سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
502 subscribers
1.31K photos
22 videos
398 files
355 links
کانال دکتر سیّد حسین حسینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
Dr.Sayyed Hossein Hosseini, lecturer and university professor
Twitter.com/HJHOSSEINI2
instagram.com/dr.hossein.hosseini
📌استفاده از مطالب، با ذکر منبع.

جهت ارتباط:
@drshhs44
Download Telegram
سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
🔶فلسفه را گِل‌آلود نکنیم/ علم دینی؛ امکان یا امتناع؟! سیدحسین حسینی تصریح کرد: کار فلسفه، تفکر و تمرین عقلانیت است، اما اندیشه­‌پروری و طی کردن راه‌های تفکر، همواره با رفت و برگشت‌های فکری و نظری و چون و چرا و شک و تردید همراه هست؛ اینگونه فعالیت­‌ها را…
⭕️ @drshhs

فلسفه را گِل آلود نکنیم؛...
#دکتر_سید_حسین_حسینی
قسمت چهارم

7 – طنز
🌀اتفاقاً اگر قرار است جدای از چاره¬جوییهای علمی و نظری (که بسیار ضروری¬اند)، به چاره¬جوییهای ساختاری بپردازیم، بایستی جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نقش اعضاء آن در تحول علوم انسانی را از یاد نبریم.
🔸بدون هرگونه پیش-داوری یا داوری و حتی بدون نیاز به تحلیل¬های آماری، نخستین جایی که بیش از هر مرکز دیگری، نیازمند انقلاب فرهنگی است، همانا شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تا چنین انقلابی فرهنگی در رویکردها و ارکان آن روی ندهد، بر سرنوشت علم و فرهنگ این مرزو بوم همان میآید که تا حال آمده است.

🔸مسئولیت اجرایی تحول علوم انسانی بر عهدۀ این شورا گذارده شده و باید جوابگوی آسیبها و معضلاتی باشد که جامعه و انقلاب در پَس این تصمیمات یا فقدان تصمیمات لازم، بدان دچار شده است.

🔸از طنزهای تلخ روزگار ما این که؛ اعضایی از این شورای محترم، با انواع مسئولیتهای چندگانۀ دیگر، تنها عنوان "عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی" را به یدک دنبال نام و نشان خود دارند و جالب آن است که پاره¬ای از این بزرگواران، انتقادهایی مطرح میکنند که دیگرانی خارج از این شورا، از اعضاء آن دارند! و درچنین شرایطی، نه کناره میکشند که جای خود را به افراد دارای انگیزه و وقت و فرصت کافی برای فکر کردن و معتقد به تحول بدهند، و نه قدمی مؤثر در مسیر تحول و چالشهای علمی و فرهنگی خانمان برانداز کنونی برمیدارند.

🔸این انتقاد کاملاً محترمانه، هر آینه، به دکتر داوری عزیزمان نیز وارد است؛ و به دیگرانی از اعضاء این شورا، بیشتر و پررنگتر.

8 – تعریف
🌀علم دینی نزد نویسندۀ این سطور در یک معنای موسّع و در شرایط کنونی عبارت است از یک حوزۀ فکری و دانشی (domain of thought) شناخته شده در سطح جهانی ( و نه یک رشتۀ علمی خاص) که بر اساس مبانی معرفت-شناسی و فلسفیِ اعتقاد به ارتباط علم و دین، از علوم انسانی و تجربی متناسب و سازوار با دین سخن میگوید. اما نزد اندیشمندان و صاحبنظران، در نحوه وچگونگی نسبت این علوم با دین، در قالب رویکردهای متنوعی، اختلاف نظر وجود دارد؛ مانند رویکردهای تلفیقی، تذهیبی، سنّتی، تأسیسی، روشی و غیره.

🔸از رویکردهای حداقلی ارتباط علم و دین تا رویکردهای میانه و حداکثری، میتوان در این طیف دنبال کرد. بنابراین نباید تصور کنیم علم دینی برابر با یک رویۀ خاص یا یک رویکرد منحصر به فرد است و سپس بپنداریم از آنجا که هنوز چنین علمی بر مبنای آن رویکرد تولید نشده، پس کلاً علم دینی نداریم و نخواهیم داشت الی الاَبد!

🔸در این طیف گسترده، از رویکردهای سنّت¬گرا تا رویکردهای روش¬شناختی و رویکردهای تذهیبی و پالایشی و رویکردهای تولیدی و اجتهادی و فلسفی و رویکردهای علم¬شناختی و سیستمی و رویکردهای تأسیسی و استخراجی و وِلایی به چشم میآید.

🔸طبیعی است مانند تمامی حوزه¬های علمی دیگر، در طول زمان، رویکردهای گوناگون پیرامون علم دینی با ارائۀ ادّله و تحلیلهای خود، به نبرد علمی با یکدیگر میپردازند تا از میان چنین گفتگوهای علمی و زمان¬بَری، قوّت و ضعف هر مَشربی بر دیگران آشکار شود تا شاید جامعۀ علمی به وفاق و اِجماع نِسبی دست یابد که در چنان موقعیتی، زمینه¬های تبدیل حوزۀ دانشی به رشته¬های تخصصی و دیسیپلینهای تعریف شده فراهم خواهد شد و البته تا آن مراحل، فاصله¬های بسیاری داریم.

🔸در سال 1377 مقصود خود از علوم انسانی اسلامی و ضرورت و نقش اجتماعی آن را در مقاله¬ای با عنوان: " علوم انسانی اسلامی؛ مبنای تحقق وحدت فرهنگی" در مجلۀ نامۀ فرهنگ آورده¬ام؛ و اتفاقاً آن زمان این نشریه به سردبیری دکتر داوری چاپ میشد.

🔸در آن نوشته و در آثار دیگری در خصوص علم دینی، بر چند "نیست"، تأکید شده که از آن جمله عبارتند از:
سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
🔶فلسفه را گِل‌آلود نکنیم/ علم دینی؛ امکان یا امتناع؟! سیدحسین حسینی تصریح کرد: کار فلسفه، تفکر و تمرین عقلانیت است، اما اندیشه­‌پروری و طی کردن راه‌های تفکر، همواره با رفت و برگشت‌های فکری و نظری و چون و چرا و شک و تردید همراه هست؛ اینگونه فعالیت­‌ها را…
⭕️ @drshhs
فلسفه را گِل آلود نکنیم؛...
#دکتر_سید_حسین_حسینی
قسمت آخر

9 – نقد
📍در خصوص نقد علوم مدرن و ضرورت تخصص در این علوم، این نکته درست است که چنین توانایی ارزشمندی به آسانی بدست نمیآید و این که ما هنوز به مرحلۀ تولید علم تازه نرسیدیم، اشاره¬ای کاملاً بجاست؛

🔻 اما از یاد نبریم که یکی از راههای دست یافتن به تولیدات جدید در علوم انسانی، نقد علوم انسانی مدرن است؛ نقدی مِتدیک، علمی، و همچنین فراگیر؛ از نقد متون علمی تا نقد مقالات و کتب و نقد نظریه¬های علمی و نقد رویکردها و مکاتب علمی و نقد پارادایم¬ها.

🔻 تا مسألۀ نقد در محیطهای حوزوی و دانشگاهی تبدیل به یک نهضت همگانی علمی نشود، نمیتوان امیدی به تحول علوم انسانی و ظهور علم دینی و علوم انسانی اسلامی داشت.

🔻نقد علمی به معنای تحلیل روشمند امتیازات و کاستیهای علوم انسانی مدرن است. چنین نقدی در ضلع دوم خود، امکان تحلیل و ارزیابی نقاط اشتراک و تمایز علوم را به ما خواهد داد و بدون این دو ضلع لازم، نمیتوان از بَنای علوم انسانی نوینی سخن گفت.

🔻مهمترین چالشی که امروز در فضای جامعۀ علمی¬مان از آن رنج میبریم، عدم عمومیّت و کم اهمیت تلقّی کردن نقد علوم مدرن؛ همراه با نگاه ثانوی و فرعی جلوه دادن مسالۀ نقد و سپس، جایگزین نمودن نقدهای عمومی و عامیانه بجای نقدهای روشمند علمی است.
🔻ریشۀ نگاه نخست در وابستگی ذهنی به دستاوردهای علوم معاصر است که به نوعی تحجّرگرایی مدرن یا همان جاهلیت قرن بیستمی تبدیل شده و مشکل دوم، به در اختیار نداشتن مدل و الگوهای علمی نقد بازمیگردد.

🔻 مسألۀ نقد و الگوی نقد علمی را باید جدّی گرفت و به قلمروهایی مانند فلسفۀ نقد، مولفه¬های نقد علمی، و مطالعات نقد پژوهی در قلمرو علوم انسانی بهاء داد.

🔻با تعریفی که از مفهوم نقد علمی در جای خود تبیین کرده¬ام، نقد را امری عارضی و درجۀ دوم ندانسته و چنانچه نقد علمی، شرایط لازم را دارا باشد، خود، معرفت و دانشی جدید است و از این رو، نقد علوم را علمی تازه میتوان قلمداد کرد نه امری طُفیلی؛ آنچنانکه غالباً چنین می¬اندیشند.

10 – دوپَهلو
📍نظر فیلسوف به آینده است و از این جهت دوست دارد به گونه¬ای سخن گوید که همواره نامش نه تنها برای امروز که در دورانهای پسینی نیز محبوب و ماندگار باشد. این حُبّ نفسِ طبیعی او را وا میدارد که به فلسفۀ دوپَهلویی بپیوندد و شاید به همین دلیل است که جمع زیادی از فلاسفۀ پیرو و پیشرو، به مکتب فیلسوفان دوپَهلو متعلّق¬اند!.

🔻گرچه کار فلسفه، تفکر و تمرین عقلانیت است، اما اندیشه¬پروری و طی کردن راههای تفکر، همواره با رفت و برگشتهای فکری و نظری و چون و چرا و شکّ و تردید همراه هست؛ و اینگونه فعالیتها را باید لازمۀ فلسفیدن دانست؛
🔻 اما اگر نهایتاً فلسفۀ و فیلسوف ما، راهی روشن، پیش روی پرسشها و مسایل علمی نگذارد و در موضوعات، اصل وضوح را نشناسد، مسیری نگشوده و راهی باز نکرده، بلکه صرفاً بر ابهامات پیشینی افزوده است.

🔻یاد بگیریم در امر فلسفیدن، قدری امروزی بیاندیشیم ومانند فیلسوفان پویا و مُبدع، بجای دوپَهلو سخن گفتن به تکمیل و پایداری نظام فکری خود مبادرت ورزیم.

11- اقتضاء
📍پرسش آخر: آیا در فضای امروز جامعۀ علمی میتوان به هر قیمتی، به ایجاد یأس و حتی امید اجتماعی دست زد؟

🔻محل طرح بحثهایی اینچنین در خصوص نشدنی بودن علم دینی، محیطهای علمی است و البته بسیار ضروری هم هست. اما وقتی سخنی را (که همراه با اقتضائات علمی خاص خودش است)، به محیطهای غیر علمی سوق میدهیم و با صدور احکام کلّی و بدون مبنا، حُکم به "میشود" و "نمیشود" میکنیم، این امر نوعی دست¬یازی به جوّ عمومی است که در نهایت (چه آگاهانه یا ناآگاهانه)، به یأس یا امید اجتماعی در جامعه منتهی میشود.

🔻ارسطو میگفت: "به مرد حکیم فرمان نباید داد"، که سخنی حکیمانه است؛ اما آیا از مرد حکیم، پرسش هم نمیتوان کرد؟!

🔻پرسش این است؛ آیا اخلاقاً مُجاز به چنین اقداماتی هستیم یا بهتر آن است گفتگوهای پُراختلاف علمی در انکار و اثبات دیدگاهی را، به محیطهای آکادمیک با مخاطبان ویژۀ خود و خطاب به صاحبنظران آن حوزۀ علمی، بسپاریم؟

🔻از کسانی که مرزی بین اقتضائات کارهای علمی با کارهای سیاسی نمیگذارند، باید سؤال کرد؛ به عنوان مثال، اگر در ایام بازیهای تیم ملی فوتبال کشور، یکی از قهرمانان سابق شناخته شده تیم ملی در پاسخ به درخواست یکی از شبکه¬های تلویزیونی، نامه¬ای علنی بنگارد و عرضه بدارد که من، نه در برنامۀ شما حاضر میشوم و نه نماینده¬ای میفرستم چرا که تیم ملی ایران تا کنون موفق نبوده و زین پس هم پیروز نخواهد شد!.

🔻این کلام چه انعکاسی در جوّ عمومی دارد؟، آیا به یأس اجتماعی جامعه نمی¬انجامد؟ آیا بر امید جوانانی که با زحمت، در حال تلاش برای کسب افتخار هستند، می¬افزاید؟
سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
@drshhs
@drshhs
#تحول_علوم_انسانی؛ #مسألۀ_علم_دینی

در این جلسه با حضور استادان و اعضاء هیات علمی، بر محور نامۀ اخیر دکتر #داوری و نقدی که با عنوان "فلسفه را گِل آلود نکنیم..." نوشتم، نکاتی به بحث گذاشته شد:

1 – سیاسی شدن مسایل جدّی علمی، از #آسیبهای زمانۀ ماست که بایستی برای آن چاره کرد.
2 – تحریر محل نزاع در موضوع #علم دینی؛ با پاسخ به این پرسش که علم دینی، چه چیزی نیست؟
3 – طرح مسألۀ علم دینی، مربوط به دورۀ جدید تحولات #علوم_انسانی معاصر است یعنی دوره¬ای که علم، امری #اجتماعی و #کاربردی قلمداد میشود و نگاه #فرآیند محور به آن وجود دارد.
4 – از نکات مهم در بحث علم دینی، تعریف علم و نحوۀ مرزگذاری بین مفهوم #دانش و علم است.
5 – بدون مدیریت علم، رَه به جایی نخواهیم بُرد و بایستی مسیر تحول را پیدا کرد؛ تحول فکری، نقطۀ آغاز؛ و ترویج جریان فراگیر #نقد علوم معاصر، میتواند از مهمترین راهکارهای تحول فکری قلمداد شود.
6 – محل بحث در خصوص علم دینی، علوم انسانی است، اما دربارۀ چگونگی تناسب این علوم با آموزه¬های دینی، توجه به مولفه¬هایی ضروری بنظر میرسد:
یک – نگاه فرآیند محور به علم بجای نگاههای #ذات گرایانه و #آرمان گرایانه.
دو – رویکردهای غالب حداقلی و حداکثری به علم دینی، قادر به حل #پژوهشی مسأله نیستند.
سه – بایستی به مدلهایی که از تناسب روشمند (متدیک) و نظام¬مند ( سیستمی) علم با آموزه¬های دینی سخن میگویند، بها داد.
چهار – لزوم توجه به جنبه¬های اجتماعی علم یک ضرورت است.
پنج – فقدان نگاههای #روش شناختی به مسألۀ علم دینی، آسیبهایی پژوهشی چندی را بوجود آورده است.
شش – در طرح مسألۀ علم دینی ، تعیین جایگاه نقد علمی نظریه¬های علوم انسانی معاصر بسیار اهمیت دارد.
#دکتر_سید_حسین_حسینی
Drshhs44@gmail.com
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
⁉️ @drshhs
" پارادوکس های تمدنی؛ آبشخورهای فلسفی"

🔸...یکی از صدها پارادوکس تمدنی امروز، تولید و توزیع دخانیات از سویی، و از جانب دیگر، پیامهای تبلیغاتی است که بر روی آنها درج میشود.
بسته‌های سیگار بشکل گسترده بدست مصرف‌کننده میرسد و با این وجود، فردی که با ارادۀ خود، آن را خریداری کرده تا مصرف کند، در آخرین گامها (پس از صَرف ارادۀ نفسانی وهزینه‌های مالی)، حال با پیامهایی این چنین بی‌مصرف و بی‌اثر یا کم اثر، روبرو میشود که: ای انسانِ مصرف کننده! بدان و آگاه باش که ترک سیگار موجب سلامتی توست!

yon.ir/mdRTv
🔸این، تنها نمونه‌ای کوچک و ناموزون از انواع پارادوکس‌های متنوع و متکثر تمدن امروز ماست؛
تمدنی مادّی مَسلک که اساس آن بر پارادوکس رسیدن به سعادت (از طرفی)، با تأمین صرفاً مادّی محور انسان، بَنا شده است.

🔸چنین پارادوکسی، فراگیر و همه‌جایی است؛ از وسایل و سیستم‌های حمل و نقل متمدن امروز تا سَبک زندگی مدرن و آداب خواک و پوشاک، و تا دامنه‌های فرهنگ و سیاست و اقتصاد ما را در بر می‌گیرد و در هر گوشه‌ای از زندگی انسان قرن معاصر، میتوان نمونه‌ها و شواهدی برای آن اقامه کرد.

🔸آبشخورهای فلسفی این پارادوکس تمدنی را میتوان در استوانه‌ها و اسطوره‌های تمدن مدرن دنبال کرد:

- 🌀هنگامی که فرانسیس بیکن انگلیسی از تسلط انسان بر طبیعت برای خوشبختی بشر سخن میگفت، پارادوکس سلطه‌گری با سعادت‌طلبی آغاز شد؛

- 🌀وقتی رنه دکارت فرانسوی از دوگانه‌انگاری نفس و بدن و تمایز جوهر اندیشه (ذهن) و جوهر ممتد (بدن) حرف میزد(Cartesian dualism)، پارادوکس نحوۀ تأثیر نفس مجرد و بدن بر یکدیگر مطرح شد؛

- 🌀و وقتی ایمانوئل کانت آلمانی، جهان واقعی قابل مشاهده را از جهان ایده‌های غیر تجربی متمایز کرد و بر مبنای مدل سه وجهی باور- صادق- موجه (Justified-true-belief )، هرگونه معرفت بیرون از تجربه را منتفی دانست؛

- 🌀و وقتی گئورگ ویلهلم فریدریش هگل آلمانی بر اساس منطق دیالکتیکی، از تقابل تز (Thesis) و آنتی تز (Antithesis)و سنتز(Synthesis) سخن گفت و شدن یا صیرورت (Becoming) را بر مدار تبدیل هستی به نیستی استوار کرد؛ یعنی آمیزش "بودن" با "نبودن" برای تبدیل به مفهوم جدید "شدن".

🔸... و هر آینه تا امروز، تمدن مادّی و یکجانبه نگر غربی در چنبرۀ پارادوکسی خانمان برانداز گرفتار آمده است و طبیعتاً، "طبیعتِ طبیعی" و "طبیعتِ انسانی"، هر دو، با تناقض، سَرِسازگاری ندارند و به ناچار، آن را به چالش کشیده‌اند!
🔸...آیا نباید فکر چاره بود؟!

#دکتر_سید_حسین_حسینی

drshhs44@gmail.com

https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
@drshhs
[Forwarded from Scientro]
#Ted_Talk

📌 چرا تکنولوژی نیازمند علوم انسانی است؟
🎤 اریک بریچ

🔸 اگر می‌خواهید تیمی متشکل از افراد خلاقی بسازید که مشکلات را حل می‌کنند، باید به علوم ‌انسانی به اندازه سایر علوم بها دهید.
https://t.me/joinchat/AAAAAERlvR1Y4Wb3F62exg


نسبت تکنولوژی و علوم انسانی
#دکتر_سید_حسین_حسینی

🔴این سخن اریک بریچ، حرف حسابی است؛ اما حسابی تر این که: اگر به پیوند علوم انسانی با آموزه های دینی بیاندیشیم، آنگاه میتوان از تکنولوژی متناظر یا متناسب با چنین آموزه‌هایی نیز یاد کرد و در این صورت، بایستی بدنبال فهم و تحلیل ساختارها و بافتارهای مفهومی چنان تکنولوژی‌ای برآییم.
🔴جدای از این نکته، جالب توجه اینجاست که واقعیتِ نسبت تکنولوژی با علوم انسانی، هنوز برای تعدادی اصحاب اهل فضل داخلی، ناروشن و نامفهوم است.
🔴 میتوان ایشان را به دیدگاه‌های افرادی مانند بریچ ارجاع داد؛ اگرچه تیپ دیدگاه‌های بریچ، این نسبت را در حد و اندازۀ نگاه‌های تجربی و عملی مطرح می‌کنند و نه تحلیل‌های نظری و روش شناختی که طبیعتاً دقیقتر و عمیق‌تراند؛ ولی این مقدار هم برای تأمل عده‌ای تنگ نظر مناسب بنظر میرسد!

⁉️فتأملٌ...
7-2-1397
📚📚📚 @drshhs
🌀نسبت تمدن سازی با تمدن پژوهی

🔸از مقدمه کتاب "تمدن شناخت" ( زیر چاپ ) اثر #دکتر_سید_حسین_حسینی :

📌تمدن سازی مستلزم #تمدن_پژوهی است و امروزه فرهنگی که به سمت تمدن سازی حرکت نکند، قابلیت جامعه سازی خود را از دست خواهد داد و بدون تردید به لایه های درونی و فردی فروکاسته خواهد شد.
📌 شاید بر همین بنیان است که در دوره کنونی، تحلیل و بازکاوی مفهوم و ارزیابی منتقدانه مولفه های تمدن، به یکی از ضروری ترین نیازهای پژوهشی تبدیل شده و مطالعات تطبیقی و میان رشته ای در حوزه فرهنگ و تمدن، پردامنه و پرآوازه است و بدون تردید هم افقی فرهنگ پژوهی با تمدن پژوهی نیز بر همین برنَهاد تاکید می ورزد.
📌فرهنگ و تمدن از آن دست مفاهیمی اند که به دلیل گستردگی حوزه کارکردی شان، تلاش اندیشمندان در قرون گذشته، شناخت همه ابعاد آن را میّسر نساخته است و هر آینه این امر در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی، دوچندان مینماید چرا که با پرسشها و چالشهای روزافزونی روبرو است؛ تمدنی که محتاج بازشناسی حیات پیشینی و احیاء و بازتولید ساختارهای نو و پَسینی است و البته در شرایط کنونی جهان معاصر، در عرصه ظهور و بروز سیطره تمدن رقیب نیز قرار دارد...
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
سیدحسین‌حسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
Photo
📕 @drshhs
از مقدمه کتاب #از_علم_دینی_تا....
#دکتر_سید_حسین_حسینی

🔸...كرسي‌هاي نظريه‌پردازي به‌صورت توأمان، سبب ايجاد حلقه‌هاي پژوهشي توليد علم و از جانب ديگر اتاق‌هاي فكري براي مديريت سازمان آموزش عالي خواهد بود.
🔸بنابراين، «علم‌پژوهي» در كنار «سياست‌پژوهي» يكي از چند فايده و محصول چنين جرياني است.

🔸آنچه از بحث آسيب‌هاي علمي به‌دست می آید، نياز فوريِ جامعة علمي به‌توليد دانش نو و متناسب با مناسبات امروز جامعة اسلامي است و اين به‌معناي تشكيل حلقة علم‌پژوهي است؛ و البته اين ضرورتِ حياتي، يكي از مهم‌ترين فلسفه‌هاي تشكيل و توسعة كرسي‌هاي نظريه‌پردازي به‌حساب مي‌آيد و با ترويج فرهنگ پژوهش كارآمد، و نقد و نظريه‌پردازي در قالب كرسي‌هاي فوق مي‌توان به‌تحقق آن اميدوار بود...
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g