دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.74K photos
97 videos
151 files
3.23K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب

#در_کشور_شوراها
نویسنده: دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
انتشارات: یزدان
                    *                *               *
#دکترمحمدعلی_اسلامی_ندوشن متولّد ۱۳۰۴ ندوشن (یزد) است. ایشان دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده و در سال ۱۳۴۸ به دعوت پروفسور فضل الله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) بر اساس تألیفاتی که در زمینهٔ ادبیات منتشر ساخته بود عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
دکتر اسلامی ندوشن از ۲۸ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۵۲ به دعوت "آکادمی علوم شوروی" به شهرهای مسکو، لنین گراد، دوشنبه، تاشکند، بخارا و سمرقند در اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و کتاب "در کشور شوراها" سفرنامهٔ ایشان در این سفر است.
در این سفرنامه، دکتر اسلامی ندوشن با نگاهی نقّاد ساختار فرهنگی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اسلامی ندوشن بیست سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از این کشور بازدید می کند و گره هایی را در نظام سیاسی آن می بیند که در فروپاشی این امپراطوری عظیم نقش مهمی داشتند.
در صفحه ۱۶۹ کتاب چنین می خوانیم:
جشن ۷ نوامبر اتحاد جماهیر شوروی کمابیش معادل ۱۴ ژوئیه فرانسه است که روز فتح باستیل در انقلاب کبیر بوده است. فرانسوی ها این جشن را تبدیل به شادی و رقص و پایکوبی در خیابان ها و شرابخواری و عیش کرده اند که سایهٔ پریده رنگی از جشن های دیونیزوسی یونان و روم باستان دارد... اما در لنین گراد شبیه به چنین وضعی را نمی توان دید... یک علّتش گمان می کنم تبلیغات شدید دولتی است که دربارهٔ این روز می شود و این خود نوعی عکس العمل نامساعد ایجاد می کند که منجر به بی تفاوتی می گردد. برنامه های رسمی ، مجالی برای ابتکار عمل اشخاص باقی نمی گذارند. وقتی قرار باشد دولت از جانب مردم همه کار بکند، حتی شادی و ابراز احساسات، کار به جایی می کشد که مردم در همه چیز نمایندگی را به دولت واگذارند و خود کنار بنشینند."
و در صفحه ۱۰۵ کتاب نیز می خوانیم:
"در نقّاشی بعد از انقلاب گره ای دیده می شود، نوعی محدودیّت موضوع، گویای آن که تا حدّی می شود جلو رفت و بیش از آن نه! هنر از انتخاب آزاد مایه می گیرد زیرا بنا به ماهیت خود مرز گسل است و قلمرویی به پهناوری طبیعت دارد. پس هر جا بخواهد سر فرود آورد همانطور خمیده می ماند و حال آن که سِرّ حیاتش در گردنکشی و رسایی است."
می بینید که نویسنده  خطر جدّی دولتی شدن فرهنگ (آماس حکومت) و سانسور را دیده است و تذکر داده است. پیش از این در مقاله ای با عنوان #سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی راجع به خطر سانسور و از دست رفتن اعتماد عمومی صحبت کرده ام، در مقاله ای با عنوان #کودکان_ابدی نیز به آسیب "آماس حکومت" پرداخته ام. 
علاوه بر این دیدگاه نقّاد،  کتاب "در کشور شوراها" از جنبهٔ دیگری نیز ارزشمند است: دکتر اسلامی ندوشن در بازدید از موزه ها و مراکز فرهنگی اطلاعات گرانقدری راجع به هنر و ادبیات روسیه در اختیار مخاطب می گذارد، بنابراین به دوستان اهل فرهنگ که به روسیه، تاجیکستان و ازبکستان سفر می کنند پیشنهاد می کنم پیش از سفر این کتاب را بخوانند تا هنگام بازدید از این کشورها غنای فرهنگی تجربه شان بیشتر شود.
من این کتاب ارزشمند را اولین بار در سال ۱۳۶۹ خواندم و سوّمین بار در سال ۱۳۸۹. کتابی که در دست من است چاپ ۱۳۶۳ است. متأسفانه در جستجوی اینترنتی چاپ جدیدی از این کتاب پیدا نکردم، گویا کتاب در "سی و چند سال اخیر" تجدید چاپ نشده است! امیدوارم موفق به تهیهٔ چاپ قدیمی یا نسخه الکترونیک این کتاب شوید.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Nadushan.jpg
#معرفی_کتاب

#در_کشور_شوراها
نویسنده: دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
انتشارات: یزدان
                    *                *               *
#دکترمحمدعلی_اسلامی_ندوشن متولّد ۱۳۰۴ ندوشن (یزد) است. ایشان دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشکدهٔ حقوق دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده و در سال ۱۳۴۸ به دعوت پروفسور فضل الله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) بر اساس تألیفاتی که در زمینهٔ ادبیات منتشر ساخته بود عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد.
دکتر اسلامی ندوشن از ۲۸ مهر تا ۲۷ آبان ۱۳۵۲ به دعوت "آکادمی علوم شوروی" به شهرهای مسکو، لنین گراد، دوشنبه، تاشکند، بخارا و سمرقند در اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و کتاب "در کشور شوراها" سفرنامهٔ ایشان در این سفر است.
در این سفرنامه، دکتر اسلامی ندوشن با نگاهی نقّاد ساختار فرهنگی و سیاسی اتحاد جماهیر شوروی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اسلامی ندوشن بیست سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از این کشور بازدید می کند و گره هایی را در نظام سیاسی آن می بیند که در فروپاشی این امپراطوری عظیم نقش مهمی داشتند.
در صفحه ۱۶۹ کتاب چنین می خوانیم:
جشن ۷ نوامبر اتحاد جماهیر شوروی کمابیش معادل ۱۴ ژوئیه فرانسه است که روز فتح باستیل در انقلاب کبیر بوده است. فرانسوی ها این جشن را تبدیل به شادی و رقص و پایکوبی در خیابان ها و شرابخواری و عیش کرده اند که سایهٔ پریده رنگی از جشن های دیونیزوسی یونان و روم باستان دارد... اما در لنین گراد شبیه به چنین وضعی را نمی توان دید... یک علّتش گمان می کنم تبلیغات شدید دولتی است که دربارهٔ این روز می شود و این خود نوعی عکس العمل نامساعد ایجاد می کند که منجر به بی تفاوتی می گردد. برنامه های رسمی ، مجالی برای ابتکار عمل اشخاص باقی نمی گذارند. وقتی قرار باشد دولت از جانب مردم همه کار بکند، حتی شادی و ابراز احساسات، کار به جایی می کشد که مردم در همه چیز نمایندگی را به دولت واگذارند و خود کنار بنشینند."
و در صفحه ۱۰۵ کتاب نیز می خوانیم:
"در نقّاشی بعد از انقلاب گره ای دیده می شود، نوعی محدودیّت موضوع، گویای آن که تا حدّی می شود جلو رفت و بیش از آن نه! هنر از انتخاب آزاد مایه می گیرد زیرا بنا به ماهیت خود مرز گسل است و قلمرویی به پهناوری طبیعت دارد. پس هر جا بخواهد سر فرود آورد همانطور خمیده می ماند و حال آن که سِرّ حیاتش در گردنکشی و رسایی است."
می بینید که نویسنده  خطر جدّی دولتی شدن فرهنگ (آماس حکومت) و سانسور را دیده است و تذکر داده است. پیش از این در مقاله ای با عنوان #سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی راجع به خطر سانسور و از دست رفتن اعتماد عمومی صحبت کرده ام، در مقاله ای با عنوان #کودکان_ابدی نیز به آسیب "آماس حکومت" پرداخته ام. 
علاوه بر این دیدگاه نقّاد،  کتاب "در کشور شوراها" از جنبهٔ دیگری نیز ارزشمند است: دکتر اسلامی ندوشن در بازدید از موزه ها و مراکز فرهنگی اطلاعات گرانقدری راجع به هنر و ادبیات روسیه در اختیار مخاطب می گذارد، بنابراین به دوستان اهل فرهنگ که به روسیه، تاجیکستان و ازبکستان سفر می کنند پیشنهاد می کنم پیش از سفر این کتاب را بخوانند تا هنگام بازدید از این کشورها غنای فرهنگی تجربه شان بیشتر شود.
من این کتاب ارزشمند را اولین بار در سال ۱۳۶۹ خواندم و سوّمین بار در سال ۱۳۸۹. کتابی که در دست من است چاپ ۱۳۶۳ است. متأسفانه در جستجوی اینترنتی چاپ جدیدی از این کتاب پیدا نکردم، گویا کتاب در "سی و چند سال اخیر" تجدید چاپ نشده است! به همین دلیل #فایل_pdf کتاب در ادامه پیوست شده است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Nadushan.jpg
مقاله

#مقاله

#سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی

توان اقتصادی یک فرد تنها بستگی به مقدار اموال و املاک او ندارد، بلکه این که یک فرد چقدر در جامعه اعتبار و نفوذ دارد هم جزئی از توان اقتصادی است. به این بخش از توان اقتصادی، سرمایه اجتماعی (Social Capital) می‌گوییم.
همان‌طور که یک فرد علاوه بر سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی دارد یک جامعه هم دارای سرمایه اجتماعی است. ایران از حیث سرمایه اقتصادی کشوری ثروتمند است اما از حیث سرمایه اجتماعی کشوری ضعیف است! ما کشوری داریم که جزو بزرگترین مخازن نفت و گاز طبیعی دنیاست، کشوری که از حیث اقلیمی و تاریخی پتانسیل‌های مهّمی برای گردشگری دارد و از حیث جغرافیایی پل بین آسیایِ‌میانه و آب‌های آزاد و پل بین خاورمیانه و شبه‌قاره هند است. اگر به رده بندی‌های جهانی “توسعه” نگاه کنید شگفت‌زده می‌شوید که چرا کشوری که با این پتانسیل‌ها باید در یک ‌سوم بالای جدول قرار داشته‌باشد، در یک سوم انتهایی جدول قراردارد. پاسخ را باید در پایین بودن “سرمایه اجتماعی” این کشور دانست.
مهم‌ترین عنصر در سرمایه اجتماعی “اعتماد عمومی” است. وقتی فضای اجتماعی سرشار از اعتماد است، آفرینش شغل و ثروت بالا می‌رود. چه وقت مردم یک جامعه به هم اعتماد دارند؟ وقتی که به صحت اخباری که از یکدیگر دریافت می‌کنند، باور داشته‌باشند. بنابراین وقتی در روابط بین فردی مان فرض را بر دروغ بودن اخباری که از هم می‌شنویم، بگذاریم می‌توان گفت سرمایه اجتماعی‌مان از دست رفته‌است. سانسور و شایعه، دو فرایندی هستند که سرمایه اجتماعی ما را به آتش می‌کشند. در فرایند سانسور، ما بخشی از واقعیت را انکار و کتمان می‌کنیم و در فرایند شایعه چیزی که واقعیت ندارد را به جای واقعیت می‌گذاریم.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روان‌پزشک

برای مطالعه متن کامل‌ مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید
#مقاله
#سانسور_شایعه_و_سرمایه_اجتماعی

توان اقتصادی یک فرد تنها بستگی به مقدار اموال و املاک او ندارد، بلکه اینکه یک فرد چقدر در جامعه اعتبار و نفوذ دارد هم جزئی از توان اقتصادی است. به این بخش از توان اقتصادی، سرمایه اجتماعی (Social Capital) می‌گوییم.
همان‌طور که یک فرد علاوه‌ بر سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی دارد یک جامعه هم دارای سرمایه اجتماعی است. ایران از حیث سرمایه اقتصادی کشوری ثروتمند است اما از حیث سرمایه اجتماعی کشوری ضعیف است! ما کشوری داریم که جزو بزرگترین مخازن نفت و گاز طبیعی دنیاست، کشوری که از حیث اقلیمی و تاریخی پتانسیل‌های مهمی برای گردشگری دارد و از حیث جغرافیایی پل بین آسیای میانه و آب‌های آزاد و پل بین خاورمیانه و شبه‌ قاره هند است. اگر به رده بندی‌های جهانی توسعه نگاه کنید شگفت‌زده می‌شوید که چرا کشوری که با این پتانسیل‌ها باید در یک‌سوم بالای جدول قرار داشته‌ باشد، در یک‌سوم انتهایی جدول قرار دارد؛ پاسخ را باید در پایین بودن «سرمایه اجتماعی» این کشور دانست.

اعتماد عمومی:

مهم‌ترین عنصر در سرمایه اجتماعی «اعتماد عمومی» است. وقتی فضای اجتماعی سرشار از اعتماد است، آفرینش شغل و ثروت بالا می‌رود. چه وقت مردم یک جامعه به هم اعتماد دارند؟ وقتی که به صحت اخباری که از یکدیگر دریافت می‌کنند، باور داشته‌ باشند. بنابراین وقتی در روابط بین فردی‌مان فرض را بر دروغ بودن اخباری که از هم می‌شنویم، بگذاریم می‌توان گفت سرمایه اجتماعی‌مان از دست رفته‌ است. سانسور و شایعه، دو فرایندی هستند که سرمایه اجتماعی ما را به آتش می‌کشند. در فرایند سانسور، ما بخشی از واقعیت را انکار و کتمان می‌کنیم و در فرایند شایعه چیزی که واقعیت ندارد را به جای واقعیت می‌گذاریم.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید:

از اینجا بخوانید

#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei

@drsargolzaei