دوران استفادهی تبلیغاتی از افراد دارای معلولیت برای تصاحب پست و مقام گذشته است. چهرهی واقعی زندگی معلولان و خانوادههای آنها را باید در اخبار آزارگریهای مراکز نگهداری، آمار مرگ و میر معلولان و فرزندکشیهای اخیر جستجو کرد، نه در ادعاهای سراسر کذب مسئولین یا در نمایشهای رضایتمندی معدود معلولین خائن به همنوعان خود.
شرکت یا عدم شرکت در انتخابات پیش رو یک تصمیم کاملا شخصی است. بنابراین ما به هیچ وجه حق امر یا نهیی در این مورد نسبت به گروه هدف خود نداریم. تنها انتظار داریم افراد دارای معلولیت به گونهای عمل کنند که شان و حقوق قانونی و انسانی خود و همنوعانشان را هرچند اندک باز پس بگیرند.
#آگاهی_و_اتحاد_معلولان_اصفهان تیرماه 1403