دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.89K photos
112 videos
174 files
3.38K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ


*پرسش:

با سلام و تشکر بابت مطالب ارزنده تان
جوانی هستم بیست و شش ساله و سوالی که جوابی برای آن نمی یابم این است که چگونه در گروه هایی مثل طالبان و داعش و یا احزابی مثل نازی افرادی هستند که حاضرند صادقانه جان و زندگی خود را برای آن اهداف یا آرمانها فدا کنند. چگونه کسی شهید خوانده میشود و دیگری تروریست؟ وقتی کسی تا بدین حد حاضر است همه چیزش را ببازد نمیتوانم به سادگی از او بگذرم. ممنون میشوم اگر نظر خود را بیان بفرمایید. 


*پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

وضعیت روانشناختی این افراد خود فرا روی
(self- Transcendence)
نامیده می شود.
«خود فراروی» حالتی روانشناختی است که فرد از مصروف کردن و حتی فدا کردن خود برای دیگری لذت می برد. این «دیگری» که سیلوانو آریتی روانپزشک ایتالیایی آن را «دیگری فرادست»
(the dominant other)
نامیده است، می تواند یک انسان دیگر باشد یا یک کشور، یک حزب، یک آرمان، یک پروژه پژوهشی یا هرچیز دیگری باشد. چه افرادی همچون ارنستو #چگوارا و مصطفی چمران، که جان خود را فدای یک آرمان کردند، چه افرادی چون آموندسن و ماژلان که جان بر سر اکتشاف سرزمین های جدید گذاشتند و چه داوطلبانی که حاضر شدند آب آلوده مرداب ها را بنوشند تا به کشف چگونگی ابتلا به مالاریا کمک کنند در چنین وضعیتی قرار داشتند. تجربهٔ «خود فرا روی» با نوعی وضعیت «سرسختی» یا Hardiness خود را بروز می دهد که به گفته «کوباسا» شامل سه مولفه است: احساس منبع کنترل درونی، تعهّد و چالش پذیری. در این وضعیت نوعی تسلیم ناپذیری، ارادهٔ خلل ناپذیر و مقاومت در برابر شدائد و سختی ها در فرد تظاهر می یابد که او را برای رسیدن به هدف و عمل به وظیفه یاری می دهد. 

گرچه «خود فرا روی» قدرت روانی فرد را افزایش می دهد و از این رو می تواند نقش مفید و سازنده ای در زندگی فرد داشته باشد اما این سکّه روی دیگری هم دارد. چنین وضعیتی می تواند با احساس همه چیز توانی (Omnipotence)، شکست ناپذیری، فنا ناپذیری و خود شیفتگی (Narcissism) بروز کند و در نتیجه فردی خود محور، انعطاف ناپذیر و جزم اندیش ساخته شود. چنین فرایندی را کارل گوستاو #یونگ ، روانپزشک سوئیسی، «تورم روانی» 
(Psychic inflation)
نامیده است و به خطر آن اشاره کرده است. 
معمولا همانطور که وجود افرادی که در «خود فرا روی» اند در جریان های سازنده علمی، فرهنگی اجتماعی ضروری است، وجود چنین افرادی در شکل گیری یک دیکتاتوری و نظام استبدادی نیز ضرورت دارد! یک روی سکّهٔ خودفراروی #مهاتماگاندی و #نلسون_ماندلا را می بینیم و روی دیگر این سکه آدولف #هیتلر را ! 

تحلیل خود فرا روی 

گرچه با یک نگاه فرویدی ممکن است چنین وضعیت خود فرا روی را فرآیندی روان نژندانه (نورتیک) بدانیم که ناشی از «مازوخیسم» است، نظریه پردازانی مثل «ویکتور فرانکل» خود فرا روی را مسیر ضروری برای خود شکوفایی (Self-actualization) می دانند و دکتر آلکسیس کارل جراح عروق و فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی که موفق به دریافت معتبر ترین جوایز علمی از جمله جایزه نوبل پزشکی شده است خود فراروی را از نیازهای والای انسانی می داند. به نظر می رسد هر دو نگاه صحیح باشند. خود فرا روی بسته به این که چگونه مدیریت شود می تواند فرصت یا برعکس تهدید باشد. خود فرا روی مدیریت نشده می تواند باعث قربانی شدن بی دلیل یک فرد یا حتی یک نسل گردد. خود فرا روی بدون برخورداری از مهارت هایی همچون «خود ارزیابی»
(self-evaluation)
و «شک ورزی» (Skepticism) فرد را مستعد «تورم روانی» می سازد.

سبز باشید
T.me/drsargolzaei