دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.74K photos
97 videos
151 files
3.23K links
Download Telegram
Forwarded from نیازستان
#گزارش_یک_شکست
#ما_همه_آلوده_ی..
نه همه ی مردم جهان را دیده ام و نه در همه ی کشورهای جهان تجربه_ی_زیسته دارم که مثلا بگویم:عجیب ترین ملت جهانیم یا بگویم بهترین مردمان زمینیم که دقیقا معناش این است؛ بدترین مردمانیم.کسانی هم که این جمله را میگویند ( بدترینیم) هیچ فرقی با جمله ی قبل ندارد
باری ما نه #ترین زمانیم و نه #ترین زمینیم هرچه هست #همینیم اما #همین چیست؟
آیا برای شناخت #همین_بودنمان کاری کرده ایم؟
شک نیست که عجیبیم ما و این را با نگاهی به آیینه ی بودنمان میتوان دید
در آغاز سده ای که حالا دارد تمام میشود دو صدا در جامعه ی ما طنین داشت صدای اول #بزرگداشت_خود بود و صدای ضعیف تر #خوارپنداشت خویش..
حدود نیم قرن گذشت تا در میانه های سده ی حالا گذشته، آن خود #مرکز_بینی بی مطالعه و پا در هوا منجر شد به انقلابی که به تغییر جهان میرفت.ما نه تنها خود را نجات یافته میدیدیم بلکه منجی مستضعفان جهان بودیم و..به دهه ای، باد آن هپروت_زیستی خوابید و کم کم آن صدای #خوار_پنداری اوایل قرن که از گلوی امثال صادق هدایت بر می آمد صدای بلند ملت ایران شد‌.حالا چند دهه است #خود_اتهام شده ایم ناجور و همه مشغول فحش دادن به خویشیم و عذر خواهی ازدیگران واظهار غلط خوردنهای پیاپی و همه ی اینها بدون تعمق، بدون مطالعه و تحقیق و تفسیر و تحلیل و همه در خواب، #بادی میوزد و ما را به سویی که میخواهد میبرد
گویی چنانکه پیشتر گفته ام #غر_زدن چیزی شده #مخدری شده برای التیام زخمهای اگر نه وجودی مان، که تاریخی مان
مثل همان زخمهای بر گوشتمان که خون ریز شد و به گذر زمان به هم آمد و به چرک نشست و خوابمان را در دیده شکست و با هزار خدایا خدایای تب آلود به سنگ نشست. بعد هم شروع کرد به خارش و ما شروع کردیم به خاراندن و این خاراندن آنقدر نشئه آور بود و کیفورمان کرد که عقل را از ساحت نهیب زدن به خویش تاراندیم و هی زخم هزارساله را عمیق تر خاراندیم و بعد که احساس ضعف کردیم چشم گشودیم و زخم کهن را تازه تر و عمیق تر دیدیم زخمی غرق خون و این بازی مکرر شد تکرارهای #از_ازسر
بگذارید مثالی بزنم درباره ی #غرزدنهای سیاه و نمونه ای ازعدم دقت دراین #چرخه_ی_تباه؛
قریب به اتفاق ما ایرانیان در صد سال گذشته( همانند همه ی تاریخمان)در توهمی تخدیرزا شوریده ایم بر #مستبدان و هی غرزده ایم بر استبداد_دوستی مان و تهش باز مستبد تولید کرده ایم و..هیچ ننشسته ایم ببینیم چیست مختصات این #ابر_دستگاه کوه پیکری که هرچه و هرچندبار هزاران هزار نفری هم حامله اش می کنیم #موش_کور_استبداد میزاید؟
موش که عاشق آفتاب و هوای پاک نیست که اهل سیاهی و پنهانکاری است که زیرزمینی است همه چیزش. اهل #وضوح نیست، نمود حرص و #الفغدن و تکاثر است،که تا انبار ما حفره زده است ‌و وز فنش انبار ما ویران شده است
#شاه_الاهی ها در تازش به دین میگویند این چه مذهبی است که از پدر به فرزند آنهم به پسر میرسد و #شیخ_الاهی ها ایشان را مسخره میکنند این چه سلطنتی است که ژنتیک است و شاهزاده شاه میشود؟
او در من و من در او فتاده و.. انگشت تعجب تحصیل کردگان و هنرمندان به دندان که چرا اینها بر سر به تخت نشاندن عنب و انگور و استافیل و ئوزوم چنین خون ریزند؟
وجالب تر البته همین تحصیل کردگان وهنرمندانند که به هر سببی یا مسببی در جایی شده اند مرجع و پیشوا و امام و بعد بجای یقه دران #شایسته_سالاریشان،بچه شان را ازکودکی میبرند سرصحنه تا #خاک_صحنه بخورد و بزرگ که شد محصول این خاک خوری ها در کارخانه ی کیمیاگری آقازاده بصورت طلا دفع شود و برای خود و ملت خود طلا برینند
نگاهی کنیدبه تصاحب کرسی تحقیق و تدریس در دانشگاهها یا مدیریت شرکتها و باشگاهها، یا صحنه ی تئاتر و سینما و نمایشگاهها و.. بدبختی بزرگتر اینکه مجلس عصاره ی ملت این تباهی را قانونمند میکند که مثلا در شرکت نفت و گاز که پدران ایشان نفت و گازش را درکارخانه ی کیمیاگری خود ریسته اند یا در وزارت مالیه یا وزارت علوم و.. پدر که دارد کنار میرود میتواند فرزندش را جاش بذارد و.. همان نظام کاستی ازلی ایران که پسر #پدر_پیشه بایست بود دارد در شکلی تهوع آور پا به قرن ۱۵ ه.ش میگذارد بدون آنکه بفهمیم و بپذیریم حتا اگر آن نظام دویست سال یا دوهزارسال پیش طبیعی بوده و کار میکرده امروز بازتولیدش خراشاندن همان زخمهای هزاران ساله است.
حساب کنید چرا در چنین جامعه ای همه در نهان راضی و شنگولیم و همگان هم بیست و چار ساعت مشغول حواله دادن فلان و بهمان به #ظل_الله زمان..
#دکتر_محسن_یارمحمدی
جستجوگر_تاریخ_و_فرهنگ_ایران
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🤛ضربه ی دوازده سالگی
🎲 🎓 تاثیر کلاس ششم در سرنوشت یک ملت❗️

🖌ریشه بسیاری از روان نژندی ها در تعارضات است و یکی از این تعارضات بر مبنای نظریه خانم کارن هورنای، روانکاو آلمانی، تعارض بین خود واقعی"real self"و خود ایده آل "ideal self" است.
خود واقعی برآیند نیرو و تلاش درونی در جهت کسب رضایت نیازهای واقعی من و خود ایده آل، برآیند " توباید" هایی که از طریق محیط و جامعه در درون ما شکل گرفته است
جوامعی که گفتمان "تو باید" در آنها گفتمان غالب باشد،
از مردمانی شکل میگیرد واقع شده در طیف دو سر ناکارآمد ِ "شرمساری" و "نارضایتی".
بخشی شرمسار از نرسیدن به خود ایده آل و برخی ناراضی از آنکه خود ایده آلی که بدان رسیده اند، برآیند شکوفایی خود واقعی شان نبوده و فقط تحت تاثیر تلقین و تاکید و تائید مکرر محیط شکل گرفته است.
به همین دلیل در هر دو گروه، خود جدیدی شکل میگیرد بنام خویشتن حقیر یا خود منفور "Despised self" که نمود بیرونی و تاثیر درونی اش، حالِ بد است.

دیروز آزمون تیزهوشان برای مقطع ششم ابتدایی برگزار شد و پسربچه ها و دختربچه هایی که میشد در وجود هر کدامشان، یک نقاش، یک طراح، یک آهنگساز، یک خواننده، یک نویسنده، یک فیلمساز، یک خلبان، یک نجار، یک معلم، یک تاجر، یک پزشک، یک برنامه نویس، یک ورزشکار حرفه ای، یک gamer، یک مهندس و یک به یک مشاغل ارزشمند و لازم برای یک جامعه ی زنده و کارآمد را دید، تحت تاثیر "تو باید"های جامعه ی طبقاتی تک گزینه ای، وارد مسابقه در مسیری شده اند که حاصلش نه تنها در انتهای مسیر، بلکه از همان روز اعلام نتایج برای بسیاری از آنها، همان دوگانه "شرمساری _ نارضایتی" و شکل گیری حال بدی است که می تواند خودش را به‌ شکل خشم، غم، حسد و ....نشان دهد.
چرا باید ساعت های گرانبهای سرشار از کنجکاوی، نوجویی و خلاقیت عمر کودک دوازده ساله ای که برای ورود به دوره نوجوانی، بیشتر نیاز به مهارت های زندگی، همچون مهارت های حل مسئله، ارتباط موثر، مدیریت هیجان، تصمیم گیری، انتخاب، تفکر خلاق و نقاد و تبحر در کارهای گروهی دارد، صرف آموزه هایی شود که نه در مسیر زندگی بلکه در مسیر مسابقه ای کاربرد دارد که نتیجه نهایی اش افرادی شرمسار و ناراضی و جامعه ای عصبی، ناشاد و ناهماهنگ است.

برندگان اصلی پشت پرده اینگونه مسابقات، برخی مدارس غیر انتفاعی!! (انتفاعی)، کلاس های خصوصی، مافیای کتابهای کمک درسی و تاجران و کاسبان چنین امتحاناتی از تیزهوشان گرفته تا کنکور با وعده های کاذب ِرساندن افراد به خود ایده آلی هستند.

با این روال و بر این منوال، حال خوب این جامعه، فقط قسمت کلاس ششمی ها و کنکوریهایی می شود که به یمن پول، رانت و سهمیه، اگر هم در امتحانی شرکت میکنند، یا سوالاتش را پیشاپیش خریده اند و یا اطمینان دارند که مدرکش را هدیه خواهند گرفت تا به برکت آن، با عناوین جعلی، در جایگاه های قدرت اجتماعی بنشینند تا درب، همچنان بر همان پاشنه قبلی بچرخد و تجارت این چرخه پرسود ادامه یابد.

جفت شش، برای کسی که هر شش وجه تاسش، شش باشد، معجزه و شانس نیست، حکم است.

تیزهوشانی هم که با بخت یاری، سرشت و سرنوشتی همسو پیدا کنند، اگرچه به تیر تناقض ِخودواقعی و ایده آلی زخمی نمیشوند، لیک چاره ای جز مهاجرت از این محیط عصبی و ناشاد و ناسالم نخواهند داشت.
مهاجرتی که برنده ی اصلی اش، کشور مقصد خواهد بود و بازنده اش وطنی که برای یک نسل، مغزهایش را از دست میدهد و برای نسل های آتی، ژن های مولد اینگونه مغزها را.

😷رشت.دکترحمیداخوین.۱۴۰۰/۳/۲۱.ایام کرونایی😷

#تیزهوشان
#کلاس_ششم
#خود_واقعی
#خود_ایده_آل
#کارن_هورنای
#کنکور
#دوازده_سالگی

Tel: @HypnoseChannel
Insta: Instagram.com/Hamid_akhavein

پرسش:

استاد سوالی داشتم. در تئوری یونگ جایگاه روح (soul) کجاست؟ یعنی جدای از ایگو و سلف قرار دارد؟ و اینکه آیا تعریفی می‌شود از آن ارائه کرد و برای مراقبت از آن چه باید کرد؟

اگر منبع مفیدی را هم می‌شناسید سپاسگزار می‌شوم اگر معرفی کنید.

با تشکر 

پاسخ #دکترسرگلزایی :

سلام و احترام

برای فهم نظریهٔ یونگ باید با فلسفهٔ هگل به طور خاص و ایده‌آلیسم آلمانی بطور عام آشنا باشید. از نظر هگل جهان بازنمود حرکت تکاملی ایده (مُثُل)‌ ای است که در سیر آگاهی به خویش حرکت می‌کند و با تحقّق کامل خودآگاهی این ایده همان الوهیت خواهد بود. یونگ در کتاب «خاطرات، رؤیاها، اندیشه ها» ترجمه پروین فرامرزی- انتشارات به نشر می‌گوید : «خدا یعنی ناخودآگاه» و در همان کتاب می گوید : « روح در درون ما نیست، بلکه ما در درون روح قرار داریم.» بنابراین می‌توان soul یا روح را معادل همان ایده و نیز معادل ناخودآگاه جمعی دانست، در حالی که self یا خویشتن نفوذ ناخودآگاه جمعی در ناخودآگاه شخصی است که معادل «نَفَخهٔ الهی» ( وَ نَفَختُ فیهِ مِن روحی) و یا «فَرَوَهَر» است که ویکتور فرانکل آن را «خدای ناخودآگاه» می‌نامد و ego هم که همان لایهٔ نازک خودآگاهی فردی است که با خودآگاهی ایده کاملأ متفاوت است و جوانه‌ایست که نوید تحقّق الوهیّت در آینده را می‌دهد.

علاوه بر کتاب فوق کتاب «خدا در ناخودآگاه» ترجمهٔ دکتر ابراهیم یزدی را نیز بخوانید. 

سبز باشید

#یونگ #کارل_گوستاو_یونگ‌ #سلف #خود #ایگو #دکتر_سرگزایی #دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei #self #ego

@drsargolzaei
Forwarded from كانون نگرش نو (Mojgan Nasiri)
🔵موضوع این دوره «همسفران خود اگاهی»


🟡شش کلاه تفکر
چگونه به موضوعات پیچیده، پیچیده نگاه کنیم؟

▫️▫️هشت جلسه

همراه:
🟢دکتر محمدرضا سرگلزایی( روان پزشک)

🔴شنبه ها و یکشنبه ها
ساعت یازده صبح تورنتو

⚫️یکروز در هفته
دو انتخاب (شنبه یا یکشنبه)

⚪️شروع گروه شنبه - هجدهم نوامبر
⚪️شروع گروه یکشنبه- نوزدهم نوامبر

⚪️تلفن ثبت نام:
001-416-879-7357
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
#اگاهی #شش_کلاه_تفکر
#خود_اگاهی